لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
حیات خارج از جو زمین
برای گذشتگان ما هرگز چنین سؤالی پیش نمیآمد که من در جهان تنها زندگی میکنم یا نه؟ دنیای آنها از یک بستر محدود به نام خاک و آسمانی مملو از ستارگان شناخته شده تشکیل میشد.
آنها به این احتمال که ممکن است منظومهها و سیارات دیگری وجود داشته باشند که نتیجه آن زندگی موجودات غیر زمینی است. اهمیت نمیدادند. شیپارلی اولین کسی بود که تصور میکرد شیارهایی بر روی مریخ دیدهاست. پرسیال لول همین فرضیه شیار را به صورت کانالهایی که توسط مریخیها به منظور آبیاری کردن محصولات کشاورزیشان احداث شده است، بیان کرد. نتیجه این فرضیات این بود که قدرت و بینش انسان به این سمت که ما در جهان تنها نیستیم سوق دادهشده است. همانطور که در فصل 5 اشاره شد. تحقیق خاص ما در مورد مریخ به نتایج منفی منجر شده است.
در صورتی که ما با زندگی در سطح مریخ مواجه شویم قطعاً این نظریه به بقای موجوادت غیر زمینی منتج می شود. البته بایستی بدانیم که واژه extraterres trial به معنی وجود داشتن موجوداتی متفاوت از آن چه در زمین مشاهده میکنیم، است. ما حرفهای مخفف ET را برای واژه Life Extraterres trial به معنی زندگی غیر زمینی و حرف L را برای کلمه Life و حرف I در ETI برای واژه intelligence به معنی هوشمند در نظر میگیریم که به زبان ساده ETI به معنی موجودات هوشمند غیر زمینی است. ما هم اکنون سرگرم تحقیق در مورد زندگی موجودات هوشمند غیر زمینی هستیم که به صورت مخفف SETI نوشته میشود. که s مخفف serch به معنی تحقیق است.
اولین SETI پروژهای بود که OZMA نامیده می شد. و در سال 1960 آغاز شده است و تلاشی بود که برای یافتن سیگنالهای رادیویی از دو ستاره نزدیک به هم انجام گرفته بود. این دو ستاره تائوستی و اپیسیلون اریدانی نام داشتند.
در حقیقت ما هیچگونه علائمی از ETI یا ETL در سطح کره مریخ یا ماه و یا در ابرهای مشتری و یا در تیتان (قمر زحل) نیافیتم. این موضوع هرگز روحیه محقیقن را تضعیف نکردهاست. بلکه آنها را تشویق به تحقیق در خارج از منظومه شمسی کردهاست.
تحقیقات ما بایستی به صورت گستردهتر و فراتر از منظومه شمسی انجام میشد و این در حالی ممکن بود که ما می توانستنیم به یک ستاره دیگر سفر کنیم و بر روی یک یا چند سیاره آن فرود بیاییم و در آنجا اتراق کنیم. تا بتوانیم پیرامون حیات در آنجا تحقیق کنیم.
البته چندان عجیب نیست که این نظریه به طور قطع انجامناپذیر است. با توجه به محدودیتهایی که در مورد فاصله و سرعتی که بتوانیم ماهوارهمان را به آن ستاره انتقال دهیم، سراغ داریم.در صورتی که ما بتوانیم با 1/0 سرعت نور سفر کنیم 90 سال طول می کشد تا بتوانیم به نزدیکترین ستاره که همان آلفا قنطورس است برسیم. حال ستارهای را در نظر بگیرید که 100 سال نوری با ما فاصله داشتهباشد. آنگاه ما بایستی 2000 سال در سفر باشیم تا به آن ستاره برسیم و برگردیم. ونسلهای زیادی باید در سفر همراه ما باشند، عدهای بمیرند و عدهای به راهشان ادامه دهند.
حقیقت جالبی که ما می توانیم از قانون نسبیت یاد بگیریم. این است که آیا صنعت ما میتواند آن قدر پیشرفت داشتهباشد که به ما اجازه دهد که به 98% سرعت نور برسیم. زمان برای ما در داخل ماهواره بسیار کندتر میگذرد و با در نظر داشتن این موضوع که سفر رفت و برگشت به ستاره آلفا کمتر از 40 سال طول میکشد. اما این مدت در زمین 200 سال طول میکشد و هنگامی که ما برگردیم تمام دوستانمان مردهاند. اما ما امیدواریم که اطلاعات مورد نیاز که توسط دوستانمان به دست آمد توسط نسلهای بعد تکمیل شود.
بیشترین سرعتی که بشر توانسته به آن دست یابد mi/h 100000 یا معادل mi/s 28 میباشد که این سرعت فقط از 1/0 سرعت نور می باشد. همانطور که میبینید این ارقام بسیار ناامیدکننده هستند. ولی ما نباید امیدمان را از دست بدهیم و بایستی بتوانیم منبعی از انرژی پیدا کنیم که سرعت ماهوارهمان را به اندازه اولین نیمه سفر تا ستاره دور دستی که مورد نظرمان است به درصد قابل قبولی از سرعت نور برساند. نظریههایی که برای چنین سیستم حرکتی وجود دارد، عبارتند از: همجوشی هیدروژن و پادماده، سیستم تعویض یون و غیره.
سیگنالهای رادیویی در خلأ با سرعت نور حرکت میکنند. اما در چه طول موجی باید شنیده شوند؟ محدوده کامل طول موجها خیلی وسیع است. ولی کمتر از اندازهای است که ما به آن نیاز داریم. مقداری از این محدوده، از تابش زمینه کیهان که توسط الکترونهای شتاب یافته تأمین میشود، نشأت میگیرد.
