پاورپوینت اندازه گیری، سنجش و ارزشیابی آموزشی دکتر علی اکبر سیف
فرمت فایل: پاورپوینت به همراه فایل ورد
تعداد اسلاید: 56 اسلاید پاورپوینت و 19 صفحه ورد
توضیحات در مورد نمونه سوالات پایین صفحه آمده است.
بخشی از متن:
مقدمه :
هدف از ارزیابی پیشرفت تحصیلی چیست؟
1_ ارزیابی از روش تدریس معلم و موفقیت آموزشی وی
2_ ارزیابی محتوای آموزشی کتب و منابع آموزشی
3_بررسی سطح یادگیری و میزان موفقیت دانش آموزان در کسب مهارت های تحصیلی
فصل اول تعاریف و اصطلاحات
تعریف اندازه گیری:
« انداه گیری عبارت است از فرایندی که تعیین می کند یک شخص یا یک شی تا چه میزان از یک ویژگی برخوردار است ».
« گِی 1991»
« اندازه گیری از کاربست ابزارهای پیشرفته و پیچیده الکترونیکی تا امتحانات مداد، کاغذی کتبی، مقیاس های درجه بندی و فهرست های وارسی را شامل می شود».
« پین 2003 »
« شیوه نسبت دادن یک عدد ( که معمولا به آن نمره گفته می شود ) به یک صفت یا ویژگی معین یک شخص به گونه ای که آن عدد درجه ای از آن صفت یا ویژگی را که آن شخص از آن برخوردار است را نشان دهد».
« نیکتو 2001»
نمونه سوال سنجش و اندازه گیری دکتر سیف
فرمت فایل: ورد و پی دی اف، یک عدد ورد و دو عدد پی دی اف
پی دی اف اول 230 سوال در 12 صفحه آورده شه است که 226 سوال آن تشریحی هستند.
فایل ورد که سوالات پی دی اف اول در آن قرار دارد و به صورت قابل ویرایش است در 12 صفحه.
پی دی اف دوم 193 سوال چهار گزینه ای دارد که در 12 صفحه آورده شده است.
مجموع تعداد صفحات: 24 صفحه پی دی اف و 12 صفحه ورد
خلاصه و پاورپوینت کتاب سنجش و اندازه گیری دکتر سیف را به همراه نمونه سولات از پایین صفحه دانلود کنید.
پاورپوینت اندازه گیری، سنجش و ارزشیابی آموزشی دکتر علی اکبر سیف
فرمت فایل: پاورپوینت به همراه فایل ورد
تعداد اسلاید: 56 اسلاید پاورپوینت و 19 صفحه ورد
توضیحات در مورد نمونه سوالات پایین صفحه آمده است.
بخشی از متن:
مقدمه :
هدف از ارزیابی پیشرفت تحصیلی چیست؟
1_ ارزیابی از روش تدریس معلم و موفقیت آموزشی وی
2_ ارزیابی محتوای آموزشی کتب و منابع آموزشی
3_بررسی سطح یادگیری و میزان موفقیت دانش آموزان در کسب مهارت های تحصیلی
فصل اول تعاریف و اصطلاحات
تعریف اندازه گیری:
« انداه گیری عبارت است از فرایندی که تعیین می کند یک شخص یا یک شی تا چه میزان از یک ویژگی برخوردار است ».
« گِی 1991»
« اندازه گیری از کاربست ابزارهای پیشرفته و پیچیده الکترونیکی تا امتحانات مداد، کاغذی کتبی، مقیاس های درجه بندی و فهرست های وارسی را شامل می شود».
« پین 2003 »
« شیوه نسبت دادن یک عدد ( که معمولا به آن نمره گفته می شود ) به یک صفت یا ویژگی معین یک شخص به گونه ای که آن عدد درجه ای از آن صفت یا ویژگی را که آن شخص از آن برخوردار است را نشان دهد».
« نیکتو 2001»
نمونه سوال سنجش و اندازه گیری دکتر سیف
فرمت فایل: ورد و پی دی اف، یک عدد ورد و دو عدد پی دی اف
پی دی اف اول 230 سوال در 12 صفحه آورده شه است که 226 سوال آن تشریحی هستند.
