لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
روش ساخت کاغذ
با این همه، از کاغذ برای بستهبندی، آرایش درونی ساختمان، صافیهای صنعتی و پژوهشی و کارهای دیگر نیز بهره میگیرند. چینیها نخستین مردمانی بودند که بیش از 2 هزار سال پیش کاغذهایی مانند کاغذهای امروزی ساختند. ایرانیان مسلمان شیوهی ساختن کاغذ را از چینیها آموختند و آن را بهبود بخشیدند. شهر سمرقند برای سالها بزرگترین مرکز ساختن و خرید و فروش کاغذ بود. سپس، در شهرهای دیگر، از جمله بغداد، دمشق، قاهره، مغرب، جزیرهی سیسیل و شهرهای مسلمان نشین اسپانیا، کارخانههای کاغذسازی به راه افتاد .
نوشتن پیش از کاغذ
پیش از ساختن کاغذ، مردمان باستان برای ماندگار کردن نظرهای خود از کندهکاری روی سنگ و چوب و لوحهای گلی بهره میگرفتند. سومریها از هزارهی چهارم پیش از میلاد بر لوحهای گلی مینوشتند. بابلیها این روش را از سومریها آموخته و کتابخانهی بزرگی از لوحهای گلی درست کرده بودند. آنها گل را به صورت ورقهای کلفت در میآوردند و پیش از آن که خشک شود، دانستههای خود را به خط میخی روی آن کندهکاری میکردند. سپس، آن را در آفتاب خشک میکردند یا در کورههای سفالپزی، میپختند. از این لوحهای گلی پخته، شمار زیادی از ویرانههای شهرهای باستانی میانرودان، بهویژه بابل، به دست آمده است. نوشتن روی ورقههای مسی، برونزی و گاهی طلا نیز انجام میشد که لوحهای زرین دورهی هخامنشیها از نمونههای آنهاست.
دستکم از هزارهی دوم پیش از میلاد، آدمیان آموختند که میتوانند از پوست جانوران کاغذ چرمی(پارشمن) بسازند. ایرانیان روی پوست گاو، گاومیش و گوسفند و رومیها بر پوست خر وحشی مینوشتند. پوستها پس از دباغی و صیقلکاری به اندازهی نازک و نرم از کار در میآمدند که در زیبایی و نیکویی شاهکار به شمار میآمدند. پارشمن ایرانی ویژگیهای بهتری داشت. برای نمونه، ایرانیان برای از بین بردن بوی ناخوشایند چرم، در روند ساختن پارشمن، به آن گلاب میافزودند. اوستا را نخستینبار روی 12 هزار پوست گاو نوشته بودند. عربها نیز روی پوست مینوشتند، اما چون گران بود، تنها برای نوشتن چیزهای بسیار مهم، مانند قرآن و قراردادها و پیماننامهها از آن بهره میگرفتند. آنها نوشتههای خود را بیشتر بر استخوان شانهی شتر یا سنگهای نازک سفید یا شاخههای پوست کندهی درخت خرما مینوشتند.
مصریان باستان از نزدیک 2 هزار سال پیش از میلاد ، از گیاه پاپیروس، که گونهای از نی است، کاغذی میساختند که به همان نام پاپیروس شناخته شد و امروزه به صورت واژهی Paper در زبان انگلیسی ماندگار شده است. مصریها ساقههای پاپیروس را به صورت نوارهای باریکی میبریدند و آنها را به گونهای کنار هم میگذاشتند که مانند رشتههای پارچه در هم فرو میرفتند. سپس، پاپیروس را در آفتاب خشک میکردند. بهزودی، پاپیروس در تمدنهای دیگر، از جمله یونان، روم و ایران، نیز به کار گرفته شد، اما چون آن گیاه در همهجا نمیرویید، کاغذ پاپیروس به فراوانی در دست نبود. البته، به نظر میرسد پاپیروس به دلیل دیگری در ایران چندان به کار نمیرفت، چرا که ابنعبدوس جهشیاری از بیان ابوجعفر منصور، خلیفهی عباسی، نوشته است که:" ایرانیان حق داشتند که جز بر پوست کلفت و نازک بر چیز دیگری نمینوشتند و میگفتند که ما جز بر آنچه در سرزمین ما فراهم میشود بر چیز دیگری نمینویسیم."
