حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد مبانی اخلاق

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

بخش اول: مبانی اخلاق

فصل اول – کلیات

مفهوم لغوی واژه اخلاق :

اخلاق جمع کلمه خُلق به معنی سرشت باطنی انسان است و در مقابل آن خَلق به معنی شکل و صورت ظاهری انسان است.

تفاوت صفات نفسانی انسان :

صفات نفسانی انسان یا ثابت و راسخ است که به آن ملکه گفته می شود و یا زودگذر و موقتی است که به آن حال گفته می شود. اخلاق همان صفات ثابت و راسخ در نفس انسان است.

عوامل مؤثر در اخلاق :

دو عامل مهمن که خُلق و خوی انسان را می سازد عبارتند از:

الف) طبیعت یا وراثت و ذات

ب) تمرین و تکرار که در نتیجه یادگیری و آموزش به دست می آید.

تعریف علم اخلاق :

علمی که صفات خوب و بد را معرفی می کند و شیوه تحصیل آنها را آموزش می دهد و از اعمال و رفتار متناسب با آن صفات بحث می کند.

5- موضوع علم اخلاق :

هر علمی درباره چیزی بحث می کند. مثلاً علم پزشکی درباره بدن انسان و روان شناسی درباره رفتار انسان وعلم حساب در موضوع عدد بحث می کند. موضوع علم اخلاق که از آن بحث می شود عبارتست از نفس و جان انسان.

6- هدف نهایی علم اخلاق :

هدف علم اخلاق اسلامی این است که انسان را به اندازه استعداد خود مظهر اسماء و صفات خداوند قرار می دهند یعنی در روح انسان صفات الهی ظاهر می شود و در این مسیر انسان کامل کسی است که رو به رو محل ظهور همه اسماء و صفات خداوند قرار گیرد.

فلسفه اخلاق :

تحلیل و بررسی عقلانی مسائل بنیادی اخلاق را فلسفه اخلاق گوییم مانند اینکه ملاک خوب و بد چیست و آیا اینکه اخلاق نسبی است یا مطلق؟

تربیت اخلاقی :

راه کارهای عملی برای رسیدن به فضائل اخلاقی را تربیت اخلاقی می گوییم.

رابطه علم اخلاق با فقه :

علم فقه علمی است که وظایف انسان را در مقابل خداوند بیان می کند. مسائل فقهی دو جنبه دارند:

الف) جنبه اخروی و ثواب و کیفر

ب) جنبه دنیوی و صحیح یا باطل بودن عمل

رابطه علم اخلاق با فقه در جنبه اخروی و ثواب و کیفر اعمال است.

رابطه علم اخلاق و حقوق :

علم حقوق قوانین کلی است که برای اجرای عدالت وضع شده است. رابطه علم اخلاق با حقوق دو طرفه است. به معنا که اگر در جامعه عدالت ایجاد شود زمینه مناسبی برای پرورش فضائل اخلاقی ایجاد می شود و اگر فضائل اخلاقی در جامعه ایجاد شود از جرم و جنایت کاسته می شود .

رابطه علم اخلاق و عرفان عملی :

عرفان دو جنبه دارد عرفان نظری و عرفان عملی.

عرفان نظری مسائل عقلانی است که در موضوع خداشناسی و انسان شناسی به روش فلسفی بیان شده است.

عرفان عملی راه رسیدن انسان را به مقامات معنوی بیان می کند و اخلاق عرفانی را تشکیل می دهد.

علم اخلاق و رابطه آن با علوم تربیتی :

علوم تربیتی برای پرورش استعدادهای انسلن در زمینه های مختلف از جمله: علمی اخلاقی و حرفه ای تعریف شده است ولی علم اخلاق برای پرورش فضیلت های اخلاقی کاربرد دارد.

از تفاوت های دیگر علم اخلاق با علوم تربیتی می توان به نقش انگیزه و نیّت در اخلاق اشاره کرد.

مکاتب عمده و مهم اخلاقی :

اخلاق فلسفی :

در این مکتب محور مسائل اخلاقی اعتدال است. هر فضیلت اخلاقی نقطه اعتدال میان دو رذیلت اخلاقی است که یکی در جانب افراط قرار گرفته و دیگری در جانب تفریط . مثلاً: شجاعت که فضیلت اخلاقی است میان دو رذیلت تهّور( بی باک ) و جُبن ( ترس بی معقول ) قرار گرفته است.

