لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
موضوع تحقیق:
روانشناسی دست خط وامضاء
فهرست مطالب
عنوان:
روانشناسی چیست؟
روانشناسی وزیر مجموعه های آن
روانشناسی خط وامضاء
امضاء ردپای کلاسیک
امضاء شناسی
روانشناسی خط ها
منابع
روانشناسی چیست؟
روان شناسی عبارت است از مطالعه و شناخت علمی چگونگی و چرایی ابعاد مختلف رفتار موجود زنده، به ویژه انسان. در این تعریف بیشترین توجه به رفتار و جنبه های مختلف آن است. به دیگر سخن، به یک معنا می توان روان شناسی را رفتار شناسی نامید، چرا که موضوع اصلی روان شناسی به عنوان یک علم رفتاری ، مطالعه فعالیت ها و واکنش های حیوان وانسان در شرایط و موقیعت های مختلف است.و اما منظور از " رفتار" آن دسته از حالت ها، عادت ها، فعالیت ها، کنش ها و واکنش های نسبتاً پایداری است که از انسان سر می زند و همواره قابل مشاهده، اندازه گیری ، ارزیابی و پیش بینی است.
رفتارهای انسانی را می توان به انواع مختلف تقسیم کرد، از جمله:
رفتار شخصی: رفتاری است که کاملاً جنبه شخصی دارد، مثلاً فردی همواره لباس قهوه ای رنگ می پوشد و یا عادت دارد روزی سه مرتبه مسواک بزند.
رفتار شغلی: یعنی رفتار خاص یا عادتی که انسان در کار و حرفه از خود نشان می دهد، مثلاً همیشه بعد از نماز صبح کارش را شروع می کند ویا همواره با دو انگشت تایپ می نماید.
رفتار تحصیلی: عبارت است از رفتار کودک یا بزرگسال در ارتباط با امور تحصیلی، فی المثل دانش آموزی همیشه قبل از تدریس معلم درس مورد نظر را مطالعه می کند و یا این که برای یادگیری بهتر خلاصه نویسی کرده، با صدای بلند درس می خواند.
رفتار اجتماعی: رفتار فرد در تعاملات بین فردی و معاشرت های اجتماعی است، به عنوان نمونه خوش قول بودن و تقدم درسلام داشتن.
در ارزیابی رفتار باید توجه کرد که رفتار چه کسی، در چه شرایط و موقعیتی و با چه فراوانی و شدتی مورد بررسی قرار می گیرد؛ چرا که زمانی می توانیم برداشت وتفسیر جامعی از رفتار یک فرد داشته باشیم که شرایط زمانی و مکانی، موقعیت بروز رفتار و ویژگی های زیستی ، ذهنی و روانی وی را مورد توجه کافی قرار دهیم.
شاخه های مختلف روان شناسی
از زمانی که روان شناسی به عنوان یک علم مستقل مطرح شده است، روان شناسان در زمینه موضوعات خاص، پژوهش های فراوانی به عمل آورده اند، به گونه ای که امروزه شاهد شعب و شاخه های مختلف روان شناسی هستیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
موضوع تحقیق:
روانشناسی نظریه های شخصیت
مقدمه:چنانچه در مورد ونت و روان شناسی آزمایشی او صادق بود، تسلط انحصاری فروید بر روانکاوی نیز دیری نپایید. هنوز بیست سالی از بنیانگذاری این جنبش نگذشته بود که توسط روانکاوانی که در یک یا چند موضوع بنیادی با فروید مخالف بودند به گروههای رقیب تجزیه شد. آنان در زمان حیات فروید رویکردهای خود را پروراندند به این ترتیب که، هرچند جهت گیری روانکاوی فروید را کاملاً رد نکردند، اما کوشیدند آنچه را که به نظرشان نقص یا نارسایی جدی صورت بندی نظریه فروید محسوب می شد، اصلاح کنند. در واقع نو روانکاوان درصدد بر اندازی یا تغییر نظام او نبودند بلکه می خواستند آن را اصلاح کنند و در این راستا به انتقادهایی از فروید پرداختند.ما ابتدا انتقادهای چهار نفر از برجسته ترین نوروانکاوان یعنی، کارل یونگ، آلفرد آدلر، کارن هورنای و اریک فرام را خواهیم گفت و سپس به انتقادهای نسل های بعدی یعنی روانکاوانی که نظریاتشان بر پایه نظریه فروید شکل گرفته بود، یعنی گوردون آلپورت، هنری موری و چند تن دیگر می پردازیم.لازم به ذکر است که تا کنون کتابی مستقل پیرامون موضوع این پژوهش ( نقد فروید از دیدگاه نو روانکاوان) تألیف نشده و موضوع بسیار تازه و نو می باشد و باید از لابه لای سخنان پیروان فروید به این نقد ها پی برد. لذا با توجه به مجال اندک و بضاعت ناچیز در تهیه این یادداشت ها، آن را به دیده اغماض بنگرید و کمبودها و نقایص آن را بر نگارندگان، ببخشایید.در این تحقیق، ما صرفا به دنبال نقد فروید از دیدگاه پیروان مکتب فروید (روانکاوان) بوده ایم و به سایر نقد ها بر فروید یا نقد نظریات خود نو فرویدیان (نو روانکاوان) نپرداخته ایم.