فایل ورد که سوالات پی دی اف اول در آن قرار دارد و به صورت قابل ویرایش است در 12 صفحه.
پی دی اف دوم 193 سوال چهار گزینه ای دارد که در 12 صفحه آورده شده است.
مجموع تعداد صفحات: 24 صفحه پی دی اف و 12 صفحه ورد
خلاصه و پاورپوینت کتاب سنجش و اندازه گیری دکتر سیف را به همراه نمونه سولات از پایین صفحه دانلود کنید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 59
آشنائی بیشتر با دکتر عبدالکریم سروش
عبدالکریم سروش بزرگ خاندان روشنفکری دینی بارها با شرکت در مجامع دانشجوئی خواستار آنها شد تا حدیث روشنفکری دینی از سکولاریسم را به دانشجویان سیاسی ابلاغ کند. کجا بودند آن روشنفکران عرفی که روشنفکران دینی را سراپا مخالف سکولاریسم میخواندند تا سخنان او را بشنوند و دیگر نخواهند به چوب سکولار نبودن او را از میدان به در کنند؟ کجا بود آن مدعی که میگفت: «اگر سخنان عبدالکریم سروش را از عناصر مخدوش شده عربی بزداییم، چیزی جز جنازه چند فقیه، مفسر و متکلم باقی نمیماند.» تا حدیث روشن و بیجانبداری یک روشنفکر دینی را از سکولاریسم بشنود.
که عبدالکریم سروش اگر توانسته است نام «روشنفکری دینی» را زنده نگه دارد نه از آنروست که روشنفکری را دینی کرده است بلکه بدان سبب است که هم روشنفکر است و هم دیندار. گاهی روشنفکری میگوید و گاهی خطابه دینی. زمانی از چگونگی بر ساختن دنیایی نو و گذار از سنت برای ایرانیان سخن میگوید و گاهی دیگر وعظ دین میکند. سخنان روشنفکر دینی ما هیچ بویی از مخالفت با سکولاریسم نداشت که اگر از گفتههای او تنها یک تحشیه و تعریض بر سکولاریسم بیرون میآمد، آن هم خطاب به دینداران بود که مبادا انگیزههای دینی و سعادت اخرویشان را در دنیای سکولار فراموش کنند که گفتیم سروش هر چه هست، دعوی دین نیز دارد. اما استاد روشنفکری دینی از هیچ نسخه و نکتهای نگفت که از فحوای آن محدودیت و معذوریتی برای روشنفکران عرفی پیدا آید. سروش اکنون از نسخه غزالی سخن نمیگوید که رو به سوی حافظ کرده است، حافظی که ناقد تصوف زمانه خود بود.
روشنفکری دینی و 4 معنای سکولاریسم
معنای اول سکولاریسم
عبدالکریم سروش سخنش را با عنوان «سکولاریسم سیاسی، سکولاریسم فلسفی» از آغاز داستان سکولاریسم شروع کرد: «چنانچه مورخان گفتهاند سکولاریسم در ابتدا معنای سادهای داشت و به مفهوم ترک زهد بود. سکولاریسم به معنای دنیاگرایی به معنای کنار نهادن زهد و شیوه زاهدانه بود و در برابر کسانی که زندگی راهبانهای را پیش گرفته بودند، راهبانی که شرط سعادت اخروی را نفی کامجوییهای دنیوی میدانستند.» نهضت اومانیسم پاسخی به این زهد راهبانه بود: «اومانیسم یا انسانگرایی بر این مبنا بنا شده بود که آدمی باید به خودش برسد. کانت گفته بود من انسانم و هیچچیز انسانی را با من بیگانه نیست. همانطور که علم یک متاع دنیوی است و باید از آن استفاده برد، لذات دنیوی نیز چنیناند. دانشمندانی مثل اراسموس که از اومانیستهای مشهور بودند یکی از ویژگیهای عمدهشان این بود که به ادبیات رومی توجه میکردند. آنها به ادبیات گذشته برمیگشتند چون ادبیات قدیم، ادبیات کامجویانهای بود. آنها میگفتند ما به این جهان آمدهایم که زندگی کنیم نه اینکه زندانی باشیم.»
