لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
شهر سازی جدید واصول آن :
شهر سازی جدید حرکتی در طراحی شهری است که در اواخر 1980 واوایل 1990 پدید آمده وربع اول قرن حاضر شهرها بخصوص شهرهای در ایالات متحده به صورت محلاتی فشرده با کاربری همان مختلف بودند که شروع به تغییر کرده ویک سیستم توسعه جدید به نام توسعه برون شهری قانونمند که و شامل جایگزینی محلات با تفکیک شدید کاربردها بود به کار گرفته شد به دلیل فقدان یک مرکز شهری و مقیاس پیاده (CDS) به منظور به کاربردن مناطق وسیعی از حومه شهر گسترش می یابد حتی هنگامی که جمعیت نسبتاً به آهستگی رشد می کند در نتیجه این گسترش مصرف سرانه اتومبیل به سرعت افزایش می یابد وهزینه حمل ونقل بالا می رود.
شهر سازی جدید پاسخی است به پراکندگی . شهرسازی جدید بازگشت به الگوهای محلات سنتی برای باز سازی جوامع کاربردی وقابل تحمل را ضروری می داند .
شهر سازی جدید مهمترین جنبش برنامه ریزی این قرن و در باره ساختن آینده ای بهتر برای همه ماست . این یک حرکت بین المللی برای اصلاح طراحی محیط ساخته شده ودرباره بالا بردن کیفیت واستاندارد زندگی با خلق مکانهای بهتر برای زیستن است .
شهر سازی جدید احیای هنر گمشده ساخت فضای ماست ودراصل دوباره مرتبط سازی محیط ساخته شده به شکل شهرها ، شهرکها ، روستاها ، ومحلهای کامل است . روشی که قرنها اجتماعات د راطراف دنیا ساخته می شده اند .
شهر سازی جدید درگیر تمرکز و تثبیت کردن شهرها وخلق شهرکها و روستاهای متراکم جدید است .
شهر سازی جدید خلق و تجوید جوامع گوناگون قابل راه رفتن ، متراکم و پویا و چند استفاده ای ترکیب شده از اجرای یکسان را به عنوان توسعه ترقی داده ودر روش کاملتر .، به شکل اجتماعات تکامل یافته کنار هم می گذارد . این اجتماعات خود شامل خانه ها ،محلهای کار ، مغازه ها ، سرگرمی ها ، مدارس ، پارکها ، و تسهیلات اجتماعی ضروری برای زندگی روزانه ساکنان که مسیرهای اتصال آنها ، همه مسافت های ساده پیاده روی هستند می باشد .
شهر سازی جدید استفاده بیشتر از قطارها را به جای شاهراهها و جاده های بیشتر را ترویج می کند زندگی شهری به سرعت روش مدرن وساده جدید برای زندگی مردم در همه سنین شده است . تنها در ایالات متحده بیش از 500 پروژه شهر سازی جدید اندیشیده شده درست بررسی است که نیمی از آن در مراکز تاریخی شهری در حال انجام است .
مقاله امین ص 41 پاراگراف 3 تا آخر 42
شهر سازی جدید همچون مکاتب دیگر شهر سازی برای هر چه بهتر ظاهر شدن در پروژه ها دارای اصولی است که برای هر چه کاملتر آ”شنا شدن با این اصول به جستجوی آن در منابع مختلف پرداخته و به اصول زیر برای شهر سازی جدید دست یافتیم .
قلب تپیده شهر سازی جدید طراحی محلات و مناطق می باشد یک منطقه ومحله صحیح وا زنظر شهر سازی جدید شامل اکثر موارد زیر می باشد .
شایان ذکر است که اصول شهر سازی جدید به طور فزاینده در پروژه ها در هر مقیاسی از یک ساختمان تا کل اجتماع می تواند به کار رود :
مرکز متمایز برای محله وتاکید برای ایجاد محلهای مشخص با هویت جداگانه
« محله » مسقف نسبتاً بزرگی از شهر است که واجد خصوصیات یک دست و مشابه بوده وناظر عملا به تواند با آن وارد شود . مظاهر یک « محله » را می توان همیشه از درون آن شناخت وگاه نیز ممکن است وقتی ناظر از کنار آن می گذرد یا به جانب آن می رود ازبیرون به شناسایی آید .