مکتب روان تحلیل گری (روانکاوی)
زیگموند فروید (1856-1939)
تحلیل روانی به عنوان یک مکتب در وهله نخست بر افکار فروید در مراحل بعدی بر نظریات پیروان او متمرکز است. فروید در ابتدا علاقه اش متوجه تمدن، فرهنگ انسانی، ارتباطات انسانی و حتی تاریخ نظامی گری بود. نظریه داروین علاقه او را برای شناخت علمی حیات، که شک و تردید هایی در او انگیخته بود تشدید کرد. لذا به طب نه به عنوان کار پزشکی، بلکه به عنوان تحقیقات علمی روی آورد. پس از اتمام دوره پزشکی به پژوهش در زمینه زیست شناسی پرداخت به طوری که متجاوز از چهارصد «مارماهی نر» را تشریح کرد. نتایج این تحقیق موجب انگیزشی شد تا به تحقیق در ارتباط با جنسیت ادامه دهد، لذا دامنه مطالعات خود را به سمت فیزیولوژی سوق داد و به تحقیق در مورد نخاع شوکی ماهی ادامه داد. همزامان با یکی از دانشمندان دیگر به کشف خواص بی حسی کوکائین نایل آمد که این کشف به نام او ثبت نشد.دوستی فروید با بروئر تأثیر بسزایی بر او گذاشت. بروئر با هیپنوتیزم و خواب مصنوعی توانست علائم مرضی را کاهش دهد. مشهورترین مورد در درمان، دختری به نام «آنا او» بود که فروید و بروئر بیشترین درمانها را بر روی او انجام میدادند. پس از آن و بخصوص با همکاری با «شارکو» رفته رفته نقش مسائل و مشکلات جنسی در اختلالات بیماران فروید پر رنگ تر شد.عوامل مهم دیگری که در شکل گیری مکتب روان تحلیلی فروید مؤثر بوده است جوّ روشنفکرانه قرون هیجدهم و نوزدهم و نظریه لذت گرایی (Hedonism) است. در اواخر قرن نوزدهم برخی از پژوهشگران به تحقیق درباره جنسیت پرداختند و کوشش آنها بر این بود که «تابو» هایی را که بازداری را در انسان آن عصر به وجود می آورد، از میان بردارند. نخستین نظام روانکاوانه «روانشناسی نهاد» بر مفاهیم اساسی سه گانه زیر استوار بوده است:
«ناخودآگاه پویا»: اشاره به ابعادی از ناخودآگاه که به واسطه اضطراب واپس زده شده است.«لیبیدو»: منبع انرژی روانی.
«انتقال»: مفهوم ارتباط هیجانی بین بیمار و درمانگر.
«مقاومت»: هر عاملی که سدّ راه درمان شود.
