حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

ادبیات مصر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

قسمت عمده ادبیات باستانی مصر ادبیات دینی است

 داستانهای کوتاهی که در میان بقایای ادبیات مصری به دست ما رسیده، فراوان و بسیار متنوع است. در ضمن آنها قصه های شگفت انگیز اشباح و معجزات و قصه های ساختگی جذابی به نظر می رسد که، از لحاظ سبک نگاش و شباهت به حقیقت، از داستانهای پلیسی که در زمان حاضر مایه خرسندی خاطر سیاستمداران است، کمتر به نظر نمی رسد.

 

بیشتر آنچه از ادبیات مصری قدیم بر جای مانده به خط" مقدس" نوشته شده، و آنچه باقی مانده چندان فراوان نیست، و تنها از روی همین است که باید نسبت به ادبیات باستانی مصر حکم کنیم؛ البته در چنین حکمی تصادف کور سهم فراوانی خواهد داشت. شاید، با گذشت زمان، چنان شده است که اثر بزرگترین شاعران مصر از بین رفته و تنها آثار شاعران درباری به دست ما رسیده باشد. گور یکی از کارمندان دولتی بزرگ سلسله چهارم، صاحب قبر را به نام" منشی کتابخانه" معرفی کرده است؛ ما نمی دانیم که آیا آن کتابخانه براستی انباری از کتابها و آثار ادبی بوده، یا انبار پرگرد و غباری بوده است که اسناد و سجلات عمومی در آن نگاهداری می شده. قدیمترین چیزی که از ادبیات مصری مانده" متنهای اهرام" است، که عبارت است از موضوعات دینی که بر دیوارهای پنج هرم از هرمهای سلسله پنجم و ششم نقش شده. کتابخانه هایی به دست آمده است که تاریخ آنها به 2000 ق م می رسد؛ این کتابخانه ها عبارت از طومارهای پیچیده ای از پاپیروس است که در داخل کوزه های عنوان دار جای دارد و آنها را، مرتب، در طبقات مختلف کتابخانه چیده اند. از یکی از این کوزه ها، قدیمترین شکل قصه سندباد بحری به دست آمده، و اگر آن را صورت قدیمی قصه روبنسون- کروزوئه بنامیم شاید بیشتر به حقیقت نزدیک شده باشیم.

" داستان ناخدایی که کشتی او تکه پاره شده" قطعه ای از شرح حال ناخدایی است که خود وی نوشته و بسیار خوش تعبیر و باروح است. این ناخدای پیر، که با بیانی همانند دانته سخن می راند، می گوید:" چه اندازه مایه شادی است که آدمی چون از مصیبتی برهد، آنچه را بر وی گذشته حکایت کند." این ملاح در آغاز داستان چنین می گوید:

پاره ای از حوادث را، که هنگام رفتن به معادن شاهی بر من گذشت، برای تو نقل می کنم. در آن هنگام که بر کشتیی به طول 55 متر و عرض 18 متر قرار گرفتم، در آن 120 نفر از بهترین دیانوردان مصری قرار داشتند، آثار ظاهری آسمان و زمین را می توانستند بخوانند، و دلهای آنان سخت تر از دل شیر بود. طوفانها و گردبادها را، پیش از آنکه برسد پیش بینی می کردند.

گردبادی، در آن هنگام که در دریا بودیم، بر ما وزید... باد ما را پیش راند و چنان بود که گویی در برابر باد در حال پروازیم... موجی به بلندی 8 زراع برخاست... آنگاه کشتی شکست و هیچ یک از کسانی که در آن بودند نجات نیافتند. موج مرا به جزیره ای انداخت که سه روز به تنهایی در آن به سر بردم و جز قلب خویش یار و یاوری نداشتم. در زیر درختی می خوابیدم و سایه را در آغوش می گرفتم. پس از آن پای خود را دراز کردم تا ببینم چه چیز می توانم بیابم و در دهان بگذارم. پس درخت انجیر و انگور و انواع تره ظریف یافتم.. در آن، ماهی و مرغ هم بود، و هیچ چیز در آنجا نقصان نداشت... چون برای خود آتشزنه ای ساختم، با آن آتش افروختم و برای خدایان قربانی بریان کردم.