ما با امواج رادیویی با طول موج بیشتر نیاز نداریم. خوشبختانه محتملترین محدوده طول موجها که ما به آن نیاز داریم طیف 18 تا 21 سانتیمتر است(در واقع کمی بیشتر). چرا این طول موجها ویژه به نظر میرسند؟
در فصل 15 ما دیدیم که چرا سیگنال cm 21 معتبر است. این سیگنالی است که توسط بیشترین عنصر موجود در جهان یعنی هیدروژن ساطع میشود.
هر ETI بدون تردید این حقیقت را میداند که باید هر طول موجی را برای منظوری خاص انتخاب کند. با توجه به دلایلی که گفته شد این طول موج برای پروژه SETI که OZMA نامیده شد انتخاب میشود.
البته بیشتر ذکر شده است که طول موج cm 18 برای تشعشع هیدروکسیل تعریف شده است. هیدروکسیل همان رادیکال OH میباشد که در فضای سیال میان ستارهای یافت می شود.هنگامی که شما یک رادیکال OH را نزدیک یک اتم هیدروژن قرار میدهید.خیلی به HOH یا مولکول آب نزدیک میشوید. هنگامی که این استدلال چیزی را ثابت نکند محدوده طول موجهای 18 تا 21 سانتیمتر را حفره آب مینامیم جایی که ETS ها داستان فعالیت متهورانه ما را نشان میدهند. با توجه به این که ما آب را برای پایدار بودن موقعیتهای زندگی غیر زمینی در نظر داریم. این طور فکر میکنیم که شاید در تمام جهان آب موجب بقای موجودات زنده است و اگر آب وجود داشته باشدETS ممکن است این منطق ما را معطوف به انتشار امواج مختلف در این زمینه بکنند. ما قابلیت انتشار سیگنالهای رادیویی قوی را در هر جهت داریم و میتوانیم همزمان طول موجهای مختلف را نیز بشنویم.
آیا تلاش کردن پیرامون این مسأله هیچ موثر واقع میشود؟
چه شانسهایی وجود دارد که ETI وجود داشته باشد؟
برای پاسخ به این سوالات و همچنین طرح سوالات بیشتر در این زمینه بیابیم به کنفرانسی که توسط دانشمندان در سال 1968 در مرکز رادیویی ملی در گرین بنک در ویرجینیا انجام شد برگریدم. حدس این که چه مقدار از جوامع ETI در کهکشان راه شیری وجود دارد توسط فرمول زیر که به فرمول دریک معروف است به دست میآید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حیات خارج از جو زمین
برای گذشتگان ما هرگز چنین سؤالی پیش نمیآمد که من در جهان تنها زندگی میکنم یا نه؟ دنیای آنها از یک بستر محدود به نام خاک و آسمانی مملو از ستارگان شناخته شده تشکیل میشد.
آنها به این احتمال که ممکن است منظومهها و سیارات دیگری وجود داشته باشند که نتیجه آن زندگی موجودات غیر زمینی است. اهمیت نمیدادند. شیپارلی اولین کسی بود که تصور میکرد شیارهایی بر روی مریخ دیدهاست. پرسیال لول همین فرضیه شیار را به صورت کانالهایی که توسط مریخیها به منظور آبیاری کردن محصولات کشاورزیشان احداث شده است، بیان کرد. نتیجه این فرضیات این بود که قدرت و بینش انسان به این سمت که ما در جهان تنها نیستیم سوق دادهشده است. همانطور که در فصل 5 اشاره شد. تحقیق خاص ما در مورد مریخ به نتایج منفی منجر شده است.
در صورتی که ما با زندگی در سطح مریخ مواجه شویم قطعاً این نظریه به بقای موجوادت غیر زمینی منتج می شود. البته بایستی بدانیم که واژه extraterres trial به معنی وجود داشتن موجوداتی متفاوت از آن چه در زمین مشاهده میکنیم، است. ما حرفهای مخفف ET را برای واژه Life Extraterres trial به معنی زندگی غیر زمینی و حرف L را برای کلمه Life و حرف I در ETI برای واژه intelligence به معنی هوشمند در نظر میگیریم که به زبان ساده ETI به معنی موجودات هوشمند غیر زمینی است. ما هم اکنون سرگرم تحقیق در مورد زندگی موجودات هوشمند غیر زمینی هستیم که به صورت مخفف SETI نوشته میشود. که s مخفف serch به معنی تحقیق است.
اولین SETI پروژهای بود که OZMA نامیده می شد. و در سال 1960 آغاز شده است و تلاشی بود که برای یافتن سیگنالهای رادیویی از دو ستاره نزدیک به هم انجام گرفته بود. این دو ستاره تائوستی و اپیسیلون اریدانی نام داشتند.
در حقیقت ما هیچگونه علائمی از ETI یا ETL در سطح کره مریخ یا ماه و یا در ابرهای مشتری و یا در تیتان (قمر زحل) نیافیتم. این موضوع هرگز روحیه محقیقن را تضعیف نکردهاست. بلکه آنها را تشویق به تحقیق در خارج از منظومه شمسی کردهاست.
تحقیقات ما بایستی به صورت گستردهتر و فراتر از منظومه شمسی انجام میشد و این در حالی ممکن بود که ما می توانستنیم به یک ستاره دیگر سفر کنیم و بر روی یک یا چند سیاره آن فرود بیاییم و در آنجا اتراق کنیم. تا بتوانیم پیرامون حیات در آنجا تحقیق کنیم.