از کتابهایی که به این روش نوشته شده می توان به کتاب های زیر اشاره کرد :

الف) تهذیب الاخلاق و طهار الاعراق – ابن مسکویه(عربی)

ب) جامع السعادات – مولا محمد مهدی نواقی(عربی)

ج) اخلاق ناصری – خواجه نصیر الدین طوسی(فارسی)

اخلاق عرفانی :

این اخلاق بر محور مبارزه با نفس بنا شده استو عارفان وصوفیان آن را رواج دادند.

از کتابهایی که به این روش نوشته شده است می توان موارد زیر را نام برد:

الف) منازل السائرین – خواجه نصیر الدین طوسی

ب) منطق الطیر- عطار نیشابوری

ج) مثنوی معنوی – جلال الدین مولوی

اخلاق نقل :

اخلاقی که براساس کتاب و سنّت تنظیم شده است. در این روش بیشتر به توصیف مفاهیم اخلاقی و ارزش گذاری فضائل اخلاقی توجه شده است و مبادی اخلاق و راه کارهای آن کمتر مورد عنایت واقع شده است.

از کتاب هایی که به این روش نوشته شده می توان آثار زیر را نام برد:

الف) احیای العلوم – محمد غزالی

ب) المُحَج البیضاء – فیض کاشانی

فصل دوم – جاودانگی اخلاق

در این فصل این پرسش مطرح می شود که آیا اخلاق نسبی است یا مطلق؟ و سپس آثار نسبی بودن اخلاق بررسی می شود و سرانجام دلایل مطلق بودن اخلاق مورد بررسی قرار می گیرد.

مطلق بودن اخلاق به چه معناست؟

مطلق بودن اخلاق به این معنا است که گذاره های اخلاقی وابسته به ذات موضوعات اخلاقی ونتایج آنها است نه شرایط محیطی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی. مثلاً وقتی می گوییم عدالت خوب است در صورت مطلق بودن اخلاق معنایش این است که عدالت ذاتاً یک ارزش است و موجب رسیدن انسان به کمال می شود و تحت هر شرایطی این ارزش ثابت است.

مقصود از نسبی بودن اخلاق چیست؟

نسبی بودن اخلاق به این معناست که خوبی یا بدی از ذات یک صفت یا رفتار انتزاع نمی شود(گرفته نمی شود) بلکه شرایط محیطی و اجتماعی و اقتصادی و... تعیین کننده خوبی یا بدی یک صفت یا رفتار می باشد. مثلاً کسی که اخلاق را نسبی می داند می گویید: نمی توان گفت عدالت یک ارزش ثابتی دارد بلکه ارزش یابی ارزش آن وابسته به شرایط مختلف است ممکن است در جایی عدالت خوب باشد و ممکن است در جایی نابرابری کند .

انواع نسبی گرایی اخلاقی :

الف) نسبی گرایی زیست شناختی :

اصول اخلاقی وابسته به وضعیت متغیر زیستی فرد است .

ب) نسبی گرایی جامعه شناختی :

اصول اخلاقی وابسته به اوضاع متغیر جامعه ای است که شخص در آن زندگی می کند .

ج) نسبی گرایی روان شناختی :

اصول اخلاقی وابسته به وضعیت روانی فرد تغییر می کند .

د) نسبی گرایی فرهنگی :

فضیلت و رزیلت های اخلاقی وابسته به آداب و رسوم جامعه تغییر می کند .

و) نسبی گرایی اقتصادی :

فضیلت یا رذیلت بودن یک رفتار وابسته به وضعیت اقتصادی زیر است .

آثار و نتایج نسبی گرایی اخلاقی :

سلب مسؤلیّت :

کسی که اخلاق را نسبی می داند ، احساس مسؤلیّت هم می کند، زیرا با نسبی گرایی اخلاقی می تواند هر جرم و جنایتی را توجیه کند .

بی ثمر بودن احکام اخلاقی :

اگر اخلاق نسبی باشد همه کوشش های عالمان اخلاق بی نتیجه خواهد بود .

نفی کمال و جاودانگی دین :

دین اسلام آخرین دین اسلامی است و بخشی از تعلیمات آن را آموزه های اخلاقی تشکیل می دهد و این آموزه ها برای همیشه ثابت هستند و در صورتی که اخلاق نسبی باشد، آموزه های اخلاقی اسلام هم با گذشت زمان ارزش خود را از دست می دهد .

شک کا کیت اخلاقی :

کسانی که اخلاق را نسبی می دانند می توانند درباره ارزش یک موضوع اخلاقی نظر قطعی بدهند.مثلا اگر از آنها پرسیده شود که عدالت خوب است یا بد می گویند بستگی دارد و این شکاکیت است یعنی نمیداند خوب است یا بد .

