لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
لباس های محلی ایران
پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است.
پوشش زن و مرد ایرانی ازجمله مسایلی است که از دوران باستان در ایران دارای اهمیت بوده و در شرع مقدس اسلام نیز برآن تأکید بسیار شده است. پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است. بررسی پوشاک از این لحاظ اهمیت دارد که می توان اطلاعاتی دررابطه با سیر تحول تاریخی, زیبا شناسی, اعتقادات, طبقات اجتماعی و پیشرفت صنعت به ویژه نساجی و پارچه بافی یک قوم یا تمدن کسب کرد.
به طورکلی عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از:
۱) شرایط جغرافیایی و محیطی و آب و هوا
۲) نحوه زندگی و اسکان و اوضاع اجتماعی
۳) جنگ ها و اوضاع سیاسی و نوع حکومت
۴) شرایط و اوضاع اقتصادی و پیشرفت های تکنولوژی
۵) اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم
۶) نظام طبقاتی حاکم بر جامعه
۷) روابط فرهنگی, اقتصادی و سیاسی با سرزمین های مجاور.
پوشاک ایرانیان در زمان ۵۵۰ قبل از میلاد تا دوران جنگ های صلیبی، ادامه لباس بابلی ها و آشوری ها و بسیارمتنوع و گوناگون بود. آن ها لباسی به نام «کندیس» به تن می کردند که از پشم، کتان و ابریشم تهیه می شد. کندیس موجود در این دوران لباسی بود با آستین های گشاد که به صورت پیلی هایی منظم در پشت بازو قرار می گرفت. دامن این لباس در جلو شکم یا در زیر پهلوها چین می خورد و به شکل پیلی هایی منظم در می آمد. در زیر این لباس، پیراهن و شلوار زیر و جوراب می پوشیدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، این نخستین باراست که در تاریخ، لباس زیر، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراین زمینه تردیدهایی نیز مطرح شده ولی آن چه مسلم است این که در ۱۳۵۰ قبل از میلاد به شهادت آثاری که از تمدن عیلامی به دست آمده، ایرانیان «لباس کامل» به تن می کرده اند. لباس کامل متشکل از یک دامن بلند و تن پوشی با آستین های بلند بوده که بر تن پیکره های پادشاهان و ملکه های عیلامی یافت شده است. مردان بلند پایه اجازه داشتند کندیس بر تن کنند که آن را نیز پادشاه هدیه می داد. کندیس به رنگ بنفش مایل به آبی بود و تزییناتی به رنگ سفید و نقره ای داشت در حالی که کندیس گروه های اجتماعی پایین تر، سرخ رنگ بود. این رنگ قرمز ساردی نام داشت و از شکوفه های درخت ساندیکس گرفته می شد.
بعدها رداهایی از ابریشم و پشم به رنگ های گوناگون عرضه شد. لیکن رنگ های قرمز، زرد و آبی تیره از محبوبیت بیش تری برخوردار بودند. بنفش و آبی تیره از رنگ های سلطنتی به شمار می رفت و قهوه ای رنگ ویژه سوگواری بود. درایران قبل از میلاد، پادشاه؛ شالی از پارچه طلا و همسرش کمربندی از طلا که به آن کیف پول خود را می آویخت، به کمر می بستند. گفته شده است که عایدی شهرها، به عنوان «پول توجیبی» از سوی برخی از پادشاهان به همسرانشان بخشیده می شد. دریک نقش، تصویری از شاه باستانی ایران نشان داده شده است با ردایی به رنگ بنفش با برودری دوزی از نخ های طلا و مزین به جواهر.
