لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
عید یعنی چه؟و فلسفه اعیاد اسلامی چیست.
عید از ماده و ریشه «عود» به معنای بازگشت و رجوع است یعنی رجوع به اصل و حقیقت و فطرت پاک خدایی خود. عید روز توجه به خویشتن خویش و خود اصیل انسانی و دل کندن و گسستن از خود دروغین و غیر اصیل است که با مکر و فریب خود را اصیل و حقیقی جلوه داده و لباس صاحبخانه را به دروغ بر تن کرده است. در روز عید انسان با حقیقت خود آشتی می کند و پس از مدت ها فاصله و دوری و جدایی از حقیقت خود آن را دوباره می یابد؛ موانع توجه به فطرت و حقیقتش را کنار می زند و به گوهر درخشان و ارزنده درونش متوجه می گردد. بنابراین هر روز و زمان و ساعتی که انسان بر امیال و خواهش های ناروای نفس چیره گردد و دامنش به گناه آلوده نگردد و مطیع خواست خداوند و بنده راستین او گردد، عید است گرچه عید معروف و رسمی نباشد.
امیر مؤمنان در حکمت 428 نهج البلاغه می فرماید:«کل یوم لا یعصی الله فیه فهو عید؛ هر روزی که بدون گناه سپری گردد روز عید است». اعیاد اسلامی یادآور وقایع بزرگ و سرنوشت سازی است که اثر خود را در همه زوایای مادی و معنوی مسلمانان آشکار می سازد و عظمت و عزت مسلمانان را در اثر تمسک به قرآن و معارف اسلامی و احکام الهی را به آنها متذکر می گردد. عید فطر عید بازگشت به خدا و جشن اطاعت و تسلیم در برابر الهی و عمل به فریضه روزه است. عید قربان، جشن تعبد و سرسپردگی به فرامین الهی و انجام فریضه بزرگ و دشوار حج است که انسان حج گزار به شکرانه اجابت دعوت حق مبنی بر انجام حج و توفیق انجام آن، خوشحال و مسرور است.
روز جمعه نیز به تعبیر روایات روز عید و بزرگ و سرور روزهاست و روز عبادت و دعا و ذکر و یادآوری الطاف و احسان الهی است. روزهای بزرگی مثل سیزده رجب و بیست و هفتم رجب و نیمه شعبان و هر روزی که به مناسبتی بزرگ و یا میلاد امامی از اولیای الهی و اهل بیت(ع) اختصاص دارد هر کدام یادآور عظمت و بزرگی و شکوه و فضیلت است و به تعبیر قرآن کریم از ایام الله و روزهای بزرگ خداوند است. با بزرگداشت این اعیاد و این مناسبت ها به یاد می آوریم که دارای پشتوانه غنی و سرشاری از معنویت و معرفت و علم و فضیلت هستیم و چون درختانی استوار و پربار هستیم که ریشه در آب معرفت و کمال داریم، پس نباید خود را بی ارزش و یا کم ارزش قلمداد کنیم و خویش را به رایگان بفروشیم و به سرمایه های خدادادمان چوب حراج بزنیم.
اعیاد اسلامی فرصتی برای ارزیابی وضع موجود و فاصله زیادی است که از گذشته پرافتخار و ارزنده خویش گرفته ایم و وقت مناسبی است که ریشه ضعف ها و سستی های خود را بیابیم و برای رفع آنها برنامه ریزی اساسی و درستی داشته باشیم. در ضمن وجود این اعیاد و مناسبت های خجسته و میمون نیاز انسان به شادی و شادابی را تأمین می کند و این بعد از نیازهای روحی و روانی انسان را برآورده می سازد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
عید یعنی چه؟و فلسفه اعیاد اسلامی چیست.
عید از ماده و ریشه «عود» به معنای بازگشت و رجوع است یعنی رجوع به اصل و حقیقت و فطرت پاک خدایی خود. عید روز توجه به خویشتن خویش و خود اصیل انسانی و دل کندن و گسستن از خود دروغین و غیر اصیل است که با مکر و فریب خود را اصیل و حقیقی جلوه داده و لباس صاحبخانه را به دروغ بر تن کرده است. در روز عید انسان با حقیقت خود آشتی می کند و پس از مدت ها فاصله و دوری و جدایی از حقیقت خود آن را دوباره می یابد؛ موانع توجه به فطرت و حقیقتش را کنار می زند و به گوهر درخشان و ارزنده درونش متوجه می گردد. بنابراین هر روز و زمان و ساعتی که انسان بر امیال و خواهش های ناروای نفس چیره گردد و دامنش به گناه آلوده نگردد و مطیع خواست خداوند و بنده راستین او گردد، عید است گرچه عید معروف و رسمی نباشد.
