لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
ما در جامعهای زندگی میکنیم که برای رسیدن به استقلال و پیشرفت همه جانبه در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و علمی به شخصیتهای رشد یافته نیاز دارد. چنین شخصیتهایی باید تربیت شوند. پژوهشهای علوم تربیتی و روانشناسی نشان داده است همه کودکان وقتی به دنیا میآیند، دارای تواناییهای بالقوه خدادادی هستند که با توجه به عوامل گوناگون ارثی و محیطی از نظر تواناییها متفاوت هستند و در وضعیتهای مختلف خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی رشد می یابند
این تفاوتها بویژه در زمینه تواناییهای عمومی شناختی، استعدادهای تحصیلی و شغلی، تفکر خلاق و سازنده، قدرت رهبری، ذوقهنری و انگیزش افراد بروز میکند.
توزیع هوش و استعداد در کودکان متعلق به خانوادههای گوناگون به نحوی است که اکثریت افراد دارای هوش متوسط و اقلیتی دارای هوش و استعداد کمتر از متوسط و اقلیتی دیگر دارای هوش و استعداد بالا هستند اما چه چیز این اقلیت را از دیگران جدا می کند و آنان را از نظرسطح استعداد در رتبه بالاتری نسبت به همسالان خود قرار می دهد؟ راه تشخیص تیزهوشان چیست ؟
در ایران همزمان با تاسیس اداره کل امور کودکان و دانشآموزان استثنایی در سال 1347 اولین مدرسه کودکان تیزهوش ویژه دانشآموزان ابتدایی و راهنمایی نیز در تهران افتتاح شد که عملا از سال 1348 آغاز به کار کرد.
در سال 1355 سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، با هدف شناسایی و آموزش تیزهوشان به وجود آمد. این سازمان دارای هیات امنایی به عضویت وزیر رفاه اجتماعی، وزیر آموزش و پرورش، سرپرست رادیو و تلویزیون و 4 نفر به انتخاب نخستوزیر بود.
هیات مدیره و حسابرسی از دیگر ارکان این سازمان بودند. منابع تامین اعتبار سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان که به صورت غیرانتفاعی ایجاد شده بود، کمکهای دولت (به صورت اعانه)، کمکهای نقدی و غیرنقدی اشخاص حقیقی و حقوقی، کمکهای خارجی، شهریه دانشآموزان و کارآموزان، فروش فرآوردههای ساخته شده در مدارس و مراکز تیزهوشان و بالاخره درآمد حاصل از فعالیتهای هنری و دایر کردن نمایشگاههای مختلف بوده است.
به لحاظ روشهای شناسایی و گزینش تیزهوشان این سازمان دارای سیستمی منظم و روشهایی نسبتا کارا بوده است. اهمیت این مساله بیشتر به این لحاظ است که تا آن زمان نظام آموزشی مدون برای این گونه آموزشها و موسسات وجود نداشته است. برای گزینش دانشآموزان از روش آزمونهای هوشی و علمی بهرهگیری میشد.
تیزهوش کیست
طی انجام آزمون هوش به کودکانی که دارای بهره هوشی 130 به بالا هستند، تیزهوش گفته میشود. کودکان تیزهوش و با استعداد، کسانی هستند که طبق تشخیص افراد صلاحیتدار و اهل فن، به دلیل استعدادهای برجسته خود، عملکردهای عالی دارند و در هر یک از زمینههای زیر دارای موفقیتی مشهود یا توانایی بالقوهای میباشند.
انواع تیزهوشان
تیزهوشهای خلاق: علاوه بر هوش سرشار، برتری این افراد برای خلق و ایجاد مسائل هنری و ابداع از همان ابتدا مشخص است.
از خصوصیات مهمی که کودک دارای خلاقیت را از کودکان دارای بهره هوشی سطح بالا متمایز میکند، توانایی یا گرایش کودک خلاق به خطر کردن است. به این صورت که کودکان دارای خلاقیت بالا به انجام خدمات غیرعادی برای گروه، ارائه ایدههای مغایر با گروه و نتیجهگیریهای نادر و منحصر به فرد تمایل نشان میدهند.
