لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 65
سازمان آموزش وپرورش استان خراسان رضوی
مدیریت آموزش وپرورش ناحیه 7 مشهد
موضوع :
تهیه و تنظیم :
طاهره شهریاری
شماره پرسنلی: 30172136
مدرسه راهنمایی :
بی بی سلطنت قفلی
زمستان 1385
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پیشگفتار
فصل اول :طرح تحقیق
موضوع تحقیق الف
معرفی مدارس شبانه روزی د
خود اتکایی مدارس راهنمایی تحصیلی شبانه روزی ه
فصل دوم:تاریخچه قارچ
قارچ یک غذای ارزشمند 1
تاریخ 5
فصل سوم:کشت وپرورش قارچ صدفی 12
پرورش قارچ صدفی 13
فضای مورد نیاز 13
محیط ونحوه کشت قارچ صدفی 14
بذر زنی 14
کنترل –دماونور قارچ صدفی 15
آبیاری-میزان تولید 15
کشت در قفسه یا تاقچه 18
کشت در بطری 18
کشت روی کنده درخت 19
عوامل مهم در کشت قارچ 19
اسپان 21
انواع محیط کشت 21
انواع بستر کشت 23
شراط محیطی مختلف برای انواع قارچ 25
شرایط رشد مطلوب برای انواع قارچ 27
کیت قارچ 31
روش نگهداری از قارچ صدفی 32
مشکلات احتمالی در پرورش قارچ 33
فصل چهارم:ارزش اقتصادی تولید قارچ 37
اهداف طرح وسیستم مدیریت در قارچ طلایی 38
کشت-فضاومحیط کاشت قارچ 40
بذر زنی 42
کنترل ودما 43
هزینه های تولیدی قارچ صدفی 44
کشت قارچ دکمه ای 47
فازهای کمپوست سازی 47
پنجه دوانی-برداشت-نظافت سالن 48
براورد هزینه های تولید قارچ دکمه ای 49
پیش بینی میزان تولید 52
فصل پنجم:پرورش قارچ در منزل 54
فصل کاشت 55
اطاق پرورش کاشت 55
نحوه اسکلت بندی 58
چکیده ی تحقیق 67
منابع ومآخذ 70
پیشگفتار
موضوع تحصیل فرزندان امروز یکی از دغدغه های مهم خانواده های کشورمان را تشکیل می دهد. این دغدغه بیشتر به دلیل وابستگی آینده ی فرزندان به میزان توفیق آنها در تحصیل و طی مراحل دوره ی موتوسطه و ورود به دانشگاه به وجود می آید.
اگر چه این دل نگرانی ها برای اعتلا و ارتقای تحصیلی فرزندان و در کل نظام آموزش وپرورش نقطه ای امید بخش و خوشایند است . در چهره ای دیگر نوعی اضطراب و تشویق برای خانواده ها و دانش آموزان فراهم می نماید که چنانچه فردی نتواند مراحل تحصیل را به شکلی موفق و با نمراتی عالی طی نماید و راهیابی او به دانشگاه دچار اشکال گردد دیگر نمی تواند فردی موفق و شهروندی مؤثر به لحاظ اجتماعی به شمار آید.
به نظر می رسد نظام تربیتی ما باید به گونه ای برنامه ریزی نماید که از سویی پیشرفت تحصیلی و کارآیی اموزشی را بالا ببرد و راه های مؤثر بر پیشرفت تحصیلی را برای اعتلای آموزشی در پیش گیرد واز دیگر سو نظام اجتماعی ما داشتن مدارک تحصیلی دانشگاهی را تنها ملاک شاخص برای توفیقات اجتماعی و شغل یابی مطمح نظر قرار ندهد بلکه شایستگیهای فردی ابتکارات انسانی و تلاشهای سازنده ی افراد را هم به عنوان ملاک های اعتباری برای شاخص های اجتماعی معیار های شغل یابی وتامین نیازمندی های شغلی مورد توجه قرار دهد.
