لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
درباره مارها
مارها موجوداتی مرموز هستند و با وجود آنکه اغلب مردم از آنها وحشت دارند از پر طرفدارترین جاندارانی می باشند که می خواهیم راجع به آنها اطلاعات کسب کنیم.
تا کنون حدود 3000 گونه از این موجودات شناسایی شده اند که در این میان فقط حدود 400 گونه آنها سمی میباشند و از میان آنها فقط 50 گونه خطرناک بوده و میتوانند برای انسان مشکل ساز باشند. در ضمن باید بدانیم که مارهایی که سمی هم نیستند ممکن است شما را گاز بگیرند که در اینصورت جای هیچ نگرانی نیست.
برای بدست آوردن ایده از میزان خطر مارها می توان به آمار مراجعه کرد، بعنوان مثال در ایالات متحده سالانه بیش از 40 هزار مورد مرگ در اثر تصادفات رانندگی وجود دارد در حالی که بر اثر مار گزیدگی بطور متوسط فقط تعداد 15 مرگ گزارش می شود.
برای بدست آوردن ایده از میزان خطر مارها می توان به آمار مراجعه کرد، بعنوان مثال در ایالات متحده سالانه بیش از 40 هزار مورد مرگ در اثر تصادفات رانندگی وجود دارد در حالی که بر اثر مار گزیدگی بطور متوسط فقط تعداد 15 مرگ گزارش می شود.
کجا را برای زندگی انتخاب می کنند
این موجودات بجز در قطب جنوب تقریبا" در سایر قسمت های دنیا وجود دارند. اغلب مارها روی زمین یا زیر آن زندگی می کنند اما برخی از انواع آنها هم وجود دارند که درختان یا آب را محل زندگی خود انتخاب می کنند. کنار رودخانه ها باتلاقها نیز از جمله مکانهای مورد علاقه برای زندگی این خزندگان می باشد. گونه های جالبی از مارها در آسیای جنوب شرقی مشاهده شده است که توانایی پریدن نیز دارند و بسادگی از شاخه درختی به شاخه دیگر می پرند.
نحوه شکار
بزرگترین دلیل ترس مردم از مارها عدم شناخت دقیق می باشد. در این شکل مادر و فرزندی را ملاحظه می کنید که یک پیتون در دست دارند. خطر مارها را می توان به دو دسته تقسیم کرد، اول آنهایی که با سم خود می توانند باعث مشکلاتی در سیستم عصبی یا گردش خون طعمه شوند و دسته دوم آنهایی که با قدرت ماهیچه های خود می توانند طعمه را تحت فشار قرار دهند یا خفه کنند. این نوع از مارها با آرامش خیال آنقدر منتظر می مانند تا طعمه به آنها نزدیک شود و سپس در زمان مقتضی خود را به دور آن پیچیده آنقدر فشار می دهند تا جانور - یا انسان ! - از نفس کشیدن باز ایستد. در حالی که مارهای سمی پس از تزریق یا پاشیدن سم به طعمه منتظر می مانند تا طعمه از پای در آید.
پس از ازپای در آوردن طعمه چه با سم و چه از طریق فشار دادن، از آنجایی که مارها دندان برای جویدن یا خرد کردن ندارند مجبور هستند که طعمه خود را درسته ببلعند و سپس توسط ترشحات معده آنرا هضم کنند.
غذای مورد علاقه مارها
با توجه به اندازه و ابعاد، یک مار عادی ممکن است انواع کرم، حشرات، انواع موش، انواغ تخم مرغ سایر حیوانات، قورباغه و ... را بعنوان غذا برای خود انتخاب کند.اما مارهایی که جثه بزرگتری دارند ممکن حیواناتی در ابعاد خود را نیز ببلعند بعنوان مثال یک پیتون (Python) با وزن 70 کیلوگرم بسادگی می تواند یک حیوان 70 کیلوگرمی را بلعیده و هضم کند.
تولید مثل مارها
اغلب مارها بوسیله تخمگذاری تولید مثل میکنند. تخم مارها بسیار سفت می باشد و حالت چرم مانند دارد بگونه ای که در برخی موارد نوزادان بدون کمک مادر نمی توانند از تخم بیرون بیایند. دلیل نرم بودن پوسته تخم آن است که مارهای ماده برای حفاظت از تخم ها اغلب آنها را در بدن خود تا هنگام تولد نوزادان نگاه می دارند. جالب است بدانید که اغلب بچه مارها در قسمت جلوی سر خود به هنگام بیرون آمدن از تخم دندان خاصی دارند که به Egg Tooth معروف است و توسط آن قاعدتا" باید بتوانند پوسته تخم را پاره کنند.