امیر مؤمنان در حکمت 428 نهج البلاغه می فرماید:«کل یوم لا یعصی الله فیه فهو عید؛ هر روزی که بدون گناه سپری گردد روز عید است». اعیاد اسلامی یادآور وقایع بزرگ و سرنوشت سازی است که اثر خود را در همه زوایای مادی و معنوی مسلمانان آشکار می سازد و عظمت و عزت مسلمانان را در اثر تمسک به قرآن و معارف اسلامی و احکام الهی را به آنها متذکر می گردد. عید فطر عید بازگشت به خدا و جشن اطاعت و تسلیم در برابر الهی و عمل به فریضه روزه است. عید قربان، جشن تعبد و سرسپردگی به فرامین الهی و انجام فریضه بزرگ و دشوار حج است که انسان حج گزار به شکرانه اجابت دعوت حق مبنی بر انجام حج و توفیق انجام آن، خوشحال و مسرور است.
روز جمعه نیز به تعبیر روایات روز عید و بزرگ و سرور روزهاست و روز عبادت و دعا و ذکر و یادآوری الطاف و احسان الهی است. روزهای بزرگی مثل سیزده رجب و بیست و هفتم رجب و نیمه شعبان و هر روزی که به مناسبتی بزرگ و یا میلاد امامی از اولیای الهی و اهل بیت(ع) اختصاص دارد هر کدام یادآور عظمت و بزرگی و شکوه و فضیلت است و به تعبیر قرآن کریم از ایام الله و روزهای بزرگ خداوند است. با بزرگداشت این اعیاد و این مناسبت ها به یاد می آوریم که دارای پشتوانه غنی و سرشاری از معنویت و معرفت و علم و فضیلت هستیم و چون درختانی استوار و پربار هستیم که ریشه در آب معرفت و کمال داریم، پس نباید خود را بی ارزش و یا کم ارزش قلمداد کنیم و خویش را به رایگان بفروشیم و به سرمایه های خدادادمان چوب حراج بزنیم.
اعیاد اسلامی فرصتی برای ارزیابی وضع موجود و فاصله زیادی است که از گذشته پرافتخار و ارزنده خویش گرفته ایم و وقت مناسبی است که ریشه ضعف ها و سستی های خود را بیابیم و برای رفع آنها برنامه ریزی اساسی و درستی داشته باشیم. در ضمن وجود این اعیاد و مناسبت های خجسته و میمون نیاز انسان به شادی و شادابی را تأمین می کند و این بعد از نیازهای روحی و روانی انسان را برآورده می سازد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 57
فهرست مطالب:
مقدمه 2
تاریخچه حجاب 5
حجاب ضد استعمار 7
مفهوم واژه حجاب 13
سیماى حقیقى مساله حجاب 17
نگاهى کوتاه به تاریخچه حجاب 18
پوشش تقویتکننده پیوند خانوادگى 25
پوشش موجب استوارى اجتماع است 28
حجاب ارزش و احترام زن را افزایش مىدهد 30
حجاب ارزش و احترام زن را افزایش مىدهد 32
بحثى مختصر درباره علل و عوامل پیدایش حجاب 34
آیا مىتوان گفت عدم امنیت زنان دلیل پیدایش حجاب است؟ 41
آیا حجاب ریشه در تمایلات فطرى زن دارد؟ 46
آیا منشاء حجاب حسادت در مردان است؟ 50
فلسفه حجاب
مقدمه:
سپاس خدای راکه نعمت های خویش را بی دریغ به انسان ها هدیه کرد و وجود مقدس حضرت ختمی مرتبت رانگین انگشتری خلقت قرار داد و سلسله امامت را دستگیر و راهنمای آدمیان معیّن فرمود.
و درود به ساحت مقدّس حضرت ولی عصر (عج) آن منجی نهایی بشریت و سلام بر ارواح طیبّه شهداگلگون کفن اسلام .
ریشه ی بیشترانحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد .فکر این نسل از نظر مذهبی آن چنان که باید راهنمایی نشده است.1
هدف گردآورندگان این مجموعه پرداختن به مساله حجاب است که افکار و عقاید نسل جوان را به خود مشغول داشته است .