خصوصیات که سیما و پیکر محله ای را مشخص می کنند عواملی خاص آن محله هستند که ممکن است اجرا ء بیشمار و متنوع داشته باشند .بافت محله فضای آن ،فرم آن ، نمادها به نوع ساختمانها، نوع استفاده از ساختمانها ، فعالیتها ، ساکنین محله ، درجه نو ویا آهنگی محله و وضع پست وبلندی زمین . گذشته از عوامل بصری ، عوامل دیگری نیز در شناخت محله ها موثر هستند . فی الامثل ، سرو صدای موجود در محله . همچنین نباید فراموش کرد که عوامل اجتماعی نیز در ایجاد تصویر شهر موثرند .
شهر در صورتی واجد سیمای قوی است که در آن پاره ای عوامل مشخص موجود باشد که در ذهن جایگزین شود .
مرز و حدود محلات ممکن است به انواع مختلف باشد : - پاره ای از محلات به داشتن مرز و حدود مشخص ، معین و متمایزند .
پاره ای از محلات ممکن است حدودی غیر مشخص ونامطمئن داشته باشند .
محلاتی هستند که ممکن است اصلا مرز و حدود مشخصی نداشته باشند .
محلاتی که هسته ای مشخص وقوی دارند اما هرچه از مرکز محله دور شویم بتدریج تشخیص سیمای خود را از دست می دهند ، نادر نیستند . به راستی پاره ای اوقات ، « گره ای » مشخص وقوی را در سیمای شهر – اگر تاثیر آن مانند اشعه خورشید پراکنده شود – ممکن است « محله ای » معروض داشت که در ناحیه ای متجانس ووسیع واقع شده باشد . دراین صورت این گره ها را می توان نقاط مفروض داشت . که خود محتوی بصری ندارند . اما در به نظام آوردن تصوری کامل ازسیمای شهر موثرند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 75
اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز
4-1- مقدمه
«علوم انسانی از تشبیه به علوم طبیعی آغاز کردند و جز این افقی نمیدیدند و چارهای نداشتند. پیروزی و کامیابی علوم طبیعی و در صدر آنها علم فیزیک، در فتح عرصههای طبیعت چندان کوبنده و دلربا بود که هیچ کس را دو دل نمینهاد که علم اگر هست همان علم روشمند طبیعت است و معیار علمیت را اگر از جایی باید وام کرد، آنجا عرصة علوم طبیعی است. جایی که زانوان کانت در برابر علم نیوتونی لرزید، و متافیزیک را به خاطر «زایندگی ملعونش» طعن زد و طرد کرد» و دیگر نمیشد با عینک متافیزیک به طبیعت نگاه کرد. زیرا که طبیعت ریاضی گونه دیده میشد.
گسترش غیرمذهبی در عصر ما که معروف به انفجار شناخت یا پیروزی عقلانیت علمی یا تکنولوژی است، مولود این انقلاب علمی بود. ذهن انسان قادر است که عمق و ژرفای عالم طبیعی را با علم و تکنولوژی یعنی با شناخت عملکرد داخلی ملکول و وضعیت فضای بیرونی فیزیک و شیمی بدست بیاورد.
بینش علمی مدرن با فروپاشی جهان میانه همراه شد. به عبارت دیگر، فروپاشی جهان عصر میانه نه تنها طرز برخورد جدیدی از طبیعت بنیادی نهاد، بلکه تلاشها و کوششهای جدیدی را برای فهم از خود نیز مهیا و آماده کرد. از هنگامی که خداوند دیگر بیواسطه در آفرینش درک نمیشد، برای متکلمین و معتقدان ضروری میباشد، که به طور کلی تأکید بیش از اندازهای بر وحی خداوندی کنند که کلامش حاوی کتاب مقدس است، وحیای که تنها برای انسان در میان همه مخلوقات بدلیل توانایی در زبان قابل فهم است. این گرایش منجر به این شد تا برای درک آن نگاه هرمنوتیکی یا تفسیری از کتاب مقدس به عمل آورند، این مسئله در طول رفورم و پست رفورم بوده است.