اگر به متقاضیان ورود به دانشگاه ها بنگریم می بینیم که خیل عظیمی از مشتاقان آرزومند ومتقاضی راهیابی به دانشگاه هستند اما ظرفیت پذیرش دانشگاهها علی رغم توسعه ی فراوان آن در سالهای اخیر تنها قادر است بخش محدودی از این متقاضیان را جذب نماید. لذا بسیاری از افرادی که به دانشگاه راه نیافته اند با احساس خاص از عدم توفیق و نوعی شکست تصوری نامطلوب نسبت به آینده با خود همراه خواهند داشت. در صورتی که اگر واقع بینانه به موضوع بنگریم ما در جامعه ی خود به عده ی معدودی که دارای تحصیلات دانشگاهی باشند نیازمندیم نقطه همان عده ی مورد نیاز را باید در دانشگاه ها بپذیریم ومورد تربیت قرار دهیم تا بتوانیم به تناسب نیاز به جذب آنها بپردازیم.بنابر این اگر بیش از عده ی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اهمیت هنر در مدارس
مقدمه
بی شک هنر این ابر پدیده بشری که وام دار بخش بزرگی از مواهب الهی بوده در سا حت های گونا گون تمدن انسانی حضوری قابل توجه و تامل برانگیز داشته است ، نیاز بشر اولیه به خوراک و تسخیر عوامل مادی _ طبیعی – بهانه ایی بوده است ، تا او بتواند با تکیه بر ذوق فطری خویش دست به خلاقیت هنری (غالبا تجسمی ) زده که در گاه دیگر با مهار این نیازمندی ها ؛ با دیدگاه زیبا شناختی خود توانسته است احساسات و افکار خود را ابراز دارد ؛ با این روی کرد می شود چنین نتیجه گرفت که آبشخور هنر ، سرچشمه ی نیازمندی های ابتدایی (مادی ) ، درونی (عاطفی) و احساسی بشر بوده که در گذر زمان شکل های متنوعی به خود گرفته است .
گاهی در ساحت تفریح و تفنن ؛ گاهی در رسالت یک رسانه ی فرهنگی اجتماعی و گاهی در قلمرو یک شیوه ی درمانی و چندین ساحت دیگر طی طریق نموده است تا جایی که اگر این ساحت ها و کار ویژه ها را برداریم گویی از پازل زندگی تکه های مهمی گم شده است این مقدمه گونه حاکی از ضرورت هنر در حوزه های زندگی مادی و معنوی بشر بوده که در تمامی دوره های تاریخی همزاد با بوده است ؛ چون تاکید این مقاله بر دامنه ی اثر بخشی هنر ، این میراث فرهنگی بر گروهی ویژه از جامعه یعنی تیپ کودک و دانش آموز است این مقدمه را پیوند هنر دانش آموز پی می گیریم ؛ از آنجایی که فعالیت تجسمی و بصری کودک در قسمت نیمکره راست مغز و امور تحلیلی ، بیانی و علمی کودک به نیمکره چپ او مربوط است بنابراین چنانچه مباحث علمی ، ارقامی و یا دروس کلاسه شده و بعضا خشک و بی روح استفاده ی زیاد از نیمکره ی چپ را بدنبال دارد ؛
ایجاد فعالیت های هنری به ویژه هنر های موسیقیایی و تجسمی استفاده از نیمکره ی راست را در بر می گیرد که این فرایند در بالانس و تعادل قوای فکری و روحی و روانی بچه یا دانش آموز ، شایسته و ضروری به نظر می رسد این تمهیدات زمینه و بستری است تا کودک یا دانش آموز با ارائه ی خلاقیت های هنری است می تواند هم به تخلیه و تحلیه روحی – روانی نائل آید و هم به موجودی دارای ظرفیت قابل فهم و درک برای پذیزش بهتر تغذیه های علمی و آموزشی تبدیل گردد ؛ هنر های تصویری و تجسمی به لحاظ دانش حس دیداری ماندگار تر از هر چیز دیگری در حافظه ی انسان نقش می بندد از تصاویر سنگ نگاره های دوران غار نشینی مانند تصاویر گاوهای وحشی در غار های التامیرا ی اسپانیا و لاسکوی فرانسه گرفته تا نقوش انتزاعی ماندالا های کودکان و تصاویر و نقوش گرافیکی و تجریدی مدرن با ماکتب و دبستان های خاص ؛ همه و همه این نکته را در ذهن متبادر می سازد که دیدن ؛ ماناتر جاودانه تر از شنیدن و گفتن است . این نظریه ما را بدانجا رهنمون میشود که به خاطر جذابیت های هنر های بصری و تجسمی نزد کودکان با این وسیله (شکل وتصویر ) بهتر می توان مسائل غامض مانند ریاضیات و دیگر علوم به ظاهر سخت را به آنان تفهیم نمود ؛ داستان های مصور و تصاویر متحرک (پویا نمایی ) همیشه جذاب تر از داستان هاس شفاهی یا سخنرانی ها نزد بچه ها هستند . البته این قضیه به همین جا تمام نمی شود ؛ اگر قرار است کودک را با دنیای نقاشی یا هنر های تجسمی آشناتر سازیم و استعداد های او را شکوفاتر و جهت مند کنیم باید به عنوان یک مربی از فنون و شیوه های درست ارتباطی ؛ ظرفیت های روحی و پذیرشی کودک یا دانش آموز ؛ عناصر کمی و کیفی هنر های تجسمی و محصولات هنری تاثیر گذار اطلاع کافی داشته باشیم ؛ یکی از این دانش ها دانستن وضعیت مخاطب به لحاظ ظرفیت سنی و روحی اوست .