برابری خدمتکاران با خیانت کاران :

اگر اخلاق نسبی باشد نمی توان خدمتکار را تشویق کرد و نه می توان خیانت کار را تنبیه کرد زیرا شرایط هر کدام فرق می کرده است .

مطلق گرایی در اخلاق و دلایل آن :

مقصود از مطلق گرایی در اخلاق آن است که ارزش های اخلاقی با شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و مانند آن تغییر نمی کنند و در هر حال ارزش ثابتی دارند.

از نظر همه ادیان الهی و عالمان اخلاق ارزشهای اخلاقی ثابت و پایدار می باشد و از میان دلایلی که برای مطلق بودن اخلاق گفته شده فقط یک دلیل را بیان می کند .

دیدگاه علامه طباطبایی در باره علت مطلق بودن ارزشهای اخلاقی :

برای اینکه این دلیل را بیان کنیم باید به چند مقدمه اشاره کنیم .

مقدمه اول:

افعال اخنیاری و اضطراری:

افعال انسان به دو دسته تقسیم می شوند :

کارهایی که با اراده و اختیار صورت می گیرد و تا انسان اراده نکند آنها انجام نمی شود به این کارها افعال اختیاری گفته می شود مانند : سخن گفتن و نوشتن .

افعال و کارهایی که اراده و اختیار انسان در انجام آنها نقشی ندارد، که به این کارها در اصطلاح افعال اضطراری گفته می شود مانند نفس کشیدن، کار دستگاه گردش خون و گوارش و ... .

مقدمه دوم :

رابطه میان اشیاء :

رابطه میان دو چیز می تواند رابطه علّی و معلولی باشد. مانند : رابطه حرارت با جوش آمدن آب که در اینجا گرما علّت جوش آمدن آب است، به این رابطه در اصطلاح رابطه علّی و معلولی گفته می شود که یک رابطه حقیقی است ، یعنی حقیقتا چنین رابطه ای در جهان خارج وجود دارد .

رابطه اعتباری و قراردادی : مانند رابطه چراغ قرمز و توقف ، به چنین رابطه ای رابطه اعتباری و قراردادی گفته می شود و علتش آن است که حقیقتا ً چنین رابطه ای در جهان خارج وجود ندارد و قابل تغییر و دگرگونی است .

مقدمه سوم :

رابطه میان افعال اختیاری و نفس انسان :

عالمان اخلاق و کسانی که د وادی معرفت قدم برداشته اند به این نتیجه رسیده اند که کارهای انسان که از روی اراده و اختیار انحام می دهد ، بر نفس آن تاثیر می گذارد. بعضی افعال و کارها موجب ترقی نفس می شود و انسان را در وادی انسانیت به پیش می برد و بعضی کارها انسان را ساقط می کند و او را در مرحله حیوانیت وارد می کند و موجب تنزیل شخصیت انسان می شود .

اخلاق و صفات اخلاقی که انسان را در مسیر انسانیت به پیش می برند ، همان ارزشهای اخلاقی است و اخلاق و صفاتی که انسان را به وادی حیوانیت می کشاند ، همان صفات و ارزشهای غیر اخلاقی هستند. پس میان افعال اختیاری و نفس انسان رابطه علّی و معلولی برقرار است که در همه شرایط و مکانها و زمانها و فرهنگها ثابت است ، همانطور که جوش آمدن آب بر اثر حرارت وابسطه به فرهنگ و آداب و رسوم جامعه و زمان نیست .



خرید و دانلود تحقیق در مورد مبانی اخلاق


تحقیق در مورد مبانی اخلاق

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

بخش اول: مبانی اخلاق

فصل اول – کلیات

مفهوم لغوی واژه اخلاق :

اخلاق جمع کلمه خُلق به معنی سرشت باطنی انسان است و در مقابل آن خَلق به معنی شکل و صورت ظاهری انسان است.

تفاوت صفات نفسانی انسان :

صفات نفسانی انسان یا ثابت و راسخ است که به آن ملکه گفته می شود و یا زودگذر و موقتی است که به آن حال گفته می شود. اخلاق همان صفات ثابت و راسخ در نفس انسان است.

عوامل مؤثر در اخلاق :

دو عامل مهمن که خُلق و خوی انسان را می سازد عبارتند از:

الف) طبیعت یا وراثت و ذات

ب) تمرین و تکرار که در نتیجه یادگیری و آموزش به دست می آید.