بعدها کند یس جای خود را به کتی داد که روی شلوار پوشیده می شد و به طور یقین منشاء کت و شلوار استاندارد امروزی مردان بوده است. درایران باستان، کفش را از چرم نرم به رنگ زرد و به شکل پا می ساختند که تا مچ پا را می پوشاند و به وسیله دکمه و تسمه هایی که روی آن نصب شده بود، بسته می شد. بعدها تزییناتی از چوب مروارید و سنگ های گران بها همراه با برودری دوزی های زیبا به کفش افزوده شد. دست کش، چوب دستی گران بها و بادبزن با دسته بلند، ویژه خاندان سلطنتی بود که توسط خدمه حمل می شد. جواهرمورد استفاده ایرانیان بسیار هنرمندانه و زیبا، از طلای وزین مروارید نشان، همراه با میناکاری و سنگ های کم یاب ساخته می شد. سنگ ها به شکل سرانسان تراش داده می شد. گوشواره، دست بند، گردن بند و انگشتر به ویژه انگشتر مهردار به نشانه اقتدار مورد استفاده بوده است. ایرانیان قوطی و شیشه هایی از مرمر برای نگه داری عطر و لوازم آرایش داشتند. دختران در سن ازدواج که پانزده سالگی بود، گوش واره می آویختند. هم چنین دختران و پسران دراین سن موظف بودند کمربند تبرک یافته ای را به کمر ببندند.از زنان ایران باستان شمار اندکی تندیس به جای مانده است و همین امر اظهار نظر در مورد پوشش آن ها را دشوار می کند؛ زیرا زنان در زندگی اجتماعی شرکت چندانی نداشتند ولی نقش برجسته ای که از سده پنجم پیش از میلاد در دست است، یک ملکه را در پیراهن و شلواری کامل نشان می دهد و احتمالا لباس زنان دوران های بعد نیز چنین بوده است. پارسیان لباس هایی مانند لباس های مردم امروزی بر تن می کردند. بعد ها خود را به زیورآلات مادی نیز می آراستند. جز دو دست؛ باز گذاشتن هر یک از قسمت های بدن را خلاف ادب می شمردند و به جهت ستر سر و پای خود؛ از سربند یا کلاه یا پاپوش استفاده می کردند. شلواری سه پارچه و پیراهنی کتانی و رولباسی می پوشیدند که آستین آن ها دست ها را می پوشاند و کمر بندی بر میان خود می بستند. گفته می شود بسیاری از طرح های کنونی پوشاک؛ از جمله لباس های مربوط به دوچرخه سواری و اسب سواری از لباس های ایران باستان الهام گرفته شده است و پوشاک قبایل کرد و لر در ایران نیز تا حد زیادی ملهم از لباس های هخامنشیان و پارت ها است.
بیش تر مورخین چنین اظهار نظر کرده اند که لباس مادها را هخامنشیان نیز مورد استفاده قرار داده اند. لباس آن دوران نیز از ۳ قطعه پارچه متفاوت درست شده بود که به کمک حاشیه ها از یک دیگر مشخص می شدند. حاشیه درهمه لبه ها و کناره های لباس به چشم می خورد. بالاترین قطعه لباس, پارچه ای بود که روی شانه ها قرار می گرفت. این پارچه از این مچ دست تا آن مچ دست را در بر می گرفت و سوراخی برای عبور سر در میان داشت و در قسمت جلو تا روی سینه و در پشت تا روی شانه ها را پوشش می داد. دوم پارچه یک رنگی بوده به طرف پایین بدن در جلو تا کمر و در پشت تا زیر نشیمن گاه و قطعه سوم پارچه ای نقش دار بوده که به صورت لنگ بسته می شد و در پشت و جلو قدی یکسان داشته است.
اگرچه پوشیدن لباس برای جلوگیری از سرما و تابش آفتاب یا به منظور ستر و پوشش بدن است، اما در برخی فرهنگ ها، انتخاب رنگ و نقشهای روی پارچه و تزیین لباس با منجوقهای رنگارنگ و حاشیههای زردوزی و گلابتون یا چین واچینها یا دوختن سکه (طلا،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
لباس های محلی ایران
پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است.
پوشش زن و مرد ایرانی ازجمله مسایلی است که از دوران باستان در ایران دارای اهمیت بوده و در شرع مقدس اسلام نیز برآن تأکید بسیار شده است. پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است. بررسی پوشاک از این لحاظ اهمیت دارد که می توان اطلاعاتی دررابطه با سیر تحول تاریخی, زیبا شناسی, اعتقادات, طبقات اجتماعی و پیشرفت صنعت به ویژه نساجی و پارچه بافی یک قوم یا تمدن کسب کرد.
به طورکلی عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از:
۱) شرایط جغرافیایی و محیطی و آب و هوا
۲) نحوه زندگی و اسکان و اوضاع اجتماعی
۳) جنگ ها و اوضاع سیاسی و نوع حکومت
۴) شرایط و اوضاع اقتصادی و پیشرفت های تکنولوژی
۵) اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم
۶) نظام طبقاتی حاکم بر جامعه
۷) روابط فرهنگی, اقتصادی و سیاسی با سرزمین های مجاور.
