لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 106 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
بسم الله الرحمن الرحیم
جعل اسناد و راههای مقابله با آن
تعریف سند
درمعناى لغوى:
سند را همان تکیه گاه، آنچه پشت به آن دهند و یا هر چیزى که بتوان به آن استناد جست و قابل اعتماد باشد، گویند.
در فرهنگ ادارى :
به طور کلى، سند، حاصل خدمت و فعالیتى است که افرادو سازمان هاى مختلف، به صورت نوشته یا اشکال مختلف دیگر، با رعایت موازین و مقررات، تهیه و تنظیم کرده ا ند، و براى مراجعات بعدى نگه داشته ا ند.
بنا به تعریف معاون پیشین اسناد ملی:
سند، هرگونه اطلاعاتی است که دردستگاه دولتی تولید شود یا به آن برسد و به طور دائمی در تصرف دولت باشد و از نظر قضائی، سیاسی، اجتماعی،هنری و تاریخی، ارزش نگهداری داشته باشد.
در قوانین مدنی ایران: سند، عبارت است از هر نوشته که در مقام دعوا یا دفاع، قابل استناد و وسیلة اثبات باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .docx :
موقعیت جغرافیایی
آستانه اشرفیه در ۳۵ کیلومتری رشت واقع است و فاصلهٔ آن تا شهر لاهیجان ۷ کیلومتر است.
وجه تسمیه
این شهر در گذشته کوچان نامیده میشد. کوچان یعنی محل زندگی کوچ ها. کوچ از ساکنان قدیمی گیلان به شمار میروند و در بسیاری از متون باستانی نامشان با بلوچ ها آمده. بلوچ ها در قرن های دوم و سوم هجری از گیلان کوچیده و به جنوب شرقی ایران رفتند و کوچ ها به منطقه جلگهای و دو سوی سپیدرود آمدند و گروهی در کوچسفهان امروز و گروهی دیگر در آستانه امروز یا کوچان پیشین ساکن شدند و نام خود را بر این دو ناحیه نهادند. و پس از تدفین پیکر سید جلالالدین اشرف که نوشته اند پسر امام موسی کاظم بوده در این شهر، نام آن به آستانه اشرفیه تبدیل شد.
اماکن
آرامگاه دکتر محمد معین، گردآورنده فرهنگ فارسی معین در این شهر قرار دارد.
از مکانهای تفریحی آن پارک ساحلی و مناظر زیبای حاشیهٔ رودخانهٔ سفید رود است. دوشنبه بازار و پنچشنبه بازار این شهر مکانی مناسب برای اجتماع مردم و خرید مایحتاج هفته است و از شهر ها و روستا های همجوار در این روز به این مکان می ایند.
این شهرستان با وسعت ۴۲۶/۶ کیلومتر مربع در شرق گیلان در عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و ۱۶ دقیقه و طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۵۶ دقیقه شرق نصف النهار مبدا واقع شده است و ارتفاع متوسط آن از سطح دریا ۳ متر است .
شهرستان آستانه اشرفیه با جمعیت ۱۲۵٫۴۳۷ نفر از دو بخش مرکزی با ۴ دهستان ( کورکاء، دهشال، کیسم و چهارده ) و بخش بندر کیاشهر با ۲ دهستان ( دهسر و دهکاء ) تشکیل شده است.[آمار سال ۸۵ از مرکز آمار اضافه گردد]
۴۲ درصد جمعیت این شهرستان شهر نشین و ساکن در دو شهر آستانه اشرفیه و بندر کیاشهر و ۵۸ درصد روستانشین و ساکن در ۱۰۷ روستا میباشند.
این شهرستان شامل دو شهر، دو بخش، ۶ دهستان و ۹۸ آبادی میباشد. مرکز شهرستان، شهر آستانه بوده و شهر دیگر شهرستان، بندر کیاشهر نام دارد.
