لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
مقدمه
هرجا که تنوع طبیعی و انسانی، تحت سیطره زمان و تاریخ- در هم می آمیزد. نوعی از الگوهای زیستی شکل می گیرد، که به نوبه خود می تواند استثنایی و منحصر به فرد باشد.
ماسوله، نمونه بارزی از این نوع زیستگاه تاریخی بشر است، که به عنوان یک اثر ملی در سال 1354 شمسی به شماره 1090 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. این شهر تاریخی، در طول عمر هزار ساله خود، در هماهنگی خارق العاده میان انسان و طبیعت، نمونه بارزی به شمار می آید.
آمیزه ای از فرهنگ های سه گانه طالش، ترکی و گیلکی از یکسو و طبیعت های سه گانه جنگلی، مرتعی و کوهستانی، از سوی دیگر، فرهنگ و تمدن خاصی را به وجود آورده که اولین نمایه کالبدی آن، شهرسازی و معماری خاص ماسوله است. در حالی که این کالبد، متأثر از ارتباطات پیچیده و ویژه اجتماعی و اقتصادی این زیستگاه کهن می باشد، به شدت بر ارتباطات فوق تأثیر گذار است. بدین ترتیب در یک همکنش مداوم و مستمر، پویایی شگفت انگیزی در حیات تاریخی الگوهای زیستی ماسوله به وجود آورده است.
این شهر تاریخی در وسعتی معادل 6/1 هکتار و در چهار محله ی خانه بر، کشه سر، اسد محله و مسجد بر شکل گرفته است. دارای بازاری در چهار طبقه می باشد که هر چهار محله به طور مستقل به بافت بازار شهر ارتباط بی واسطه دارند. در حال حاضر در ماسوله بیش از 350 واحد مسکونی وجود دارد که در گذشته (حدود صد سال پیش)، این تعداد به 600 واحد بالغ می گردیده است. وجود بیش از 120 واحد تجاری در محدوده بازار آن، بیش از 6 کاروان سرا، دو حمام قدیمی، بیش از 33 چشمه عمومی، ده مسجد و پنج امامزاده حاکی از رونق و شکوفایی این شهر در دوره های متأخر می باشد. جمعیت ماسوله طی 60 سال گذشته از حدود 3500 نفر به 900 نفر کاهش یافته است، این امر نشانه سیر نزولی تاریخ این شهر کهن است.
انسان هایی که در یک زندگی کاملاً سازگار با طبیعت، این زیستگاه و این کالبد شهری و معماری خارق العاده را خلق کردند، اگر می دانستند آیندگانشان این گونه با دست آوردهایشان رفتار می کنند، بی شک، به سادگی آنها را به آیندگان نمی سپردند.
در دهه های اخیر و به دلایل گوناگون هویت تاریخی فرهنگی و زیست محیطی این مجموعه نادر مخدوش شده است و وضعیت فعلی این بافت باارزش در شأن شهرت قبله نمی باشد.
با این همه شهرت و محبوبیت ماسوله در میان پنج شهر- روستای شگفت انگیز (ابیانه، کندوان، میمند و سرسید آقا) زبان زد خاص و عام است. شاید سالیانه چند هزار نفر مسافر از این شهر تاریخی و مناظر تاریخی و طبیعی آن دیدن می کنند. این تعداد مسافر بیشتر در سه ماهه تابستان از این شهر بازدید می کنند، چرا که هوای آن در این فصل معتدل و مرطوب است. گرچه که زیبایی های آن در سه فصل دیگر سال چه بسا بیش از تابستان است.
تمامی مسافرانی که علاقمند به استفاده از مناظر طبیعی هستند در سه فصل بهار، پاییز و زمستان می توانند شاهد مناظری بدیع از طبیعت باشند. آنان که جویای فضایی آرام، ساکت و خلوت هستند نیز در این سه فصل ماسوله را بسیار مناسب خواهند یافت.