جدول آمادگی ها :
جدوال آمادگی و ظرفیت های سنی و بصری هنر آموز را از دوران کودکی تا مراحل بلوغ نشان می دهد که مربی یا مدرس هنر ملزم به شناخت آن است .
سن هنر جو
1 تا 5/1 سالگی
کشیدن خطوط ساده و ناهماهنگ
5/1 تا 5/2 سالگی
کشیدن خطوط ساده و مرکب ( تصاویر دیاگرام و ماندالا)
5/2 تا 4 سالگی
دوران قبل از تصویری ( تصاویر ذهنی و انتزاعی )
4 تا 6 سالگی
دوران تصویری ( خلق فضای مناسب از روابط اشیاء)
6 تا 9 سالگی
دوران واقعیت گرایی یا قبل از بلوغ ( ترسیم طبیعی اشیاء)
9 تا 13 سالگی
دوران بلوغ یا تمیز قابلیت های هنری خود
13 تا 15 سالگی
دوران بلوغ فکری و تحلیلی ( ناتورئالیسم گرایی : تصاویر سه بعدی اشیاء با جزئیات)
پس مربی یا مدرس هنر باید نسبت به این پیش زمینه ها و پیش تولید ها آگاهی داشته باشد ؛ او باید بداند هنر آموزش در کدام شرایط سنی وشرایط زندگی به سر می برد تا بتواند فضایی مناسب برای آزادی عمل و هنر خلاقانه ایجاد نماید.
برای مثال : بچه هایی که در جنوب کشور یا روستا های بنادر جنوب ایران زندگی می کنند تا کنون برف ندیده و لمس نکرده اند ؛ چگونه می توان از آنها انتظار داشت که آنها زمستانی برفی با آدم برفی نقاشی کنند ؟ و یا کودکی که تازه به سن دوسالگی رسیده است چگونه می توان انتظار داشت خطوطی منظم ترسیم کند ؟ کشیدن گربه پشت دیدوار خانه (که قاعدتا پشت دیوار قابل دیدن نیست ) و یا تصویر پدر خانواده با هیکلی درشت تر از بقیه (به خاطر نقش کلیدی اش در خانواده ) همه حکایت از تعلقات خاطر و تمتیات کودک دارد که در حوزه روانشاختی کودک قابل تامل و پذیرش است .
هر اندازه سن کودک بالا تر رود احساس واقع گرایی و تجربه اندوزی وی نیز بیشتر می شود و آفرینش های هنری او نیز تغییر می یابند .... در هر مرحله بهتر از قبل می تواند تصویر واقعی بسازد و علمی تر بیاندیشد البته عملی نگری و واقعیت پردازی منافاتی با تخیل و رویا ندارد .انسان هیچگاه بی نصیب از رویا ، تخیل و حتی خرافه نخواهد بود ؛ حتی در دوران معاصر که عصر مدرنیته بوده و اساسش بر مبادی خرد گرایی تجربه و پوزیتیویسمی استوار است .
خیال پردازی:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اهمیت هنر در مدارس
مقدمه
بی شک هنر این ابر پدیده بشری که وام دار بخش بزرگی از مواهب الهی بوده در سا حت های گونا گون تمدن انسانی حضوری قابل توجه و تامل برانگیز داشته است ، نیاز بشر اولیه به خوراک و تسخیر عوامل مادی _ طبیعی – بهانه ایی بوده است ، تا او بتواند با تکیه بر ذوق فطری خویش دست به خلاقیت هنری (غالبا تجسمی ) زده که در گاه دیگر با مهار این نیازمندی ها ؛ با دیدگاه زیبا شناختی خود توانسته است احساسات و افکار خود را ابراز دارد ؛ با این روی کرد می شود چنین نتیجه گرفت که آبشخور هنر ، سرچشمه ی نیازمندی های ابتدایی (مادی ) ، درونی (عاطفی) و احساسی بشر بوده که در گذر زمان شکل های متنوعی به خود گرفته است .