پلی به طول ۸۵۰ متر در این شهر بر روی سفیدرود احداث گردیده است که این شهر را به رشت مرتبط می سازد.
آرامگاه دکتر محمد معین نیز در شهر آستانه قرار دارد.
محصولات
از محصولات زراعی این شهرستان میتوان بادام زمینی، برنج (انواع برنجهای معطر و طارمی، دمسیاه و...)، گوجه سبز و تخمه آفتابگردان و مرکبات نام برد.
به دلیل کیفیت و سبکی خاک این منطقه که بیشتر حاصل رسوبات سفیدرود است هویج نیز از محصولات آن است. این شهرستان از مراکز عمده تولید فلفل سبز دانست. ضمناً این شهرستان دارای نوعی کدو تنبل است که از نظر ارزش تغذیه در سطح بالایی قرار دارد. آستانه اشرفیه از مراکز اصلی تولید نهال صنوبر است.
معرفی آستانه اشرفیه
/
آستانه اشرفیه، یکی از شهرستانهای استان گیلان، واقع بر کنارهٔ شرقی سفیدرود با 384 کمـ 2 مساحت و 324‘100 نفر جمعیت (سرشماری 1365ش).این شهرستان از سمت شمال به دریای خزر، از خاور و جنوب به شهرستان لاهیجان و از باختر به کوچصفهان و لشت نشا محدود است و دارای 2 بخش مرکزی و بندر کیاشهر است. در تقسیمات جغرافیایی کنونی 2 دهستان آستانه و دِهشال جزو بخش مرکزی و حسن کیاده از توابع بندر کیاشهر محسوب میگردد. در مجموع، شهرستان آستانه دارای 4 دهستان و 75 روستاست. آستانهٔ اشرفیه تا 1358ش بخش بوده و در اسفند 1358ش برحسب تصویب شورای انقلاب به شهرستان تبدیل شده است. در سرشماری عمومی 1355ش جمعیت دهستان آستانه 333‘20 نفر، دهستان حسن کیاده 374‘5 نفر و دهستان دِهشال 880‘32 نفر بوده است. موافق سرشماری 1365ش جمعیت کیاشهر 293‘12 نفر میباشد. در این شهرستان مجموعاً 19 زیارتگاه وجود دارد. مرکز شهرستان: شهر آستانهٔ اشرفیه مرکز شهرستان است که در تلفظ محلی به آن «پیله آسّونه» گفته میشود. طول جغرافیایی آن ْ49 و َ58 شرقی و عرض جغرافیائی آن ْ37 و َ15 شمالی و مساحت شهر بیش از 8 کمـ 2 است. آستانهٔ اشرفیه در 36 کیلومتری خاور رشت، (مرکز استان) و 7 کیلومتری شمال غربی لاهیجان قرار گرفته و جمعیت آن 000‘25 نفر است که در 447‘2 نفر است که در 447‘5 خانوار متمرکز گردیدهاند (سرشماری آبان 65). وجه تسمیه و سابقهٔ تاریخی: این شهر در قدیم «کوچان» نام داشته است. کاشانی در تاریخ اولجایتو از کوچیان نام برده که احتمالاً صورت دیگر همین نام است (ص 60). پس از به خاک سپردن آقاسیدحسن یا سیدابراهیم معروف به سلطانسیدجلالالدین اشرف(ع) فرزند امامموسی کاظم(ع) در آنجا، به تدریج نام کوچیان فراموش گردید و نام آستانهٔ اشرفیه متداول شد. اسکندربیک ترکمان، نام این روستا را آستانه، یاد کرده و آن را از توابع لاهیجان به شمار آورده است (1/514). فومنی گیلانی نیز در تاریخ خود نامی از آستان اشرفیه به میان آورده است (ص 103). مکنزی که در 1274ق/1857م از اینجا گذشته جمعیت آستانه را در حدود 70 خانوار برآورد کرده است. به گفتهٔ او در فصل ابریشم در آنجا به زائران حرم جلالالدین اشرف غذای رایگان