مسافرت به ماسوله
شهر تاریخی ماسوله همه ساله پذیرای مسافرانی از شهرهای دور و نزدیک و از خارج از کشور است که به این شهر می آیند. بیشترین مسافران طی سه ماهه تابستان به این شهر سفر می کنند.آن دسته از مسافران ایرانی که از شهرهای دور می آیند معمولاً جهت بازدید از بافت معماری و تاریخی شهر اقدام به سفر می کنند. اما بسیاری از مسافران شهرهای نزدیک برای استفاده از آب و هوا و طبیعت مطبوع ماسوله به این شهر می آیند. تمام مسافران غیرایرانی فقط برای بازدید از معماری و شهرسازی تاریخی ماسوله اقدام به سفر می کنند. در این میان دسته های کوچک و بزرگ طبیعت دوستان را نیز باید نام
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 110
مقدمه :
شهر و شهر نشینی ایران که در طول سالهای متمادی دچار دگرگونی و تغییر بنیادی نشده بود ، همزمان با درگیری در روابط جدید سرمایه داری جهانی وارد دوره ای از تغییرات و دگرگونیهایی شد که اگر چه ریشه در زیر ساخت های اقتصادی ( تولیدی و صنعتی ) جامعه ایران نداشت اما به هر حال متأثر از شیوه ها و روشهای نوین تولید و توزیع ، مبادله و مصرف و نیز تحت تأثیر عوامل خارجی و داخلی رشد ، چالش های جدیدی را ایجاد کرد تکامل نیافتن نظام سرمایه داری در ایران به دلیل موانع متعدد ساختاری درونی ، افزایش بهای نفت در دهه پنجاه و اصلاحات ارزی که خود حاصل پایان عمر هم نشینی نظام سرمایه داری با نظامات آن پیشین بود تأثیرات دامنه داری بر الگوی شهرنشینی و شهر در ایران داشتند . از یک سو استقرار صنایع و کارخانجات در محدودة بلافصل شهرها و عمدتاً کلان شهرها و رواج نسبی روابط سرمایه داری سوداگر و وابسته در آن و از طرف دیگر بی نیاز شدن شهرها از بازار روستاها و قطع ارتباط تاریخی شهر و روستا موجب تقویت نقش و جایگاه شهرها شده و از سوی دیگر اصلاحات ارضی موجب تخریب بنیانهای زیست و معیشت روستاییان گردیده و اینها بر روی هم نامعادله ای ساختند که حاصلش مهاجرت گسترده روستائیان به شهرهای بود که بنیانهای تولید آن به درجه ای از کمال نرسیده بود که قدرت جذب انبوه مهاجران را داشته باشد . انبوه مهاجرین جذب شده به شهرها نیاز به سر پناه و مسکنی داشتند که با توجه به وضعیت درآمدی خود قادر به تأمین آن نبوده و در عمر کمتر طرح و برنامه ای نیز به تأمین مسکن برای آنها توجه می شود . آنها که نمی توانستند در بازار رسمی زمین و مسکن نیاز خود را برآورده سازند ، در بازار غیر رسمی زمین و مسکن گونه ای متفاوتی از سرپناه را تقاضا می کردند که در سالهای دهه پنجاه آلونک نشینی ، زاغه نشینی و حاشیه نشینی را شکل دادند . این مجموعه های سکونتی حاشیه ای که در بافت درونی یا حاشیه ای شهرها به ویژه کلان شهرها ایجاد می شوند . به تدریج جای خود را به مجموعه های سکونتی جدیدی دادند که در خارج از محدوده قانونی کلان شهر و در حریم استحفاظی آن شکل گرفته و در عین مشابهت با آنها متفاوت بودند ؛ امنیت در تصرف و فقدان خطر و تهدید تخریب ، مکان گزینی در حوزه عمل کلان شهر و در طول محورهای عمده منشعب از کلان شهر و نیز در نزدیکی مکانهای عمده صنعتی و اشتغال عملاً بستری را فراهم ساخت که جمعیت انبوه مهاجر ساکن در محدوده کلان شهری به سمت آنان سرازیر شده و پدیده ای جدید را در نظام و مکان کلان شهری شکل دهنده این پدیدة جدید که با مشخصه هایی چون خودرو بودن و بی اعتنایی به ضوابط و مقررات شهر سازی و ساختمانی ، اتکاء به حریم وارده خود جوش مردمی تأثیر ناپذیری از مدیریت و کنترل های دولتی و رسمی و امثال آنها شناخته می شوند ، « سکونت گاههای خودرو » نامیده شده اند . آنها نه جزئی وابسته به کلان شهر که سکونتی گاهی با استقلال نسبی از آن هستند که حداقل در ابتدا پایه های شغلی و معیشتی خود را در کارخانجات و صنایع پیرامون جستجو کرده و سپس و با تأمین خدمات و زیر ساخت ها در مراحل بعدی رشد به درجه ای از استقلال خدماتی می رسند و توسط نهادهای رسمی به عنوان شهر به رسمیت شناخته می شوند و در هر حال در سالهای اخیر به عنوان نوعی الگوی سکونت جدید ، ما بین شهر و روستا ـ در منطقه کلان شهری مطرح شده اند که در مورد تهران حدود 20 درصد جمعیت منطقه شهری را در خود جای داده اند .
