لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مدیریت جامع کیفیت
فلسفه مدیریتی
کدام فلسفه مدیریتی ارجح است؟
مدیریت جامع کیفیت فلسفه برتر
تعریف مدیریت جامع کیفیت
ارکان فلسفی مدیریت جامع کیفیت
فرضها و اصول مدیریت جامع کیفیت
عناصر ساختاری مدیریت جامع کیفیت
مراحل اجرایی مدیریت جامع کیفیت
* فلسفه مدیریتیارتقای کیفیت از انتخاب فلسفه مدیریتی شروع می شود. در سفر بی پایان ارتقای کیفیت نقطه شروع برای تلاشهای ارتقای کیفیت در یک سازمان انتخاب آگاهانه یک فلسفه مدیریتی است. ابتدا باید مدیران ارشد سازمان از میان فلسفه های مدیریتی رایج فلسفه ای را برای جهت دادن به تلاشهای سازمان خود انتخاب نمایند . فقط انتخاب آگاهانه درست و توام با باور میتواند انرژی لازم را برای جهت گیری جدید سازمان آزاد نماید.باید توجه کرد که انتخاب درست اگر چه بسیار حائز اهمیت است ،ولی اگر قرار است فلسفه مدیریتی انتخاب شده موجب تحول اساسی در سازمان گردد اجرای صحیح آن کمتر از اجرای آن نمی باشد. بدین معنی که مدیران ارشد ممکن است بر اساس تجربیات دیگران به اثر بخشی یک فلسفه مدیریتی ایمان بیاورند،ولی کسی نمی تواند برای اجرای آن فلسفه در سازمانهای مختلف نسخه واحد بپیچد باید در هر سازمان با توجه به شرایط موجود،مناسبترین روش اجرایی را پیدا کرد ممکن است برای اجرای یک فلسفه واحد در سازمان های مختلف روشهای متفاوتی انتخاب گردد!
*کدام فلسفه مدیریتی ارجح است؟برای انتخاب فلسفه مدیریتی مناسب باید معیارهایی ارائه داد تا در پرتوی آنها بتوان انتخاب آگاهانه تری داشت.در زیر تعدادی از این معیارها ارائه می شود بدیهی است که معیارهای ارائه شده در زیر فهرست کاملی نبوده و می توان معیارهای دیگری را نیز اضافه نمود.√ معیار اول برای انتخاب یک فلسفه مدیریتی ارجح این است که فلسفه انتخابی بتواند مشتری محوری ،کیفیت و ارتقای مستمر را در فلسفه وجودی یک سازمان و فلسفه شکل گیری آن ادغام کند به عبارت دیگر فلسفه انتخاب شده باید بتواند از نقطه چرا هستم جهت گیری سازمان را مشخص کند.√ دومین معیار انتخاب عبارتست از این که فلسفه مدیریتی انتخاب شده و عناصر اصلی تشکیل دهنده آن ساده شفاف و برای همه قابل درک باشد بدین معنی که درک آن متاثر از موقعیت سازمانی دانش مدیریتی و فنی یا حتی سواد افراد نباشد;هر کس هر کجا قرار گرفته است آن را بخوبی درک کند و بتواند بر اساس درک درست آن نقش خود را در جهت گیری سازمان ایفا نماید.√ معیار سوم برای انتخاب یک فلسفه مدیریتی مناسب عبارتست از این که فلسفه انتخاب شده بتواند همه اجزا و عناصر یک سازمان را به عنوان یک سیستم با هم هماهنگ و هم جهت نماید و به تعامل آنها جهت گیری دهد.بدیهی است تنها نگاه سیستمیک و فرایندی می تواند همه اعضا عناصر و منابع سازمان را حول ارزشهایی چون مشتری محوری و ارتقای مستمر هماهنگ و هم جهت نماید هر فلسفه ای که کلیت یک سازمان را خدشه دار کند و افراد و واحدهای سازمانی را به جزء نگری مبتلا کند سازمان را از حیاط ساقط خواهد کرد.√ معیار چهارم عبارتست از این که فلسفه مدیریتی انتخاب شده باید بتواند فضاهای خالی بین نمودار سازمانی را که به حریم های مقدس و نفوذناپذیر تبدیل شده اند ،پر کند به عبارت دیگر خروج از این فضاها و حریم ها که بنا به ضرورت سازماندهی درونی یک سازمان به وجود آمده اند را نه تنها لازم بلکه واجب بداند و افراد و واحدها را به طور طنیعی کنار هم قرار دهد. √ معیار پنجم این که هر فلسفه مدیریتی که بتواند جو سازمانی را به یک جو «یادگیری» تبدیل کند ارجح است. در اینجا نیز باید یک بستر طبیعی برای یادگیری وجود داشته باشد باید فلسفه مدیریتی یک میل طبیعی ،انگیزه درونی و شوق سازمانی برای یادگیری ایجاد نماید .