حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد عصر حاضر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

عصر حاضر، عصر سازمانهاست و متولیان این سازمانها، انسانها هستند. انسان هایی که خود به واسطه در اختیار داشتن عظیم ترین منبع قدرت یعنی تفکر، می توانند موجبات تعالی، حرکت و رشد سازمان ها را پدید آورند. به واقع، در جهان پرشتاب و سرشار از تحول در رقابت دنیای امروز، آنچه که موجبات تحقق مزیت رقابتی سازمان ها را تضمین می کند. نیروی انسانی با کیفیت، خلاق و پویا و بهره ور است. از این درست که در عصر حاضر، منابع انسانی بهره ور به عنوان مهمترین قابلیت سازمان در کسب مزیت رقابتی و همچنین عمده ترین دارایی نامشهئود قلمداد شده و اعتقاد سازمانها نیز بر آن است که باید کارکنان را پایه و اساس بهبود و کلید بهره وری کلیه فرایندهای سازمانی دانست. لذا همین عامل را مبنای اصلی این تحقیق قرار داده و در پی کثرت تعاریف بهره وری که از جانب صاحب نظران و محققان این رشته ارائه شده است.

بقدری زیاد است که ممکن است افراد و محققان لا به تعجب بیاندازد و به طرق مختلف قابل تعبیر است و یک از این تعابیر می تواند برای ارضای هدف یا هدفهای گروهی خاص مفید فایده باشد. پس می توان ادعا کرد به تعداد تالیفاتی که در زمینه بهره وری وجود دارد، تعاریف گوناگون از آن ارائه شده است بهره وری یا بهره بری در فرهنگ واژگان فارسی چنین معنی شده است. سودبرندگی، با فایدگی و کامیابی ولی امروزه بهره وری را با واژه productivity که به معنای حاصلخیزی باروری و استعداد تولیدی است معادل قرار داده اند ( مدیریت بهره وری بنیاد، 1379).

بهره وری یعنی:

کارایی بیشتر با هزینه کمتر

استفاده بهینه زا امکانات موجود

انجام کار درست به شیوه صحیح

نگاه هوشمندانه به کار و زندگی در همه اوقات ( پورخردمند، 1381)

دکتر میرمهدی اصفهانی نیز اینگونه بهره وری را عنوان نموده است که:

بهره وری عبارت است نحوه استفاده موثر و کارا از منابع تحت اختیار که هر چه این میزان بالا رود با مطلوبیت بیشتری همراه می گردد. به بیان دیگر به حاصل یک سلسله از اقدامات و کارهایی هماهنگ که در جهت بهبود وضعیت و استفاده بهتر از استعدادها، نعمت ها و امکانات صورت می پذیرد، بهره روی اطلاق می شود در هر صورت بهره وری به منزله یک تلاش است و مانند هر تلاش دیگر آدمی غایتش کمال و بهره وری انسان است.

واژه بهره وری نیروی انسانی امروزه یکی از رایج ترین و پر مصرف ترین لغات به شمار می رود و در کمتر بحثی است که مورد استفاده واقع نشود و به گوش نرسد.

و همچنین وجود در رقابت های جهانی برای تسخیر بازار از یکسو، و محدودیتهای منابع طبیعی از سوی دیگر ضرورت توجه به بهره وری نیروی انسانی را بر همگان روشن ساخته است. و ضرورت و بررسی این امر مختص یک گروه خاص و یا یک رشته بخصوص نیست بلکه تحقیق در مورد راههای افزایش بهره وری نیروی انسانی و بررسی عوامل موثر بر آن یک تلاش پیگیر و فراگیر توسط کلید ارگان ها، سازمانها، دانشگاه ها در سطح کشور را می طلبد چونکه در غیر این صورت نخواهد شد همانطور که الان بر طبق آمار منتشر شده در سال 1383 بهره وری نیروی انسانی در ایران پایین تر از دیگر عوامل تولید بوده است. ( طاهری،1385)..

برای ما ایرانیان بهره وری نه پدیده ای جدید رنه مقوله ای غربی و وارداتی است بلکه این امر در رفتن آموزه های دینی ما جلوه گر است. این ارزش اقتصادی، اسلامی نیز چون بسیاری از ارزش های عالی اسلامی در نهانگاه تاریک ذهن، به فراموشی سپرده شده است.