این پدیده رو به گسترش که با چالشهای نظری ـ کارشناسی و اجرایی متفاوتی مواجه بوده و هست ، نیازمند بازشناسی و کالبد شکافی است تا با شناخت ساز و کارهای شکل گیری و تحول و عوامل مؤثر در آن تحت مدیریت هدایت و نظارت در آید و تا جایی که امکان دارد بسامان شده و برنامه دار گردد .
بیان مسئله
افزایش سریع و گسترده جمعیت شهرهای جهان سوم که غالباً در حوزه مناطق کلان شهری به وقوع پیوسته است طی سه دهه گذشته موجب بروز عوارض متعدد شهری شده است که از آن میان پدیده سکونت گاههای بی ضابطه و حاشیه ای به دلیل ارتباط مستقیم با یکی از نیازهای پایه ای انسان ( مسکن ) اهمیت خاصی دارد که برابر اطلاعات موجود بین نصف تا جمعیت شهرهای جهان سوم را در خود جای داده اند . این در حالتی است که بخش قابل توجهی از جمعیت شهری اضافه شده جهان سوم نیز در سکونت گاههای غیر رسمی اسکان می گزینند .
در 1985 بیش از 000/1000 نفر در قاهره ، 000/500 نفر در بانگوی افریقای مرکزی و 000/740 نفر در لوزاکای زامبیا در سکونت گاههای غیر رسمی و مناطق حاشیه ای ساکن بوده اند .
بر مبنای بررسی های طرح مجموعه شهری تهران در طول سه دهه گذشته جمعیت شهر تهران 3/2 برابر اما جمعیت منطقه شهری 8/7 برابر شده است که خود به مفهوم اسکان جمعیت به مراتب بیشتر در حوزه کلان شهری ( منطقه پیرامون تهران ) است .
ضرورت ، اهمیت و اهداف پژوهش
با توجه به روند رو به رشد پدیده حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ ایران به ویژه تهران که مشکلات متعددی را در زمینه های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی باعث
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 110
مقدمه :
شهر و شهر نشینی ایران که در طول سالهای متمادی دچار دگرگونی و تغییر بنیادی نشده بود ، همزمان با درگیری در روابط جدید سرمایه داری جهانی وارد دوره ای از تغییرات و دگرگونیهایی شد که اگر چه ریشه در زیر ساخت های اقتصادی ( تولیدی و صنعتی ) جامعه ایران نداشت اما به هر حال متأثر از شیوه ها و روشهای نوین تولید و توزیع ، مبادله و مصرف و نیز تحت تأثیر عوامل خارجی و داخلی رشد ، چالش های جدیدی را ایجاد کرد تکامل نیافتن نظام سرمایه داری در ایران به دلیل موانع متعدد ساختاری درونی ، افزایش بهای نفت در دهه پنجاه و اصلاحات ارزی که خود حاصل پایان عمر هم نشینی نظام سرمایه داری با نظامات آن پیشین بود تأثیرات دامنه داری بر الگوی شهرنشینی و شهر در ایران داشتند . از یک سو استقرار صنایع و کارخانجات در محدودة بلافصل شهرها و عمدتاً کلان شهرها و رواج نسبی روابط سرمایه داری سوداگر و وابسته در آن و از طرف دیگر بی نیاز شدن شهرها از بازار روستاها و قطع ارتباط تاریخی شهر و روستا موجب تقویت نقش و جایگاه شهرها شده و از سوی دیگر اصلاحات ارضی موجب تخریب بنیانهای زیست و معیشت روستاییان گردیده و اینها بر روی هم نامعادله ای ساختند که حاصلش مهاجرت گسترده روستائیان به شهرهای بود که بنیانهای تولید آن به درجه ای از کمال نرسیده