حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد روم باستان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 49 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

روم باستان

(نام روم را نباید با رم یکی دانست . روم نام امپراتور بزرگ باستانی و رم نام شهری " پایتخت روم " است که از عجایب دنیای باستان به شمار می رود . هرآنچه به کشور باستانی مربوط می شود " رومی " و آنچه به پایتخت آن است " رمی " نامیده می شود . اکنون کشور ایتالیا بر بخش گوچکی از روم باستان جای گرفته و پایتخت آن همان پایتخت باستان " رم " است . )

هنر روم باستان

با آغاز امپراتوری روم به مرور هنر این کشور بر هنر یونان تفوق یافت و جا یگزین آن گردید . هنر روم بر اساس امپراتوری متحد الشکل این کشور اجاد گردید و به امکانات نسبتا واحدی دست یافت و در عرصه وسیعی گسترش پیدا کرد . در سده های اول و دوم میلادی – هنر هلنی ( یونانی ) که از خصایص و ویزگی های سودا گرایانه ای برخوردار بود بر هنر امپراتوری روم برتری داشت. بر اساس هنر یونان – پیکر تراشی که یکی از هنرهای برجسته و اصلی به شمار می رفت ججایگزین نقاشی ( هنر رومی ) گردید . به مرور زمان ویزگی های هنر رومی رو به افزونی نهاد و نسبت به هنر یونانی پیشی گرفت به طوری که در قرن سوم پیش از میلاد – نمونه برداری و تقلید از آثار هنری یونان به پایان می رسید و هنر رومی بر هنر هلنی که به بن بست رسیده بود و هنری اشرافی محسوب می شد – تفوق حاصل کرد . این هنر ( رومی ) با رشد و نمو و توسعه چشمگیر به احراز مقام پیکر تراشی عصر کلاسیک یونان دست یافت .

روم که از ابرقدرتهای شگفت انگیز دنیای باستان بود بعد از مرگ امپراتور " تئودوسیوس کبیر " به دو کشور پهناور تقسیم شد ( 395 میلادی ) : روم شرقی (بیزانس ) و روم غربی ( ایتالیا ) .

اواخر دوران امپراتوری روم غربی به علت پایگاه طبقاتی سرداران از پایین ترین صفوف و جایگزینی آنها بر اشرافیت هنر ویزگیهای کلاسیک خود را از دست داد و خصلت های مردمی و شهری به خود گرفت و هنر یونان را از میان به در برد .

آثار هنری روم به علت اوضاع اقتصادی – اجتماعی و حاکمیت سیاسی – بر خلاف آثار هنری یونان که بنابر شرائط اقتصادی اجتماعی – یادبودی و فاقد حماسه و دراماتیک با خصلتها و ویزگیهای تشریفاتی و انفرادی بود – شکلی حماسی – تاریخ نگاری و دراماتیک به خود گرفت .

موسیقی در روم باستان

بعد از یونان امپراتوری بزرگ روم آغاز گردید که پنج قرن به طول انجامید . حیات فرهنگی رومی ها در ابتدا تحت تاثیر و نفوذ یونانیان بود و در همه زمینه ها از آنان بهره می گرفت به خصوص موسیقی که از اهمیت فراوانی برخوردار بود . آنها تعلیمات موسیقی را از یونانیات فرا گرفتند . ( حتی تعلیم موسیق به عهده یونانیان بود ) به این طریق موسیقی و سازهای موسیقی یونان در روم رواج پیدا کرد و به دنبال آن موسیقیدانان رومی ( حرفه ای ) به وجود آمدند . از کارهای مهمی که توسط آنها صورت می گرفت اجرای مراسم مذهبی و جشنهای درباری بود . البته موسیقی بیشتر در میهمانی ها و جشن ها به کار می رفت تا در مراسم مذهبی .

قدمت موسیقی در روم به 3000 سال پیش از میلاد می رسد .

در این کشور افراد فقیر به نوازندگی و خوانندگی به طور سیار پرداختند و اولین خنیاگران دوره گرد به وجود آمدند . به طوریکه با سفرکردن از شهری به شهر دیگر و با اجرای نمایشهای خیابانی – نوازندگی – خوانندگی و شعبده بازی موجب سرگرمی مردم می شدند که بعدها با اقتباس از آنها اپرا شکل گرفت .

وقتی که مسیحیت در روم استوار گردید در آنجا عناصری از ملوپه ( آوازی موزون که دکلااسیون را همراهی می کند ) یونانی و لاتین با تلاوت آیات عبری ( Pslamedic نوعی شعر خوانی آوازگونه ) در هم آمیخت . آواز کلیسایی مسیحی در نتیجه اختلاط موسیقی کنیسه ها ( از راه کلیسای سوریه ) که سرشار از ظرافتهای تزیینی بود با موسیقی همو فونیک یونانی که گرایشی به خواندن اشعار داستانی داشت پدیدار گشت . گفتنی هست که یونانیان هرآنچه را که از انطباق سیلاب بر نت بدور بود مردود می شمردند و خود را چون موسیقی مجلسی به شدت از کروماتیسم بر حذر می داشتند . این موسیقی به مناسبت اجرای وحدتش با اجرای مراسم مذهبی هرگونه تمایل به توازی را مردود می ساخت . به این سبب به پلان شن ( آواز بدون میزان نزدیک به دکلاماسیون ) معروف گردید .



خرید و دانلود تحقیق در مورد روم باستان


تحقیق درمورد تاریخچه کتاب و کتابخانه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

تاریخچه‌ی کتاب و کتابخانه در ایران از دوران باستان تا به امروز

 

رکن‌الدین همایفرخ مدیرعامل کتابخانه‌های عمومی شهرداری تهران

از آنجا که کتاب و کتابخانه‌شناسنامه دانش و اندیشه و تمدن ملت‌ها شناخته می‌شود، و ایران گرامی میهن ما و مردم فرهنگ‌پرور و هنردوست آن در بوجود آوردن کتاب و کتابخانه تر پیشروترین ملت‌ها بوده‌اند، اینک در این باره اطلاعاتی بسیار فشرده و مختصر به عرض خوانندگان ارجمند می‌رسد.

برای آگاهی از سرگذشت کتاب و کتابخانه در ایران از قدیم‌ترین دوران باید نخست سخن از پیدایش خط وسیله ثبت و ضبظ اندیشه و فکر به میان آورد. گرچه توضیح و تحقیق درباره پیدایش خط در ایران مستلزم بحثی مفصل است و اگر در آن بخوض و بررسی بپردازیم رساله‌ای کامل را شامل است لیکن ناگزیر باید برای آغاز سخن و ورود به مطلب مورد طرح شمه‌ای بآن اشارت رود.

بنا به تحقیق دانشمندان رشته خط شناسی نخستین خطی که در ایران باستان سابقه تاریخی دارد خط « دین دبیریه» است1 که تاریخ اختراع آن را به دو هزار سال قبل از میلاد مسیح که چهار هزار سال قبل از این تاریخ باشد تخمین زده‌اند2.

با اکتشافات باستان‌شناسی و بدست آمدن مهره‌های مخطوط و مطالعاتی که از طرف دانشمندان به عمل آمده است باید در این مطلب تجدید نظر کرد. مسلم است هنوز تاریخ تحقیقی و مستند ایران باستان مراحل نخستین را طی می‌کند و بنابر این نمی‌توان درباره اینگونه مسایل و مطالب اظهار‌نظر قطعی کرد.

پیدایش خط حرفی را خط شناسان در حدود سه هزار و پانصد سال قبل از میلاد مسیح در بین‌النهرین دانسته‌اند و نظرشان این است که سومری‌ها و بابلی‌ها مخترع خط بوده‌اند. بدیهی است خطوط علایمی و نشانه‌ای و نقشی (هیروکلیف و خطوط مشابه آن) قدمتشان به بیش از این تاریخ می‌رسد.

می‌دانیم که سنگ نوشته‌های دوران هخامنشی با خطوط میخی نوشته شده است. خط شناسان اختراع خط میخی را از سومری‌ها و بابلی‌ها دانسته‌اند.

در سال‌های اخیر در اثر کاوش‌های تپه مارلیک و بدست آمدن مهره‌های مخطوط این نظر را که ایرانی‌ها خط میخی را از سومری‌ها و بابلی‌ها اخذ کرده باشند متزلزل کرده است.

مهره‌های بدست آمده از تپه مارلیک جمعاً یازده مهره‌اند که منقوش و مخطوطند و ارزش علمی آنها به مراتب بیش از جام‌های زرین و سیمین و زیورآلات دیگری است که کشف شده است.

مهره‌های استوانه‌ای در ایران باستان بجای مهر بکار می‌رفته و اکثراً دارای خطوط و یا علایم و نقش‌هایی هستند3 و این نقش و نگارها بیشتر نشانه‌ها و یا شعارهای مذهبی هستند.

این مهر‌ه‌ها از نظر روشن کردن بسیاری از مسایل مهم و مکتوم تاریخ نقش برجسته و مهمی را ایفا می‌کنند.