داستان دیگری آنچه را بر کارمندی به نام سینوحه گذشته نقل می کند. این شخص، پس از مرگ آمنمحت اول، از مصر گریخته در خاور نزدیک از شهری به شهری می رفت و، با وجود ثروت و نامی که به دست آورده بود، از دوری وطن رنج فراوان می برد. عاقبت آنچه را که به دست آورده بود رها کرد و به مصر بازگشت و در این بازگشت سختی فراوان دید. در این داستان چنین آمده است:

ای خدا، هر که هستی، که به من فرمان مسافرت داده ای، دوباره مرا به خانه( یعنی به فرعون) باز گردان. شاید به من اجازه می دهی تا جایی را ببینم که دل من در آن جای دارد. چه چیز برای من بزرگتر از آن است که جسد من آنجا به خاک سپرده شود که به دنیا چشم گشوده ام؟ به من مدد کن! امیدوارم که خیر به من برسد و خدا مرا رحمت کند.

سپس وی را در وطنش می بینیم که خسته و مانده و غبارآلود، پس از مسافرت طولانی در بیابان، بازگشته و بیم آن دارد که به واسطه طول مدت



خرید و دانلود  ادبیات مصر


ادبیات مصر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

قسمت عمده ادبیات باستانی مصر ادبیات دینی است

 داستانهای کوتاهی که در میان بقایای ادبیات مصری به دست ما رسیده، فراوان و بسیار متنوع است. در ضمن آنها قصه های شگفت انگیز اشباح و معجزات و قصه های ساختگی جذابی به نظر می رسد که، از لحاظ سبک نگاش و شباهت به حقیقت، از داستانهای پلیسی که در زمان حاضر مایه خرسندی خاطر سیاستمداران است، کمتر به نظر نمی رسد.

 

بیشتر آنچه از ادبیات مصری قدیم بر جای مانده به خط" مقدس" نوشته شده، و آنچه باقی مانده چندان فراوان نیست، و تنها از روی همین است که باید نسبت به ادبیات باستانی مصر حکم کنیم؛ البته در چنین حکمی تصادف کور سهم فراوانی خواهد داشت. شاید، با گذشت زمان، چنان شده است که اثر بزرگترین شاعران مصر از بین رفته و تنها آثار شاعران درباری به دست ما رسیده باشد. گور یکی از کارمندان دولتی بزرگ سلسله چهارم، صاحب قبر را به نام" منشی کتابخانه" معرفی کرده است؛ ما نمی دانیم که آیا آن کتابخانه براستی انباری از کتابها و آثار ادبی بوده، یا انبار پرگرد و غباری بوده است که اسناد و سجلات عمومی در آن نگاهداری می شده. قدیمترین چیزی که از ادبیات مصری مانده" متنهای اهرام" است، که عبارت است از موضوعات دینی که بر دیوارهای پنج هرم از هرمهای سلسله پنجم و ششم نقش شده. کتابخانه هایی به دست آمده است که تاریخ آنها به 2000 ق م می رسد؛ این کتابخانه ها عبارت از طومارهای پیچیده ای از پاپیروس است که در داخل کوزه های عنوان دار جای دارد و آنها را، مرتب، در طبقات مختلف کتابخانه چیده اند. از یکی از این کوزه ها، قدیمترین شکل قصه سندباد بحری به دست آمده، و اگر آن را صورت قدیمی قصه روبنسون- کروزوئه بنامیم شاید بیشتر به حقیقت نزدیک شده باشیم.