سروش سکولاریسم را به این معنا در مقابل اندیشههای صوفیانهای خواند که ما در تاریخ خود داشتهایم و آنگاه برای اینکه داستان سکولاریسم غربی را برای مخاطبین شرقیاش آشناتر کند مثالی نیز از فرهنگ ایرانی زد: «حافظ در برابر غزالی مترادف با همان سکولاریسم است در برابر زهد قرون وسطایی. غزالی طرفدار زهد بود و معتقد بود که هر کامجویی در این دنیا، نتیجهای منفی در آن دنیا دارد. گویی اگر اینجا مصرف کنی آنجا کم بهرهتری و برعکس. غزالی از صوفیان تعریف میکند که برای نماز صبح جایی میایستادند که عمداً از نسیم صبحگاهی بهره نبرند. اما این طرز تفکر که تفکر صوفیانه بود و غزالی هم طرفدار آن بود، به هیچ وجه مورد توجه بزرگی چون حافظ نبود. حافظ اشارههای انتقاد آلودی به غزالی دارد. غزالی کتابی به نام کیمیای سعادت دارد و حافظ به کنایه میگوید که کیمیایی سعادت آن شیوهای نیست که غزالی در کیمیایی سعادت پی گرفته بود.
حافظ میگفت من آدم بهشتیام اما، حالی در این سفر اسیر عشق جوانان مهوشم. او بدین ترتیب اگرچه بهشتی بود اما از زندگی دنیایی تأسف نمیخورد و حق زندگی را ادا میکرد. عبدالکریم سروش بدین ترتیب تأویل کرد که غزالی را باید فردی آنتیسکولار و حافظ را هم فردی سکولار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 59
آشنائی بیشتر با دکتر عبدالکریم سروش
عبدالکریم سروش بزرگ خاندان روشنفکری دینی بارها با شرکت در مجامع دانشجوئی خواستار آنها شد تا حدیث روشنفکری دینی از سکولاریسم را به دانشجویان سیاسی ابلاغ کند. کجا بودند آن روشنفکران عرفی که روشنفکران دینی را سراپا مخالف سکولاریسم میخواندند تا سخنان او را بشنوند و دیگر نخواهند به چوب سکولار نبودن او را از میدان به در کنند؟ کجا بود آن مدعی که میگفت: «اگر سخنان عبدالکریم سروش را از عناصر مخدوش شده عربی بزداییم، چیزی جز جنازه چند فقیه، مفسر و متکلم باقی نمیماند.» تا حدیث روشن و بیجانبداری یک روشنفکر دینی را از سکولاریسم بشنود.
که عبدالکریم سروش اگر توانسته است نام «روشنفکری دینی» را زنده نگه دارد نه از آنروست که روشنفکری را دینی کرده است بلکه بدان سبب است که هم روشنفکر است و هم دیندار. گاهی روشنفکری میگوید و گاهی خطابه دینی. زمانی از چگونگی بر ساختن دنیایی نو و گذار از سنت برای ایرانیان سخن میگوید و گاهی دیگر وعظ دین میکند. سخنان روشنفکر دینی ما هیچ بویی از مخالفت با سکولاریسم نداشت که اگر از گفتههای او تنها یک تحشیه و تعریض بر سکولاریسم بیرون میآمد، آن هم خطاب به دینداران بود که مبادا انگیزههای دینی و سعادت اخرویشان را در دنیای سکولار فراموش کنند که گفتیم سروش هر چه هست، دعوی دین نیز دارد. اما استاد روشنفکری دینی از هیچ نسخه و نکتهای نگفت که از فحوای آن محدودیت و معذوریتی برای روشنفکران عرفی پیدا آید. سروش اکنون از نسخه غزالی سخن نمیگوید که رو به سوی حافظ کرده است، حافظی که ناقد تصوف زمانه خود بود.