√ معیار ششم برای انتخاب فلسفه مدیریتی مناسب این است که بتواند بدون «اعمال زور» قدرت تصمیم گیری اقدام و تاثیر گذاری را از رأس سازمان به قاعده آن منتقل نماید به عبارت دیگر باز هم به طور طبیعی ، «رهبری» را در سازمان توزیع نماید. در این صورت هر کس خود را در هدایت و جهت گیری سازمان و بقا و سود و زیان آن سهیم می داند.√ معیار هفتم فلسفه ای ارجح است که برای ارتقای عملکرد سازمان یک دیدگاه «استراتژیک»داشته باشد وجود رسوبات ضخیم سنتها،باورها،طرز فکر ها و ارزشها در سازمانها از یک طرف و پیچیدگیها و سیال بودن محیط بیرون سازمان ها از طرف دیگر ما را محتاج یک فلسفه مدیریتی می کند که برای قرار دادن سازمان در یک موقعیت برتر یک دیدگاه استراتژِیک و بلند مدت را ترغیب و تشویق می کند √ معیار هشتم بالاخره فلسفه ای ارجح خواهد بود که اتکا به اعداد و ارقام و سنجش را ترغیب می کند با این دیدگاه علاوه بر این که حرکت سازمان باید جهت دار باشد باید سازمان برای نشان دادن هر نوع تغییر ،اثبات هر نوع ارتقای عملکرد و برداشتن هر گام در راستای پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری ها سنجش انجام دهد به عبارت دیگر سنجش باید«تاروپود»تلاشهای ارتقا را تشکیل دهد.
* مدیریت جامع کیفیت فلسفه برتربه اعتقاد ما مدیریت جامع کیفیت همه ویژگیهای بالا را شامل می شود مدیریت جامع کیفیت با داشتن ارکان فلسفی و اصول ساده و قابل درک و فراهم نمودن یک بستر طبیعی برای تلاشها شاید تنها گزینه در پیش روی مدیران باشد سه رکن مهم فلسفه مدیریت جامع کیفیت یعنی مشتری محوری فرایند گرایی و ارتقای مستمر هم در رأس یک سازمان و هم در قاعده آن قابل درک و اجرااست.مدیران ارشد سازمان از تحلیل فلسفه وجودی سازمان دورنما و رسالت آن فرایند های کلیدی را تعیین می کنند و در راستای تحقق رسالت سازمان و پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری ها همه افراد سازمانی ،یعنی«صاحبان فرایند ها»را برای ارتقای عملکرد فرایند ها آماده و بسیج می نماید کارکنان نیز از قاعده سازمان با ارتقای عملکرد فرایند های کلیدی با مدیران ارشد سازمان همگام و همراه می شوند برآیند دو حرکت از«بالا به پایین»و از« پایین به بالا »موجب دگرگونی و تحول اساسی و جهت دار در سازمان خواهد بود تداوم این دو حرکت و حمایت آن دو از هم به نهادینه شدن مدیریت جامع کیفیت خواهد انجامید. انتخاب و اجرای چنین فلسفه ای است که به روشها و ابزار ارتقا از جمله روش ها و ابزار آماری معنی می بخشد.کسانی که تلاش کرده اند بدون معرفی یک فلسفه مدیریتی از روشها و ابزار برای «حل مشکل»یا«ارتقای کیفیت»استفاده نمایند هرگز نتوانسته اند موجب تغییرات دائمی شوند سازمانها شاهد دهها سال تجربه در زمینه کار برد روشها و ابزارهای مختلف بوده اند که بر سرنوشت آنها تأثیرات استراتژیک نداشته اند. سازمانها قبل از هر چیزی محتاج یک فلسفه مدیریتی مناسب می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مدیریت جامع کیفیت
فلسفه مدیریتی
کدام فلسفه مدیریتی ارجح است؟