اینکه حجاب چیست و از کجا به وجود آمده و هدف از به وجود آمدن آن چه بوده است بحثی است که میتواند ذهن هر انسان حقیقت جو را به خود مشغول کند .
آیا درروزگار فعلی حجاب باعث حفظ حریم زن و مرد می شود و یا اینکه فرقی به حال جامعهندارد ؟ آیا اعتقاد به مساله حجاب در میاننسل امروز کمرنگ شده است و آیا اعتقاد به حجاب در میان نسل گذشته بیشتر نبوده است؟
آیا کسی صدای شهیدانی را که ناله بر آوردند به کجا چنین شتابان2نشنیده است ؟
چرا به دختران امروز فاطمه را آن طور که هست ننموده ایم. چرا صدای فاطمه فاطمه است درجامعه ما گم شده است ؟ فاطمه مظهر تمام زن های عفیف عالم است . چرا جوانان ما باکتاب های دینی غریبه اند ؟
این چرا ها و هزاران چرای دیگر(که می تواندر باره ی هریک کتابی نوشت)است که ذهن هر انسانی را به خود معطوف می کند.
بدیهی است که در جامعه ی امروز ، جوان تنها با استدلال می تواند چیزی را بپذیرد . به زعم ما این تحقیق می تواند راه گشای خوبی برای جوانان باشد .
دراین مختصرسعی شده به مطالبی همچون لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد ، علت پوشش ، تاریخچه حجاب وبسیاری سوالات دیگر به نحو مقتضی پاسخ گفته شود .
به امید آنک هتوانسته باشیم گامی هر چند کوچک در جهت وصف صحیح مساله ی حجاب و فوائد آن برداشته باشیم .
و لبیک گوییمبه ندای : هَل مِن ناصِر ینصرنی3
«استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش خانم ها یک اصطلاح نسبتاً جدید است.در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها ستر که به معنای پوشش است به کار رفته است.بهتر بود که این کلمه عوض نمی شد.و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می بردیم.زیرا همان طور که گفتیم معنای شایع حجاب پرده و اگر در مورد پوشش برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شد که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته زن ها همیشه در پشت پرده و در خانه محبوس بمانند و بیرون نیاییند.
وظیفه پوشش که برای زن مشخص شده این نیست که از خانه بیرون نروند. زندانی و حبس کردن زن در خانه این نیست در دین اسلام مطرح نیست... . پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و بدن نمایی نپردازد.
استاد مطهری در ادامه تصریح کردند که:
فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است.بعضی از آنان جنبه روانی دارد.و بعضی جنبه خانه و خانوادگی و بعضی هم جنبه اجتمایی و بعضی هم مربوط است به بالا بردن احترام زن.و جلوگیری از ابتذال او.حجاب در اسلام از یک میئله مهم تر کلیتر و اساسی تر ریشه می گیرد. و آن این است که اسلام می خواهد انواع التذاذ های جنسی،چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط قانونی و چه در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد؛اجتماع منحصراً بذای کار و فعالیت باشد.بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جویی های جنسی به هم می آمیزد.اسلام می خواهد این دو محیط را کاملاً از همدیگر تفکیک کند».
لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است . در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است . علیهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمیتوان تردید کرد . پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است ، مچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیه یکی دیگر از مظاهر آن است . این بحث را در پنج بخش باید رسیدگی کرد : 1 - آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمین به غیر مسلمین سرایت کرده است ؟ یا از مختصات اسلام و مسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است 2 - علت پوشش چیست ؟ . چنانکه میدانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 57
فهرست مطالب:
مقدمه 2
تاریخچه حجاب 5
حجاب ضد استعمار 7
مفهوم واژه حجاب 13
سیماى حقیقى مساله حجاب 17
نگاهى کوتاه به تاریخچه حجاب 18
پوشش تقویتکننده پیوند خانوادگى 25
پوشش موجب استوارى اجتماع است 28
حجاب ارزش و احترام زن را افزایش مىدهد 30
حجاب ارزش و احترام زن را افزایش مىدهد 32
بحثى مختصر درباره علل و عوامل پیدایش حجاب 34
آیا مىتوان گفت عدم امنیت زنان دلیل پیدایش حجاب است؟ 41
آیا حجاب ریشه در تمایلات فطرى زن دارد؟ 46
آیا منشاء حجاب حسادت در مردان است؟ 50
فلسفه حجاب
مقدمه:
سپاس خدای راکه نعمت های خویش را بی دریغ به انسان ها هدیه کرد و وجود مقدس حضرت ختمی مرتبت رانگین انگشتری خلقت قرار داد و سلسله امامت را دستگیر و راهنمای آدمیان معیّن فرمود.