تیزهوشان درسخوان: این کودکان به مفاهیم مجرد توجه بیشتری دارند. بهتر، سریعتر و بیشتر از دیگران مطالب کتاب را یاد میگیرند و تعداد کتابهایی که خواندهاند، به مراتب زیاد است و از خواندن و حل مسائل لذت میبرند.
تیزهوشان حرفهای: در این کودکان یادگیری اعداد بهتر است. این افراد علاقه زیادی به ساختن اشیاء، کارهایدستی، ریاضیات، ارزیابی، اندازهگیری و وزن کردن دارند. اشکال هندسی را بهتر و زودتر یاد میگیرند.
تیزهوشان کم پیشرفت: در یادگیری موفق نیستند، در واقع هوش آنها به کار گرفته نمیشود. این افراد قدرت درک و نبوغ و بصیرت کافی دارند ولی نمیدانند چرا نتیجه امتحاناتشان خوب نیست.
تعاریف دیگر تیزهوش
پیشرفتهای استثنایی در تحصیلات، خلاقیتهای استثنایی، برخورداری از استعدادهای ویژه، پیشرفتهای برتر از همسالان در فعالیتهای ارزشمند و در تمام معیارهایی که تعیین کننده تیزهوشی هستند در صدر قرار میگیرند.
کودکان تیزهوش و با استعداد کسانی هستند که به دلیل تواناییهای برجسته خویش، در مقایسه با کودکان عادی قادر به انجام امور پیچیدهتر و مهمتری هستند و برای تحقق این تواناییها به آموزش و پرورش متفاوت و عالیتری نیز نیاز دارند. خانواده، مدرسه و جامعه باید امکان چنین تعلیم و تربیتی را فراهم آورند تا آنها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
ما در جامعهای زندگی میکنیم که برای رسیدن به استقلال و پیشرفت همه جانبه در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و علمی به شخصیتهای رشد یافته نیاز دارد. چنین شخصیتهایی باید تربیت شوند. پژوهشهای علوم تربیتی و روانشناسی نشان داده است همه کودکان وقتی به دنیا میآیند، دارای تواناییهای بالقوه خدادادی هستند که با توجه به عوامل گوناگون ارثی و محیطی از نظر تواناییها متفاوت هستند و در وضعیتهای مختلف خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی رشد می یابند
این تفاوتها بویژه در زمینه تواناییهای عمومی شناختی، استعدادهای تحصیلی و شغلی، تفکر خلاق و سازنده، قدرت رهبری، ذوقهنری و انگیزش افراد بروز میکند.
توزیع هوش و استعداد در کودکان متعلق به خانوادههای گوناگون به نحوی است که اکثریت افراد دارای هوش متوسط و اقلیتی دارای هوش و استعداد کمتر از متوسط و اقلیتی دیگر دارای هوش و استعداد بالا هستند اما چه چیز این اقلیت را از دیگران جدا می کند و آنان را از نظرسطح استعداد در رتبه بالاتری نسبت به همسالان خود قرار می دهد؟ راه تشخیص تیزهوشان چیست ؟
در ایران همزمان با تاسیس اداره کل امور کودکان و دانشآموزان استثنایی در سال 1347 اولین مدرسه کودکان تیزهوش ویژه دانشآموزان ابتدایی و راهنمایی نیز در تهران افتتاح شد که عملا از سال 1348 آغاز به کار کرد.
در سال 1355 سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، با هدف شناسایی و آموزش تیزهوشان به وجود آمد. این سازمان دارای هیات امنایی به عضویت وزیر رفاه اجتماعی، وزیر آموزش و پرورش، سرپرست رادیو و تلویزیون و 4 نفر به انتخاب نخستوزیر بود.