مدیریت جامع کیفیت فلسفه برتر
تعریف مدیریت جامع کیفیت
ارکان فلسفی مدیریت جامع کیفیت
فرضها و اصول مدیریت جامع کیفیت
عناصر ساختاری مدیریت جامع کیفیت
مراحل اجرایی مدیریت جامع کیفیت
* فلسفه مدیریتیارتقای کیفیت از انتخاب فلسفه مدیریتی شروع می شود. در سفر بی پایان ارتقای کیفیت نقطه شروع برای تلاشهای ارتقای کیفیت در یک سازمان انتخاب آگاهانه یک فلسفه مدیریتی است. ابتدا باید مدیران ارشد سازمان از میان فلسفه های مدیریتی رایج فلسفه ای را برای جهت دادن به تلاشهای سازمان خود انتخاب نمایند . فقط انتخاب آگاهانه درست و توام با باور میتواند انرژی لازم را برای جهت گیری جدید سازمان آزاد نماید.باید توجه کرد که انتخاب درست اگر چه بسیار حائز اهمیت است ،ولی اگر قرار است فلسفه مدیریتی انتخاب شده موجب تحول اساسی در سازمان گردد اجرای صحیح آن کمتر از اجرای آن نمی باشد. بدین معنی که مدیران ارشد ممکن است بر اساس تجربیات دیگران به اثر بخشی یک فلسفه مدیریتی ایمان بیاورند،ولی کسی نمی تواند برای اجرای آن فلسفه در سازمانهای مختلف نسخه واحد بپیچد باید در هر سازمان با توجه به شرایط موجود،مناسبترین روش اجرایی را پیدا کرد ممکن است برای اجرای یک فلسفه واحد در سازمان های مختلف روشهای متفاوتی انتخاب گردد!
*کدام فلسفه مدیریتی ارجح است؟برای انتخاب فلسفه مدیریتی مناسب باید معیارهایی ارائه داد تا در پرتوی آنها بتوان انتخاب آگاهانه تری داشت.در زیر تعدادی از این معیارها ارائه می شود بدیهی است که معیارهای ارائه شده در زیر فهرست کاملی نبوده و می توان معیارهای دیگری را نیز اضافه نمود.√ معیار اول برای انتخاب یک فلسفه مدیریتی ارجح این است که فلسفه انتخابی بتواند مشتری محوری ،کیفیت و ارتقای مستمر را در فلسفه وجودی یک سازمان و فلسفه شکل گیری آن ادغام کند به عبارت دیگر فلسفه انتخاب شده باید بتواند از نقطه چرا هستم جهت گیری سازمان را مشخص کند.√ دومین معیار انتخاب عبارتست از این که فلسفه مدیریتی انتخاب شده و عناصر اصلی تشکیل دهنده آن ساده شفاف و برای همه قابل درک باشد بدین معنی که درک آن متاثر از موقعیت سازمانی دانش مدیریتی و فنی یا حتی سواد افراد نباشد;هر کس هر کجا قرار گرفته است آن را بخوبی درک کند و بتواند بر اساس درک درست آن نقش خود را در جهت گیری سازمان ایفا نماید.√ معیار سوم برای انتخاب یک فلسفه مدیریتی مناسب عبارتست از این که فلسفه انتخاب شده بتواند همه اجزا و عناصر یک سازمان را به عنوان یک سیستم با هم هماهنگ و هم جهت نماید و به تعامل آنها جهت گیری دهد.بدیهی است تنها نگاه سیستمیک و فرایندی می تواند همه اعضا عناصر و منابع سازمان را حول ارزشهایی چون مشتری محوری و ارتقای مستمر هماهنگ و هم جهت نماید هر فلسفه ای که کلیت یک سازمان را خدشه دار کند و افراد و واحدهای سازمانی را به جزء نگری مبتلا کند سازمان را از حیاط ساقط خواهد کرد.√ معیار چهارم عبارتست از این که فلسفه مدیریتی انتخاب شده باید بتواند فضاهای خالی بین نمودار سازمانی را که به حریم های مقدس و نفوذناپذیر تبدیل شده اند ،پر کند به عبارت دیگر خروج از این فضاها و حریم ها که بنا به ضرورت سازماندهی درونی یک سازمان به وجود آمده اند را نه تنها لازم بلکه واجب بداند و افراد و واحدها را به طور طنیعی کنار هم قرار دهد. √ معیار پنجم این که هر فلسفه مدیریتی که بتواند جو سازمانی را به یک جو «یادگیری» تبدیل کند ارجح است. در اینجا نیز باید یک بستر طبیعی برای یادگیری وجود داشته باشد باید فلسفه مدیریتی یک میل طبیعی ،انگیزه درونی و شوق سازمانی برای یادگیری ایجاد نماید .