لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
محمد علی فروغی
تولد: 1254 هجری شمسی
وفات: پنجم آذرماه 1321 هجری شمسی
محمد علی فروغی که در اواخر دوران قاجاریه به لقب " ذکاءالملک " شهرت داشت، اولین و آخرین رئیس الوزرای رضا شاه و اولین نخست وزیر محمد رضا شاه است؛ که هم در جریان انتقال سلطنت از قاجاریه به پهلوی و هم در جریان انتقال سلطنت از رضا شاه به پسرش نقش مهمی ایفا کرد. محمد علی فروغی فرزند یکی از ادبا و شعرای دوران سلطنت ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به نام محمد حسین ملقب به ذکاءالملک بود که در اشعار خود " فروغی " تخلص می کرد. محمد علی در سال 1254 هجری شمسی متولد شد و تحت سرپرستی پدرش که در آن زمان در وزارت انطباعات ناصرالدین شاه شغل مترجمی داشت، نخست زبانهای فارسی و عربی و فرانسه و سپس علوم ریاضی و طبیعی را فرا گرفت و در دوازده سالگی وارد مدرسهً دارالفنون شد.
محمد علی ابتدا به خواست پدر به تحصیل در رشته پزشکی و داروسازی پرداخت، ولی چون علاقه و استعداد لازم برای ادامه تحصیل در این رشته را نداشت از پدر خواست که با تغییر رشته تحصیلی او به ادبیات و فلسفه موافقت نماید. محمد علی در این رشته به سرعت پیشرفت کرد و با اهتمام در فراگرفتن هر دو زبان فرانسه و انگلیسی، به مطالعه و ترجمه آثار ادبی و فلسفی و تاریخ از هر دو زبان پرداخت.
فروغی در بیست سالگی در وزارت انطباعات به شغل مترجمی استخدام شد و همزمان با کار در وزارت انطباعات در مدرسه علمیه که حاج مخبرالسلطنه مدیریت آن را به عهده داشت به شغل معلمی پرداخت. فروغی کار معلمی را با تدریس علم فیزیک آغاز کرد و بعد از مدتی تدریس در مدرسه علمیه، در مدرسه دارالفنون به تدریس تاریخ پرداخت.
پدر فروغی، محمد حسین ذکاءالملک در سال 1275 دست به انتشار یک روزنامه هفتگی به نام "تربیت" زد و پسرش هم در این روزنامه به کار ترجمه و نگارش مقالات فلسفی و سرگذشتهای تاریخی مشغول شد. چند سال بعد هنگام تاسیس مدرسه علوم سیاسی در سال 1278 ذکاءالملک به تدریس ادبیات فارسی در این مدرسه پرداخت و پسرش محمد علی نیز دست به کار ترجمه کتابهائی برای تدریس در این مدرسه زد. اولین کتابهایی که به ترجمه محمد علی فروغی به چاپ رسید، دو کتاب معروف "ثروت ملل" و "تاریخ ملل مشرق زمین" بود که فروغی در سنین بین 25 و 26 سالگی آنها را ترجمه کرده بود. در سال 1281 هجری شمسی ذکاءالملک به ریاست مدرسه علوم سیاسی انتخاب شد و پسرش را برای معاونت مدرسه و استادی تاریخ برگزید.
بعد از صدور فرمان مشروطیت و تشکیل اولین مجلس شورای ملی، صنیع الدوله رئیس مجلس، محمد علی فروغی را به ریاست دبیرخانه مجلس انتخاب کرد و فروغی علاوه بر سرپرسیت امور اداری و مالی مجلس، نظامنامه داخلی مجلس را نیز با استفاده از نظامنامه های مجالس اروپایی تنظیم و تحریر نمود. فروغی در عین حال به معلمی مدرسه سیاسی و ترجمه مقالاتی برای روزنامه پدرش هم ادامه می داد. محمد حسین ذکاالملک در سال 1286 درگذشت و محمد علی شاه قاجار لقب ذکاءالملک را به پسرش تفویض نمود. محمد علی ذکاءالملک ریاست مدرسه علوم سیاسی را هم از پدر به ارث برد و از خدمت در مجلس کناره گیری نمود.