پس، بینش علمی، در قلمروی تحقیق تجربی است و آن ناشی از تلاشی است تا جهان را چنانچه ما آن را دریافت میکنیم، بفهمیم، پیشبینی کنیم و رویدادهای قابل مشاهده را تبیین کنیم و قوانین طبیعت را صورتبندی کنیم.
در اینجا به اندیشه سیاسی قدیم میپردازیم. زیرا که اندیشه سیاسی مدرن در برابر آن معنا پیدا میکند.
4-2- اندیشه سیاسی قدیم
به نظر افلاطون و ارسطو، قدرت سیاسی جدا از جامعه نیست. قدرت سیاسی یعنی جامعه، قدرت سیاسی عبارت از کل قدرت جامعه است و تنها به دلیل فنونی که در آن به کار میرود از دیگر مناسبات ممتاز میشود. بر طبق این نظر، بین دولت و جامعه یا اقتصاد و سیاست یا اخلاق و سیاست یا دین و سیاست یا فرهنگ و سیاست، فرقی نیست. انسان یعنی شهروند، هر فعالیت جامعه یا شهروندان جامعه دارای ماهیت سیاسی است. شهروند فقط از راه فعالیت سیاسی به اشعه ادعای خویش تحقق میبخشد و تنها به برکت سیاسی به مرتبه انسانی دست مییابد.
کیف بافتنی 2017
با طراحی خاص ،مخصوص شیک پوشان
از بهترین جنس نخ ، قابل شستشو ، در رنگ های مختلف ، با نازلترین قیمت
سفارش پذیرفته میشود
کیف تک 100000تومان
با کیف پول ست 130000تومان
کیف بافتنی 2017
با طراحی خاص ،مخصوص شیک پوشان
از بهترین جنس نخ ، قابل شستشو ، در رنگ های مختلف ، با نازلترین قیمت
سفارش پذیرفته میشود
کیف تک 100000تومان
با کیف پول ست 130000تومان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
صادق هدایت و ادبیات جدید فارسی
مطلب با گذار به دوره بعدی زندگی مرحوم هدایت پی گرفته می شودعنوان مطلب « آثار دوره جوانی » است :
(( هدایت نوشتن را از همان مدرسه آغاز کرد و در آن زمان دو جزوه منتشر کرد ، " رباعیات خیام " و " انسان و حیوان " که هر دو شناختی از تصورات و حالات آن هنگام او به دست می دهد که چشم پوشی از آن ممکن نیست و منبعی ارزشمند برای فهمیدن زندگی و کارهای بعدی اوست . ))
در مورد فعالیت مرحوم هدایت در مدرسه می توان به طور مثال به انتشار روزنامه دیواری « ندای اموات » در مدرسه ی دارالفنون اشاره کرد .
دکتر کاتوزیان در ادامه به تحلیل دو جزوه ی " رباعیات خیام " و " انسان و حیوان " می پردازند :
(( او رباعیات خیام را در سال ۱۳۰۲ و در هجده سالگی منتشر ساخت .
مقدمه ی این اثر نشان رشد فکری و روانی اوست و آگاهی گسترده اشاز منابع فارسی و عربی ، همچنین آشنایی او با منابع و افکار فرنگیرا ( شاید تا حدی عمدا ) به نمایش می گذارد . این اثر از جمیع جهات اثری چشمگیر است ، زیرا یک محقق با تجربه آن عصر هم نمی توانست شرح بهتری از زندگی و افکار خیام در همین مقیاس ارائه دهد .