و درود به ساحت مقدّس حضرت ولی عصر (عج) آن منجی نهایی بشریت و سلام بر ارواح طیبّه شهداگلگون کفن اسلام .
ریشه ی بیشترانحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد .فکر این نسل از نظر مذهبی آن چنان که باید راهنمایی نشده است.1
هدف گردآورندگان این مجموعه پرداختن به مساله حجاب است که افکار و عقاید نسل جوان را به خود مشغول داشته است .
اینکه حجاب چیست و از کجا به وجود آمده و هدف از به وجود آمدن آن چه بوده است بحثی است که میتواند ذهن هر انسان حقیقت جو را به خود مشغول کند .
آیا درروزگار فعلی حجاب باعث حفظ حریم زن و مرد می شود و یا اینکه فرقی به حال جامعهندارد ؟ آیا اعتقاد به مساله حجاب در میاننسل امروز کمرنگ شده است و آیا اعتقاد به حجاب در میان نسل گذشته بیشتر نبوده است؟
آیا کسی صدای شهیدانی را که ناله بر آوردند به کجا چنین شتابان2نشنیده است ؟
چرا به دختران امروز فاطمه را آن طور که هست ننموده ایم. چرا صدای فاطمه فاطمه است درجامعه ما گم شده است ؟ فاطمه مظهر تمام زن های عفیف عالم است . چرا جوانان ما باکتاب های دینی غریبه اند ؟
این چرا ها و هزاران چرای دیگر(که می تواندر باره ی هریک کتابی نوشت)است که ذهن هر انسانی را به خود معطوف می کند.
بدیهی است که در جامعه ی امروز ، جوان تنها با استدلال می تواند چیزی را بپذیرد . به زعم ما این تحقیق می تواند راه گشای خوبی برای جوانان باشد .
دراین مختصرسعی شده به مطالبی همچون لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد ، علت پوشش ، تاریخچه حجاب وبسیاری سوالات دیگر به نحو مقتضی پاسخ گفته شود .
به امید آنک هتوانسته باشیم گامی هر چند کوچک در جهت وصف صحیح مساله ی حجاب و فوائد آن برداشته باشیم .
و لبیک گوییمبه ندای : هَل مِن ناصِر ینصرنی3
«استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش خانم ها یک اصطلاح نسبتاً جدید است.در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها ستر که به معنای پوشش است به کار رفته است.بهتر بود که این کلمه عوض نمی شد.و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می بردیم.زیرا همان طور که گفتیم معنای شایع حجاب پرده و اگر در مورد پوشش برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شد که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته زن ها همیشه در پشت پرده و در خانه محبوس بمانند و بیرون نیاییند.
وظیفه پوشش که برای زن مشخص شده این نیست که از خانه بیرون نروند. زندانی و حبس کردن زن در خانه این نیست در دین اسلام مطرح نیست... . پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و بدن نمایی نپردازد.
استاد مطهری در ادامه تصریح کردند که:
فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است.بعضی از آنان جنبه روانی دارد.و بعضی جنبه خانه و خانوادگی و بعضی هم جنبه اجتمایی و بعضی هم مربوط است به بالا بردن احترام زن.و جلوگیری از ابتذال او.حجاب در اسلام از یک میئله مهم تر کلیتر و اساسی تر ریشه می گیرد. و آن این است که اسلام می خواهد انواع التذاذ های جنسی،چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط قانونی و چه در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد؛اجتماع منحصراً بذای کار و فعالیت باشد.بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جویی های جنسی به هم می آمیزد.اسلام می خواهد این دو محیط را کاملاً از همدیگر تفکیک کند».
لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است . در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است . علیهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمیتوان تردید کرد . پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است ، مچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیه یکی دیگر از مظاهر آن است . این بحث را در پنج بخش باید رسیدگی کرد : 1 - آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمین به غیر مسلمین سرایت کرده است ؟ یا از مختصات اسلام و مسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است 2 - علت پوشش چیست ؟ . چنانکه میدانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
فلسفه هنر از دیدگاه اسلام
از دیدگاه اسلام هنر باید پیشرو باشد. به وجود آورندگان آثار هنری پیرو، آگاهانه یا ناآگاهانه وظیفه خود را در آن میبینید که بر اساس خواستههای مردم حرکت کنند و مردم را وادار مینمایند که از اثر هنری آنان لذت ببرند و کاری با این ندارند که بر آگاهی و شایستگی و بایستگی مردم افزوده شود ولی هنر پیشرو با یک اثر هنری کلاس درس برگزار میکند و با تصفیه واقعیات جاری و استخراج حقایق ناب از میان آنها، آثار هنری را در مسیر حیات معقول قرار میدهد.