دکتر فرانکفورت تحقیقات ارزنده و بسیار سودمند و قابل توجهی درباره مهره‌های استوانه‌ای انجام داده که در کتابی به نام «مهره‌های استوانه‌ای» مدون گردیده و مورد استفاده و استناد اهل فن است.

بر طبق نظر دانشمندان خط شناسی، پیدایش خط نخست از علایم و نقوش آغاز گردیده و مهره‌های استوانه‌ای و غیر استوانه‌ای را با نقر و حکاکی نقوش و علایم برای مهر کردن سر کوزه‌ها و خمرها و سبدهای اجناس و یا لوازم و دارایی خود به منظور معرفی و حفظ مالکیت بکار می‌برده‌اند و به مرور زمان و گذشت دوران این علایم و نقوش مختصر شده و علایم بجای حروف بکار رفته است.

از یازده مهره استوانه‌ای که در تپه مارلیک بدست آمده است خوشبختانه یکی از آنها با خطوطی میخی شکل منقور است و آقای پرفسور کامرون استاد خطوط باستانی خاورمیانه در دانشگاه میشیگان امریکا آنرا مورد تحقیق و مطالعه قرار داده و امید است بزودی نتایج مطالات ایشان در دسترس پژوهندگان دانش قرار گیرد.

بنا به اظهار نظر این دانشمند خط‌شناس خطوط منقور در این استوانه نمی‌تواند از دو هزار سال قبل از میلاد مسیح جدیدتر باشد و خطوط آن از نوع خطوط علایمی و نقشی است که قبل از پیدایش خط میخی بکار می‌رفته و پس از گذشت چند قرن خط میخی از روی اینگونه خطوط بوجود آمده است.

با در دست داشتن این خط و قدمت اشیا بدست آمده از تپه مارلیک می‌توان نظر داد که معقول نیست ایرانی‌ها با در دست داشتن خط علایمی و نقشی از نوع خط میخی، خط میخی خود را زا ملت‌های دیگر اخذ و اقتباس کرده باشند. ملت متمدنی که آن چنان آثار زیبا و هنری بوجود می‌آورده و توانسته بوده است برای بیان مطالب خود خط علایمی و نشانه‌ای را اختراع کند، چه نیازی داشته است که خط حرفی(الفبایی) را از ملت دیگریاخذ و اقتباس کند؟ آیا این نظر معقول‌تر نیست که ایرانی‌ها با در دست داشتن خط نقشی و علایمی آنرا به مرور ساده و تکمیل کردخه و به صورت خط حرفی و الفبایی بکار برده باشند؟

آنچه مسلم است پیدایش خط در ایران فعلاُ تا دو هزار سال قبل از میلاد مسیح محرز است بدیهی است می‌توان تصور کرد از آنگاه که ایرانی‌‌ها توانسته‌اند بنویسند توان پذیرفت که به ثبت افکار و تجربه‌های خود نیز پرداخته باشند.

درباره خطوط رایج در ایران پیش از حمله عرب آنچنانکه شایسته و بایسته است هنوز تحقیقات و تتبعات کامل و جامع به عمل نیامده و فعلاً‌تنها ماخذ اطلاعات ما محدود است بآنچه را که مورخان و محققان عرب در صدر اسلام و یا مورخان قدیم یونان از خود بجای گذاشته‌اند.

ابن ندیم در الفهرست به نقل از روز به فارسی (ابن مقفع) می‌نویسد که : ایرانی‌ها هفت نوع خط داشته‌اند1ـ دین دبیریه که اوستا را بآن می‌نوشته‌اند 2ـ ویش دبیریه که با آن اصوات و آهنگ‌ها و اشارات و علایم قیافه و تعبیر خواب را ثبت می‌کرده‌اند 3ـ گشتک دبیریه 1 که با آن عهدنامه‌ها و اقطاعات و نام‌ها و رموز را بر انگشتری‌ها و بر سکه‌ها می‌نوشته‌اند. 4ـ پاره گشتک یا نیم گشتک که ماخوذ از خط گشتک بوده و 28 حرف داشته و طب و فلسفه را به آن می‌نوشته‌اند2 5ـ شاه دبیریه که اختصاص به پادشاهان و خاندان شاهنشاهی داشته است. 6ـ راز سهریه که پادشاهان نامه‌هایی را که برای پادشاهان ملل دیگر می‌نوشته‌‌اند با این خط بوده است. 7ـ راس3 سهریه. این خط نقطه‌دار بوده و برای بیان مطالب منطقی و فلسفی بکار می‌رفته و 24 حرف داشته است.

جز این هفت خط دو خط دیگر هم داشته‌اند با این شرح: 8- هزوارش که خط هجایی بوده است و ابن ندیم به نقل از روز به فارسی دو هزار هزوارش بوده که برای جدا کردن متشابهات از یکدیگر به کار می‌رفته است. 9ـ خط فیرآموز (پیرآموز) ابن ندیم درباره خطوطی که مصاحف را بدان می‌نوشتند می‌نویسد: (فیرآموز که ایرانیان آن را استخراج کرده و بدان خوانند) قرآن را با آن خط که خود آن را استخراج کرده‌اند می‌نویسند و می‌خوانند. پیرآموز را سهل و آسان معنی کرده‌اند4 لیکن نویسنده را در این مورد نظر دیگری است که به جای خود متذکر آن خواهد شد.

بجاست یادآور این نکته شود که خط دبیریه از کاملترین خطوطی است که تا امروز بشر باختراع آن گردیده است. در این خط هر حرف نماینده یک صداست و خط شناسان و دانشمندان زبان‌شناسی آن را از بهترین و کاملترین خطوط الفبایی جهان دانسته‌اند و این خود از افتخارات درخشان فرهنگ کهن ایران باستان است.

با شرحی که به طور اختصار گذشا ایرانیان در چهار هزار سال قبل از این با خط الفبایی آشنایی داشته‌اند و افکار و عقاید و نظرات و تجربیات و دانستنی‌های خود را ثبت می‌کرده‌اند و چون برای هر فن و دانشی خطی بکار می‌برده‌اند پس مسلم و محقق است که در دانشهای گوناگون صاحب‌نظر و اطلاع و تجربه بوده اند. زیرا اگر دانشی نبود نیاز به اختراع خط مخصوصی برای ثبت آن دانش به میان نمی‌آمد بنابر این ایرانیان از دو هزار سال قبل از میلاد مسیح یعنی چهار هزار سال پیش از این با فلسفه ـ منطق ـ طب و موسیقی آشنایی کامل داشته‌اند و باید گفت ملت ایران نخستین ملتی است که برای ثبت و ضبط اصوات و آهنگ‌های موسیقی و حتی ضبط نوای آبشار و نغمه پرندگان و آوای درندگان با خط مخصوصی قادر به نوشتن و ثبت آن بوده است و آن را ویش دبیریه می‌نامیده‌اند که به جای نوت موسیقی امروزی بکار می‌برده‌اند.

اینک ببینیم این خطوط را بر چه چیزی می‌نوشته‌اند؟ ایرانیان در دوران هخامنشی نوشته‌های خود را بر سنگ‌ها نقر و یا بر لو‌ح‌های گلی می‌نوشته‌اند و سپس این لوح‌ها را مانند آجر می‌پخته‌اند تا در برابر رطوبت استقامت بیشتری داشته باشد. و گاه مطالب گرانقدر و ارزنده را بر لوح‌های زرین و سیمین نقره می‌کردند. هم اکنون گذشته از سنگ نبشته‌های موجود در کوههای فارس ـ کرمانشاه ـ آذربایجان و لوح‌های سنگی دیگری که به دست آمده است از لوح‌های زرین و سیمین متعلق به دوران هخامنشی و اشکانی و ساسانی در موزه ایران باستان و موزه‌های جهان نمونه‌هایی در دست است. مانند لوحهای زرین و سیمینی که از زیربنای تخت جمشید به دست آمده و لوح زرینی که به نام اریارامنه است1 لوحهای زر به نام داریوش دوم2 لوح زری که به نام آرشام است3 سه ستون سنگی که بر آن نوشته‌ای به نام اردشیر دوم نقر می‌باشد4 لوحهای گلی بسیاری که از کاخ آپادانا و همچنین محل کارخانه دخانیات تهران به دست آمد و ابن ندیم نیز متذکر شده است که ایرانیها نوشته‌های خود را بر لوحهای گلی هم می‌نوشته‌اند.

ایرانیان پیش از اینکه از توز (پوست درخت خدنگ) برای نوشتن استفاده کنند نوشتههای خود را بر پوست دباغی شده گاو می‌نوشتند. این سنت به قبل از آیین زرتشت می‌رسد و از یادگارهای آیین مهری است. چون گاو در آیین مهرپرستی مقدس بود. نوشته‌های آئین مهری را بر پوست گاو می‌نوشتند و این سنت در آیین زرتشت مانند بسیاری دیگر از معتقدات

آیین مهری رسوخ کرد. بطوریکه اوستا را بر پوست گاو می‌نوشتند. چنانکه می‌دانیم در دوران ساسانیان اوستای جمع‌آوری شده بر روی 12000 رقعه پوست گاو نوشته شده بود. و به طوری که در صفحات آینده به تفصیل خواهد آمد. کتابهای بدست آمده از سارویه بیشتر بر پوست گاو بوده است.

