حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد حکومت و عدالت 17 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

حکومت و عدالت

نهج البلاغه و مساله حکومت

از جمله مسائلی که در نهج البلاغه فراوان دربارۀ آنها بحث شده است، مسائل مربوط به حکومت و عدالت است.

هر کسی که یک دوره نهج الباغه را مطالعه کند، می بیند علی علیه السلام ردباره حکومت و عدالت حساسیت خاصی دارد، اهمیت و ارزش فراوانی برای آنها قائل است قطعا برای کسانی که با اسلام آشنایی ندارند و بر عکس با تعلمیات سایر ادیان جهانی آشنا می باشند، باعث تعجب است که چرا یک پیشوای دینی اینقدر به اینگونه مسائل می پردازد! مگر اینها مربوط به دنیا و زندگی دنیا نیست؟ آخر یک پیشوای دینی را با دنیا و زندگی و مسائل اجتماعی چه کار؟!

و بر عکس، کسی که با تعلیمات اسلامی آشناست و سوابق علی علیه السلام را می داند که در دامان مقدس پیغمبر مکرم اسلام پرورش یافته است، پیغمبر او را در کودکی از پدرش گرفته، در خانۀ خود و روی دامان خود بزرگ کرده است و با تعلیم و تربیت مخصوص خود او را پرورش داده، رموز اسلام را به او آموخته، اصول و فروع اسلام را در جان او ریخته است، دچار هیچ گونه تعجبی نمی شود بلکه برای او اگر جز این بود جای تعجب بود.

مگر قرآن کریم نمی فرماید:

لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط

سوگند که ما پیامبران خویش را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرود آوردیم که میان مردم به عدالت قیام کنند.

دراین آیه کریمه برقراری عدالت به عنوان هدف بعثت همۀ انبیا معرفی شده است. مقام قداست عدالت تا آنجا بالا رفته که پیامبران الهی به خاطر آن مبعوث شده اند. علیهذا چگونه ممکن است کسی مانند علی که شارح و مفسر قرآن و توضیح دهندۀ اصول و فروع اسلام است، دربارۀ این مساله سکوت کند و یا در درجۀ کمتری از اهمیت آن را قرار دهد؟

آنانکه در تعلیمات خود توجهی به این مسائل ندارند و یا خیال می کنند این مسائل در حاشیه است و تنها مسائلی از قبیل طهارات و نجاست در متن دین است، لازم است در افکار و عقاید خود تجدید نظر نمایند.

ارزش و اعتبار

اولین مساله ای که باید بحث شود همین است که ارزش و اهمیت این مسائل از نظر نهج البلاغه در چه درجه است، بلکه اساساً اسلام چه اهمیتی به مسائل مربوط به حکومت و عدالت می دهد؟ بحث مفصل از حدود این مقالات خارج است اما اشاره به آنها لازم است.

قرآن کریم آنجا که رسول اکرم را فرمان می دهد که خلافت و ولایت و زعامت علی علیه السلام را بعد از خودش به مردم ابلاغ کند، می فرماید:

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته

ای فرستاده! این فرمان را که از ناحیه پروردگارت فرود آمده به مردم برسان، اگر نکنی رسالت الهی را ابلاغ نکرده ای .

به کدام موضوع اسلامی این اندازه اهمیت داده شده است؟ کدام موضوع دیگر است که ابلاغ نکردن آن با عدم ابلاغ زسالت مساوی باشد؟

در جریان جنگ احد که مسلمین شکست خوردند و خبر کشته شدن پیغمبر اکرم پخش شد و گروهی از مسلمین پشت جبهه کرده فرار کردند، قرآن کریم چنین می فرماید:

و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افاق مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم

محمد جز پیامبری که پیش از او نیز پیامبرانی آمده اند نیست. آیا اگر او بمیرد و یا در جنگ کشته شود شما فرار می کنید و دیگر کار از کار گذشته است؟!

حضرت استاد علامه طباطبایی (روحی فداه) در مقالۀ «ولایت و حکومت» از این آیه چنین استنباط فرموده اند که کشته شدن پیغمبر اکرم در جنگ نباید هیچ گونه وقفه ای در کار شما ایجاد کند؛ شما فورا باید تحت لوای آن کس که پس از پیغمبر زعیم شماست به کار خود ادامه دهید. به عبارت دیگر، فرضاً پیغمبر کشته شود یا بمیرد، نظام اجتماعی و جنگی مسلمین نباید از هم بپاشد.

در حدیث است که پیغمبر اکرم فرمود: اگر شما سه نفر (حداقل) سه نفر هم سفر شدید، حتما یکی از سه نفر را امیر و رئیس خود قرار دهید. از اینجا می توان فهمید که از نظر رسول اکرم هرج و مرج و فقدان یک قوۀ حاکم بر اجتماع که منشا حل اختلاف و پیوند دهنده افراد اجتماع با یکدیگر باشد، چه اندازه زیان آور است.