گاهی در ساحت تفریح و تفنن ؛ گاهی در رسالت یک رسانه ی فرهنگی اجتماعی و گاهی در قلمرو یک شیوه ی درمانی و چندین ساحت دیگر طی طریق نموده است تا جایی که اگر این ساحت ها و کار ویژه ها را برداریم گویی از پازل زندگی تکه های مهمی گم شده است این مقدمه گونه حاکی از ضرورت هنر در حوزه های زندگی مادی و معنوی بشر بوده که در تمامی دوره های تاریخی همزاد با بوده است ؛ چون تاکید این مقاله بر دامنه ی اثر بخشی هنر ، این میراث فرهنگی بر گروهی ویژه از جامعه یعنی تیپ کودک و دانش آموز است این مقدمه را پیوند هنر دانش آموز پی می گیریم ؛ از آنجایی که فعالیت تجسمی و بصری کودک در قسمت نیمکره راست مغز و امور تحلیلی ، بیانی و علمی کودک به نیمکره چپ او مربوط است بنابراین چنانچه مباحث علمی ، ارقامی و یا دروس کلاسه شده و بعضا خشک و بی روح استفاده ی زیاد از نیمکره ی چپ را بدنبال دارد ؛
ایجاد فعالیت های هنری به ویژه هنر های موسیقیایی و تجسمی استفاده از نیمکره ی راست را در بر می گیرد که این فرایند در بالانس و تعادل قوای فکری و روحی و روانی بچه یا دانش آموز ، شایسته و ضروری به نظر می رسد این تمهیدات زمینه و بستری است تا کودک یا دانش آموز با ارائه ی خلاقیت های هنری است می تواند هم به تخلیه و تحلیه روحی – روانی نائل آید و هم به موجودی دارای ظرفیت قابل فهم و درک برای پذیزش بهتر تغذیه های علمی و آموزشی تبدیل گردد ؛ هنر های تصویری و تجسمی به لحاظ دانش حس دیداری ماندگار تر از هر چیز دیگری در حافظه ی انسان نقش می بندد از تصاویر سنگ نگاره های دوران غار نشینی مانند تصاویر گاوهای وحشی در غار های التامیرا ی اسپانیا و لاسکوی فرانسه گرفته تا نقوش انتزاعی ماندالا های کودکان و تصاویر و نقوش گرافیکی و تجریدی مدرن با ماکتب و دبستان های خاص ؛ همه و همه این نکته را در ذهن متبادر می سازد که دیدن ؛ ماناتر جاودانه تر از شنیدن و گفتن است . این نظریه ما را بدانجا رهنمون میشود که به خاطر جذابیت های هنر های بصری و تجسمی نزد کودکان با این وسیله (شکل وتصویر ) بهتر می توان مسائل غامض مانند ریاضیات و دیگر علوم به ظاهر سخت را به آنان تفهیم نمود ؛ داستان های مصور و تصاویر متحرک (پویا نمایی ) همیشه جذاب تر از داستان هاس شفاهی یا سخنرانی ها نزد بچه ها هستند . البته این قضیه به همین جا تمام نمی شود ؛ اگر قرار است کودک را با دنیای نقاشی یا هنر های تجسمی آشناتر سازیم و استعداد های او را شکوفاتر و جهت مند کنیم باید به عنوان یک مربی از فنون و شیوه های درست ارتباطی ؛ ظرفیت های روحی و پذیرشی کودک یا دانش آموز ؛ عناصر کمی و کیفی هنر های تجسمی و محصولات هنری تاثیر گذار اطلاع کافی داشته باشیم ؛ یکی از این دانش ها دانستن وضعیت مخاطب به لحاظ ظرفیت سنی و روحی اوست .
جدول آمادگی ها :
جدوال آمادگی و ظرفیت های سنی و بصری هنر آموز را از دوران کودکی تا مراحل بلوغ نشان می دهد که مربی یا مدرس هنر ملزم به شناخت آن است .