" داستان ناخدایی که کشتی او تکه پاره شده" قطعه ای از شرح حال ناخدایی است که خود وی نوشته و بسیار خوش تعبیر و باروح است. این ناخدای پیر، که با بیانی همانند دانته سخن می راند، می گوید:" چه اندازه مایه شادی است که آدمی چون از مصیبتی برهد، آنچه را بر وی گذشته حکایت کند." این ملاح در آغاز داستان چنین می گوید:

پاره ای از حوادث را، که هنگام رفتن به معادن شاهی بر من گذشت، برای تو نقل می کنم. در آن هنگام که بر کشتیی به طول 55 متر و عرض 18 متر قرار گرفتم، در آن 120 نفر از بهترین دیانوردان مصری قرار داشتند، آثار ظاهری آسمان و زمین را می توانستند بخوانند، و دلهای آنان سخت تر از دل شیر بود. طوفانها و گردبادها را، پیش از آنکه برسد پیش بینی می کردند.

گردبادی، در آن هنگام که در دریا بودیم، بر ما وزید... باد ما را پیش راند و چنان بود که گویی در برابر باد در حال پروازیم... موجی به بلندی 8 زراع برخاست... آنگاه کشتی شکست و هیچ یک از کسانی که در آن بودند نجات نیافتند. موج مرا به جزیره ای انداخت که سه روز به تنهایی در آن به سر بردم و جز قلب خویش یار و یاوری نداشتم. در زیر درختی می خوابیدم و سایه را در آغوش می گرفتم. پس از آن پای خود را دراز کردم تا ببینم چه چیز می توانم بیابم و در دهان بگذارم. پس درخت انجیر و انگور و انواع تره ظریف یافتم.. در آن، ماهی و مرغ هم بود، و هیچ چیز در آنجا نقصان نداشت... چون برای خود آتشزنه ای ساختم، با آن آتش افروختم و برای خدایان قربانی بریان کردم.

داستان دیگری آنچه را بر کارمندی به نام سینوحه گذشته نقل می کند. این شخص، پس از مرگ آمنمحت اول، از مصر گریخته در خاور نزدیک از شهری به شهری می رفت و، با وجود ثروت و نامی که به دست آورده بود، از دوری وطن رنج فراوان می برد. عاقبت آنچه را که به دست آورده بود رها کرد و به مصر بازگشت و در این بازگشت سختی فراوان دید. در این داستان چنین آمده است:

ای خدا، هر که هستی، که به من فرمان مسافرت داده ای، دوباره مرا به خانه( یعنی به فرعون) باز گردان. شاید به من اجازه می دهی تا جایی را ببینم که دل من در آن جای دارد. چه چیز برای من بزرگتر از آن است که جسد من آنجا به خاک سپرده شود که به دنیا چشم گشوده ام؟ به من مدد کن! امیدوارم که خیر به من برسد و خدا مرا رحمت کند.

سپس وی را در وطنش می بینیم که خسته و مانده و غبارآلود، پس از مسافرت طولانی در بیابان، بازگشته و بیم آن دارد که به واسطه طول مدت



خرید و دانلود  ادبیات مصر


ادبیات مصر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

قسمت عمده ادبیات باستانی مصر ادبیات دینی است

 داستانهای کوتاهی که در میان بقایای ادبیات مصری به دست ما رسیده، فراوان و بسیار متنوع است. در ضمن آنها قصه های شگفت انگیز اشباح و معجزات و قصه های ساختگی جذابی به نظر می رسد که، از لحاظ سبک نگاش و شباهت به حقیقت، از داستانهای پلیسی که در زمان حاضر مایه خرسندی خاطر سیاستمداران است، کمتر به نظر نمی رسد.

 