داده میشود (ص 22). رابینو نیز از آستانه نام برده و شرحی دربارهٔ آن به دست داده است. به گفتهٔ او هر سال در فصل ابریشم زائران به سوی این زیارتگاه سرازیر میشدهاند و بازار بزرگی که در آن شهر ساخته شده بود منبع سود زیادی برای صاحبان آن بوده است (ص 373). کشاورزی و صنعت: آب و هوای این شهر همانند سایر قسمتهای گیلان معتدل و مرطوب است. آب کشاورزی روستاهای این شهرستان از نهرهای حشمترود، سیدعلی اکبری و سالارجوی که از شعبههای فرعی سفیدرود هستند تأمین میگردد. همچنین کانالهای زیادی از حشمترود جدا کردهاند که تعدادی دیگر از روستاهای این شهرستان را آبیاری میکند. از محصولات عمدهٔ این شهرستان برنج، دانههای روغنی، حبوبات، محصولات جالیزی و اندکی سیب و انگور است (وزارت کشاورزی، 1362ش، 137-138؛ همان، 1363ش، 201 به بعد). محصول برنج آن در 1363ش بالغ بر 576‘39 تن بوده است (همان، 1363ش، 203). ولی موافق آمارنامهٔ استان گیلان، در این سال سطح زیر کشت برنج در این شهرستان 75/076‘15 هکتار و میزان محصول آن 813‘42 تن بوده است (مرکز آمار ایران، ص 105). مطابق آخرین آمار در حال حاضر سطح زیر کشت برنج 000‘19 هکتار و محصول سالانهٔ آن حدود 000‘40 تن برنج سفید است (تحقیقات محلی). همچنین 800 هکتار زیرِ کشتِ بادامزمینی است و 350‘1 هکتار زمین به توتستان اختصاص یافته است و سالانه حدود 700 تن ابریشم در آنجا تولید میگردد. محصول پیلهٔ این شهرستان بیشتر به مشهد صادر میشود. در سطح شهرستان 4 کارگاه صنعتی وجود دارد که مهمترین آنها کارخانهٔ تولیدی پارچهٔ سیمین بافت است که در 4 کیلومتری آستانهٔ اشرفیه در روستای نازکسرا قرار دارد. نیز یک کارخانهٔ پلاستیکسازی در جادهٔ کمربندی آستانه و یک کارخانهٔ فرغونسازی در 3 کیلومتری جادهٔ بندر کیاشهر قرار گرفته است. شرکت تولیدی گیلان مرغ نیز از مؤسسات با اهمیت این شهرستان است که به زودی آمادهٔ بهرهبرداری مجدد میگردد. همچنین در آستانهٔ اشرفیه تعداد زیادی کارخانهٔ چوببری و برنجکوبی وجود دارد. در 1363ش در شهر آستانه، 891‘5 رأس گوسفند، 321‘1 رأس بز و بزغاله، 965‘3 رأس گاو و گوساله پرورش یافته است (مرکز آمار ایران، آمارنامهٔ استان گیلان، ص 111). تأسیسات فرهنگی و اجتماعی: آستانهٔ اشرفیه دارای مؤسسات گوناگون فرهنگی و اجتماعی است. براساس آمار موجود این شهر دارای تأسیسات برق، آبرسانی، تلفن خودکار، 9 درمانگاه دولتی، یک بیمارستان، یک آزمایشگاه و یک داروخانه است. تعداد پزشکان آن در کل شهرستان در حال حاضر 6 نفر است. این شهر در مسیر راه اسفالتهٔ استان گیلان به مازندران قرار دارد و از طریق راه اسفالت با شهرهای رشت، لاهیجان، بندر کیاشهر، لنگرود و بندر انزلی مرتبط است. در این شهرستان (به استثنای بندر کیاشهر) 72 مدرسهٔ ابتدایی، 30 مدرسهٔ راهنمایی، 11 دبیرستان و هنرستان و یک آموزشگاه بهورزی وجود دارد. همچنین در بندر کیاشهر یک دانشسرای تربیت