البته چندان عجیب نیست که این نظریه به طور قطع انجامناپذیر است. با توجه به محدودیتهایی که در مورد فاصله و سرعتی که بتوانیم ماهوارهمان را به آن ستاره انتقال دهیم، سراغ داریم.در صورتی که ما بتوانیم با 1/0 سرعت نور سفر کنیم 90 سال طول می کشد تا بتوانیم به نزدیکترین ستاره که همان آلفا قنطورس است برسیم. حال ستارهای را در نظر بگیرید که 100 سال نوری با ما فاصله داشتهباشد. آنگاه ما بایستی 2000 سال در سفر باشیم تا به آن ستاره برسیم و برگردیم. ونسلهای زیادی باید در سفر همراه ما باشند، عدهای بمیرند و عدهای به راهشان ادامه دهند.
حقیقت جالبی که ما می توانیم از قانون نسبیت یاد بگیریم. این است که آیا صنعت ما میتواند آن قدر پیشرفت داشتهباشد که به ما اجازه دهد که به 98% سرعت نور برسیم. زمان برای ما در داخل ماهواره بسیار کندتر میگذرد و با در نظر داشتن این موضوع که سفر رفت و برگشت به ستاره آلفا کمتر از 40 سال طول میکشد. اما این مدت در زمین 200 سال طول میکشد و هنگامی که ما برگردیم تمام دوستانمان مردهاند. اما ما امیدواریم که اطلاعات مورد نیاز که توسط دوستانمان به دست آمد توسط نسلهای بعد تکمیل شود.
بیشترین سرعتی که بشر توانسته به آن دست یابد mi/h 100000 یا معادل mi/s 28 میباشد که این سرعت فقط از 1/0 سرعت نور می باشد. همانطور که میبینید این ارقام بسیار ناامیدکننده هستند. ولی ما نباید امیدمان را از دست بدهیم و بایستی بتوانیم منبعی از انرژی پیدا کنیم که سرعت ماهوارهمان را به اندازه اولین نیمه سفر تا ستاره دور دستی که مورد نظرمان است به درصد قابل قبولی از سرعت نور برساند. نظریههایی که برای چنین سیستم حرکتی وجود دارد، عبارتند از: همجوشی هیدروژن و پادماده، سیستم تعویض یون و غیره.
سیگنالهای رادیویی در خلأ با سرعت نور حرکت میکنند. اما در چه طول موجی باید شنیده شوند؟ محدوده کامل طول موجها خیلی وسیع است. ولی کمتر از اندازهای است که ما به آن نیاز داریم. مقداری از این محدوده، از تابش زمینه کیهان که توسط الکترونهای شتاب یافته تأمین میشود، نشأت میگیرد.
ما با امواج رادیویی با طول موج بیشتر نیاز نداریم. خوشبختانه محتملترین محدوده طول موجها که ما به آن نیاز داریم طیف 18 تا 21 سانتیمتر است(در واقع کمی بیشتر). چرا این طول موجها ویژه به نظر میرسند؟
در فصل 15 ما دیدیم که چرا سیگنال cm 21 معتبر است. این سیگنالی است که توسط بیشترین عنصر موجود در جهان یعنی هیدروژن ساطع میشود.
هر ETI بدون تردید این حقیقت را میداند که باید هر طول موجی را برای منظوری خاص انتخاب کند. با توجه به دلایلی که گفته شد این طول موج برای پروژه SETI که OZMA نامیده شد انتخاب میشود.
البته بیشتر ذکر شده است که طول موج cm 18 برای تشعشع هیدروکسیل تعریف شده است. هیدروکسیل همان رادیکال OH میباشد که در فضای سیال میان ستارهای یافت می شود.هنگامی که شما یک رادیکال OH را نزدیک یک اتم هیدروژن قرار میدهید.خیلی به HOH یا مولکول آب نزدیک میشوید. هنگامی که این استدلال چیزی را ثابت نکند محدوده طول موجهای 18 تا 21 سانتیمتر را حفره آب مینامیم جایی که ETS ها داستان فعالیت متهورانه ما را نشان میدهند. با توجه به این که ما آب را برای پایدار بودن موقعیتهای زندگی غیر زمینی در نظر داریم. این طور فکر میکنیم که شاید در تمام جهان آب موجب بقای موجودات زنده است و اگر آب وجود داشته باشدETS ممکن است این منطق ما را معطوف به انتشار امواج مختلف در این زمینه بکنند. ما قابلیت انتشار سیگنالهای رادیویی قوی را در هر جهت داریم و میتوانیم همزمان طول موجهای مختلف را نیز بشنویم.
آیا تلاش کردن پیرامون این مسأله هیچ موثر واقع میشود؟
چه شانسهایی وجود دارد که ETI وجود داشته باشد؟
برای پاسخ به این سوالات و همچنین طرح سوالات بیشتر در این زمینه بیابیم به کنفرانسی که توسط دانشمندان در سال 1968 در مرکز رادیویی ملی در گرین بنک در ویرجینیا انجام شد برگریدم. حدس این که چه مقدار از جوامع ETI در کهکشان راه شیری وجود دارد توسط فرمول زیر که به فرمول دریک معروف است به دست میآید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حیات خارج از جو زمین
برای گذشتگان ما هرگز چنین سؤالی پیش نمیآمد که من در جهان تنها زندگی میکنم یا نه؟ دنیای آنها از یک بستر محدود به نام خاک و آسمانی مملو از ستارگان شناخته شده تشکیل میشد.