بیشتر آنچه از ادبیات مصری قدیم بر جای مانده به خط" مقدس" نوشته شده، و آنچه باقی مانده چندان فراوان نیست، و تنها از روی همین است که باید نسبت به ادبیات باستانی مصر حکم کنیم؛ البته در چنین حکمی تصادف کور سهم فراوانی خواهد داشت. شاید، با گذشت زمان، چنان شده است که اثر بزرگترین شاعران مصر از بین رفته و تنها آثار شاعران درباری به دست ما رسیده باشد. گور یکی از کارمندان دولتی بزرگ سلسله چهارم، صاحب قبر را به نام" منشی کتابخانه" معرفی کرده است؛ ما نمی دانیم که آیا آن کتابخانه براستی انباری از کتابها و آثار ادبی بوده، یا انبار پرگرد و غباری بوده است که اسناد و سجلات عمومی در آن نگاهداری می شده. قدیمترین چیزی که از ادبیات مصری مانده" متنهای اهرام" است، که عبارت است از موضوعات دینی که بر دیوارهای پنج هرم از هرمهای سلسله پنجم و ششم نقش شده. کتابخانه هایی به دست آمده است که تاریخ آنها به 2000 ق م می رسد؛ این کتابخانه ها عبارت از طومارهای پیچیده ای از پاپیروس است که در داخل کوزه های عنوان دار جای دارد و آنها را، مرتب، در طبقات مختلف کتابخانه چیده اند. از یکی از این کوزه ها، قدیمترین شکل قصه سندباد بحری به دست آمده، و اگر آن را صورت قدیمی قصه روبنسون- کروزوئه بنامیم شاید بیشتر به حقیقت نزدیک شده باشیم.

" داستان ناخدایی که کشتی او تکه پاره شده" قطعه ای از شرح حال ناخدایی است که خود وی نوشته و بسیار خوش تعبیر و باروح است. این ناخدای پیر، که با بیانی همانند دانته سخن می راند، می گوید:" چه اندازه مایه شادی است که آدمی چون از مصیبتی برهد، آنچه را بر وی گذشته حکایت کند." این ملاح در آغاز داستان چنین می گوید:

پاره ای از حوادث را، که هنگام رفتن به معادن شاهی بر من گذشت، برای تو نقل می کنم. در آن هنگام که بر کشتیی به طول 55 متر و عرض 18 متر قرار گرفتم، در آن 120 نفر از بهترین دیانوردان مصری قرار داشتند، آثار ظاهری آسمان و زمین را می توانستند بخوانند، و دلهای آنان سخت تر از دل شیر بود. طوفانها و گردبادها را، پیش از آنکه برسد پیش بینی می کردند.

گردبادی، در آن هنگام که در دریا بودیم، بر ما وزید... باد ما را پیش راند و چنان بود که گویی در برابر باد در حال پروازیم... موجی به بلندی 8 زراع برخاست... آنگاه کشتی شکست و هیچ یک از کسانی که در آن بودند نجات نیافتند. موج مرا به جزیره ای انداخت که سه روز به تنهایی در آن به سر بردم و جز قلب خویش یار و یاوری نداشتم. در زیر درختی می خوابیدم و سایه را در آغوش می گرفتم. پس از آن پای خود را دراز کردم تا ببینم چه چیز می توانم بیابم و در دهان بگذارم. پس درخت انجیر و انگور و انواع تره ظریف یافتم.. در آن، ماهی و مرغ هم بود، و هیچ چیز در آنجا نقصان نداشت... چون برای خود آتشزنه ای ساختم، با آن آتش افروختم و برای خدایان قربانی بریان کردم.

داستان دیگری آنچه را بر کارمندی به نام سینوحه گذشته نقل می کند. این شخص، پس از مرگ آمنمحت اول، از مصر گریخته در خاور نزدیک از شهری به شهری می رفت و، با وجود ثروت و نامی که به دست آورده بود، از دوری وطن رنج فراوان می برد. عاقبت آنچه را که به دست آورده بود رها کرد و به مصر بازگشت و در این بازگشت سختی فراوان دید. در این داستان چنین آمده است:

ای خدا، هر که هستی، که به من فرمان مسافرت داده ای، دوباره مرا به خانه( یعنی به فرعون) باز گردان. شاید به من اجازه می دهی تا جایی را ببینم که دل من در آن جای دارد. چه چیز برای من بزرگتر از آن است که جسد من آنجا به خاک سپرده شود که به دنیا چشم گشوده ام؟ به من مدد کن! امیدوارم که خیر به من برسد و خدا مرا رحمت کند.