محمد علی ذکاءالملک در انتخابات دوره دوم مجلس شورای ملی که بعد از خلع محمد علی شاه از سلطنت انجام گرفت از تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد و در سال 1289 در سن 35 سالگی به جای مستشارالدوله صادق به ریاست مجلس انتخاب گردید. ترقی سریع ذکاءالملک و انتخاب او را به ریاست مجلسی که اکثریت قریب به اتفاق وکلای آن مسن تر از او بودند، به عضویت او در تشکیلات فراماسونری و ارتباط وی با رجال معروف آن زمان که در اولین لژ فراماسونری در ایران عضویت داشتند نسبت دادند.
جوانترین رئیس مجلس شورای ملی، در سیاست آن روز ایران هم نقش بسیار مهمی ایفا نمود و انتخاب ناصرالملک به عنوان نایت السلطنه بیشتر نتیجه تلاش و کوشش او بود. محمد علی ذکاءالملک ضمن تصدی ریاست مجلس، معلمی احمد شاه را هم به عهده گرفت و ناصرالملک نایب السلطنه احمد شاه اداره امور دربار را هم عملاً به عهده او گذاشته بود.
در دوران فترت بین مجلس دوم و مجلس سوم ذکاءالملک در کابینه صمصام السلطنه بختیاری نخست به وزارت مالیه و سپس به وزارت عدلیه منصوب شد و در دوران تصدی وزارت عدلیه قانون اصول محاکمات حقوقی را به موقع اجرا گذاشت. در انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی ذکاءالملک مجدداً از تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد و کار وزارت عدلیه را رها کرد، ولی بعد از مدتی با قبول ریاست دیوان عالی تمیز از وکالت مجلس استعفا داد و در کابینه های مستوفی الممالک و میرزا حسن خان مشیر الدوله مجدداً تصدی وزارت عدلیه را به عهده گرفت. ذکاءالملک مدتی نیز ریاست دیوان عالی کشور را به عهده داشت تا این که در سال 1298 هجری شمسی برابر با 1919 میلادی همراه مشاورالممالک انصاری وزیر خارجه وقت برای شرکت در کنفرانس صلح ورسای به پاریس رفت.
مسافرت مشاورالملک انصاری و هیئت همراه او به پاریس، مصادف با حکومت وثوق الدوله و امضای قرارداد 1919 بین ایران و انگلیس بود، که ایران را عملا به صورت تحت الحمایه انگلیس درآورد. انگلیسیها در کار هیئت اعزامی ایران به کنفرانس صلح کارشکنی می کردند و دولت وثوق الدوله هم هیئت را به حال خود گذاشته بود. فروغی در آن زمان نامه ای بوسیله ابراهیم حکیمی ( حکیم الملک ) به تهران فرستاد که یکی از اسناد سیاسی مهم تاریخ معاصر ایران بشمار می آید. در این نامه فروغی می نویسد:
ر " شش ماه می گذرد که ما از تهران بیرون آمد و قریت پنج ماه است که در پاریس هستیم... به کلی از اوضاع مملکت و پلتیک دولت و مذاکراتی که با انگلیس کرده اند و می کنند و نتیجه ای که می خواهند بگیرند و مسلکی که در امور خارجی دارند بی اطلاعیم و یک کلمه دستورالعمل و ارائه طریق، نه صریحاً، نه تلویحاً، نه کتباً، نه تلگرافاً، نه مستقیماً، نه به واسطه به ما نرسیده، حتی جواب تلگرافهای ما را به سکوت می گذارند. سه ماه است از رئیس الوزراء دو تلگراف نرسیده. استعفا می کنم قبول نمی کنند، دو ماه است برای پول
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 85
فصل اول :
آشنایی با مکان کارآموزی
تاریخچه
با داشتن قریب به سه هزار کیلومتر مرز آبی در کشور و با توجه به توسعه ، بهره برداری ، گسترش حمل و نقل مواد نفتی و افزایش تردد واحدهای شناور در منطقه استراتژیک خلیج فارس و دریای عمان ، شرکت مجتمع کشتی سازی و صنایع اروند ( کشتی سازی خلیج فارس سابق ) در سال 1354 با همکاری شرکت آلمانی ( بلوم اندفوس ) به منظور جذب بخش بزرگی از تعمیرات ساخت شناور با سرمایه اولیه بیش از 500 میلیون دلار در سی و هفت کیلومتری غرب بنردعباس تأسیس گردید .