ناگزیر وقتی مفاهیم آن را به صورت اصول مدون از دیگران دریافت می کنیم، انرا پدیده ای نو می یابیم.

زندگی و مدیریت موفق رسول گرامی اسلامی (ص) خود بهترین نمونه ای عالی از کار سبب اصول بهره وری در اداره جامعه بشری استو. درباره روش زندگی ایشان گفته اند:« خفیف الموونه و کثیر المعونه» بود یعنی او برای جامعه بشری کمترین هزینه و مصرف را داشت اما در بخش تولید و کمک به بشریت بیشترین و بهترین نقش را ایفا می کرد.

گفتنی است که اهمیت و ضرورت بهره وری نیروی انسانی زمانی برای ما بیشتر جلوه گری شود که ما با داشتن یک درصد جمعیت جهان 7 درصد منابع طبیع و ذخائر جهانی را در اختیار داریم. اما انتشار بسیاری از مردم ما زیر خط فقر زندگی می کنند. ثروت و سرمایه هر ملتی، نیروی انسانی متخصص آن ملت است. ملت هایی که تنها بر منابع طبیعی و منابع فیزیکی تاکید دارند. نمی توانند به فردای بهتر امیدوار باشند. زیرا جامعه ای را توسعه یافته می نامند که انسان توسعه یافته داشته باشد نه منابع طبیعی وسیع چون این روبه زوال دارد و آن رو به کمال. ( حیدری، 1383).



خرید و دانلود تحقیق درمورد عصر حاضر


تحقیق درمورد عصر حاضر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

عصر حاضر، عصر سازمانهاست و متولیان این سازمانها، انسانها هستند. انسان هایی که خود به واسطه در اختیار داشتن عظیم ترین منبع قدرت یعنی تفکر، می توانند موجبات تعالی، حرکت و رشد سازمان ها را پدید آورند. به واقع، در جهان پرشتاب و سرشار از تحول در رقابت دنیای امروز، آنچه که موجبات تحقق مزیت رقابتی سازمان ها را تضمین می کند. نیروی انسانی با کیفیت، خلاق و پویا و بهره ور است. از این درست که در عصر حاضر، منابع انسانی بهره ور به عنوان مهمترین قابلیت سازمان در کسب مزیت رقابتی و همچنین عمده ترین دارایی نامشهئود قلمداد شده و اعتقاد سازمانها نیز بر آن است که باید کارکنان را پایه و اساس بهبود و کلید بهره وری کلیه فرایندهای سازمانی دانست. لذا همین عامل را مبنای اصلی این تحقیق قرار داده و در پی کثرت تعاریف بهره وری که از جانب صاحب نظران و محققان این رشته ارائه شده است.

بقدری زیاد است که ممکن است افراد و محققان لا به تعجب بیاندازد و به طرق مختلف قابل تعبیر است و یک از این تعابیر می تواند برای ارضای هدف یا هدفهای گروهی خاص مفید فایده باشد. پس می توان ادعا کرد به تعداد تالیفاتی که در زمینه بهره وری وجود دارد، تعاریف گوناگون از آن ارائه شده است بهره وری یا بهره بری در فرهنگ واژگان فارسی چنین معنی شده است. سودبرندگی، با فایدگی و کامیابی ولی امروزه بهره وری را با واژه productivity که به معنای حاصلخیزی باروری و استعداد تولیدی است معادل قرار داده اند ( مدیریت بهره وری بنیاد، 1379).

بهره وری یعنی:

کارایی بیشتر با هزینه کمتر

استفاده بهینه زا امکانات موجود

انجام کار درست به شیوه صحیح

نگاه هوشمندانه به کار و زندگی در همه اوقات ( پورخردمند، 1381)

دکتر میرمهدی اصفهانی نیز اینگونه بهره وری را عنوان نموده است که:

بهره وری عبارت است نحوه استفاده موثر و کارا از منابع تحت اختیار که هر چه این میزان بالا رود با مطلوبیت بیشتری همراه می گردد. به بیان دیگر به حاصل یک سلسله از اقدامات و کارهایی هماهنگ که در جهت بهبود وضعیت و استفاده بهتر از استعدادها، نعمت ها و امکانات صورت می پذیرد، بهره روی اطلاق می شود در هر صورت بهره وری به منزله یک تلاش است و مانند هر تلاش دیگر آدمی غایتش کمال و بهره وری انسان است.