فروید در روش درمانی خود از تکنیک تداعی آزاد استفاده می کرد و معتقد بود که رؤیاهای بیماران می توانند به عنوان منابع ارزشمند و معنی داری برای موضوعات هیجانی باشند. بنا بر این به تحلیل رویا را بخشی از روش درمانی خود قرار داد.او بر «ناخودآگاه» به عنوان بخشی از وجود انسان که تفکرات و احساسات در آن به طور مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار انسان تأثیر می گذارد، تأکید فراوان داشت.فروید ساختار شخصیت انسان را متشکل از سه نظام عمده دانست؛ «نهاد»، «من» و «فرامن». که این سه، با یکدیگر اثرات متقابلی دارند. او معتقد بود که رفتار انسان تقریبا به طور پایا حاصل تعامل این نظامهای سه گانه است.نهاد، منبع انرژی روانی است و نیروی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
موضوع تحقیق:
روانشناسی نظریه های شخصیت
مقدمه:چنانچه در مورد ونت و روان شناسی آزمایشی او صادق بود، تسلط انحصاری فروید بر روانکاوی نیز دیری نپایید. هنوز بیست سالی از بنیانگذاری این جنبش نگذشته بود که توسط روانکاوانی که در یک یا چند موضوع بنیادی با فروید مخالف بودند به گروههای رقیب تجزیه شد. آنان در زمان حیات فروید رویکردهای خود را پروراندند به این ترتیب که، هرچند جهت گیری روانکاوی فروید را کاملاً رد نکردند، اما کوشیدند آنچه را که به نظرشان نقص یا نارسایی جدی صورت بندی نظریه فروید محسوب می شد، اصلاح کنند. در واقع نو روانکاوان درصدد بر اندازی یا تغییر نظام او نبودند بلکه می خواستند آن را اصلاح کنند و در این راستا به انتقادهایی از فروید پرداختند.ما ابتدا انتقادهای چهار نفر از برجسته ترین نوروانکاوان یعنی، کارل یونگ، آلفرد آدلر، کارن هورنای و اریک فرام را خواهیم گفت و سپس به انتقادهای نسل های بعدی یعنی روانکاوانی که نظریاتشان بر پایه نظریه فروید شکل گرفته بود، یعنی گوردون آلپورت، هنری موری و چند تن دیگر می پردازیم.لازم به ذکر است که تا کنون کتابی مستقل پیرامون موضوع این پژوهش ( نقد فروید از دیدگاه نو روانکاوان) تألیف نشده و موضوع بسیار تازه و نو می باشد و باید از لابه لای سخنان پیروان فروید به این نقد ها پی برد. لذا با توجه به مجال اندک و بضاعت ناچیز در تهیه این یادداشت ها، آن را به دیده اغماض بنگرید و کمبودها و نقایص آن را بر نگارندگان، ببخشایید.در این تحقیق، ما صرفا به دنبال نقد فروید از دیدگاه پیروان مکتب فروید (روانکاوان) بوده ایم و به سایر نقد ها بر فروید یا نقد نظریات خود نو فرویدیان (نو روانکاوان) نپرداخته ایم.
مکتب روان تحلیل گری (روانکاوی)
زیگموند فروید (1856-1939)
تحلیل روانی به عنوان یک مکتب در وهله نخست بر افکار فروید در مراحل بعدی بر نظریات پیروان او متمرکز است. فروید در ابتدا علاقه اش متوجه تمدن، فرهنگ انسانی، ارتباطات انسانی و حتی تاریخ نظامی گری بود. نظریه داروین علاقه او را برای شناخت علمی حیات، که شک و تردید هایی در او انگیخته بود تشدید کرد. لذا به طب نه به عنوان کار پزشکی، بلکه به عنوان تحقیقات علمی روی آورد. پس از اتمام دوره پزشکی به پژوهش در زمینه زیست شناسی پرداخت به طوری که متجاوز از چهارصد «مارماهی نر» را تشریح کرد. نتایج این تحقیق موجب انگیزشی شد تا به تحقیق در ارتباط با جنسیت ادامه دهد، لذا دامنه مطالعات خود را به سمت فیزیولوژی سوق داد و به تحقیق در مورد نخاع شوکی ماهی ادامه داد. همزامان با یکی از دانشمندان دیگر به کشف خواص بی حسی کوکائین نایل آمد که این کشف به نام او ثبت نشد.دوستی فروید با بروئر تأثیر بسزایی بر او گذاشت. بروئر با هیپنوتیزم و خواب مصنوعی توانست علائم مرضی را کاهش دهد. مشهورترین مورد در درمان، دختری به نام «آنا او» بود که فروید و بروئر بیشترین درمانها را بر روی او انجام میدادند. پس از آن و بخصوص با همکاری با «شارکو» رفته رفته نقش مسائل و مشکلات جنسی در اختلالات بیماران فروید پر رنگ تر شد.عوامل مهم دیگری که در شکل گیری مکتب روان تحلیلی فروید مؤثر بوده است جوّ روشنفکرانه قرون هیجدهم و نوزدهم و نظریه لذت گرایی (Hedonism) است. در اواخر قرن نوزدهم برخی از پژوهشگران به تحقیق درباره جنسیت پرداختند و کوشش آنها بر این بود که «تابو» هایی را که بازداری را در انسان آن عصر به وجود می آورد، از میان بردارند. نخستین نظام روانکاوانه «روانشناسی نهاد» بر مفاهیم اساسی سه گانه زیر استوار بوده است:
«ناخودآگاه پویا»: اشاره به ابعادی از ناخودآگاه که به واسطه اضطراب واپس زده شده است.«لیبیدو»: منبع انرژی روانی.
