لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ولادت رسول خدا(ص)و شرح زندگانى آن حضرت تا ازدواج با خدیجه
قبل از آنکه مبادرت به شرح داستان ولادت رسول خدا(ص)بنماییم،مناسب است به پارهاى از بشارتهاى انبیا و پیشگوییهاى منجمان و کاهنان و غیر ایشان درباره تولد و ظهور آن حضرت اشاره شود زیرا در فصلهاى آینده مورد نیاز واقع خواهد شد.
و ما وقتى روى دلیلهاى عقلى و نقلى دانستیم که پیغمبر اسلام خاتم پیغمبران و دین اسلام کاملترین ادیان الهى استـچنانکه در جاى خود ثابت شده و ما بدان معتقدیمـمىدانیم که به طور قطع در ضمن تعلیمات پیغمبران گذشته سخنانى در مورد آخرین پیامبر بوده است و نوید و بشارتهایى از آنها درباره ظهور رسول خدا(ص)رسیده است اگر چه شاید بسیارى از آنها به دست مغرضان و تحریف کنندگان تعلیمات انبیا و کتابهاى آسمانى از بین رفته و یا تحریف شده باشد.
اما از آنجا که بشارت و نوید معمولا در لفافه و به صورت رمز و اشاره القا مىشود،باز هم سخنان زیادى از پیمبران گذشته در این باره به ما رسیده و از نابودى و تحریف مغرضین جان سالم به در برده است.
و به گفته یکى از دانشمندان:
«مصلحت خداوندى ایجاب مىکرد که این بشارات مانند زیبایىهاى طبیعت که محفوظ مىماند یا مانند صندوقچه جواهر فروشان که به دقت حفظ مىشود در لفافهاى از اشارات محفوظ بماند تا مورد استفاده نسلهاى بعد که بیشتر با عقل و دانشسر و کار دارند قرار گیرد» (1) .
بشارتهاى انبیاى الهى درباره آمدن رسول خدا
از جمله این بشارتها آیه 14 و 15 از کتاب یهودا است که مىگوید:
«لکن خنوخ«ادریس»که هفتم از آدم بود درباره همین اشخاص خبر داده گفت اینک خداوند با ده هزار از مقدسین خود آمد تا بر همه داورى نماید و جمیع بى دینان را ملزم سازد و بر همه کارهاى بى دینى که ایشان کردند و بر تمامى سخنان زشت که گناهکاران بى دین به خلاف او گفتند...»
که ده هزار مقدس فقط با رسول خدا(ص)تطبیق مىکند که در داستان فتح مکه با او بودند.بخصوص با توجه به این مطلب که این آیه از کتاب یهودا مدتها پس از حضرت عیسى(ع)نوشته شده. (2)
و از آن جمله در سفر تثنیه،باب 33،آیه 2 چنین آمده:
«و گفت خدا از کوه سینا آمد و برخاست از سعیر به سوى آنها و درخشید از کوه پاران و آمد با ده هزار مقدس از راستش با یک قانون آتشین...»
که طبق تحقیق جغرافى دانان منظور از«پاران»ـیا فارانـمکه است،و ده هزار مقدس نیز چنانکه قبلا گفته شد فقط قابل تطبیق با همراهان و یاران رسول خدا(ص)است.
و در فصل چهاردهم انجیل یوحنا:16،17،25،26 چنین است:
«اگر مرا دوست دارید احکام مرا نگاه دارید،و من از پدر خواهم خواست و او دیگرى را که فارقلیط است به شما خواهد داد که همیشه با شما خواهد بود،خلاصه حقیقتى که جهان آن را نتواند پذیرفت زیرا که آن را نمىبیند و نمىشناسد،اما شماآن را مىشناسید زیرا که با شما مىماند و در شما خواهد بودـاینها را به شما گفتم مادام که با شما بودم اما فارقلیط روح مقدس که او را پدر به اسم من مىفرستد او همه چیز را به شما تعلیم دهد و هر آنچه گفتم به یاد آورد».
که بر طبق تحقیق کلمه«فارقلیط»که ترجمه عربى«پریکلیتوس»است به معناى«احمد»است و مترجمین اناجیل از روى عمد یا اشتباه آن را به«تسلى دهنده»ترجمه کردهاند.