پوشاک ایرانیان در زمان ۵۵۰ قبل از میلاد تا دوران جنگ های صلیبی، ادامه لباس بابلی ها و آشوری ها و بسیارمتنوع و گوناگون بود. آن ها لباسی به نام «کندیس» به تن می کردند که از پشم، کتان و ابریشم تهیه می شد. کندیس موجود در این دوران لباسی بود با آستین های گشاد که به صورت پیلی هایی منظم در پشت بازو قرار می گرفت. دامن این لباس در جلو شکم یا در زیر پهلوها چین می خورد و به شکل پیلی هایی منظم در می آمد. در زیر این لباس، پیراهن و شلوار زیر و جوراب می پوشیدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، این نخستین باراست که در تاریخ، لباس زیر، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراین زمینه تردیدهایی نیز مطرح شده ولی آن چه مسلم است این که در ۱۳۵۰ قبل از میلاد به شهادت آثاری که از تمدن عیلامی به دست آمده، ایرانیان «لباس کامل» به تن می کرده اند. لباس کامل متشکل از یک دامن بلند و تن پوشی با آستین های بلند بوده که بر تن پیکره های پادشاهان و ملکه های عیلامی یافت شده است. مردان بلند پایه اجازه داشتند کندیس بر تن کنند که آن را نیز پادشاه هدیه می داد. کندیس به رنگ بنفش مایل به آبی بود و تزییناتی به رنگ سفید و نقره ای داشت در حالی که کندیس گروه های اجتماعی پایین تر، سرخ رنگ بود. این رنگ قرمز ساردی نام داشت و از شکوفه های درخت ساندیکس گرفته می شد.
بعدها رداهایی از ابریشم و پشم به رنگ های گوناگون عرضه شد. لیکن رنگ های قرمز، زرد و آبی تیره از محبوبیت بیش تری برخوردار بودند. بنفش و آبی تیره از رنگ های سلطنتی به شمار می رفت و قهوه ای رنگ ویژه سوگواری بود. درایران قبل از میلاد، پادشاه؛ شالی از پارچه طلا و همسرش کمربندی از طلا که به آن کیف پول خود را می آویخت، به کمر می بستند. گفته شده است که عایدی شهرها، به عنوان «پول توجیبی» از سوی برخی از پادشاهان به همسرانشان بخشیده می شد. دریک نقش، تصویری از شاه باستانی ایران نشان داده شده است با ردایی به رنگ بنفش با برودری دوزی از نخ های طلا و مزین به جواهر.
بعدها کند یس جای خود را به کتی داد که روی شلوار پوشیده می شد و به طور یقین منشاء کت و شلوار استاندارد امروزی مردان بوده است. درایران باستان، کفش را از چرم نرم به رنگ زرد و به شکل پا می ساختند که تا مچ پا را می پوشاند و به وسیله دکمه و تسمه هایی که روی آن نصب شده بود، بسته می شد. بعدها تزییناتی از چوب مروارید و سنگ های گران بها همراه با برودری دوزی های زیبا به کفش افزوده شد. دست کش، چوب دستی گران بها و بادبزن با دسته بلند، ویژه خاندان سلطنتی بود که توسط خدمه حمل می شد. جواهرمورد استفاده ایرانیان بسیار هنرمندانه و زیبا، از طلای وزین مروارید نشان، همراه با میناکاری و سنگ های کم یاب ساخته می شد. سنگ ها به شکل سرانسان تراش داده می شد. گوشواره، دست بند، گردن بند و انگشتر به ویژه انگشتر مهردار به نشانه اقتدار مورد استفاده بوده است. ایرانیان قوطی و شیشه هایی از مرمر برای نگه داری عطر و لوازم آرایش داشتند. دختران در سن ازدواج که پانزده سالگی بود، گوش واره می آویختند. هم چنین دختران و پسران دراین سن موظف بودند کمربند تبرک یافته ای را به کمر ببندند.از زنان ایران باستان شمار اندکی تندیس به جای مانده است و همین امر اظهار نظر در مورد پوشش آن ها را دشوار می کند؛ زیرا زنان در زندگی اجتماعی شرکت چندانی نداشتند ولی نقش برجسته ای که از سده پنجم پیش از میلاد در دست است، یک ملکه را در پیراهن و شلواری کامل نشان می دهد و احتمالا لباس زنان دوران های بعد نیز چنین بوده است. پارسیان لباس هایی مانند لباس های مردم امروزی بر تن می کردند. بعد ها خود را به زیورآلات مادی نیز می آراستند. جز دو دست؛ باز گذاشتن هر یک از قسمت های بدن را خلاف ادب می شمردند و به جهت ستر سر و پای خود؛ از سربند یا کلاه یا پاپوش استفاده می کردند. شلواری سه پارچه و پیراهنی کتانی و رولباسی می پوشیدند که آستین آن ها دست ها را می پوشاند و کمر بندی بر میان خود می بستند. گفته می شود بسیاری از طرح های کنونی پوشاک؛ از جمله لباس های مربوط به دوچرخه سواری و اسب سواری از لباس های ایران باستان الهام گرفته شده است و پوشاک قبایل کرد و لر در ایران نیز تا حد زیادی ملهم از لباس های هخامنشیان و پارت ها است.