آنها به این احتمال که ممکن است منظومهها و سیارات دیگری وجود داشته باشند که نتیجه آن زندگی موجودات غیر زمینی است. اهمیت نمیدادند. شیپارلی اولین کسی بود که تصور میکرد شیارهایی بر روی مریخ دیدهاست. پرسیال لول همین فرضیه شیار را به صورت کانالهایی که توسط مریخیها به منظور آبیاری کردن محصولات کشاورزیشان احداث شده است، بیان کرد. نتیجه این فرضیات این بود که قدرت و بینش انسان به این سمت که ما در جهان تنها نیستیم سوق دادهشده است. همانطور که در فصل 5 اشاره شد. تحقیق خاص ما در مورد مریخ به نتایج منفی منجر شده است.
در صورتی که ما با زندگی در سطح مریخ مواجه شویم قطعاً این نظریه به بقای موجوادت غیر زمینی منتج می شود. البته بایستی بدانیم که واژه extraterres trial به معنی وجود داشتن موجوداتی متفاوت از آن چه در زمین مشاهده میکنیم، است. ما حرفهای مخفف ET را برای واژه Life Extraterres trial به معنی زندگی غیر زمینی و حرف L را برای کلمه Life و حرف I در ETI برای واژه intelligence به معنی هوشمند در نظر میگیریم که به زبان ساده ETI به معنی موجودات هوشمند غیر زمینی است. ما هم اکنون سرگرم تحقیق در مورد زندگی موجودات هوشمند غیر زمینی هستیم که به صورت مخفف SETI نوشته میشود. که s مخفف serch به معنی تحقیق است.
اولین SETI پروژهای بود که OZMA نامیده می شد. و در سال 1960 آغاز شده است و تلاشی بود که برای یافتن سیگنالهای رادیویی از دو ستاره نزدیک به هم انجام گرفته بود. این دو ستاره تائوستی و اپیسیلون اریدانی نام داشتند.
در حقیقت ما هیچگونه علائمی از ETI یا ETL در سطح کره مریخ یا ماه و یا در ابرهای مشتری و یا در تیتان (قمر زحل) نیافیتم. این موضوع هرگز روحیه محقیقن را تضعیف نکردهاست. بلکه آنها را تشویق به تحقیق در خارج از منظومه شمسی کردهاست.
تحقیقات ما بایستی به صورت گستردهتر و فراتر از منظومه شمسی انجام میشد و این در حالی ممکن بود که ما می توانستنیم به یک ستاره دیگر سفر کنیم و بر روی یک یا چند سیاره آن فرود بیاییم و در آنجا اتراق کنیم. تا بتوانیم پیرامون حیات در آنجا تحقیق کنیم.
البته چندان عجیب نیست که این نظریه به طور قطع انجامناپذیر است. با توجه به محدودیتهایی که در مورد فاصله و سرعتی که بتوانیم ماهوارهمان را به آن ستاره انتقال دهیم، سراغ داریم.در صورتی که ما بتوانیم با 1/0 سرعت نور سفر کنیم 90 سال طول می کشد تا بتوانیم به نزدیکترین ستاره که همان آلفا قنطورس است برسیم. حال ستارهای را در نظر بگیرید که 100 سال نوری با ما فاصله داشتهباشد. آنگاه ما بایستی 2000 سال در سفر باشیم تا به آن ستاره برسیم و برگردیم. ونسلهای زیادی باید در سفر همراه ما باشند، عدهای بمیرند و عدهای به راهشان ادامه دهند.
حقیقت جالبی که ما می توانیم از قانون نسبیت یاد بگیریم. این است که آیا صنعت ما میتواند آن قدر پیشرفت داشتهباشد که به ما اجازه دهد که به 98% سرعت نور برسیم. زمان برای ما در داخل ماهواره بسیار کندتر میگذرد و با در نظر داشتن این موضوع که سفر رفت و برگشت به ستاره آلفا کمتر از 40 سال طول میکشد. اما این مدت در زمین 200 سال طول میکشد و هنگامی که ما برگردیم تمام دوستانمان مردهاند. اما ما امیدواریم که اطلاعات مورد نیاز که توسط دوستانمان به دست آمد توسط نسلهای بعد تکمیل شود.
بیشترین سرعتی که بشر توانسته به آن دست یابد mi/h 100000 یا معادل mi/s 28 میباشد که این سرعت فقط از 1/0 سرعت نور می باشد. همانطور که میبینید این ارقام بسیار ناامیدکننده هستند. ولی ما نباید امیدمان را از دست بدهیم و بایستی بتوانیم منبعی از انرژی پیدا کنیم که سرعت ماهوارهمان را به اندازه اولین نیمه سفر تا ستاره دور دستی که مورد نظرمان است به درصد قابل قبولی از سرعت نور برساند. نظریههایی که برای چنین سیستم حرکتی وجود دارد، عبارتند از: همجوشی هیدروژن و پادماده، سیستم تعویض یون و غیره.
سیگنالهای رادیویی در خلأ با سرعت نور حرکت میکنند. اما در چه طول موجی باید شنیده شوند؟ محدوده کامل طول موجها خیلی وسیع است. ولی کمتر از اندازهای است که ما به آن نیاز داریم. مقداری از این محدوده، از تابش زمینه کیهان که توسط الکترونهای شتاب یافته تأمین میشود، نشأت میگیرد.
ما با امواج رادیویی با طول موج بیشتر نیاز نداریم. خوشبختانه محتملترین محدوده طول موجها که ما به آن نیاز داریم طیف 18 تا 21 سانتیمتر است(در واقع کمی بیشتر). چرا این طول موجها ویژه به نظر میرسند؟
در فصل 15 ما دیدیم که چرا سیگنال cm 21 معتبر است. این سیگنالی است که توسط بیشترین عنصر موجود در جهان یعنی هیدروژن ساطع میشود.