مسائل مربوط به حکومت و عدالت که در نهج البلاغه مطرح شده است فراوان است و ما به حول و قو ه الهی برخی از آنها را طرح می کنیم.

اولین مساله که لازم است بحث شود ارزش و لزوم حکومت است. علی علیه السلام مکرر لزوم یک حکومت مقتدر را تصریح کرده است و با فکر خوارج – که در اغاز امر مدعی بودند با وجود قرآن از حکومت بی نیازیم- مبارزه کرده است. خوارج – همچنانکه می دانیم- شعارشان «لاحکم الا لله» بود. این شعار از قران مجید اقتباس شده است و مفادش این است که فرمان (قانون) تنها از ناحیه خداوند و یا از ناحیه کسانی که خداوند به آنان اجازۀ قانونگذاری داده است باید وضع شود. ولی خوارج این جمله را در ابتدا طور دیگر تعبیر می کردند و به تعبیر امیر المومنین از این کلمه



خرید و دانلود تحقیق در مورد حکومت و عدالت  17 ص


تحقیق در مورد ضرورت و لزوم حکومت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

نظریات سیاسی و حقوقی در حکومت مسلمانان

مطلب انتخاب شده از کتاب :  نقش فرهنگ در تحول دین و دولت مسلمانان  نوشته : آقای علی باقری است.

پس از رحلت پیامبر (ص)و استقرار خلافت وقایع و حوادثی رخ داد که تاریخ تحولات آن در صفحات قبل شرح داده شد. اززمان بنی امیه به بعد پاره ای از متفکران کوشیدند اصول و قواعد حقوقی وسیاسی مناسبی برای توجیه این رویدادها  ارائه نمایند . که در این قسمت به آن اشاره می شود. فرهنگ در تدوین اصول و قواعد حقوقی و سیاسی نقش اساسی را داشته است .

حکومت و ضرورت آن

به طور کلی اکثر مسلمانان در باب ضرورت حکومت اتفاق نظر داشته اند .شیعیان معتقد بوده اند که پیامبر اکرم (ص)در دوران حیات خود بارها علاقه و اهتمام خود را نسبت به امر رهبری نشان داده بود. ازجمله هنگامی که عده ای از مسلمانان را برای مأموریت به خارج از مدینه می فرستاد،حتماً یکی را بر آنان امیر می کرد و یا  وقتی که لشگری را برای عملیات اعزام می نمودند حتما فرد خاصی از ایشان رهبری لشگر را بر عهده می گرفت. در موارد حساس و خطیر که پیش بینی حوادث و مرگ فرمانده لشگر می شد مقرر بود تا قائم مقام فرماندهی از قبل معلوم گردد، تعداد این افراد گاه به چند نفر می رسید که به ترتیب قرار بود مسئولیت را برعهده گیرند.حتی هنگامی که حضرت از مدینه خارج می شد یکی از اصحاب را به جانشینی و امامت بر می گزید. با چنین رویه‏ای پیامبر (ص) قطعا فردی را برای پس از خود برگزیده بود. به نظر شیعیان این مرد علی (ع) بوده است. اما اهل سنت در جواب می گویند: چگونه ممکن است پیامبر (ص) علی (ع) را بدین سمت برگزیند و همه انصار و بیشتر مهاجرین ساکت بمانند.و به علاوه هر چند علی (ع) تصور می کرد برحق است اما صحابه ابوبکر را برگزیدند در پاسخ می توان استدلال معاویه در جواب محمد بن ابی بکر را آورد که در آن صراحتاً به حق علی (ع) اشاره و غصب خلافت را مطرح کرده است.

ضرورت حکومت

حضرت امیر در نهج البلاغه می فرماید:

«سخن حقی است که از آن اراده باطل می شود.آری نیست حکمی مگر از جانب خداو لیکن خوارج می گویند امارت و ریاست ( در بین خلق) مخصوص خداوند است و حال انکه ناچار برای مردم امیری لازم است و خواه نیکوکار یا بد کار باشد. تا مؤمن درامارت و حکومت ای به طاعت مشغول باشد و کافر بهره خود را یابد و خداوند در زمان او هر که را به اجل مقدر میرساند و به توسط او مالیات جمع می گردد و با دشمن جنگ می شود و از راه ها ایمن می گردد و حق ضعیف و ناتوان از قوی و ستمگر گرفته می شود تا نیکوکار در رفاه  و از شر بد کار آسوده ماند.»