بیش تر مورخین چنین اظهار نظر کرده اند که لباس مادها را هخامنشیان نیز مورد استفاده قرار داده اند. لباس آن دوران نیز از ۳ قطعه پارچه متفاوت درست شده بود که به کمک حاشیه ها از یک دیگر مشخص می شدند. حاشیه درهمه لبه ها و کناره های لباس به چشم می خورد. بالاترین قطعه لباس, پارچه ای بود که روی شانه ها قرار می گرفت. این پارچه از این مچ دست تا آن مچ دست را در بر می گرفت و سوراخی برای عبور سر در میان داشت و در قسمت جلو تا روی سینه و در پشت تا روی شانه ها را پوشش می داد. دوم پارچه یک رنگی بوده به طرف پایین بدن در جلو تا کمر و در پشت تا زیر نشیمن گاه و قطعه سوم پارچه ای نقش دار بوده که به صورت لنگ بسته می شد و در پشت و جلو قدی یکسان داشته است.
اگرچه پوشیدن لباس برای جلوگیری از سرما و تابش آفتاب یا به منظور ستر و پوشش بدن است، اما در برخی فرهنگ ها، انتخاب رنگ و نقشهای روی پارچه و تزیین لباس با منجوقهای رنگارنگ و حاشیههای زردوزی و گلابتون یا چین واچینها یا دوختن سکه (طلا،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
شبکه های محلی بی سیم
WLL
و موارد استفاده آن
بنام خدا
مقدمه :
با نگاهی گذرا به روند توسعه و رشد صنعت مخابرات – از آغاز اختراع تلفن تا کنون – می توان دریافت که توسعه و پیشرفت در بخش دسترسی ، در مقایسه با بخش شبکه ، بسیار کند صورت گرفته است ، به طوری که هنوز عمده ی ارتباطات مشترکان با شبکه از طریق حلقه های محلی با سیم که عمر مفید آن به زمان گراهام بل بر میگردد ، انجام می پذیرد . با توجه به گسترش فناوری باند پهن ، حمل اطلاعات ، صوت ، تصویر ، و دیتا با حجم عظیم بین قاره ها ، کشورها
وشهرها به سادگی انجام می پذیرد . ولیکن به دلیل عقب ماندگی بخش دسترسی ، رساندن این اطلاعات به مشترکان هنوز با مشکلات عدیده ای مواجه است.از بین بردن این معضل ، باید با دو اندیشه همراه باشد: اول اینکه ، شبکه های دسترسی حلقه محلی با سیم ارتقا یابد و دوم اینکه شبکه حلقه محلی بی سیم ایجاد شود.
تعریف :
حلقه محلی بی سیم به سیستم ارتباطی اطلاق می شود که در آن از امواج رادیوئی ، مادون قرمز و مایکروویو به جای سیم و کابل برای انتقال سیگنال بین دو دستگاه استفاده شود.
از میان این دستگاه ها می توان به پیغام گیر ها ، تلفن های همراه ، کامپیوترهای قابل حمل ، شبکه های کامپیوتری ، دستگاه های مکان یاب ،سیستم های ماهواره ای اشاره کرد.
فناوری بی سیم به سرعت در حال پیشرفت است و نقش کلیدی را در زندگی ما در سر تاسر دنیا ایفا می کند . این فناوری به کاربر امکان استفاده از دستگاه های مختلف، بدون نیاز به سیم یا کابل، در حال حرکت را می دهد. شما می توانید صندوق پست الکترونیکی خود را بررسی کنید ، بازار بورس را زیر نظر بگیرید ، اجناس مورد نیاز را خریداری کنید و یا حتی برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود را تماشا کنید.
بسیاری از زمینه های کاری از جمله مراقبت های پزشکی ، اجرای قوانین و سرویسهای خدماتی احتیاج به تجهیزات بی سیم دارند. تجهیزات بی سیم به شما کمک می کنند تا تمام اطلاعات را به راحتی برای مشتری خود به نمایش در آورید.از طرفی می توانید تمام کار های خود را در حال حرکت به سادگی بروز رسانی نمائید و آن را به اطلاع همکاران خود برسانید.
تکنولوژی بی سیم به سرعت در حال گسترش است تا بتواند ضمن کاهش هزینه ها به شما امکان کار درحین حرکت را نیز بدهد در مقایس با شبکه های سیمی هزینه نگهداری شبکه های بدون سیم کمتر است شما میتوانید از شبکه های بدون سیم برای انتقال اطلا عات از روی دریا ها / کوه ها و........ استفاده کنید و این در حالی است که برای انجام کاری مشابه توسط شبکه های سیمی کاری مشکل در پیش رو خواهید داشت.