و در فصل پانزدهم:26 چنین است:
«لیکن وقتى فارقلیط که من او را از جانب پدر مىفرستم و او روح راستى است که از جانب پدر عمل مىکند و نسبت به من گواهى خواهد داد».
و در فصل شانزدهم:7،12،13،14 چنین است:
«و من به شما راست مىگویم که رفتن من براى شما مفید است،زیرا اگر نروم فارقلیط نزد شما نخواهد آمد،اما اگر بروم او را نزد شما مىفرستم اکنون بسى چیزها دارم که به شما بگویم لیکن طاقت تحمل ندارید،اما چون آن خلاصه حقیقت بیاید او شما را به هر حقیقتى هدایت خواهد کرد،زیرا او از پیش خود تکلم نمىکند بلکه آنچه مىشنود خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد...»
و سخنان دیگرى که از پیغمبران گذشته به ما رسیده و در کتابها ضبط است و چون نقل تمامى آنها از وضع نگارش تاریخ خارج است از این رو تحقیق بیشتر را در این باره به عهده خواننده محترم مىگذاریم و به همین مقدار در اینجا اکتفا نموده و قسمتهایى از سخنان دانشمندان و کاهنان و پیشگوییهاى آنان که قبل از تولد رسول خدا(ص)کردهاند نقل کرده به دنبال گفتار قبل خود باز مىگردیم.
پیشگویىها و سخنان کاهنان
ابن هشام مورخ مشهور در تاریخ خود مىنویسد (3) :ربیعة بن نصر که یکى ازپادشاهان یمن بود خواب وحشتناکى دید و براى دانستن تعبیر آن تمامى کاهنان و منجمان را به دربار خویش احضار کرد و تعبیر خواب خود را از آنها خواستار شد .
آنها گفتند:خواب خود را بیان کن تا ما تعبیر کنیم؟
ربیعه در جواب گفت:من اگر خواب خود را بگویم و شما تعبیر کنید به تعبیر شما اطمینان ندارم ولى اگر یکى از شما تعبیر آن خواب را پیش از نقل آن بگوید تعبیر او صحیح است.
یکى از آنها گفت:چنین شخصى را که پادشاه مىخواهد فقط دو نفر هستند یکى سطیح و دیگرى شق که این دو کاهن مىتوانند خواب را نقل کرده و تعبیر کنند.
ربیعه به دنبال آن دو فرستاد و آنها را احضار کرد،سطیح قبل از شق به دربار ربیعه آمد و چون پادشاه جریان خواب خود را بدو گفت،سطیح گفت:آرى در خواب گلوله آتشى را دیدى که از تاریکى بیرون آمد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ولادت رسول خدا(ص)و شرح زندگانى آن حضرت تا ازدواج با خدیجه
قبل از آنکه مبادرت به شرح داستان ولادت رسول خدا(ص)بنماییم،مناسب است به پارهاى از بشارتهاى انبیا و پیشگوییهاى منجمان و کاهنان و غیر ایشان درباره تولد و ظهور آن حضرت اشاره شود زیرا در فصلهاى آینده مورد نیاز واقع خواهد شد.
و ما وقتى روى دلیلهاى عقلى و نقلى دانستیم که پیغمبر اسلام خاتم پیغمبران و دین اسلام کاملترین ادیان الهى استـچنانکه در جاى خود ثابت شده و ما بدان معتقدیمـمىدانیم که به طور قطع در ضمن تعلیمات پیغمبران گذشته سخنانى در مورد آخرین پیامبر بوده است و نوید و بشارتهایى از آنها درباره ظهور رسول خدا(ص)رسیده است اگر چه شاید بسیارى از آنها به دست مغرضان و تحریف کنندگان تعلیمات انبیا و کتابهاى آسمانى از بین رفته و یا تحریف شده باشد.
اما از آنجا که بشارت و نوید معمولا در لفافه و به صورت رمز و اشاره القا مىشود،باز هم سخنان زیادى از پیمبران گذشته در این باره به ما رسیده و از نابودى و تحریف مغرضین جان سالم به در برده است.
و به گفته یکى از دانشمندان:
«مصلحت خداوندى ایجاب مىکرد که این بشارات مانند زیبایىهاى طبیعت که محفوظ مىماند یا مانند صندوقچه جواهر فروشان که به دقت حفظ مىشود در لفافهاى از اشارات محفوظ بماند تا مورد استفاده نسلهاى بعد که بیشتر با عقل و دانشسر و کار دارند قرار گیرد» (1) .