الف ـ مرحله اول طرح از سال 1354 تا سال 1370
- ایجاد مرکز آموزش به وسعت 17 هکتار - احداث موج شکن به طول 2430 متر - احداث حوضچه آرامش به وسعت 380 هکتار و دهانه ورودی 400 متر - دیوار ساحلی به طول 340 متر - استقرار حوضچه شناور (فلوتینگ داک) با توان بالابری 28000 تن ، برای بالا آوردن شناورهایی تا ظرفیت DWT 80000 ، طول 230 متر و عرض 52 متر
ب ـ مرحله دوم از سال 1370 تا 1378
- احداث هشت خط پارکینگ استقرار کشتی و سیستم انتقال عرضی به وسعت 120 هزار متر مربع - نصب سیستم بالابر کشتی (سینکرولیفت) با توان بالابری 11300 تن ، برای بالا آوردن شناورهایی تا ظرفیت DWT 28000 و طول 180 متر و عرض 32 متر و عمق C.D 5/7 - احداث کارگاه های صنعتی به وسعت 72000 مترمربع - ایجاد کارخانجات تولید استیلن ، اکسیژن و هوای فشرده - نصب و راهاندازی ماشین آلات کارگاههای (برش ، پانل لاین ، تراش ، پرسها و ...)
ج ـ مرحله سوم از سال 1378 تا 1382
- ساخت و نصب جرثقیلهای محوطهای - دریافت گواهی نامه موسسه ردهبندی برای سیستمهای بالابر حوضچه شناور و سینکرولیفت - تکمیل کارگاه های ساخت برای بالابردن ظرفیت ساخت - احداث ساختمان های اداری و مسکونی - ایجاد و تجهیز سایت سازههای اروند -شروع عملیات ساخت و ایجاد حوض خشک
مقدمه
شرکت اروند همزمان با آغاز فعالیت های کشتی سازی، با علم به این موضوع که یک پشتوانه قوی طراحی و مهندسی جزء ملزومات اولیه برای یک واحد تولیدی صنعتی می باشد، اقدام به جذب نیروهای ورزیده طراحی و مهندسی و نیز تربیت نیروهای تازه فارغ التحصیل نمود. در این راستا، با توجه به اینکه تاثیر طراحی پایه بر هزینه پروژه ها حدود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 115
ولادت علی (ع) :
رسول گرامی اسلام در سال عام الفیل در مکه معظمه دیده به جهان گشود, فاطمه دختر اسد در حالی که از ولادت پیغمبر خدا و از شنیدن آن همه معجزات و کرامات در هنگام تولدش به شدت خوشحال بود با سرعت تمام خود را به شوهرش حضرت ابوطالب (ع)رسانده و مولود جدید را به وی تبریک گفت. ابوطالب چون سخن همسرش را شنید ضمن خوشحالی و تشکر به او گفت: ((اصبری سبتاً اتشرک بمثله الا النبوه))
تتعجبین من هذا انک تحبلین و تلدین بوصیه و وزیره))
ترجمه :ای فاطمه!سی سال دیگر صبر کن , تو نیز نظیر او را به دنیا می آوری, ومن این وعده را به تو مژده می دهم.و در حدیث دیگر آمده: آیا تو از این واقعه بزرگ تعجب می کنی؟بدان که تونیز به وزیر و وصی و جانشین وی حامله می گردی (و فرزند عزیزم علی را به دنیا می آوری)
سی سال از این واقعه شگرف تاریخی گذشت,همان طور که حضرت ابوطالب خبر داده بود فرزند کعبه و وصی و وزیر مصطفی (ص)رحمت عالمیان پناه بی پناهان مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه السلام در روز جمعه , سیزدهم رجب المرجب ,بیست و سه سال قبل از هجرت نبوی آن هم در شریف ترین مکان عالم هستی مکه در درون کعبه دیده به جهان گشود.