معلم، تأسیس شده است. در شهر آستانه، 2 حوزهٔ علمیه، یکی در مسجد جامع و دیگری در مسجد بازار قرار دارد که جمعاً در این 2 مدرسه حدود 60 طلبه به آموزش علوم دینی اشتغال دارند. در این شهر 2 کتابخانهٔ عمومی وجود دارد. کتابخانهٔ فرهنگ و هنر در 1331ش بنیان نهاده شده و در حال حاضر 270‘5 جلد کتاب دارد. تأسیسات دیگر این شهر، یک ورزشگاه، 4 مهمانخوانه و یک مهدکودک است (مرکز آمار ایران، شناسنامهٔ شهرهای کشور، 38-49؛ آمارنامهٔ استان گیلان، 54 به بعد، و نیز تحقیقات محلی). از آداب و رسوم قابل ذکر این شهر مراسم پنجشنبه بازار است که روزهای پنجشنبهٔ هر هفته گروهی از روستاییان اطراف را به آنجا میکشاند (پاینده، 232). اما هنگامی که رابینو از این شهر بازدیده کرده است (ص 67). در این روزها که روز مبادلهٔ کالا بین شهر و روستا بود، روستاییان برای تهیهٔ لوازم زندگی به شهر آمد و شد داشتند. آثار تاریخی: مهمترین اثر تاریخی و دیدنی این شهر همان بقعهٔ سیدجلالالدین اشرف است. این بنا را ظاهراً نخستینبار در 311ق/923م گوهرشاد خانم دختر کیارستم بنا نهاد و زینت کرد. به روایت نویسندهٔ کتاب سفرنامهٔ استرآباد و مازندران، در 1275ق/1858م هنگامی که میخواستند این آستانه را که خراب شده بود دیگربار بسازند به کتیبهای دست یافتند که در آن نام گوهرشاد خانم را که در سال یاد شده این بنا را تعمیر کرده و ساخته، آمده بوده است (ص 163). اما این روایت را دیگر اسناد تاریخی تأئید نکردهاند. پس از 1275ق/1858م چندبار دیگر بنای این بقعه گرفتار سیلابهای سفیدرود گردید و یکسره از میان رفت. آخرینبار در 1350ش این بقعه را که خراب شده بود بهطور کلی تجدید بنا کردهاند، گنبد قدیم را از بین برده و گنبد جدیدی بر روی آن ساختهاند. در نقشهٔ فعلی، مسجدی که معروف به مسجد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
علت دین گریزی جوانان چیست و چگونه میتوان آنها را از این راه منصرف کرد ؟
بررسی عوامل دین گریزی
به سادگی نمیتوان گفت: نسل جوان ما دین گریز و احیانا دین ستیز هستند! اینان نسبت به واقعیات موجود جامعه، دیدگاههای متفاوتی دارند و چه بسا بخشی از آن دیدگاهها و نارضایتیها، وارد باشد؛ ولی ممکن است، برخی از جوانان با توجه به شرایط محیطی و خانوادگی, از روند نارضایتی بیشتری برخوردار باشند و بعضی از نارساییها را ناشی از قوانین دینی بدانند ودر نتیجه اشکالات خویش را متوجه دین بکنند. البته کارآمدی دین بحثی است و کارآمدی برخی از مدیران بحث دیگر. اتفاقا در برخورد با تعدادی از این جوانان و گفتوگو با آنان، تصریح کردند: اشکالات آنان نه به اصل دین، بلکه به مدیران و کارگزاران بر میگردد.
بنابراین، جوانان کشور از بهترین جوانان از حیث سلامت فکری, روحی و دینی میباشند و سرمایهگذاری دشمنان دین و کشور، برای تسخیر این دژ مستحکم و انحراف جوانان، گواهی است بر مدّعای ما، که البته موفق نخواهند شد.