بشارتهاى انبیاى الهى درباره آمدن رسول خدا
از جمله این بشارتها آیه 14 و 15 از کتاب یهودا است که مىگوید:
«لکن خنوخ«ادریس»که هفتم از آدم بود درباره همین اشخاص خبر داده گفت اینک خداوند با ده هزار از مقدسین خود آمد تا بر همه داورى نماید و جمیع بى دینان را ملزم سازد و بر همه کارهاى بى دینى که ایشان کردند و بر تمامى سخنان زشت که گناهکاران بى دین به خلاف او گفتند...»
که ده هزار مقدس فقط با رسول خدا(ص)تطبیق مىکند که در داستان فتح مکه با او بودند.بخصوص با توجه به این مطلب که این آیه از کتاب یهودا مدتها پس از حضرت عیسى(ع)نوشته شده. (2)
و از آن جمله در سفر تثنیه،باب 33،آیه 2 چنین آمده:
«و گفت خدا از کوه سینا آمد و برخاست از سعیر به سوى آنها و درخشید از کوه پاران و آمد با ده هزار مقدس از راستش با یک قانون آتشین...»
که طبق تحقیق جغرافى دانان منظور از«پاران»ـیا فارانـمکه است،و ده هزار مقدس نیز چنانکه قبلا گفته شد فقط قابل تطبیق با همراهان و یاران رسول خدا(ص)است.
و در فصل چهاردهم انجیل یوحنا:16،17،25،26 چنین است:
«اگر مرا دوست دارید احکام مرا نگاه دارید،و من از پدر خواهم خواست و او دیگرى را که فارقلیط است به شما خواهد داد که همیشه با شما خواهد بود،خلاصه حقیقتى که جهان آن را نتواند پذیرفت زیرا که آن را نمىبیند و نمىشناسد،اما شماآن را مىشناسید زیرا که با شما مىماند و در شما خواهد بودـاینها را به شما گفتم مادام که با شما بودم اما فارقلیط روح مقدس که او را پدر به اسم من مىفرستد او همه چیز را به شما تعلیم دهد و هر آنچه گفتم به یاد آورد».
که بر طبق تحقیق کلمه«فارقلیط»که ترجمه عربى«پریکلیتوس»است به معناى«احمد»است و مترجمین اناجیل از روى عمد یا اشتباه آن را به«تسلى دهنده»ترجمه کردهاند.
و در فصل پانزدهم:26 چنین است:
«لیکن وقتى فارقلیط که من او را از جانب پدر مىفرستم و او روح راستى است که از جانب پدر عمل مىکند و نسبت به من گواهى خواهد داد».
و در فصل شانزدهم:7،12،13،14 چنین است:
«و من به شما راست مىگویم که رفتن من براى شما مفید است،زیرا اگر نروم فارقلیط نزد شما نخواهد آمد،اما اگر بروم او را نزد شما مىفرستم اکنون بسى چیزها دارم که به شما بگویم لیکن طاقت تحمل ندارید،اما چون آن خلاصه حقیقت بیاید او شما را به هر حقیقتى هدایت خواهد کرد،زیرا او از پیش خود تکلم نمىکند بلکه آنچه مىشنود خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد...»
و سخنان دیگرى که از پیغمبران گذشته به ما رسیده و در کتابها ضبط است و چون نقل تمامى آنها از وضع نگارش تاریخ خارج است از این رو تحقیق بیشتر را در این باره به عهده خواننده محترم مىگذاریم و به همین مقدار در اینجا اکتفا نموده و قسمتهایى از سخنان دانشمندان و کاهنان و پیشگوییهاى آنان که قبل از تولد رسول خدا(ص)کردهاند نقل کرده به دنبال گفتار قبل خود باز مىگردیم.
پیشگویىها و سخنان کاهنان
ابن هشام مورخ مشهور در تاریخ خود مىنویسد (3) :ربیعة بن نصر که یکى ازپادشاهان یمن بود خواب وحشتناکى دید و براى دانستن تعبیر آن تمامى کاهنان و منجمان را به دربار خویش احضار کرد و تعبیر خواب خود را از آنها خواستار شد .