سن هنر جو
1 تا 5/1 سالگی
کشیدن خطوط ساده و ناهماهنگ
5/1 تا 5/2 سالگی
کشیدن خطوط ساده و مرکب ( تصاویر دیاگرام و ماندالا)
5/2 تا 4 سالگی
دوران قبل از تصویری ( تصاویر ذهنی و انتزاعی )
4 تا 6 سالگی
دوران تصویری ( خلق فضای مناسب از روابط اشیاء)
6 تا 9 سالگی
دوران واقعیت گرایی یا قبل از بلوغ ( ترسیم طبیعی اشیاء)
9 تا 13 سالگی
دوران بلوغ یا تمیز قابلیت های هنری خود
13 تا 15 سالگی
دوران بلوغ فکری و تحلیلی ( ناتورئالیسم گرایی : تصاویر سه بعدی اشیاء با جزئیات)
پس مربی یا مدرس هنر باید نسبت به این پیش زمینه ها و پیش تولید ها آگاهی داشته باشد ؛ او باید بداند هنر آموزش در کدام شرایط سنی وشرایط زندگی به سر می برد تا بتواند فضایی مناسب برای آزادی عمل و هنر خلاقانه ایجاد نماید.
برای مثال : بچه هایی که در جنوب کشور یا روستا های بنادر جنوب ایران زندگی می کنند تا کنون برف ندیده و لمس نکرده اند ؛ چگونه می توان از آنها انتظار داشت که آنها زمستانی برفی با آدم برفی نقاشی کنند ؟ و یا کودکی که تازه به سن دوسالگی رسیده است چگونه می توان انتظار داشت خطوطی منظم ترسیم کند ؟ کشیدن گربه پشت دیدوار خانه (که قاعدتا پشت دیوار قابل دیدن نیست ) و یا تصویر پدر خانواده با هیکلی درشت تر از بقیه (به خاطر نقش کلیدی اش در خانواده ) همه حکایت از تعلقات خاطر و تمتیات کودک دارد که در حوزه روانشاختی کودک قابل تامل و پذیرش است .
هر اندازه سن کودک بالا تر رود احساس واقع گرایی و تجربه اندوزی وی نیز بیشتر می شود و آفرینش های هنری او نیز تغییر می یابند .... در هر مرحله بهتر از قبل می تواند تصویر واقعی بسازد و علمی تر بیاندیشد البته عملی نگری و واقعیت پردازی منافاتی با تخیل و رویا ندارد .انسان هیچگاه بی نصیب از رویا ، تخیل و حتی خرافه نخواهد بود ؛ حتی در دوران معاصر که عصر مدرنیته بوده و اساسش بر مبادی خرد گرایی تجربه و پوزیتیویسمی استوار است .
خیال پردازی:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اهمیت هنر در مدارس
مقدمه
بی شک هنر این ابر پدیده بشری که وام دار بخش بزرگی از مواهب الهی بوده در سا حت های گونا گون تمدن انسانی حضوری قابل توجه و تامل برانگیز داشته است ، نیاز بشر اولیه به خوراک و تسخیر عوامل مادی _ طبیعی – بهانه ایی بوده است ، تا او بتواند با تکیه بر ذوق فطری خویش دست به خلاقیت هنری (غالبا تجسمی ) زده که در گاه دیگر با مهار این نیازمندی ها ؛ با دیدگاه زیبا شناختی خود توانسته است احساسات و افکار خود را ابراز دارد ؛ با این روی کرد می شود چنین نتیجه گرفت که آبشخور هنر ، سرچشمه ی نیازمندی های ابتدایی (مادی ) ، درونی (عاطفی) و احساسی بشر بوده که در گذر زمان شکل های متنوعی به خود گرفته است .