به طور کلی اکثر فرق مذاهب اسلامی بر لزوم حکومت و ضرورت آن اشاره کرده و آن را برای بقای جامعه امری لازم دانسته اند اما در اینکه این ضرورت بر حسب حکم عقل است یا شرع بحث فراوانی به عمل آمده است روز بهان خنجی اصفهانی می نویسد:

 « امام ابو حفض عمر نسفی در کتاب مجمع العلوم در باب اصول دین علی اعتقاد المتهدین گوید:لابد است مسلمانان را از امامی که قائم شود در میان ایشان به تنفیذ احکام ایشان و اقامت حدودشان و سد مداخل کفار به بلاد اسلام و روان گردانیدن لشگرها و فراگرفتن زکات و صدقه . فریضه و قهر کردن متغلبان و دزدان و قاطعان طریق و امات جمعه ها و قطع منازعات  واقعه میانه بندگان و قبول شهادت قائم بر حقوق و تزویج اطفال خود که ایشان را اولیاء نباشد و قسمت غنیمتها این است سخن امام نسفی. »

حکومت و خلافت از دیدن ابن خلدون

ابن خلدون می نویسد:

«چون حقیقت پادشاهی نوعی اجتماع ضروری برای بشر به شمار می رود و متقاضی آن قهر و غلبه است که آثار خشم و حیوانیت است . از این رو اغلب پادشاهان از حق و حقیقت  منحرف می شوند و به مردم زیر دست خویش در امور دنیوی ستم روا می دارند، زیرا بیشتر اوقات آنان را به کارهایی وا می دارند که تاب و توان اجرای آن را ندارند . کارهایی که از اغراض شخصی و شهوات آنان سر چشمه می گیرد و این تکالیف به نسبت اختلاف مقاصد پادشاهان که یکی پس از دیگری به سلطنت می رسیدند متفاوت است و به همین سبب فرمانبری از فرمانهای آنان دشوار می شود و عصبیتی پدید می اید که به هرج و مرج و کشتار منجر می گردد.

    و این امر ایجاب کرد تا در اداره کردن امور کشور به قوانینی سیاسی که فرمانبری از انها بر همگان فرض باشد متوسل شوندو عموم منقاد و پیرو چنین احکامی شوند چنانچه این وضع در ایران و دیگر ملتهای باستان معمول و مجری بود.

     و هر گاه دولتی دارای چنین سیاستی نباشد امور آن سرو سامان نخواهد گرفت . دستور خداست در میان کسانیکه از پیش گذشته بنابراین اگر قوانین از جانب  خردمندان و بزرگان و رجال بصیر و آگاه دولت وضع و اجرا گرددد چنین سیاست را سیاست دینی می‏خوانند و چنین سیاستی در زندگی دنیا و آخرت مردم سودمند  خواهد بود زیرا مقصود از آفرینش بشر فقط زندگی دنیوی آنان نیوده که یکسره باطل و بیفایده است زیرا غایت آن مرگ و نابودی است و



خرید و دانلود تحقیق در مورد ضرورت و لزوم حکومت


تحقیق در مورد ضرورت و لزوم حکومت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

نظریات سیاسی و حقوقی در حکومت مسلمانان

مطلب انتخاب شده از کتاب :  نقش فرهنگ در تحول دین و دولت مسلمانان  نوشته : آقای علی باقری است.

پس از رحلت پیامبر (ص)و استقرار خلافت وقایع و حوادثی رخ داد که تاریخ تحولات آن در صفحات قبل شرح داده شد. اززمان بنی امیه به بعد پاره ای از متفکران کوشیدند اصول و قواعد حقوقی وسیاسی مناسبی برای توجیه این رویدادها  ارائه نمایند . که در این قسمت به آن اشاره می شود. فرهنگ در تدوین اصول و قواعد حقوقی و سیاسی نقش اساسی را داشته است .

حکومت و ضرورت آن

به طور کلی اکثر مسلمانان در باب ضرورت حکومت اتفاق نظر داشته اند .شیعیان معتقد بوده اند که پیامبر اکرم (ص)در دوران حیات خود بارها علاقه و اهتمام خود را نسبت به امر رهبری نشان داده بود. ازجمله هنگامی که عده ای از مسلمانان را برای مأموریت به خارج از مدینه می فرستاد،حتماً یکی را بر آنان امیر می کرد و یا  وقتی که لشگری را برای عملیات اعزام می نمودند حتما فرد خاصی از ایشان رهبری لشگر را بر عهده می گرفت. در موارد حساس و خطیر که پیش بینی حوادث و مرگ فرمانده لشگر می شد مقرر بود تا قائم مقام فرماندهی از قبل معلوم گردد، تعداد این افراد گاه به چند نفر می رسید که به ترتیب قرار بود مسئولیت را برعهده گیرند.حتی هنگامی که حضرت از مدینه خارج می شد یکی از اصحاب را به جانشینی و امامت بر می گزید. با چنین رویه‏ای پیامبر (ص) قطعا فردی را برای پس از خود برگزیده بود. به نظر شیعیان این مرد علی (ع) بوده است. اما اهل سنت در جواب می گویند: چگونه ممکن است پیامبر (ص) علی (ع) را بدین سمت برگزیند و همه انصار و بیشتر مهاجرین ساکت بمانند.و به علاوه هر چند علی (ع) تصور می کرد برحق است اما صحابه ابوبکر را برگزیدند در پاسخ می توان استدلال معاویه در جواب محمد بن ابی بکر را آورد که در آن صراحتاً به حق علی (ع) اشاره و غصب خلافت را مطرح کرده است.