چون پوست گاو دباغی شده در مکان‌های مرطوب متعفن می‌گردید و کندزا می‌شد ایرانی‌ها موفق شدند کاغذی از پوست درخت خدنگ که هم نرم بود و هم مقاومت بسیار داشت کاغذی از پوست درخت خدنگ که هم نرم بود و هم مقاومت بسیار داشت بسازند و آنرا توز می‌نامیدند.

جهشیاری در کتاب الوزراء و الکتاب می‌نویسد: ایرانی‌ها فخر می‌کردند که نوشته‌های خود را بر چیزی می‌نویسند که در کشور خودشان بدست می‌آید.

کتزیاس پزشک اردشیر دوم ساسانی که از 401- 398 پیش از میلاد در دربار این پادشاه بوده است و کتاب پرسیکا را درباره ایران و سفر خود نوشته است متذکر است که کتابش را از روی دفترهای پوستی کتابخانه شاهی اردشیر اسنتساخ کرده بوده است.1

طبق اطلاعاتی که ابن ندیم بدست می‌دهد در کاخ آپادانا بر روی چوب‌ها و سنگ‌های کاخ نوشته‌هایی بوده است که اسکندر کجستک آنها را خراب و ویران کرده و سوزانید.

با طرح مطالب یادشده باین نتیجه می‌رسیم که ایرانیان نخست بر روی سنگ و سپس لوح‌های گلی و سیمین و زرین ورقعه‌های پوست گاو و گاومیش و بز و سرانجام بر پوست درخت خدنگ افکار و آثار خود را ثبت می‌کرده‌اند.

ساخت کاغذ در ایران نیز سابقه کهن دارد و ایرانیان این صنعت را از دیرباز از چینیان آموخته بوده‌اند.

ابن‌ندیم می‌نویسد کاغذ خراسانی از کتان بدست می‌آید و کارگران چینی آنرا در خراسان همانند کاغذ چینی می‌ساختند و انواع آن ـ طلحی ـ نوحی ـ فرعونی ـ جعفری و طاهری است.

نام‌هایی را که ابن ندیم یاد می‌کند نام‌هایی است که عرب‌ها به انواع کاغذ خراسانی داده بوده‌اند و بدیهی است در ایران باستان کاغذهای سغد سمرقند بنام‌های دیگری نامیده می‌شده است.

منظور ابن ندیم از خراسان سمرقند است زیرا عرب‌ها در سال 87 هجری کارخانه‌های کاغذ‌سازی آن به شگفتی افتادند و از آن زمان است که مسلمانان با کاغذ آشنا شدند و بعدها از طریق کشورهای اسلامی کاغذ در سایر کشورها متداول و معمول گردید.2

کاغذ سمرقندی و ترمه ایران در میان انواع کاغذ قرن‌ها شهرت و معروفیت بسزا داشته و به مراتب از کاغذ خانبالغ چین مرغوب‌تر و لطیف‌تر بوده است.

در قابوسنامه از کاغذ منصوری یاد شده است و عبدالواسع جبلی و انوری شاعران نامی هم از کاغذ سغدی یاد کرده‌اند. سغد به ناحیتی گفته می‌شد که سمرقند در دیگر شهرهای ماوراءالنهر هم کاغذ می‌ساخته‌اند.

گروهی معتقدند که مانوی‌های ایرانی در بوجود آوردن کارخانه‌های کاغذسازی در سغد پیشگام بوده‌اند و روابط آنها و ایجاد کارخانه‌های کاغذسازی درایران موثر بوده است. لیکن با بدست آمدن سنگ‌گور چند تن از شاهزادگان اشکانی در چین و روابط نزدیک پارت‌ها با کشور چین می‌توان تصور کرد که رواج کاغذ در ایران در دوران اشکانیان امکان‌پذیر بوده است.

کتابخانه‌های ایران پیش از اسلام

برای اطلاع از چگونگی کتابخانه‌های ایران پیش از اسلام ناچاریم باخبار و اطلاعات و گزارش‌های معدود و محدود و مختلفی که ضمن آثار مورخان و نویسندگان عرب و یونان بجا مانده است توجه کنیم و از آنها نتایجی را استنباط و استدراک کنیم.

وسیله محمدبن اسحق ندیم مولف‌الفهرست از نویسندگان و محققان ایرانی اطلاعاتی درباره کتابخانه‌های ایران بدست ما رسیده که هر چند ناقص است ولی می‌تواند برای بحث ما بسیار سومند باشد.

ابن‌ندیم به نقل از کتاب نهمطان‌فی معرفه طالع الانسان تالیف ابوسهل‌بن نوبخت ایرانی3 می‌نویسد: کی ضحاک در زمین‌های سواد شهری بنا کرد4 و نام آن را از مشتری در آورد و آنرا جایگاه علم و علما قرار داد و دوازده کاخ به شماره برج‌های آسمانی نامید و برای کتاب‌های علمی در آنها خزینه‌هایی بساخت و دانشمندان را در آن کاخ‌ها جای داد…. اسکندر پادشاه یونان برای هجوم به ایران از شهری که رومیان آن را مقدونیه می‌نامند بیرون شد و دارا پسر شاه دارا را به قتل رسانید و شهرها را ویران ساخت و کاخ‌هایی که بدست بزرگان و سرکشان ساخته شده بود خراب کرد. کاخ‌هایی که بر سنگ‌ها و تخته‌های آن انواع علوم نقش و نقر شده بود با خاک یکسان کرد و با این خرابکاری‌ها و آتش‌سوزی‌ها آنها را بهم ریخت و در هم کوبید و از آنچه در دیوان‌ها و خزینه‌های استخر بود رونوشتی برداشته و به زبان رومی و قبطی برگردانید و پس از اینکه از نسخه‌برداری‌های موردنیازش فراغت یافت آنچه به خط گشتک در آنجا بود در آتش انداخت و بسوخت. آنچه را از علوم نجوم و طب و علم‌النفس می‌خواست از آنها برگرفت و با دیگر چیزها از علوم و اموال و گنجینه‌ها و دانشمندان تصاحب کرده و به مصر فرستاد5.

از آثار ایرانیان تنها آنهایی باقی ماند که پادشاهان گذشته به دستور پیامبرشان زرتشت و جاماسب حکیم پیش از آن نسخه‌برداری کرده و به منظور مصون ماندن از هجوم گجستک که زرتشت از کردار و رفتار ناهنجار او آگهی داده بود به چین و هند فرستاده بودند.

اطلاعات دیگری که از کتابخانه‌های ایران قبل از هجوم اسکندر داریم آنست که ابومشعر بلخی ایرانی در کتاب اختلاف الزیجات خود به مناسبتی آورده و ابن‌ندیم عیناً از کتاب او بدین شرح نقل کرده است.

«پادشاهان ایران برای نگاهداری و حفظ و صیانت دانش‌ها و بجای ماندن آنها اهتمامی فوق‌العاده مبذول می‌داشتند؛ آنها برای محفوظ ماندن کتاب‌ها و آثار دانشمندان از آسیب زمانه و آفات آسمانی و زمینی وسیله‌ی از سخت‌ترین محکم‌ترین اسباب و لوازم برگزیدند که تاب مقاومت در برابر هر گونه پیش‌آمدی را داشته باشد و عفونت و پوسیدگی در آن راه نیابد و آن پوست درخت خدنگ بود که بآن توز می‌گفتند. چنانکه هندیان و چینیان و مردم دیگر کشورها از ایشان پیروی کردند و توز برای محکمی و سختی و نرمی و قابلیت انعطاف در کمانسازی هم بکار برده می‌شد.

ایرانی‌ها پس از اینکه بهترین وسیله را برای ثبت و ضبط و نوشتن و نگاهداری دانش‌ها بدست آوردند برای یافتن بهترین جا و مکان جهت بنیاد کتابخانه‌ها و خزانه کتاب به جستجو پرداختند جایی که از زمین‌لرزه بر کنار و گلش چسبندگی داشته باشد تا برای ساختمان‌های محکم و پابرجا مناسب باشد. پس از کنجکاوی بسیار سرانجام شهرستانی که همه این محسنات را داشت یافتند و آن شهر اصفهان بود. در آنجا هم پس از کاوش نقاط مختلف شهر روستای جی را بهترین جا و مکان یافتند. در جی کهن‌دژ را برگزیدند و در آنجا عمارتی رفیع بنیاد نهادند و سارویه‌اش نامیدند.

مردم از پی بنا بسازنده و پایه‌گذار آن پی بردند1 زیرا در سال‌های گذشته گوشه‌ای از ساختمان سارویه ویران گردید و در آن سغی (دالانی) نمایان شد که با گل سفت (ساروج) ساخته شده بود و در آن کتاب‌های زیادی از نوشته پیشینیان نهاده بودند که بر پوست خدنگ نوشته بودند: در دانش‌های گونه‌گون به خط پارسی باستانی.