به هر حال، دینگریزی عوامل متعددی دارد؛ از جمله:
1. روند تغییر ارزشها؛ پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران باز سازی کشور، مدلی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی در پیش گرفته شد که این مدل موجب بروز تضادهای ارزشی و فاصله گرفتن جامعه از شاخصهای مطلوب گردید؛ به گونهای که توسعه، نتایجی از قبیل تغییر ارزشها را نیز در پی داشت. توضیح اینکه اقدامات اقتصادی ـ نظیر تغییر نرخ ارز و تورم ـ موجب کاهش درآمد واقعی و قدرت خرید مردم گردید. همچنین با ابزار مختلف (واردات، تبلیغات، مراکز تجاری و ...) فرآیند قوی تولید نیاز در مردم، در پیش گرفته شد. در نتیجه سطح نیازهای غالب مردم بالاتر از سطح درآمدشان قرار گرفت و مردم در ارضای نیازهایشان, با موانع اساسی روبه رو شدند. از آنجا که درآمد واقعی نیز کاهش یافت، دستیابی به درآمد بیشتر و پول بیش از حد معمول، با ارزش شد. از طرف دیگر، عواملی مانند نمایش ثروت قشر بالا و تسهیلاتی که برای قشر بالا فراهم آمد، گرایش بارز مدیران دولتی به تجملات و ظواهر و تغییر فضای کل جامعه، موجب شد که مردم ارزشهای جدید را تأیید شده (هنجار) و جستوجوی پول برای ارضای نیازهای جدید را درست و مشروع ببینند! بنابراین پولجویی به ارزش غالب تبدیل شد و حداقل در مورد بیشتر کسانی که پول و درآمدشان کم بود و کفاف ارضای نیازهایشان را نمیداد، ارزشهای دیگر را تحتالشعاع قرار داد. در نتیجه این فرآیندها، ارزشهای اجتماعی، از سنتی به سوی مدرن، از ساده زیستی به تجمل، از کمک و همیاری و ایثار و گذشت برای جامعه به سودجویی فردی و از ارزش قناعت به ارزش ثروت و از انسجام به فردگرایی و از ارزش دین و خدا به ارزش پول و دنیا حرکت کردهاند. نگ: فرامرز رفیعپور، توسعه و تضاد، فصل 4 ـ 8 ـ 3؛ آناتومی جامعه، ص 522
2. مشکلات پس از انقلاب (مانند جنگ و توجه به مسائل امنیتی و دفاعی و...) که نتیجه طبیعی آن، فقدان برنامهریزیهای دقیق و کارشناسی شده برای نهادینه سازی و تثبیت ارزشها و معارف اسلامی است.
3. تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد و القای شبهه دربارة دین که گاهی بیپاسخ مانده و در ذهن برخی جای گرفته است.
4. روشهای نادرست در آموزش دینی در دوران کودکی و نوجوانی؛ برخی از رفتارها و برخوردهای ناصحیح و مخالف شرع در بیان احکام شرعی، موجبات بدبینی عدهای از افراد ـ به خصوص جوانان ـ را فراهم آورده است. حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب بارها خطر این گونه افراد را متذکر شده، در این خصوص میفرماید: «معنای تحجر آن است که کسی که میخواهد از مبانی اسلام و فقه اسلام برای بنای جامعه استفاده کند، به ظواهر احکام اکتفا کند و نتواند کشش طبیعی احکام و معارف اسلامی را ـ در آنجایی که قابل کشش است ـ درک کند و برای نیاز یک ملت و یک نظام و یک کشور ـ که نیاز لحظه به لحظه است ـ نتواند علاج و دستور روز را نسخه کند و ارائه بدهد. این بلای بزرگیاست». روزنامه جمهوری اسلامی, 17/3/1376
5. ضعف و سستی بنیانهای دینی در برخی از خانوادهها که منجر به عدم تربیت و پروش صحیح جوانان شده است.
