لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخ هنر
مقدمه
انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیدهاند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش میجویند .
آنچه در هنر به نظر اصل است ، زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکلهای مختلفی درک میکنند.
بعضی هنر را آینه واقعیتهای موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب میآورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد . بعضی میگویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه میگوید ، اثر چه ارزشی میتواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف میزنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ، یک اثر هنری خلق نکرده است . اما اکنون همه این گروهها بعد از قرنها بحث میدانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروهها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند .
بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ، هنرها شاخههای مختلفی را تشکیل دادهاند. همچنان که باید بدانیم بعضی سخنها را فقط با بعضی ابزارها میتوان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،صرفا از روی یک شعر حافظ یک فیلم سینمایی بسازیم ، زیرا حافظ با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان میشود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر درنمیآورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به خود گرفته است . اما همچنان که گفته شد ،اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که میطلبد ،باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدمها هدیه کنیم . این میتواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دورهای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران .
یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر میگذارند . امروز هر کسی میداند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامیبینیم ،در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق میکند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود میگذارند.این کاری است که هنرمندان در طول قرنها انجام دادهاند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما میکارند . هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس میتواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا طراحی صحنه از نقاشی ساده پردهها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن نورپردازی ، طراحی لباس و رشته مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد . همچنین بسیاری از رشتهها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب میآید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ، یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم میکند . درهر زمینهای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،ولی یک قسمت برای دوستانی که علاقهمند هستند درآن رشته دست به تجربههای شخصی بزنند، در نظر گرفته شود.
هنر ابتدایی : مقصود ما از هنر ابتدایی جلوه های آفرینش هنری توسط انسانهایی است که هنوز نتوانسته اند پای در جاده تمدن بگذارند و از این رو فرهنگ آنها ساده و ابتدایی است . هنر ابتدایی از یک طرف شامل هنر غارنشینان زمانهای بسیار دور می شود و از سوی دیگرهنر انسانهایی را در برمی گیرد که در زمانهای اخیر و حتی امروز در نقاط دور افتاده کره زمین زندگی بدوی خود را می گذرانند . در حدود 50 هزار سال قبل یعنی دوران دیرینه سنگی انسان در غارها زندگی می کرد . او نقاشیهایی از خود باقی گذارده که از هر لحاظ موجب شگفتی بشر امروزی است . هنر غارنشینان را می توان اولین بخش از تاریخ تفکر ، تخیل و خلاقیت بشری بشمار آورد . چرا که به واسطه قابلیت ساختن تصویر و نماد ( سمبل ) بود که بشر توانست بر محیط خود مسلط شود .در غارهای جنوب فرانسه و شمال اسپانیا تولد این توانایی بشری را مشاهده می کنیم . انسان غارنشین بوسیله تصاویر ی که به دیواره این غارها کشید ، می توانست تجربیات زندگی پر کنکاش خویش را ثابت و پا برجا نگه داشته و جریانات بهم پیوسته زندگی را بصورت شکلهای ساکن و مجزا از هم نشان دهد . طریقه ترسیم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخ هنر
مقدمه
انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیدهاند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش میجویند .
آنچه در هنر به نظر اصل است ، زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکلهای مختلفی درک میکنند.
بعضی هنر را آینه واقعیتهای موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب میآورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد . بعضی میگویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه میگوید ، اثر چه ارزشی میتواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف میزنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ، یک اثر هنری خلق نکرده است . اما اکنون همه این گروهها بعد از قرنها بحث میدانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروهها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند .
بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ، هنرها شاخههای مختلفی را تشکیل دادهاند. همچنان که باید بدانیم بعضی سخنها را فقط با بعضی ابزارها میتوان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،صرفا از روی یک شعر حافظ یک فیلم سینمایی بسازیم ، زیرا حافظ با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان میشود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر درنمیآورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به خود گرفته است . اما همچنان که گفته شد ،اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که میطلبد ،باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدمها هدیه کنیم . این میتواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دورهای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران .
یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر میگذارند . امروز هر کسی میداند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامیبینیم ،در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق میکند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود میگذارند.این کاری است که هنرمندان در طول قرنها انجام دادهاند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما میکارند . هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس میتواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا طراحی صحنه از نقاشی ساده پردهها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن نورپردازی ، طراحی لباس و رشته مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد . همچنین بسیاری از رشتهها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب میآید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ، یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم میکند . درهر زمینهای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،ولی یک قسمت برای دوستانی که علاقهمند هستند درآن رشته دست به تجربههای شخصی بزنند، در نظر گرفته شود.