از این کتاب‌ها تعدادی به دست کسی رسید که در خواندن آنها دانا و توانا بود. در آنها نوشته‌ای از برخی شاهان ایران یافت که چنین بود«به طهمورث شاه که دوستدار دانش و دانش‌پژوهان بود خبر دادند که در اثر یک حادثه آسمانی که در مغرب به ظهور خواهد پیوست به علت ریزش باران‌های پی‌در پی جهان را آب فراخواهد گرفت. زمان وقوع آن با گذشتن دویست و سی و یکسال و سیصد روز از آغاز پادشاهی وی خواخد بود.

منجمان تهمورث شاه را بر آن داشتند که برای پرهیز از زیان و خسران آن توفان چاره‌ای اندیشد و گفتند زیان و خسرا آن باران و توفان تا انتهای مشرق کشیده خواهد شد. تهمورث شاه مهندسان و کارآگهان را فرمان داد در سراسر ایرانشهر کاوش کنند و جویا شوند تا جایی را که از همه جهت برتری داشته باشد برای ساختمان بنایی به منظور حفظ آثار دانش برگزیدگان.

آنها پس از جستجو جی را در اصفهان برگزیدند و سارویه تا آنچه از کتاب‌های علوم مختلف که بر پوست خدنگ نوشته شده بود در خزاین سارویه جا دادند تا پس از برطرف شدن توفان دانش‌های کهن برای مردم جهان بجای بماند.

در میان کتاب‌های آن کتابخانه کتابی اثر یکی از دانشمندان باستانی ایران بود در علم ادوارسنین2 که برای استخراج سپر ستارگان و علل حرکتشان بکار می‌رفت. مردم دوره تهمورث شاه و پارسیان پیش از آن، آن را ادورا هزارات می‌خوانند و بسیاری از دانشمندان هند و کلدانیان قدیم که نخستین سکنه حومه بابل بودند گردش سیارات هفتگانه را از آن استخراج می‌کردند و این زیج را از میان دیگر زیج‌های آن زمان برتری می‌دادند زیرا از همه صحیح‌تر و مختصرتر بود و منجمان آن زمان زیجی از آن استخراج کردند و آن را زیج شهریاری یعنی پادشاه زیج‌ها نامیدند».

ابن ندیم خود می‌گوید: یکی از اشخاص ثقه به من خبر داد که در سال 350 هجری سارویه جی دالانی خراب گردید که جایش معلوم نشد زیرا از بلند بودن سطح آن گمان می‌کردند که درون آن خالی نبوده و پر است تا زمانی‌که آن خود به خود فرو ریخت و در آن کتابهای زیادی به دست آمد که هیچ کس نمی‌توانست آنها را بخواند و آنچه من با چشم خود دیدم و ابوالفضل عمید آنها را در سال سیصد و چهل و اندی فرستاده بود کتاب‌هایی بودند پاره پاره که از باروی اصفهان میان صندوق‌هایی بدست آمده و به زبان یونانی بود کسانی که آن زبا ن را می‌دانستند مانند یوحنا و دیگران آن را ترجمه کردند و آشکار شد که نام سربازان و جیره آنان است و آن کتابها چنان گندزا بودند که گویی تازه از دباغی درآمده‌اند ولی پس از آنکه یکسال در بغداد ماندند خشک شدند و تغییر کردند و عفونتشان برطرف شد و پاره‌ای از آنها نزد شیخ ابوسلیمان موجود است. گویند سارویه یکی از بناهای محکم باستانی است که ساختمان معجزه‌آسایی دارد و در مشرق چون اهرام مصر در مغرب از نظر عظمت و اعجاب است».



خرید و دانلود تحقیق درمورد تاریخچه کتاب و کتابخانه


تحقیق در مورد روم باستان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 49 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

روم باستان

(نام روم را نباید با رم یکی دانست . روم نام امپراتور بزرگ باستانی و رم نام شهری " پایتخت روم " است که از عجایب دنیای باستان به شمار می رود . هرآنچه به کشور باستانی مربوط می شود " رومی " و آنچه به پایتخت آن است " رمی " نامیده می شود . اکنون کشور ایتالیا بر بخش گوچکی از روم باستان جای گرفته و پایتخت آن همان پایتخت باستان " رم " است . )

هنر روم باستان

با آغاز امپراتوری روم به مرور هنر این کشور بر هنر یونان تفوق یافت و جا یگزین آن گردید . هنر روم بر اساس امپراتوری متحد الشکل این کشور اجاد گردید و به امکانات نسبتا واحدی دست یافت و در عرصه وسیعی گسترش پیدا کرد . در سده های اول و دوم میلادی – هنر هلنی ( یونانی ) که از خصایص و ویزگی های سودا گرایانه ای برخوردار بود بر هنر امپراتوری روم برتری داشت. بر اساس هنر یونان – پیکر تراشی که یکی از هنرهای برجسته و اصلی به شمار می رفت ججایگزین نقاشی ( هنر رومی ) گردید . به مرور زمان ویزگی های هنر رومی رو به افزونی نهاد و نسبت به هنر یونانی پیشی گرفت به طوری که در قرن سوم پیش از میلاد – نمونه برداری و تقلید از آثار هنری یونان به پایان می رسید و هنر رومی بر هنر هلنی که به بن بست رسیده بود و هنری اشرافی محسوب می شد – تفوق حاصل کرد . این هنر ( رومی ) با رشد و نمو و توسعه چشمگیر به احراز مقام پیکر تراشی عصر کلاسیک یونان دست یافت .

روم که از ابرقدرتهای شگفت انگیز دنیای باستان بود بعد از مرگ امپراتور " تئودوسیوس کبیر " به دو کشور پهناور تقسیم شد ( 395 میلادی ) : روم شرقی (بیزانس ) و روم غربی ( ایتالیا ) .

اواخر دوران امپراتوری روم غربی به علت پایگاه طبقاتی سرداران از پایین ترین صفوف و جایگزینی آنها بر اشرافیت هنر ویزگیهای کلاسیک خود را از دست داد و خصلت های مردمی و شهری به خود گرفت و هنر یونان را از میان به در برد .

آثار هنری روم به علت اوضاع اقتصادی – اجتماعی و حاکمیت سیاسی – بر خلاف آثار هنری یونان که بنابر شرائط اقتصادی اجتماعی – یادبودی و فاقد حماسه و دراماتیک با خصلتها و ویزگیهای تشریفاتی و انفرادی بود – شکلی حماسی – تاریخ نگاری و دراماتیک به خود گرفت .

موسیقی در روم باستان

بعد از یونان امپراتوری بزرگ روم آغاز گردید که پنج قرن به طول انجامید . حیات فرهنگی رومی ها در ابتدا تحت تاثیر و نفوذ یونانیان بود و در همه زمینه ها از آنان بهره می گرفت به خصوص موسیقی که از اهمیت فراوانی برخوردار بود . آنها تعلیمات موسیقی را از یونانیات فرا گرفتند . ( حتی تعلیم موسیق به عهده یونانیان بود ) به این طریق موسیقی و سازهای موسیقی یونان در روم رواج پیدا کرد و به دنبال آن موسیقیدانان رومی ( حرفه ای ) به وجود آمدند . از کارهای مهمی که توسط آنها صورت می گرفت اجرای مراسم مذهبی و جشنهای درباری بود . البته موسیقی بیشتر در میهمانی ها و جشن ها به کار می رفت تا در مراسم مذهبی .

قدمت موسیقی در روم به 3000 سال پیش از میلاد می رسد .

در این کشور افراد فقیر به نوازندگی و خوانندگی به طور سیار پرداختند و اولین خنیاگران دوره گرد به وجود آمدند . به طوریکه با سفرکردن از شهری به شهر دیگر و با اجرای نمایشهای خیابانی – نوازندگی – خوانندگی و شعبده بازی موجب سرگرمی مردم می شدند که بعدها با اقتباس از آنها اپرا شکل گرفت .

وقتی که مسیحیت در روم استوار گردید در آنجا عناصری از ملوپه ( آوازی موزون که دکلااسیون را همراهی می کند ) یونانی و لاتین با تلاوت آیات عبری ( Pslamedic نوعی شعر خوانی آوازگونه ) در هم آمیخت . آواز کلیسایی مسیحی در نتیجه اختلاط موسیقی کنیسه ها ( از راه کلیسای سوریه ) که سرشار از ظرافتهای تزیینی بود با موسیقی همو فونیک یونانی که گرایشی به خواندن اشعار داستانی داشت پدیدار گشت . گفتنی هست که یونانیان هرآنچه را که از انطباق سیلاب بر نت بدور بود مردود می شمردند و خود را چون موسیقی مجلسی به شدت از کروماتیسم بر حذر می داشتند . این موسیقی به مناسبت اجرای وحدتش با اجرای مراسم مذهبی هرگونه تمایل به توازی را مردود می ساخت . به این سبب به پلان شن ( آواز بدون میزان نزدیک به دکلاماسیون ) معروف گردید .