«انتقال»: مفهوم ارتباط هیجانی بین بیمار و درمانگر.
«مقاومت»: هر عاملی که سدّ راه درمان شود.
فروید در روش درمانی خود از تکنیک تداعی آزاد استفاده می کرد و معتقد بود که رؤیاهای بیماران می توانند به عنوان منابع ارزشمند و معنی داری برای موضوعات هیجانی باشند. بنا بر این به تحلیل رویا را بخشی از روش درمانی خود قرار داد.او بر «ناخودآگاه» به عنوان بخشی از وجود انسان که تفکرات و احساسات در آن به طور مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار انسان تأثیر می گذارد، تأکید فراوان داشت.فروید ساختار شخصیت انسان را متشکل از سه نظام عمده دانست؛ «نهاد»، «من» و «فرامن». که این سه، با یکدیگر اثرات متقابلی دارند. او معتقد بود که رفتار انسان تقریبا به طور پایا حاصل تعامل این نظامهای سه گانه است.نهاد، منبع انرژی روانی است و نیروی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
موضوع تحقیق:
روان تحلیل گری فروید
روان تحلیل گری فروید
زیگموند فروید روان تحلیلگر اتریشی است که خود را پدر درمان های گفتاری میداند ابداع کننده روان تحلیلگری میبا شد. حرکتهای اولیه او در زمینه نورولوژی تاثیر روان روان تحلیلگری با اخراج روان تحلیلگران از المیان نازیهاو مخاجرت انان به امریکا و انگلستان در سال 1939میلادی اغاز شد.فروید به جبر روانی اعتقاد داشت و خود را دانشمندی پیرو حقیقت معرفی میکند و نظریه های مختلفی در مورد رشد و تکامل و بیماری های روانی دارد.فروید عقیده دارد که انسان دارای پیچیدگی های مختلف فطری است که در مراحل تحول نوزادی اتها را ازموده است.اگاهی از جنسیت و ماهیت نقش محوری درتئوری فرود دارد.شیوه روان تحلیل گری کمتر حالت محاوره ای دارد و بیشتر بصورتی است که به مراجع اجازه بروز افکار و تصورات وخاطرات را می دهد. تحلیل گر سعی نمیکند بر روی بیمار تاثیر گذارد بلکه با توجه به شنیده ها و گفته های مراجع به تفاسیر پراکنده اما منسجم .بجا وممناسب بپردازد.
در روان تحلیلگری پدیده انتقال نقش بسیار مهمی را بر عهده دارد. منظور از انتقال در روان تحلیلگری این است که مراجع به طور نا خود اگاه و نا هشیار خواسته های هیجانی و عاطفی خود را به تحلیلگر منتقل میکند و روان تحلیلگر سعی در تقویت کردن این پدیده دارد تا بتواند به مراجع در دستیابی به بینش کمک کند .یک باور عام در مورد روان تحلیلگری این است که میگمیند که هر چیزی عمیقتر و پیچیده تر ازانی است که ما در نظر می گیریم . روان تحلیلگران می گویند که در گفته های ظاهری مردم هزاران نکته نهفته وجود دارد که با تامل می توان یافت.