دوشادوش جریان نگرشهای علمی محض در واقعیات طبیعی و انسان سه نوع بینش و آگاهی لازم نیز وجود دارد که نگرشهای علمی ما را از محدودیت و رکود جلوگیری مینماید. این سه نوع بینش عبارتند از: 1 ـ بینش نظری 2 ـ بینش فلسفی 3 ـ بینش مذهبی بنابراین، ما با چهار نوع نگرش و بینش وارد میدان معرفت گشته و ارتباطات خود را با جهان واقعیتها تنظیم مینماییم. 1 ـ نگرشهای علمی محض عبارتست از: تماس مستقیم با واقعیات به وسیله حواس و دستگاههایی که با کوشش و انتخاب خودمان برای توسعه و عمق بخشیدن به ارتباطات خود با واقعیات، ساخته و مورد بهرهبرداری قرار میدهیم. هر یکی از رشتههای علوم به وسیله قوانین و اصول مخصوص به خود، چهرههایی از واقعیات را برای استفاده در حیات انسانها نشان میدهند و راه ارتباط و تصرف در واقعیات را پیش پای ما میگسترانند. البته پیرامون تعریف مسئله علمی و شرایط آن، مباحث متعددی وجود دارد که در اینجا مورد بررسی ما نیستند. 2 ـ بینشهای نظری: هر یک از رشتههای علوم روشناییها دارد و تاریکیها و نیمه روشناییها. آن قسمت از مسائل علمی که در حال نیمه روشنایی است، مسائل نظری علوم را تشکیل میدهند، مانند اینکه آیا الکترونها موجند یا جرم؟ این مسئله در فیزیک امروز به حالت نظری وجود دارد، یعنی نه موج محض بودن الکترونها صد در صد روشن شده است و نه جرم محض بودن آنها، زیرا الکترونها هر دو خاصیت را از خود بروز میدهند. 3 ـ بینشهای فلسفی: بر سه نوع مهم تقسیم میشوند: قسم یکم: عبارتست از مقداری آگاهیهای کلی درباره محصولات و نتایج و مبادی اوّلیه علم. در حقیقت بینشهای نظری در میان نگرشهای علمی و این قسم مسائل فلسفی قرار گرفتهاند. برای پیشبرد و توسعه بینشهای فطری از این آگاهی فلسفی میتوان استمداد کرد و بهرهبرداری نمود. چنانکه بینشهای نظری، میتوانند برای روشن ساختن قسمت تاریک مسائل علمی کمک نموده، تکلیف آن را روشن بسازند. قسم دوم: آن مسائل است که از ارتباط ذهن آدمی با هستی بوجود میآیند، خواه به عنوان مبانی کلی علوم و یا نتایج مسائل علمی منظور بوده باشند و خواه رابطهای با آنها نداشته باشند. قسم سوم: عبارتست از مسائل ارزشی والا که اصول اساسی "باید"ها و "شاید"های انسان و واقعیت کل هستی را تشکیل میدهند. 4 ـ بینش مذهبی: عبارتست از شناخت و پذیرش واقعیات و عمل مطابق آن شناخت و پذیرش با در نظر داشتن اینکه آن شناخت و پذیرش و عمل جنبه تکلیفی در مسیر هدف اعلای حیات دارد. هدف اعلای حیات عبارتست از "آرمانهای زندگی گذران را با اصول "حیات معقول" اشباع نمودن و شخصیت انسانی را در تکاپو به سوی ابدیت که به فعلیت رساننده همه ابعاد روحی در جاذبه پیشگاه الهی است به ثمر رسانیدن" هدف اعلای حیات، زندگی انسان را با این خصوصیت مشخص میسازد: "تکاپوئی است آگاهانه، هر یک از مراحل زندگی که در این تکاپو سپری میشود، اشتیاق و نیروی حرکت به مرحله بعدی را میافزاید و شخصیت انسانی رهبر این تکاپو است ـ آن شخصیت که لطف ازلی سرچشمه آن است، گردیدن در بینهایت گذرگاهش، ورود در جاذبه پیشگاه ربوبی کمال مطلوبش." اگر درست دقت شود خواهیم دید که این بینش مذهبی همه نگرشهای علمی و نظری و فلسفی را که تکاپو در مسیر "حیات معقول تکاملی" هستند، معنایی