√ معیار ششم برای انتخاب فلسفه مدیریتی مناسب این است که بتواند بدون «اعمال زور» قدرت تصمیم گیری اقدام و تاثیر گذاری را از رأس سازمان به قاعده آن منتقل نماید به عبارت دیگر باز هم به طور طبیعی ، «رهبری» را در سازمان توزیع نماید. در این صورت هر کس خود را در هدایت و جهت گیری سازمان و بقا و سود و زیان آن سهیم می داند.√ معیار هفتم فلسفه ای ارجح است که برای ارتقای عملکرد سازمان یک دیدگاه «استراتژیک»داشته باشد وجود رسوبات ضخیم سنتها،باورها،طرز فکر ها و ارزشها در سازمانها از یک طرف و پیچیدگیها و سیال بودن محیط بیرون سازمان ها از طرف دیگر ما را محتاج یک فلسفه مدیریتی می کند که برای قرار دادن سازمان در یک موقعیت برتر یک دیدگاه استراتژِیک و بلند مدت را ترغیب و تشویق می کند √ معیار هشتم بالاخره فلسفه ای ارجح خواهد بود که اتکا به اعداد و ارقام و سنجش را ترغیب می کند با این دیدگاه علاوه بر این که حرکت سازمان باید جهت دار باشد باید سازمان برای نشان دادن هر نوع تغییر ،اثبات هر نوع ارتقای عملکرد و برداشتن هر گام در راستای پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری ها سنجش انجام دهد به عبارت دیگر سنجش باید«تاروپود»تلاشهای ارتقا را تشکیل دهد.
* مدیریت جامع کیفیت فلسفه برتربه اعتقاد ما مدیریت جامع کیفیت همه ویژگیهای بالا را شامل می شود مدیریت جامع کیفیت با داشتن ارکان فلسفی و اصول ساده و قابل درک و فراهم نمودن یک بستر طبیعی برای تلاشها شاید تنها گزینه در پیش روی مدیران باشد سه رکن مهم فلسفه مدیریت جامع کیفیت یعنی مشتری محوری فرایند گرایی و ارتقای مستمر هم در رأس یک سازمان و هم در قاعده آن قابل درک و اجرااست.مدیران ارشد سازمان از تحلیل فلسفه وجودی سازمان دورنما و رسالت آن فرایند های کلیدی را تعیین می کنند و در راستای تحقق رسالت سازمان و پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری ها همه افراد سازمانی ،یعنی«صاحبان فرایند ها»را برای ارتقای عملکرد فرایند ها آماده و بسیج می نماید کارکنان نیز از قاعده سازمان با ارتقای عملکرد فرایند های کلیدی با مدیران ارشد سازمان همگام و همراه می شوند برآیند دو حرکت از«بالا به پایین»و از« پایین به بالا »موجب دگرگونی و تحول اساسی و جهت دار در سازمان خواهد بود تداوم این دو حرکت و حمایت آن دو از هم به نهادینه شدن مدیریت جامع کیفیت خواهد انجامید. انتخاب و اجرای چنین فلسفه ای است که به روشها و ابزار ارتقا از جمله روش ها و ابزار آماری معنی می بخشد.کسانی که تلاش کرده اند بدون معرفی یک فلسفه مدیریتی از روشها و ابزار برای «حل مشکل»یا«ارتقای کیفیت»استفاده نمایند هرگز نتوانسته اند موجب تغییرات دائمی شوند سازمانها شاهد دهها سال تجربه در زمینه کار برد روشها و ابزارهای مختلف بوده اند که بر سرنوشت آنها تأثیرات استراتژیک نداشته اند. سازمانها قبل از هر چیزی محتاج یک فلسفه مدیریتی مناسب می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
دانشگاه جامع علمی کاربردی
واحد تفت
موضوع کارآموزی:
سخت افزار – ACCESS
استاد راهنما:
جناب آقای مهندس امام حسینی
تابستان 1386
توجه به نکات زیر در شروع مهم می باشد.
