لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 31 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
مفهوم پردازش خط لوله ای
1
مفهوم پردازش خط لوله ای
مثال: شستن لباسها
Ali, Bahram, Cathy, Dara هر کدام مقداری لباس دارند که می خواهند بشورند، خشک کنند و اتو کنند.
عمل شستن 30 دقیقه طول می کشد.
عمل خشک کردن 40 دقیقه طول می کشد.
اتو زدن 20 دقیقه طول می کشد.
2
لباسشویی به صورت متوالی
در انجام متوالی اعمال مذکور 6 ساعت برای کار چهار نفر طول میکشد.
30
40
20
30
40
20
30
40
20
30
40
20
6 PM
7
8
9
10
11
Midnight
T
a
s
k
O
r
d
e
r
Time
3
لباسشویی به صورت خط لوله ای
انجام اعمال مذکور به صورت خط لوله ای 3.5 ساعت برای کار چهار نفر طول میکشد.
6 PM
7
8
9
10
11
Midnight
T
a
s
k
O
r
d
e
r
Time
4
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 63 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عناصر بصری ( نقطه، خط، سطح و حجم) نقطه
مقدمه :
در هنر تجسمی وقتی از نقطه نام برده می شود، منظور چیزی است که دارای تیرگی یا روشنی، اندازه و گاهی جرم است و در عین حال ملموس و قابل دیدن است. از این نظر در ظاهر تشابهی میان این مفهوم از نقطه با آن چه که در ریاضیات به نقطه گفته می شود، وجود ندارد. در ریاضیات موضوعی ذهنی است که در فضا یا بر صفحه تصور می شود، بدون اینکه قابل دیدن و لمس شدن باشد. نقطه در زبان هنر تجسمی چیزی است کاملاً ملموس و بصری که بخشی از اثر تجسمی را تشکیل می دهد و دارای شکل و اندازه نسبی است. به عنوان مثال وقتی از فاصله ی دور به یک تک درخت در دشت نگاه می کنیم. به صورت یک نقطه تجسمی دیده می شود. اما وقتی به آن نزدیک می شویم یک حجم بزرگ می بینیم که از نقاط متعدد ( برگ ها) و خطوط ( شاخه ها) شکل گرفته است. بنابراین محدوده ی فضا یا سطح که همان کادر است نقش تعیین کننده ای در تشخیص دادن نقطه ی تجسمی و معنا پیدا کردن آن دارد. در صورتی که اندازه لکه یا عنصر بصری نسبت به کادر به قدری کوچک باشد که به طور معمول نتوانیم جزئیات آن ها را به صورت سطح یا حجم تشخیص بدهیم، می توانیم به آن نقطه تجسمی یا بصری بگوییم.
موقعیت های مختلف نقطه
بسته به این که نقطه ی بصری در کجای کادر قرار گرفته باشد، موقعیت های متفاوتی را به وجود می آورد. یک نقطه روابط محدود ساده ای با اطراف خود دارد و به همان نسبت توجه مخاطب را به خود جلب می کند. اما چنانچه نقاط بصری متعددی در یک کادر وجود داشته باشند، بر اساس روابطی که از نظر شکل، اندازه ، تیرگی ، روشنی ، رنگ ، بافت ، دوری و نزدیکی با یکدیگر دارند تأثیرات بصری متفاوتی به وجود خواهند آورد.گاهی ممکن است نقطه به عنوان کوچک ترین بخش تصویر تلقی شود. در این صورت در اثر تراکم نقطه های تیره تیرگی حاصل می شود و در اثر پراکندگی آنها روشنی دیده می شود.
خط
در زندگی روزمره و در طبیعت، خط حضور چشمگیری دارد. در این زمینه می توان مثال های متفاوتی ذکر کرد. نقوش خطی روی لباس ها، ردیف صندلی ها در سالن امتحانات، خطوط آجرهای چیده شده، سیم ها و تیرهای برق، تنه درختان در کنار خیابان ها ، شیارهای شخم و ..تنوع مثال ها و نمونه ها به خودی خود نشان می دهد که منظور از خط تجسمی معنایی نسبی از خط است و آن نشان دادن یک حرکت ممتد و پیوسته بر سطح یا در فضاست. بنابراین خط می تواند دو بعدی یا سه بعدی باشد.