ضرورت حکومت

حضرت امیر در نهج البلاغه می فرماید:

«سخن حقی است که از آن اراده باطل می شود.آری نیست حکمی مگر از جانب خداو لیکن خوارج می گویند امارت و ریاست ( در بین خلق) مخصوص خداوند است و حال انکه ناچار برای مردم امیری لازم است و خواه نیکوکار یا بد کار باشد. تا مؤمن درامارت و حکومت ای به طاعت مشغول باشد و کافر بهره خود را یابد و خداوند در زمان او هر که را به اجل مقدر میرساند و به توسط او مالیات جمع می گردد و با دشمن جنگ می شود و از راه ها ایمن می گردد و حق ضعیف و ناتوان از قوی و ستمگر گرفته می شود تا نیکوکار در رفاه  و از شر بد کار آسوده ماند.»

به طور کلی اکثر فرق مذاهب اسلامی بر لزوم حکومت و ضرورت آن اشاره کرده و آن را برای بقای جامعه امری لازم دانسته اند اما در اینکه این ضرورت بر حسب حکم عقل است یا شرع بحث فراوانی به عمل آمده است روز بهان خنجی اصفهانی می نویسد:

 « امام ابو حفض عمر نسفی در کتاب مجمع العلوم در باب اصول دین علی اعتقاد المتهدین گوید:لابد است مسلمانان را از امامی که قائم شود در میان ایشان به تنفیذ احکام ایشان و اقامت حدودشان و سد مداخل کفار به بلاد اسلام و روان گردانیدن لشگرها و فراگرفتن زکات و صدقه . فریضه و قهر کردن متغلبان و دزدان و قاطعان طریق و امات جمعه ها و قطع منازعات  واقعه میانه بندگان و قبول شهادت قائم بر حقوق و تزویج اطفال خود که ایشان را اولیاء نباشد و قسمت غنیمتها این است سخن امام نسفی. »

حکومت و خلافت از دیدن ابن خلدون

ابن خلدون می نویسد:

«چون حقیقت پادشاهی نوعی اجتماع ضروری برای بشر به شمار می رود و متقاضی آن قهر و غلبه است که آثار خشم و حیوانیت است . از این رو اغلب پادشاهان از حق و حقیقت  منحرف می شوند و به مردم زیر دست خویش در امور دنیوی ستم روا می دارند، زیرا بیشتر اوقات آنان را به کارهایی وا می دارند که تاب و توان اجرای آن را ندارند . کارهایی که از اغراض شخصی و شهوات آنان سر چشمه می گیرد و این تکالیف به نسبت اختلاف مقاصد پادشاهان که یکی پس از دیگری به سلطنت می رسیدند متفاوت است و به همین سبب فرمانبری از فرمانهای آنان دشوار می شود و عصبیتی پدید می اید که به هرج و مرج و کشتار منجر می گردد.

    و این امر ایجاب کرد تا در اداره کردن امور کشور به قوانینی سیاسی که فرمانبری از انها بر همگان فرض باشد متوسل شوندو عموم منقاد و پیرو چنین احکامی شوند چنانچه این وضع در ایران و دیگر ملتهای باستان معمول و مجری بود.

     و هر گاه دولتی دارای چنین سیاستی نباشد امور آن سرو سامان نخواهد گرفت . دستور خداست در میان کسانیکه از پیش گذشته بنابراین اگر قوانین از جانب  خردمندان و بزرگان و رجال بصیر و آگاه دولت وضع و اجرا گرددد چنین سیاست را سیاست دینی می‏خوانند و چنین سیاستی در زندگی دنیا و آخرت مردم سودمند  خواهد بود زیرا مقصود از آفرینش بشر فقط زندگی دنیوی آنان نیوده که یکسره باطل و بیفایده است زیرا غایت آن مرگ و نابودی است و



خرید و دانلود تحقیق در مورد ضرورت و لزوم حکومت


تحقیق در مورد حکومت سفاح و منصور عباسی 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 25 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

سفاح و منصور عباسی

سفاح نخستین خلیفه (132 ـ 136)