روان تحلیلگری به بحث در مورد تعارضات و مشکلات روانی حاصل از اختلالهای فیزیکی از جمله بیماری روان تنی می پردازد و تا حدودی پاسخگوی این موارد است.تابعین دیدگاه فروید به روان شناسان عمق یا درمانگران بینشی نامیده میشوند . منظور از عمق حوزههای از احساسات و تفکرات و انگیزه های شخصی فرد است که حالت نهفته و پنهان دارد.
از نظر فروید روان تحلیلگری یعنی تجزیه و تحلیل روانی. و منظور از روان تحلیلگری شناخت سطحی روح و روان نیست بلکه هدف شناخت انگیزه
های درونی و عمقی رفتار و اختلالهای روانی است. روان تحلیلگر پس از تجزیه و تحلیل مشکلات مراجع در جهت درمان وغلبه به مراجع کمک می کند.
روان تحلیلگری اعتقاد دارد که پس از یک دوره درمان موفق ساختار شخصیت فرد متفاوت میشود و خود قادر به حل مسائل خود میشود و با محیط درونی و بیرونی خود سازش پیدا میکند.
هدف از مشاوره به شیوه روان تحلیلگری
1/آوردن مسایل و مشکلات فرد از سطح نا هشیار به سطح هشیار
2/قوی کردن من یا اگو (ego) بطوری که رفتار های فرد بیش از اینکه بر نیا زهای غریزی مبتنی باشد بر اساس واقعیت صورت گیرد.
رابطه اجزای شخصیت
ارتباط و ثبات اجزای شخصیت مستلزم هماهنگی سه سطح نهاد ومن و فرا من است.
نهاد یا اید
در اول باید گفت که نهاد از زمان تولد در شخص به طور نا خود اگاه وجود دارد . نهاد یک حالت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
موضوع تحقیق:
روان درمانی
گروهی
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
گروه درمانی
2
تاریخچه گروه درمانی
3
ویژیگی افرادی که تحت گروه درمانی قرار میگیرن
3
مراحل طبیعی در فرآیند گروه درمانی
4
روان درمانی گروهی
7
اطلاعاتی در مورد خدمات گروه درمانی
9
روان درمانی
14
بررسی نمونهای از روان درمانی
15
منابع
29
گروه درمانی
انسانها در گروههای اجتماعی متنوعی زندگی میکنند و فعال هستند. در این شرایط عجیب نیست که بسیاری از مسائل احساسی و عاطفی آنها از روابط مخدوش شده این گروهها ناشی میشود. با پی بردن به اهمیت روز افزون روابط اجتماعی و میان فردی در سالهای اخیر بجای توجه به عوامل درون شخصی توجه به عوامل حاکم میان افراد گروههای اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. و بر این اساس در محیط بیمارستانهای روانی ، کلینیکها ، دفاتر مشاوره و روان درمانی و ... به شکل بندیهای گروهی توجه خاص مبذول میشود. امروزه انواع شیوههای گروه درمانی از جمله متداولترین شیوههای روان درمانی هستند. در مقابل گروه درمانی ، روان درمانی انفرادی قرار دارد.