هر ETI بدون تردید این حقیقت را میداند که باید هر طول موجی را برای منظوری خاص انتخاب کند. با توجه به دلایلی که گفته شد این طول موج برای پروژه SETI که OZMA نامیده شد انتخاب میشود.
البته بیشتر ذکر شده است که طول موج cm 18 برای تشعشع هیدروکسیل تعریف شده است. هیدروکسیل همان رادیکال OH میباشد که در فضای سیال میان ستارهای یافت می شود.هنگامی که شما یک رادیکال OH را نزدیک یک اتم هیدروژن قرار میدهید.خیلی به HOH یا مولکول آب نزدیک میشوید. هنگامی که این استدلال چیزی را ثابت نکند محدوده طول موجهای 18 تا 21 سانتیمتر را حفره آب مینامیم جایی که ETS ها داستان فعالیت متهورانه ما را نشان میدهند. با توجه به این که ما آب را برای پایدار بودن موقعیتهای زندگی غیر زمینی در نظر داریم. این طور فکر میکنیم که شاید در تمام جهان آب موجب بقای موجودات زنده است و اگر آب وجود داشته باشدETS ممکن است این منطق ما را معطوف به انتشار امواج مختلف در این زمینه بکنند. ما قابلیت انتشار سیگنالهای رادیویی قوی را در هر جهت داریم و میتوانیم همزمان طول موجهای مختلف را نیز بشنویم.
آیا تلاش کردن پیرامون این مسأله هیچ موثر واقع میشود؟
چه شانسهایی وجود دارد که ETI وجود داشته باشد؟
برای پاسخ به این سوالات و همچنین طرح سوالات بیشتر در این زمینه بیابیم به کنفرانسی که توسط دانشمندان در سال 1968 در مرکز رادیویی ملی در گرین بنک در ویرجینیا انجام شد برگریدم. حدس این که چه مقدار از جوامع ETI در کهکشان راه شیری وجود دارد توسط فرمول زیر که به فرمول دریک معروف است به دست میآید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
پیدایش حیات
این نوشتار به نگرش علوم طبیعی درباره پیدایش حیات میپردازد. برای آگاهی از سایر نگرشها در این باره، به نوشتار اسطورههای آفرینش رجوع کنید.
در علوم طبیعی, تئوری تشریح کننده چگونگی ایجاد حیات در زمین از مواد بی جان را پیدایش حیات یا حیات زایی (آبیوژنز یا بیوپویز) گویند. نباید این تئوری را با تکامل یا فرگشت که به مطالعه روند تغییرات ایجاد شده در موجودات زنده با گذشت زمان میپردازد ویا کیهانزایی که به دنبال توضیح چگونگی آغاز دنیاست، اشتباه گرفت.
بیشتر اسیدهای آمینه که گاه آنها را آجرهای سازنده حیات مینامند، میتوانند در اثر فرایندهای شیمیایی طبیعی نامربوط با حیات نیز ایجاد گردند. این مطلب را میلر- یوری و دیگر دانشمندان در طی آزمایشهایی در آزمایشگاه، با ایجاد شرایط مشابه با زمان بوجود آمدن حیات در زمین نشان دادند. در تمامی موجودات زنده این اسیدهای آمینه به شکل پروتئین سازماندهی شدهاند و ساخت چنین پروتئینهایی بواسطه اسیدهای نوکلئیک ممکن میگردد. تئوری پیدایش حیات به این نکته که کدامیک از این مولکولهای زیستی ابتدا پیدا گشتهاند و چگونه نخستین اشکال حیات را تشکیل دادهاند میپردازد.
دو ویژگی با اهمیت حیات باید در تمامی تئوریهای آبیوژنز مورد توجه قرار گیرند. این ویژگیها همانندسازی و سوخت و ساز هستند. این پرسش که کدامیک از این دو در ابتدا بوجود آمدهاست، سبب ایجاد دو نظریه متفاوت در این زمینه گردید. ابتدا فرضیه پیشنهاد کننده اولویت پیدایش سوخت و ساز(متابولیسم) مطرح گردید. مدتی بعد از آن فرضیه ایجاد اولیه همانندسازها نیز مورد توجه قرار گرفت.
در درک مدرن در مورد ایجاد نخستین اشکال موجودات زنده، احتمال آن مطرح میگردد که این موجودات پروکاریوتهای تک سلولی (فاقد هسته سلولی) بوده باشند. این تک سلولیها خود میتوانند از پروتوبیونتها (مولکولهای آلی که توسط پوششی شبه غشایی پوشیده شدهاند) بوجود آمده باشند. قدیمیترین سنگواره شبه میکرب بدست آمده حدود سه ونیم میلیارد سال قدمت دارد که خود تقریبا یک میلیارد سال پس از تشکیل کره زمین است. در حدود ۲٫۴ میلیارد سال قبل نسبت ایزوتوپهای پایدارکربن، آهن و گوگرد نشانگر اثرگذاری موجودات زنده بروی مواد معدنی و رسوبات هستند. دیگر نشانگرهای مولکولی نیز بیانگر وجود فتوسنتز در آن دوران هستند که این خود نمایانگر پراکندگی وسیع حیات در آن دوره در زمین است. سلسله وقایع شیمیایی که منجر به ایجاد نخستین اسید نوکلئیک گردید هنوز به طور کامل شناخته نشدهاند. چندین فرضیه در رابطه با حیات اولیه پیشنهاد گردیدهاست که از مهمترین آنها میتوان به نظریه جهان آهن- گوگرد (سوخت و ساز بدون وجود توارث) و نظریه جهان آران آ ( اشکال حیاتی برپایه آران آ) اشاره کرد.