نخستین خلیفه عباسى، ابو العباس سفاح بود.سفاح به معناى کسى است که خون فراوان مى‏ریزد .این لقب به نوعى، از القابى است که در برخى از روایات منسوب به پیامبر ـ ص ـ به «مهدى امت» داده شده است.مانند لقب منصور، هادى، مهدى، رشید، امین و مأمون.جالب آن که به نقل از مسعودى مورخ، لقب نخست وى مهدى بوده است.در جاى دیگرى اشاره کردیم که عباسیان، به مانند علویان، گرایش‏هاى شیعى داشتند، اما به سرعت براى حفظ حکومت خود، عقاید مذهبى‏شان را تغییر دادند.با این حال، آثارى از این گرایش، همانند اعتقاد مزبور که به نوعى سایر مسلمانان هم به آن اعتقاد داشتند، در اندیشه‏هاى مذهبى برخى از آنها باقى ماند.وى در نخستین خطبه‏اش از عمل به کتاب خدا و سنت رسول سخن گفت و افزود که پس از پیامبر ـ ص ـ تنها دو امام به حق حکومت کرده‏اند: یکى امام على ـ ع ـ و دوم خود او.

سفاح براى اطمینان بر حفظ حکومت، تمامى بلاد مهم را به اعضاى خانواده‏اش واگذار کرد : عبد الله بن على در شام، صالح بن على در مصر و فلسطین، عبد الصمد بن على بر جزیره، داود بن على در حجاز، عیسى بن على در فارس، و سلیمان بن على در بصره و..

نخستین اقدام سفاح و دستگاه عباسى، برافکندن ریشه امویان بود.تقریبا هر اموى که شناخته شده بود، به قتل رسید.عباسیان، قبرهاى امویان را در شام شکافتند و جنازه‏هاى آنها را به آتش کشیدند.تنها قبرى که استثنا شد، قبر عمر بن عبدالعزیز بود.داود بن على عباسى، در حجاز اعلام بخشش کرد و پس از آن که امویان از پنهانگاه‏ها بیرون شدند، آنها را کشت .زمانى که سفاح کوشید تا امویانى را که در عراق به وى پناه آورده بودند ببخشد، شاعرى وى را به خاطر بخشش امویان ملامت کرد و پس از شعر او بار دیگر امویان پناهنده به قتل رسیدند.

در برخى از مناطق شامات، بارها بقایاى امویان و یا فرماندهان آنها سر به شورش برداشتند، اما با شدت هر چه تمام‏تر سرکوب شدند.سخت گیرى بر ضد امویان تا آن اندازه بود که آنها، به سرعت شامات را رها کرده به شمال افریقا در دورترین نقاط گریختند و در اندلس دولت اموى را بنیاد گذاشتند.

دکتر حسن ابراهیم حسن در کتاب «تاریخ سیاسى اسلام» راجع به سفاح مى‏گوید:

ابوالعباس عبدالله بن محمد بن على ملقب به سفاح نخستین خلیفه عباسى بود. پدر وى محمد در آخر دوران اموى در بسط دعوت عباسیان کوشش فراوان کرد و به سال 125 ه ـ بمرد و کار دعوت را به فرزند خویش ابراهیم ملقب به امام سپرد. ابراهیم امام به دست مروان خلیفه اموى محبوس و مسموم شد و کار دعوت بدست ابوالعباس افتاد. وى به کوفه رفت (132) هفته‏اى چند نهان مى‏زیست و عاقبت به اصرار پیروان خود دعوت را آشکار کرد و به عنوان خلافت بدو سلام گفتند. ابوالعباس از برادر خود منصور کوچکتر بود اما چون مادرش عرب بود وى را براى خلافت مناسب‏تر دیدند که مادر منصور کنیز بود. آغاز خلافت ابوالعباس روز سوم ماه ربیع الاول سال 132 هجرى بود.

ابوالعباس به روز جمعه به عنوان خلافت با مردم نماز کرد و بر منبر ایستاد و خطبه خواند ـ امویان بر منبر مى‏نشستند ـ و مردم از ابتکار وى خشنودى کردند و گفتند: اى عموزاده پیمبر سنت دیرین را زنده کردى. ابوالعباس در خطبه خویش از فضل خاندان محمد (ص) سخن آورد و از قبایح امویان یاد کرد که خلافت را غصب کرده بودند و مرتکب اعمال زشت شده بودند و با اهل بیت پیمبر ظلم کرده بودند. سپاه شام را ملامت کرد و از ستایش کوفیان به تفصیل سخن کرد و عطاى ایشان را بیفزود که همه مخلصان خاندان عباسى بودند. از خراسانیان نیز که وى را در کار قیام دولتش یارى کرده بودند تمجید کرد و در پایان خطبه گفت: «من خون‏ریز بى‏باکم و انتقامجوى...» از اینجا توان دریافت که وى مصمم بود هر که مانع مقاصد وى شود خونش را بریزد آنگاه از منبر فرود آمد و به قصر امارت رفت و ابوجعفر برادر خویش را در مسجد گذاشت تا از مردم بیعت بگیرد و وى تا شب بدینکار مشغول بود.