بود که قدرت جذب انبوه مهاجران را داشته باشد . انبوه مهاجرین جذب شده به شهرها نیاز به سر پناه و مسکنی داشتند که با توجه به وضعیت درآمدی خود قادر به تأمین آن نبوده و در عمر کمتر طرح و برنامه ای نیز به تأمین مسکن برای آنها توجه می شود . آنها که نمی توانستند در بازار رسمی زمین و مسکن نیاز خود را برآورده سازند ، در بازار غیر رسمی زمین و مسکن گونه ای متفاوتی از سرپناه را تقاضا می کردند که در سالهای دهه پنجاه آلونک نشینی ، زاغه نشینی و حاشیه نشینی را شکل دادند . این مجموعه های سکونتی حاشیه ای که در بافت درونی یا حاشیه ای شهرها به ویژه کلان شهرها ایجاد می شوند . به تدریج جای خود را به مجموعه های سکونتی جدیدی دادند که در خارج از محدوده قانونی کلان شهر و در حریم استحفاظی آن شکل گرفته و در عین مشابهت با آنها متفاوت بودند ؛ امنیت در تصرف و فقدان خطر و تهدید تخریب ، مکان گزینی در حوزه عمل کلان شهر و در طول محورهای عمده منشعب از کلان شهر و نیز در نزدیکی مکانهای عمده صنعتی و اشتغال عملاً بستری را فراهم ساخت که جمعیت انبوه مهاجر ساکن در محدوده کلان شهری به سمت آنان سرازیر شده و پدیده ای جدید را در نظام و مکان کلان شهری شکل دهنده این پدیدة جدید که با مشخصه هایی چون خودرو بودن و بی اعتنایی به ضوابط و مقررات شهر سازی و ساختمانی ، اتکاء به حریم وارده خود جوش مردمی تأثیر ناپذیری از مدیریت و کنترل های دولتی و رسمی و امثال آنها شناخته می شوند ، « سکونت گاههای خودرو » نامیده شده اند . آنها نه جزئی وابسته به کلان شهر که سکونتی گاهی با استقلال نسبی از آن هستند که حداقل در ابتدا پایه های شغلی و معیشتی خود را در کارخانجات و صنایع پیرامون جستجو کرده و سپس و با تأمین خدمات و زیر ساخت ها در مراحل بعدی رشد به درجه ای از استقلال خدماتی می رسند و توسط نهادهای رسمی به عنوان شهر به رسمیت شناخته می شوند و در هر حال در سالهای اخیر به عنوان نوعی الگوی سکونت جدید ، ما بین شهر و روستا ـ در منطقه کلان شهری مطرح شده اند که در مورد تهران حدود 20 درصد جمعیت منطقه شهری را در خود جای داده اند .
این پدیده رو به گسترش که با چالشهای نظری ـ کارشناسی و اجرایی متفاوتی مواجه بوده و هست ، نیازمند بازشناسی و کالبد شکافی است تا با شناخت ساز و کارهای شکل گیری و تحول و عوامل مؤثر در آن تحت مدیریت هدایت و نظارت در آید و تا جایی که امکان دارد بسامان شده و برنامه دار گردد .
بیان مسئله
افزایش سریع و گسترده جمعیت شهرهای جهان سوم که غالباً در حوزه مناطق کلان شهری به وقوع پیوسته است طی سه دهه گذشته موجب بروز عوارض متعدد شهری شده است که از آن میان پدیده سکونت گاههای بی ضابطه و حاشیه ای به دلیل ارتباط مستقیم با یکی از نیازهای پایه ای انسان ( مسکن ) اهمیت خاصی دارد که برابر اطلاعات موجود بین نصف تا جمعیت شهرهای جهان سوم را در خود جای داده اند . این در حالتی است که بخش قابل توجهی از جمعیت شهری اضافه شده جهان سوم نیز در سکونت گاههای غیر رسمی اسکان می گزینند .