تاریخچه گروه درمانی
استفاده منظم از گروهها در روان درمانی پدیده نسبتا تازهای است. هر چند التیام یابی گروهی سابقهای به قدمت تاریخ دارد که نمونههای بارز آن را در تعالیم مذهبی میتوان مشاهده کرد. ژوزف پرات (1974) پزشک اهل بوستون را اغلب پدر گروه درمانی میدانند، در آغاز قرن بیستم ژوزف پرات مسأله گردهم آوری بیمارن معلول و آموزش جنبههای پزشکی بیماری آنها بطور دسته جمعی را مطرح ساخت. او صرف نظر از کار تعلیم ، فضایی گروهی بوجود آورد تا بیماران در سایه آن در مقام کمک متقابل به یکدیگر برآیند. چندین سال بعد ، تعدادی از روانپزشکان آمریکایی نقطه نظرهای پرات را در زمینه درمان روانی بکار بردند.از جمله لازل و مارش که از یک شیوه آموزشی به صورت گروهی برای درمان ناخوشیهای دماغی استفاده میکردند. این شیوه به زودی منسوخ گردید و جای آنرا روان تحلیلی گران پر کردند. فروید شخصا به کار گروه درمانی نپرداخت، اما مقالاتی که در زمینه روان شناسی گروهی و تحلیل خود منتشر کرد، حاکی از اطلاع او از اهمیت پدیده گروهی بود. آدلر شخصا از برنامههای گروه درمانی در مراکز هدایت کودکان و نیز معتادان به الکل استفاده نمود. جنگ جهانی دوم به گروه درمانی وسعت تازهای بخشید. گروه درمانی برای تودههای عظیم بیماران روانی که به ارتش بریتانیا فرا خوانده شده بودند، نقش مهم درمانی ایفا نمود. بیمارستان نظامی نورت فیلد بخصوص مرکز مهمی برای ابداع شیوههای مختلف گروه درمانی بود. از جمله سایر بانیان گروه درمانی در آمریکا میتوان به گروهی از روانشناسان اجتماعی به سرپرستی کورت لوین اشاره نمود. چه مشکلاتی با استفاده از گروه درمانی میتوانند درمان شوند؟مشکلات و مسائلی که با استفاده از گروه درمانی قابل هستند گسترش وسیعی دارند، از جمله مشکلات مرتبط به خود انگاره ، نداشتن احساس هویت ، عزت نفس و هدف و مقصود. مشکلات نشانهای شامل اضطراب ، افسردگی روان تنی ، عملکرد ضعیف شغلی ، برخورد غیر مؤثر با فشارهای روانی ، مشکلات عاطفی ، ناتوانی در ابراز اهمیت ، ناتوانی در کنترل احساسات ، پرخاشگری ، روابط اجتماعی نامناسب ، ناراحتی در مجمع ، ناتوانی در اعتماد به دیگران ، وابستگی شدید به دیگران ، ابراز وجود بیش از حد ، ناتوانی در برقراری ارتباط با جنس مخالف ، اعتیاد ، مشکلات زنانشویی مثل اختلافات و مشاجرات همسران و ... .
ویژیگی افرادی که تحت گروه درمانی قرار میگیرند.
بسیار باید از انگیزه لازم برخوردار باشد، میل به تغییر داشته باشد و در راستای رسیدن به این هدف بکوشد. ورود به برنامه گروه درمانی باید داوطلبانه باشد و بیمار به صرف توصیه دوستان و اقوام و مسئولین روان درمانی به این کار وادار نشود. بیمار باید به گروه درمانی معتقد باشد و آنرا یک شیوه درمانی درست و مناسب بداند. معتقد باشد که گروه نیازهای او را برآورده میسازد و مفید واقع میشود.
نظر به اینکه گروه درمانی اصولا فرآیند کلامی است، بیمار باید از مهارتهای کلامی و مفهومی کافی برخوردار باشد. در گروه درمانی برای بیماران شدیدا افسرده ، بیمارن مبتلا به اسکیزوفرنی حاد ، اختلال شخصیتهای پارانوئید ، اختلال شخصیت اسکیزوئید شدید ، اختلال شخصیت جامعه ستیز ، افراد مبتلا به بیمار انگاری و اختلال شخصیت خود شیفته در صورتی که گروه درمانی بلند مدت باشد، نمیتوانند مفید باشند.
مراحل طبیعی در فرآیند گروه درمانی
در آغاز تشکیل گروه ، گروه هنوز کاملا روشن نشده است. به درمانگر وابسته است چرا که درمانگر را بوجود آورده و ادامه فعالیت گروه به نظر اعضاء گروه به درمانگر ارتباط دارد. اعضاء گروه در انتظار راهنمایی و دستور العمل درمانگر هستند. در نظر آنها درمانگر شخصی با معلومات و متخصص است و اعضاء خود را وابسته به درمانگر احساس میکنند و نیز تلاش میکنند رفتارهای مناسب داشته باشند تا بتوانند در گروه ماندگار شوند، هر چند آگاهی کامل از اهداف گروه ندارند. در مرحله دوم وابستگی تغییر شکل میدهد و گروه یاد میگیرد که وابسته به درمانگر نباشد و مسئولیت پذیر باشد.
در مرحله سوم صمیمت بیشتری بین گروه ایجاد میشود. احساسات خود را بیان میکنند و واکنشهای