روشنفکری دینی و 4 معنای سکولاریسم
معنای اول سکولاریسم
عبدالکریم سروش سخنش را با عنوان «سکولاریسم سیاسی، سکولاریسم فلسفی» از آغاز داستان سکولاریسم شروع کرد: «چنانچه مورخان گفتهاند سکولاریسم در ابتدا معنای سادهای داشت و به مفهوم ترک زهد بود. سکولاریسم به معنای دنیاگرایی به معنای کنار نهادن زهد و شیوه زاهدانه بود و در برابر کسانی که زندگی راهبانهای را پیش گرفته بودند، راهبانی که شرط سعادت اخروی را نفی کامجوییهای دنیوی میدانستند.» نهضت اومانیسم پاسخی به این زهد راهبانه بود: «اومانیسم یا انسانگرایی بر این مبنا بنا شده بود که آدمی باید به خودش برسد. کانت گفته بود من انسانم و هیچچیز انسانی را با من بیگانه نیست. همانطور که علم یک متاع دنیوی است و باید از آن استفاده برد، لذات دنیوی نیز چنیناند. دانشمندانی مثل اراسموس که از اومانیستهای مشهور بودند یکی از ویژگیهای عمدهشان این بود که به ادبیات رومی توجه میکردند. آنها به ادبیات گذشته برمیگشتند چون ادبیات قدیم، ادبیات کامجویانهای بود. آنها میگفتند ما به این جهان آمدهایم که زندگی کنیم نه اینکه زندانی باشیم.»
سروش سکولاریسم را به این معنا در مقابل اندیشههای صوفیانهای خواند که ما در تاریخ خود داشتهایم و آنگاه برای اینکه داستان سکولاریسم غربی را برای مخاطبین شرقیاش آشناتر کند مثالی نیز از فرهنگ ایرانی زد: «حافظ در برابر غزالی مترادف با همان سکولاریسم است در برابر زهد قرون وسطایی. غزالی طرفدار زهد بود و معتقد بود که هر کامجویی در این دنیا، نتیجهای منفی در آن دنیا دارد. گویی اگر اینجا مصرف کنی آنجا کم بهرهتری و برعکس. غزالی از صوفیان تعریف میکند که برای نماز صبح جایی میایستادند که عمداً از نسیم صبحگاهی بهره نبرند. اما این طرز تفکر که تفکر صوفیانه بود و غزالی هم طرفدار آن بود، به هیچ وجه مورد توجه بزرگی چون حافظ نبود. حافظ اشارههای انتقاد آلودی به غزالی دارد. غزالی کتابی به نام کیمیای سعادت دارد و حافظ به کنایه میگوید که کیمیایی سعادت آن شیوهای نیست که غزالی در کیمیایی سعادت پی گرفته بود.
حافظ میگفت من آدم بهشتیام اما، حالی در این سفر اسیر عشق جوانان مهوشم. او بدین ترتیب اگرچه بهشتی بود اما از زندگی دنیایی تأسف نمیخورد و حق زندگی را ادا میکرد. عبدالکریم سروش بدین ترتیب تأویل کرد که غزالی را باید فردی آنتیسکولار و حافظ را هم فردی سکولار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
آشنایی با نظریه معروف دکتر حسابی
خلاصه ای از تئوری معروف او:
دکتر حسابی یکبار تابستان برای مدت کوتاهی به ایران بازگشت و در خانه ای متعلق به آقای جمارانی تابستان را سپری می کرد و در همین ایام در حین مطالعات به این فکر افتادند که علت وجود خاصیتهای ذرات اصلی باید در این باشد که این ذرات بی نهایت گسترده اند و هر ذره ای در تمام فضا پخش است و نیز هر ذره ای بر ذرات دیگر تاثیر می گذارد. به این ترتیب به فکر آزمایشی افتاد که این نظریه را اثبات و یا نفی کند . او با خود فکر کرد اگر این تئوری صحیح باشد باید چگالی یک ذره مادی به تدریج با فاصله از آن کم شود و نه اینکه یک مرتبه به صفر برسد و نباید ذره مادی شعاع معینی داشته باشد. پس در اینصورت نور اگر از نزدیکی جسمی عبور کند باید منحرف شود و پس از اینکه محاسبات مربوط به قسمت تئوری این نظریه را به پایان رسانید پس از بازگشت به امریکا به راهنمایی پرفسور انیشتین در دانشگاه پرنیستون به تحقیقات در این زمینه پرداخت. پرفسور انیشتین قسمت نظری تئوری را مطالعه کرد و دکتر حسابی را به ادامه کار تشویق کرد. دکتر حسابی به راهنمایی پرفسور انیشتین به تکمیل نظریه پرداخت سپس یک سال دیگر در دانشگاه شیکاگو به کار پرداخت و آزمایشهایی در این زمینه انجام داد. وی با داشتن یک انتر فرومتر دقیق توانست فاصله نوری را در عبور از مجاورت یک میله اندازه بگیرد و چون نتیجه مثبت بود آکادمی علوم آمریکا نظریه دکتر حسابی را به چاپ رسانید. برخی همکاران از نامأنوس بودن و جدید بودن این فکر متعجب شدند و برخی از این نظریه استقبال کردند.