تعریف علم اخلاق :

علمی که صفات خوب و بد را معرفی می کند و شیوه تحصیل آنها را آموزش می دهد و از اعمال و رفتار متناسب با آن صفات بحث می کند.

5- موضوع علم اخلاق :

هر علمی درباره چیزی بحث می کند. مثلاً علم پزشکی درباره بدن انسان و روان شناسی درباره رفتار انسان وعلم حساب در موضوع عدد بحث می کند. موضوع علم اخلاق که از آن بحث می شود عبارتست از نفس و جان انسان.

6- هدف نهایی علم اخلاق :

هدف علم اخلاق اسلامی این است که انسان را به اندازه استعداد خود مظهر اسماء و صفات خداوند قرار می دهند یعنی در روح انسان صفات الهی ظاهر می شود و در این مسیر انسان کامل کسی است که رو به رو محل ظهور همه اسماء و صفات خداوند قرار گیرد.

فلسفه اخلاق :

تحلیل و بررسی عقلانی مسائل بنیادی اخلاق را فلسفه اخلاق گوییم مانند اینکه ملاک خوب و بد چیست و آیا اینکه اخلاق نسبی است یا مطلق؟

تربیت اخلاقی :

راه کارهای عملی برای رسیدن به فضائل اخلاقی را تربیت اخلاقی می گوییم.

رابطه علم اخلاق با فقه :

علم فقه علمی است که وظایف انسان را در مقابل خداوند بیان می کند. مسائل فقهی دو جنبه دارند:

الف) جنبه اخروی و ثواب و کیفر

ب) جنبه دنیوی و صحیح یا باطل بودن عمل

رابطه علم اخلاق با فقه در جنبه اخروی و ثواب و کیفر اعمال است.

رابطه علم اخلاق و حقوق :

علم حقوق قوانین کلی است که برای اجرای عدالت وضع شده است. رابطه علم اخلاق با حقوق دو طرفه است. به معنا که اگر در جامعه عدالت ایجاد شود زمینه مناسبی برای پرورش فضائل اخلاقی ایجاد می شود و اگر فضائل اخلاقی در جامعه ایجاد شود از جرم و جنایت کاسته می شود .

رابطه علم اخلاق و عرفان عملی :

عرفان دو جنبه دارد عرفان نظری و عرفان عملی.

عرفان نظری مسائل عقلانی است که در موضوع خداشناسی و انسان شناسی به روش فلسفی بیان شده است.

عرفان عملی راه رسیدن انسان را به مقامات معنوی بیان می کند و اخلاق عرفانی را تشکیل می دهد.

علم اخلاق و رابطه آن با علوم تربیتی :

علوم تربیتی برای پرورش استعدادهای انسلن در زمینه های مختلف از جمله: علمی اخلاقی و حرفه ای تعریف شده است ولی علم اخلاق برای پرورش فضیلت های اخلاقی کاربرد دارد.

از تفاوت های دیگر علم اخلاق با علوم تربیتی می توان به نقش انگیزه و نیّت در اخلاق اشاره کرد.

مکاتب عمده و مهم اخلاقی :

اخلاق فلسفی :

در این مکتب محور مسائل اخلاقی اعتدال است. هر فضیلت اخلاقی نقطه اعتدال میان دو رذیلت اخلاقی است که یکی در جانب افراط قرار گرفته و دیگری در جانب تفریط . مثلاً: شجاعت که فضیلت اخلاقی است میان دو رذیلت تهّور( بی باک ) و جُبن ( ترس بی معقول ) قرار گرفته است.

از کتابهایی که به این روش نوشته شده می توان به کتاب های زیر اشاره کرد :

الف) تهذیب الاخلاق و طهار الاعراق – ابن مسکویه(عربی)

ب) جامع السعادات – مولا محمد مهدی نواقی(عربی)

ج) اخلاق ناصری – خواجه نصیر الدین طوسی(فارسی)

اخلاق عرفانی :

این اخلاق بر محور مبارزه با نفس بنا شده استو عارفان وصوفیان آن را رواج دادند.

از کتابهایی که به این روش نوشته شده است می توان موارد زیر را نام برد:

الف) منازل السائرین – خواجه نصیر الدین طوسی

ب) منطق الطیر- عطار نیشابوری

ج) مثنوی معنوی – جلال الدین مولوی

اخلاق نقل :

اخلاقی که براساس کتاب و سنّت تنظیم شده است. در این روش بیشتر به توصیف مفاهیم اخلاقی و ارزش گذاری فضائل اخلاقی توجه شده است و مبادی اخلاق و راه کارهای آن کمتر مورد عنایت واقع شده است.