واژه بهره وری نیروی انسانی امروزه یکی از رایج ترین و پر مصرف ترین لغات به شمار می رود و در کمتر بحثی است که مورد استفاده واقع نشود و به گوش نرسد.

و همچنین وجود در رقابت های جهانی برای تسخیر بازار از یکسو، و محدودیتهای منابع طبیعی از سوی دیگر ضرورت توجه به بهره وری نیروی انسانی را بر همگان روشن ساخته است. و ضرورت و بررسی این امر مختص یک گروه خاص و یا یک رشته بخصوص نیست بلکه تحقیق در مورد راههای افزایش بهره وری نیروی انسانی و بررسی عوامل موثر بر آن یک تلاش پیگیر و فراگیر توسط کلید ارگان ها، سازمانها، دانشگاه ها در سطح کشور را می طلبد چونکه در غیر این صورت نخواهد شد همانطور که الان بر طبق آمار منتشر شده در سال 1383 بهره وری نیروی انسانی در ایران پایین تر از دیگر عوامل تولید بوده است. ( طاهری،1385)..

برای ما ایرانیان بهره وری نه پدیده ای جدید رنه مقوله ای غربی و وارداتی است بلکه این امر در رفتن آموزه های دینی ما جلوه گر است. این ارزش اقتصادی، اسلامی نیز چون بسیاری از ارزش های عالی اسلامی در نهانگاه تاریک ذهن، به فراموشی سپرده شده است.

ناگزیر وقتی مفاهیم آن را به صورت اصول مدون از دیگران دریافت می کنیم، انرا پدیده ای نو می یابیم.

زندگی و مدیریت موفق رسول گرامی اسلامی (ص) خود بهترین نمونه ای عالی از کار سبب اصول بهره وری در اداره جامعه بشری استو. درباره روش زندگی ایشان گفته اند:« خفیف الموونه و کثیر المعونه» بود یعنی او برای جامعه بشری کمترین هزینه و مصرف را داشت اما در بخش تولید و کمک به بشریت بیشترین و بهترین نقش را ایفا می کرد.

گفتنی است که اهمیت و ضرورت بهره وری نیروی انسانی زمانی برای ما بیشتر جلوه گری شود که ما با داشتن یک درصد جمعیت جهان 7 درصد منابع طبیع و ذخائر جهانی را در اختیار داریم. اما انتشار بسیاری از مردم ما زیر خط فقر زندگی می کنند. ثروت و سرمایه هر ملتی، نیروی انسانی متخصص آن ملت است. ملت هایی که تنها بر منابع طبیعی و منابع فیزیکی تاکید دارند. نمی توانند به فردای بهتر امیدوار باشند. زیرا جامعه ای را توسعه یافته می نامند که انسان توسعه یافته داشته باشد نه منابع طبیعی وسیع چون این روبه زوال دارد و آن رو به کمال. ( حیدری، 1383).



خرید و دانلود تحقیق درمورد عصر حاضر


تحقیق درمورد عصر علم 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

عصر علم :