فناوری های مورد استفاده :
تولد سیستم های دسترسی بی سیم ،از اوایل دهه ی 80 بوده،و دوران رشد آن از اوایل دهه 90 با استفاده از فناوری های زیر آغاز شده است:
1- ارتباطات رادیوئی سلولی با امکان سیار بودن کاربر
2- رادیو دیجیتال کم ظرفیت برای پوشش محلی
3- ارتباطات بی سیم ثابت
4- ارتباطات سیار دیتا
5- ارتباطات بی سیم برای سرویس های مولتی مدیا
6- ارتباطات بی سیم باند پهن با استفاده از WLAN
تکامل سیستم های WLL :
نسل اول: سیستم های دسترسی بی سیم ابتداعا به صورت آنالوگ بوده ، و از فناوری
در آن استفاده گردیده است و FDMA =Frequnce Divition Multiplex Access
عمر مفید آنها از 1980 الی 1990 بوده است.
نسل دوم: این سیستم در سال 1990 متولد شد که عمدتا مبتنی بر فناوری دیجیتال
بوده و مرسوم ترین آنهاTDMA = Time Divition Multiplex Access
میباشند.(PDC,PACS,PHS,DECT,GSM)
PDC = Personal Digital Cellular
PACS = Personal Access Communication System
PHS = Personal Handyphone System
DECT = Digital European Cordless Telephone
GSM = Global System Mobile
بررسی های بعمل آمده نشان میدهد که از سال 1999 بازار فناوری مبتنی بروش زیر
در صف مقدم قرار دارند، و بدیهی ترین CDMA = Code Divition Multiplex Access
علت آن ظرفیت بالا و مقیاس پذیری آن اعلام شده است . این فناوری قادر به انتقال سرویس های باند پهن ، صوت ، دیتا و تصویراست.
واینترنت ISDN سرویس های دیتای سرعت بالا و S-CDMA ) Synchronose CDMA(
و...........را پشتیبانی میکند . افزایش کار بران ، بدون ایجاد تغییرات محسوس دربخش مرکزی
شبکه ی آن ، امکان پذیر است .
در CDMA کانالهای متفاوت هم فرکانس بوده ولی کد های متفاوت استفاده می نمایند .لذابه
هر کاربر کد مشخصی تخصیص داده می شود که برای فرستنده و گیرنده مشخص است .کد ها
در حالت ایده ال بر هم متعامد هستند . سیگنال در یافتی با کد خاص کار بر ضرب و انتگرال
گیری شده و اطلا عات کار بر خاص استخراج می گردد.
نسل سوم : مانند UMTS قصد داشتند مشکلات متعددی را که نسلهای 2و5/2 با آن روبرو
بودند برطرف کنند.همان طوری که گفتیم ، از جمله این مشکلات ، سرعت پائین ارسال ، قیمت
زیاد و وجود فناوری های ناهمخوان وسازگارناپذیر((TDMA/CDMAدرکشورهای مختلف است . بنا بر این ، به منظور فعال سازی استفاده از خدمات چند رسانه ای جدید، حتی پهنای باندها نیز باید با کمترین هزینه نسبت به سامانه های پیشین ارائه شوند. انتظاراتی که از نسل 3 وجود داشت ، افزایش پهنای باند به b/s 128 در ماشین ها و mb/s2 در کاربردهای ثابت بود. ولی در واقعیت ، خروجی نسل سوم نه روشن بود و نه مشخص. البته یک قسمت از این مشکل
به استفاده تامین کنندگان و ارائه دهندگان شبکه ها از استانداردهای مجزا برای نگهداری و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
به نام خدا
بازی های محلی بختیاری
شامل:کله ورووانکkelavaruvânak))- خرس خرسی(xers xersi)-جیزبازی(jizbâzi) یا پندگال(pendegâl (- پشکل غار(peškelegâr)- کاکله مشت یا پوچ بازی(kâkelamošt)- تپ تپو(taptapu)- تل تل(taltal)- بند سرلنگ (bande sare leng)- قاچو- بِتی بازی- چغال( چغه)-دال پِلان-ُگل ُگلرز- قاو- چزگو- جوزو- هِی مِلکی-کاز کیز-کیله پینه-چو چور- طاق پیل- چار پشکلی- خالکی
شرح ِ چند نوع بازیِ سنتیِ لری و بختیاری
خرس خرسی xers xersi
این بازی ازجمله بازیهای مردانه است که درمراسم عروسی وجشنهای بختیاری برگزارمی شود ودرآن یک نفربا پوسیدن لباسهای مندرس وانداختن پتوبه دورخود به صورت خرس درمی آید و به بقیه حمله می کند ودیگران با دیدن وی درچنین حالتی می خندند. در واقع این بازی جنبه مزاح وسرگرمی برای حاضرین درمراسم را دارد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان ایذه ثبت شده است.
بند سرلنگ bande sare leng
دراین بازی که توسط مردان وپسران برگزارمی شد طنابی را به پای یک نفر می بستند وعده ای دور او می چرخیدند ویک نفربا کفش و یا وسیله ای او را کتک کاری می کردند و فرد دربند نیزسعی می کرد با پا به پای آنها بزند ٬ اگرکسی را می زد آن فرد جای وی دربند گرفتارمی شد و توسط بقیه کتک می خورد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان ایذه ثبت شده است.