سپس وی را در وطنش می بینیم که خسته و مانده و غبارآلود، پس از مسافرت طولانی در بیابان، بازگشته و بیم آن دارد که به واسطه طول مدت



خرید و دانلود  ادبیات مصر


مقاله در مورد هنر و معماری کاشان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

تپه های باستانی سیلک

 

پس از فرونشستن آب دریاچه مرکزی و خشک شدن تدریجی آن، ساکنان اطراف آن مجبور شدند نواحی حاصلخیزی مانند اطراف فین که همان منطقه «سیلک» باشد را جهت زندگی کردن و سکونت اختیار کنند، ولی این قدمت تا پیش از شصت سال پیش همچنان ناشناخته بود تا اینکه بر اساس بررسی های علمی پروفسور گریشمن در سال 1311 ش (1933 م) قدمت آثار به جا مانده در این تپه ها به هزاره پنجم تا اول قبل از میلاد منسوب گردید. آثاری از این تپه ها در موزه های لوور فرانسه، ملی ایران و باغ فین موجود می باشد.این تپه در مغرب مسیر کاشان- فین و در مجاورت جاده قرار دارد. سیلک در حال حاضر مشتمل بر یک تپه شمالی و یک تپه جنوبی است که به فاصله 500 متر از یکدیگر قرار دارند. و در جلو این تپه ها گورستانهائی از انسانهای ماقبل تاریخ وجود دارد.

باغ فین

 

بنای اولیه باغ فین به قبل از اسلام و با تمدن سیلک پیوند خورده است که تمدن سیلک نیز پیوندی ناگسستنی با چشمه جوشقانی دارد که در بالای باغ جاری است، و به چشمه سلیمانیه معروف است و از دیرباز همچنان در آبادی منطقه فین موثر بوده است.از زمانهائی بس دور در پائین این چشمه باغی وجود داشته است که کمی پائینتر از باغ فعلی بوده و بر اثر زلزله ای که در سال 982 ه.ق روی داد باغ به کلی ویران شد که به دستور شاه عباس صفوی بعد از سال 1000 ه.ق باغی در مکان فعلی که در حقیقت قسمتی از باغ قدیمی بود ساخته شد.از سال 1135 قمری بعد از حمله افاغنه آبادانی باغ به رکود گرائید ولی با دستور کریم خان زند به خصوص با ساختن عمارت که به نام «خلوت کریم خانی» در ضلع جنوبی باغ واقع است باغ فین روی به آبادانی گذاشت ولی با زلزله معروف سال 1192 قمری باغ فین نیز آسیب کلی دید،که پس از آن یعنی از سال 1200 قمری و با روی کار آمدن سلسله قاجار به خصوص با دستور فتحعلی شاه به مرمت و عمارت، باغ جانی دوباره گرفت که ساختمان شتر گلوی فتحعلی شاهی در ضلع جنوب غربی باغ و حمام سلطنتی بزرگ که در مجاورت حمام اولیه ساخته شد از آثار آن می باشد. ولی با تبعید صدر اعظم مقتدر ایران یعنی امیرکبیر و سپس شهادت آن رادمرد در این باغ، این آبادانی روی به ویرانی نهاد. با آغاز مشروطیت به جهت وضع دفاعی بنای باغ، این مکان پناهگاه اشرار و یاغیان گشت و در مدت 14 سال یاغیان مصالح و اشیاء گرانبهای آن را به یغما برده و به تخریب باغ پرداختند. پس از ختم غائله اشرار، به مرمت باغ پرداخته شد. از وقایع مهم تاریخ در این باغ می توان به جشن تاج گذاری رسمی شاه اسماعیل صفوی و نیز قتل میرزا تقی خان امیر کبیر در این باغ اشاره کرد.