و گیتی را به نور ولایتش منور ساخت.
فاطمه بنت اسد چون از کعبه با فرزند عزیزش خارج گشت نخست پدرش حضرت ابوطالب از آنان استقبال نموده و میوه دلش را در آغوش گرفت, مولود کعبه در همان لحظات آغاز زندگی اش خطاب به پدر ارجمندش گفت : السلام علیک یا ابتاه و رحمه الله و برکاته و ابوطالب نیز جواب سلام علی را داده و او را مورد نوازش قرار داد و سپس پیامبر(ص)وارد خانه ابوطالب شد و علی را در آغوش کشید و چون چشمان علی به چهره مبارک رسول خدا افتاد به حرکت آمده و با تبسم و چهره ای خندان گفت:السلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته و آنگاه به دستور رسول اکرم (ص)شروع به خواندن کتابهای آسمانی و از صحف آدم و نوح و ابراهیم آغاز نمود و آیاتی را از زبور و تورات و انجیل قرائت کرد و در پایان از اول سوره مومنون تا آیه دهم را با آهنگ زیبا تلاوت فرمود و بدین طریق عظمت خود را به جهان انسانیت نشان داد.
بخشهای زندگانی علی (ع)
با توجه به اینکه امیر مومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر(ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام همواره در کنار پیامبر اسلام (ص)قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سی سال زندگی نمود؛می توان مجموع عمر 63 ساله اورا به پنج بخش زیر تقسیم نمود:
1-از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام
2-از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه
3-از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام
4-از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت
5-دوران خلافت آن بزرگوار
نخستین کسی که اسلام آورد
نخستین افتخار امام علی (ع) پیشگام بودن وی در پذیرفتن اسلام و یا به عبارت صحیح تر ,ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است زیرا علی (ع) از کوچکی یکتاپرست بود و هرگز الوده به بت پرستی نبود تا اسلام او به معنای دست کشیدن از بت پرستی باشد.پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام ارزشی است که قرآن روی آن تکیه دارد, تا آنجا که در سوره واقعه آیات 10و11 می فرماید: ((و پیشگامان,پیشگام,آنان مقربانند))
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 115
ولادت علی (ع) :
رسول گرامی اسلام در سال عام الفیل در مکه معظمه دیده به جهان گشود, فاطمه دختر اسد در حالی که از ولادت پیغمبر خدا و از شنیدن آن همه معجزات و کرامات در هنگام تولدش به شدت خوشحال بود با سرعت تمام خود را به شوهرش حضرت ابوطالب (ع)رسانده و مولود جدید را به وی تبریک گفت. ابوطالب چون سخن همسرش را شنید ضمن خوشحالی و تشکر به او گفت: ((اصبری سبتاً اتشرک بمثله الا النبوه))
تتعجبین من هذا انک تحبلین و تلدین بوصیه و وزیره))
ترجمه :ای فاطمه!سی سال دیگر صبر کن , تو نیز نظیر او را به دنیا می آوری, ومن این وعده را به تو مژده می دهم.و در حدیث دیگر آمده: آیا تو از این واقعه بزرگ تعجب می کنی؟بدان که تونیز به وزیر و وصی و جانشین وی حامله می گردی (و فرزند عزیزم علی را به دنیا می آوری)
سی سال از این واقعه شگرف تاریخی گذشت,همان طور که حضرت ابوطالب خبر داده بود فرزند کعبه و وصی و وزیر مصطفی (ص)رحمت عالمیان پناه بی پناهان مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه السلام در روز جمعه , سیزدهم رجب المرجب ,بیست و سه سال قبل از هجرت نبوی آن هم در شریف ترین مکان عالم هستی مکه در درون کعبه دیده به جهان گشود.
و گیتی را به نور ولایتش منور ساخت.