در 1985 بیش از 000/1000 نفر در قاهره ، 000/500 نفر در بانگوی افریقای مرکزی و 000/740 نفر در لوزاکای زامبیا در سکونت گاههای غیر رسمی و مناطق حاشیه ای ساکن بوده اند .
بر مبنای بررسی های طرح مجموعه شهری تهران در طول سه دهه گذشته جمعیت شهر تهران 3/2 برابر اما جمعیت منطقه شهری 8/7 برابر شده است که خود به مفهوم اسکان جمعیت به مراتب بیشتر در حوزه کلان شهری ( منطقه پیرامون تهران ) است .
ضرورت ، اهمیت و اهداف پژوهش
با توجه به روند رو به رشد پدیده حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ ایران به ویژه تهران که مشکلات متعددی را در زمینه های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی باعث
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 130
نقش پل در رابطه
با شهر اصفهان
در ارتباط با شهرهائی که با رودخانه همراه بوده اند و نقش رودخانه عامل مهمی در حیات آنها داشته است پل مطرح می شود.اصفهان شهری در کنار رودخانه ی زاینده رود به همراه موقعیت خاص خویش در منطقه پر عبور از قدیم تا کنون در ارتباط با رودخانه نقش مهمی را در جهت سازه های مختلط با پل داشته است.
یهودیه و جی دو شهر در منطقه اصفهان امروزی به وسیله پل شهرستان به بخش جنوبی رودخانه زاینده رود مرتبط می شوند.
پل شهرستان دارای چندین اهمیت در منطقه به حساب می آید در درجه اول تنها راه ارتباطی با بخش جنوبی رودخانه و در درجه بعدی به عنوان مرکز کنترل در جهت ورود و خروج اجناس باجگیری شناسائی افرادی که به منطقه وارد و خارج می شود.
گفته میشود که پلی نیز در قبل از صفویه در منطقه اصفهان ساخته می شود و این پل در جای فعلی پل خواجو قرار داشته است و با طرح اندازی جدید توسط شاه عباس برای شهر اصفهان در جهت تقویت شبکه ارتباطی خویش که بر مبنای چهار باغ قرار داشته این پل مسدود می گردد که بعدها پل خواجو طراحی می شود.
البته بایستی توجه داشت که هنوز پل خواجو در این زمان طرح نبود و پل عباس آباد پلی که در این قسمت قرار داشته مورد توجه بوده است.
بستن پل خواجو به عنوان راه ارتباطی در جهت برگردان شبکه اقتصادی از جهت شرق به غرب بوده است وبعدا” که قدرت حکومتی صفوی در اصفهان پای محکم می کند شاه عباس با ساختن پل خواجو در این مکان شبکه سازی کالبدی اصفهان را کامل می سازد.
عاملی دیگری نیز در ساختن پلها در این شهر مورد توجه بوده و آن بنای این پلها به صورتی متفاوت از دیگر پلها در کشور. این عمل به صورت خاصی جامع عمل به خود پوشانیده است.
الف ـ نمای پلها شباهت به کاروانسرا در دوران صفویه دارد و مخصوصا” با توجه به قسمت شاه نشین پل و بر جهان ابتدا و انتهای این شباهت بیشتر می گردد.البته این شباهت را شاید بایستی در جهت ارتباطات بین شهری مطرح میگردد و پل همین موقعیت را در دو قسمت رودخانه ایفا می کند.
ب ـ حجم پلها شبیه به حجم پلهای اروپایی قرون رنسانس است(فلورانس ـ ونیز) که در ارتباط با مردم ساخته میشوند ـ فرم غرفه هائی به عنوان فروش تفریح چایخانه ها و غیره که پلهای دوران صفویه نیز شاید در این جهت تقلید شده باشند ولی به علت موقعیت سوق الجیشی که پیدا میکند شاه عباس را از این تفکر منصرف میسازد.