ماهیت علم عصر جدید در چیست؟ آیا مگر علم عصر جدید با علم اعصار گذشته تفاوت دارد که ما این گونه می پرسیم؟ آیا نبایستی بپرسیم ماهیت علم چیست؟ ـ هرگز. زیرا علم در زمره ی مبادی و اصول نیست، بلکه از مبادی و اصولی خاص ریشه می گیرد و مدد می جوید و تعین می یابد. در هر عصری نظری خاص در مورد موجود و حقیقت به استواری دست می یابد و همه ی شئونات انسان از جمله علم، اساس خویش را از آن نظر و دریافت معین اخذ می کنند. بنابراین نخست می پرسیم عصر جدید دارای چه مبادی و اصولی است و کدام نظر آغازین چونان بنیاد این عصر است؟ دکارت که به حق می توان وی را از بانیان اولیه عصر جدید برشمرد، چکیده ی تعالیم خویش را با کوژیتوی خویش بیان می دارد: می اندیشم، پس هستم. بنابراین عقل بشری چونان بنیاد عصر جدید است. البته این عقل از وحی الهی و هر نسبت دیگری بریده است و قائم به ذات است. سپس دکارت می پرسد که آنچه عقل بشری بدان می تواند اتکا کند و صحیح را از خطا جدا کند و سره را از ناسره چیست؟ واضح است که به روشن ترین و بدیهی ترین چیزی که دست می یابد ریاضیات است. اما کدام ریاضیات؟ آن جوهره ای در ریاضیات که هیچ امر دیگری نتواند آن را مخدوش نماید: 4= 2x 2. تفاوت ندارد دو عدد از چه چیز ضربدر دو عدد از چه چیز دیگر شود، نتیجه همواره چهار است. برای مثال وقتی هفت عدد سیب را به روی میز روبه روی خویش داریم، آنچه خلل ناپذیر است، عدد هفت و یا هفت بودگی است. شاید بتوان سیب و میز و اتاق و حالات روحی بیننده و صدها چیز دیگر را دچار چون و چرا قرار داد، اما عدد هفت چون و چراپذیر نیست. این وجهه و نظر و ساحت و تعبیر از ریاضیات چونان اساس و بنیادی می شود که برای دکارت و عصر جدید چونان نقطه اتکا قرار می یابد، تا هر آنچه علم حاصل می دارد چونان یقینی و صادق مقام گیرد. این نوع از صدق عبارت از یک نوع خاص از صدق است و نباید آن را با هر نوع صدق دیگر یکسان برشمرد. در اعصار گذشته و در عصر قرون وسطی، یونان باستان و در عصر دینی این نوع از علم و این نوع نظر و دریافت در مورد موجود و حقیقت هرگز سابقه نداشته است. لکن بدین دلیل نباید علم جدید را نسبت به علم قدیم پیشرفته تر بدانیم. اما ماهیت آنچه امروزه علم نامیده می شود، عبارت از پژوهش است. ماهیت این پژوهش در چیست؟ پاسخ آن است که تمامی حوزه ی موجود، طبیعت و تاریخ که در حیطه ی شناخت قرار می گیرد چونان ماهیت این پژوهش است. اما این شناخت با روندی خاص بدین حوزه قدم می نهد. البته منظور از روند در این جا روش محض نیست. اما به هر حال مشخص بودن چنین حوزه ای عبارت از روند بنیادین پژوهش است. این روند به موجود می نگرد، اما فقط به حوزه ای خاص از موجود، مثلاً طبیعت، ویژگی اساسی و معینی را در جریان های طبیعی طرح می کند. اما صورت حقیقی این طراحی چگونه ترسیم می شود؟ آن طور که روند مورد شناخت در حوزه ای مشخص با کدام طریق قادر است پیوند داشته باشد. آری این پیوند است که زیربنای استوار پژوهش است. بنابراین با طرح این بنیاد ویژه و تعین یافته زیربنای استوار این روند است، که این روند در حوزه ی وجود حوزه ی موضوعی خود را به ثبوت می رساند. برای مثال فیزیک عصر جدید بر بنیاد ریاضی از آن نوع که گفتم استوار است. در واقع این فیزیک بیانگر یک نوع ریاضیات معین و کامل است. اما چرا این فیزیک فقط در این طریق می تواند در حوزه ی ریاضی واقع شود؟ زیرا این فیزیک در معنایی ژرف تر بر بنیاد ریاضی استوار است. بنیاد دریافت عصر جدید از علم به یونان باستان بازمی گردد. گفتیم که واضح ترین و بدیهی ترین وجهه ریاضی یعنی «عدد» چونان نقطه ی ثقل دریافت عصر جدیدی برای بنیان بخشیدن به علم بوده است. اما آیا فی الواقع می توان ماهیت حقایق ریاضی را با محاسبه ی عددی تعین بخشید؟ عصر جدید فیزیک را عبارت از شناخت طبیعت می نامد، اما فی الواقع منظورش از طبیعت فقط اجسام مادی در حوزه ی حرکتی آنهاست. زیرا در نظر عصر جدید هیچ چیز آشکارتر از جسمیت نیست. پس یک عنصر قابل شناخت همیشگی برای فیزیک در عصر جدید همواره در دسترس است. این یعنی هماهنگی حرکتی اجزای مکانی ـ زمانی در هر یک از موجودات. لکن به جز این تعین های دیگری نیز برای فیزیک معتبر است: حرکت بیانگر تغییر مکان است. هیچ حرکت و جهت حرکتی از دیگر حرکات ممتاز نیست. هر مکانی با مکان دیگر در ماهیت خویش یکسان است. هیچ لحظه زمانی نسبت به دیگر لحظات رحجانی ندارد. هر نیرویی خود را صرفاً بنابر آن چیزی معین می دارد، که همراه با حرکتی که به معنی تغییر مکان است، در واحدی از زمان به دنبال می آید. بنیاد استوار علم طبیعی عصر جدید که بر پایه ی ریاضیات خاص استوار است، عبارت از ریاضیات در این معنای خاص است. البته نباید گفت که پژوهش دارای بنیادی ریاضی است، بلکه این پیوند با حوزه ی موضوعی پژوهش است که هیأت ریاضی دارد. اما نظر عصر جدید در مورد علومی که با جسمیت سروکار ندارند چیست؟ عصر جدید آنها را چونان استثنا فرض می دارد و بنیادشان را ریاضیات نمی داند. عصر جدید به این طریق خود را با نقصان مواجه نمی بیند، بلکه پژوهش ریاضی گونه خویش را به این ترتیب قوت بیشتر می بخشد، چرا که علوم روحی و روانی و حیاتی را به مرتبه ی فرودین تر می کشاند و از این طریق پژوهش ریاضی گونه خویش را قوت می بخشد. جالب است که ملاحظه کنیم که عصر جدید علم تاریخ را علمی متمایز از علومی همچون علم فیزیک نمی شمارد، بلکه فقط آن را پیچیده تر می داند، یعنی باز هم از همان نوع است. حال می پرسیم طرح و بنیاد استوار پژوهش چگونه به ظهور می رسد؟ ـ در روش. حال بایستی این حوزه ی طرح یافته به صورت موضوعی درآید. بنابراین لازم است تا این روند بتواند دگرگونی مراتب مختلف را به راحتی در اختیار داشته