جهت خط
خطوط تجسمی بر اساس جهت حرکت مداوم در یک مسیر کلی به چهار دسته ی اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از : الف) خطوط عمودی که در طبیعت به شکل تنه درختان، تیرهای برق و ساختمان های مرتفع دیده می شوند. مفهوم این خطوط می تواند ایستادگی ، مقاومت و استحکام باشد.ب) خطوط افقی که در طبیعت به صورت سطح زمین، خط افق، پهنه دریا یا یک انسان خوابیده دیده می شود. مفهوم این نوع خط می تواند آرامش ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 63 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عناصر بصری ( نقطه، خط، سطح و حجم) نقطه
مقدمه :
در هنر تجسمی وقتی از نقطه نام برده می شود، منظور چیزی است که دارای تیرگی یا روشنی، اندازه و گاهی جرم است و در عین حال ملموس و قابل دیدن است. از این نظر در ظاهر تشابهی میان این مفهوم از نقطه با آن چه که در ریاضیات به نقطه گفته می شود، وجود ندارد. در ریاضیات موضوعی ذهنی است که در فضا یا بر صفحه تصور می شود، بدون اینکه قابل دیدن و لمس شدن باشد. نقطه در زبان هنر تجسمی چیزی است کاملاً ملموس و بصری که بخشی از اثر تجسمی را تشکیل می دهد و دارای شکل و اندازه نسبی است. به عنوان مثال وقتی از فاصله ی دور به یک تک درخت در دشت نگاه می کنیم. به صورت یک نقطه تجسمی دیده می شود. اما وقتی به آن نزدیک می شویم یک حجم بزرگ می بینیم که از نقاط متعدد ( برگ ها) و خطوط ( شاخه ها) شکل گرفته است. بنابراین محدوده ی فضا یا سطح که همان کادر است نقش تعیین کننده ای در تشخیص دادن نقطه ی تجسمی و معنا پیدا کردن آن دارد. در صورتی که اندازه لکه یا عنصر بصری نسبت به کادر به قدری کوچک باشد که به طور معمول نتوانیم جزئیات آن ها را به صورت سطح یا حجم تشخیص بدهیم، می توانیم به آن نقطه تجسمی یا بصری بگوییم.
موقعیت های مختلف نقطه
بسته به این که نقطه ی بصری در کجای کادر قرار گرفته باشد، موقعیت های متفاوتی را به وجود می آورد. یک نقطه روابط محدود ساده ای با اطراف خود دارد و به همان نسبت توجه مخاطب را به خود جلب می کند. اما چنانچه نقاط بصری متعددی در یک کادر وجود داشته باشند، بر اساس روابطی که از نظر شکل، اندازه ، تیرگی ، روشنی ، رنگ ، بافت ، دوری و نزدیکی با یکدیگر دارند تأثیرات بصری متفاوتی به وجود خواهند آورد.گاهی ممکن است نقطه به عنوان کوچک ترین بخش تصویر تلقی شود. در این صورت در اثر تراکم نقطه های تیره تیرگی حاصل می شود و در اثر پراکندگی آنها روشنی دیده می شود.
خط
در زندگی روزمره و در طبیعت، خط حضور چشمگیری دارد. در این زمینه می توان مثال های متفاوتی ذکر کرد. نقوش خطی روی لباس ها، ردیف صندلی ها در سالن امتحانات، خطوط آجرهای چیده شده، سیم ها و تیرهای برق، تنه درختان در کنار خیابان ها ، شیارهای شخم و ..تنوع مثال ها و نمونه ها به خودی خود نشان می دهد که منظور از خط تجسمی معنایی نسبی از خط است و آن نشان دادن یک حرکت ممتد و پیوسته بر سطح یا در فضاست. بنابراین خط می تواند دو بعدی یا سه بعدی باشد.