هیات مدیره و حسابرسی از دیگر ارکان این سازمان بودند. منابع تامین اعتبار سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان که به صورت غیرانتفاعی ایجاد شده بود، کمکهای دولت (به صورت اعانه)، کمکهای نقدی و غیرنقدی اشخاص حقیقی و حقوقی، کمکهای خارجی، شهریه دانشآموزان و کارآموزان، فروش فرآوردههای ساخته شده در مدارس و مراکز تیزهوشان و بالاخره درآمد حاصل از فعالیتهای هنری و دایر کردن نمایشگاههای مختلف بوده است.
به لحاظ روشهای شناسایی و گزینش تیزهوشان این سازمان دارای سیستمی منظم و روشهایی نسبتا کارا بوده است. اهمیت این مساله بیشتر به این لحاظ است که تا آن زمان نظام آموزشی مدون برای این گونه آموزشها و موسسات وجود نداشته است. برای گزینش دانشآموزان از روش آزمونهای هوشی و علمی بهرهگیری میشد.
تیزهوش کیست
طی انجام آزمون هوش به کودکانی که دارای بهره هوشی 130 به بالا هستند، تیزهوش گفته میشود. کودکان تیزهوش و با استعداد، کسانی هستند که طبق تشخیص افراد صلاحیتدار و اهل فن، به دلیل استعدادهای برجسته خود، عملکردهای عالی دارند و در هر یک از زمینههای زیر دارای موفقیتی مشهود یا توانایی بالقوهای میباشند.
انواع تیزهوشان
تیزهوشهای خلاق: علاوه بر هوش سرشار، برتری این افراد برای خلق و ایجاد مسائل هنری و ابداع از همان ابتدا مشخص است.
از خصوصیات مهمی که کودک دارای خلاقیت را از کودکان دارای بهره هوشی سطح بالا متمایز میکند، توانایی یا گرایش کودک خلاق به خطر کردن است. به این صورت که کودکان دارای خلاقیت بالا به انجام خدمات غیرعادی برای گروه، ارائه ایدههای مغایر با گروه و نتیجهگیریهای نادر و منحصر به فرد تمایل نشان میدهند.
تیزهوشان درسخوان: این کودکان به مفاهیم مجرد توجه بیشتری دارند. بهتر، سریعتر و بیشتر از دیگران مطالب کتاب را یاد میگیرند و تعداد کتابهایی که خواندهاند، به مراتب زیاد است و از خواندن و حل مسائل لذت میبرند.
تیزهوشان حرفهای: در این کودکان یادگیری اعداد بهتر است. این افراد علاقه زیادی به ساختن اشیاء، کارهایدستی، ریاضیات، ارزیابی، اندازهگیری و وزن کردن دارند. اشکال هندسی را بهتر و زودتر یاد میگیرند.
تیزهوشان کم پیشرفت: در یادگیری موفق نیستند، در واقع هوش آنها به کار گرفته نمیشود. این افراد قدرت درک و نبوغ و بصیرت کافی دارند ولی نمیدانند چرا نتیجه امتحاناتشان خوب نیست.
تعاریف دیگر تیزهوش
پیشرفتهای استثنایی در تحصیلات، خلاقیتهای استثنایی، برخورداری از استعدادهای ویژه، پیشرفتهای برتر از همسالان در فعالیتهای ارزشمند و در تمام معیارهایی که تعیین کننده تیزهوشی هستند در صدر قرار میگیرند.