آنها گفتند:خواب خود را بیان کن تا ما تعبیر کنیم؟
ربیعه در جواب گفت:من اگر خواب خود را بگویم و شما تعبیر کنید به تعبیر شما اطمینان ندارم ولى اگر یکى از شما تعبیر آن خواب را پیش از نقل آن بگوید تعبیر او صحیح است.
یکى از آنها گفت:چنین شخصى را که پادشاه مىخواهد فقط دو نفر هستند یکى سطیح و دیگرى شق که این دو کاهن مىتوانند خواب را نقل کرده و تعبیر کنند.
ربیعه به دنبال آن دو فرستاد و آنها را احضار کرد،سطیح قبل از شق به دربار ربیعه آمد و چون پادشاه جریان خواب خود را بدو گفت،سطیح گفت:آرى در خواب گلوله آتشى را دیدى که از تاریکى بیرون آمد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
فرزندان رسول خدا(ص)از خدیجه
رسول خدا(ص)به جز ابراهیم که از«ماریه قبطیه»کنیزمصرى آنحضرت متولد شد همان کنیزى که مقوقس(حاکممصر) براى آن حضرت فرستاد،فرزندان دیگر آن بزرگوار همگى ازبانوى بزرگوارش خدیجه-سلام الله علیها-بود که خداى تعالى به آنحضرت عنایت فرمود،که البته در عدد آنها و بلکه در نام آنهانیز اختلاف است،و مشهور آن است که آنها شش تن بودند، یعنى دو پسر و چهار دختر،و دانشمند فقید مرحوم دکتر آیتى درتاریخ پیامبر اسلام نام آنها و ترتیب ولادت و وفات آنها را بدینگونه ذکر کرده که ذیلا مىخوانید:
1-قاسم که نخستین فرزند رسول خدا است،و پیش ازبعثت در مکه تولد یافت،و رسول خدا به نام وى«ابو القاسم»کنیه گرفت،و نیز نخستین فرزندى است که از رسول خدا درمکه وفات یافت و در آن موقع دو ساله بود.
2-زینب دختر بزرگ رسول خدا که بعد از قاسم در سىسالگى رسول خدا تولد یافت،و پیش از اسلام به ازدواج پسرخاله خود«ابو العاص بن ربیع»درآمد و پس از جنگ بدر بهمدینه هجرت کرد و در سال هشتم هجرت در مدینه وفات یافت.
3-رقیه که پیش از اسلام و بعد از زینب،در مکه تولد یافتو پیش از اسلام به عقد«عتبة بن ابى لهب»درآمد و پس از نزولسوره«تبتیدا ابى لهب»و پیش از عروسى به دستور ابو لهب وهمسرش«ام جمیل»از وى جدا گشت.و سپس به عقد«عثمانبن عفان»درآمد و در هجرت اول مسلمین به حبشه با وى هجرتکرد و آنگاه به مکه بازگشت و به مدینه هجرت کرد و در سالدوم هجرت سه روز بعد از بدر،همان روزى که مژده فتح بدر به مدینه رسید،وفات یافت.
4-ام کلثوم که نیز در مکه تولد یافت و پیش از اسلام به عقد«عتیبة بن ابى لهب»درآمد و مانند خواهرش پیش از عروسى از«عتیبه»جدا شد،و در سال سوم هجرت به ازدواج«عثمان بنعفان»درآمد،و در سال نهم هجرت وفات کرد.
5-فاطمه علیها السلام که ظاهرا در حدود پنجسال پیش ازبعثت رسول خدا در مکه تولد یافت (1) و در مدینه به ازدواج«امیر المؤمنین»على علیه السلام درآمد،و پس از وفات رسولخدا به فاصلهاى در حدود چهل روز تا هشت ماه وفات یافت ونسل رسول خدا تنها از وى باقى ماند و یازده امام معصوم از دامنمطهر وى پدید آمدند.
6-عبد الله که پس از بعثت رسول خدا در مکه متولد شد و«طیب»و«طاهر»لقب یافت.و در همان مکه وفات کرد وپس از وفات او«عاص بن وائل سهمى»رسول خدا را«ابتر»خواند و سوره کوثر در پاسخ وى نازل گردید. (2)
و البته همانگونه که گفته شد آنچه ایشان انتخاب کرده و نوشتهاند بر طبق قول مشهور است،ولى اقوال دیگرى هم دراینباره هست که در سیره ابن هشام و کتاب المنتقى فی مولدالمصطفى (3) و کتابهاى دیگر نقل شده.