خرید و دانلود تحقیق درمورد عصر علم 14 ص


تحقیق درمورد عصر علم 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

عصر علم :

ماهیت علم عصر جدید در چیست؟ آیا مگر علم عصر جدید با علم اعصار گذشته تفاوت دارد که ما این گونه می پرسیم؟ آیا نبایستی بپرسیم ماهیت علم چیست؟ ـ هرگز. زیرا علم در زمره ی مبادی و اصول نیست، بلکه از مبادی و اصولی خاص ریشه می گیرد و مدد می جوید و تعین می یابد. در هر عصری نظری خاص در مورد موجود و حقیقت به استواری دست می یابد و همه ی شئونات انسان از جمله علم، اساس خویش را از آن نظر و دریافت معین اخذ می کنند. بنابراین نخست می پرسیم عصر جدید دارای چه مبادی و اصولی است و کدام نظر آغازین چونان بنیاد این عصر است؟ دکارت که به حق می توان وی را از بانیان اولیه عصر جدید برشمرد، چکیده ی تعالیم خویش را با کوژیتوی خویش بیان می دارد: می اندیشم، پس هستم. بنابراین عقل بشری چونان بنیاد عصر جدید است. البته این عقل از وحی الهی و هر نسبت دیگری بریده است و قائم به ذات است. سپس دکارت می پرسد که آنچه عقل بشری بدان می تواند اتکا کند و صحیح را از خطا جدا کند و سره را از ناسره چیست؟ واضح است که به روشن ترین و بدیهی ترین چیزی که دست می یابد ریاضیات است. اما کدام ریاضیات؟ آن جوهره ای در ریاضیات که هیچ امر دیگری نتواند آن را مخدوش نماید: 4= 2x 2. تفاوت ندارد دو عدد از چه چیز ضربدر دو عدد از چه چیز دیگر شود، نتیجه همواره چهار است. برای مثال وقتی هفت عدد سیب را به روی میز روبه روی خویش داریم، آنچه خلل ناپذیر است، عدد هفت و یا هفت بودگی است. شاید بتوان سیب و میز و اتاق و حالات روحی بیننده و صدها چیز دیگر را دچار چون و چرا قرار داد، اما عدد هفت چون و چراپذیر نیست. این وجهه و نظر و ساحت و تعبیر از ریاضیات چونان اساس و بنیادی می شود که برای دکارت و عصر جدید چونان نقطه اتکا قرار می یابد، تا هر آنچه علم حاصل می دارد چونان یقینی و صادق مقام گیرد. این نوع از صدق عبارت از یک نوع خاص از صدق است و نباید آن را با هر نوع صدق دیگر یکسان برشمرد. در اعصار گذشته و در عصر قرون وسطی، یونان باستان و در عصر دینی این نوع از علم و این نوع نظر و دریافت در مورد موجود و حقیقت هرگز سابقه نداشته است. لکن بدین دلیل نباید علم جدید را نسبت به علم قدیم پیشرفته تر بدانیم. اما ماهیت آنچه امروزه علم نامیده می شود، عبارت از پژوهش است. ماهیت این پژوهش در چیست؟ پاسخ آن است که تمامی حوزه ی موجود، طبیعت و تاریخ که در حیطه ی شناخت قرار می گیرد چونان ماهیت این پژوهش است. اما این شناخت با روندی خاص بدین حوزه قدم می نهد. البته منظور از روند در این جا روش محض نیست. اما به هر حال مشخص بودن چنین حوزه ای عبارت از روند بنیادین پژوهش است. این روند به موجود می نگرد، اما فقط به حوزه ای خاص از موجود، مثلاً طبیعت، ویژگی اساسی و معینی را در جریان های طبیعی طرح می کند. اما صورت حقیقی این طراحی چگونه ترسیم می شود؟ آن طور که روند مورد شناخت در حوزه ای مشخص با کدام طریق قادر است پیوند داشته باشد. آری این پیوند است که زیربنای استوار پژوهش است. بنابراین با طرح این بنیاد ویژه و تعین یافته زیربنای استوار این روند است، که این روند در حوزه ی وجود حوزه ی موضوعی خود را به ثبوت می رساند. برای مثال فیزیک عصر جدید بر بنیاد ریاضی از آن نوع که گفتم استوار است. در واقع این فیزیک بیانگر یک نوع ریاضیات معین و کامل است. اما چرا این فیزیک فقط در این طریق می تواند در حوزه ی ریاضی واقع شود؟ زیرا این فیزیک در معنایی ژرف تر بر بنیاد ریاضی استوار است. بنیاد دریافت عصر جدید از علم به یونان باستان بازمی گردد. گفتیم که واضح ترین و بدیهی ترین وجهه ریاضی یعنی «عدد» چونان نقطه ی ثقل دریافت عصر جدیدی برای بنیان بخشیدن به علم بوده است. اما آیا فی الواقع می توان ماهیت حقایق ریاضی را با محاسبه ی عددی تعین بخشید؟ عصر جدید فیزیک را عبارت از شناخت طبیعت می نامد، اما فی الواقع منظورش از طبیعت فقط اجسام مادی در حوزه ی حرکتی آنهاست. زیرا در نظر عصر جدید هیچ چیز آشکارتر از جسمیت نیست. پس یک عنصر قابل شناخت همیشگی برای فیزیک در عصر جدید همواره در دسترس است. این یعنی هماهنگی حرکتی اجزای مکانی ـ زمانی در هر یک از موجودات. لکن به جز این تعین های دیگری نیز برای فیزیک معتبر است: حرکت بیانگر تغییر مکان است. هیچ حرکت و جهت حرکتی از دیگر حرکات ممتاز نیست. هر مکانی با مکان دیگر در ماهیت خویش یکسان است. هیچ لحظه زمانی نسبت به دیگر لحظات رحجانی ندارد. هر نیرویی خود را صرفاً بنابر آن چیزی معین می دارد، که همراه با حرکتی که به معنی تغییر مکان است، در واحدی از زمان به دنبال می آید. بنیاد استوار علم طبیعی عصر جدید که بر پایه ی ریاضیات خاص استوار است، عبارت از ریاضیات در این معنای خاص است. البته نباید گفت که پژوهش دارای بنیادی ریاضی است، بلکه این پیوند با حوزه ی موضوعی پژوهش است که هیأت ریاضی دارد. اما نظر عصر جدید در مورد علومی که با جسمیت سروکار ندارند چیست؟ عصر جدید آنها را چونان استثنا فرض می دارد و بنیادشان را ریاضیات نمی داند. عصر جدید به این طریق خود را با نقصان مواجه نمی بیند، بلکه پژوهش ریاضی گونه خویش را به این ترتیب قوت بیشتر می بخشد، چرا که علوم روحی و روانی و حیاتی را به مرتبه ی فرودین تر می کشاند و از این طریق پژوهش ریاضی گونه خویش را قوت می بخشد. جالب است که ملاحظه کنیم که عصر جدید علم تاریخ را علمی متمایز از علومی همچون علم فیزیک نمی شمارد، بلکه فقط آن را پیچیده تر می داند، یعنی باز هم از همان نوع است. حال می پرسیم طرح و بنیاد استوار پژوهش چگونه به ظهور می رسد؟ ـ در روش. حال بایستی این حوزه ی طرح یافته به صورت موضوعی درآید. بنابراین لازم است تا این روند بتواند دگرگونی مراتب مختلف را به راحتی در اختیار داشته