کودکان تیزهوش و با استعداد کسانی هستند که به دلیل تواناییهای برجسته خویش، در مقایسه با کودکان عادی قادر به انجام امور پیچیدهتر و مهمتری هستند و برای تحقق این تواناییها به آموزش و پرورش متفاوت و عالیتری نیز نیاز دارند. خانواده، مدرسه و جامعه باید امکان چنین تعلیم و تربیتی را فراهم آورند تا آنها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
رهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب
دوران جنگ های صلیبی یکی از زمان های تاریخ ساز در سرنوشت غرب بود که اثرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیاری در فرهنگ غرب داشت.مرتضی رهبانی در کتاب «فرهنگ غرب و چالش های آن» به بررسی عوامل شکل دهنده فرهنگ غرب و سیر تاریخی آن از یونان و رم تا خروج از قرون وسطی می پردازد تا از رهگذر آن،جامعه پیشرفته امروز مغرب را بشناسد. یکی از مقاطع مهم تاریخی که رهبانی به آن پرداخته است «جنگ های صلیبی و تاثیرات آن بر غرب» است که به عقیده او این نبردها برای غرب نقش آموزندگی فرهنگی و مدنی بسیار وسیعی داشته است که وی آنها را به هفت بخش تاثیرات هنری، فنی و حرفه ای، سیاسی، نظامی، علمی، اخلاقی و مدنی و اقتصادی تقسیم می کند.
از نگاه رهبانی در هنگامه جنگ های صلیبی غرب با مفاهیم عرفانی شرقی آشنا شد و آن را در شعر و ادبیات و معماری اروپا منعکس کرد و درک جدیدی
از جهان برای مغرب زمین پدید آمد که جلوه باشکوه این درک را باید در معماری گوتیک با آن سقف ها و پنجره های بلند و رنگارنگ دید. همچنین ساخت های جدید قلعه های مربع و مستطیل شکل به جای قلعه های مدور ژرمنی و ساختار جدید برج ها و باروها و پنجره ها به اضافه معماری مراکز تجاری به ویژه بندرها همه تحت تاثیر معماری در شرق است. صنعت پارچه بافی، فولادسازی، کاغذسازی و سلاح های انفجاری هم مهم ترین صنایعی بودند که غرب آنها را آموخت به اضافه آسیای بادی، گلیم بافی، تولید شیشه های رنگی، ساعت و قطب نما که در شرق در آن زمان وجود داشت و مرتباً توسعه می یافت. رهبانی برآمدن روح خلاقیت و ابتکار فردی و اجتماعی در غرب را محصول برخورد غرب با شرق و هوشیاری اروپا در آموزش پذیری از دستاوردهای تمدن شرقی می داند که یکی از این دستاوردها، تجارت پررونق شرق است.
با هم نگاهی داریم به فصل خواندنی «صلیبیون و جاذبه های اقتصادی شرق» که روابط اقتصادی شرق و غرب را در این ایام مورد بررسی و مطالعه قرار داده است.
در دوران جنگ های صلیبی مشرق زمین از نظر قدرت اقتصادی، کیفیت و کمیت اجناس، نسبت به اروپا برتری داشت. فقط دوران صنعتی جدید این رابطه را بر هم زد. نه تنها از نظر کالای اقتصادی بلکه از نظر فرهنگ، اخلاقیات، افکار و مذاهب، مشرق زمین صادرکننده بود و اروپا واردکننده کالاهای مبادلاتی اروپا محدود بودند. گران ترین آنها برده ها بودند، سپس پوست های زینتی حیوانات وحشی، کهربا نیز یکی از اقلام صادراتی اروپا را تشکیل می داد ولی از شرق پارچه ها و لباس های ابریشمی، پشمی و زربفت به رنگ های مختلف، ترمه با نقش های دقیق، زینت آلات، شمشیر و قمه آبداده، انواع ادویه به خصوص فلفل و زنجبیل، شکر و شراب و چای های مختلف، روغن های گیاهی برای چراغ های «پیه سوز» میوه های خشک یا کنسرو شده، شکر، مرباجات و ترشیجات که بعضی از اینها حتی از چین و هندوستان بودند و در کوزه های سفالی لعابدار یا چینی با نقش ها و طرح ها و منظره های زیبا که خود هنرمندانه می نمود وارد بازار جهان آن روز می شدند.