نکته مهمی که باید قبل دست گرفتن قطعات کامپیوتر در نظر گرفت باید الکتریسیته ساکن دست و بدن ما با دست زدن به یک فلز از بین برد و بار الکتریکی را تخلیه نمود. از جمله قطعات حساس (برد، هارد، RAM , CPU ).
نکته: 1- هنگام در دست گرفتن قطعات پین ها را نگیریم.
2- تیپ قطعه یا conector های قطعه را لمس نکنیم.
3- اکثر قطعات به راحتی در جای خود قرار میگیرند و از فشار دادن قطعه خودداری نمایید.
4- پس از مونتاژ سیستم آن را به برق وصل نمی کنیم. چنانچه پیچی روی مادربرد جا مانده باشد موجب سوختن مادبورد می گردد. پس سیستم را کمی تکان دهیم تا پیچی جا نماند.
انواع سیستم ها
1- سیستم های AT
2- سیستم های ATX
سیستم های AT : در پشت کیس دکمة صفر و یک قرار دارد ورود سیگنال ورود الکتریکی را آماده می کند سیگنال ممکن است از طریق مودم یا پس از ورود رمز از طریق صفحه کلید وارد شود که در این نوع سیستم امکان ورود سیگنال از راه دور وجود ندارد. زیرا برق کاملاً قطع است.
2- سیستم های ATX : با وصل به برق ، جریان روی مادربورد قرار می گیرد که در اینجا از راه دور میتوان سیگنال به سیستم ارسال نمود.
اجزای آهن ربای قوی روی مادربورد اثر می گذارد، پس آنها را دور نگه می داریم.
برد که قطعات مغناطیسی را شامل می گردد در صورت فشار دادن و رها شدن آسیب میبیند. هنگام روشن بودن کامپیوتر، در صورت تکان خوردن کامپیوتر، هارد آسیب می بیند و قطعات دیگر خراب می شود.
هنگام زدن کانکتورها پورتها سعی شود سیستم خاموش باشد احتمال جرقه زدن دارد که باعث آسیب دیدن مادربورد گردد (پورت مانیتور، چاپگر ، مودم و پورتهای موازی دقت بیشتر گردد).
چنانچه بخواهیم سیستم 1 یا 2 ساعت متوالی استفاده نماییم از خاموش کردن سیستم خودداری کنیم. یا در حالت standby قرار دهیم.
جهت Reset کردن سیستم ازکلیدهای ctrl+Alt+delet استفاده نماییم. در صورت قفل کردن سیستم تا آنجا که میشود از راه بوت نرم استفاده شود.
با استفاده از دفترچه راهنمای مادربورد میتوان سیستم را مونتاژ کرد.
:CPU واحد پردازش مرکزی Central Processing unit
مغز کامپیوتر است. عمل پردازش مرکزی را انجام می دهد. قطعه مربع شکل است که مربع فلزی وسط شامل چندمیلیون هزار تا ترانزیستور و سرامیک اطراف جهت محافظت را دارد بعضی از پین ها حالت گذرگاه داده (Data Bus) را دارند.
بعضی از پین ها حالت گذرگاه آدرس (Address Bus) دارند که آدرس هنگام دادن یا گرفتن اطلاعات لازم است.
سوکت: عمل اتصال قطعه به سیستم است که slot یا socket نامیده می شوند.
1- slot حالت شکاف دارند که کارتهای توسعه در آنها قرار می گیرد.
2- پورتهای سوراخ دار socket می نامند.
پین یک cpu باید روی پین یک مادربودر (socket) قرار گیرد.