از کتاب هایی که به این روش نوشته شده می توان آثار زیر را نام برد:

الف) احیای العلوم – محمد غزالی

ب) المُحَج البیضاء – فیض کاشانی

فصل دوم – جاودانگی اخلاق

در این فصل این پرسش مطرح می شود که آیا اخلاق نسبی است یا مطلق؟ و سپس آثار نسبی بودن اخلاق بررسی می شود و سرانجام دلایل مطلق بودن اخلاق مورد بررسی قرار می گیرد.

مطلق بودن اخلاق به چه معناست؟

مطلق بودن اخلاق به این معنا است که گذاره های اخلاقی وابسته به ذات موضوعات اخلاقی ونتایج آنها است نه شرایط محیطی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی. مثلاً وقتی می گوییم عدالت خوب است در صورت مطلق بودن اخلاق معنایش این است که عدالت ذاتاً یک ارزش است و موجب رسیدن انسان به کمال می شود و تحت هر شرایطی این ارزش ثابت است.

مقصود از نسبی بودن اخلاق چیست؟

نسبی بودن اخلاق به این معناست که خوبی یا بدی از ذات یک صفت یا رفتار انتزاع نمی شود(گرفته نمی شود) بلکه شرایط محیطی و اجتماعی و اقتصادی و... تعیین کننده خوبی یا بدی یک صفت یا رفتار می باشد. مثلاً کسی که اخلاق را نسبی می داند می گویید: نمی توان گفت عدالت یک ارزش ثابتی دارد بلکه ارزش یابی ارزش آن وابسته به شرایط مختلف است ممکن است در جایی عدالت خوب باشد و ممکن است در جایی نابرابری کند .

انواع نسبی گرایی اخلاقی :

الف) نسبی گرایی زیست شناختی :

اصول اخلاقی وابسته به وضعیت متغیر زیستی فرد است .

ب) نسبی گرایی جامعه شناختی :

اصول اخلاقی وابسته به اوضاع متغیر جامعه ای است که شخص در آن زندگی می کند .

ج) نسبی گرایی روان شناختی :

اصول اخلاقی وابسته به وضعیت روانی فرد تغییر می کند .

د) نسبی گرایی فرهنگی :

فضیلت و رزیلت های اخلاقی وابسته به آداب و رسوم جامعه تغییر می کند .

و) نسبی گرایی اقتصادی :

فضیلت یا رذیلت بودن یک رفتار وابسته به وضعیت اقتصادی زیر است .

آثار و نتایج نسبی گرایی اخلاقی :

سلب مسؤلیّت :

کسی که اخلاق را نسبی می داند ، احساس مسؤلیّت هم می کند، زیرا با نسبی گرایی اخلاقی می تواند هر جرم و جنایتی را توجیه کند .

بی ثمر بودن احکام اخلاقی :

اگر اخلاق نسبی باشد همه کوشش های عالمان اخلاق بی نتیجه خواهد بود .

نفی کمال و جاودانگی دین :

دین اسلام آخرین دین اسلامی است و بخشی از تعلیمات آن را آموزه های اخلاقی تشکیل می دهد و این آموزه ها برای همیشه ثابت هستند و در صورتی که اخلاق نسبی باشد، آموزه های اخلاقی اسلام هم با گذشت زمان ارزش خود را از دست می دهد .

شک کا کیت اخلاقی :

کسانی که اخلاق را نسبی می دانند می توانند درباره ارزش یک موضوع اخلاقی نظر قطعی بدهند.مثلا اگر از آنها پرسیده شود که عدالت خوب است یا بد می گویند بستگی دارد و این شکاکیت است یعنی نمیداند خوب است یا بد .

برابری خدمتکاران با خیانت کاران :

اگر اخلاق نسبی باشد نمی توان خدمتکار را تشویق کرد و نه می توان خیانت کار را تنبیه کرد زیرا شرایط هر کدام فرق می کرده است .

مطلق گرایی در اخلاق و دلایل آن :

مقصود از مطلق گرایی در اخلاق آن است که ارزش های اخلاقی با شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و مانند آن تغییر نمی کنند و در هر حال ارزش ثابتی دارند.

از نظر همه ادیان الهی و عالمان اخلاق ارزشهای اخلاقی ثابت و پایدار می باشد و از میان دلایلی که برای مطلق بودن اخلاق گفته شده فقط یک دلیل را بیان می کند .