این رابطه تجاری با غرب قبل از سقوط رم به دست ژرمن ها از این جهت با پس از آن متفاوت شد که اصولاً قدرت جدید نه از نظر فرهنگی در سطحی بود که نیاز به اجناس مشرق زمین داشته باشد و نه از نظر اقتصادی توان خرید این اجناس را داشت. در این زمان ثروتمندان و اشراف رم غربی، بردگان و کارگزاران بربرها شده بودند یا به رم شرقی مهاجرت کرده و جای خالی آنان را غالبان جدید که به این گونه چیزهای لوکس عادت نداشتند پر کردند. بنابراین آنچه از تجارت شرق و غرب باقی ماند بیشتر با رم شرقی بود و این رابطه هم پس از ظهور قدرت اسلام در مدیترانه به دلایلی روبه ضعف گذاشت که مهم ترین دلیل آن همانا ترس مسیحیت از تاثیرات فرهنگی در برقراری ارتباط با مسلمانان بود. شایعاتی رواج می دادند و مانع روابط سالم بین شرق و غرب می شدند.
با وجود این، ارتباطات تجاری بسیار کمی از طریق شمال اروپا و روسیه با غرب اروپا وجود داشت و از قرن دهم روابط نسبتاً بیشتری در جنوب اروپا از طریق شهرهای ایتالیایی مانند بندقیه، آمالفی، پالرمو و مسینا با مسلمانان شمال آفریقا برقرار شد که «پرده های ابریشمی گران قیمت، پارچه هایی برای زینت کلیسا، پارچه های سیاهرنگ، جبه های بسیار زیبا به رنگ نیلی از شهر قیروان در تونس، از شوش واقع در خوزستان و جابس در تونس» به اروپا وارد می شدند ولی این اجناس از جنوب اروپا به شمال اروپا راه نمی یافتند.
مضافا اینکه در سال ۹۹۱م/۳۷۰ه.ش حاکم ونیز (بندقیه) به نام «دوک پتر دوم ارزئولو» با فرستادن سفرایی به کشورهای اسلامی خواستار رابطه بازرگانی با آنان شد. به این ترتیب رابطه تجاری با مصر و سوریه برقرار شد و کشتی های تجاری ونیز (بندقیه) و جنوا بین مصر و سوریه دررفت و آمد شدند. اجناس پارچه ای، شیشه ای، سرامیکی، کله قند، فلفل، دارچین، جوزهندی، کافور، کندر، صمغ های عربی معطر و زاج، چوب صندل به طرف ایتالیا سرازیر شدند. «تجاری که با این اجناس سروکار داشتند، تمدن را نیز از میدان های تجاری مصر به اروپا آوردند.»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
رهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب
دوران جنگ های صلیبی یکی از زمان های تاریخ ساز در سرنوشت غرب بود که اثرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیاری در فرهنگ غرب داشت.مرتضی رهبانی در کتاب «فرهنگ غرب و چالش های آن» به بررسی عوامل شکل دهنده فرهنگ غرب و سیر تاریخی آن از یونان و رم تا خروج از قرون وسطی می پردازد تا از رهگذر آن،جامعه پیشرفته امروز مغرب را بشناسد. یکی از مقاطع مهم تاریخی که رهبانی به آن پرداخته است «جنگ های صلیبی و تاثیرات آن بر غرب» است که به عقیده او این نبردها برای غرب نقش آموزندگی فرهنگی و مدنی بسیار وسیعی داشته است که وی آنها را به هفت بخش تاثیرات هنری، فنی و حرفه ای، سیاسی، نظامی، علمی، اخلاقی و مدنی و اقتصادی تقسیم می کند.