پىنوشتها:
1-البته نظر دانشمندان و محدثین شیعه عموما آنست که ولادت آنحضرت پنجسالبعد از بعثتبوده،و شاید بهمین جهت نیز ایشان بعنوان ظاهر این قول راذکر کردهاند.
2-تاریخ پیامبر اسلام صفحه 69-71.
3-سیره ابن هشام ج 1 ص 190 بحار الانوار ج 22 ص 166.
درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد 2 صفحه 52
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
فرزندان رسول خدا(ص)از خدیجه
رسول خدا(ص)به جز ابراهیم که از«ماریه قبطیه»کنیزمصرى آنحضرت متولد شد همان کنیزى که مقوقس(حاکممصر) براى آن حضرت فرستاد،فرزندان دیگر آن بزرگوار همگى ازبانوى بزرگوارش خدیجه-سلام الله علیها-بود که خداى تعالى به آنحضرت عنایت فرمود،که البته در عدد آنها و بلکه در نام آنهانیز اختلاف است،و مشهور آن است که آنها شش تن بودند، یعنى دو پسر و چهار دختر،و دانشمند فقید مرحوم دکتر آیتى درتاریخ پیامبر اسلام نام آنها و ترتیب ولادت و وفات آنها را بدینگونه ذکر کرده که ذیلا مىخوانید:
1-قاسم که نخستین فرزند رسول خدا است،و پیش ازبعثت در مکه تولد یافت،و رسول خدا به نام وى«ابو القاسم»کنیه گرفت،و نیز نخستین فرزندى است که از رسول خدا درمکه وفات یافت و در آن موقع دو ساله بود.
2-زینب دختر بزرگ رسول خدا که بعد از قاسم در سىسالگى رسول خدا تولد یافت،و پیش از اسلام به ازدواج پسرخاله خود«ابو العاص بن ربیع»درآمد و پس از جنگ بدر بهمدینه هجرت کرد و در سال هشتم هجرت در مدینه وفات یافت.
3-رقیه که پیش از اسلام و بعد از زینب،در مکه تولد یافتو پیش از اسلام به عقد«عتبة بن ابى لهب»درآمد و پس از نزولسوره«تبتیدا ابى لهب»و پیش از عروسى به دستور ابو لهب وهمسرش«ام جمیل»از وى جدا گشت.و سپس به عقد«عثمانبن عفان»درآمد و در هجرت اول مسلمین به حبشه با وى هجرتکرد و آنگاه به مکه بازگشت و به مدینه هجرت کرد و در سالدوم هجرت سه روز بعد از بدر،همان روزى که مژده فتح بدر به مدینه رسید،وفات یافت.
4-ام کلثوم که نیز در مکه تولد یافت و پیش از اسلام به عقد«عتیبة بن ابى لهب»درآمد و مانند خواهرش پیش از عروسى از«عتیبه»جدا شد،و در سال سوم هجرت به ازدواج«عثمان بنعفان»درآمد،و در سال نهم هجرت وفات کرد.
5-فاطمه علیها السلام که ظاهرا در حدود پنجسال پیش ازبعثت رسول خدا در مکه تولد یافت (1) و در مدینه به ازدواج«امیر المؤمنین»على علیه السلام درآمد،و پس از وفات رسولخدا به فاصلهاى در حدود چهل روز تا هشت ماه وفات یافت ونسل رسول خدا تنها از وى باقى ماند و یازده امام معصوم از دامنمطهر وى پدید آمدند.
6-عبد الله که پس از بعثت رسول خدا در مکه متولد شد و«طیب»و«طاهر»لقب یافت.و در همان مکه وفات کرد وپس از وفات او«عاص بن وائل سهمى»رسول خدا را«ابتر»خواند و سوره کوثر در پاسخ وى نازل گردید. (2)
و البته همانگونه که گفته شد آنچه ایشان انتخاب کرده و نوشتهاند بر طبق قول مشهور است،ولى اقوال دیگرى هم دراینباره هست که در سیره ابن هشام و کتاب المنتقى فی مولدالمصطفى (3) و کتابهاى دیگر نقل شده.
پىنوشتها:
1-البته نظر دانشمندان و محدثین شیعه عموما آنست که ولادت آنحضرت پنجسالبعد از بعثتبوده،و شاید بهمین جهت نیز ایشان بعنوان ظاهر این قول راذکر کردهاند.