جهت خط
خطوط تجسمی بر اساس جهت حرکت مداوم در یک مسیر کلی به چهار دسته ی اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از : الف) خطوط عمودی که در طبیعت به شکل تنه درختان، تیرهای برق و ساختمان های مرتفع دیده می شوند. مفهوم این خطوط می تواند ایستادگی ، مقاومت و استحکام باشد.ب) خطوط افقی که در طبیعت به صورت سطح زمین، خط افق، پهنه دریا یا یک انسان خوابیده دیده می شود. مفهوم این نوع خط می تواند آرامش ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .docx :
مقدمه
گاه بعضی از آدم ها برای گفت وگو نیاز به دلیل یا مناسبت خاصی ندارند.محمد احصایی گرافیست و خوشنویس نام آشنای ایران از جمله این افراد است و جالب آنکه در هر دیدار یا گپ خودمانی حتی نمی شود از بیان مسائل موجود در حیطه گرافیک و تایپوگرافی (خط- گرافیک) پرهیز کرد. یکی از بارزترین خصایص محمد احصایی آن است که در سال 1349 که رشته گرافیک در دانشکده هنرهای زیبا پایه گذاری می شود، او هم دانشجو است و هم استاد.بدیهی است که بخشی از این گفت وگو که بی اغراق آن را می توان به عنوان سندی از تاریخ خط- گرافیک در ایران مورد استناد قرار داد، ارتباط مستقیمی به همکاری چند دهه ای با مرتضی ممیز دارد.آن چه می خوانید ماحصل دیداری است که در ساعات پایانی یکی از روزهای اسفندماه در دفتر و آتلیه طراحی احصایی صورت گرفته است. گزافه نیست که محمد احصایی را علاوه بر آنکه در رشته گرافیک سرآمد می دانند در خوشنویسی نیز جزو نام آوران به حساب آوریم.او از سویی خالق آثار مدرن و چشم نواز است و از سوی دیگر مدافع خوشنویسی ایرانی به عنوان بخشی از هویت ملی ما. حال تا چه اندازه حق با اوست را تاریخ هنر ایران در سال های آتی قضاوت می کند.
یکی از بخش های مهم گرافیک ایران که به نظر من لحاظ کردن هویت ایرانی در گرافیک است، زمانی شکل می گیرد که خط و خوشنویسی وارد عرصه طراحی گرافیک می شود و در تقابل با تفکری قرار می گیرد که معتقد بود نمی شود از خط ایرانی در طراحی گرافیکی استفاده کرد. و در حال حاضر، به شکل کاملاً پذیرفته شده ای این اتفاق در گرافیک ایران باعث استفاده از خط شده است. حال نقطه شروع و ابتدای این اتفاق را شما کجا می بینید؟
قبل از پاسخ گفتن به سؤال شما باید به چند نکته کلیدی اشاره کرد. گرافیک معاصر از اروپا وارد ایران شد، چون اساساً تکنیک چاپ از آنجا به ایران منتقل شد. آثار تولوز لوترک جزو نمونه های تعیین کننده گرافیک معاصر است. لوترک یک نقاش بود. در نتیجه طبیعی است پوسترهایی که او طراحی کرده پایه بر نقاشی و طراحی دارد.در آن زمان احتیاج به استفاده از چند کلمه و حرف بوده تا موضوع پوسترها را بیان کند. این امر به این معنی است که مواجهه با تاریخ گرافیک مشخص می کند که تصویر و نوشته در آثار گرافیک، لازم و ملزوم یکدیگر هستند. اگر از آن نقطه ابتدایی، گذر صد سال تاریخ گرافیک را بررسی کنیم، در حال حاضر این روند چنان دچار تغییر شده که در یک اثر گرافیکی و به طور اخص پوستر، اگر پیش از این 90درصد فیگور و تصویر اهمیت داشته و 10 درصد نوشته، روند به صورت معکوس درآمده و هم اکنون نوشته، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. برای به باور رسیدن این مکالمه می شود آثار گرافیک بسیاری را مثال آورد که تنها از خط و تایپوگرافی در آنها استفاده شده است اما به ندرت می توان آثار گرافیکی را پیدا کرد که به هیچ وجه از خط یا نوشته در آنها استفاده نشده است. این روندی است که در جهان شکل گرفته است.
البته باید در نظر داشت که اشخاص مهمی در جهان، حروفی را برای استفاده گرافیکی طراحی کرده اند. در واقع تایپوگرافی مدرن را می شود با یک اسم که سهم اساسی در شکل گیری آن داشته مورد اشاره قرار داد؛ هردوبالین. پس از او شاگردان وی در این زمینه نقش مهمی داشتند، هرچند پیش از او نیز طراحان مهمی در این عرصه فعالیت کرده اند. در نهایت آنکه، تایپوگرافی نیز همراه با گرافیک از فرنگ وارد ایران شد. اما در ایران روند شکل دیگری دارد.