بالا بلندیbalabolandi
این بازی مخصوص دختران لر و بختیاری است و در آن معمولا،بچه های سنین 5 تا 10 ساله شرکت میکنند.فصل انجام این بازی عمدتا در بهار است.در این بازی ،یک نفر نقش گرگ دارد و بقیه به عنوان گوسفند به جاهای بلند فرار میکنند.آنها اجازه نمی دهند فردی که نقش گرگ را دارد،به آنها دسترسی پیدا کند.فرد ی که توسط گرگ دستگیر شود،از بازی اخراج میشود. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان ایذه ثبت شده است.
سیم سیم مجسمه
این بازی که در روستاهای لر نشین اطراف شوش انجام می شود.بازی سیم سیم مجسمه با ریتم و ساز و دهل انجام می شود وهمراه آن اشعاری خوانده می شود.هنگامی که شعر تمام می شود،آهنگ قطع شده،تمام افراد بی حرکت می مانند.کسی بازنده است که هنگام قطع آهنگ همچنان مشغول رقص باشد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان شوش ثبت شده است.
چوب بازی(چو بزی)- ču bozi
چوب بازی عمدتا در مراسم عروسی اجرا می شود.سن بازیگران معمولا 15 سال به بالاست.وسایل بازی شامل یک چوب ضخیم و بلند و یک چوب باریک و کوتاه یا شیلنگ است. نفر اول چوب ضخیم را برداشته و دور میدان راه می رود و رجز می خواند و دیگران را به بازی فرا می خواند.
فردی که ابراز تمایل به بازی دارد چوبی باریک بر می دارد.حرکات بازیکن با ریتم خاصی از ساز و دهل همراه است.فردی که چوب باریک بر می دارد، در حالی که با دو دست چوب رابالای سر ش نگه می دارد،شروع به رقصیدن و چرخیدن می کند.هنگامی که او قصد دارد به نفر اول(کسی که چوب ضخیم در دست دارد)حمله کند،او(نفر اول)چوب را با کمی فاصله از خود در زوایای 60-90 درجه نگه میدارد.طبق قانون این بازی ، نفر دوم(صاحب چوب باریک)میتواند ضربه خود را تا زیر زانوی نفر اول بزند و زدن ضربه بالاتر از زانو ،خطا می باشد. از نظر مردم حاضر ، هر چه نفر اول ضربات بیشتری تحمل نماید،قدرتمند تر جلوه می نماید. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان شوش ثبت شده است.
بازی ِ ُگل و ُگل ریز
در این بازی گروهی،افراد هدفی را مشخص می کنند سپس چوبی به طول 20 تا 30 سانتی مترانتخاب می کنند.چوب را به سمتی پرتاب می کنند.هر کسی چوب را زود تر پیدا کرده و به هدف بزند برنده است.ضمن اینکه افراد دیگر سعی می کنند که به او اجازه ندهند چوب را به هدف بزند و اگر کسی بتواند چوب را از دست او برباید و خود به هدف بزند،برنده است.این بازی در سنین مختلف بین 7 تا 15 سال مرسوم است. . این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان اندیمشک ثبت شده است.
بازیِ قاو
دایره ای در نظر می گیرند.گروهی داخل دایره می نشینند.گروه دیگر در بالای سر آنها به دور شان می چرخند و سعی می کنند کلاهِ گروه وسط را بردارند.اگر موفق شوند،برنده اند و اگر گروه وسط هر کدام از آنها را با پا بزنند،گروه مقابل بازنده است و باید داخل دایره بنشیند و گروه داخلِ دایره دور آنها بچرخد و کار آنها را انجام دهد.این باز ی عمدتا در روزهای عید نوروز انجام می شود. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان اندیمشک ثبت شده است.
توجه:مطالبی که مطالعه نمودید، تنها بخشهایی از بازیهای سنتی ِ لرها و بختیاریهای خوزستان می باشد.چنانچه مایلید می توانید به آرشیو تحقیقات مردم نگاری استان خوزستان که در واحد پژوهشی سازمان میراث فرهنگی موجود می باشد نیز مراجعه نمایید.