پس از اتمام کار بیعت، ابوالعباس به شهر انبار رفت که در مغرب فرات بود و تا مدخل بغداد ده فرسخ فاصله داشت. این شهر را شاپور پسر هرمز یکى از پادشاهان ایران بنا کرده بود، سفاح بناى آن را تجدید کرد و قصرها در آن ساخت از پس وى منصور در انبار قصرى بزرگ ساخت و آنجا را پایتخت خود کرد و به نام هاشم جد خاندان هاشمیان هاشمیه نامید.

سفاح بیشتر ایام خویش را به سرکوبى سرداران عرب گذرانید که با امویان همکارى کرده بودند و ریشه امویان را قطع کرد چنانکه از این خاندان بجز عبدالرحمن داخل که دولت اموى اندلس را بنیان نهاد کسى از دست وى جان نبرد و هم از قتل یاران خویش که با وى در بنیاد دولت کمک کرده بودند دریغ نکرد. ابوسلمه خلال را که در بسط دعوت عباسیان سهمى بزرگ داشت بکشت قصد کشتن ابومسلم را نیز داشت اما مرگش در رسید و امکان اینکار نیافت. ابن هبیره یکى از سرداران مروان اموى را نیز با آنکه امان داده بود ناجوانمردانه بکشت.

کتاب: از پیدایش اسلام تا ایران اسلامى ص 266

نویسنده: رسول جعفریان

22/7/1387

سفرهاى صادق آل محمد علیهم السلام در زمان حکومت سفاح

سفرهاى معصومین علیهم السلام از مهم ترین فرازهاى درخشان زندگى و تاریخ اهل بیت علیهم السلام است. این سفرها در بردارنده حوادث تاریخى و معارف الهى مهمى هستند. هجرت پیامبر(ص) و اهل بیت از مکه به مدینه, حجه الوداع رسول خدا(ص), غدیر خم و



خرید و دانلود تحقیق در مورد حکومت سفاح و منصور عباسی 25 ص


تحقیق در مورد حکومت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحیم‌

السّلام‌ علیکم‌ و رحمة‌ الله‌ و برکاته‌

مقام‌ منیع‌ زعیم‌ عالیقدر سیّد الفقهاء و المجتهدین‌ آیة‌ الله‌ العظمی‌ امام‌ خمینی‌ متّع‌ الله‌ المسلمین‌ بطول‌ بقائه‌ را با اهداء ادعیۀ خالصه‌ و تحیّات‌ وافره‌ تصدیع‌ می‌دهد :

به‌ پیروی‌ از اوامر صادره‌ راجع‌ به‌ لزوم‌ مطالعه‌ و دقّت‌ در پیش‌ نویس‌ قانون‌ اساسی‌ و اظهار نظر در مطویات‌ آن‌ معروض‌ می‌دارد : حقیر با کمال‌ مداقّه‌ محتویات‌ آنرا مورد بررسی‌ قرار دادم‌ و از نقطۀ نظر تطبیق‌ آن‌ با فلسفه‌ و فقه‌ اسلام‌ اشکالاتی‌ چند به‌ نظر آمد که‌ تذکار آن‌ ضروری‌ است‌ :

انحصار حکومت و ولایت در مبادی عالیه بر اساس فلسفه توحیدی اسلام

1 ـ فلسفۀ توحیدی‌ اسلامی‌ متّخذّ از آیات‌ قرآن‌ کریم‌ و سنّت‌ نبوی‌ روح‌ حکومت‌ و ولایت‌ بر مردم‌ را منحصر به‌ مبادی‌ عالیه‌ می‌داند ، و عالمترین‌ و جامع‌ترین‌ و منزّه‌ترین‌ افراد را لایق‌ این‌ مقام‌ می‌شناسد ، در این‌ صورت‌ افراد امّت‌ به‌ رهبری‌ چنین‌ پیشوائی‌ راستین‌ که‌ هم‌ دارای‌ دلی‌ روشن‌ و آگاه‌ و مغزی‌ متفکّر و عزمی‌ راسخ‌ ، و هم‌ از خود گذشته‌ و به‌ کلیّت‌ پیوسته‌ است‌ ، از بهترین‌ مواهب‌ الهیّه‌ استفاده‌ نموده‌ و تمام‌ قوا و استعدادهای‌ ذاتی‌ خود را بمنصّۀ ظهور و بروز می‌رسانند . و از شکوفاترین‌ آزادی‌ و استقلال‌ و بهره‌مندی‌ از جمیع‌ غرائز طبیعی‌ و ملکات‌ روحی‌ کامیاب‌ می‌گردند .