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
روش ساخت کاغذ
با این همه، از کاغذ برای بستهبندی، آرایش درونی ساختمان، صافیهای صنعتی و پژوهشی و کارهای دیگر نیز بهره میگیرند. چینیها نخستین مردمانی بودند که بیش از 2 هزار سال پیش کاغذهایی مانند کاغذهای امروزی ساختند. ایرانیان مسلمان شیوهی ساختن کاغذ را از چینیها آموختند و آن را بهبود بخشیدند. شهر سمرقند برای سالها بزرگترین مرکز ساختن و خرید و فروش کاغذ بود. سپس، در شهرهای دیگر، از جمله بغداد، دمشق، قاهره، مغرب، جزیرهی سیسیل و شهرهای مسلمان نشین اسپانیا، کارخانههای کاغذسازی به راه افتاد .
نوشتن پیش از کاغذ
پیش از ساختن کاغذ، مردمان باستان برای ماندگار کردن نظرهای خود از کندهکاری روی سنگ و چوب و لوحهای گلی بهره میگرفتند. سومریها از هزارهی چهارم پیش از میلاد بر لوحهای گلی مینوشتند. بابلیها این روش را از سومریها آموخته و کتابخانهی بزرگی از لوحهای گلی درست کرده بودند. آنها گل را به صورت ورقهای کلفت در میآوردند و پیش از آن که خشک شود، دانستههای خود را به خط میخی روی آن کندهکاری میکردند. سپس، آن را در آفتاب خشک میکردند یا در کورههای سفالپزی، میپختند. از این لوحهای گلی پخته، شمار زیادی از ویرانههای شهرهای باستانی میانرودان، بهویژه بابل، به دست آمده است. نوشتن روی ورقههای مسی، برونزی و گاهی طلا نیز انجام میشد که لوحهای زرین دورهی هخامنشیها از نمونههای آنهاست.
دستکم از هزارهی دوم پیش از میلاد، آدمیان آموختند که میتوانند از پوست جانوران کاغذ چرمی(پارشمن) بسازند. ایرانیان روی پوست گاو، گاومیش و گوسفند و رومیها بر پوست خر وحشی مینوشتند. پوستها پس از دباغی و صیقلکاری به اندازهی نازک و نرم از کار در میآمدند که در زیبایی و نیکویی شاهکار به شمار میآمدند. پارشمن ایرانی ویژگیهای بهتری داشت. برای نمونه، ایرانیان برای از بین بردن بوی ناخوشایند چرم، در روند ساختن پارشمن، به آن گلاب میافزودند. اوستا را نخستینبار روی 12 هزار پوست گاو نوشته بودند. عربها نیز روی پوست مینوشتند، اما چون گران بود، تنها برای نوشتن چیزهای بسیار مهم، مانند قرآن و قراردادها و پیماننامهها از آن بهره میگرفتند. آنها نوشتههای خود را بیشتر بر استخوان شانهی شتر یا سنگهای نازک سفید یا شاخههای پوست کندهی درخت خرما مینوشتند.
مصریان باستان از نزدیک 2 هزار سال پیش از میلاد ، از گیاه پاپیروس، که گونهای از نی است، کاغذی میساختند که به همان نام پاپیروس شناخته شد و امروزه به صورت واژهی Paper در زبان انگلیسی ماندگار شده است. مصریها ساقههای پاپیروس را به صورت نوارهای باریکی میبریدند و آنها را به گونهای کنار هم میگذاشتند که مانند رشتههای پارچه در هم فرو میرفتند. سپس، پاپیروس را در آفتاب خشک میکردند. بهزودی، پاپیروس در تمدنهای دیگر، از جمله یونان، روم و ایران، نیز به کار گرفته شد، اما چون آن گیاه در همهجا نمیرویید، کاغذ پاپیروس به فراوانی در دست نبود. البته، به نظر میرسد پاپیروس به دلیل دیگری در ایران چندان به کار نمیرفت، چرا که ابنعبدوس جهشیاری از بیان ابوجعفر منصور، خلیفهی عباسی، نوشته است که:" ایرانیان حق داشتند که جز بر پوست کلفت و نازک بر چیز دیگری نمینوشتند و میگفتند که ما جز بر آنچه در سرزمین ما فراهم میشود بر چیز دیگری نمینویسیم."