از نگاه رهبانی در هنگامه جنگ های صلیبی غرب با مفاهیم عرفانی شرقی آشنا شد و آن را در شعر و ادبیات و معماری اروپا منعکس کرد و درک جدیدی
از جهان برای مغرب زمین پدید آمد که جلوه باشکوه این درک را باید در معماری گوتیک با آن سقف ها و پنجره های بلند و رنگارنگ دید. همچنین ساخت های جدید قلعه های مربع و مستطیل شکل به جای قلعه های مدور ژرمنی و ساختار جدید برج ها و باروها و پنجره ها به اضافه معماری مراکز تجاری به ویژه بندرها همه تحت تاثیر معماری در شرق است. صنعت پارچه بافی، فولادسازی، کاغذسازی و سلاح های انفجاری هم مهم ترین صنایعی بودند که غرب آنها را آموخت به اضافه آسیای بادی، گلیم بافی، تولید شیشه های رنگی، ساعت و قطب نما که در شرق در آن زمان وجود داشت و مرتباً توسعه می یافت. رهبانی برآمدن روح خلاقیت و ابتکار فردی و اجتماعی در غرب را محصول برخورد غرب با شرق و هوشیاری اروپا در آموزش پذیری از دستاوردهای تمدن شرقی می داند که یکی از این دستاوردها، تجارت پررونق شرق است.
با هم نگاهی داریم به فصل خواندنی «صلیبیون و جاذبه های اقتصادی شرق» که روابط اقتصادی شرق و غرب را در این ایام مورد بررسی و مطالعه قرار داده است.
در دوران جنگ های صلیبی مشرق زمین از نظر قدرت اقتصادی، کیفیت و کمیت اجناس، نسبت به اروپا برتری داشت. فقط دوران صنعتی جدید این رابطه را بر هم زد. نه تنها از نظر کالای اقتصادی بلکه از نظر فرهنگ، اخلاقیات، افکار و مذاهب، مشرق زمین صادرکننده بود و اروپا واردکننده کالاهای مبادلاتی اروپا محدود بودند. گران ترین آنها برده ها بودند، سپس پوست های زینتی حیوانات وحشی، کهربا نیز یکی از اقلام صادراتی اروپا را تشکیل می داد ولی از شرق پارچه ها و لباس های ابریشمی، پشمی و زربفت به رنگ های مختلف، ترمه با نقش های دقیق، زینت آلات، شمشیر و قمه آبداده، انواع ادویه به خصوص فلفل و زنجبیل، شکر و شراب و چای های مختلف، روغن های گیاهی برای چراغ های «پیه سوز» میوه های خشک یا کنسرو شده، شکر، مرباجات و ترشیجات که بعضی از اینها حتی از چین و هندوستان بودند و در کوزه های سفالی لعابدار یا چینی با نقش ها و طرح ها و منظره های زیبا که خود هنرمندانه می نمود وارد بازار جهان آن روز می شدند.
این رابطه تجاری با غرب قبل از سقوط رم به دست ژرمن ها از این جهت با پس از آن متفاوت شد که اصولاً قدرت جدید نه از نظر فرهنگی در سطحی بود که نیاز به اجناس مشرق زمین داشته باشد و نه از نظر اقتصادی توان خرید این اجناس را داشت. در این زمان ثروتمندان و اشراف رم غربی، بردگان و کارگزاران بربرها شده بودند یا به رم شرقی مهاجرت کرده و جای خالی آنان را غالبان جدید که به این گونه چیزهای لوکس عادت نداشتند پر کردند. بنابراین آنچه از تجارت شرق و غرب باقی ماند بیشتر با رم شرقی بود و این رابطه هم پس از ظهور قدرت اسلام در مدیترانه به دلایلی روبه ضعف گذاشت که مهم ترین دلیل آن همانا ترس مسیحیت از تاثیرات فرهنگی در برقراری ارتباط با مسلمانان بود. شایعاتی رواج می دادند و مانع روابط سالم بین شرق و غرب می شدند.