دیدگاه علامه طباطبایی در باره علت مطلق بودن ارزشهای اخلاقی :

برای اینکه این دلیل را بیان کنیم باید به چند مقدمه اشاره کنیم .

مقدمه اول:

افعال اخنیاری و اضطراری:

افعال انسان به دو دسته تقسیم می شوند :

کارهایی که با اراده و اختیار صورت می گیرد و تا انسان اراده نکند آنها انجام نمی شود به این کارها افعال اختیاری گفته می شود مانند : سخن گفتن و نوشتن .

افعال و کارهایی که اراده و اختیار انسان در انجام آنها نقشی ندارد، که به این کارها در اصطلاح افعال اضطراری گفته می شود مانند نفس کشیدن، کار دستگاه گردش خون و گوارش و ... .

مقدمه دوم :

رابطه میان اشیاء :

رابطه میان دو چیز می تواند رابطه علّی و معلولی باشد. مانند : رابطه حرارت با جوش آمدن آب که در اینجا گرما علّت جوش آمدن آب است، به این رابطه در اصطلاح رابطه علّی و معلولی گفته می شود که یک رابطه حقیقی است ، یعنی حقیقتا چنین رابطه ای در جهان خارج وجود دارد .

رابطه اعتباری و قراردادی : مانند رابطه چراغ قرمز و توقف ، به چنین رابطه ای رابطه اعتباری و قراردادی گفته می شود و علتش آن است که حقیقتا ً چنین رابطه ای در جهان خارج وجود ندارد و قابل تغییر و دگرگونی است .

مقدمه سوم :

رابطه میان افعال اختیاری و نفس انسان :

عالمان اخلاق و کسانی که د وادی معرفت قدم برداشته اند به این نتیجه رسیده اند که کارهای انسان که از روی اراده و اختیار انحام می دهد ، بر نفس آن تاثیر می گذارد. بعضی افعال و کارها موجب ترقی نفس می شود و انسان را در وادی انسانیت به پیش می برد و بعضی کارها انسان را ساقط می کند و او را در مرحله حیوانیت وارد می کند و موجب تنزیل شخصیت انسان می شود .

اخلاق و صفات اخلاقی که انسان را در مسیر انسانیت به پیش می برند ، همان ارزشهای اخلاقی است و اخلاق و صفاتی که انسان را به وادی حیوانیت می کشاند ، همان صفات و ارزشهای غیر اخلاقی هستند. پس میان افعال اختیاری و نفس انسان رابطه علّی و معلولی برقرار است که در همه شرایط و مکانها و زمانها و فرهنگها ثابت است ، همانطور که جوش آمدن آب بر اثر حرارت وابسطه به فرهنگ و آداب و رسوم جامعه و زمان نیست .



خرید و دانلود تحقیق در مورد مبانی اخلاق


تحقیق در مورد مبانی هنرهای تجسمی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مبانی هنرهای تجسمی

  حرکت

حرکت به معنای تغییر و جابه جایی در مکان و در زمان است. اما این معنا بیشتر به حرکت مکانیکی اطلاق می شود . در حالی که حرکت معنایی عمومی تر و عمیق تر نیز دارد. حرکت به عنوان یکی از مظاهر حیات در هنر نیز کاربردهای خود را دارد. نمایش حرکت در هنر تجسمی با تکرار و توالی یک شکل یا یک حالت به وجود می آید و معمولاً نمایشگر نوعی ریتم ( ضرب آهنگ) است. در همین حال اشکال کشیده ی عمودی و افقی و خطوط مداوم و جهت دار و نیز تکرار آنها به دلیل هدایت نگاه از سمتی به سمت دیگر می توانند بیانگر حرکت بصری باشند.

 

  ریتم ( ضرب – آهنگ)

ریتم با ضرب – آهنگ واژه ای است که معمولاً در موسیقی به کار می رود اما در هنرهای تجسمی نیز مرسوم است. در هنر تجسمی ریتم معنایی تصویری دارد و عبارت است از تکرار، تغییر و حرکت عناصر بصری در فضای تجسمی ، به عبارت دیگر تکرار منظم و متوالی یک عنصر تصویری ضرب – آهنگ بصری را به وجود می آورد.  

  انواع ریتم

 

1- تکرار یکنواخت :در این نوع ضرب – آهنگ یک تصویر به طور یکنواخت و به صورت متوالی تکرار می شود. نمای خطی آن در شکل آورده شده است.  