منابع:
1. طلاییان پور،پرویز،حمید حسینی،علی محمد زمانیان و دیگران.مردم نگاری شهرستان اندیمشک-پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی کشور-اداره کل میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری خوزستان-پاییز 80
2. تراب زاده،عباس،آرزو عبدی،شیما رشنوادی،فرزانه امیری.مردم نگاری شهرستان شوش-پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی کشور-اداره کل میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری خوزستان-زمستان 80
3. طلاییان پور،پرویز،خداداد مزارعیان،حمید حسینی.مردم نگاری شهرستان ایذه -پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی کشور-اداره کل میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری خوزستان-زمستان 87
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
گوشهای از بازیهای محلی شیراز
یارگیری در شیراز
بازیکنان دو نفر را از میان خود به نام اوسا1 انتخاب میکنند. اوساها کناری ایستاده بازیکنان دوتادوتا با هم مشورت کرده هر یکی نامی برای خود برمیگزیند سپس نزد اوسا آمده و این گفتگو میان آنان و اوسائی که حق انتخاب با اوست صورت میگیرد.
بازیکن: علی علی
اوسا: گلاب به جمال علی
بازیکن: کی میخواد توپ طلا را – کی میخواد خونه خدا را
یکی از اوساها: من میخوام توپ طلا را. بدینترتیب بازیکنی که نام توپ طلا را برای خود برگزیده است جزء دسته او انتخاب میشود و به همین ترتیب سایر بازیکنان انتخاب میشوند.
1- عمو یادگار
از بازیهای رایج در شیراز یکی بازی « عمو یادگار » است. بازیکنان که تعدادشان باید حتماً زوج باشد به دو دسته تقسیم میشوند. اوساها شیر یا خط میکنند تا یکی از دو دسته باخته محسوب شود افراد دسته باخته کنار دو دیوار موازی « مثلا در یک کوچه » رو به هم خم میشوند تا افراد دسته برنده بر کول آنها سوار شوند. بعد یکی از اوساها کلاه یا چیز دیگری را به دست میگیرد و چنین میخواند:
آرد جو خراسونی
به مردما میرسونی
مرد ما سپر داره
شمشیر در بغل داره
عمو یادگار خوابی یا بیدار؟
دیگری جواب میدهد: بیدار بیدار
همان اولی کلاه را برای جوابدهنده پرتاب میکند اگر توانست بگیرد بازی به همین نحو ادامه مییابد در صورتی که نتوانست کلاه را بگیرد دسته سواره پیاده شده به دسته پیاده « کولی » میدهند و بازی از نو آغاز میشود.
2- آزنگه شیر2
بازیکنان از میان خود یکی را بر میگزینند وی دست به دیوار نهاده خم میشود سایر بازیکنان هر یک خود را یکی از اندامهای شیر نامیده و چنین میخوانند:
آزنگه شیر- بشین- بشین- بالابشین که سر شیر اومد رسید ، و بر دوش فرد خم شده میپرد و فرود میآید - بعد نوبت به نفر دوم که او هم خود را یکی از اندامهای شیر مینامد میرسد و میخواند:
آزنگه شیر- بشین - بشین - بالانشین که یال شیر اومد رسید.
و به همین ترتیب بازی ادامه مییابد و هر کس خود را به نام یکی از اعضای شیر معرفی میکند تا اینکه سرانجام یکی از افراد بازی زبانش بگیرد یا خود را به نام عضوی که قبلا گفته شده معرفی کند و نوبت خمشدن به او میرسد.
3- لی لی حوضک
این بازی برای سرگرم داشتن کودکان کوچک است یک دست کودک را گرفته با انگشت کف آن را قِل قِلی میکنند 3 و میخوانند:
لی لی حوضک
انگشت کوچکه دستش را به طرف تو خم میکنند.
ای 4 افتاد تو حوضک
انگشت دوم را خم میکنند
ای رفت درش آورد
انگشت سوم را خم میکنند
ای شستش
انگشت چهارم را خم میکنند
ای پختش
شست دست را خم میکنند
دادش به ای کله گنده ، خوردش و بازی از سر نو شروع میشود.
4- گرگ و گله
از میان بازیکنان یکی را که از همه قویتر باشد « گرگ » انتخاب میکنند و یکی را « چوپان » – چوپان در نقطهای میایستد و باقی بازیکنان که گله محسوب میشوند پشت سر او قرار میگیرند گرگ نیز مقابل همه آنها روبهروی چوپان میایستد و در حالی که مدام از این سو و آن سوی چوپان خیال حمله به گله را دارد و چوپان راه را بر او میبندد – این سوال و جوابها میان گرگ و چوپان و گله ردوبدل میشود:
گرگ: گرگم و گله میبرم
گله: چوپون دارم نمیذارم
گرگ: بوام 5 گفته دنبه بیار
گله: دنبه ندارم چه کنم؟
گرگ: من میبرم خوب خوبشو
چوپان: من نمیدم پشکلشو
گرگ: کارد من تیزتره [69]
چوپان: من نمیدم پشکلشو
گرگ: کارد من تیزتره
گله: دنبه من چربتره
گرگ: هَپون هَپونت میکنم
چوپان: با سنگ قپونت میکنم
پس از اتمام این گفتگو - گرگ حمله میکند و هربار یکی از گوسفندان را میبرد تا بازی تمام شود.