سردرب، دیوار و برج ها

 

    

مجموعه باغ فین حدود 25000 متر مربع مساحت دارد که در بدو ورود به این مجموعه ، با ساختمان رفیع سردرب ورودی باغ برخورد می کنیم. این قسمت از باغ در دوره صفویه بنا گذاشته شده است این بنا دارای دو طبقه که طبقه تحتانی شامل هشتی و دالان ورودی به باغ با اتاقهای جانبی و طبقه فوقانی شامل سالن وسیع و زیبائی است که دارای چشم انداز خوبی بر اطراف و از جمله بر باغ دارد و دارای درهای مشبک و زیبائی است.در اطراف باغ از جمله در طرفین سردر، دیواری به ارتفاع پنج و شش متر و هفت برج دیده می شود.

 شترگلوی عباسی

پس از ورود به باغ و گذشتن از خیابان مصفائی که در وسط آن نهر آب زیبائی که همیشه آب از فواره های فیروزه ای آن در فوران است و درختان سرو بسیار زیبائی در دو طرف آن سر بفلک کشیده است؛ اولین ساختمانی که جلب توجه می کند شتر گلوی عباسی است که به دستور شاه عباس بزرگ ساخته شده است. در جلوی این بنا حوض وسیعی دیده می شود و در پشت این بنا نیز حوضچه ای قرار دارد که از کف آن آب فوران می کند، این بنا در دو طبقه و به گونه ای ساخته شده که از هر طرف باغ می توان به آن وارد شد، در میان



خرید و دانلود مقاله در مورد هنر و معماری کاشان


تحقیق: ادمان های باستانی ثبت شده در فهرست آثار ملی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

ادمان های باستانی ثبت شده در فهرست آثار ملی

·        شاهسوار

شاهسوار یا شهسوار ، جایگاهی باستانی در 7 کیلومتری جنوب خاوری ایذه و نزدیکی مانداب " بوندان " است . نگارکندی کوچک از دوره ایلام کهن بر پیشانی کوه و امامزاده ای با ریشه های معماری ایلخانی و گورستانی گسترده با شیرهای سنگی از دوره صفوی تا قاجار از جمله یادمان های شاهسوار است که با دو شماره در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده اند .

·        خونگ اژدر (هونگ نوروزی)

این تنگه در 8 کیلومتری شمال ایذه به فاصله مانداب میانگران دارای نگارکندی کوچک از دوره ی " ایلام کهن " است که بر پیشانی سنگی تک افتاده رو به آبادی خنگ اژدر خود نمایی می کند.

·        کول فرح

جایگاه باستانی " کول فرح " در گویش بختیاری " تنگه ای گشاده " بر سر راه اصفهان – خوزستان در 7 کیلومتری جنوب خاوری دشت ایذه قرار گرفته است . این تنگه با وجود 6 مجموعه از نگارکند های دوره ی "ایلام نو "، یکی ازجایگاه های باستانی ارزنده ایذه به شمار می آید .

افزون بر اهمیت تاریخی ، انزوا ، سکوت آرام بخش تنگه و چشم انداز سرسبزبرابر تنگه ، آن را از جاذبه ی طبیعی و زیستی ارزشمندی نیز برخوردار کرده است .

نگارکند های کول فرح :

نگارکند شماره ( 1 ) ، در بستری چهار گوش دارای 26 سطر نوی کند به خط میخی ایلامی است . این نگارکند که ازمهمترین نگارکند های ایلامی است ، نمایانگر برگزاری مراسمی آئینی است .

نگارکند های شماره ( 2 و 3 ) ، بر سنگی های تک افتاده آفریده شده اند . نگارکند شماره دو ، نمایشگر برگزاری مراسمی آئینی و نگارکند سوم پر کارترین نگارکند ایلامی و قربانی کردن حیوانات است،در این نگارکند صف های انسانی و حیوانات پیشکشی است.

نگارکند شماره ( 4 )،نمایشگرپیشکش بران " دریک مراسم بار عام است .

نگار کند شماره ( 5 ) ، بسیاری را رو به تنگه نیایش قربانی کردن حیوانات را به نمایش می گذارد.

نگارکند شماره ( 6 ) ، بر سنگی تک افتاده در مسافتی اندک از دهانه تنگه نمایانگر مراسمی آئینی است .