2 – تکرار متناوب :در این ضرب – آهنگ یک عنصر بصری تکرار می شود اما تکرار آن با تغییرات متناوبی متنوع خواهد شد و هر بار عکس العمل مخاطب و توجه او را با یک حرکت یا یک تصویر میانی تحت تأثیر قرار می دهد. نمای خطی آن در شکل نمایش داده شده است.  

 

3 – تکرار تکاملی :در این نوع ضرب – آهنگ یک تصویر و یا یک عنصر بصری از یک مرتبه و حالت خاص شروع می شود و به تدریج با تغییراتی به وضعیت و یا حالتی تازه تر می رسد، به طوری که نوعی رشد و تکامل را در طول مسیر تغییرات خود به دنبال خواهد داشت. نمای خطی آن در شکل نشان داده می شود.  



خرید و دانلود تحقیق در مورد مبانی هنرهای تجسمی


تحقیق در مورد مبانی هنرهای تجسمی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مبانی هنرهای تجسمی

  حرکت

حرکت به معنای تغییر و جابه جایی در مکان و در زمان است. اما این معنا بیشتر به حرکت مکانیکی اطلاق می شود . در حالی که حرکت معنایی عمومی تر و عمیق تر نیز دارد. حرکت به عنوان یکی از مظاهر حیات در هنر نیز کاربردهای خود را دارد. نمایش حرکت در هنر تجسمی با تکرار و توالی یک شکل یا یک حالت به وجود می آید و معمولاً نمایشگر نوعی ریتم ( ضرب آهنگ) است. در همین حال اشکال کشیده ی عمودی و افقی و خطوط مداوم و جهت دار و نیز تکرار آنها به دلیل هدایت نگاه از سمتی به سمت دیگر می توانند بیانگر حرکت بصری باشند.

 

  ریتم ( ضرب – آهنگ)

ریتم با ضرب – آهنگ واژه ای است که معمولاً در موسیقی به کار می رود اما در هنرهای تجسمی نیز مرسوم است. در هنر تجسمی ریتم معنایی تصویری دارد و عبارت است از تکرار، تغییر و حرکت عناصر بصری در فضای تجسمی ، به عبارت دیگر تکرار منظم و متوالی یک عنصر تصویری ضرب – آهنگ بصری را به وجود می آورد.  

  انواع ریتم

 

1- تکرار یکنواخت :در این نوع ضرب – آهنگ یک تصویر به طور یکنواخت و به صورت متوالی تکرار می شود. نمای خطی آن در شکل آورده شده است.  

2 – تکرار متناوب :در این ضرب – آهنگ یک عنصر بصری تکرار می شود اما تکرار آن با تغییرات متناوبی متنوع خواهد شد و هر بار عکس العمل مخاطب و توجه او را با یک حرکت یا یک تصویر میانی تحت تأثیر قرار می دهد. نمای خطی آن در شکل نمایش داده شده است.  

 

3 – تکرار تکاملی :در این نوع ضرب – آهنگ یک تصویر و یا یک عنصر بصری از یک مرتبه و حالت خاص شروع می شود و به تدریج با تغییراتی به وضعیت و یا حالتی تازه تر می رسد، به طوری که نوعی رشد و تکامل را در طول مسیر تغییرات خود به دنبال خواهد داشت. نمای خطی آن در شکل نشان داده می شود.  



خرید و دانلود تحقیق در مورد مبانی هنرهای تجسمی


تحقیق در مورد مبانی و تفاوت‏ها در فقه زنان 22 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 22 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مبانی و تفاوت‏ها در فقه زنان

فریبا علاسوند

تناسب بین حق و تکلیف

وقتی درباره نظام حق و نظام تکلیف بحث می‏شود، مراد از حق، حق واجب است؛ یعنی هر انسانی حقوقی دارد که عقل و شرع او را برای پیگیری و استیفای آن‏ها محق می‏دانند؛ به گونه‏ای که اگر «من علیه الحق» کوتاهی کند، امکان اقامه دعوی برای شخص بوده و می‏تواند با استفاده از مجاری قانونی، حق خود را بستاند. در برابر این حق نیز تکالیف الزامی وجود دارند که هر انسانی ملزم به رعایت آن‏ها است. واضح است که هر تکلیفی، مبتنی بر توانایی انجام آن است و عقل و شرع، درباره محال بودن تکلیف غیرمقدور، با یکدیگر موافقند. مهم این است که دایره توانایی هر انسانی، گسترده‏تر از دایره تکالیف الزامی برعهده او است.از این رو، در این بحث، دو محور را می‏توان دنبال کرد:

• اول آن که بین حقوق و تکالیف موجود، تناسب لازم باشد.