خرید و دانلود تحقیق در مورد روم باستان


تحقیق درمورد تاریخچه کتاب و کتابخانه با فرمت ورد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

تاریخچه‌ی کتاب و کتابخانه در ایران از دوران باستان تا به امروز

 

رکن‌الدین همایفرخ مدیرعامل کتابخانه‌های عمومی شهرداری تهران

از آنجا که کتاب و کتابخانه‌شناسنامه دانش و اندیشه و تمدن ملت‌ها شناخته می‌شود، و ایران گرامی میهن ما و مردم فرهنگ‌پرور و هنردوست آن در بوجود آوردن کتاب و کتابخانه تر پیشروترین ملت‌ها بوده‌اند، اینک در این باره اطلاعاتی بسیار فشرده و مختصر به عرض خوانندگان ارجمند می‌رسد.

برای آگاهی از سرگذشت کتاب و کتابخانه در ایران از قدیم‌ترین دوران باید نخست سخن از پیدایش خط وسیله ثبت و ضبظ اندیشه و فکر به میان آورد. گرچه توضیح و تحقیق درباره پیدایش خط در ایران مستلزم بحثی مفصل است و اگر در آن بخوض و بررسی بپردازیم رساله‌ای کامل را شامل است لیکن ناگزیر باید برای آغاز سخن و ورود به مطلب مورد طرح شمه‌ای بآن اشارت رود.

بنا به تحقیق دانشمندان رشته خط شناسی نخستین خطی که در ایران باستان سابقه تاریخی دارد خط « دین دبیریه» است1 که تاریخ اختراع آن را به دو هزار سال قبل از میلاد مسیح که چهار هزار سال قبل از این تاریخ باشد تخمین زده‌اند2.

با اکتشافات باستان‌شناسی و بدست آمدن مهره‌های مخطوط و مطالعاتی که از طرف دانشمندان به عمل آمده است باید در این مطلب تجدید نظر کرد. مسلم است هنوز تاریخ تحقیقی و مستند ایران باستان مراحل نخستین را طی می‌کند و بنابر این نمی‌توان درباره اینگونه مسایل و مطالب اظهار‌نظر قطعی کرد.

پیدایش خط حرفی را خط شناسان در حدود سه هزار و پانصد سال قبل از میلاد مسیح در بین‌النهرین دانسته‌اند و نظرشان این است که سومری‌ها و بابلی‌ها مخترع خط بوده‌اند. بدیهی است خطوط علایمی و نشانه‌ای و نقشی (هیروکلیف و خطوط مشابه آن) قدمتشان به بیش از این تاریخ می‌رسد.

می‌دانیم که سنگ نوشته‌های دوران هخامنشی با خطوط میخی نوشته شده است. خط شناسان اختراع خط میخی را از سومری‌ها و بابلی‌ها دانسته‌اند.

در سال‌های اخیر در اثر کاوش‌های تپه مارلیک و بدست آمدن مهره‌های مخطوط این نظر را که ایرانی‌ها خط میخی را از سومری‌ها و بابلی‌ها اخذ کرده باشند متزلزل کرده است.

مهره‌های بدست آمده از تپه مارلیک جمعاً یازده مهره‌اند که منقوش و مخطوطند و ارزش علمی آنها به مراتب بیش از جام‌های زرین و سیمین و زیورآلات دیگری است که کشف شده است.

مهره‌های استوانه‌ای در ایران باستان بجای مهر بکار می‌رفته و اکثراً دارای خطوط و یا علایم و نقش‌هایی هستند3 و این نقش و نگارها بیشتر نشانه‌ها و یا شعارهای مذهبی هستند.

این مهر‌ه‌ها از نظر روشن کردن بسیاری از مسایل مهم و مکتوم تاریخ نقش برجسته و مهمی را ایفا می‌کنند.

دکتر فرانکفورت تحقیقات ارزنده و بسیار سودمند و قابل توجهی درباره مهره‌های استوانه‌ای انجام داده که در کتابی به نام «مهره‌های استوانه‌ای» مدون گردیده و مورد استفاده و استناد اهل فن است.

بر طبق نظر دانشمندان خط شناسی، پیدایش خط نخست از علایم و نقوش آغاز گردیده و مهره‌های استوانه‌ای و غیر استوانه‌ای را با نقر و حکاکی نقوش و علایم برای مهر کردن سر کوزه‌ها و خمرها و سبدهای اجناس و یا لوازم و دارایی خود به منظور معرفی و حفظ مالکیت بکار می‌برده‌اند و به مرور زمان و گذشت دوران این علایم و نقوش مختصر شده و علایم بجای حروف بکار رفته است.

از یازده مهره استوانه‌ای که در تپه مارلیک بدست آمده است خوشبختانه یکی از آنها با خطوطی میخی شکل منقور است و آقای پرفسور کامرون استاد خطوط باستانی خاورمیانه در دانشگاه میشیگان امریکا آنرا مورد تحقیق و مطالعه قرار داده و امید است بزودی نتایج مطالات ایشان در دسترس پژوهندگان دانش قرار گیرد.

بنا به اظهار نظر این دانشمند خط‌شناس خطوط منقور در این استوانه نمی‌تواند از دو هزار سال قبل از میلاد مسیح جدیدتر باشد و خطوط آن از نوع خطوط علایمی و نقشی است که قبل از پیدایش خط میخی بکار می‌رفته و پس از گذشت چند قرن خط میخی از روی اینگونه خطوط بوجود آمده است.

با در دست داشتن این خط و قدمت اشیا بدست آمده از تپه مارلیک می‌توان نظر داد که معقول نیست ایرانی‌ها با در دست داشتن خط علایمی و نقشی از نوع خط میخی، خط میخی خود را زا ملت‌های دیگر اخذ و اقتباس کرده باشند. ملت متمدنی که آن چنان آثار زیبا و هنری بوجود می‌آورده و توانسته بوده است برای بیان مطالب خود خط علایمی و نشانه‌ای را اختراع کند، چه نیازی داشته است که خط حرفی(الفبایی) را از ملت دیگریاخذ و اقتباس کند؟ آیا این نظر معقول‌تر نیست که ایرانی‌ها با در دست داشتن خط نقشی و علایمی آنرا به مرور ساده و تکمیل کردخه و به صورت خط حرفی و الفبایی بکار برده باشند؟

آنچه مسلم است پیدایش خط در ایران فعلاُ تا دو هزار سال قبل از میلاد مسیح محرز است بدیهی است می‌توان تصور کرد از آنگاه که ایرانی‌‌ها توانسته‌اند بنویسند توان پذیرفت که به ثبت افکار و تجربه‌های خود نیز پرداخته باشند.

درباره خطوط رایج در ایران پیش از حمله عرب آنچنانکه شایسته و بایسته است هنوز تحقیقات و تتبعات کامل و جامع به عمل نیامده و فعلاً‌تنها ماخذ اطلاعات ما محدود است بآنچه را که مورخان و محققان عرب در صدر اسلام و یا مورخان قدیم یونان از خود بجای گذاشته‌اند.

ابن ندیم در الفهرست به نقل از روز به فارسی (ابن مقفع) می‌نویسد که : ایرانی‌ها هفت نوع خط داشته‌اند1ـ دین دبیریه که اوستا را بآن می‌نوشته‌اند 2ـ ویش دبیریه که با آن اصوات و آهنگ‌ها و اشارات و علایم قیافه و تعبیر خواب را ثبت می‌کرده‌اند 3ـ گشتک دبیریه 1 که با آن عهدنامه‌ها و اقطاعات و نام‌ها و رموز را بر انگشتری‌ها و بر سکه‌ها می‌نوشته‌اند. 4ـ پاره گشتک یا نیم گشتک که ماخوذ از خط گشتک بوده و 28 حرف داشته و طب و فلسفه را به آن می‌نوشته‌اند2 5ـ شاه دبیریه که اختصاص به پادشاهان و خاندان شاهنشاهی داشته است. 6ـ راز سهریه که پادشاهان نامه‌هایی را که برای پادشاهان ملل دیگر می‌نوشته‌‌اند با این خط بوده است. 7ـ راس3 سهریه. این خط نقطه‌دار بوده و برای بیان مطالب منطقی و فلسفی بکار می‌رفته و 24 حرف داشته است.

جز این هفت خط دو خط دیگر هم داشته‌اند با این شرح: 8- هزوارش که خط هجایی بوده است و ابن ندیم به نقل از روز به فارسی دو هزار هزوارش بوده که برای جدا کردن متشابهات از یکدیگر به کار می‌رفته است. 9ـ خط فیرآموز (پیرآموز) ابن ندیم درباره خطوطی که مصاحف را بدان می‌نوشتند می‌نویسد: (فیرآموز که ایرانیان آن را استخراج کرده و بدان خوانند) قرآن را با آن خط که خود آن را استخراج کرده‌اند می‌نویسند و می‌خوانند. پیرآموز را سهل و آسان معنی کرده‌اند4 لیکن نویسنده را در این مورد نظر دیگری است که به جای خود متذکر آن خواهد شد.

بجاست یادآور این نکته شود که خط دبیریه از کاملترین خطوطی است که تا امروز بشر باختراع آن گردیده است. در این خط هر حرف نماینده یک صداست و خط شناسان و دانشمندان زبان‌شناسی آن را از بهترین و کاملترین خطوط الفبایی جهان دانسته‌اند و این خود از افتخارات درخشان فرهنگ کهن ایران باستان است.