فاطمه بنت اسد چون از کعبه با فرزند عزیزش خارج گشت نخست پدرش حضرت ابوطالب از آنان استقبال نموده و میوه دلش را در آغوش گرفت, مولود کعبه در همان لحظات آغاز زندگی اش خطاب به پدر ارجمندش گفت : السلام علیک یا ابتاه و رحمه الله و برکاته و ابوطالب نیز جواب سلام علی را داده و او را مورد نوازش قرار داد و سپس پیامبر(ص)وارد خانه ابوطالب شد و علی را در آغوش کشید و چون چشمان علی به چهره مبارک رسول خدا افتاد به حرکت آمده و با تبسم و چهره ای خندان گفت:السلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته و آنگاه به دستور رسول اکرم (ص)شروع به خواندن کتابهای آسمانی و از صحف آدم و نوح و ابراهیم آغاز نمود و آیاتی را از زبور و تورات و انجیل قرائت کرد و در پایان از اول سوره مومنون تا آیه دهم را با آهنگ زیبا تلاوت فرمود و بدین طریق عظمت خود را به جهان انسانیت نشان داد.
بخشهای زندگانی علی (ع)
با توجه به اینکه امیر مومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر(ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام همواره در کنار پیامبر اسلام (ص)قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سی سال زندگی نمود؛می توان مجموع عمر 63 ساله اورا به پنج بخش زیر تقسیم نمود:
1-از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام
2-از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه
3-از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام
4-از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت
5-دوران خلافت آن بزرگوار
نخستین کسی که اسلام آورد
نخستین افتخار امام علی (ع) پیشگام بودن وی در پذیرفتن اسلام و یا به عبارت صحیح تر ,ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است زیرا علی (ع) از کوچکی یکتاپرست بود و هرگز الوده به بت پرستی نبود تا اسلام او به معنای دست کشیدن از بت پرستی باشد.پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام ارزشی است که قرآن روی آن تکیه دارد, تا آنجا که در سوره واقعه آیات 10و11 می فرماید: ((و پیشگامان,پیشگام,آنان مقربانند))
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
زندگینامه امام علی بن موسی الرضا (ع)
زندگى امام ابو الحسن على الرضا ابن موسى الکاظم ابن جعفر الصادق ابن محمد الباقر بن على بن حسین بن على بن ابى طالب علیهم السلام هشتمین امام از ائمه اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین
امام رضا (ع) در روز جمعه، یا پنجشنبه 11 ذى حجه یا ذى قعده یا ربیع الاول سال 153 یا 148 هجرى در شهر مدینه پا به دنیا گذاشت. بنابراین تولد آن حضرت مصادف با سال وفات امام صادق (ع) بوده یا پنجسال پس از درگذشت آن حضرت رخ داده است. همچنین وفات آن حضرت در روز جمعه یا دوشنبه آخر صفر یا 17 یا 21 ماه مبارک رمضان یا 18 جمادى الاولى یا 23 ذى قعده یا آخر همین ماه در سال 203 یا 206 یا 202 هجرى اتفاق افتاده است. شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا گوید قول صحیح آن است که امام رضا (ع) در 21 ماه رمضان، در روز جمعه سال 203 هجرى درگذشته است. وفات آن حضرت در سال 203 در طوس و در یکى از روستاهاى نوقان به نام سناآباد اتفاق افتاد.
با تاریخهاى مختلفى که نقل شد، عمر آن حضرت 48 یا 47 یا 50 یا 51 سال و 49 یا 79 روز یا 9 ماه یا 6 ماه و 10 روز بوده است. اما برخى که سن آن حضرت را 55 یا 52 یا 49 سال دانستهاند، سخنشان با هیچ یک از اقوال و روایات، منطبق نیست و ظاهرا تسامح آنان از اینجا نشات گرفته که سال ناقص را به عنوان یکسال کامل حساب کردهاند. از جمله این اقوال شگفت آور سخن شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا است که گفته است: میلاد امام رضا (ع) در 11 ربیع الاول سال 153 و وفات وى در 21 رمضان سال 203 بوده و با این حساب آن حضرت 49 سال و شش ماه در این جهان زیسته است. مطابق آنچه صدوق نقل کرده، عمر آن حضرت پنجاه سال و شش ماه و ده روز مىشود و منشا این اشتباه را باید عدم دقت در جمع و تفریق اعداد دانستشیخ مفید نیز مرتکب این اشتباه شده است و ما در حواشیهاى خود بر کتاب المجالس السنیه متذکر این خطا شدهایم.