مارها در زندگی انسان
محل و مبداء ظهور مارها بطور کامل و دقیق روشن نیست . مارها جز در دو قطبین ، ایسلند و ایرلند و نیوزلند در تمام نقاط دنیا پراکنده هستند . درباره خزندگان سمی و خطر احتمالی آنها و عواقب گزش مارها داستانهای زیادی نسل به نسل نقل شده و این امر به ترس و وحشت مردم از این موجود زیبا و خوش خط و خال افزوده است . با وجود این اغلب بازدیدکنندگان باغ وحشها برای تماشا و شناسائی این موجودات که نامطبوع می نمایند ، علاقه زیادی نشان می دهند . عمر قدیم ترین یادداشتهای طبی که در این مورد تهیه شده است به 1600سال قبل از میلاد مسیح می رسد که به مصریان قدیم مربوط است . به نظر می رسد که نحوه شناسائی جانوران سمی و درمان گزش آنها نخست در این کشور پیشرفت کرده و بعدأ به یونان و از آنجا به امپراطوری رم راه یافته و گسترش پیدا کرده باشد . روشهای درمان جدید گزش این جانوران دنباله راههای درمانی طب قدیم و مکمل آن است . مارهای شناخته شده تقریبأ 2400 نوعند که در حدود 400 نوع آنها سمی است . بیشتر مارها ، نقاط گرمسیر و استوائی را برای زندگی ترجیح می دهند . از نظر کثرت انتشار گونه های مختلف مار جهان ، به ترتیب می توان قاره های استرالیا ، آفریقا ، آمریکا، آسیا و اروپا را نام برد . وجود مار د رمزارع و کشتزارها باعث از بین رفتن موشها ، کرمها و حشرات مختلف است و از این راه کمک مؤثری به افزایش محصولات کشاورزی می شود . اگر زیانهای ناشی از گزش مار با زیانهای ناشی از جانوران دیگر و همچنین بیماریها مقایسه شود ناچیز خواهد بود . در اغلب کشورهای جهان برای خرید و فروش و مبادله مار یا سم آن بخشهای عمومی و خصوصی وجود دارد . در ایران در چند سال اخیر مؤسسه دولتی سرم و واکسن سازی رازی به منظور تهیه سم و سرم ضد مارگزیدگی مورد نیاز کشور به آموزش و آشنا کردن مارگیرهای محلی به روش صحیح صید و طرز نگهداری و حمل و نقل مارها پرداخته است و همه ساله تعدادی مار برای همین منظور خریداری می کند . البته تعداد معدودی از مارگیرها به منظور امرار معاش به خرید و فروش و معاوضه مارها ، ، خاصه مارهائی از نوع کبرا یا کفچه اشتغال دارند . معمولأ این افراد برای اینکه خطری متوجه آنها نشود قبلأ دندان سمی را می کشند . غافل از اینکه این کار آنان با جانشین شدن دندانهای سمی خنثی می شود . مارگیرهائی که در این کار ورزیده تر هستند برای مصون ماندن از خطر گزش ، عمل کشیدن دندان زهری را بموقع تجدید می کنند . در بعضی کشورها مانند چین برمه ، ژاپن و حتی آمریکا ، بعضی رستورانها از گوشت مار و مخصوصأ مار بوآ غذای مطبوعی برای علاقمندان تهیه می کنند برخی گوشت مار زنگی را از مطبوع ترین غذاها می دانند .در دنیائی که گوشت فورباغه و خرچنگ در تغذیه استفاده می شود ، گوشت مار نیز می تواند در برنامه غذائی بشر جائی داشته باشد ، البته به شرطی که به طرز صحیحی تهیه و طبخ شود . موش مار یکی از انواع مارهای غیر سمی است و معمولأ هفتاد عدد تخم می گذارد . این تخم ها کمی بزرگتر از تخم مرغ است و جداری نازک تر از آن دارد . بعضی مردم عقب افتاده با علاقه زیادی از تخم این مارها تغذیه می کنند . در قدیم در بعضی کشورها از روغن مار برای از بین بردن غده ها و معالجه سرمازدگی دست و پا و بر طرف کردن بعضی دردهای عصبی استفاده می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
درباره مارها
مارها موجوداتی مرموز هستند و با وجود آنکه اغلب مردم از آنها وحشت دارند از پر طرفدارترین جاندارانی می باشند که می خواهیم راجع به آنها اطلاعات کسب کنیم.
تا کنون حدود 3000 گونه از این موجودات شناسایی شده اند که در این میان فقط حدود 400 گونه آنها سمی میباشند و از میان آنها فقط 50 گونه خطرناک بوده و میتوانند برای انسان مشکل ساز باشند. در ضمن باید بدانیم که مارهایی که سمی هم نیستند ممکن است شما را گاز بگیرند که در اینصورت جای هیچ نگرانی نیست.
برای بدست آوردن ایده از میزان خطر مارها می توان به آمار مراجعه کرد، بعنوان مثال در ایالات متحده سالانه بیش از 40 هزار مورد مرگ در اثر تصادفات رانندگی وجود دارد در حالی که بر اثر مار گزیدگی بطور متوسط فقط تعداد 15 مرگ گزارش می شود.
برای بدست آوردن ایده از میزان خطر مارها می توان به آمار مراجعه کرد، بعنوان مثال در ایالات متحده سالانه بیش از 40 هزار مورد مرگ در اثر تصادفات رانندگی وجود دارد در حالی که بر اثر مار گزیدگی بطور متوسط فقط تعداد 15 مرگ گزارش می شود.