با وجود این، ارتباطات تجاری بسیار کمی از طریق شمال اروپا و روسیه با غرب اروپا وجود داشت و از قرن دهم روابط نسبتاً بیشتری در جنوب اروپا از طریق شهرهای ایتالیایی مانند بندقیه، آمالفی، پالرمو و مسینا با مسلمانان شمال آفریقا برقرار شد که «پرده های ابریشمی گران قیمت، پارچه هایی برای زینت کلیسا، پارچه های سیاهرنگ، جبه های بسیار زیبا به رنگ نیلی از شهر قیروان در تونس، از شوش واقع در خوزستان و جابس در تونس» به اروپا وارد می شدند ولی این اجناس از جنوب اروپا به شمال اروپا راه نمی یافتند.
مضافا اینکه در سال ۹۹۱م/۳۷۰ه.ش حاکم ونیز (بندقیه) به نام «دوک پتر دوم ارزئولو» با فرستادن سفرایی به کشورهای اسلامی خواستار رابطه بازرگانی با آنان شد. به این ترتیب رابطه تجاری با مصر و سوریه برقرار شد و کشتی های تجاری ونیز (بندقیه) و جنوا بین مصر و سوریه دررفت و آمد شدند. اجناس پارچه ای، شیشه ای، سرامیکی، کله قند، فلفل، دارچین، جوزهندی، کافور، کندر، صمغ های عربی معطر و زاج، چوب صندل به طرف ایتالیا سرازیر شدند. «تجاری که با این اجناس سروکار داشتند، تمدن را نیز از میدان های تجاری مصر به اروپا آوردند.»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
رهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب
دوران جنگ های صلیبی یکی از زمان های تاریخ ساز در سرنوشت غرب بود که اثرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیاری در فرهنگ غرب داشت.مرتضی رهبانی در کتاب «فرهنگ غرب و چالش های آن» به بررسی عوامل شکل دهنده فرهنگ غرب و سیر تاریخی آن از یونان و رم تا خروج از قرون وسطی می پردازد تا از رهگذر آن،جامعه پیشرفته امروز مغرب را بشناسد. یکی از مقاطع مهم تاریخی که رهبانی به آن پرداخته است «جنگ های صلیبی و تاثیرات آن بر غرب» است که به عقیده او این نبردها برای غرب نقش آموزندگی فرهنگی و مدنی بسیار وسیعی داشته است که وی آنها را به هفت بخش تاثیرات هنری، فنی و حرفه ای، سیاسی، نظامی، علمی، اخلاقی و مدنی و اقتصادی تقسیم می کند.
از نگاه رهبانی در هنگامه جنگ های صلیبی غرب با مفاهیم عرفانی شرقی آشنا شد و آن را در شعر و ادبیات و معماری اروپا منعکس کرد و درک جدیدی
از جهان برای مغرب زمین پدید آمد که جلوه باشکوه این درک را باید در معماری گوتیک با آن سقف ها و پنجره های بلند و رنگارنگ دید. همچنین ساخت های جدید قلعه های مربع و مستطیل شکل به جای قلعه های مدور ژرمنی و ساختار جدید برج ها و باروها و پنجره ها به اضافه معماری مراکز تجاری به ویژه بندرها همه تحت تاثیر معماری در شرق است. صنعت پارچه بافی، فولادسازی، کاغذسازی و سلاح های انفجاری هم مهم ترین صنایعی بودند که غرب آنها را آموخت به اضافه آسیای بادی، گلیم بافی، تولید شیشه های رنگی، ساعت و قطب نما که در شرق در آن زمان وجود داشت و مرتباً توسعه می یافت. رهبانی برآمدن روح خلاقیت و ابتکار فردی و اجتماعی در غرب را محصول برخورد غرب با شرق و هوشیاری اروپا در آموزش پذیری از دستاوردهای تمدن شرقی می داند که یکی از این دستاوردها، تجارت پررونق شرق است.
با هم نگاهی داریم به فصل خواندنی «صلیبیون و جاذبه های اقتصادی شرق» که روابط اقتصادی شرق و غرب را در این ایام مورد بررسی و مطالعه قرار داده است.