آن چیزی که امروز به گرافیک مشهور است، پیش از این ریشه در کتاب سازی و آثار مکتوب داشت. آثار مکتوب در این زمینه که درخشان هم هستند به هزار سال پیش باز می گردد. دقیقاً از هزار سال پیش ما شش نوع قلم منقح شده داریم که اسم دارد، دارای شخصیت است و کاربردهای مشخصی دارد. این شش قلم از میان چهل یا پنجاه نوع قلم که از قرن دوم رواج داشته و به اسم اشخاص و مکان ها یا نوع کاربرد، شناخته می شده، توسط فردی در اوایل قرن چهارم منقح می شود و به شش قلم نامگذاری می شود. این قلم ها به اضافه سه قلم دیگر که ایرانی ها از قرن چهارم و پنجم به بعد به طور اختصاصی برای خودشان طراحی کردند، در حال حاضر کشورهایی را که از رسم الخط ما استفاده می کنند، تحت پوشش خود قرار داده است.
به طور مثال نوشتن کتیبه ها، فصل ها، عناوین کتاب ها و فرمان ها، هرکدام یک قلم خاص خود را دارد. در واقع غنای انواع خط نگاری فارسی در برابر نمونه های اروپایی که تنها سه قلم دارند بسیار بیشتر است.
قلم گوشه دار، بدون گوشه و کج نویسی، تنها سه قلم اروپایی هستند. در واقع قلم هایی که گوتنبرگ براساس آن دستگاه چاپ را طراحی کرد، همان ها گسترش پیدا کرده است و در حال حاضر 50 هزار نوع قلم برای نوشتن لاتین در سراسر جهان وجود دارد که منشأ آنها همین سه نوع قلم است. این مقایسه ای است مابین غنای خط فارسی و رسم الخط لاتین.
اما به جهت آنکه اختراع چاپ در اروپا شکل گرفته و نشریه های آنها قدمت بیشتری در حروف چینی داشته اند، در نتیجه آنچه که ما هم اکنون استفاده می کنیم، از اروپا وارد ایران شده. در اینجا حتی اوایل، حروف تایپ وجود نداشته، بلکه روزنامه ها توسط یک خطاط نوشته می شده و به صورت لیتوگرافی در باسمه خانه ها به چاپ می رسید. به طور مثال روزنامه های شرف و شرافت به این شکل چاپ می شده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خلاصة کتاب «خط مشیهای سیاسی نهجالبلاغه»
مقدمه:
کتاب «خط مشیهای سیاسی نهجالبلاغه» به قلم آقای محمد مهدی ماندگار میباشد که توسط مؤسسه آموزش عالی باقرالعلوم (ع) تهیه شده و توسط بوستان کتاب قم انتشار پیدا نموده است.
کتاب دارای پیش گفتار – 7 فصل و نتیجهگیری میباشد که فصلهای کتاب در موارد زیر دستهبندی شدهاند.
- چارچوب نظری بحث
- مبانی خط مشیگذاری حکومت علوی
- فرهنگسازی در نهجالبلاغه
- مشروعیتسازی در نهجالبلاغه
- توزیع قدرت در نهجالبلاغه
- نظم و امنیت در نهجالبلاغه
- توزیع کالا و خدمات در نهجالبلاغه
مؤلف کوشیده است تا با استفاده از چارچوبهای رایج در پرداخت به مفاهیم و موضوعات سیاسی به وسیله عناوین و موضوعات مطروحه در کتاب شریف نهجالبلاغه از زبان امام امیرالمؤمنین (ع) به ارایه مباحث سیاسی در نهجالبلاغه بپردازد. بطوریکه آن چه از نهجالبلاغه امام المتقین مورد دقت نظر قرار گرفته فراتر از این محدوده وظایف است؛ زیرا امام علی (ع) به پیروی از انبیای عظام الهی، حکومت را بهترین ابزار برای رسیدن به تعالی بشر میداند، لذا روح همة وظایف حکومت، به انسانسازی بر میگردد. هر چند سالها گذشته تا نظریه پردازان قرون جدید، با کاوشهای بسیار به اهداف و وظایفی برای دولت و حکومت رسیده اند، اما امام در دوران حکومت خود که نهجالبلاغه تصویری از آن چه در آن حکومت گذشته را نشان میدهد جامعترین و کاملترین حکومت را ارایه فرمود و در هیچ بعدی نمیتوان نظریات امروز را از آن چه در حکومت آن حضرت، مطرح بوده و اتفاق افتاد، جامعتر دانست. تنها ذکر یک نمونه کافی است و آن این که زمان حکومتی امام علی (ع) به مالک اشتر به عنوان یکی از کارگزاران حکومت امام آن قدر جامع است که هنوز بدیلی برای یافت نشده است.