هنر ابتدایی : مقصود ما از هنر ابتدایی جلوه های آفرینش هنری توسط انسانهایی است که هنوز نتوانسته اند پای در جاده تمدن بگذارند و از این رو فرهنگ آنها ساده و ابتدایی است . هنر ابتدایی از یک طرف شامل هنر غارنشینان زمانهای بسیار دور می شود و از سوی دیگرهنر انسانهایی را در برمی گیرد که در زمانهای اخیر و حتی امروز در نقاط دور افتاده کره زمین زندگی بدوی خود را می گذرانند . در حدود 50 هزار سال قبل یعنی دوران دیرینه سنگی انسان در غارها زندگی می کرد . او نقاشیهایی از خود باقی گذارده که از هر لحاظ موجب شگفتی بشر امروزی است . هنر غارنشینان را می توان اولین بخش از تاریخ تفکر ، تخیل و خلاقیت بشری بشمار آورد . چرا که به واسطه قابلیت ساختن تصویر و نماد ( سمبل ) بود که بشر توانست بر محیط خود مسلط شود .در غارهای جنوب فرانسه و شمال اسپانیا تولد این توانایی بشری را مشاهده می کنیم . انسان غارنشین بوسیله تصاویر ی که به دیواره این غارها کشید ، می توانست تجربیات زندگی پر کنکاش خویش را ثابت و پا برجا نگه داشته و جریانات بهم پیوسته زندگی را بصورت شکلهای ساکن و مجزا از هم نشان دهد . طریقه ترسیم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه جامع علمی کاربردی
واحد12
موضوع:
تاریخ هنر چین
استاد :
سرکار خانم عبدالهیان
گردآورنده:
مهرزاد محمدی
سال تحصیلی :
زمستان 1386
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
صنایع دوره سنگی 4
هنر رسمی و عصر مفرغ 10
نقشه 21
مقدمه:
چین، در سرتاسر تاریخ طولانی ثبت شدهاش، توانسته است مرزهایش را تقریباً بدون آنکه خود به تهاجمی دست زند حفظ کند. این امر مسلم که هر ادبیات و هم هنرها در چین در طی چندین هزاره وابستگی متقابل بسیار چشمگیری داشتهاند، خود مؤید این نظر است که فرهنگ چین نیز به همین اندازه عاری از گسست بوده است. با این همه، فرهنگ چینی که تجلی آن را در هنرها و هنرهای کاربردی مییابیم، سنتی ناب و خالص نبوده است.
کنجکاوی و علاقه به نقشمایههای خارجی که از همسایگان شرقی و غربی وام گرفته میشده به استادی در فن و گنجینهای غنی از سبکهای مختلف شکل داده است، اما عشق به سنت، حفظ تجانس را تضمین کرده است. هرگاه نقشمایهها و سبکها جذب سنت چینی شدهاند، در طی قرون، هم سو با علاقه به کهنگرایی که در بخش اعظم هنر چینی جاری است بارها از نو سربرداشتهاند. همین علاقه ما را به این دیدگاه سوق میدهد که چین فرهنگ هنری کی پارچه و خود بسندهای دارد.
یکی از پرنفوذترین واردات پذیرش آیین بودایی و در قرن دوم قم بود که فرهنگ دینی و فلسفی جدیدی را با هنر و شمایلنگاری ملازم آن به چین آورد. در پی آن، سبکهای جدید نقاشی فیگور و پیکرهسازی، و نیز الگوهای جدید در طراحی معابد، اثاث و تزیینات آنها لازم افتاد؛ جذب اینها قرنها به طول انجامید.
بخش اعظم هنر بودایی از سنتهای آسیای مرکزی الهام میگرفت که خود ریشه در الگوی اصلی در شمال هند داشتند. در چین، شمایلنگاری بودایی نقشی مهم در پیکرهسازی و نقاشی داشته است. پیکرههای بزرگ مقایس پیش از این، قالب هنری بومی مهمی نبودند، اما در قرون پنجم و ششم دیگر نقش برجستههای باابهت و پیکرهای سنگی بیتکیهگاه برای غار. معبدها و بناها چوبی ساخته میشد. در سدههای میانه، و بعدتر، سبکهای هنری تبتی، مغولی و گورکانیان هند در چین در دورههای محبوبیت و نفوذ یافتند، اما تأثیر آنها در کل چندان گسترده نبود.