5- آرامورا Aramura
در این بازی عدهای دایرهوار میایستند - یک نفر از میان آنها به عنوان اوسا انتخاب میشود. اوسا یکی از بازیکنان را به وسط دایره برده بر کول او سوار میشود و با یک دست چشم او را گرفته با دست دیگر با ضربات آهسته انگشت به سر او میزند و چنین میخواند:
آرامورا
شمس کورا
تو که دز ، دز دربغلی 6
جب بر بدعملی
راست بگو ، دروغ نگو
چن در زمین7
چن در هوا
و هر اندازه از انگشتان دستش را که بخواهد بلند میکند اگر بازیکن سواریدهنده توانست درست بگوید اوسا میشود اگر نتوانست بگوید اوسا به کول یکی دیگر سوار میشود و تا موقعی که یکی دیگر اوسا نشده بازی به همین ترتیب ادامه دارد.
6- شیر گََنْدِهْ Cir gande
نفرات بازی تقریباً باید زیاد باشند آنگاه به دو دسته تقسیم شده دسته اول دایرهوار میایستند و دسته دیگر بر کول آنها سوار میشوند. به ترتیب هر یک از سواران پیاده شده در حالی که یک دور تمام میدود کلمه شیر را تا هنگامی که باز به جفت خود برسد به یک نفس میگوید ، چون به جفت خود رسید میگوید « گنده » و میایستد و نفر بعدی همین عمل را تکرار میکند. بازنده کسی است که نفسش کلمه شیر را یارا نکند و یا قواعد بازی را بشکند.
7- چشم بگیرک
بچهها یک نفر را به نام اوسا انتخاب میکنند. اوسا خطاب به آنها میگوید:
چشم بگیرک چه باله؟
یکی از بازیکنان جواب میدهد:
وقت گل اناره
اوسا میگوید:
چشمت بگیر که باله
ممکن است هیچکدام از بازیکنان حرفی نزنند - آنگاه اوسا برای اینکه گرگ را معین کند از یک تا صد میشمارد یا ده - بیست - سی چهل میکند نمره صد به هر کس افتاد چشمش گرفته میشود. برای اینکه مبادا گرگ از زیر چشم ببیند بچه به او میگویند: بوات « بابات » چندبار نمک داره؟
گرگ میگوید: دوتا
بچهها: هر دو بار نمک تو چیشات « چشمهایت » اگر بازشون کنی.
آنگاه بازیکنان خود را در گوشه و کنار مخفی میکنند گرگ شروع میکند به پیدا کردن آنها - اولین نفری که گرفته شد به جای او گرگ میشود و بازی ادامه مییابد.
8- اَتَلْ مَتَلْ توتوله
این بازی مخصوص بچههاست - بازیکنان دایرهوار مینشینند و پاهایشان را از هر طرف به مرکز دایره دراز میکنند یک نفر بزرگتر در حالی که انگشتش را هر بار روی یکی از پاها میگذارد میخواند:
اتل متل توتوله
گاب حسن چه جوره؟8
نه شیر داره نه ِپسون. 9
شیرش بردن گُُلِسون10
یه زن گرجی بسون11
اسمش بذار عمه قزی
دور قباش قرمزی
َارّه ْ، بَّرهْ
یه پات بزن دره
آخرین کلمه به هر یک از پاها بیفتد آن پا از بازی خارج میشود تا آنکه یک پا بیشتر باقی نماند صاحب این پا برنده است آنگاه همه با هم دست میزنند و میخوانند:
آقا کجان ؟ تو بالاخونه
کفشش کجان ؟ تو آسونه12
عصاش کجان ؟ تو طاقچه
بیبی کجان ؟ تو باغچه
چی چی میچینه؟ آلوچه
خانم کجان؟ حمومشا
چیچی زائیده ؟ زنگولهپا
در این موقع همه بازیکنان با هم دم میگیرند: [70]
هازنگله – هازنگله
9- اُسُخونْ مهتاب Ossoxun - mahtab
این بازی فقط در شبهای مهتابی قابل اجراست بازیکنان از میان خود یک نفر به نام اوسا انتخاب میکنند اوسا ، اسخونی Ossoxuuni »استخوان » را به دست گرفته در برابر چشم بازیکنان تا مسافت ممکن به جلو پرتاب میکند آن وقت نفرات برای یافتن آن میدوند هر که ُاسخون را جُست سکوت میکند و بروز نمیدهد زیرا در غیر این صورت بازیکنان دیگر از او خواهند گریخت – یابنده اسخون یکی از بازیکنان را میگیرد و تا جایی که اوسا ایستاده بر کولش سوار میشود و بازی از نو آغاز میگردد.