گسترش حکم از مقام توحید به مراتب پایین

در این‌ فلسفه‌ حکم‌ و قانون‌ و قضاء از بالا (یعنی‌ از مقام‌ توحید و طهارت‌ که‌ مقام‌ وحدت‌ و جامعیّت‌ ولیّ امر است‌) بپائین‌ تدریجاً گسترش‌ پیدا می‌کند ، و تمام‌ اقشار طبقات‌ را فرا می‌گیرد :

فَل وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّی‌ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی‌ أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا .

وَ مَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَی‌ اللَهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَن‌ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةِ مِن‌ أَمْرِهِمْ .

ولی‌ در فلسفه‌های‌ مادّی‌ ، یا در قوانین‌ غربی‌ که‌ از روح‌ توحید اسلامی‌ بهره‌ای‌ ندارند ، مراکز تصمیم‌ گیری‌ از کثرت‌ شروع‌ می‌شود ، یعنی‌ افکار و اوهام‌ عامّۀ مردم‌ گرچه‌ در نهایت‌ ضعف‌ باشند ، فقط‌ به‌ ملاک‌ اکثریّت‌ حق‌ تعیینِ سرنوشت‌ و تصمیم‌ گیری‌ در امور و حاکمیّت‌ خود را دارند .

در این‌ فلسفه‌ها حکومت‌ بر اساس‌ انتخاب‌ بوده‌ و کیفیّت‌ آن‌ به‌ مشروطۀ سلطنتی‌ ، یا به‌ جمهوری‌ ، یا به‌ بعضی‌ از انحاء دیگر ، تقسیم‌ می‌شود ، بنابراین‌ جمهوری‌ بدین‌ طرز رأی‌ گیری‌ و انتخای‌ اکثریّت‌ قسیم‌ و نظیر مشروطه‌ از قالبهای‌ غربی‌ است‌ ؛ و با روح‌ اسلام‌ سازگار نیست‌ .

اتکاء حکومت اسلام بر حق

حکومت‌ و دولت‌ اسلام‌ بر پایۀ خود متّکی‌ بوده‌ و بر اصل‌ اصیل‌ حقّ اعتماد دارد ؛ و هیچیک‌ از این‌ قالبها نمی‌توانند آن‌ واقعیّت‌ را در خود بگیرند و بشکل‌ خود درآورند .

و در این‌ وهلۀ حسّاس‌ و سرنوشت‌ ساز که‌ دقیقترین‌ لحظات‌ را می‌گذرانیم‌. باید بسیار متوجّه‌ باشیم‌ که‌ خدای‌ ناکرده‌ ناخود آگاه‌ آن‌ اصالتهای‌ ارزشمند اسلامی‌ را به‌ گرایشهای‌ غربی‌ نفروشیم‌ ؛ و بعلّت‌ إشباع‌ مغزها از ره‌آوردهای‌ غرب‌ و عدم‌ اُنس‌ به‌ طرز تشکیل‌ حکومت‌ اسلامی‌ به‌ شکل‌ واقعی‌ خود ، به‌ سبب‌ اعتماد به‌ نظارة‌ نظامهای‌ سُله‌ جویانۀ استبداد و طاغوتی‌ آن‌ حقیقت‌ را به‌ خاک‌ نسیان‌ نسپاریم‌ :

تجربه مشروطه ما را بس است

بزرگان‌ ما در نهضت‌ مشروطیّت‌ و گیرو دارها و کشمکشهای‌ طرفداران‌ استبداد و مشروطه‌ دچار اشتباه‌ شدند ، دسته‌ای‌ بعنوان‌ آنکه‌ مشروطه‌ مردم‌ ستمدیده‌ را از زیر یوغ‌ استبداد و ظلم‌ اُمراء و حکّامِ جائر می‌رهاند ، بدان‌ گرویدند و این‌ نظام‌ را با اصول‌ آن‌ پذیرفتند ، و دسته‌ای‌ دیگر بعنوان‌ آنکه‌ استبداد مردم‌ را در هالۀ دین‌ حفظ‌ می‌کند و از رخته‌ کردن‌ آزادی‌های‌ نامشروع‌ و مغرب‌ پسند جلوگیری‌ می‌نماید ؛ طرفدار آن‌ شدند . و چون‌ راه‌ را منحصر در آن‌ می‌دیدند ، بر سر هم‌ کوفتند . کسی‌ نگفت‌ هم‌ مشروطه‌ غلط‌ است‌ و هم‌ استبداد ، اسلام‌ صحیح‌ است‌ و بس‌ . حکومت‌ اسلام‌ حکومت‌ اسلام‌ است‌ . حکومت‌ رسول‌ الله‌ است‌ . نه‌ یک‌ حرف‌ کم‌ و نه‌ یک‌ حرف‌ زیاد .