رشد لایهبندی در جامعة چین تنوع بیشتر در سبکهای هنری و تنوع بیشتر در مواد و مصالح کار را اقتضا میکرد. از همان مراحل اولیه، مهارت در تزیینات سطح، چه باکندهکاری روی سنگ یا ریختهگری فلزات، در چین به وجود آمد. نقشمایههای به کار رفته به صورت تزیینات نقش شده بر سفالینهها تا به امروز باقی ماندهاند.
از دورة زمامداری دودمان هان، نقاشی و خوشنویسی معتبرترین شاخهها هنر بیانی بودهاند. این هنرها، که اهل قلم نیز دستی در آنها داشتند، با فلسفة زندگی آنان عجین است. خوشنویسی، که از دیرباز یکی از قالبهای جدی هنر تلقی میشده است. بیانگر قدرت شخصیت خطاط است و بنابراین چیزی فراتر از کلمات نوشته شده را بیان میدارد.
در قرن بیستم، به دلایل سیاسی و عقیدتی، شاهد تلاش برای وارد کردن سبک خارجی (به صورت نقاشی رنگ روغن و پیکرهسازی روسی) به منظور پرکردن خلأ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه جامع علمی کاربردی
واحد12
موضوع:
تاریخ هنر چین
استاد :
سرکار خانم عبدالهیان
گردآورنده:
مهرزاد محمدی
سال تحصیلی :
زمستان 1386
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
صنایع دوره سنگی 4
هنر رسمی و عصر مفرغ 10
نقشه 21
مقدمه:
چین، در سرتاسر تاریخ طولانی ثبت شدهاش، توانسته است مرزهایش را تقریباً بدون آنکه خود به تهاجمی دست زند حفظ کند. این امر مسلم که هر ادبیات و هم هنرها در چین در طی چندین هزاره وابستگی متقابل بسیار چشمگیری داشتهاند، خود مؤید این نظر است که فرهنگ چین نیز به همین اندازه عاری از گسست بوده است. با این همه، فرهنگ چینی که تجلی آن را در هنرها و هنرهای کاربردی مییابیم، سنتی ناب و خالص نبوده است.
کنجکاوی و علاقه به نقشمایههای خارجی که از همسایگان شرقی و غربی وام گرفته میشده به استادی در فن و گنجینهای غنی از سبکهای مختلف شکل داده است، اما عشق به سنت، حفظ تجانس را تضمین کرده است. هرگاه نقشمایهها و سبکها جذب سنت چینی شدهاند، در طی قرون، هم سو با علاقه به کهنگرایی که در بخش اعظم هنر چینی جاری است بارها از نو سربرداشتهاند. همین علاقه ما را به این دیدگاه سوق میدهد که چین فرهنگ هنری کی پارچه و خود بسندهای دارد.
یکی از پرنفوذترین واردات پذیرش آیین بودایی و در قرن دوم قم بود که فرهنگ دینی و فلسفی جدیدی را با هنر و شمایلنگاری ملازم آن به چین آورد. در پی آن، سبکهای جدید نقاشی فیگور و پیکرهسازی، و نیز الگوهای جدید در طراحی معابد، اثاث و تزیینات آنها لازم افتاد؛ جذب اینها قرنها به طول انجامید.
بخش اعظم هنر بودایی از سنتهای آسیای مرکزی الهام میگرفت که خود ریشه در الگوی اصلی در شمال هند داشتند. در چین، شمایلنگاری بودایی نقشی مهم در پیکرهسازی و نقاشی داشته است. پیکرههای بزرگ مقایس پیش از این، قالب هنری بومی مهمی نبودند، اما در قرون پنجم و ششم دیگر نقش برجستههای باابهت و پیکرهای سنگی بیتکیهگاه برای غار. معبدها و بناها چوبی ساخته میشد. در سدههای میانه، و بعدتر، سبکهای هنری تبتی، مغولی و گورکانیان هند در چین در دورههای محبوبیت و نفوذ یافتند، اما تأثیر آنها در کل چندان گسترده نبود.
رشد لایهبندی در جامعة چین تنوع بیشتر در سبکهای هنری و تنوع بیشتر در مواد و مصالح کار را اقتضا میکرد. از همان مراحل اولیه، مهارت در تزیینات سطح، چه باکندهکاری روی سنگ یا ریختهگری فلزات، در چین به وجود آمد. نقشمایههای به کار رفته به صورت تزیینات نقش شده بر سفالینهها تا به امروز باقی ماندهاند.