خرید و دانلود تحقیق درمورد عصر علم 14 ص


تحقیق درمورد عصر علم 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

عصر علم :

ماهیت علم عصر جدید در چیست؟ آیا مگر علم عصر جدید با علم اعصار گذشته تفاوت دارد که ما این گونه می پرسیم؟ آیا نبایستی بپرسیم ماهیت علم چیست؟ ـ هرگز. زیرا علم در زمره ی مبادی و اصول نیست، بلکه از مبادی و اصولی خاص ریشه می گیرد و مدد می جوید و تعین می یابد. در هر عصری نظری خاص در مورد موجود و حقیقت به استواری دست می یابد و همه ی شئونات انسان از جمله علم، اساس خویش را از آن نظر و دریافت معین اخذ می کنند. بنابراین نخست می پرسیم عصر جدید دارای چه مبادی و اصولی است و کدام نظر آغازین چونان بنیاد این عصر است؟ دکارت که به حق می توان وی را از بانیان اولیه عصر جدید برشمرد، چکیده ی تعالیم خویش را با کوژیتوی خویش بیان می دارد: می اندیشم، پس هستم. بنابراین عقل بشری چونان بنیاد عصر جدید است. البته این عقل از وحی الهی و هر نسبت دیگری بریده است و قائم به ذات است. سپس دکارت می پرسد که آنچه عقل بشری بدان می تواند اتکا کند و صحیح را از خطا جدا کند و سره را از ناسره چیست؟ واضح است که به روشن ترین و بدیهی ترین چیزی که دست می یابد ریاضیات است. اما کدام ریاضیات؟ آن جوهره ای در ریاضیات که هیچ امر دیگری نتواند آن را مخدوش نماید: 4= 2x 2. تفاوت ندارد دو عدد از چه چیز ضربدر دو عدد از چه چیز دیگر شود، نتیجه همواره چهار است. برای مثال وقتی هفت عدد سیب را به روی میز روبه روی خویش داریم، آنچه خلل ناپذیر است، عدد هفت و یا هفت بودگی است. شاید بتوان سیب و میز و اتاق و حالات روحی بیننده و صدها چیز دیگر را دچار چون و چرا قرار داد، اما عدد هفت چون و چراپذیر نیست. این وجهه و نظر و ساحت و تعبیر از ریاضیات چونان اساس و بنیادی می شود که برای دکارت و عصر جدید چونان نقطه اتکا قرار می یابد، تا هر آنچه علم حاصل می دارد چونان یقینی و صادق مقام گیرد. این نوع از صدق عبارت از یک نوع خاص از صدق است و نباید آن را با هر نوع صدق دیگر یکسان برشمرد. در اعصار گذشته و در عصر قرون وسطی، یونان باستان و در عصر دینی این نوع از علم و این نوع نظر و دریافت در مورد موجود و حقیقت هرگز سابقه نداشته است. لکن بدین دلیل نباید علم جدید را نسبت به علم قدیم پیشرفته تر بدانیم. اما ماهیت آنچه امروزه علم نامیده می شود، عبارت از پژوهش است. ماهیت این پژوهش در چیست؟ پاسخ آن است که تمامی حوزه ی موجود، طبیعت و تاریخ که در حیطه ی شناخت قرار می گیرد چونان ماهیت این پژوهش است. اما این شناخت با روندی خاص بدین حوزه قدم می نهد. البته منظور از روند در این جا روش محض نیست. اما به هر حال مشخص بودن چنین حوزه ای عبارت از روند بنیادین پژوهش است. این روند به موجود می نگرد، اما فقط به حوزه ای خاص از موجود، مثلاً طبیعت، ویژگی اساسی و معینی را در جریان های طبیعی طرح می کند. اما صورت حقیقی این طراحی چگونه ترسیم می شود؟ آن طور که روند مورد شناخت در حوزه ای مشخص با کدام طریق قادر است پیوند داشته باشد. آری این پیوند است که زیربنای استوار پژوهش است. بنابراین با طرح این بنیاد ویژه و تعین یافته زیربنای استوار این روند است، که این روند در حوزه ی وجود حوزه ی موضوعی خود را به ثبوت می رساند. برای مثال فیزیک عصر جدید بر بنیاد ریاضی از آن نوع که گفتم استوار است. در واقع این فیزیک بیانگر یک نوع ریاضیات معین و کامل است. اما چرا این فیزیک فقط در این طریق می تواند در حوزه ی ریاضی واقع شود؟ زیرا این فیزیک در معنایی ژرف تر بر بنیاد ریاضی استوار است. بنیاد دریافت عصر جدید از علم به یونان باستان بازمی گردد. گفتیم که واضح ترین و بدیهی ترین وجهه ریاضی یعنی «عدد» چونان نقطه ی ثقل دریافت عصر جدیدی برای بنیان بخشیدن به علم بوده است. اما آیا فی الواقع می توان ماهیت حقایق ریاضی را با محاسبه ی عددی تعین بخشید؟ عصر جدید فیزیک را عبارت از شناخت طبیعت می نامد، اما فی الواقع منظورش از طبیعت فقط اجسام مادی در حوزه ی حرکتی آنهاست. زیرا در نظر عصر جدید هیچ چیز آشکارتر از جسمیت نیست. پس یک عنصر قابل شناخت همیشگی برای فیزیک در عصر جدید همواره در دسترس است. این یعنی هماهنگی حرکتی اجزای مکانی ـ زمانی در هر یک از موجودات. لکن به جز این تعین های دیگری نیز برای فیزیک معتبر است: حرکت بیانگر تغییر مکان است. هیچ حرکت و جهت حرکتی از دیگر حرکات ممتاز نیست. هر مکانی با مکان دیگر در ماهیت خویش یکسان است. هیچ لحظه زمانی نسبت به دیگر لحظات رحجانی ندارد. هر نیرویی خود را صرفاً بنابر آن چیزی معین می دارد، که همراه با حرکتی که به معنی تغییر مکان است، در واحدی از زمان به دنبال می آید. بنیاد استوار علم طبیعی عصر جدید که بر پایه ی ریاضیات خاص استوار است، عبارت از ریاضیات در این معنای خاص است. البته نباید گفت که پژوهش دارای بنیادی ریاضی است، بلکه این پیوند با حوزه ی موضوعی پژوهش است که هیأت ریاضی دارد. اما نظر عصر جدید در مورد علومی که با جسمیت سروکار ندارند چیست؟ عصر جدید آنها را چونان استثنا فرض می دارد و بنیادشان را ریاضیات نمی داند. عصر جدید به این طریق خود را با نقصان مواجه نمی بیند، بلکه پژوهش ریاضی گونه خویش را به این ترتیب قوت بیشتر می بخشد، چرا که علوم روحی و روانی و حیاتی را به مرتبه ی فرودین تر می کشاند و از این طریق پژوهش ریاضی گونه خویش را قوت می بخشد. جالب است که ملاحظه کنیم که عصر جدید علم تاریخ را علمی متمایز از علومی همچون علم فیزیک نمی شمارد، بلکه فقط آن را پیچیده تر می داند، یعنی باز هم از همان نوع است. حال می پرسیم طرح و بنیاد استوار پژوهش چگونه به ظهور می رسد؟ ـ در روش. حال بایستی این حوزه ی طرح یافته به صورت موضوعی درآید. بنابراین لازم است تا این روند بتواند دگرگونی مراتب مختلف را به راحتی در اختیار داشته



خرید و دانلود تحقیق درمورد عصر علم 14 ص