پاستور و داروین
تئوری بیوژنز در میانه قرن نوزدهم بدنبال شواهد فراوانی که از سوی پاستور و دیگران ارائه گردید چنان جای خود را گشود که نظریه پیدایش خودبهخود در عمل کنار گذاشته شد. پاستور پس از یافتههایش در سال ۱۸۶۴ گفت:" نظریه پیدایش خودبخود هرگز ازضربه کشندهای که این آزمایش ساده بر پیکره اش وارد کردهاست بهبود نخواهد یافت." از سوی دیگر فروپاشی نظریه پیدایش خودبخودی خود سبب ایجاد خلآ در پاسخ به دلیل علمی چگونگی پیدایش حیات در ابتدا گردید. داروین در نامهای درسال ۱۸۷۱ ذکر میکند که حیات ممکن است در حوضچه گرم کوچکی که حاوی آمونیاک، نمکها ی فسفره، نور، حرارت، الکتریسیته وسایر عوامل بودهاست آغاز شده باشد. این شرایط ایجاد ترکیبات پروتئینی که خود آماده تغییرات پیچیده تری بودهاند را ممکن میساختهاست. چنین ترکیباتی امروزه به سرعت تجزیه شده یا خورده میشوند ولی این تجزیه و نابودی هنگامی که هنوز موجودات زنده وجود نداشتهاند رخ نمیداد.
تئوری سوپ اولیه
/
الکساندر اپارین در آزمایشگاه
در سال ۱۹۲۴ الکساندر اپارین پیشنهاد کرد که اکسیژن موجود در جو زمین مانع تشکیل برخی ترکیبات آلی ضروری برای ایجاد حیات است. اپارین در کتابش بنام اصل حیات این نکته را مطرح میسازد که پیدایش خودبخودی حیات که مورد حمله لویی پاستور قرار گرفت، در حقیقت یکبار اتفاق افتادهاست. البته وقوع دوباره آن در شرایط حاضر زمین که بسیار متفاوت با شرایط آن در زمان پیدایش نخستین حیات است، ناممکن مینماید. به نظر اپارین بوجود آمدن سوپ اولیه حاوی مولکولهای آلی در شرایط فاقد اکسیژن و تحت تاثیر نور خورشید ممکن بودهاست. این شرایط میتوانستهاست به ترکیب مولکولهای ساده تر و تشکیل مولکولهای پیچیده تر بیانجامد.نظرات اپارین کماکان برای بسیاری از تئوریهای مدرن مربوط به پیدایش حیات نقطه شروع محسوب میشود. تقریبا همزمان با اپارین دانشمند دیگری بنام جی بی اس هالدین بیان گر این نکته شد که اقیانوسهای پیش از پیدایش حیات تفاوت چشمگیری با اقیانوسهای امروزی داشتهاند. در آن زمان اقیانوسها سوپی داغ و رقیق بودهاند که در آن ترکیبات آلی توان شکل گرفتن داشتهاند.
مدلهای امروزی
در واقع هیچ مدل استانداردی در مورد پیدایش حیات وجود ندارد.در مدلهای جدیدتر در بیشتر موارد خطوطی از فرضیه اپارین-هالدین به چشم میخورد. آن چه در زیر میآید بر پایه یافتهها و نظرات متنوعی است که در این مورد وجود دارد.
۱-برخی تئوریها ذکر میکنند که اتمسفر زمین در ابتدا بازی بودهاست و در آن ترکیباتی چون متان ،آمونیاک، سولفید هیدروژن، دی اکسید کربن، منوکسید کربن و فسفات وجود داشتهاست. در چنین اتمسفری اکسیژن و اوزون نایاب بودهاست و یا وجود نداشتهاست.
۲-در چنین اتمسفری فعالیتهای الکتریکی توان تسهیل و تسریع ایجاد مولکولهای حیاتی ساده را داشتهاند. در سال ۱۹۵۳ این واقعیت در آزمایش میلر- یوری نشان داده شدهاست.
/
نمایی از آزمایش میلر-یوری
۳-فسفولیپیدها (در صورتی که به اندازه کافی بلند باشند) توان تشکیل خود بخودی لیپید دو لایه که یکی از اجزای بنیادین غشای سلولی است را دارند.
۴-یکی از پرسشهای اساسی در این باره، ماهیت نخستین همانندساز است. در سلولهای امروزی همانند سازی در اثر تعامل و همکاری پروتئین و اسیدهای نوکلئیک رخ میدهد. بر اساس دیدگاه اندیشمندان در مورد اولویت تشکیل پروتئین یا اسید نوکلئیک نظرات به دو دسته تقسیم میگردند. یک دسته معتقد به پیدایش نخستین پروتئین هستند و گروه دیگر به اولویت ایجاد اسید نوکلئیک اعتقاد دارند. نظریه مربوط به اولویت ایجاد اسید نوکلئیک به موارد زیر اشاره دارد
۱-بر اساس نظریه جهان ار ان آ، پلی مریزه شدن نوکلئوتیدها ممکن است منجر به ایجاد ریبوزیمها ی (مولکولهای آران آ با خصوصیات آنزیمی) همانندساز شده باشند.
۲-از آن رو که الیگوپپتیدها توان اتصال به آران آ و ایجاد کاتالیزورهای بهتری را دارند، ممکن است بر اساس فشارهای انتخابی برای گزینش عملکرد آنزیمی، پپتیدیل ترانسفرازها از این راه بوجود آمده باشند. پروتئینها ی کوچک خود می توانند در نتیجه این گزینش ایجاد شده باشند.