این دو عامل (الف و ب ) با منظر شهری ارتباط خاص بر قرار می سازند مجموعه بیشه ها ـ رودخانه و بالاخره عمارتی میان آب حتی در این مسئله کاربدان جای می رسد و مسئله ارتباطی پل در مرحله دوم قرار می گیرد. دو پل الله وردیخان و خواجو از نظر فنی ساختمان نیز در حدی مطرح می شوند که صرف نظر از عامل عبوری به عنوان پل مطرح کننده مسئله تقسیم آب تفریح و بالاخره داد و ستد مردم قرار می گیرند.بخش تقسیم آب پل خواجو شاید با جراٌت بتوان به عنوان یک شاهکار فنی ساختمانی مطرح ساخت که امروزه با پیچیدگی فراوانی در کیلومتری به چند دورتر صورت می گیرد. عامل تقسیم آب به همراه مادیها( جویهای تقسیم به اراضی آب ) در سطح منطقه جز طرحهای مهندسی و طرح انداز صفوی شیخ بهائی دانست در جمع سازه های کالبدی شهر اصفهان به خوبی قدرت حکومتی مشاهده می گردد که این قدرت با سیاست خاص برنامه ریزی شهری و با شناخت بر عوامل اقتصادی مردم که همه چیز را تابع خویش می کند چگونه قدمت و استحکام خویش را در جامعه ای پایدار ساخته و حتی بعد از انقراض قدرت حکومتی به عنوان استثنا ٌ در تاریخ این شهر با تمام آن خصوصیات با جزئی تغییرات قدرتهای حکومتی دیگر باقی و بر جا می ماند.
مراحل اهمیت رودخانه به همراه پلهایش به صورت زیر می توان عنوان کرد:
الف ـ یهودیه قلعه تبرک جی به همراه پل شهرستان پل مارنان.
ب ـ مسجد جامع میدان کهنه، قلعه تبرک پل شهرستان،پل مارنان.
ج ـ مسجد جامع میدان نقش جهان، چهار باغ، پل الله وردیخان.
د ـ مسجد جامع میدان نقش جهان،چهارباغ. پل الله وردیخان،پل مارنان، پل خواجو.
چهار باغ برای شاه عباس در طرح جدید شهری که عنوان می کرد اهمیت زیادی داشت و در این جهت بود که می خواست اولاٌ قدمت و کشش شاهرگ اقتصادی بازار را از طرف شرق به غرب برگردانیده شود. دوما” با تضعیف این عامل اقتصادی عامل بعدی یعنی پل شهرستان ضعیف می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 130
نقش پل در رابطه
با شهر اصفهان
در ارتباط با شهرهائی که با رودخانه همراه بوده اند و نقش رودخانه عامل مهمی در حیات آنها داشته است پل مطرح می شود.اصفهان شهری در کنار رودخانه ی زاینده رود به همراه موقعیت خاص خویش در منطقه پر عبور از قدیم تا کنون در ارتباط با رودخانه نقش مهمی را در جهت سازه های مختلط با پل داشته است.
یهودیه و جی دو شهر در منطقه اصفهان امروزی به وسیله پل شهرستان به بخش جنوبی رودخانه زاینده رود مرتبط می شوند.
پل شهرستان دارای چندین اهمیت در منطقه به حساب می آید در درجه اول تنها راه ارتباطی با بخش جنوبی رودخانه و در درجه بعدی به عنوان مرکز کنترل در جهت ورود و خروج اجناس باجگیری شناسائی افرادی که به منطقه وارد و خارج می شود.
گفته میشود که پلی نیز در قبل از صفویه در منطقه اصفهان ساخته می شود و این پل در جای فعلی پل خواجو قرار داشته است و با طرح اندازی جدید توسط شاه عباس برای شهر اصفهان در جهت تقویت شبکه ارتباطی خویش که بر مبنای چهار باغ قرار داشته این پل مسدود می گردد که بعدها پل خواجو طراحی می شود.