6. گرایش به سوی تمایلات و هواهای نفسانی، خواستههای نا به جای برخی و ناهنجاری عاطفی و روانی آنان و بیبند و باری و گرفتاری در انواع دامهای شیطانی و... موجب شده که بسیاری به سستی و فساد و راحتی و سودجویی و... روی آورند و التزام به دین و چهارچوبهای دینی را مزاحم خود ببینند. چنان که در قرآن کریم درباره مهمترین عامل رویگردانی از توحید و معاد آمده است: « بَلْ یُریدُ اْلإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ » بلکه انسان میخواهد راه فساد را پیش روی خود باز کند. قیامت(75)، آیه 5
7. ضعف بینش و نداشتن آگاهی درست از ماهیت دین و نقش و کارکرد آن در تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان.
8. ناکارآمدی برخی از مدیران جامعه در اجرای برنامههای اعلام شدة حکومت دینی، و بیپاسخ ماندن نیازهای اولیه اجتماعی جوانان (ازدواج، اشتغال، مسکن و...).
9. عدم توزیع عادلانه امکانات و فرصتها در برخی از ادارات و دستگاههای کشور.
10. درگیری برخی گروهها و جناحهای سیاسی بر سر کسب، حفظ و استمرار قدرت سیاسی و در نتیجه، ایجاد یأس و ناامیدی جوانان برای نیل به خواستههای مشروع خویش.
11. عملکرد منفی و نامطلوب بعضی از دستگاههای فرهنگی در سالهای اخیر و میدان دادن به افراد و عناصر غیر معتقد به نظام اسلامی، و ترویج فرهنگ غربی از سوی آنان.
12. عملکرد و رفتار ناشایست گروهی از شاغلان در دستگاهها و نهادهای دولتی و حکومتی، باعث پیدا شدن تعارض و شکاف بین گفتار و عمل آنان شده و موجب بدبینی به شعارهای انقلاب گشته است.
12. کمکاری نیروها و دستگاههای انقلابی در تولید برنامههای سالم و جذاب و مفیدی که بتواند اوقات فراغت جوانان را پر کند و آنان را از توجّه به برنامههای ضد اخلاقی و فاسد فرهنگ بیگانه باز دارد.
13. مشکل انتقال ارزشها؛ نسل اول انقلاب و دستگاههای فرهنگی، در انتقال این ارزشهای انقلابی و دینی به نسل دوم و سوم انقلاب و حتی تعمیق آنها برای خود نسل اول انقلاب، سهلانگاری و کمکاریهایی داشتهاند که موجب فاصله گرفتن تدریجی برخی از افراد جامعه ـ به خصوص جوانان ـ از ارزشهای اسلامی شده است.
راهکارهای مقابله با دین گریزی
برای مبارزه با دینگریزی, باید پس از بررسی همه جانبة علل و عوامل آن، راهکارهای مناسب را برگزید. آنچه در جامعه امروز ما بسیار مهم است، ایجاد موجی سهمگین و توفنده در برابر تهاجم فرهنگی دشمنان و ارائة چهرة زیبای دین و زدودن غبار خرافات و کژاندیشیها، در این صورت دین با جذابیت فوقالعادهای که دارد، جوانان را به سوی خود میکشاند. از این رو نقش متولیان و دستگاههای فرهنگی در برنامهریزی صحیح و اصولی و تقویت مبانی دینی وعقیدتی جوانان وتربیت آنان بر اساس الگوها ومعیارهای صحیح اسلامی نقش بسیار حیاتی در مقابله با دینگریزی جوانان دارد. اهمیت این مسئله در دانشگاهها بسیار جدی است؛ لذا باید مسئولان تأثیرگذار در این مراکز, درگزینش اساتید ومدیران دانشگاه دقت ونظارت کافی