با شرحی که به طور اختصار گذشا ایرانیان در چهار هزار سال قبل از این با خط الفبایی آشنایی داشته‌اند و افکار و عقاید و نظرات و تجربیات و دانستنی‌های خود را ثبت می‌کرده‌اند و چون برای هر فن و دانشی خطی بکار می‌برده‌اند پس مسلم و محقق است که در دانشهای گوناگون صاحب‌نظر و اطلاع و تجربه بوده اند. زیرا اگر دانشی نبود نیاز به اختراع خط مخصوصی برای ثبت آن دانش به میان نمی‌آمد بنابر این ایرانیان از دو هزار سال قبل از میلاد مسیح یعنی چهار هزار سال پیش از این با فلسفه ـ منطق ـ طب و موسیقی آشنایی کامل داشته‌اند و باید گفت ملت ایران نخستین ملتی است که برای ثبت و ضبط اصوات و آهنگ‌های موسیقی و حتی ضبط نوای آبشار و نغمه پرندگان و آوای درندگان با خط مخصوصی قادر به نوشتن و ثبت آن بوده است و آن را ویش دبیریه می‌نامیده‌اند که به جای نوت موسیقی امروزی بکار می‌برده‌اند.

اینک ببینیم این خطوط را بر چه چیزی می‌نوشته‌اند؟ ایرانیان در دوران هخامنشی نوشته‌های خود را بر سنگ‌ها نقر و یا بر لو‌ح‌های گلی می‌نوشته‌اند و سپس این لوح‌ها را مانند آجر می‌پخته‌اند تا در برابر رطوبت استقامت بیشتری داشته باشد. و گاه مطالب گرانقدر و ارزنده را بر لوح‌های زرین و سیمین نقره می‌کردند. هم اکنون گذشته از سنگ نبشته‌های موجود در کوههای فارس ـ کرمانشاه ـ آذربایجان و لوح‌های سنگی دیگری که به دست آمده است از لوح‌های زرین و سیمین متعلق به دوران هخامنشی و اشکانی و ساسانی در موزه ایران باستان و موزه‌های جهان نمونه‌هایی در دست است. مانند لوحهای زرین و سیمینی که از زیربنای تخت جمشید به دست آمده و لوح زرینی که به نام اریارامنه است1 لوحهای زر به نام داریوش دوم2 لوح زری که به نام آرشام است3 سه ستون سنگی که بر آن نوشته‌ای به نام اردشیر دوم نقر می‌باشد4 لوحهای گلی بسیاری که از کاخ آپادانا و همچنین محل کارخانه دخانیات تهران به دست آمد و ابن ندیم نیز متذکر شده است که ایرانیها نوشته‌های خود را بر لوحهای گلی هم می‌نوشته‌اند.

ایرانیان پیش از اینکه از توز (پوست درخت خدنگ) برای نوشتن استفاده کنند نوشتههای خود را بر پوست دباغی شده گاو می‌نوشتند. این سنت به قبل از آیین زرتشت می‌رسد و از یادگارهای آیین مهری است. چون گاو در آیین مهرپرستی مقدس بود. نوشته‌های آئین مهری را بر پوست گاو می‌نوشتند و این سنت در آیین زرتشت مانند بسیاری دیگر از معتقدات

آیین مهری رسوخ کرد. بطوریکه اوستا را بر پوست گاو می‌نوشتند. چنانکه می‌دانیم در دوران ساسانیان اوستای جمع‌آوری شده بر روی 12000 رقعه پوست گاو نوشته شده بود. و به طوری که در صفحات آینده به تفصیل خواهد آمد. کتابهای بدست آمده از سارویه بیشتر بر پوست گاو بوده است.

چون پوست گاو دباغی شده در مکان‌های مرطوب متعفن می‌گردید و کندزا می‌شد ایرانی‌ها موفق شدند کاغذی از پوست درخت خدنگ که هم نرم بود و هم مقاومت بسیار داشت کاغذی از پوست درخت خدنگ که هم نرم بود و هم مقاومت بسیار داشت بسازند و آنرا توز می‌نامیدند.

جهشیاری در کتاب الوزراء و الکتاب می‌نویسد: ایرانی‌ها فخر می‌کردند که نوشته‌های خود را بر چیزی می‌نویسند که در کشور خودشان بدست می‌آید.

کتزیاس پزشک اردشیر دوم ساسانی که از 401- 398 پیش از میلاد در دربار این پادشاه بوده است و کتاب پرسیکا را درباره ایران و سفر خود نوشته است متذکر است که کتابش را از روی دفترهای پوستی کتابخانه شاهی اردشیر اسنتساخ کرده بوده است.1

طبق اطلاعاتی که ابن ندیم بدست می‌دهد در کاخ آپادانا بر روی چوب‌ها و سنگ‌های کاخ نوشته‌هایی بوده است که اسکندر کجستک آنها را خراب و ویران کرده و سوزانید.

با طرح مطالب یادشده باین نتیجه می‌رسیم که ایرانیان نخست بر روی سنگ و سپس لوح‌های گلی و سیمین و زرین ورقعه‌های پوست گاو و گاومیش و بز و سرانجام بر پوست درخت خدنگ افکار و آثار خود را ثبت می‌کرده‌اند.

ساخت کاغذ در ایران نیز سابقه کهن دارد و ایرانیان این صنعت را از دیرباز از چینیان آموخته بوده‌اند.

ابن‌ندیم می‌نویسد کاغذ خراسانی از کتان بدست می‌آید و کارگران چینی آنرا در خراسان همانند کاغذ چینی می‌ساختند و انواع آن ـ طلحی ـ نوحی ـ فرعونی ـ جعفری و طاهری است.

نام‌هایی را که ابن ندیم یاد می‌کند نام‌هایی است که عرب‌ها به انواع کاغذ خراسانی داده بوده‌اند و بدیهی است در ایران باستان کاغذهای سغد سمرقند بنام‌های دیگری نامیده می‌شده است.

منظور ابن ندیم از خراسان سمرقند است زیرا عرب‌ها در سال 87 هجری کارخانه‌های کاغذ‌سازی آن به شگفتی افتادند و از آن زمان است که مسلمانان با کاغذ آشنا شدند و بعدها از طریق کشورهای اسلامی کاغذ در سایر کشورها متداول و معمول گردید.2

کاغذ سمرقندی و ترمه ایران در میان انواع کاغذ قرن‌ها شهرت و معروفیت بسزا داشته و به مراتب از کاغذ خانبالغ چین مرغوب‌تر و لطیف‌تر بوده است.

در قابوسنامه از کاغذ منصوری یاد شده است و عبدالواسع جبلی و انوری شاعران نامی هم از کاغذ سغدی یاد کرده‌اند. سغد به ناحیتی گفته می‌شد که سمرقند در دیگر شهرهای ماوراءالنهر هم کاغذ می‌ساخته‌اند.

گروهی معتقدند که مانوی‌های ایرانی در بوجود آوردن کارخانه‌های کاغذسازی در سغد پیشگام بوده‌اند و روابط آنها و ایجاد کارخانه‌های کاغذسازی درایران موثر بوده است. لیکن با بدست آمدن سنگ‌گور چند تن از شاهزادگان اشکانی در چین و روابط نزدیک پارت‌ها با کشور چین می‌توان تصور کرد که رواج کاغذ در ایران در دوران اشکانیان امکان‌پذیر بوده است.

کتابخانه‌های ایران پیش از اسلام

برای اطلاع از چگونگی کتابخانه‌های ایران پیش از اسلام ناچاریم باخبار و اطلاعات و گزارش‌های معدود و محدود و مختلفی که ضمن آثار مورخان و نویسندگان عرب و یونان بجا مانده است توجه کنیم و از آنها نتایجی را استنباط و استدراک کنیم.

وسیله محمدبن اسحق ندیم مولف‌الفهرست از نویسندگان و محققان ایرانی اطلاعاتی درباره کتابخانه‌های ایران بدست ما رسیده که هر چند ناقص است ولی می‌تواند برای بحث ما بسیار سومند باشد.

ابن‌ندیم به نقل از کتاب نهمطان‌فی معرفه طالع الانسان تالیف ابوسهل‌بن نوبخت ایرانی3 می‌نویسد: کی ضحاک در زمین‌های سواد شهری بنا کرد4 و نام آن را از مشتری در آورد و آنرا جایگاه علم و علما قرار داد و دوازده کاخ به شماره برج‌های آسمانی نامید و برای کتاب‌های علمی در آنها خزینه‌هایی بساخت و دانشمندان را در آن کاخ‌ها جای داد…. اسکندر پادشاه یونان برای هجوم به ایران از شهری که رومیان آن را مقدونیه می‌نامند بیرون شد و دارا پسر شاه دارا را به قتل رسانید و شهرها را ویران ساخت و کاخ‌هایی که بدست بزرگان و سرکشان ساخته شده بود خراب کرد. کاخ‌هایی که بر سنگ‌ها و تخته‌های آن انواع علوم نقش و نقر شده بود با خاک یکسان کرد و با این خرابکاری‌ها و آتش‌سوزی‌ها آنها را بهم ریخت و در هم کوبید و از آنچه در دیوان‌ها و خزینه‌های استخر بود رونوشتی برداشته و به زبان رومی و قبطی برگردانید و پس از اینکه از نسخه‌برداری‌های موردنیازش فراغت یافت آنچه به خط گشتک در آنجا بود در آتش انداخت و بسوخت. آنچه را از علوم نجوم و طب و علم‌النفس می‌خواست از آنها برگرفت و با دیگر چیزها از علوم و اموال و گنجینه‌ها و دانشمندان تصاحب کرده و به مصر فرستاد5.