کجا را برای زندگی انتخاب می کنند
این موجودات بجز در قطب جنوب تقریبا" در سایر قسمت های دنیا وجود دارند. اغلب مارها روی زمین یا زیر آن زندگی می کنند اما برخی از انواع آنها هم وجود دارند که درختان یا آب را محل زندگی خود انتخاب می کنند. کنار رودخانه ها باتلاقها نیز از جمله مکانهای مورد علاقه برای زندگی این خزندگان می باشد. گونه های جالبی از مارها در آسیای جنوب شرقی مشاهده شده است که توانایی پریدن نیز دارند و بسادگی از شاخه درختی به شاخه دیگر می پرند.
نحوه شکار
بزرگترین دلیل ترس مردم از مارها عدم شناخت دقیق می باشد. در این شکل مادر و فرزندی را ملاحظه می کنید که یک پیتون در دست دارند. خطر مارها را می توان به دو دسته تقسیم کرد، اول آنهایی که با سم خود می توانند باعث مشکلاتی در سیستم عصبی یا گردش خون طعمه شوند و دسته دوم آنهایی که با قدرت ماهیچه های خود می توانند طعمه را تحت فشار قرار دهند یا خفه کنند. این نوع از مارها با آرامش خیال آنقدر منتظر می مانند تا طعمه به آنها نزدیک شود و سپس در زمان مقتضی خود را به دور آن پیچیده آنقدر فشار می دهند تا جانور - یا انسان ! - از نفس کشیدن باز ایستد. در حالی که مارهای سمی پس از تزریق یا پاشیدن سم به طعمه منتظر می مانند تا طعمه از پای در آید.
پس از ازپای در آوردن طعمه چه با سم و چه از طریق فشار دادن، از آنجایی که مارها دندان برای جویدن یا خرد کردن ندارند مجبور هستند که طعمه خود را درسته ببلعند و سپس توسط ترشحات معده آنرا هضم کنند.
غذای مورد علاقه مارها
با توجه به اندازه و ابعاد، یک مار عادی ممکن است انواع کرم، حشرات، انواع موش، انواغ تخم مرغ سایر حیوانات، قورباغه و ... را بعنوان غذا برای خود انتخاب کند.اما مارهایی که جثه بزرگتری دارند ممکن حیواناتی در ابعاد خود را نیز ببلعند بعنوان مثال یک پیتون (Python) با وزن 70 کیلوگرم بسادگی می تواند یک حیوان 70 کیلوگرمی را بلعیده و هضم کند.
تولید مثل مارها
اغلب مارها بوسیله تخمگذاری تولید مثل میکنند. تخم مارها بسیار سفت می باشد و حالت چرم مانند دارد بگونه ای که در برخی موارد نوزادان بدون کمک مادر نمی توانند از تخم بیرون بیایند. دلیل نرم بودن پوسته تخم آن است که مارهای ماده برای حفاظت از تخم ها اغلب آنها را در بدن خود تا هنگام تولد نوزادان نگاه می دارند. جالب است بدانید که اغلب بچه مارها در قسمت جلوی سر خود به هنگام بیرون آمدن از تخم دندان خاصی دارند که به Egg Tooth معروف است و توسط آن قاعدتا" باید بتوانند پوسته تخم را پاره کنند.
مارها در زندگی انسان
محل و مبداء ظهور مارها بطور کامل و دقیق روشن نیست . مارها جز در دو قطبین ، ایسلند و ایرلند و نیوزلند در تمام نقاط دنیا پراکنده هستند . درباره خزندگان سمی و خطر احتمالی آنها و عواقب گزش مارها داستانهای زیادی نسل به نسل نقل شده و این امر به ترس و وحشت مردم از این موجود زیبا و خوش خط و خال افزوده است . با وجود این اغلب بازدیدکنندگان باغ وحشها برای تماشا و شناسائی این موجودات که نامطبوع می نمایند ، علاقه زیادی نشان می دهند . عمر قدیم ترین یادداشتهای طبی که در این مورد تهیه شده است به 1600سال قبل از میلاد مسیح می رسد که به مصریان قدیم مربوط است . به نظر می رسد که نحوه شناسائی جانوران سمی و درمان گزش آنها نخست در این کشور پیشرفت کرده و بعدأ به یونان و از آنجا به امپراطوری رم راه یافته و گسترش پیدا کرده باشد . روشهای درمان جدید گزش این جانوران دنباله راههای درمانی طب قدیم و مکمل آن است . مارهای شناخته شده تقریبأ 2400 نوعند که در حدود 400 نوع آنها سمی است . بیشتر مارها ، نقاط گرمسیر و استوائی را برای زندگی ترجیح می دهند . از نظر کثرت انتشار گونه های مختلف مار جهان ، به ترتیب می توان قاره های استرالیا ، آفریقا ، آمریکا، آسیا و اروپا را نام برد . وجود مار د رمزارع و کشتزارها باعث از بین رفتن موشها ، کرمها و حشرات مختلف است و از این راه کمک مؤثری به افزایش محصولات کشاورزی می شود . اگر زیانهای ناشی از گزش مار با زیانهای ناشی از جانوران دیگر و