اهداف حکومت در نهجالبلاغه
حکومت در دیدگاه مکتب اسلام و فرهنگ حکومت علوی از مهمترین ابزارهای نیل جامعه به کمال و تعالی است. از آن جا که حیات بشری در این دنیا، از منظر فرهنگ اسلامی، ابزاری برای رسیدن به کمال است و آن چه برای انسان اصالت دارد، کمال جاویدان است. لذا حکومت نیز میتواند وسیله مناسبی برای نیل به این هدف باشد؛ زیرا حکومت هم امکانات این رشد و تعالی را به گونهای جامع در اختیار دارد و هم میتواند زمینة استفاده از هر نوع امکانی را فراهم سازد.
از تعابیر حضرت اینگونه استفاده میشود که حکومت وقتی میتواند راهنمای رسیدن به کمال باشد که خود در میسر عدالت، تحقق امنیت، تأمین رفاه و زمینهسازی تربیت انسانی، گام بردارد والا اگر حکومت به سوی بیعدالتی و خودکامگی گام بردارد و در آن از امنیتهای مختلف که زمینهساز آرامش درونی و بیرونی انسانها است، خبری نباشد و توان رفاه و آسایش مردم را با تدبیر درست در زمینههای مختلف اقتصادی نداشته باشد و هم چنین در جهت خودسازی و انسانسازی گام برندارد. نه تنها وسیلهای برای نیل جامعه به اهداف عالی نیست، بلکه مانعی بزرگ برای رشد بشر تبدیل میشود بنابراین عدالت، امنیت، رفاه و آسایش و تربیت از مهمترین اهداف حکومت از دیدگاه نهجالبلاغه است که اهداف دیگر را پوشش میدهد.
1- عدالت
محوریترین اصلی که امام علی آن را مبنای قبول حکومت معرفی میکند و آن را برای هر حکومتی لازم میداند عدالت است:
لولا حُضُور الحاضِر ... ما أخَذَ الله علی العلماءِ اِلّا یٌقاروٌّا عَلی کَظِه ... ظالمِ و لاسَغَبِ مضلومٍ لألقیتُ حَبلَها علی غاربِها و لَسَقتُ آخرها بِکَأسِ أوَّلِها (علی نقی فیض الاسلام، نهجالبلاغه خطبه 3)
و اگر خداوند از عالمان پیمان سخت نگرفته بود که در برابر شکمبارگی ستمگر و گرسنگی ستمدیده آرام و قرار نگیرند، بیدرنگ رشته حکومت را از دست میگذاشتم و پایانش را چون آغازش میانگاشتم و چون گذشته خود را به کناری میکشیدم.
- و انّ أفضلَ قُرَّهِ عَینِ الُولاهِ استقامهُ العول فی البلادِ و ظهورُ مودّهِ الرَّعیهِ و انّه لاتَظهَرُ مَودّتهم الاسبلامهِ صُدورِهِم و لا یَصِحُّ نصیحتُهم الا بحیطتِهم علی وُلاهِ أمُورِهِم و قلّهِ اشتعالِ دُوَلِهِم وِ ترکِ استبطاء انقِطاعِ مُدَّتِهِم. (نهجالبلاغه، نامه 53)
همانا برترین چشم روشنی زمامداران، برقراری عدل در شهرها و آشکار شدن محبت مردم به رهبر است که محبت دلهای رعیت، جز با پاکی قلبها پدید نمیآید، و خیرخواهی آنان زمانی است که با رغبت و شوق، پیرامون رهبر را بگیرند، و حکومت بار سنگینی را بر دوش رعیت نگذاشته باشد و طولانی شدن مدت زمامداری، بر مردم ناگوار نباشد.