گاهی در ساحت تفریح و تفنن ؛ گاهی در رسالت یک رسانه ی فرهنگی اجتماعی و گاهی در قلمرو یک شیوه ی درمانی و چندین ساحت دیگر طی طریق نموده است تا جایی که اگر این ساحت ها و کار ویژه ها را برداریم گویی از پازل زندگی تکه های مهمی گم شده است این مقدمه گونه حاکی از ضرورت هنر در حوزه های زندگی مادی و معنوی بشر بوده که در تمامی دوره های تاریخی همزاد با بوده است ؛ چون تاکید این مقاله بر دامنه ی اثر بخشی هنر ، این میراث فرهنگی بر گروهی ویژه از جامعه یعنی تیپ کودک و دانش آموز است این مقدمه را پیوند هنر دانش آموز پی می گیریم ؛ از آنجایی که فعالیت تجسمی و بصری کودک در قسمت نیمکره راست مغز و امور تحلیلی ، بیانی و علمی کودک به نیمکره چپ او مربوط است بنابراین چنانچه مباحث علمی ، ارقامی و یا دروس کلاسه شده و بعضا خشک و بی روح استفاده ی زیاد از نیمکره ی چپ را بدنبال دارد ؛
ایجاد فعالیت های هنری به ویژه هنر های موسیقیایی و تجسمی استفاده از نیمکره ی راست را در بر می گیرد که این فرایند در بالانس و تعادل قوای فکری و روحی و روانی بچه یا دانش آموز ، شایسته و ضروری به نظر می رسد این تمهیدات زمینه و بستری است تا کودک یا دانش آموز با ارائه ی خلاقیت های هنری است می تواند هم به تخلیه و تحلیه روحی – روانی نائل آید و هم به موجودی دارای ظرفیت قابل فهم و درک برای پذیزش بهتر تغذیه های علمی و آموزشی تبدیل گردد ؛ هنر های تصویری و تجسمی به لحاظ دانش حس دیداری ماندگار تر از هر چیز دیگری در حافظه ی انسان نقش می بندد از تصاویر سنگ نگاره های دوران غار نشینی مانند تصاویر گاوهای وحشی در غار های التامیرا ی اسپانیا و لاسکوی فرانسه گرفته تا نقوش انتزاعی ماندالا های کودکان و تصاویر و نقوش گرافیکی و تجریدی مدرن با ماکتب و دبستان های خاص ؛ همه و همه این نکته را در ذهن متبادر می سازد که دیدن ؛ ماناتر جاودانه تر از شنیدن و گفتن است . این نظریه ما را بدانجا رهنمون میشود که به خاطر جذابیت های هنر های بصری و تجسمی نزد کودکان با این وسیله (شکل وتصویر ) بهتر می توان مسائل غامض مانند ریاضیات و دیگر علوم به ظاهر سخت را به آنان تفهیم نمود ؛ داستان های مصور و تصاویر متحرک (پویا نمایی ) همیشه جذاب تر از داستان هاس شفاهی یا سخنرانی ها نزد بچه ها هستند . البته این قضیه به همین جا تمام نمی شود ؛ اگر قرار است کودک را با دنیای نقاشی یا هنر های تجسمی آشناتر سازیم و استعداد های او را شکوفاتر و جهت مند کنیم باید به عنوان یک مربی از فنون و شیوه های درست ارتباطی ؛ ظرفیت های روحی و پذیرشی کودک یا دانش آموز ؛ عناصر کمی و کیفی هنر های تجسمی و محصولات هنری تاثیر گذار اطلاع کافی داشته باشیم ؛ یکی از این دانش ها دانستن وضعیت مخاطب به لحاظ ظرفیت سنی و روحی اوست .
جدول آمادگی ها :
جدوال آمادگی و ظرفیت های سنی و بصری هنر آموز را از دوران کودکی تا مراحل بلوغ نشان می دهد که مربی یا مدرس هنر ملزم به شناخت آن است .
سن هنر جو
1 تا 5/1 سالگی
کشیدن خطوط ساده و ناهماهنگ
5/1 تا 5/2 سالگی
کشیدن خطوط ساده و مرکب ( تصاویر دیاگرام و ماندالا)
5/2 تا 4 سالگی
دوران قبل از تصویری ( تصاویر ذهنی و انتزاعی )
4 تا 6 سالگی
دوران تصویری ( خلق فضای مناسب از روابط اشیاء)
6 تا 9 سالگی
دوران واقعیت گرایی یا قبل از بلوغ ( ترسیم طبیعی اشیاء)
9 تا 13 سالگی
دوران بلوغ یا تمیز قابلیت های هنری خود
13 تا 15 سالگی
دوران بلوغ فکری و تحلیلی ( ناتورئالیسم گرایی : تصاویر سه بعدی اشیاء با جزئیات)
پس مربی یا مدرس هنر باید نسبت به این پیش زمینه ها و پیش تولید ها آگاهی داشته باشد ؛ او باید بداند هنر آموزش در کدام شرایط سنی وشرایط زندگی به سر می برد تا بتواند فضایی مناسب برای آزادی عمل و هنر خلاقانه ایجاد نماید.