همچنین بیماریها مقایسه شود ناچیز خواهد بود . در اغلب کشورهای جهان برای خرید و فروش و مبادله مار یا سم آن بخشهای عمومی و خصوصی وجود دارد . در ایران در چند سال اخیر مؤسسه دولتی سرم و واکسن سازی رازی به منظور تهیه سم و سرم ضد مارگزیدگی مورد نیاز کشور به آموزش و آشنا کردن مارگیرهای محلی به روش صحیح صید و طرز نگهداری و حمل و نقل مارها پرداخته است و همه ساله تعدادی مار برای همین منظور خریداری می کند . البته تعداد معدودی از مارگیرها به منظور امرار معاش به خرید و فروش و معاوضه مارها ، ، خاصه مارهائی از نوع کبرا یا کفچه اشتغال دارند . معمولأ این افراد برای اینکه خطری متوجه آنها نشود قبلأ دندان سمی را می کشند . غافل از اینکه این کار آنان با جانشین شدن دندانهای سمی خنثی می شود . مارگیرهائی که در این کار ورزیده تر هستند برای مصون ماندن از خطر گزش ، عمل کشیدن دندان زهری را بموقع تجدید می کنند . در بعضی کشورها مانند چین برمه ، ژاپن و حتی آمریکا ، بعضی رستورانها از گوشت مار و مخصوصأ مار بوآ غذای مطبوعی برای علاقمندان تهیه می کنند برخی گوشت مار زنگی را از مطبوع ترین غذاها می دانند .در دنیائی که گوشت فورباغه و خرچنگ در تغذیه استفاده می شود ، گوشت مار نیز می تواند در برنامه غذائی بشر جائی داشته باشد ، البته به شرطی که به طرز صحیحی تهیه و طبخ شود . موش مار یکی از انواع مارهای غیر سمی است و معمولأ هفتاد عدد تخم می گذارد . این تخم ها کمی بزرگتر از تخم مرغ است و جداری نازک تر از آن دارد . بعضی مردم عقب افتاده با علاقه زیادی از تخم این مارها تغذیه می کنند . در قدیم در بعضی کشورها از روغن مار برای از بین بردن غده ها و معالجه سرمازدگی دست و پا و بر طرف کردن بعضی دردهای عصبی استفاده می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
درباره مدیریت انگیزش در سازمان
وضعیت دنیای کسب و کار امروز و رقابت روزافزون در عرصه های مختلف تجارت بیانگر آن است که سازمان هایی که در پی کسب نتایج مطلوب هستند، باید نیروی کار با انگیزه ای داشته باشند. فراگیری روش های ایجاد انگیزه در افراد، از جمله مهارت های مهمی است که هر مدیر باید از آنها برخوردار باشد.
انگیزه عبارت است از میل و اراده فرد به انجام یک کار، در گذشته تصور می شد که انگیزه باید خارج از وجود افراد به آنها تزریق شود، اما امروزه اعتقاد بر این است که هر فرد به وسیله یک سری نیروهای مختلف درونی و بیرونی انگیزه پیدا می کند. بهترین کار این است که کارکنان را ترغیب کنید تا انگیزه خود را با نیازهای سازمان همسو کنند. امروزه سازمانها برای بهره برداری بهتر از توانایی های بالقوه کارکنان به سرعت از ساختار (دستوردهی - نظارت) فاصله می گیرند و به سمت (توصیه - توافق) روی می آورند تا از این طریق بهتر بتوانند در افراد ایجاد انگیزه کنند. این تغییر نگرش زمانی آغاز شد که کارفرمایان متوجه شدند پرداخت پاداش بسیار اثربخش تر از تهدید آنها به تنبیه و توبیخ است، پذیرش تکنیک های انگیزشی مدیران به وسیله کارکنان هر سازمانی مستلزم آن است که قبلاً محیطی برای آنها ایجاد کرده باشد که در آن، یک سری نیازهای مهم انسانی برآورده شده باشد. به کارگیری پاره ای از این تکنیک ها که زمینه ساز ایجاد انگیزه از سوی مدیران برای بهبود کیفیت و پیشرفت امور سازمانی است معطوف به نکات زیر است:
اولاً: کارکنان سازمان باید از نقش خود و اهمیت آن باخبر باشند، برخورد خوب با کارمندان از دیگر روش های ایجاد انگیزه است. به کارمندان خود احترام بگذارید تا آنها نیز به شما احترام بگذارند. تا آنجا که در توان شماست به شرایط کار و مسائل مربوط به حقوق و پست و موقعیت، امنیت شغلی و جو محیطکار توجه و به موقع به آنها رسیدگی کنید تا افراد در محیطی راحت و با خیالی آسوده کار کنند. با مشکلات شخصی که هر از گاهی برای کارمندانتان پیش می آید برخوردی مثبت و سازنده داشته باشید و با آنها ابراز همدردی کنید. کارمندان خود را به شرکت در تصمیم گیری ها تشویق کنید و تا آنجا که ممکن است افراد را در جریان امور قرار دهید.
تردید و بی ثباتی باعث کاهش انگیزه می شود، گسترش بحث و گفت وگو، ایجاد فرهنگ پرهیز از سرزنش، جلب همکاری کارکنان، حمایت و قدردانی، ایجاد فرصت برای ارتقای کارمندان توانا و جوان، ایجاد فرصت فعالیت های ورزشی در خارج از محیط کار، جلب همکاری از طریق مشوق های بدون هزینه مانند تجلیل در حضور جمع و تقدیر کتبی از دیگر عوامل مهم در انگیزش کارکنان است. نشان دادن ابتکار عمل از سوی کارمندان، یکی از علایم بالا بودن سطح انگیزش در محیط کار است. تا آنجا که امکان دارد به افراد فرصت دهید تا از ابتکار عمل و خلاقیت خود در انجام امور استفاده کنند، از کارمندان تازه وارد به گرمی و صمیمیت استقبال کنید تا بهتر بتوانید از توانایی های آنها استفاده کنید. درمورد همکاران و کارمندانتان شخصاً قضاوت کنید و تحت تا ثیر حرف های دیگران قرار نگیرید، به خاطر داشته باشید که چگونگی ارزیابی و دادن پاداش به افراد، در عملکرد آنها تا ثیرگذار است. همچنین میزان مزایا و عوامل انگیزشی کارکنان خود را براساس میزان مسئولیت و کمک آنها درجهت تحقق اهداف سازمان تعیین کنید و نه براساس ارشدیت یا مقام.
مدیریت انگیزش، کارکنان برانگیخته
زمانی که کارمندی با سطح عملکرد بالا به مقام مدیریت ترفیع مییابد، برخی اوقات تنها یک تفکر سطحی صرف این میشود که مدیر جدید چگونه میتواند به طور موثر در زیر دستانش انگیزش ایجاد کند.
مقدمه:
زمانی که کارمندی با سطح عملکرد بالا به مقام مدیریت ترفیع مییابد، برخی اوقات تنها یک تفکر سطحی صرف این میشود که مدیر جدید چگونه میتواند به طور موثر در زیر دستانش انگیزش ایجاد کند.
ممکن است چنین به نظر برسد که توانایی برای انگیختن افراد استعداد ذاتی باشد که ممکن است فردی آن را دارا باشد و یا نباشد، اما این توانایی را میتوان از طریق اصلی که ((مدیریت انگیزش)) نامیده میشود، مورد بررسی قرار داده و اکتساب کرد.
مدیریت انگیزش بر روی سه شرط اعتماد به نفس، اطمینان و رضایت تمرکز دارد.
غفلت از توسعه و گسترش این مهارت برای مدیران هزینه بالایی دارد. زمانی که کارکنانی با سطح عملکرد بالا مشکلات انگیزشی حل نشدهای داشته باشند، امکان دارد سطح عملکرد آنها پایین آمده و یا کار خود را به منظور اکتساب کار دیگری رها سازند.
از سویی اگر در کارکنانی که سطح عملکرد پایینی دارند، به منظور ارتقای سطح عملکردشان انگیزش ایجاد نگردد، نتایج را پایین کشانده و باعث کاهش بهرهوری در میان دیگر اعضای تیمشان خواهند شد. بدتر اینکه آنها بندرت کار خود را رها میسازند، چرا که جایی برای رفتن ندارند. مساله عمده این است که وقتی که کارکنان مشکلات انگیزشی داشته باشند، مدیران هزینههای سنگینی را متحمل میشوند.
مدیریت انگیزش
نکته اصلی در مدیریت انگیزش این است که بدانیم کارکنان به وسیله چیزی انگیخته میشوند که تحقق آن را باور دارند و این تحقق نه به وسیله وعده و وعید مدیران، بلکه به وسیله درجریان آوردن سه شرط لازم برای انگیزش یعنی اعتماد به نفس، اطمینان و رضایت به وسیله ایجاد محیطی که در آن سه شرط تقویت میشوند، مدیران میتوانند در کارکنان خود انگیزش ایجاد کنند.
اعتماد به نفس
زمانی که کارکنان بر این جمله باور دارند که ((من نمیتوانم این کار را انجام دهم))، آنها میل دارند که از کار خود دست بکشند و یا حداکثر اینکه آن کار را با دو دلی انجام میدهند. فقدان اعتماد به نفس یک مشکل درون گستر انگیزشی است. آن زمانی رخ میدهد که انتظارات از سطح عملکرد غیرواقعی بوده، حجم کار به طور غیرممکن زیاد باشد و آموزش تا اندازه نیازهای کارکنان تنزل پیدا کرده و در آن سطح حفظ شود.به علت واقع بین نبودن مدیران نسبت به اهمیت این مساله، کارکنان نسبت به گفتن اینکه ((آنها نمیتوانند کارشان را انجام دهند)) ترس دارند. بسیاری از کارکنان میترسند که اگر چنین بگویند، مدیر، آن کار را به شخص دیگری تفویض کرده و آنها کار خود را از دست بدهند، لذا کارکنان تظاهر میکنند که همه چیز خوب پیش میرود. در نتیجه به مشکل اعتماد به نفس آنها توجهی نمیشود. در این میان فرهنگ سازمانی نیز شریک جرم است که به کارکنان اجازه نمیدهد تا آزادانه در باره مشکل اعتماد به نفس صحبت کنند.زمانی که کارمندی میگوید که میتواند کاری را انجام دهد،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
درباره مدیریت انگیزش در سازمان
وضعیت دنیای کسب و کار امروز و رقابت روزافزون در عرصه های مختلف تجارت بیانگر آن است که سازمان هایی که در پی کسب نتایج مطلوب هستند، باید نیروی کار با انگیزه ای داشته باشند. فراگیری روش های ایجاد انگیزه در افراد، از جمله مهارت های مهمی است که هر مدیر باید از آنها برخوردار باشد.
انگیزه عبارت است از میل و اراده فرد به انجام یک کار، در گذشته تصور می شد که انگیزه باید خارج از وجود افراد به آنها تزریق شود، اما امروزه اعتقاد بر این است که هر فرد به وسیله یک سری نیروهای مختلف درونی و بیرونی انگیزه پیدا می کند. بهترین کار این است که کارکنان را ترغیب کنید تا انگیزه خود را با نیازهای سازمان همسو کنند. امروزه سازمانها برای بهره برداری بهتر از توانایی های بالقوه کارکنان به سرعت از ساختار (دستوردهی - نظارت) فاصله می گیرند و به سمت (توصیه - توافق) روی می آورند تا از این طریق بهتر بتوانند در افراد ایجاد انگیزه کنند. این تغییر نگرش زمانی آغاز شد که کارفرمایان متوجه شدند پرداخت پاداش بسیار اثربخش تر از تهدید آنها به تنبیه و توبیخ است، پذیرش تکنیک های انگیزشی مدیران به وسیله کارکنان هر سازمانی مستلزم آن است که قبلاً محیطی برای آنها ایجاد کرده باشد که در آن، یک سری نیازهای مهم انسانی برآورده شده باشد. به کارگیری پاره ای از این تکنیک ها که زمینه ساز ایجاد انگیزه از سوی مدیران برای بهبود کیفیت و پیشرفت امور سازمانی است معطوف به نکات زیر است:
اولاً: کارکنان سازمان باید از نقش خود و اهمیت آن باخبر باشند، برخورد خوب با کارمندان از دیگر روش های ایجاد انگیزه است. به کارمندان خود احترام بگذارید تا آنها نیز به شما احترام بگذارند. تا آنجا که در توان شماست به شرایط کار و مسائل مربوط به حقوق و پست و موقعیت، امنیت شغلی و جو محیطکار توجه و به موقع به آنها رسیدگی کنید تا افراد در محیطی راحت و با خیالی آسوده کار کنند. با مشکلات شخصی که هر از گاهی برای کارمندانتان پیش می آید برخوردی مثبت و سازنده داشته باشید و با آنها ابراز همدردی کنید. کارمندان خود را به شرکت در تصمیم گیری ها تشویق کنید و تا آنجا که ممکن است افراد را در جریان امور قرار دهید.
تردید و بی ثباتی باعث کاهش انگیزه می شود، گسترش بحث و گفت وگو، ایجاد فرهنگ پرهیز از سرزنش، جلب همکاری کارکنان، حمایت و قدردانی، ایجاد فرصت برای ارتقای کارمندان توانا و جوان، ایجاد فرصت فعالیت های ورزشی در خارج از محیط کار، جلب همکاری از طریق مشوق های بدون هزینه مانند تجلیل در حضور جمع و تقدیر کتبی از دیگر عوامل مهم در انگیزش کارکنان است. نشان دادن ابتکار عمل از سوی کارمندان، یکی از علایم بالا بودن سطح انگیزش در محیط کار است. تا آنجا که امکان دارد به افراد فرصت دهید تا از ابتکار عمل و خلاقیت خود در انجام امور استفاده کنند، از کارمندان تازه وارد به گرمی و صمیمیت استقبال کنید تا بهتر بتوانید از توانایی های آنها استفاده کنید. درمورد همکاران و کارمندانتان شخصاً قضاوت کنید و تحت تا ثیر حرف های دیگران قرار نگیرید، به خاطر داشته باشید که چگونگی ارزیابی و دادن پاداش به افراد، در عملکرد آنها تا ثیرگذار است. همچنین میزان مزایا و عوامل انگیزشی کارکنان خود را براساس میزان مسئولیت و کمک آنها درجهت تحقق اهداف سازمان تعیین کنید و نه براساس ارشدیت یا مقام.
مدیریت انگیزش، کارکنان برانگیخته
زمانی که کارمندی با سطح عملکرد بالا به مقام مدیریت ترفیع مییابد، برخی اوقات تنها یک تفکر سطحی صرف این میشود که مدیر جدید چگونه میتواند به طور موثر در زیر دستانش انگیزش ایجاد کند.
مقدمه:
زمانی که کارمندی با سطح عملکرد بالا به مقام مدیریت ترفیع مییابد، برخی اوقات تنها یک تفکر سطحی صرف این میشود که مدیر جدید چگونه میتواند به طور موثر در زیر دستانش انگیزش ایجاد کند.
ممکن است چنین به نظر برسد که توانایی برای انگیختن افراد استعداد ذاتی باشد که ممکن است فردی آن را دارا باشد و یا نباشد، اما این توانایی را میتوان از طریق اصلی که ((مدیریت انگیزش)) نامیده میشود، مورد بررسی قرار داده و اکتساب کرد.
مدیریت انگیزش بر روی سه شرط اعتماد به نفس، اطمینان و رضایت تمرکز دارد.
غفلت از توسعه و گسترش این مهارت برای مدیران هزینه بالایی دارد. زمانی که کارکنانی با سطح عملکرد بالا مشکلات انگیزشی حل نشدهای داشته باشند، امکان دارد سطح عملکرد آنها پایین آمده و یا کار خود را به منظور اکتساب کار دیگری رها سازند.
از سویی اگر در کارکنانی که سطح عملکرد پایینی دارند، به منظور ارتقای سطح عملکردشان انگیزش ایجاد نگردد، نتایج را پایین کشانده و باعث کاهش بهرهوری در میان دیگر اعضای تیمشان خواهند شد. بدتر اینکه آنها بندرت کار خود را رها میسازند، چرا که جایی برای رفتن ندارند. مساله عمده این است که وقتی که کارکنان مشکلات انگیزشی داشته باشند، مدیران هزینههای سنگینی را متحمل میشوند.
مدیریت انگیزش
نکته اصلی در مدیریت انگیزش این است که بدانیم کارکنان به وسیله چیزی انگیخته میشوند که تحقق آن را باور دارند و این تحقق نه به وسیله وعده و وعید مدیران، بلکه به وسیله درجریان آوردن سه شرط لازم برای انگیزش یعنی اعتماد به نفس، اطمینان و رضایت به وسیله ایجاد محیطی که در آن سه شرط تقویت میشوند، مدیران میتوانند در کارکنان خود انگیزش ایجاد کنند.
اعتماد به نفس
زمانی که کارکنان بر این جمله باور دارند که ((من نمیتوانم این کار را انجام دهم))، آنها میل دارند که از کار خود دست بکشند و یا حداکثر اینکه آن کار را با دو دلی انجام میدهند. فقدان اعتماد به نفس یک مشکل درون گستر انگیزشی است. آن زمانی رخ میدهد که انتظارات از سطح عملکرد غیرواقعی بوده، حجم کار به طور غیرممکن زیاد باشد و آموزش تا اندازه نیازهای کارکنان تنزل پیدا کرده و در آن سطح حفظ شود.به علت واقع بین نبودن مدیران نسبت به اهمیت این مساله، کارکنان نسبت به گفتن اینکه ((آنها نمیتوانند کارشان را انجام دهند)) ترس دارند. بسیاری از کارکنان میترسند که اگر چنین بگویند، مدیر، آن کار را به شخص دیگری تفویض کرده و آنها کار خود را از دست بدهند، لذا کارکنان تظاهر میکنند که همه چیز خوب پیش میرود. در نتیجه به مشکل اعتماد به نفس آنها توجهی نمیشود. در این میان فرهنگ سازمانی نیز شریک جرم است که به کارکنان اجازه نمیدهد تا آزادانه در باره مشکل اعتماد به نفس صحبت کنند.زمانی که کارمندی میگوید که میتواند کاری را انجام دهد،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
درباره نظریه مولکولى تکامل
ژاک مونو-ترجمه کاوه فیض اللهى:ژاک لوسین مونو (J.monod) در سال ۱۹۱۰ در پاریس به دنیا آمد و در سال ۱۹۳۱ همانجا از دانشگاه فارغ التحصیل شد. در سال ۱۹۳۴ استادیار جانورشناسى شد و چند سال اول پس از فارغ التحصیلى درباره منشاء حیات به تحقیق پرداخت. طى جنگ جهانى دوم در سازمان مقاومت فعالیت داشت و پس از آن به انستیتو پاستور پیوست. در سال ۱۹۵۳ رئیس گروه زیست شیمى سلولى شد. در سال ۱۹۵۸ درباره ساخت آنزیم در باکترى جهش یافته با فرانسوا ژاکوپ (F.Jacob) و آرتور پاردى (A.Pardee) به همکارى پرداخت. این کار به تدوین نظریه تبیین فعالیت ژن و چگونگى روشن و خاموش شدن ژن ها در مواقع لزوم، توسط مونو و ژاکوب انجامید. در سال ۱۹۶۰ آنها اصطلاح «اپرون» را براى گروهى از ژن ها معرفى کردند که با یکدیگر پیوند نزدیکى دارند و هر یک از آنها مرحله اى متفاوت از یک مسیر زیست شیمیایى را کنترل مى کند. سال بعد آنها وجود مولکولى به نام RNA ى پیامبر را فرض کردند که اطلاعات ژنتیکى لازم براى ساخت پروتئین را از اپرون به ریبوزوم ها، یعنى جایى که پروتئین ساخته مى شود، مى برد. مونو و ژاکوب به خاطر این کار جایزه نوبل پزشکى یا فیزیکى سال ۱۹۶۵ را گرفتند، جایزه اى مشترک با آندره لوف (A.Lwoff) که او هم روى ژنتیک باکترى کار مى کرد. در سال ۱۹۷۱ مونو مدیر انستیتو شد و در همان سال کتاب پرفروش «تصادف و ضرورت» را به چاپ رساند. او در این کتاب استدلال مى کند که حیات در اثر تصادف پدید آمده و در نتیجه پیامد ناگزیر فشار هاى ناشى از انتخاب طبیعى به وضعیت کنونى درآمده است. این کتاب با همین عنوان توسط حسین نجفى زاده ترجمه و در سال ۱۳۵۹ توسط خود وى منتشر شده است. ژاک مونو در سال ۱۹۷۶ درگذشت.متن زیر ترجمه بخشى از فصل دوم کتاب «مسائل انقلاب علمى» (۱۹۷۴) به ویراستارى هار (R.Harre) است. این متن تحت عنوان «درباره نظریه مولکولى تکامل» طى روز هاى آینده در همین ستون عرضه خواهد شد.آنچه مى خواهم امروز درباره اش صحبت کنم وضعیت کنونى نظریه تکامل است. اجازه دهید بى حاشیه بگویم هنگامى که از نظریه تکامل حرف مى زنم، دقیقاً از نظریه تکامل موجودات زنده درون چارچوب عمومى نظریه داروینى سخن مى گویم، نظریه اى که امروزه هنوز زنده است. در واقع این نظریه خیلى زنده تر از آن است که بسیارى از زیست شناسان ممکن است گمان کنند؛نظریه تکامل نظریه اى بسیار شگفت انگیز است. در ابتدا یادآورى این نکته لازم است که نظریه تکامل به علت مضامین عمومى آن از بسیارى جهات مهمترین نظریه علمى است که تاکنون تدوین شده. تردیدى نیست که هیچ نظریه علمى دیگرى چنین مضامین فلسفى، ایدئولوژیک و سیاسى عظیمى دربر نداشته است.علاوه بر این نظریه تکامل از نظر جایگاه نیز بسیار شگفت انگیز است، زیرا با نظریه هاى فیزیکى کاملاً تفاوت دارد. هدف بنیادى نظریه هاى فیزیکى کشف قوانین عام (جهانى) است، قوانینى که در مورد تمام اشیاى جهان صدق مى کنند، با این امید که بتوان براساس این قوانین- یعنى براساس اصول نخستین- نتایجى استنباط کرد که پدیده هاى سرتاسر عالم را تبیین کنند. هنگامى که یک فیزیکدان به پدیده اى خاص توجه مى کند، امیدوار است بتواند نشان دهد که او مى تواند این پدیده را در قوانین عام، از اصولى نخستین، نتیجه بگیرد. در عوض نظریه تکامل هدف متفاوتى دارد. گستره کاربرد این نظریه جهانى نیست، بلکه تنها گوشه کوچکى از این جهان است، یعنى جهان موجودات زنده آن طور که ما امروزه آنها را در زمین مى شناسیم. هدف این نظریه را مى توان توضیح وجود تقریباً دو میلیون گونه جانور و در حدود یک میلیون گونه گیاه، به اضافه تعداد نا معلومى گونه باکترى تعریف کرد که امروزه بر سطح زمین زندگى مى کنند.این گوشه بسیار کوچکى از جهان است و هیچ معلوم نیست که آیا وجود این اشیاى بسیار خاص- موجودات زنده- را مى توان، یا هرگز بتوان از اصول نخستین استنباط کرد. من همین جا مى گویم که به دلایل بسیار عمیقى که سعى خواهم کرد تبیین کنم، باور ندارم انجام چنین کارى هرگز امکان پذیر باشد.ویژگى شگفت انگیز دیگر نظریه تکامل آن است که هرکسى فکر مى کند آن را مى فهمد؛ منظورم فلاسفه، دانشمندان علوم اجتماعى و نظایر آنها است. در حالى که در واقع تعداد اندکى عملاً آن را آن طور که هست، یا حتى آن طور که داروین بیانش کرده بود، مى فهمند. یا حتى از آن هم کمتر، طورى که ما اکنون مى توانیم در زیست شناسى آن را بفهمیم. در واقع اولین بد فهمى بزرگ توسط خود اسپنسر (H.Spencer) انجام شد. البته او یکى از اولین فیلسوفان تکاملى بزرگ بود، اما در عین حال نخستین کسى بود که نارسایى تکامل انتخابى - آن طور که خودش مى گفت- را در تبیین تکامل نشان داد.
فرض دوم نظریه تلفیقى آن است که کل توارث و در نتیجه کل فرآیندهاى ریخت زایى _ تمام آنچه یک گونه را از گونه دیگر یا یک فرد را از فرد دیگر متمایز مى سازد _ را باید منسوب به اطلاعات موجود در ژنوم دانست. زیرا این تنها اطلاعات موجود در یک فرد است که قابل انتقال به فرزندان آن است، تنها اطلاعاتى است که انتخاب مى تواند روى آن تاثیر داشته باشد. این فرضى بنیادى است _ ممکن است از شنیدن آن تعجب کنید _ که به راحتى مى شد آن را اثبات نشده دانست و عملاً چیزى در حدود بیست سال پیش نیز هنوز بسیارى از زیست شناسان آن را باور نداشتند.این فرض تنها در نتیجه کشف سیستم «نسخه بردارى _ ترجمه» کاملاً پذیرفته شد و نتایجى که نشان دادند نه تنها ژنوم حاوى اطلاعات مربوط به ساختار مولکول ها است، بلکه در عین حال یک سیستم تنظیم کننده است که هم فرستنده و هم گیرنده