2-تاریخ پیامبر اسلام صفحه 69-71.
3-سیره ابن هشام ج 1 ص 190 بحار الانوار ج 22 ص 166.
درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد 2 صفحه 52
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
فرزندان رسول خدا(ص)از خدیجه
رسول خدا(ص)به جز ابراهیم که از«ماریه قبطیه»کنیزمصرى آنحضرت متولد شد همان کنیزى که مقوقس(حاکممصر) براى آن حضرت فرستاد،فرزندان دیگر آن بزرگوار همگى ازبانوى بزرگوارش خدیجه-سلام الله علیها-بود که خداى تعالى به آنحضرت عنایت فرمود،که البته در عدد آنها و بلکه در نام آنهانیز اختلاف است،و مشهور آن است که آنها شش تن بودند، یعنى دو پسر و چهار دختر،و دانشمند فقید مرحوم دکتر آیتى درتاریخ پیامبر اسلام نام آنها و ترتیب ولادت و وفات آنها را بدینگونه ذکر کرده که ذیلا مىخوانید:
1-قاسم که نخستین فرزند رسول خدا است،و پیش ازبعثت در مکه تولد یافت،و رسول خدا به نام وى«ابو القاسم»کنیه گرفت،و نیز نخستین فرزندى است که از رسول خدا درمکه وفات یافت و در آن موقع دو ساله بود.
2-زینب دختر بزرگ رسول خدا که بعد از قاسم در سىسالگى رسول خدا تولد یافت،و پیش از اسلام به ازدواج پسرخاله خود«ابو العاص بن ربیع»درآمد و پس از جنگ بدر بهمدینه هجرت کرد و در سال هشتم هجرت در مدینه وفات یافت.
3-رقیه که پیش از اسلام و بعد از زینب،در مکه تولد یافتو پیش از اسلام به عقد«عتبة بن ابى لهب»درآمد و پس از نزولسوره«تبتیدا ابى لهب»و پیش از عروسى به دستور ابو لهب وهمسرش«ام جمیل»از وى جدا گشت.و سپس به عقد«عثمانبن عفان»درآمد و در هجرت اول مسلمین به حبشه با وى هجرتکرد و آنگاه به مکه بازگشت و به مدینه هجرت کرد و در سالدوم هجرت سه روز بعد از بدر،همان روزى که مژده فتح بدر به مدینه رسید،وفات یافت.
4-ام کلثوم که نیز در مکه تولد یافت و پیش از اسلام به عقد«عتیبة بن ابى لهب»درآمد و مانند خواهرش پیش از عروسى از«عتیبه»جدا شد،و در سال سوم هجرت به ازدواج«عثمان بنعفان»درآمد،و در سال نهم هجرت وفات کرد.
5-فاطمه علیها السلام که ظاهرا در حدود پنجسال پیش ازبعثت رسول خدا در مکه تولد یافت (1) و در مدینه به ازدواج«امیر المؤمنین»على علیه السلام درآمد،و پس از وفات رسولخدا به فاصلهاى در حدود چهل روز تا هشت ماه وفات یافت ونسل رسول خدا تنها از وى باقى ماند و یازده امام معصوم از دامنمطهر وى پدید آمدند.
6-عبد الله که پس از بعثت رسول خدا در مکه متولد شد و«طیب»و«طاهر»لقب یافت.و در همان مکه وفات کرد وپس از وفات او«عاص بن وائل سهمى»رسول خدا را«ابتر»خواند و سوره کوثر در پاسخ وى نازل گردید. (2)
و البته همانگونه که گفته شد آنچه ایشان انتخاب کرده و نوشتهاند بر طبق قول مشهور است،ولى اقوال دیگرى هم دراینباره هست که در سیره ابن هشام و کتاب المنتقى فی مولدالمصطفى (3) و کتابهاى دیگر نقل شده.
پىنوشتها:
1-البته نظر دانشمندان و محدثین شیعه عموما آنست که ولادت آنحضرت پنجسالبعد از بعثتبوده،و شاید بهمین جهت نیز ایشان بعنوان ظاهر این قول راذکر کردهاند.
2-تاریخ پیامبر اسلام صفحه 69-71.
3-سیره ابن هشام ج 1 ص 190 بحار الانوار ج 22 ص 166.
درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد 2 صفحه 52