از آثار ایرانیان تنها آنهایی باقی ماند که پادشاهان گذشته به دستور پیامبرشان زرتشت و جاماسب حکیم پیش از آن نسخه‌برداری کرده و به منظور مصون ماندن از هجوم گجستک که زرتشت از کردار و رفتار ناهنجار او آگهی داده بود به چین و هند فرستاده بودند.

اطلاعات دیگری که از کتابخانه‌های ایران قبل از هجوم اسکندر داریم آنست که ابومشعر بلخی ایرانی در کتاب اختلاف الزیجات خود به مناسبتی آورده و ابن‌ندیم عیناً از کتاب او بدین شرح نقل کرده است.

«پادشاهان ایران برای نگاهداری و حفظ و صیانت دانش‌ها و بجای ماندن آنها اهتمامی فوق‌العاده مبذول می‌داشتند؛ آنها برای محفوظ ماندن کتاب‌ها و آثار دانشمندان از آسیب زمانه و آفات آسمانی و زمینی وسیله‌ی از سخت‌ترین محکم‌ترین اسباب و لوازم برگزیدند که تاب مقاومت در برابر هر گونه پیش‌آمدی را داشته باشد و عفونت و پوسیدگی در آن راه نیابد و آن پوست درخت خدنگ بود که بآن توز می‌گفتند. چنانکه هندیان و چینیان و مردم دیگر کشورها از ایشان پیروی کردند و توز برای محکمی و سختی و نرمی و قابلیت انعطاف در کمانسازی هم بکار برده می‌شد.

ایرانی‌ها پس از اینکه بهترین وسیله را برای ثبت و ضبط و نوشتن و نگاهداری دانش‌ها بدست آوردند برای یافتن بهترین جا و مکان جهت بنیاد کتابخانه‌ها و خزانه کتاب به جستجو پرداختند جایی که از زمین‌لرزه بر کنار و گلش چسبندگی داشته باشد تا برای ساختمان‌های محکم و پابرجا مناسب باشد. پس از کنجکاوی بسیار سرانجام شهرستانی که همه این محسنات را داشت یافتند و آن شهر اصفهان بود. در آنجا هم پس از کاوش نقاط مختلف شهر روستای جی را بهترین جا و مکان یافتند. در جی کهن‌دژ را برگزیدند و در آنجا عمارتی رفیع بنیاد نهادند و سارویه‌اش نامیدند.

مردم از پی بنا بسازنده و پایه‌گذار آن پی بردند1 زیرا در سال‌های گذشته گوشه‌ای از ساختمان سارویه ویران گردید و در آن سغی (دالانی) نمایان شد که با گل سفت (ساروج) ساخته شده بود و در آن کتاب‌های زیادی از نوشته پیشینیان نهاده بودند که بر پوست خدنگ نوشته بودند: در دانش‌های گونه‌گون به خط پارسی باستانی.

از این کتاب‌ها تعدادی به دست کسی رسید که در خواندن آنها دانا و توانا بود. در آنها نوشته‌ای از برخی شاهان ایران یافت که چنین بود«به طهمورث شاه که دوستدار دانش و دانش‌پژوهان بود خبر دادند که در اثر یک حادثه آسمانی که در مغرب به ظهور خواهد پیوست به علت ریزش باران‌های پی‌در پی جهان را آب فراخواهد گرفت. زمان وقوع آن با گذشتن دویست و سی و یکسال و سیصد روز از آغاز پادشاهی وی خواخد بود.

منجمان تهمورث شاه را بر آن داشتند که برای پرهیز از زیان و خسران آن توفان چاره‌ای اندیشد و گفتند زیان و خسرا آن باران و توفان تا انتهای مشرق کشیده خواهد شد. تهمورث شاه مهندسان و کارآگهان را فرمان داد در سراسر ایرانشهر کاوش کنند و جویا شوند تا جایی را که از همه جهت برتری داشته باشد برای ساختمان بنایی به منظور حفظ آثار دانش برگزیدگان.

آنها پس از جستجو جی را در اصفهان برگزیدند و سارویه تا آنچه از کتاب‌های علوم مختلف که بر پوست خدنگ نوشته شده بود در خزاین سارویه جا دادند تا پس از برطرف شدن توفان دانش‌های کهن برای مردم جهان بجای بماند.

در میان کتاب‌های آن کتابخانه کتابی اثر یکی از دانشمندان باستانی ایران بود در علم ادوارسنین2 که برای استخراج سپر ستارگان و علل حرکتشان بکار می‌رفت. مردم دوره تهمورث شاه و پارسیان پیش از آن، آن را ادورا هزارات می‌خوانند و بسیاری از دانشمندان هند و کلدانیان قدیم که نخستین سکنه حومه بابل بودند گردش سیارات هفتگانه را از آن استخراج می‌کردند و این زیج را از میان دیگر زیج‌های آن زمان برتری می‌دادند زیرا از همه صحیح‌تر و مختصرتر بود و منجمان آن زمان زیجی از آن استخراج کردند و آن را زیج شهریاری یعنی پادشاه زیج‌ها نامیدند».

ابن ندیم خود می‌گوید: یکی از اشخاص ثقه به من خبر داد که در سال 350 هجری سارویه جی دالانی خراب گردید که جایش معلوم نشد زیرا از بلند بودن سطح آن گمان می‌کردند که درون آن خالی نبوده و پر است تا زمانی‌که آن خود به خود فرو ریخت و در آن کتابهای زیادی به دست آمد که هیچ کس نمی‌توانست آنها را بخواند و آنچه من با چشم خود دیدم و ابوالفضل عمید آنها را در سال سیصد و چهل و اندی فرستاده بود کتاب‌هایی بودند پاره پاره که از باروی اصفهان میان صندوق‌هایی بدست آمده و به زبان یونانی بود کسانی که آن زبا ن را می‌دانستند مانند یوحنا و دیگران آن را ترجمه کردند و آشکار شد که نام سربازان و جیره آنان است و آن کتابها چنان گندزا بودند که گویی تازه از دباغی درآمده‌اند ولی پس از آنکه یکسال در بغداد ماندند خشک شدند و تغییر کردند و عفونتشان برطرف شد و پاره‌ای از آنها نزد شیخ ابوسلیمان موجود است. گویند سارویه یکی از بناهای محکم باستانی است که ساختمان معجزه‌آسایی دارد و در مشرق چون اهرام مصر در مغرب از نظر عظمت و اعجاب است».



خرید و دانلود تحقیق درمورد تاریخچه کتاب و کتابخانه با فرمت ورد


تحقیق: ادیان ایران باستان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ادیان ایران باستان

میدانیم که اصل و ریشه مذاهب مترقی جهان از عقائد ساده اقوام بدوی و قبائل و عشائر همجی ، که هزاران سال قبل در جهان می زیسته اند، نشأت گرفته است. از این رو در مقام تحقیق از مذهب ایرانیان باستانی نیز باید اصل و مبدأ آن را در افسانه ها و اساطیر آریائی های سفید پوست، هزاران سال قبل از این، جستجو کنیم . همان قوم و نژادی که در قرون قدیمه قبل از تاریخ مکتوب یا لااقل از هزاره دوم و سوم قبل از میلاد در فلات ایران نمایان شده اند.در طول مدت افزون از جهار هزار سال یک سلسله تحولات فکری و تندیشه های مذهبی در مردم آریائی نژاد این آب خاک به ظهور رسیده است که از مبادی بدوی چون فتیشیزم و آنیمیزم و پرستش مظاهر طبیعت آغاز شده و در عصر حاضر به دیانت شیعه امامیه که از فرق اسلام و مذهب رسمی امروز ما ایرانیان می باشد ، پایان می پذیرد.

در هزاره اول قبل از میلاد در اثر آمیزش آرین ها با سکنه بومی در ایران و هند فرهنگ و تمدن جدیدی در آن دو کشور به ظهور رسیده و لسان های ایشان که قبلا لهجه های محلی بوده و بعدا صورت تکامل حاصل کرده ، زبانهای مستقلی شدند. مانند فرس قدیم ( عصر کتیبه های دوره هخامنشی ) یا زبان ماد ( عصر کتاب اوستا) یا زبان سانسکریت ( عصر کتب چهارگانه ودا) یا زبان پهلوی قدیم ( عصر پارت ها) .این زبانها ی قدیم در ایران زمین اکنون مورد تکلم نیست و جزء زبانهای مرده قرار گرفته اند ولی در هندوستان زبان سانسکریت هنوز زنده و موجود و کتب مقدسه هندوها حافظ آن است.