بنابر گفته مولف مطالب السؤول، امام رضا (ع) 24 سال و چند ماه و بنابر قول ابن خشاب 24 سال و 10 ماه از عمر خویش را با پدرش به سر برد. لکن مطابق آنچه گفته شد، عمر آن حضرت در روز وفات پدرش 35 سال یا 29 سال و دو ماه بوده و پس از درگذشت پدرش چنانکه در مطالب السؤول نیز آمده، 25 سال زیسته است و نیز مطابق آنچه قبلا گفته شد آن حضرت پس از پدرش بیستسال در جهان زندگى کرد. چنانکه شیخ مفید نیز در ارشاد همین قول را گفته است. برخى نیز این مدت را بیستسال و دو ماه، یا یستسال و نه ماه، یا بیستسال و چهار ماه، یا بیست و یکسال و 11 ماه، ذکر کردهاند که این مدت، روزگار امامت و خلافت آن حضرت به شمار است. در طول این مدت آن حضرت دنباله حکومت هارون رشید را که ده سال و بیست و پنج روز بود درک کرد. سپس امین از سلطنتخلع شد و عمویش ابراهیم بن مهدى براى مدت بیست و چهار روز به سلطنت نشست. آنگاه دوباره امین بر او خروج کرد و براى وى از مردم بیعت گرفته شد و یکسال و هفت ماه حکومت کرد ولى به دست طاهر بن حسین کشته شد. سپس عبد الله بن هارون، مامون، به خلافت تکیه زد و بیستسال حکومت کرد. امام رضا (ع) پس از گذشت پنجیا هشتسال از خلافت مامون به شهادت رسید.
مادر امام رضا (ع)
در مطالب السؤول گفته شده است که: مادر آن حضرت کنیزى بود. که خیزران مرسى نام داشت. برخى نام وى را شقراء نوبیه، ذکر کردهاند که اروى، اسم او و شقراء لقب وى بوده است. طبرسى در اعلام الورى گوید: مادرش کنیزى بود به نام نجمه که به وى ام البنین مىگفتند. برخى نام مادر آن حضرت را سکن نوبیه و تکتم، نیز گفتهاند. حاکم ابو على گوید: از جمله شواهدى که دلالت دارد نام مادر امام رضا (ع) تکتم بود، سخن شاعرى است که در مدح آن حضرت فرموده است:
الا ان خیر الناس نفسا و والدا
و رهطا و اجدادا على المعظم (1)
اتتنا به للعلم و الحلم ثامنا
اماما یودى حجة الله تکتم (2)
ابو بکر گوید: عدهاى این شعر را به عموى ابو ابراهیم بن عباس منسوب ساختهاند و من آن را روایت نمىکنم و روایت و سماع این شعر براى من واقع نشده بنابراین نه آن را اثبات مىکنم و نه ابطال. وى همچنین گوید: تکتم از اسامى زنان عرب است و در اشعار بسیارى به کار رفته است. از جمله در این بیت:
«طاف الخیالان فزادا سقما
خیال تکنى و خیال تکتما»
فیروز آبادى نیز بر این اظهار نظر صحه گذارده و گفته است: تکنى و تکتم به صورت مجهول، هر یک از نامهاى زنان است.
کنیه امام رضا
کنیه آن حضرت را ابو الحسن و نیز ابو الحسن ثانى خواندهاند. ابو الفرج اصفهانى در مقاتل الطالبیین روایتى نقل کرده و مبنى بر آن که کنیه آن حضرت، ابو بکر بوده است. وى به سند خود از عیسى بن مهران از ابو صلت هروى نقل کرده است که گفت: روزى مامون از من پرسشى کرد. گفتم: ابو بکر در این باره چنین و چنان گفته است. مامون پرسید: کدام ابو بکر؟ابو بکر ما یا ابو بکر اهل سنت؟گفتم، ابو بکر ما. پس عیسى از