البته بایستی توجه داشت که هنوز پل خواجو در این زمان طرح نبود و پل عباس آباد پلی که در این قسمت قرار داشته مورد توجه بوده است.
بستن پل خواجو به عنوان راه ارتباطی در جهت برگردان شبکه اقتصادی از جهت شرق به غرب بوده است وبعدا” که قدرت حکومتی صفوی در اصفهان پای محکم می کند شاه عباس با ساختن پل خواجو در این مکان شبکه سازی کالبدی اصفهان را کامل می سازد.
عاملی دیگری نیز در ساختن پلها در این شهر مورد توجه بوده و آن بنای این پلها به صورتی متفاوت از دیگر پلها در کشور. این عمل به صورت خاصی جامع عمل به خود پوشانیده است.
الف ـ نمای پلها شباهت به کاروانسرا در دوران صفویه دارد و مخصوصا” با توجه به قسمت شاه نشین پل و بر جهان ابتدا و انتهای این شباهت بیشتر می گردد.البته این شباهت را شاید بایستی در جهت ارتباطات بین شهری مطرح میگردد و پل همین موقعیت را در دو قسمت رودخانه ایفا می کند.
ب ـ حجم پلها شبیه به حجم پلهای اروپایی قرون رنسانس است(فلورانس ـ ونیز) که در ارتباط با مردم ساخته میشوند ـ فرم غرفه هائی به عنوان فروش تفریح چایخانه ها و غیره که پلهای دوران صفویه نیز شاید در این جهت تقلید شده باشند ولی به علت موقعیت سوق الجیشی که پیدا میکند شاه عباس را از این تفکر منصرف میسازد.
این دو عامل (الف و ب ) با منظر شهری ارتباط خاص بر قرار می سازند مجموعه بیشه ها ـ رودخانه و بالاخره عمارتی میان آب حتی در این مسئله کاربدان جای می رسد و مسئله ارتباطی پل در مرحله دوم قرار می گیرد. دو پل الله وردیخان و خواجو از نظر فنی ساختمان نیز در حدی مطرح می شوند که صرف نظر از عامل عبوری به عنوان پل مطرح کننده مسئله تقسیم آب تفریح و بالاخره داد و ستد مردم قرار می گیرند.بخش تقسیم آب پل خواجو شاید با جراٌت بتوان به عنوان یک شاهکار فنی ساختمانی مطرح ساخت که امروزه با پیچیدگی فراوانی در کیلومتری به چند دورتر صورت می گیرد. عامل تقسیم آب به همراه مادیها( جویهای تقسیم به اراضی آب ) در سطح منطقه جز طرحهای مهندسی و طرح انداز صفوی شیخ بهائی دانست در جمع سازه های کالبدی شهر اصفهان به خوبی قدرت حکومتی مشاهده می گردد که این قدرت با سیاست خاص برنامه ریزی شهری و با شناخت بر عوامل اقتصادی مردم که همه چیز را تابع خویش می کند چگونه قدمت و استحکام خویش را در جامعه ای پایدار ساخته و حتی بعد از انقراض قدرت حکومتی به عنوان استثنا ٌ در تاریخ این شهر با تمام آن خصوصیات با جزئی تغییرات قدرتهای حکومتی دیگر باقی و بر جا می ماند.
مراحل اهمیت رودخانه به همراه پلهایش به صورت زیر می توان عنوان کرد:
الف ـ یهودیه قلعه تبرک جی به همراه پل شهرستان پل مارنان.
ب ـ مسجد جامع میدان کهنه، قلعه تبرک پل شهرستان،پل مارنان.
ج ـ مسجد جامع میدان نقش جهان، چهار باغ، پل الله وردیخان.
د ـ مسجد جامع میدان نقش جهان،چهارباغ. پل الله وردیخان،پل مارنان، پل خواجو.
چهار باغ برای شاه عباس در طرح جدید شهری که عنوان می کرد اهمیت زیادی داشت و در این جهت بود که می خواست اولاٌ قدمت و کشش شاهرگ اقتصادی بازار را از طرف شرق به غرب برگردانیده شود. دوما” با تضعیف این عامل اقتصادی عامل بعدی یعنی پل شهرستان ضعیف می