هم چنین در دین و اعتقادات نیز عقائد آریائی های باستانی در هند و ایران مشترک بوده اند، کتیبه لوحی که در بوغازکوی در نزدیکی آنکارا از عصر تمدن هیت ها در سال 1907 م . کشف گردید اشاره به اسامی خدایانی می کند که آن خدایان در نزد آرین های قدیم مورد پرستش بوده اند و تاکنون نیز در هند معبودیت دارند. مانند : آلهه میترا ، ایندرا ، وارونا که هر سه هم در ودا و هم در اوستا مذکورند. خلاصه آئین های تازه وارد در مدت ده قرن با بومیان ایران آمیخته و آئین پرستش طبیعت را با عقائد مغان بومی که اعتقاد به نور و ظلمت و ایمان به سحر و جادو بود ترکیب کردند تا نوبت به ظهور دین عام مزدیسنی رسید.

به هر حال اگر بخواهیم ادیان ایران باستان را طبقه بندی نمائیم، می شود آنها را به صورت زیر دسته بندی نمود:

آئین مغان

آئین مهرپرستی یا میترائیسم

دین زردشت

آئین مانی

آئین مزدک

تعریف دین از نظر دانشمندان اسلامی

مراد این دانشمندان از دین، دین وحیانى و الهى است نه هر چه که نام‏دین بر او نهاده مى‏شود. ومنظور آنها دین بشرى و ادیانى‏که ساخته انسان است و ریشه در نیازهاى آدمى دارد، نمی باشد. و منظور آنها دینی نیست که بر پایه بت پرستى ‏یا اعتقاد به نیروهاى جادویى و مانند آن باشد. بلکه منظور آنها از دین ادیانى است که ریشه در غیب دارند و پایه و اساس آنها بر وحى و پیام الهى استوار است، و انسان نه‏سازنده دین بلکه دریافت کننده پیام الهى است که باید به آن‏اعتقاد پیدا کرده و به محتواى وحى ملتزم شده و سلوک فردى واجتماعى خود را بر آن اساس تنظیم کند.

علامه طباطبایی با بیان اینکه دین تنها به نیایش و ستایش خدا نپرداخته، بلکه برای کلیه شئون فردی و اجتماعی انسان دستورهایی جامع و مقرراتی مخصوص وضع نموده است، می گوید:

دین، عقاید و یک سلسله دستورهای عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند، اعتقاد به این عقایدو انجام این دستورها، سبب سعادت و خوشبختی انسان در دو جهان است.

ایشان در تفسیر المیزان بعد از غیر تقلیدی دانستن پیروی از دین می‌نویسد: دین مجموعه ای از معارف مربوط به مبدأ و معاد و قوانین اجتماعی ، از عبادات و معاملات که از طریق وحی و نبوت به بشر رسیده، نبوتی که صدقش با برهان ثابت شده و نیز مجموعه از اخبار که مخبر صادق ازآن خبر داده، مخبری که باز صادق بودنش به برهان ثابت شده است .

در جا دیگر می نویسد:دین نظام عملى مبتنى بر اعتقاد است که مقصود از اعتقاد در این مورد تنها علم نظرى نیست; زیرا علم نظرى به تنهایى مستلزم عمل نیست، بلکه مقصود از اعتقاد، علم به وجوب پیروى بر طبق مقتضاى علم قطعى است .

ذیل آیه‏27 سوره روم نیز می نویسد: «لیس الدین الا سنة الحیاة و السبیل التى یجب على الانسان ان یسلکها حتى یسعد فى حیاته فلا غایة للانسان یتبعها الالسعادة‏»،دین جز قانون زندگى و راهى که انسان باید براى رسیدن به سعادت بپیماید، نیست و هدف نهایى انسان همان رسیدن به سعادت است.

ونیز بیان می کند که: دین روش مخصوصى است در زندگى که صلاح دنیا را به طورى که موافق کمال اخروى و حیات دایمى حقیقى باشد تامین مى‏نماید. پس در شریعت‏ باید قانون‏هایى وجود داشته باشد که روش زندگانى را به اندازه احتیاج، روشن سازد.

استاد مطهری رحمه الله علیه می‌نویسد: اصول مکتب انبیاء که دین نامیده می‌شود یکی بوده است و آن اسلام است و اسلام نام دین خداست، که یگانه است، همه پیامبران برای آن مبعوث شده‌اند و به آن دعوت نموده اند.

سید مجید ظهیری می‌نویسد : دین مجموعه تعالیمی است که از طریق غیر عادی کسب معرفت یعنی وحی بدست می‌آید.

دکتر بیوک علیزاده در تعریف کاربردی از دین می‌نویسد: ادیان، علی العموم، برای پیروان خود سه کار انجام داده اند :

1- توصیفی از جهان هستی و جایگاه آدمی در آن بدست داده اند (جهان بینی). 2- بر اساس توصیف یاد شده شیوه زندگی خاصی را توصیه نموده اند. 3- آن توصیف و شیوة زندگی مبتنی بر آن را در قالب اعمالی نمادین و سمبلیک که همان عبادیات هستند متبلور کرده اند. در جای دیگر می نویسد: « ان الدین فى عرف القرآن هو السنةالاجتماعیة الدائرة فى المجتمع و ان السنن الاجتماعیه اما دین حق فطرى و هو الاسلام او دین محروف عن الدین الحق و سبیل‏الله عوجا »; دین در عرف قرآن، سنت اجتماعى حاکم بر جامعه مى‏باشد و سنت‏هاى اجتماعى یا دین حق و فطرى است که همان اسلام مى‏باشد یا دین منحرف از راه خدا و تحریف شده است.

آیة الله جوادى آملى می نویسد:دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتى است که براى اداره امور جامعه انسانى و پرورش انسانها باشد.

ومی نویسد: دین مجموعه عقاید و قوانین و مقرراتى است که هم به اصول فکرى بشر نظردارد و هم در باره اصول گرایشى وى سخن مى‏گوید و هم اخلاق و شئون‏زندگى او را تحت پوشش قرار مى‏دهد و به دیگر سخن، دین مجموعه‏ عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتى است که براى اداره جامعه‏انسانى و پرورش انسان‏ها در اختیار انسان قرار دارد.

با توجه به این تعریف روشن مى‏گردد ، دینى که مبتنى بر وحى است‏از بخشهاى گوناگون تشکیل مى‏شود یک بخش آن عقاید است ‏یعنى حقایق‏و واقعیاتى که باور و اعتقاد به آنها از مسلمانان خواسته شده‏است مانند خدا، وجود قیامت و معاد، نبوت و بهشت و دوزخ و امثال‏آن‏ها.

بخش دیگر آن اخلاقیات است ‏یعنى تعالیمى که فضائل و رذایل‏اخلاقى را به انسان شناسانده و راه تهذیب نفس از رذایل و تخلق‏ به فضائل را به وى ارائه داده است. بخش دیگر آن شریعت و مناسک و احکام و مقررات است که چگونگى‏تنظیم روابط اجتماعى حقوقى و مدنى و سلوک اجتماعى و کیفیت‏روابط اقتصادى و سیاسى و نظامى در این بخش قرار مى‏گیرد

استاد محمدتقى مصباح یزدی در تعریف دین می آورد : کلمه دین به مجموعه‏اى از عقاید، اخلاقیات، احکام و قوانین فردى و اجتماعى اطلاق مى‏شود و ادیان آسمانى آیین‏هایى هستند که از طرف خداى متعال به پیغمبران وحى شده‏اند

در جای دیگر یادآوری می کند: دین برابر است ‏با اعتقاد به آفریننده‏اى براى جهان و انسان و دستورات عملى متناسب با این عقاید.

محمد جواد باهنرمی نویسد: دین عبارت از نظام اعتقادى، عملى و اخلاقى به هم پیوسته‏اى است که از جانب خدا بر پیامبران وحى شده است ‏تا مردم را بر آن اساس، ارشاد و راهنمایى نمایند .

دانشمند گرامی فضل الله کمپانی می‌گوید : دین به معنای وسیع آن عبارتست از شناختن خدا و دانستن وظایف آدمی در برابر او و انجام آنها و دانستن تکلیف شخص نسبت به وجود خود و همنوعان خود و همچنین نسبت به حیوانات و بلکه سایر موجودات و همه اینها از غریزه فطری انسان سرچشمه می‌گیرد.بنابراین دین شامل تکالیف ثلاثه می‌شود یعنی تکالیف الهی که شامل تکالیف نظری و عملی است که تکالیف نظری همان اصول اعتقادات است و تکالیف عملی همان عبادات می‌باشد، تکالیف اجتماعی که مبتنی بر تکالیف حقوقی و اخلاقی است. تکالیف فردی که شامل تکالیف جسمی و روحی است .

مولانا جلال الدین رومی می فرماید :

چون ز خود رستی همه برهان شدی

چون که گفتی بنده ام سلطان شدی

علامه اقبال لاهوری در تعریف دین می‌نویسد:

چیست دین برخاستن از روی خاک

تا که آگه گردد از خود جان پاک



خرید و دانلود تحقیق: ادیان ایران باستان