شرح آزمایشهای انجام شده و نتیجه آن: در اثبات این نظریه اگر در آزمایش, نور باریک لیزر از مجاورت یک میله وزین چگال عبور داده شود, سرعت نور کم می شود. در نتیجه پرتو لیزر منحرف میگردد. هرگاه پرتو لیزر بطور مناسبی از میان دو جسم سنگین که در فاصله ای از هم قرار دارند عبور داده شود انحراف آن هنگام عبور از مجاورت جسم اول و سپس از مجاورت جسم دوم به خوبی معلوم میشود و این انحراف قابل عکسبرداری است. این آزمایش گسترده بودن ذره را نشان می دهد. بر طبق این آزمایش انحراف زیاد پرتو لیزر فقط در اثر پراش نبوده بلکه مربوط به جسم است. بر حسب این نظریه هر ذره, مثلاً الکترون, کوارک یا گلویون نقطه شکل نیست بلکه بی نهایت گسترده است و در مرکز آن چگالی بسیار زیاد بوده و هر چه از مرکز فاصله بیشتر شود آن چگالی بتدریج کم می شود. بنابراین یک پرتو نور از یک فضای چگالی عبور کرده و شکست پیدا میکند و انحراف می یابد. اختلاف تئوری بی نهایت بودن ذرات با تئوریهای قبلی: در تئوریهای قبلی هر ذره قسمت کوچکی از فضا را در بر دارد یعنی دارای شعاع معینی است و خارج از آن این ذره وجود ندارد ولی در این تئوری ذره تا بی نهایت گسترده است و قسمتی از آن در همه جا وجود دارد. در تئوریهای جاری نیروی بین دو ذره از تبادل ذرات دیگر ناشی می شود و این نیرو مانند توپی در ورزش بین دو بازیکن رد و بدل می شود و این همان ارتباطی است که یبن آنها حاکم است و در تئوریهای جاری تبادل ذرات دیگری این ارتباط میان دو ذره را ایجاد میکند. مثلاً نوترون که بین دو ذره مبادله می شود, اما در تئوری دکتر حسابی ارتباط بین دو ذره همان ارتباط گسترده ایست که در همه جا بعلت موجودیت آنها در تمام فضا بین آنها وجود دارد.
ارتباط این تئوری با تئوری نسبیت انیشتین: تئوری انیشتین می گوید: خواص فضا در حضور ماده با خواص آن در نبود ماده فرق دارد, به عبارت ریاضی یعنی در نبود ماده, فضا تخت است ولی در مجاورت ماده فضا انحنا دارد. اگر بگوییم یک ذره در تمام فضا گسترده است در هر نقطه از فضا چگالی ماده وجود دارد و سرعت نور به آن چگالی بستگی دارد به زبان ریاضی به این چگالی می توان انحنای فضا گفت. ارتباط فلسفی این تئوری با فلسفه وحدت وجود: در این نگرش همه ذرات جهان بهم مرتبط هستند. زیرا فرض بر این است که هر ذره تا بی نهایت گسترده است و همه ذرات جهان در نقاط مختلف جهان با هم وجود دارند. یعنی در واقع قسمت کوچکی از تمام جهان در هر نقطه ای وجود دارد.