در دوران جنگ های صلیبی مشرق زمین از نظر قدرت اقتصادی، کیفیت و کمیت اجناس، نسبت به اروپا برتری داشت. فقط دوران صنعتی جدید این رابطه را بر هم زد. نه تنها از نظر کالای اقتصادی بلکه از نظر فرهنگ، اخلاقیات، افکار و مذاهب، مشرق زمین صادرکننده بود و اروپا واردکننده کالاهای مبادلاتی اروپا محدود بودند. گران ترین آنها برده ها بودند، سپس پوست های زینتی حیوانات وحشی، کهربا نیز یکی از اقلام صادراتی اروپا را تشکیل می داد ولی از شرق پارچه ها و لباس های ابریشمی، پشمی و زربفت به رنگ های مختلف، ترمه با نقش های دقیق، زینت آلات، شمشیر و قمه آبداده، انواع ادویه به خصوص فلفل و زنجبیل، شکر و شراب و چای های مختلف، روغن های گیاهی برای چراغ های «پیه سوز» میوه های خشک یا کنسرو شده، شکر، مرباجات و ترشیجات که بعضی از اینها حتی از چین و هندوستان بودند و در کوزه های سفالی لعابدار یا چینی با نقش ها و طرح ها و منظره های زیبا که خود هنرمندانه می نمود وارد بازار جهان آن روز می شدند.
این رابطه تجاری با غرب قبل از سقوط رم به دست ژرمن ها از این جهت با پس از آن متفاوت شد که اصولاً قدرت جدید نه از نظر فرهنگی در سطحی بود که نیاز به اجناس مشرق زمین داشته باشد و نه از نظر اقتصادی توان خرید این اجناس را داشت. در این زمان ثروتمندان و اشراف رم غربی، بردگان و کارگزاران بربرها شده بودند یا به رم شرقی مهاجرت کرده و جای خالی آنان را غالبان جدید که به این گونه چیزهای لوکس عادت نداشتند پر کردند. بنابراین آنچه از تجارت شرق و غرب باقی ماند بیشتر با رم شرقی بود و این رابطه هم پس از ظهور قدرت اسلام در مدیترانه به دلایلی روبه ضعف گذاشت که مهم ترین دلیل آن همانا ترس مسیحیت از تاثیرات فرهنگی در برقراری ارتباط با مسلمانان بود. شایعاتی رواج می دادند و مانع روابط سالم بین شرق و غرب می شدند.
با وجود این، ارتباطات تجاری بسیار کمی از طریق شمال اروپا و روسیه با غرب اروپا وجود داشت و از قرن دهم روابط نسبتاً بیشتری در جنوب اروپا از طریق شهرهای ایتالیایی مانند بندقیه، آمالفی، پالرمو و مسینا با مسلمانان شمال آفریقا برقرار شد که «پرده های ابریشمی گران قیمت، پارچه هایی برای زینت کلیسا، پارچه های سیاهرنگ، جبه های بسیار زیبا به رنگ نیلی از شهر قیروان در تونس، از شوش واقع در خوزستان و جابس در تونس» به اروپا وارد می شدند ولی این اجناس از جنوب اروپا به شمال اروپا راه نمی یافتند.
مضافا اینکه در سال ۹۹۱م/۳۷۰ه.ش حاکم ونیز (بندقیه) به نام «دوک پتر دوم ارزئولو» با فرستادن سفرایی به کشورهای اسلامی خواستار رابطه بازرگانی با آنان شد. به این ترتیب رابطه تجاری با مصر و سوریه برقرار شد و کشتی های تجاری ونیز (بندقیه) و جنوا بین مصر و سوریه دررفت و آمد شدند. اجناس پارچه ای، شیشه ای، سرامیکی، کله قند، فلفل، دارچین، جوزهندی، کافور، کندر، صمغ های عربی معطر و زاج، چوب صندل به طرف ایتالیا سرازیر شدند. «تجاری که با این اجناس سروکار داشتند، تمدن را نیز از میدان های تجاری مصر به اروپا آوردند.»