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
روش ساخت کاغذ
با این همه، از کاغذ برای بستهبندی، آرایش درونی ساختمان، صافیهای صنعتی و پژوهشی و کارهای دیگر نیز بهره میگیرند. چینیها نخستین مردمانی بودند که بیش از 2 هزار سال پیش کاغذهایی مانند کاغذهای امروزی ساختند. ایرانیان مسلمان شیوهی ساختن کاغذ را از چینیها آموختند و آن را بهبود بخشیدند. شهر سمرقند برای سالها بزرگترین مرکز ساختن و خرید و فروش کاغذ بود. سپس، در شهرهای دیگر، از جمله بغداد، دمشق، قاهره، مغرب، جزیرهی سیسیل و شهرهای مسلمان نشین اسپانیا، کارخانههای کاغذسازی به راه افتاد .
نوشتن پیش از کاغذ
پیش از ساختن کاغذ، مردمان باستان برای ماندگار کردن نظرهای خود از کندهکاری روی سنگ و چوب و لوحهای گلی بهره میگرفتند. سومریها از هزارهی چهارم پیش از میلاد بر لوحهای گلی مینوشتند. بابلیها این روش را از سومریها آموخته و کتابخانهی بزرگی از لوحهای گلی درست کرده بودند. آنها گل را به صورت ورقهای کلفت در میآوردند و پیش از آن که خشک شود، دانستههای خود را به خط میخی روی آن کندهکاری میکردند. سپس، آن را در آفتاب خشک میکردند یا در کورههای سفالپزی، میپختند. از این لوحهای گلی پخته، شمار زیادی از ویرانههای شهرهای باستانی میانرودان، بهویژه بابل، به دست آمده است. نوشتن روی ورقههای مسی، برونزی و گاهی طلا نیز انجام میشد که لوحهای زرین دورهی هخامنشیها از نمونههای آنهاست.
دستکم از هزارهی دوم پیش از میلاد، آدمیان آموختند که میتوانند از پوست جانوران کاغذ چرمی(پارشمن) بسازند. ایرانیان روی پوست گاو، گاومیش و گوسفند و رومیها بر پوست خر وحشی مینوشتند. پوستها پس از دباغی و صیقلکاری به اندازهی نازک و نرم از کار در میآمدند که در زیبایی و نیکویی شاهکار به شمار میآمدند. پارشمن ایرانی ویژگیهای بهتری داشت. برای نمونه، ایرانیان برای از بین بردن بوی ناخوشایند چرم، در روند ساختن پارشمن، به آن گلاب میافزودند. اوستا را نخستینبار روی 12 هزار پوست گاو نوشته بودند. عربها نیز روی پوست مینوشتند، اما چون گران بود، تنها برای نوشتن چیزهای بسیار مهم، مانند قرآن و قراردادها و پیماننامهها از آن بهره میگرفتند. آنها نوشتههای خود را بیشتر بر استخوان شانهی شتر یا سنگهای نازک سفید یا شاخههای پوست کندهی درخت خرما مینوشتند.
مصریان باستان از نزدیک 2 هزار سال پیش از میلاد ، از گیاه پاپیروس، که گونهای از نی است، کاغذی میساختند که به همان نام پاپیروس شناخته شد و امروزه به صورت واژهی Paper در زبان انگلیسی ماندگار شده است. مصریها ساقههای پاپیروس را به صورت نوارهای باریکی میبریدند و آنها را به گونهای کنار هم میگذاشتند که مانند رشتههای پارچه در هم فرو میرفتند. سپس، پاپیروس را در آفتاب خشک میکردند. بهزودی، پاپیروس در تمدنهای دیگر، از جمله یونان، روم و ایران، نیز به کار گرفته شد، اما چون آن گیاه در همهجا نمیرویید، کاغذ پاپیروس به فراوانی در دست نبود. البته، به نظر میرسد پاپیروس به دلیل دیگری در ایران چندان به کار نمیرفت، چرا که ابنعبدوس جهشیاری از بیان ابوجعفر منصور، خلیفهی عباسی، نوشته است که:" ایرانیان حق داشتند که جز بر پوست کلفت و نازک بر چیز دیگری نمینوشتند و میگفتند که ما جز بر آنچه در سرزمین ما فراهم میشود بر چیز دیگری نمینویسیم."
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
استاد نوروزیان
بنام خدای بزرگ و مهربان
این گزارش پیرامون تخریب و ساخت یک ساختمان چهار طبقه می باشد که کارهای آن در چند مرحله صورت می گیرد .