در واقع DB و AB روی مادربورد است و با قراردادن صحیح cpu این ارتباط برقرار می گردد در بالای گوشة cpu یک شکستگی و یا دایره وجود دارد که همان پیک یک است و رویک سوکت هم به همین شکل است که باید cpu و سوکت به همین ترتیب منطق گردد.
سوکت cpuیک اهرم دارد که قبل از قراردادن cpu اهرم را باز کرده و بعد از قراردادن cpu اهرم را بسته (اهرم به راحتی بسته می شود) و نباید فشار داد.
در سیستم های on board , cpu , Desk top نیست در lap top ها on board , cpu است.
Intel یکی از شرکتهای سازندة cpu است که در پنتیوم 2 و بعضی مدلهای پنتیوم 3 مادربوردهای خود را با ساختن slot های cpu از دیگر مادربوردها را جدا ساخت.
یک پایه cpu ، پایه clock است که ضربان یا زمان اجزای سیستم را هماهنگ می کند.
لبه بالارونده، لبه پایین رونده 1 پالس را تشکیل می دهد.
هر چقدر پالس ها فشرده تر باشد سرعت cpu که با این پالس کار می کند بیشتر است.
اجزاء CPU :
1- Cu 2- PTU 3- PU 4- Mmu 5- Alu
6- Decod unit 7- The pefeth unit 8- register 9- BIU
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
مسجد جامع عتیق یا مسجد جمعه یا مسجد جامع یا مسجد آدینه، از کهن ترین مساجد قدیمی شیراز است که در مشرق شاهچراغ قرار دارد.
مسجد جامع عتیق یا مسجد جمعه یا مسجد جامع یا مسجد آدینه، از کهن ترین مساجد قدیمی شیراز است که در مشرق شاهچراغ قرار دارد.
این مسجد دو ایوانی در سال ۲۸۱ ه.ق. به دستور عمرولیث صفاری ساخته شد. ساختمان مسجد که اولین هسته تاریخی شهر شیراز است مشتمل بر بنایی مرتفع است که دارای چندین حجره و شبستان است و برخی قسمت های آن دوطبقه می باشد. این مسجد دارای ۶ درب ورودی و خروجی بوده است. یک درب در ضلع شمالی، یک درب در ضلع جنوبی، دو درب در ضلع غربی و دو درب در ضلع شرقی.
مسجد جامع عتیق در انتهای بازار قدیمی شیراز واقع است و بنای اولیه آن یکی از قدیمی ترین مساجد ایران به شمار می رود.
براساس منابع تاریخی این مسجد بنایی رفیع و مجلل بوده و حجره ها و شبستان های متعددی داشته که بعضی از قسمت های آن دو طبقه بوده در خارج هم میدان ها و تاسیساتی و شش در داشته است. ابن بطوطه – سیاح عرب – که در سال 748 هجری قمری به شیراز سفر کرده می نویسد: ''مسجد بزرگ شیراز به نام مسجد عتیق یکی از وسیع ترین و زیباترین مساجد است و صحن بزرگ آن با مرمر فرش شده است. این مسجد برخلاف دیگر مساجد که با خشت یا آجر و پوشش های قوسی ساخته می شده اند با استفاده از قطعات بزرگ و کوچک سنگ های تراشیده ساخته شده و با تیرهای چوبی مرغوب پوشش داشته است.
درب ورودی ضلع شمالی به دوازده امام معروف است و کتیبه ای بر فراز آن قرار گرفته است که در دوره صفوی و در سال ( ۱۰۳۱ ه.ق. ) به خط علی جوهری نگاشته شده است این کتیبه تاریخ مرمت مسجد را در سال مذکور بیان می نماید.
سر در شمالی مسجد با کاشی مقرنس کاری شده است.
بر روی چهار کتیبه نام دوازده امام بر روی کاشی نگاشته شده و در جرزهای دو طرف این سر در نصب شده است. در وسط ضلع شمالی مسجد، طاق نمای مرتفعی قرار گرفته است که در دو طرف بام آن دو گلدسته وجود دارد و سقف آن با آجر مقرنس کاری شده است. در حاشیه بالای داخلی این طاق نیز سوره هل اتی با خط نسخ بر روی کاشی نگاشته شده است. در انتهای آن پلکانی است که به پشت بام و گلدسته ها ختم می شود و در پیشانی و جلو آنها کاشی کاری شده است و روی آنها با خط نسخ آیات قرآنی نگاشته شده است.