برای مثال : بچه هایی که در جنوب کشور یا روستا های بنادر جنوب ایران زندگی می کنند تا کنون برف ندیده و لمس نکرده اند ؛ چگونه می توان از آنها انتظار داشت که آنها زمستانی برفی با آدم برفی نقاشی کنند ؟ و یا کودکی که تازه به سن دوسالگی رسیده است چگونه می توان انتظار داشت خطوطی منظم ترسیم کند ؟ کشیدن گربه پشت دیدوار خانه (که قاعدتا پشت دیوار قابل دیدن نیست ) و یا تصویر پدر خانواده با هیکلی درشت تر از بقیه (به خاطر نقش کلیدی اش در خانواده ) همه حکایت از تعلقات خاطر و تمتیات کودک دارد که در حوزه روانشاختی کودک قابل تامل و پذیرش است .
هر اندازه سن کودک بالا تر رود احساس واقع گرایی و تجربه اندوزی وی نیز بیشتر می شود و آفرینش های هنری او نیز تغییر می یابند .... در هر مرحله بهتر از قبل می تواند تصویر واقعی بسازد و علمی تر بیاندیشد البته عملی نگری و واقعیت پردازی منافاتی با تخیل و رویا ندارد .انسان هیچگاه بی نصیب از رویا ، تخیل و حتی خرافه نخواهد بود ؛ حتی در دوران معاصر که عصر مدرنیته بوده و اساسش بر مبادی خرد گرایی تجربه و پوزیتیویسمی استوار است .
خیال پردازی:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اهمیت هنر در مدارس
مقدمه
بی شک هنر این ابر پدیده بشری که وام دار بخش بزرگی از مواهب الهی بوده در سا حت های گونا گون تمدن انسانی حضوری قابل توجه و تامل برانگیز داشته است ، نیاز بشر اولیه به خوراک و تسخیر عوامل مادی _ طبیعی – بهانه ایی بوده است ، تا او بتواند با تکیه بر ذوق فطری خویش دست به خلاقیت هنری (غالبا تجسمی ) زده که در گاه دیگر با مهار این نیازمندی ها ؛ با دیدگاه زیبا شناختی خود توانسته است احساسات و افکار خود را ابراز دارد ؛ با این روی کرد می شود چنین نتیجه گرفت که آبشخور هنر ، سرچشمه ی نیازمندی های ابتدایی (مادی ) ، درونی (عاطفی) و احساسی بشر بوده که در گذر زمان شکل های متنوعی به خود گرفته است .
گاهی در ساحت تفریح و تفنن ؛ گاهی در رسالت یک رسانه ی فرهنگی اجتماعی و گاهی در قلمرو یک شیوه ی درمانی و چندین ساحت دیگر طی طریق نموده است تا جایی که اگر این ساحت ها و کار ویژه ها را برداریم گویی از پازل زندگی تکه های مهمی گم شده است این مقدمه گونه حاکی از ضرورت هنر در حوزه های زندگی مادی و معنوی بشر بوده که در تمامی دوره های تاریخی همزاد با بوده است ؛ چون تاکید این مقاله بر دامنه ی اثر بخشی هنر ، این میراث فرهنگی بر گروهی ویژه از جامعه یعنی تیپ کودک و دانش آموز است این مقدمه را پیوند هنر دانش آموز پی می گیریم ؛ از آنجایی که فعالیت تجسمی و بصری کودک در قسمت نیمکره راست مغز و امور تحلیلی ، بیانی و علمی کودک به نیمکره چپ او مربوط است بنابراین چنانچه مباحث علمی ، ارقامی و یا دروس کلاسه شده و بعضا خشک و بی روح استفاده ی زیاد از نیمکره ی چپ را بدنبال دارد ؛
ایجاد فعالیت های هنری به ویژه هنر های موسیقیایی و تجسمی استفاده از نیمکره ی راست را در بر می گیرد که این فرایند در بالانس و تعادل قوای فکری و روحی و روانی بچه یا دانش آموز ، شایسته و ضروری به نظر می رسد این تمهیدات زمینه و بستری است تا کودک یا دانش آموز با ارائه ی خلاقیت های هنری است می تواند هم به تخلیه و تحلیه روحی – روانی نائل آید و هم به موجودی دارای ظرفیت قابل فهم و درک برای پذیزش بهتر تغذیه های علمی و آموزشی تبدیل گردد ؛ هنر های تصویری و تجسمی به لحاظ دانش حس دیداری