راستی هم ، به لحاظ روش شناسی محکم تر و به لحاظ تحلیلی منزه تر از بسیاری از کارهای تحقیقی عاصر اوست . به راحتی می توان دریافت که آنچه از حقیقت در آن است نو نیست و آنچه نو در آن است عمدتا حقیقت ندارد . با این وصف ، آنچه نو و عمدتا دور از حقیقت است در ارتباط با شکل گیری دید هدایت از زندگی و مرگ فوق العاده راهگشا ست . ))
ایشان سپس به تفسیر رساله ی رباعیات خیام می پردازند و خواننده را با پایه هایی که این نوشته بر آن استوار است آشنا می کنند . به آن لحظاتی اشاره می کنند که :
(( درست از این نقطه است که خیام به تدریج به پس زمینه رانده می شود و افکار و حالات خود هدایت در لباس تفسیری از خیام روی صحنه می آید و حتی کمی جلوتر ، هدایت جوان با تمام نیرو جای خیام
را می گیرد . ))
ایشان در پایان به این نکته ی مهم اشاره می کنند که مرحوم هدایت در این رساله :
(( نکات غریبی در باره روحیه مغموم ، میل به افسردگی او ،خشم و ناامیدی از ظلم و « ریا کاری اطرافی های او » « لا ابالی بودنش نسبت به زندگی و زندگان » و « رنج هایی » که پیوسته آزارش می داد ، می گوید که بیشتر ما را از ساخت فکری و روانی هدایت جوان آگاه می کنند تا خیام و همین اشارت اولیه اما واضح ، در باره ی شخصیت کلی هدایت جای چندانی برای نظریه پردازی در باب علل اصلی اندیشه ها و حالات او در دوره های بعدی زندگی باقی نمی گذارد . زیرا همانطور که می بینیم ، حتی خیام را نیز نمی توان عامل موثر اصلی در شکلدادن به اندیشه های او به شمار آورد .
این خود هدایت است که از همان هجده سالگی می کوشد تا شخصیت خود ، افکار ، ترس ها ، رنج ها و ماتم زدگی هایش را درلباس تفسیری از خیام ابراز کند . ))
دکتر کاتوزیان با این جملات تفسیر خود را درباره ی رساله ی خیام به پایان برده و تحلیل رساله ی " انسان و حیوان " را آغاز می کنند :
(( رساله ی " انسان و حیوان " به مراتب طولانی تر است . می توان آن را پیش نویسی برای یک کار گسترده تر درباره ی گیاهخواری دانست که او پنج سال بعد در اروپا منتشر ساخت . اما دامنه ی موضوع به مراتب وسیع تر از رساله ی قبلی است و بی پروایی در طرح اندیشه ها و تازگی آنها شناخت روشن تری از ارزش ها و احساسات مولف جوان را میسر می سازد . صراحت زبان و دیدگاه این اثر ٬ خاص نویسنده ای جوان است ـ برخوردار از نیروی جوانی ـ که هنوز به هنر ظرافت و پیچیدگی استدلال تسلط نیافته است . قسمت اعظم آنچه که در این مقاله می گوید عریان و به راحتی قابل فهم است . جزوه از چهار بخش الف تا د تشکیل شده است و عناوین فرعی ندارد . بخش الف مساله ی فرق های اساسی مابین انسان و حیوان را عنوان می کند . ساختمان جسمانی انسان شبیه به پستانداران عالی است . اختلاف دانشمندان بر سر فرق های بین " روح " ( که منظور مولف از آن ذهن است ) و هوش انسان از یک سوء و روح و هوش حیوانات از سوی دیگر ٬ یا در درجه است یا در نوع . اگر انسان در نزد فلاسفه ٬ ماوراءالطبیعیون و الهیون اهمیت فوق العاده دارد ٬ در نزد علمای علوم طبیعی جز حیوانی که از حیث ساختمان اعضا از بقیه نسبتا تحول یافته تر است ٬ چیز دیگری نیست . علوم طبیعی جدید نشان داده است که انسان و حیوان هر دو در اصل فقط از یک سلول به وجود آمده اند . دکارت " که خیلی متعصب به مقام انسان بوده از روی نخوت حیوان را ماشین متحرک فرض می کند و این یک اشتباه پوزش ناپذیری است ٬ چون همین سهو باعث شد که در گذشته و حال با حیوان به طرز ظالمانه رفتار کنند . " روح چیست غیر از اراده و هوش که در انسان تصادفا عقلی است و در حیوان فطری و طبیعی ؟ " غیر ممکن است منکر اراده ی حیوانات شویم " زیرا این موضوع را می توان ٬ برای مثال در ببری دید