لذا دیده‌ شد در این‌ مدّت‌ عمر مشروطیّت‌ که‌ درخت‌ آن‌ با خونهای‌ پاک‌ رزمندگان‌ راستین‌ و پاکدلان‌ راه‌ عدل‌ و آزادی‌ آبیاری‌ شد ، چه‌ ستم‌ها که‌ نشد ؛ و چه‌ حکومت‌های‌ استبدادی‌ که‌ نظیر آن‌ در تاریخ‌ بشریّت‌ کم‌ است‌ بر این‌ ملّت‌ مسلّط‌ نگشت‌ ، و چه‌ ستمهای‌ جانکاه‌ بعنوان‌ نوش‌ دارو در کام‌ آنان‌ فرو نریخت‌؛ و به‌ نام‌ توخالی‌ عدالت‌ اجتماعی‌ و آزادی‌ همگانی‌ چه‌ محرومیّت‌ها از طبیعی‌ترین‌ حقوق‌ أوّلیّه‌ نصیب‌ نگشت‌ . با آنکه‌ در تدوین‌ قانون‌ اساسی‌ آن‌ ، نهایت‌ دقّت‌ را در پیشگیری‌های‌ موارد انحراف‌ نمودند و برای‌ بر أریکه‌ نشاندن‌ قانون‌ عدل‌ و آزادی‌ ، نهایت‌ مراقبت‌ را کردند . فقطّ علّت‌ اینهمه‌ محرومیّت‌ها آن‌ بود که‌ : حکومت‌ از محور اصلی‌ خود خارج‌ شد ، بعنوان‌ مجلس‌ شوری‌ قانونگذاری‌ کردند ، قوای‌ مقنّنه‌ و قضائیّه‌ و مجریه‌ از محطّ خود منحرف‌ شد ، این‌ تجربۀ مشروطیّت‌ برای‌ ما بس‌ است‌ . رسول‌ الله‌ فرمود : لا یَلْدَعُ المُومِنُ مِن‌ حُجْرٍ مَرَّتَیْنِ

در قرآن‌ مجید اطاعت‌ را فقطّ منحصر به‌ خدا و رسول‌ خدا و اُولی‌ الامر میداند : أَطِیعُوا اللَهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی‌ المْرِ مِنکُمْ .

نقش شوری و مشورت در حکومت اسلام

شوری‌ در مقدّمات‌ کار برای‌ روشنگری‌ بیشتر است‌ که‌ : « وَ أَمْرُهُمْ شُورَی‌ بَیْنَهُمْ» و یا آنکه‌ «وَ شَاوِرْهُمْ فِی‌ الأمْرِ» لیکن‌ تصمیم‌ گیری‌ اختصاص‌ به‌ خود رسول‌ الله‌ داشته‌ است‌ ؛ نه‌ موافقت‌ رأی‌ اکثریّت‌ . بدلیل‌ ذیل‌ آن‌ که‌ : «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلَ عَلَی‌ اللَهِ» و در تمام‌ موارد پیشنهادها و مشورتها صورت‌ می‌گرفته‌ لکن‌ رأی‌ نهائی‌ انحصار به‌ رسول‌ خدا داشته‌ است‌ . و در زمان‌ خلفاء و أئمّۀ طاهرین‌ سیره‌ و سنّت‌ چنین‌ بوده‌ است‌ . أبحاث‌ فقهیّۀ وارده‌ در ولایت‌ فقیه‌، أمر حکومت‌ را منحصر به‌ امام‌ یا فقیه‌ جامع‌ الشّرائط‌ می‌داند . و در این‌ مسأله‌ أحدی‌ از علمای‌ شیعه‌ خلاف‌ نکرده‌ است‌ . یعنی‌ با وجود فقیه‌ جامع‌ الشّرائط‌ زمام‌ حکومت‌ مسلمین‌ را بدست‌ غیر فقیه‌ سپردن‌ خلاف‌ اجماع‌ است‌ .

ضرورت استقامت بر اصول اصیل اسلام

2 ـ اگر جمهوری‌ اسلامی‌ را با این‌ اصول‌ وارده‌ در پیش‌ نویس‌ بپذیریم‌ ، تحقیقاً ثمرات‌ انقلاب‌ را ضایع‌ و خون‌ جوانان‌ عزیز را به‌ هدر داده‌ایم‌ . جوانان‌ ما به‌ ندای‌ اسلام‌ حرکت‌ کردند ، و برای‌ برقراری‌



خرید و دانلود تحقیق در مورد حکومت