·        اشکفت سلمان

اشکفت سلمان در 3 کیلو متری جنوب شهر ایذه ، تنگه ای است گشاده در دل کوه " الهک " و دیرینگی آن با توجه به 4 نگارکند صخره ای نوشته دار در درون و بیرون اشکفت به دوره ی " ایلام نو "، هنگامه ی فرمانروایی " هنی " ، شاهک آیاپیر ( نام ایذه در دوره ایلام نو ) باز می گردد.

اشکفت سلمان این جایگاه باستانی اکنون گردشگاه ی مردمی است و کاوش های باستان شناسی بهار سال 1380 به سر پرستی مهرکیان نیز به جاذبه های گردشگری آن افزوده است .

·        خونگ اژدر ( 2 )

بر پشت تخته سنگی که نگارکند ایلامی خونگ اژدر ( 1 ) را نمایش می دهد آیین تنفیذ قدرت شاهک الیمائی را ازسوی مهرداد اشکانی نشان می دهد .

·        خونگ کمال وند و یارعلی وند

نگار کند خونگ کمال وند نوشته ای بخط آرامی از دوره الیمایی بدان هویت می بخشد ، شمالی ترین نگارکند صخره ای ایذه از دوره الیمائی بوده و خونگ یارعلی وند که در حدود 3 کیلومتری شمال باختری خونگ اژدر قرار دارد ، نشانگر دو پیکره الیمائی است .

·        کاوشگاه تاق تویله

" تاق تویله " نام تپه ای باستانی در نزدیکی روستای نورآباد ایذه است که در دو فصل کاوش به سرپرستی مهرکیان ، بنایی سنگ و گچی از دوره ی " اتابکان لر بزرگ " ( همزمان با دوره ایلخانی _ تیموری )از دل آن سربرآورد،با کاوش و باز سازی آن از فضای معماری آن به عنوان نمایشگاه، موزه و... ایذه می توان استفاده کرد .

·        کوشک نورآباد

از بنا های دوره ی قاجار است که یادگاری از خان های بختیاری است به شیوه " دهدشتی " در روستای نورآباد بنا شده است .

·        شمی

شمی در 30 کیلومتری شمال باختری ایذه یکی از جایگاه های باستانی پر آوازه ی ایران است. در بازمانده های سکویی سنگی در شمی چندین تندیس از دوره الیمایی بدست آمده است. بزرگترین پیکره ی مفرغین آدمی که تا کنون در ایران باستان بدست آمده است تندیس بزرگ زاده ی ستبر سینه ای شمی است که هم اکنون آذین بخش تالار دوره تاریخی موزه ملی ایران است.

·        شی وند

شی وند از آبادی های " دنباله رود " در شمال " کوه منگشت " است. بر بلندای آبشاری که پس از سیراب کردن باغ های میوه به کارون می ریزد و در میانه درختان خود رو، نگارکندی از دوره الیمایی بر تخته سنگی تک افتاده خود نمایی می کند که پیکره ای لمیده بر یک ارابه با دو ورزو (گاو کوهان دار) و کاهنی که ماده ای خوشبو را بر بخوردانی سه پایه می ریزد و چند نفردیگر در مراسمی آئینی نمایش می دهد ، مهرکیان در سال 1365 کشف کرده است.

آثار دشت سوسن

از آثار ارزشمند این دشت پر بار ، بازمانده های معماری باستانی در " گی لان " ، " مال ویران " بازمانده های پایه های چند پل همچون " پاپیلا " و نگار کند های الیمایی " شی من " و " فالح " که جعفر مهر کیان کشف کرده است و در تاریخ 15/5/1382 به شماره 15637 به ثبت رسیده است، از دیگر یادمان های آن دشت است.

آثار بی شمار دیگری در ایذه شایسته ثبت در فهرست آثارملی هستند. شهر ایذه با دو بال میراث طبیعی و باستانی در آسمان گردشگری و با ویژگی ثبت در فهرست میراث جهانی در پرواز است.



خرید و دانلود تحقیق: ادمان های باستانی ثبت شده در فهرست آثار ملی