• دوم آن که برای انسانی که دایره توانایی‏اشگسترده تر از دایره تکالیف الزامی او است نیز فکری بشود.

محور اول

رعایت تناسب بین حقوق و تکالیف

این مطلب، در قرآن کریم، به عنوان یک اصل کلی، بارها تکرار شده است و درباره زنان، گویاترین آیات، آیه کریمه ذیل است:

ولهن مثل الّذی علیهن بالمعروف[1] بقره، آیه 228(البته بعضی از علما این آیه را ناظر به تساوی در حقوق و مزایای انسانی بین زن و مرد می‏دانند. «المرأْ و کرامتها فی القرآن» از آیت الله معرفت.)

برای زنان، همان اندازه که تکلیف برعهده آنان است، حقوقی هست. «لَهُنَّ» یعنی آن چه به نفع زنان است. تعبیر «لَهُ» در این جا به معنای حق است همان گونه که «علیهن» به آن چه برای زنان، لازم الرعایه است، یعنی تکالیف، ترجمه می‏شود. تأکید قرآن بر این نکته است که تکالیف و حقوق زن، مثل یکدیگرند؛ یعنی آن قدر با یکدیگر تناسب دارند که مانند هم به حساب می‏آیند؛ اما در واگذاری حقوق و تکالیف و تناسب بین آن‏ها رعایت معروف شده است.

علامه طباطبائی، معروف را به آن چه متناسب با قواعد دینی، اصول عقلانی و زیبایی‏های عرفی است، ترجمه کرده‏اند. به بیان دیگر، اگر کسی در منظومه حق و تکلیف زنان، به عنوان پیکره‏ای واحد و نظام‏مند بنگرد، آن‏ها را مقتضای خرد می‏شمرد، در عین آن که عرف اصیل زمانه را نیز منطبق و هماهنگ با آن‏ها خواهد یافت؛ یعنی این منظومه، به گونه‏ای پی‏ریزی شده که تطورات و تغییرات فرهنگ‏ها، آداب‏ و... در هر شرایطی می‏توانند خود را با آن‏ها هماهنگ سازند و برنامه‏ای بهتر و جامع‏تر از آن نخواهند یافت که همان نیازها را این گونه پاسخ دهد و استعدادها را به بار بنشاند.[2] البته امروز بسیاری از عرف‏ها تحت تأثیر خواسته‏های غیرانسانی قدرت‏های بزرگ و به کمک نظام ‏های رسانه‏ای پیش رفته ساخته می‏شوند و یا جهت عوض میکنند. بنابر این، ما عرف را مقید به قید اصیل کرده‏ایم تا شامل عادات و برنامه‏هایی شود که در یک سیر طبیعی به وجود می‏آیند و در گذر زمان، تغییراتی را می‏پذیرند.

از سوی دیگر، تکالیفی که بر عهده زن است، در وهله نخست، تکالیفی هستند که به عنوان یک انسان، بر عهده او است؛ یعنی تکالیفی که در آن‏ها بین او و مرد تفاوتی نیست، مجموعه وظایفی که در برابر خدا، خود، مردم و طبیعت پیرامون خویش دارد.

منابع دینی ما، از کتاب، سنت و عقل و اجماع، سرشار از بیان این وظایف است که بیان کم ترین فهرست از آن‏ها سخن ما را به درازا می‏کشاند.

افزون بر این تکالیف، اوبه عنوان زن نیز وظایفی دارد. رعایت حد پوشش و عفاف، بیش از آن چه بر مردان لازم است، تکلیف او است؛ همان گونه که اگر این زن، ازدواج کرده باشد، تمکین در برابر شوهر، یک تکلیف دیگر است. بدیهی است که اصل در زندگی، انجام تکالیف است و با وجود وظایف زمین مانده، رسیدگی به امور غیرالزامی، گر چه ممنوعیتی هم نداشته باشند، معقول نیست؛ ولی در هر صورت، لازم است نظر دین را درباره این امور نیز بدانیم.

محور دوم

گستردگی توانایی‏ها نسبت به تکالیف

توانایی‏های انسان بیش از تکالیفی است که از او خواسته شده است. به بیان دیگر گر چه آدمی قادر به انجام برخی امور است ولی از آنجا که



خرید و دانلود تحقیق در مورد مبانی و تفاوت‏ها در فقه زنان 22 ص