۳-پروتئینهای ایجاد شده خود توان رقابت با ریبوزیمها به عنوان کاتالیزور را دارند و از این راه میتوانند به عنوان بیوپلیمر غالب در تنظیم فعالیتهای نوین اسیدهای نوکلئیک که بیشتر انتقال اطلاعات ژنتیکی است، انتخاب شوند.
منشا مولکولهای آلی
دو احتمال برای منشا مولکولهای آلی اولیه بروی کره زمین مطرح است.
منشا زمینی- مولکولهای آلی با کمک انرژی ناشی از تصادف اجرام آسمانی و سایر منابع انرژی (مانند انرژی الکتریکی) در زمین بوجود آمده اند
منشا برون زمینی-مولکولهای آلی توسط اجرام آسمانی چون کندریتهای کربنه (سنگهای آسمانی بدون نشانهای از ذوب شدن یا تغییر)و یا به طور مستقیم و به شکل مولکولها ی آلی یا اشکال اولیه حیات ازفضا بوسیله جاذبه زمین ، به کره زمین راه یافته اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
پیدایش حیات
این نوشتار به نگرش علوم طبیعی درباره پیدایش حیات میپردازد. برای آگاهی از سایر نگرشها در این باره، به نوشتار اسطورههای آفرینش رجوع کنید.
در علوم طبیعی, تئوری تشریح کننده چگونگی ایجاد حیات در زمین از مواد بی جان را پیدایش حیات یا حیات زایی (آبیوژنز یا بیوپویز) گویند. نباید این تئوری را با تکامل یا فرگشت که به مطالعه روند تغییرات ایجاد شده در موجودات زنده با گذشت زمان میپردازد ویا کیهانزایی که به دنبال توضیح چگونگی آغاز دنیاست، اشتباه گرفت.
بیشتر اسیدهای آمینه که گاه آنها را آجرهای سازنده حیات مینامند، میتوانند در اثر فرایندهای شیمیایی طبیعی نامربوط با حیات نیز ایجاد گردند. این مطلب را میلر- یوری و دیگر دانشمندان در طی آزمایشهایی در آزمایشگاه، با ایجاد شرایط مشابه با زمان بوجود آمدن حیات در زمین نشان دادند. در تمامی موجودات زنده این اسیدهای آمینه به شکل پروتئین سازماندهی شدهاند و ساخت چنین پروتئینهایی بواسطه اسیدهای نوکلئیک ممکن میگردد. تئوری پیدایش حیات به این نکته که کدامیک از این مولکولهای زیستی ابتدا پیدا گشتهاند و چگونه نخستین اشکال حیات را تشکیل دادهاند میپردازد.
دو ویژگی با اهمیت حیات باید در تمامی تئوریهای آبیوژنز مورد توجه قرار گیرند. این ویژگیها همانندسازی و سوخت و ساز هستند. این پرسش که کدامیک از این دو در ابتدا بوجود آمدهاست، سبب ایجاد دو نظریه متفاوت در این زمینه گردید. ابتدا فرضیه پیشنهاد کننده اولویت پیدایش سوخت و ساز(متابولیسم) مطرح گردید. مدتی بعد از آن فرضیه ایجاد اولیه همانندسازها نیز مورد توجه قرار گرفت.
در درک مدرن در مورد ایجاد نخستین اشکال موجودات زنده، احتمال آن مطرح میگردد که این موجودات پروکاریوتهای تک سلولی (فاقد هسته سلولی) بوده باشند. این تک سلولیها خود میتوانند از پروتوبیونتها (مولکولهای آلی که توسط پوششی شبه غشایی پوشیده شدهاند) بوجود آمده باشند. قدیمیترین سنگواره شبه میکرب بدست آمده حدود سه ونیم میلیارد سال قدمت دارد که خود تقریبا یک میلیارد سال پس از تشکیل کره زمین است. در حدود ۲٫۴ میلیارد سال قبل نسبت ایزوتوپهای پایدارکربن، آهن و گوگرد نشانگر اثرگذاری موجودات زنده بروی مواد معدنی و رسوبات هستند. دیگر نشانگرهای مولکولی نیز بیانگر وجود فتوسنتز در آن دوران هستند که این خود نمایانگر پراکندگی وسیع حیات در آن دوره در زمین است. سلسله وقایع شیمیایی که منجر به ایجاد نخستین اسید نوکلئیک گردید هنوز به طور کامل شناخته نشدهاند. چندین فرضیه در رابطه با حیات اولیه پیشنهاد گردیدهاست که از مهمترین آنها میتوان به نظریه جهان آهن- گوگرد (سوخت و ساز بدون وجود توارث) و نظریه جهان آران آ ( اشکال حیاتی برپایه آران آ) اشاره کرد.
پاستور و داروین
تئوری بیوژنز در میانه قرن نوزدهم بدنبال شواهد فراوانی که از سوی پاستور و دیگران ارائه گردید چنان جای خود را گشود که نظریه پیدایش خودبهخود در عمل کنار گذاشته شد. پاستور پس از یافتههایش در سال ۱۸۶۴ گفت:" نظریه پیدایش خودبخود هرگز ازضربه کشندهای که این آزمایش ساده بر پیکره اش وارد کردهاست بهبود نخواهد یافت." از سوی دیگر فروپاشی نظریه پیدایش خودبخودی خود سبب ایجاد خلآ در پاسخ به دلیل علمی چگونگی پیدایش حیات در ابتدا گردید. داروین در نامهای درسال ۱۸۷۱ ذکر میکند که حیات ممکن است در حوضچه گرم کوچکی که حاوی آمونیاک، نمکها ی فسفره، نور، حرارت، الکتریسیته وسایر عوامل بودهاست آغاز شده باشد. این شرایط ایجاد ترکیبات پروتئینی که خود آماده تغییرات پیچیده تری بودهاند را ممکن میساختهاست. چنین ترکیباتی امروزه به سرعت تجزیه شده یا خورده میشوند ولی این تجزیه و نابودی هنگامی که هنوز موجودات زنده وجود نداشتهاند رخ نمیداد.