تخریب
ابتدا تخریب بنای قدیمی جهت آماده سازی محل اجرای ساختمان جدید و احداث پروژه مسکونی جدید در این مرحله با توجه به اهمیت مکان و همچنین بناهای اطراف بایستی ساختمان تخریب گردد .اولین قدم در تخریب بنای قدیمی توجه به نوع بناهای اطراف آن از حیث استحکام می باشد که در این پروژه بناهای سه طرف آن که سمت غرب و شرق آن ساختمان مسکونی قدیمی و فاقد اسکلت بندی بوده و فونداسیون هم ندارند و ساختمانهایی بسیار ضعیف از نظر بار جانبی می باشند و سمت شمال آن هم که دیوار حیاط همسایه می باشد که آن هم به جهت قدیمی بودن و همچنین مجاورت با باغچه دارای پی بسیار ضعیف و قابل نشست می باشد .لذا با توجه به دو طبقه بودن ساختمان به محض تخریب طبقه دوم بایستی دیوارهای همسایه های شرقی وغربی شمع بندی گردد و از وارد کردن ضربه های خیلی زیاد به آنها خودداری کرد پس از تمام شدن تخریب طبقه دوم نوبت به تخریب طبقه اول می گردد که در اینجا با توجه به اینکه نسبت ارتفاع پروژه از ارتفاع دو بنای مجاور کمتر است و به جهت اینکه این بناها بصورت ناخواسته تکیه گاه هم در برابر نیروهای جانبی بوده اند لذا کار کمی مشکلتر می گردد و باید بسیار با احتیاط این طبقه برداشته شود . به محض برداشته شدن سقف طبقه اول و تخلیه نخله ها شمع هایی بصورت مایل از وسط ساختمان در حال تخریب به ساختمان ها ی مجاور زده می شود بدین صورت (شکل 1)
سپس نسبت به برداشتن دیوارهای جانبی پروژه اقدام گردد تا اینکه ریشه دیوارها نیز بیرون بیاید .
و بدین صورت تقریباکار تخریب پایان می یابد .اما قسمت مشکل تر اجرای پروژه در خاکبرداری آن است .زیرا با توجه به نقشه یک طبقه جهت استفاده برای مکان ورزشی و….بایستی ارتفاع پایین تر از سطح زمین ساخته شود . بدین منظور ابتدا تا نصف پلان زمین در دو جهت هر دو ساختمان شرقی وغربی خوب شمع بندی می گرددتا آنکه ارتفاع آن تقریبا نیمی از پلان ساختمان باشد خاک آن نیم دیگر زمین تا ارتفاع مورد نظر برداشته می شود. در این مرحله از قسمت خاک برداری شده زیر ساختمانها شمع بندی می شود . البته لازم به ذکر است که گود برداری با فاصلاه یک متر ویا هفتاد سانتی متر از دو ساختمان صورت می گیرد.سپس بوسیله کارگر و نه با لودر جای چند شمع از جداره گود برداشته می شود تا شمعها دقیقا در مرز ساختمانها کاشته شوند بدین صورت (شکل ۲)
وبدین صورت نصف بعدی هم گود برداری می شود .البته بایستی توجه داشت که پای شمع هاییکه در زیر ساختمان قرار می گیرند چه شمع های مایل و چه شمع های عمودی نبایستی شناژها قرار گیرند در مورد شمع های عمودی باید در ارتفاع تا یک متر بالاتر از سطح گود قرار گیرند تا در داخل بتن فونداسیون قرار نگیرند و برای فونداسیون مشکلی پیش نیاید . و بدین صورت کار خاکبرداری هم پایان می گیرد .