در ضلع غربی این طاق نما، دالان درب دوازده امام ( درب شمالی ) و پنج طاق نما قرار گرفته است و در پشت این دالان و طاق نماها، شبستان کوچکی قرار گرفته است.
در سال ۱۳۴۷ ه.ش. در شرق طاق نمای وسطی، شبستانی بزرگ به طول ۳۰ متر و عرض ۱۷ متر با ۵ در آهنی مشبک و محرابی از سنگ مرمر عالی و ازاره هایی تا ارتفاع یک و نیم متر با سنگ مرمر ساخته شده است. قسمتی از این شبستان دو طبقه است و عرض آن نیز ۵/۵ متر می باشد.
بر روی ستون ها و بدنه این شبستان کاشی کاری شده و بر روی کاشی ها، آیات قرآنی، احادیث و تصاویر گل و بته و خطوط اسلیمی نقش بسته است. در حاشیه بالایی آن نیز سوره هل اتی به خط نسخ بر روی کاشی نگاشته شده است.
ضلع جنوبی مسجد با مساحتی برابر با ۱۲۰۰ متر مربع، طاق نمای بزرگی وجود دارد که به علت تخریب در حال مرمت آن می باشند.
در درون طاق نما، کتیبه ای قدیمی با خط ثلث نگاشته شده است که بخشی از آن باقی مانده است. بر فراز در ورودی شبستان ضلع جنوبی کتیبه ای دیگر با خط ثلث پیچیده بر روی کاشی نگاشته شده است که بخشی از آن تخریب شده است. این کتیبه در زمان شاه طهماسب اول صفوی نگاشته شده و در پایان آن تاریخ ۹۷۳ ه. ق. تاریخ مرمت مسجد، ذکر شده است.
در دو طرف شبستان دو طبقه وجود دارد که سقف آن از آجر است و در انتهای آن نیز، محرابی کاشی کاری شده قرار دارد که بر فراز آن به خط کوفی سوره توحید و نام پنج تن نگاشته شده و در زیر آن دو آیه قرآنی به خط نسخ نگاشته شده و در پایان تاریخ ۱۳۶۱ ه. قید گردیده است. سقف این محراب با کاشی لاجوردی کاشی کاری شده است و دو طرف محراب نیز سنگ کاری شده است. در کنار این محراب، تاریخچه مرمت مسجد بر روی دو سنگ نقش گردیده است.
در ضلع شرقی این شبستان کوچک، شبستان چهل ستون قدیمی با عرض ۳۲ متر و طول ۴۵ متر واقع شده است. سقف این شبستان از آجر است و در آن چهل ستون مکعب با طول ۲ متر و عرض ۲ متر قرار گرفته است. این شبستان چهار در دارد که به صحن گشوده می شود. بر سر در این شبستان کتیبه ای است که با خط ثلث پیچیده نگاشته شده است و هم اینک برخی از قسمت های آن تخریب شده است. این کتیبه نیز در زمان حکومت شاه طهماسب صفوی (۹۳۰-۹۸۴ ه.ق) نگاشته شده و بیانگر مرمت مسجد در آن تاریخ است.
در مغرب شبستان کوچک، در قرینه با شبستان چهل ستون، شبستان بزرگی با عرض ۳۵ متر و طول ۴۵ متر ساخته شده است. سقف این شبستان آهن کوبی شده و در آن ۱۲ ستون بتون آرمه پوشیده از سنگ مرمر قرار دارد. ازاره شبستان تا ارتفاع ۳ متر از سطح زمین، با سنگ مرمر پوشیده شده است. در این شبستان منبری ۱۲ پلکانی از چوب و سنگ مرمر وجود دارد. بر روی دیوار و محراب این شبستان نیز ۱۳ کتیبه از آیات قرآنی و احادیث با خط ثلث و نسخ بر روی کاشی نگاشته شده است.
بنای کنونی مسجد مشتمل بر خدایخانه، شبستان های متعدد، سردرها، ایوان ها و طاق های