تئوری سوپ اولیه
/
الکساندر اپارین در آزمایشگاه
در سال ۱۹۲۴ الکساندر اپارین پیشنهاد کرد که اکسیژن موجود در جو زمین مانع تشکیل برخی ترکیبات آلی ضروری برای ایجاد حیات است. اپارین در کتابش بنام اصل حیات این نکته را مطرح میسازد که پیدایش خودبخودی حیات که مورد حمله لویی پاستور قرار گرفت، در حقیقت یکبار اتفاق افتادهاست. البته وقوع دوباره آن در شرایط حاضر زمین که بسیار متفاوت با شرایط آن در زمان پیدایش نخستین حیات است، ناممکن مینماید. به نظر اپارین بوجود آمدن سوپ اولیه حاوی مولکولهای آلی در شرایط فاقد اکسیژن و تحت تاثیر نور خورشید ممکن بودهاست. این شرایط میتوانستهاست به ترکیب مولکولهای ساده تر و تشکیل مولکولهای پیچیده تر بیانجامد.نظرات اپارین کماکان برای بسیاری از تئوریهای مدرن مربوط به پیدایش حیات نقطه شروع محسوب میشود. تقریبا همزمان با اپارین دانشمند دیگری بنام جی بی اس هالدین بیان گر این نکته شد که اقیانوسهای پیش از پیدایش حیات تفاوت چشمگیری با اقیانوسهای امروزی داشتهاند. در آن زمان اقیانوسها سوپی داغ و رقیق بودهاند که در آن ترکیبات آلی توان شکل گرفتن داشتهاند.
مدلهای امروزی
در واقع هیچ مدل استانداردی در مورد پیدایش حیات وجود ندارد.در مدلهای جدیدتر در بیشتر موارد خطوطی از فرضیه اپارین-هالدین به چشم میخورد. آن چه در زیر میآید بر پایه یافتهها و نظرات متنوعی است که در این مورد وجود دارد.
۱-برخی تئوریها ذکر میکنند که اتمسفر زمین در ابتدا بازی بودهاست و در آن ترکیباتی چون متان ،آمونیاک، سولفید هیدروژن، دی اکسید کربن، منوکسید کربن و فسفات وجود داشتهاست. در چنین اتمسفری اکسیژن و اوزون نایاب بودهاست و یا وجود نداشتهاست.
۲-در چنین اتمسفری فعالیتهای الکتریکی توان تسهیل و تسریع ایجاد مولکولهای حیاتی ساده را داشتهاند. در سال ۱۹۵۳ این واقعیت در آزمایش میلر- یوری نشان داده شدهاست.
/
نمایی از آزمایش میلر-یوری
۳-فسفولیپیدها (در صورتی که به اندازه کافی بلند باشند) توان تشکیل خود بخودی لیپید دو لایه که یکی از اجزای بنیادین غشای سلولی است را دارند.
۴-یکی از پرسشهای اساسی در این باره، ماهیت نخستین همانندساز است. در سلولهای امروزی همانند سازی در اثر تعامل و همکاری پروتئین و اسیدهای نوکلئیک رخ میدهد. بر اساس دیدگاه اندیشمندان در مورد اولویت تشکیل پروتئین یا اسید نوکلئیک نظرات به دو دسته تقسیم میگردند. یک دسته معتقد به پیدایش نخستین پروتئین هستند و گروه دیگر به اولویت ایجاد اسید نوکلئیک اعتقاد دارند. نظریه مربوط به اولویت ایجاد اسید نوکلئیک به موارد زیر اشاره دارد
۱-بر اساس نظریه جهان ار ان آ، پلی مریزه شدن نوکلئوتیدها ممکن است منجر به ایجاد ریبوزیمها ی (مولکولهای آران آ با خصوصیات آنزیمی) همانندساز شده باشند.
۲-از آن رو که الیگوپپتیدها توان اتصال به آران آ و ایجاد کاتالیزورهای بهتری را دارند، ممکن است بر اساس فشارهای انتخابی برای گزینش عملکرد آنزیمی، پپتیدیل ترانسفرازها از این راه بوجود آمده باشند. پروتئینها ی کوچک خود می توانند در نتیجه این گزینش ایجاد شده باشند.
۳-پروتئینهای ایجاد شده خود توان رقابت با ریبوزیمها به عنوان کاتالیزور را دارند و از این راه میتوانند به عنوان بیوپلیمر غالب در تنظیم فعالیتهای نوین اسیدهای نوکلئیک که بیشتر انتقال اطلاعات ژنتیکی است، انتخاب شوند.
منشا مولکولهای آلی
دو احتمال برای منشا مولکولهای آلی اولیه بروی کره زمین مطرح است.
منشا زمینی- مولکولهای آلی با کمک انرژی ناشی از تصادف اجرام آسمانی و سایر منابع انرژی (مانند انرژی الکتریکی) در زمین بوجود آمده اند
منشا برون زمینی-مولکولهای آلی توسط اجرام آسمانی چون کندریتهای کربنه (سنگهای آسمانی بدون نشانهای از ذوب شدن یا تغییر)و یا به طور مستقیم و به شکل مولکولها ی آلی یا اشکال اولیه حیات ازفضا بوسیله جاذبه زمین ، به کره زمین راه یافته اند.