ماندگار تر از هر چیز دیگری در حافظه ی انسان نقش می بندد از تصاویر سنگ نگاره های دوران غار نشینی مانند تصاویر گاوهای وحشی در غار های التامیرا ی اسپانیا و لاسکوی فرانسه گرفته تا نقوش انتزاعی ماندالا های کودکان و تصاویر و نقوش گرافیکی و تجریدی مدرن با ماکتب و دبستان های خاص ؛ همه و همه این نکته را در ذهن متبادر می سازد که دیدن ؛ ماناتر جاودانه تر از شنیدن و گفتن است . این نظریه ما را بدانجا رهنمون میشود که به خاطر جذابیت های هنر های بصری و تجسمی نزد کودکان با این وسیله (شکل وتصویر ) بهتر می توان مسائل غامض مانند ریاضیات و دیگر علوم به ظاهر سخت را به آنان تفهیم نمود ؛ داستان های مصور و تصاویر متحرک (پویا نمایی ) همیشه جذاب تر از داستان هاس شفاهی یا سخنرانی ها نزد بچه ها هستند . البته این قضیه به همین جا تمام نمی شود ؛ اگر قرار است کودک را با دنیای نقاشی یا هنر های تجسمی آشناتر سازیم و استعداد های او را شکوفاتر و جهت مند کنیم باید به عنوان یک مربی از فنون و شیوه های درست ارتباطی ؛ ظرفیت های روحی و پذیرشی کودک یا دانش آموز ؛ عناصر کمی و کیفی هنر های تجسمی و محصولات هنری تاثیر گذار اطلاع کافی داشته باشیم ؛ یکی از این دانش ها دانستن وضعیت مخاطب به لحاظ ظرفیت سنی و روحی اوست .
جدول آمادگی ها :
جدوال آمادگی و ظرفیت های سنی و بصری هنر آموز را از دوران کودکی تا مراحل بلوغ نشان می دهد که مربی یا مدرس هنر ملزم به شناخت آن است .
سن هنر جو
1 تا 5/1 سالگی
کشیدن خطوط ساده و ناهماهنگ
5/1 تا 5/2 سالگی
کشیدن خطوط ساده و مرکب ( تصاویر دیاگرام و ماندالا)
5/2 تا 4 سالگی
دوران قبل از تصویری ( تصاویر ذهنی و انتزاعی )
4 تا 6 سالگی
دوران تصویری ( خلق فضای مناسب از روابط اشیاء)
6 تا 9 سالگی
دوران واقعیت گرایی یا قبل از بلوغ ( ترسیم طبیعی اشیاء)
9 تا 13 سالگی
دوران بلوغ یا تمیز قابلیت های هنری خود
13 تا 15 سالگی
دوران بلوغ فکری و تحلیلی ( ناتورئالیسم گرایی : تصاویر سه بعدی اشیاء با جزئیات)
پس مربی یا مدرس هنر باید نسبت به این پیش زمینه ها و پیش تولید ها آگاهی داشته باشد ؛ او باید بداند هنر آموزش در کدام شرایط سنی وشرایط زندگی به سر می برد تا بتواند فضایی مناسب برای آزادی عمل و هنر خلاقانه ایجاد نماید.
برای مثال : بچه هایی که در جنوب کشور یا روستا های بنادر جنوب ایران زندگی می کنند تا کنون برف ندیده و لمس نکرده اند ؛ چگونه می توان از آنها انتظار داشت که آنها زمستانی برفی با آدم برفی نقاشی کنند ؟ و یا کودکی که تازه به سن دوسالگی رسیده است چگونه می توان انتظار داشت خطوطی منظم ترسیم کند ؟ کشیدن گربه پشت دیدوار خانه (که قاعدتا پشت دیوار قابل دیدن نیست ) و یا تصویر پدر خانواده با هیکلی درشت تر از بقیه (به خاطر نقش کلیدی اش در خانواده ) همه حکایت از تعلقات خاطر و تمتیات کودک دارد که در حوزه روانشاختی کودک قابل تامل و پذیرش است .
هر اندازه سن کودک بالا تر رود احساس واقع گرایی و تجربه اندوزی وی نیز بیشتر می شود و آفرینش های هنری او نیز تغییر می یابند .... در هر مرحله بهتر از قبل می تواند تصویر واقعی بسازد و علمی تر بیاندیشد البته عملی نگری و واقعیت پردازی منافاتی با تخیل و رویا ندارد .انسان هیچگاه بی نصیب از رویا ، تخیل و حتی خرافه نخواهد بود ؛ حتی در دوران معاصر که عصر مدرنیته بوده و اساسش بر مبادی خرد گرایی تجربه و پوزیتیویسمی استوار است .
خیال پردازی: