لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
رله های حفاظت خط
1ـ رله دیستانس اولیه ، ساخت آلمان B.B.C دارای سه زون
2ـ رله رکلوزتیک ( دوباره وصل کن ) ، ساخت آلمان B.B.C
3ـ رله جریان زیاد ، ساخت آلمان B.B.C
رله های حفاظتی خط 20c
1ـ رله اضافه جریان
2ـ رله اتصال زمین
ضمناً کلیه اتفاقات در پست توسط دستگاه ثبت می گردد و در حادثه ای که درخطهای خروجی رخ دهد توسط مودم ارسال و ثبت می گردد .
حفاظت توسط رله ها :
رله به دستگاهی اطلاق می گردد که در اثر تغییر کمیتی الکتریکی یا مکانیکی مشخص تحریک گردیده و سبب به کار افتادن دستگاههای الکتریکی دیگری می گردد .
رلة حفاظتی رله ای است که بمنظور حفاظت دستگاهها و تجهیزات الکتریکی مورد استفاده قرار می گیرد . رله ها را می توان ازجهات مختلف دسته بندی نمود یکی از این جهات کمیت مورد کنترل رله می باشد به این ترتیب رله ها به انواع زیر دسته بندی میشوند :
1ـ رله های جریانی ( یعنی رله هایی که جریان را کنترل می کنند ) مانند رله های اضافة جریان ـ دیفرانسیل
2ـ رله های ولتاژی ( یعنی رله هایی که ولتاژ را کنترل می کنند ) مانند : رله های اضافه ولتاژ ـ افت ولتاژ ـ تنظیم ولتاژ
3ـ رله های واتمتریک ( یعنی رله هایی که جریان و ولتاژ را به اشکال مختلف کنترل می کنند )مثل رله های کشنال و دیستانس
4ـ رله های فرکانسی ( یعنی رله هایی که فرکانس را کنترل می کنند )
5ـ رله هایی که کمیات غیر الکتریکی را مثل : گاز فشار و یا حرارت کنترل می کنند مانند رله های : بوخهلتس ، رله ای حرارتی و…
رله اضافه جریان
ساختمان ابتدایی یک رله اضافه جریان ممکن است .
عبور جریان از سیم پیچها باعث بحرکت در آمدن قسمت های متحرک در رله و در نتیجه وصل کنتاکت مربوط به صدور فرمان می گردد . می توان از طریق کشش فنر نگهدارنده رله یا از طریق تغییر تعداد دور رسم پیچ تنظیم جریان رله را می توان تغییر داد . به این رله ها ، رله های اضافه جریان با عملکرد آنی یا رله های اضافه جریان با عملکرد بدون زمان می گویند . معمولاً به هنگام وصل مدار ، برای چند لحظه اول جریان زیادی در مدار برقرار می شود و در چنین شرایطی اگر رله اضافه جریانی که در صفحه قبل تشریح مدار وجود داشته باشد موجب قطع کلید خواهد شد لذا معمولاً رله ها را به ترتیبی طراحی می کنند تا هنگام تشخیص اضافه جریان بلافاصله فرمان تریپ ندهد . بلکه بعد از مقداری تأخیر ( در حدود چند ثانیه ) فرمان تریپ بدهد . به این رله ها رله های اضافه جریان تأخیری زمان معین می گویند .
در شبکه معمولاً اضافه جریان بام مقادیر مختلف اتفاق می افتد . مثلاً اضافه جریان در حدود 5/1 برابر جریان نامی شاید برای چند لحظه روی شبکه و سیستم قابل تحمل باشد ولی اضافه جریان معادل ده برابر جریان نامی بهتر است که هر چه سریعتر حذف شود. لذا وجود رله هایی لازم است که اضافه جریان های زیاد را خیلی زود و اضافه جریانهای کم را قدری دیرتر قطع کنند . به این رله ها ، رله های اضافه جریان زمان معکوس می گویند . یعنی رله هایی که مدت زمان عملکرد شان با مقدار اضافه جریان نسبت عکس دارند . هر چه مقدار اضافه جریان بیشتر باشد زمان عملکرد کوتاهتر میشود. گاهی رله های تاخیری را به یک رله بدون زمان نیز مجهز می کنند .
حال که صحبت از تنظیم رله های اضافه جریان شد اشاره مختصر به این نکته بد نیست که : تنظیم جریان و زمان یک رله اضافه جریان با توجه به شرایط زیر تعیین می شود :
الف ) تنظیم جریان رله با جریان نامی مدار مناسبت داشته باشد یعنی (1.4XIN تا 185)
ب ) تنظیم جریان با توجه به قدرت اتصال کوتاه در مدار انجام شود . ( یعنی به گونه ای تنظیم شود که اتصالیهای خیلی دور را به خاطر جریان کم نبیند).
ج ) تنظیم جریان و زمان بگونه ای انتخاب شود که هر رله با رله های قبل و بعد از خود هماهنگ عمل کند .
رله اتصال زمین
به منظور حفاظت تأسیسات و تجهیزات پستها و نیروگاهها علاوه بر رله اضافه جریان از رلة اتصال زمین نیز برای جلوگیری از بروز اتصالیهای فاز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
رله های حفاظت خط
1ـ رله دیستانس اولیه ، ساخت آلمان B.B.C دارای سه زون
2ـ رله رکلوزتیک ( دوباره وصل کن ) ، ساخت آلمان B.B.C
3ـ رله جریان زیاد ، ساخت آلمان B.B.C
رله های حفاظتی خط 20c
1ـ رله اضافه جریان
2ـ رله اتصال زمین
ضمناً کلیه اتفاقات در پست توسط دستگاه ثبت می گردد و در حادثه ای که درخطهای خروجی رخ دهد توسط مودم ارسال و ثبت می گردد .
حفاظت توسط رله ها :
رله به دستگاهی اطلاق می گردد که در اثر تغییر کمیتی الکتریکی یا مکانیکی مشخص تحریک گردیده و سبب به کار افتادن دستگاههای الکتریکی دیگری می گردد .
رلة حفاظتی رله ای است که بمنظور حفاظت دستگاهها و تجهیزات الکتریکی مورد استفاده قرار می گیرد . رله ها را می توان ازجهات مختلف دسته بندی نمود یکی از این جهات کمیت مورد کنترل رله می باشد به این ترتیب رله ها به انواع زیر دسته بندی میشوند :
1ـ رله های جریانی ( یعنی رله هایی که جریان را کنترل می کنند ) مانند رله های اضافة جریان ـ دیفرانسیل
2ـ رله های ولتاژی ( یعنی رله هایی که ولتاژ را کنترل می کنند ) مانند : رله های اضافه ولتاژ ـ افت ولتاژ ـ تنظیم ولتاژ
3ـ رله های واتمتریک ( یعنی رله هایی که جریان و ولتاژ را به اشکال مختلف کنترل می کنند )مثل رله های کشنال و دیستانس
4ـ رله های فرکانسی ( یعنی رله هایی که فرکانس را کنترل می کنند )
5ـ رله هایی که کمیات غیر الکتریکی را مثل : گاز فشار و یا حرارت کنترل می کنند مانند رله های : بوخهلتس ، رله ای حرارتی و…
رله اضافه جریان
ساختمان ابتدایی یک رله اضافه جریان ممکن است .
عبور جریان از سیم پیچها باعث بحرکت در آمدن قسمت های متحرک در رله و در نتیجه وصل کنتاکت مربوط به صدور فرمان می گردد . می توان از طریق کشش فنر نگهدارنده رله یا از طریق تغییر تعداد دور رسم پیچ تنظیم جریان رله را می توان تغییر داد . به این رله ها ، رله های اضافه جریان با عملکرد آنی یا رله های اضافه جریان با عملکرد بدون زمان می گویند . معمولاً به هنگام وصل مدار ، برای چند لحظه اول جریان زیادی در مدار برقرار می شود و در چنین شرایطی اگر رله اضافه جریانی که در صفحه قبل تشریح مدار وجود داشته باشد موجب قطع کلید خواهد شد لذا معمولاً رله ها را به ترتیبی طراحی می کنند تا هنگام تشخیص اضافه جریان بلافاصله فرمان تریپ ندهد . بلکه بعد از مقداری تأخیر ( در حدود چند ثانیه ) فرمان تریپ بدهد . به این رله ها رله های اضافه جریان تأخیری زمان معین می گویند .
در شبکه معمولاً اضافه جریان بام مقادیر مختلف اتفاق می افتد . مثلاً اضافه جریان در حدود 5/1 برابر جریان نامی شاید برای چند لحظه روی شبکه و سیستم قابل تحمل باشد ولی اضافه جریان معادل ده برابر جریان نامی بهتر است که هر چه سریعتر حذف شود. لذا وجود رله هایی لازم است که اضافه جریان های زیاد را خیلی زود و اضافه جریانهای کم را قدری دیرتر قطع کنند . به این رله ها ، رله های اضافه جریان زمان معکوس می گویند . یعنی رله هایی که مدت زمان عملکرد شان با مقدار اضافه جریان نسبت عکس دارند . هر چه مقدار اضافه جریان بیشتر باشد زمان عملکرد کوتاهتر میشود. گاهی رله های تاخیری را به یک رله بدون زمان نیز مجهز می کنند .
حال که صحبت از تنظیم رله های اضافه جریان شد اشاره مختصر به این نکته بد نیست که : تنظیم جریان و زمان یک رله اضافه جریان با توجه به شرایط زیر تعیین می شود :
الف ) تنظیم جریان رله با جریان نامی مدار مناسبت داشته باشد یعنی (1.4XIN تا 185)
ب ) تنظیم جریان با توجه به قدرت اتصال کوتاه در مدار انجام شود . ( یعنی به گونه ای تنظیم شود که اتصالیهای خیلی دور را به خاطر جریان کم نبیند).
ج ) تنظیم جریان و زمان بگونه ای انتخاب شود که هر رله با رله های قبل و بعد از خود هماهنگ عمل کند .
رله اتصال زمین
به منظور حفاظت تأسیسات و تجهیزات پستها و نیروگاهها علاوه بر رله اضافه جریان از رلة اتصال زمین نیز برای جلوگیری از بروز اتصالیهای فاز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد ورامین
موضوع :
تهیه مربا
نام استاد :
نام گرداورنده :
مینا حیدری
مقدمه :
تهیه مربا، مارمالاد و ژله از دیرباز به عنوان نوعی روش نگهداری محصولات میوه مرسوم بوده است. مربا فراوردهای است که از میوه کامل سالم یا از قطعات میوه طی فرآیند پخت با افزودن مقداری آب و قند به دست میآید. اساس تهیه مربا تشکیل ژل پکتین است.
پکتین کربوهیدرات محلول در آبی است که در دیوارههای سلولی یاختههای گیاهی یافت میشود.
از لحاظ شیمیایی پکتین پلیمری است که از به هم پیوستن مولکولهای اسید گالاکتوزوئیک تشکیل شده که شکل اولیه آن در بافتهای گیاهی به صورت پروتوپکتین نامحلول در آب بوده و در ساختمان آن همیسلولز، آرابان، گالاکتان و .... وجود دارد.
به هنگام رسیدن میوه تحت تاثیر آنزیمهای پکتولیتیک و هیدرولیز عوامل مذکور پکتین ایجاد میشود. پکتین در حضور مواد قندی و محیط اسیدی قادر است ژل تشکیل دهد. به این دلیل معمولا میوه رسیده برای تهیه مربا مناسب است.
مربا باید بافت مالشپذیر و کوتاه داشته باشد و قطعات میوه در آن به آسانی قابل تشخیص باشند. جدا شدن میوه و دو فاز شدن محصول، کریستالیزاسیون قند و بافت سخت از عوامل نامطلوب کیفی در مورد مربا محسوب میشوند.
تولید مربا با روش سنتی
در روش سنتی به طور معمول برای هر سه کیلو میوه موردنظر تقریبا 5/2 تا 3 کیلو شکر مصرف میشود و بنا به سلیقه و به تناسب میوه موردنظر، از طعمدهندههایی مثل مثل وانیل، گلاب، آبلیمو و دانه هل استفاده میشود.
پس از جدا کردن هسته، دم و یا پوستگیری و صاف کردن به تناسب بافت هر میوه و ترکیب آن، اقداماتی برای بهبود طعم، رنگ و شفافیت مربا انجام میگیرد.
مثلا در آب آهک قرار دادن میوه برای تردتر شدن و یا در آب جوش قرار دادن برای اجتناب از سیاه شدن میوه و تلخی گرفتن از برخی میوهها، اختلاط سفیده تخممرغ با شربت برای سفیدتر کردن شربت و خیساندن در آب سرد برای نرم شدن بافت میوه از جمله این اقدامات است.
اما اصول کلی تهیه مربا به روش سنتی تقریبا برای تمامی میوهها و خلالها و سبزیهای مشابه بوده است.
پس از آمادهسازی میوه اعم از شستن، پاک کردن ، اسلایس کردن، دمگیری یا هستهگیری در صورت لزوم، همراه با شربت یا پس از قوام آمدن شربت میوه را برای جوشیدن درون ظرف ترجیحا لعابی روی شعله قرار میدهند. پس از پخته شدن میوه و قوام مناسب شربت ضمن جدا کردن کف از سطح شربت و اضافه کردن مواد طعمدهنده دلخواه در اواخر پخت، مربا را از روی آتش برداشته پس از سرد شدن درون شیشه تمیز ریخته، معمولا شربت را صاف میکنند بعد به قطعات میوه اضافه میکنند
برای تهیه مرباهای سنتی رعایت برخی اصول مثل تهیه میوه از بهترین نوع، بدون لکه و کرمزدگی ضروری است. همچنین شربت باید کاملا غلیظ باشد و پس از سرد شدن به حالت کشدار از قاشق ریخته شود.
همچنین به شربت مربایی که از میوههای شیرین تهیه میشود باید بعد از قوام آمدن، کمی ترشی در اواخر طبخ مربا افزود تا رنگ مربا تیره نشود.
تولید مربا به روش صنعتی
مواد اولیه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد ورامین
موضوع :
تهیه مربا
نام استاد :
نام گرداورنده :
مینا حیدری
مقدمه :
تهیه مربا، مارمالاد و ژله از دیرباز به عنوان نوعی روش نگهداری محصولات میوه مرسوم بوده است. مربا فراوردهای است که از میوه کامل سالم یا از قطعات میوه طی فرآیند پخت با افزودن مقداری آب و قند به دست میآید. اساس تهیه مربا تشکیل ژل پکتین است.
پکتین کربوهیدرات محلول در آبی است که در دیوارههای سلولی یاختههای گیاهی یافت میشود.
از لحاظ شیمیایی پکتین پلیمری است که از به هم پیوستن مولکولهای اسید گالاکتوزوئیک تشکیل شده که شکل اولیه آن در بافتهای گیاهی به صورت پروتوپکتین نامحلول در آب بوده و در ساختمان آن همیسلولز، آرابان، گالاکتان و .... وجود دارد.
به هنگام رسیدن میوه تحت تاثیر آنزیمهای پکتولیتیک و هیدرولیز عوامل مذکور پکتین ایجاد میشود. پکتین در حضور مواد قندی و محیط اسیدی قادر است ژل تشکیل دهد. به این دلیل معمولا میوه رسیده برای تهیه مربا مناسب است.
مربا باید بافت مالشپذیر و کوتاه داشته باشد و قطعات میوه در آن به آسانی قابل تشخیص باشند. جدا شدن میوه و دو فاز شدن محصول، کریستالیزاسیون قند و بافت سخت از عوامل نامطلوب کیفی در مورد مربا محسوب میشوند.
تولید مربا با روش سنتی
در روش سنتی به طور معمول برای هر سه کیلو میوه موردنظر تقریبا 5/2 تا 3 کیلو شکر مصرف میشود و بنا به سلیقه و به تناسب میوه موردنظر، از طعمدهندههایی مثل مثل وانیل، گلاب، آبلیمو و دانه هل استفاده میشود.
پس از جدا کردن هسته، دم و یا پوستگیری و صاف کردن به تناسب بافت هر میوه و ترکیب آن، اقداماتی برای بهبود طعم، رنگ و شفافیت مربا انجام میگیرد.
مثلا در آب آهک قرار دادن میوه برای تردتر شدن و یا در آب جوش قرار دادن برای اجتناب از سیاه شدن میوه و تلخی گرفتن از برخی میوهها، اختلاط سفیده تخممرغ با شربت برای سفیدتر کردن شربت و خیساندن در آب سرد برای نرم شدن بافت میوه از جمله این اقدامات است.
اما اصول کلی تهیه مربا به روش سنتی تقریبا برای تمامی میوهها و خلالها و سبزیهای مشابه بوده است.
پس از آمادهسازی میوه اعم از شستن، پاک کردن ، اسلایس کردن، دمگیری یا هستهگیری در صورت لزوم، همراه با شربت یا پس از قوام آمدن شربت میوه را برای جوشیدن درون ظرف ترجیحا لعابی روی شعله قرار میدهند. پس از پخته شدن میوه و قوام مناسب شربت ضمن جدا کردن کف از سطح شربت و اضافه کردن مواد طعمدهنده دلخواه در اواخر پخت، مربا را از روی آتش برداشته پس از سرد شدن درون شیشه تمیز ریخته، معمولا شربت را صاف میکنند بعد به قطعات میوه اضافه میکنند
برای تهیه مرباهای سنتی رعایت برخی اصول مثل تهیه میوه از بهترین نوع، بدون لکه و کرمزدگی ضروری است. همچنین شربت باید کاملا غلیظ باشد و پس از سرد شدن به حالت کشدار از قاشق ریخته شود.
همچنین به شربت مربایی که از میوههای شیرین تهیه میشود باید بعد از قوام آمدن، کمی ترشی در اواخر طبخ مربا افزود تا رنگ مربا تیره نشود.
تولید مربا به روش صنعتی
مواد اولیه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خط صینی
خط سینی (Sini script) به خوشنویسی چینی اسلامی اطلاق میشود. گاهی نیز به خوشنویسی اسلامی چینی نیز گفته میشود که منظور تغییر در ضخامت و باریکی خط است. این خط معمولاً در مساجد چین بکار میرود و از معروفترین خوشنویسان به این خط، حاجی نورالدین میگانگجیانگ است.
خوشنویسی چینی از کیفیت انتزاعی و تصویری خاصی برخوردار است که بیان اندیشه و احساس را ممکن می سازد و از این رو با نقاشی قرابت دارد.[۳] در کشورهایی مانند ژاپن و کره نیز تاحدی وضع به همین صورت بود. به طور کلی در خاور دور هنر خوشنویسی هرچند بیشتر نزد کاهنان و متولیان امور مذهبی رواج داشت اما در کنار نقاشی رشد شگرفی کرد.
چینی ها و ژاپنی ها یک نوع نوشتن ابداع کرده بودند که بسیار پیچیده بود در این طرز نوشتن، هر کلمه با یک علامت یا با اتحاد چند علامت بسیط، نمایش داده می شود با این طرز نوشتن هر چیز را می توان بیان کرد.
اما فرا گرفتن آن خیلی دشوار است یا به نظر ما چنین می آید، زیر مجبوریم تعداد بسیار زیادی علامت حفظ کنیم. تعداد این علامات تقریبا معادل تعداد کلماتی است که در این زبان می توان بیان کرد.
نوشتن غربیها که به هیچ وجه با نوشتن چینی ها و ژاپنی ها شباهت ندارد، به کمک الفبایی مرکب از بیست و شش جرف با علامت انجام می گیرد و این علامات ترجمان کلمات نیست بلکه نمایشگر اصوات اصلی است که با به کار بردن آن اصوات کلمات را تلفظ می کنیم.
الفبای لاتین از رومی ها و الفبای رومی از یونانی ها گرفته شد. اینکه یونانی ها این الفبا را از کجا یاد گرفتند، به طور یقین نمی دانیم اما احتمال دارد از فنیقی ها گرفته و فنیقی ها هم به نوبه خود آن را از مصری ها قرض کرده اند.
اگر الفبای ما ریشه مصری داشته باشد قطعا مثل الفبای چینی و ژاپنی، ابتدا شکل مصور داشته، اما پیشرفت و تکمیل آن از طریق دیگری انجام یافته و راه جداگانه ای پیموده است. زیرا این علامتها شکل اشیا را نشان نمی داد بلکه صوتهای هجایی هر کلمه را که تلفظ می شد، نمایان می ساخت.
اما چون اصوات هجایی، فوق العاده زیاد است در این طرز نوشتن هم ناچار علامتهای بسیار زیادی وجود داشت که باید همه را به خاطر سپرد.
با این اوصاف به مرور زمان، تعدادی علامت جداگانه ابداع شد که کار آنها نمایاندن صوتهای هجایی نبود بلکه صوتهای اصلی را نمایش می داد و این صوتها همانها است که وقتی با هم ترکیب می شود صوتهای هجایی را می سازد.
سود مهم این ابداع این بود که هر کس به کمک چندین علامت مختصر (بیست و شش علامت در الفبای انگلیسی) و ترکیب درست این علامتها می تواند صدای هر هجا و صدای هر کلمه را نمایش دهد.
خوشنویسی سنتی چینی
ابزارهای خوشنویسی
وسایل و ابزار خوشنویسی در خلق یک اثر مطلوب بسیار موثرند. ابزار خوب مشوق هنرمند در ادامه کار و پیشرفت اوست.
ابزارهای اصلی خوشنویسی
مهمترین ابزار خوشنویسی عبارتند از:قلمنی که قلم مخصوص خوشنویسی است. نوع مرغوب آن از نیهای دزفولی (برای قلمهای ریر و متوسط) یا نی خیزران (برای درشتنویسی) تهیه میشود. یک قلم بهتر است سرخ مایل بهقهوهای سوخته، فاقد گره و پیچ و کاملا راست و استوانهای ( با مقطع دایرهای شکل) باشد و ضخامت آن با دست تناسب و هماهنگی داشته باشد. همچنین گوشت داخل قلم سفید رنگ، تا اندازهای سخت و محکم باشد. قلم خوب را بیش از اندازه کوتاه یا بلند و سبک، سست و یا سیاه انتخاب نمیکنند و قطر سر و ته آن نباید زیاد اختلاف داشته باشد. یک قلم مناسب هنگام تراشیده شدن زیاد سفا یا زیاد سست نیست و تراشههای آن به اطراف پرتاب نمیشود و همراه قلمتراش حرکت میکند. تراشیدن قلمنی تخصص و روش خاص دارد. معمولا پس از کتابتهای مکرّر نوک قلمها کند شده وکیفیت اولیه خود رااز دست میدهند از این رو باید بهطور مرتّب نوک قلمها را تراشیده و قط زد.
کاغذکه باید ملایم و صاف باشد و خشن، پرزدار، ناصاف و بسیارلغزنده نباشد. بر روی کاغذ خوشنویسی نباید مرکب پخش شود. کاغذ زبر و نا هموار نوک قلم را میساید و نوشتن را بهویژه در کشیدهها مشکل و یا ناممکن میکند، از طرفی نوشتن بر کاغذهای لغزان و شیشهای از اختیار و تسلط خوشنویس میکاهد، بنابراین نوع متوسط آن مناسب است. امروزه کاغذهای گلاسه، به ویژه گلاسهٔ مات، برای نوشتن مناسبند هر چند که در صورت عدم دسترسی میتوان از طریق مالیدن صابون خشک روی کاغذهای معمولی تاحدودی کاغذ را برای نوشتن آماده کرد.
مرکب که باید مخصوص خوشنویسی باشد. بیش از همه مرکب مشکی و پس از آن قهوهای کاربرد دارد. رنگدانه اصلی مرکب خوشنویسی دوده است و مواد دیگری مانند صمغ عربی، زاج و مازو نیز برای چسبندگی رنگدانهها و قوام یافتن مرکب، به آن میافزایند. مرکب خوشنویسی امروزه در بازار به دو صورت مایع و خشک عرضه میشود. مرکب مایع آماده استفاده است اما مرکب خشک را باید سایید، سپس آن را در آب جوشیدهٔ ولرم و یا گلاب حل کرد. این محلول را باید در ظرف سربسته به نرمی و در مدت زمان طولانی تکان داد. بهاین عمل «صلایه دادن» میگویند. صلایه در کیفیت مرکب و کشش آن بسیار موثر است. برای رقیق کردن مرکب خوشنویسی آب مقطر یا جوشیدهٔ سردشده از آب معمولی بهتر است ، و بهتر از آن گلاب یا آب ریحان یا آب مازو است.
دیگر ابزارهای خوشنویسی
افزون بر آن از وسایل خوشنویسی میتوان بهابزار زیر اشاره کرد:دوات که ظرف مرکب و لیقه است و اغلب یک بطری کوچک، کمعمق و دهانگشاد است.
لیقه که معمولا از الیاف ابریشم طبیعی انتخاب میشود و برای جلوگیری از ریختن مرکب و کنترل میزان مرکببرداری توسط قلم در دوات قرار می دهند. گاهی از الیاف و نخهای ابریشم مصنوعی بهاین منظور استفاده میشود.
قلمتراش که چاقویی ظریف و بسیار تیزی است و برای تراشیدت و قطزدن نوک قلم بهکار میرود. قلمتراشها اندازهها و اشکال تاحدی متنوع دارند و به صورت یک تیغه یا دو تیغه ساخته میشوند. تیغه قلمتراش را از فلزی ترد و شکننده میسازند که چنانچه با جسم سختی برخورد کند از کارایی اش کاسته خواهد شد. از این رو با قلمتراش جز تراشیدن و قطزدن قلم کار دیگری نباید انجام داد. قلمتراش خوب به سختی تیز و در دراز مدت کند میشود. برای نگهداری آن بهتر است همیشه تیغهها را کمی چرب کرد و دور از رطوبت نگهداشت.
قطزن ابزاری است که که در آخرین مرحلهٔ تراشیدن قلمنی، نوک آن را روی این بستر قرار داده با یک فشار ناگهانی در زاویه مطلوب قطع میکنند. قطزن در عین حال که باید سخت و غیرقابل انعطاف باشد باید در مقابل قلمتراش کمی نرمش و انعطاف داشته باشد تا به تیغه آن آسیب نرساند. بهترین نوع قلمتراش از جنس چوب (به ویژه چوب شمشاد، قطعی از شاخ یا استخوان حیوانات و یا بخش کوچکی از بدنهٔ نی خیزران بسیار بزرگ است. سطح قطزن باید کمی محدب باشد و سطح زیرین آن که روی میز قرار میگیرد مسطح.
سنگ تیزکن قلمتراش سنگی است که برای تیزکردن چاقو و از جمله قلمتراش کاربرد دارد درگذشته از سنگ رومی یا حجاز به این منظور استفاده میشدهاست.