از دورة زمامداری دودمان هان، نقاشی و خوشنویسی معتبرترین شاخهها هنر بیانی بودهاند. این هنرها، که اهل قلم نیز دستی در آنها داشتند، با فلسفة زندگی آنان عجین است. خوشنویسی، که از دیرباز یکی از قالبهای جدی هنر تلقی میشده است. بیانگر قدرت شخصیت خطاط است و بنابراین چیزی فراتر از کلمات نوشته شده را بیان میدارد.
در قرن بیستم، به دلایل سیاسی و عقیدتی، شاهد تلاش برای وارد کردن سبک خارجی (به صورت نقاشی رنگ روغن و پیکرهسازی روسی) به منظور پرکردن خلأ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه جامع علمی کاربردی
واحد12
موضوع:
تاریخ هنر چین
استاد :
سرکار خانم عبدالهیان
گردآورنده:
مهرزاد محمدی
سال تحصیلی :
زمستان 1386
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
صنایع دوره سنگی 4
هنر رسمی و عصر مفرغ 10
نقشه 21
مقدمه:
چین، در سرتاسر تاریخ طولانی ثبت شدهاش، توانسته است مرزهایش را تقریباً بدون آنکه خود به تهاجمی دست زند حفظ کند. این امر مسلم که هر ادبیات و هم هنرها در چین در طی چندین هزاره وابستگی متقابل بسیار چشمگیری داشتهاند، خود مؤید این نظر است که فرهنگ چین نیز به همین اندازه عاری از گسست بوده است. با این همه، فرهنگ چینی که تجلی آن را در هنرها و هنرهای کاربردی مییابیم، سنتی ناب و خالص نبوده است.
کنجکاوی و علاقه به نقشمایههای خارجی که از همسایگان شرقی و غربی وام گرفته میشده به استادی در فن و گنجینهای غنی از سبکهای مختلف شکل داده است، اما عشق به سنت، حفظ تجانس را تضمین کرده است. هرگاه نقشمایهها و سبکها جذب سنت چینی شدهاند، در طی قرون، هم سو با علاقه به کهنگرایی که در بخش اعظم هنر چینی جاری است بارها از نو سربرداشتهاند. همین علاقه ما را به این دیدگاه سوق میدهد که چین فرهنگ هنری کی پارچه و خود بسندهای دارد.
یکی از پرنفوذترین واردات پذیرش آیین بودایی و در قرن دوم قم بود که فرهنگ دینی و فلسفی جدیدی را با هنر و شمایلنگاری ملازم آن به چین آورد. در پی آن، سبکهای جدید نقاشی فیگور و پیکرهسازی، و نیز الگوهای جدید در طراحی معابد، اثاث و تزیینات آنها لازم افتاد؛ جذب اینها قرنها به طول انجامید.
بخش اعظم هنر بودایی از سنتهای آسیای مرکزی الهام میگرفت که خود ریشه در الگوی اصلی در شمال هند داشتند. در چین، شمایلنگاری بودایی نقشی مهم در پیکرهسازی و نقاشی داشته است. پیکرههای بزرگ مقایس پیش از این، قالب هنری بومی مهمی نبودند، اما در قرون پنجم و ششم دیگر نقش برجستههای باابهت و پیکرهای سنگی بیتکیهگاه برای غار. معبدها و بناها چوبی ساخته میشد. در سدههای میانه، و بعدتر، سبکهای هنری تبتی، مغولی و گورکانیان هند در چین در دورههای محبوبیت و نفوذ یافتند، اما تأثیر آنها در کل چندان گسترده نبود.
رشد لایهبندی در جامعة چین تنوع بیشتر در سبکهای هنری و تنوع بیشتر در مواد و مصالح کار را اقتضا میکرد. از همان مراحل اولیه، مهارت در تزیینات سطح، چه باکندهکاری روی سنگ یا ریختهگری فلزات، در چین به وجود آمد. نقشمایههای به کار رفته به صورت تزیینات نقش شده بر سفالینهها تا به امروز باقی ماندهاند.
از دورة زمامداری دودمان هان، نقاشی و خوشنویسی معتبرترین شاخهها هنر بیانی بودهاند. این هنرها، که اهل قلم نیز دستی در آنها داشتند، با فلسفة زندگی آنان عجین است. خوشنویسی، که از دیرباز یکی از قالبهای جدی هنر تلقی میشده است. بیانگر قدرت شخصیت خطاط است و بنابراین چیزی فراتر از کلمات نوشته شده را بیان میدارد.
در قرن بیستم، به دلایل سیاسی و عقیدتی، شاهد تلاش برای وارد کردن سبک خارجی (به صورت نقاشی رنگ روغن و پیکرهسازی روسی) به منظور پرکردن خلأ