فونداسیون
مرحله بعدی کرسی چینی فونداسیون (ویا پیاده کدن واجرای شناژها ) می باشد . در این قسمت طرح شناژها با گچ ریخته شده وبا آجر و ملات و ماسه و سیمان عیار خیلی پایین چیده می شود اکنون نوبت به کندن و برداشتن خاک مانده (فاصله تا مجاورت پی ساختمانها جانبی )میرسد که با توجه به مقاومت خاک منطقه و مقاومت آن از زیر خاک برداشته می شود تا پی های جانبی ساختمان هم ساخته شود . پس از اجرای شناژها نوبت به کشیدن ملات مگر در کف فونداسیون می رسد .ملات مگر ملات ماسه وسیمان با عیار پایین است که صرفا جهت بدست آوردن یک سطح صاف در زیز فونداسیون می باشد و هم چنین قطع ارتباط بین بتن فونداسیون ریخته شده و خاک می باشد .زیرا در صورت ارتبا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
روش ساخت کاغذ
با این همه، از کاغذ برای بستهبندی، آرایش درونی ساختمان، صافیهای صنعتی و پژوهشی و کارهای دیگر نیز بهره میگیرند. چینیها نخستین مردمانی بودند که بیش از 2 هزار سال پیش کاغذهایی مانند کاغذهای امروزی ساختند. ایرانیان مسلمان شیوهی ساختن کاغذ را از چینیها آموختند و آن را بهبود بخشیدند. شهر سمرقند برای سالها بزرگترین مرکز ساختن و خرید و فروش کاغذ بود. سپس، در شهرهای دیگر، از جمله بغداد، دمشق، قاهره، مغرب، جزیرهی سیسیل و شهرهای مسلمان نشین اسپانیا، کارخانههای کاغذسازی به راه افتاد .
نوشتن پیش از کاغذ
پیش از ساختن کاغذ، مردمان باستان برای ماندگار کردن نظرهای خود از کندهکاری روی سنگ و چوب و لوحهای گلی بهره میگرفتند. سومریها از هزارهی چهارم پیش از میلاد بر لوحهای گلی مینوشتند. بابلیها این روش را از سومریها آموخته و کتابخانهی بزرگی از لوحهای گلی درست کرده بودند. آنها گل را به صورت ورقهای کلفت در میآوردند و پیش از آن که خشک شود، دانستههای خود را به خط میخی روی آن کندهکاری میکردند. سپس، آن را در آفتاب خشک میکردند یا در کورههای سفالپزی، میپختند. از این لوحهای گلی پخته، شمار زیادی از ویرانههای شهرهای باستانی میانرودان، بهویژه بابل، به دست آمده است. نوشتن روی ورقههای مسی، برونزی و گاهی طلا نیز انجام میشد که لوحهای زرین دورهی هخامنشیها از نمونههای آنهاست.
دستکم از هزارهی دوم پیش از میلاد، آدمیان آموختند که میتوانند از پوست جانوران کاغذ چرمی(پارشمن) بسازند. ایرانیان روی پوست گاو، گاومیش و گوسفند و رومیها بر پوست خر وحشی مینوشتند. پوستها پس از دباغی و صیقلکاری به اندازهی نازک و نرم از کار در میآمدند که در زیبایی و نیکویی شاهکار به شمار میآمدند. پارشمن ایرانی ویژگیهای بهتری داشت. برای نمونه، ایرانیان برای از بین بردن بوی ناخوشایند چرم، در روند ساختن پارشمن، به آن گلاب میافزودند. اوستا را نخستینبار روی 12 هزار پوست گاو نوشته بودند. عربها نیز روی پوست مینوشتند، اما چون گران بود، تنها برای نوشتن چیزهای بسیار مهم، مانند قرآن و قراردادها و پیماننامهها از آن بهره میگرفتند. آنها نوشتههای خود را بیشتر بر استخوان شانهی شتر یا سنگهای نازک سفید یا شاخههای پوست کندهی درخت خرما مینوشتند.
مصریان باستان از نزدیک 2 هزار سال پیش از میلاد ، از گیاه پاپیروس، که گونهای از نی است، کاغذی میساختند که به همان نام پاپیروس شناخته شد و امروزه به صورت واژهی Paper در زبان انگلیسی ماندگار شده است. مصریها ساقههای پاپیروس را به صورت نوارهای باریکی میبریدند و آنها را به گونهای کنار هم میگذاشتند که مانند رشتههای پارچه در هم فرو میرفتند. سپس، پاپیروس را در آفتاب خشک میکردند. بهزودی، پاپیروس در تمدنهای دیگر، از جمله یونان، روم و ایران، نیز به کار گرفته شد، اما چون آن گیاه در همهجا نمیرویید، کاغذ پاپیروس به فراوانی در دست نبود. البته، به نظر میرسد پاپیروس به دلیل دیگری در ایران چندان به کار نمیرفت، چرا که ابنعبدوس جهشیاری از بیان ابوجعفر منصور، خلیفهی عباسی، نوشته است که:" ایرانیان حق داشتند که جز بر پوست کلفت و نازک بر چیز دیگری نمینوشتند و میگفتند که ما جز بر آنچه در سرزمین ما فراهم میشود بر چیز دیگری نمینویسیم."