معقول میبخشد و همه آنها را نوعی از عبادت میداند که در تعریف هدف اعلای حیات، تکاپو برای ابدیت نامیده شده و از آیه قرآنی "و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون" "جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند." استفاده شده است. به عبارت دیگر بینش مذهبی عامل ارتباط معقول و مشهود میان نگرشهای علمی و بینشهای نظری و بینشهای فلسفی با جان هدفجوی آدمی است، جز بینش مذهبی هیچ یک از نگرشها و بینشها توانایی بلند کردن انسان را از دامان دایه طبیعت ندارد. با هر چه بنگریم جز این نیست که وسایل درک را از طبیعت گرفته و آن را مانند نورافکن به چهرههای گوناگون طبیعت روشن نمودهایم. در صورتیکه دین با این تعریف کاملاً سازنده که ذیلاً میآوریم، آگاهی از جان را متن خود قرار میدهد و جان که پل طبیعت و ماورای طبیعت است همه نگرشها و بینشها را در راه هدف اعلای حیات استخدام مینماید. چیست دین؟ برخاستن از روی خاک تا که آگه گردد از خود جان پاک بینشهای مذهبی در هنر عبارتست از شناخت هنر و بهرهبرداری از نبوغهای هنر در هدف معقول و تکاملی حیات که رو به ابدیت و ورود در پیشگاه آفریننده نبوغهای هنری و واقعیتها است. هنر نیز که یکی از نمودها و جلوههای بسیار شگفتانگیز و سازنده حیات بشری است، قابل بررسی از دیدگاه نگرشها و بینشهای چهارگانه میباشد: 1 ـ نگرش علمی محض که عبارتست از بررسیهای عینی نمود هنری از دیدگاه تحلیلی و ترکیبی و محتوای مستقیم و غیرمستقیم آن. 2 ـ بینشهای نظری که عبارتست از بررسیهای مربوط به تعیین دخالت احساس شخصی هنرمند در اثر هنری در برابر دخالت واقعیاتی که میدان کار هنرمند و نبوغ اوست. 3 ـ بینشهای فلسفی عبارتست از یک عده مسائل کلی که در عوامل زیربنایی و نتایج و شناخت هویت خود هنر و نبوغ بوجود آورنده آن، مطرح میگردند. 4 ـ بینشهای مذهبی در هنر عبارتست از شناخت هنر و بهرهبرداری از نبوغهای هنر در هدف معقول و تکاملی حیات که رو به ابدیت و ورود در پیشگاه آفریننده نبوغهای هنری و واقعیتها است، ما در این بحث دو بینش فلسفی و مذهبی هنر را مطرح میکنیم و امیدواریم این مبحث بتواند مقدمه مفیدی برای بررسیهای عالیتر درباره دو نوع بینش بوده باشد. بینش فلسفی درباره هنر این بینش را میتوان در چند مسئله مطرح نمود: مسئله یکم: به استثنای هنرمندان آگاه از هویت و عظمتهای هنر، اکثریت قریب به اتفاق مردم، آثار و نمودهای هنری را به عنوان یک پدیده ثانوی مینگرند که میتواند دقایق یا ساعتهایی آنها را به خود مشغول نماید و حس زیباجوئی آنان را هر چند بطور ابهامانگیز اشباع نماید، تا حدودی هم طرز تفکرات و آرمانها و برداشتهای هنرمند را از واقعیتهای محیط و جامعه خود نشان بدهد. اکثر تماشاگران نمودهای هنری چه در مغرب زمین و چه در مشرق زمین، از تماشای آن نمودها جز احساس شورش و تموّج حوض درون خود، بهرهای دیگر نمیبرند. کاری که اثر هنری در درون این بینندگان انجام میدهد، درست مانند این است که شما چوبی به دست گرفته، محتویات یک حوض پر از آب و اشیاء گوناگون را که در آن تهنشین شده است، به حرکت و تموّج در آورید، ناگهان یک کهنه پاره از کف حوض بالا میآید و لحظاتی روی موج حرکت میکند و سپس تهنشین میشود. تخته که