لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مقدمه
از آنجایی که ایران در کمربند زلزلة آلپ-هیمالیا قرار دارد از نظر خطر زمینلرزه از جمله کشورهای آسیب پذیر جهان به شمار می رود. از این رو، هرگونه کوشش برای ارزیابی خطر دارای اهمیت زیادی است و می تواند موجب جلوگیری از تلفات جانی و خسارات مالی فراوان شود. با دخالت دادن عامل زلزله خیزی نواحی گوناگون در توزیع فضای سکونتگاههای انسانی، یا دست کم با وضع مقررات ایمنی متناسب با خطر زمینلرزه در پهنه های گوناگون، می توان از تلفات و خسارات ناشی از این گونه سوانح اجتناب ناپذیر کاست.
برای ارزیابی خطر در مکانیابی سکونتگاهها و فعالیتها باید پیشاپیش نواحی مختلف از نظر خطر زمینلرزه مشخص شوند. در پاسخ به همین نیاز، در طرح کالبدی ملی ایران، مطالعات زمینلرزه در دستور کار قرار گرفت و در دو گروه – گروه «لرزه زمینساخت» و گروه «برآورد خطر زمینلرزه» - سازمان یافت.
در گروه نخست، کارشناسان «لرزه زمینساخت» با بررسی منابع داخلی و خارجی، سودجستن از عکسهای هوایی و تصاویر ماهواره ای، ارزیابی داده های زمینلرزه ای ایران زمین از منابع معتبر داخلی و خارجی، بازدیدهای صحرایی برای گردآوری اطلاعات تکمیلی و برداشتهای منظم از گسله های بنیادی کشور، دو نقشه هر یک در مقیاس 000/000/1:1 تهیه کردند.
نقشة نخست نمایانگر گسله ها یعنی شکستهای پوستة جامد زمین است. احتمال دارد گسله های جنبا در اینده نیز دچار جابجایی شوند و در سازه هایی که برروی آنها و یا در فاصله هایی از آنها ساخته می شوند، اثر بگذارند. از این رو، شناسایی هرچه دقیقتر و کاملتر گسله ها به ویژه گسله های کواترنر گام نخست در بررسی لرزه زمینساخت و خطر زمینلرزه – گسلش در پهنه هاست.
در نقشة دوم همان گروه با بررسی داده های لرزه خیزی – خواه زمینلرزه های تاریخی خواه زمینلرزه های ثبت شدة دستگاهی – مراکز زمینلرزه های گذشته را مشخص کرد.
گروه دوم یعنی گروه «برآورد خطر زمینلرزه» با بررسی موقعیت گسله ها و خطواره ها و بر مبنای نتایج مطالعات گروه نخست و ژرف نگری در بانک داده های زمینلرزه ای و زمینلرزه های تاریخی، با تحلیل خطر زمینلرزه، نقشه های خمهای هم شتاب را برای بیشنة شتاب افقی حرکت زمین برای دورهای بازگشت 500، 1000 و 2000 ساله تهیه کرد. این نقشه ها با سطوح گوناگونی طراحی و پایداری سازه ها در برابر خطر زمینلرزه مطابقت دارد. نقشة نخست برای «سطح مبنای طراحی» است که طی آن احتمال رویداد زمینلرزه دست کم یک بار در طول عمر مفید سازه وجود دارد. نقشة دوم برای «سطح بالای طراحی» است. در این حالت احتمال رویداد زمینلرزه در طول عمر مفید سازه کم است. نقشة سوم برای «سطح حداکثر قابل پیش بینی» است که بیانگر بیشترین میزان حرکت زمین می باشد. احتمال رویداد چنین زمینلرزه ای در طول عمر مفید سازه بسیار کم است.
پهنه بندی خطر زمینلرزه از درهم آمیختن نقشه خمهای بیشینة شتاب افقی حرکت زمین به دست آمده است.
- مطالعات لرزه زمینساخت
آنچه تحت این عنوان در زیر می آید چکیده ای از بخش نخست (بررسیهای لرزه زمینساختی) مجلدهای یک مجموعه شش جلدی است که با عنوان «مطالعات لرزه خیزی» در چهارچوب طرح کالبدی ملی تهیه شده و برای نخستین بار با توجه به پراکندگی و محدودیتهای زیاد اطلاعاتی موجود و بزرگی گسترة مورد مطالعه (یعنی سراسر ایران زمین) در زمان کوتاهی انجام گرفته است.
شایان ذکر است که در این چکیده، نحوة ارائه و توصیف مطالب با «مجموعه گزارشها» کمی متفاوت است و در عمل اطلاعات موجود در گزارشهای شش جلدی، در محدودة 10 منطقه مطرح برای اجرای «طرحهای کالبدی منطقه ای» قالب بندی شده اند. به همین دلیل برای آگاهی بیشتر باید به گزارشهای مطالعات تفصیلی رجوع شود.
- تعریف مبنایی
شکستهای پوستة جامد زمین که در راستای آنها جابه جایی نسبی روی می دهد گسله نامیده می شوند. جنبش برشی در هر دو سوی گسله که از روی زمین تا ژرفای زیاد (گاهی تا 30 کیلومتر و یا بیشتر) ادامه می یابد، به سبب انباشتگی تنشهای ناشی از جنبش قاره ها نسبت به یکدیگر و جنبشهای درون گوشتة بالایی روی می دهد. بسیاری از گسله های شناخته شده در طی سالیان دور گذشته جنبشی داشته اند و ممکن است امروز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 72
مقدمه
همزمان با سالهای 1157 (1293) که کریم خان زند درگذشت تا سال 1212 (1249) که فتحعلی شاه بدرود زندگی گفت پنجاه سال و اندی گذشت، در این زمان کم، اروپا دچار دگرگونیهای شدیدی گردیده بود و داستانهای تاریخی بیمانندی، از جمله شورش فرانسه، و پیدایش ناپلئون و جنگهای پیاپی آن، و جنبش تودهها و پیشرفت فن جنگ و پدید آمدن افزارهای نوین و مانند اینها روی داده و در نتیجه آنها دولتهای بزرگ و نیرومندی پیدا شده بود.
کشور ایران از آن دگرگونیها بیبهره و ناگاه مانده و حقیقت آن است که نه پادشاهی قاجار و نه سرجنبانان توده از آن دگرگونیها سر در نمیآوردند و ناآگاهانه با شیوه کهن خود به سر میبردند.
نتیجه آن بود که دو دولت نیرومند و بزرگ و بیداری، یکی در شمال ایران و دیگری در جنوب آن پیدا شده، و ایران ناتوان و ناآگاه در میان آنان مانده. شکستهای پیاپی فتحعلیشاه در برابر روس و شکستهای محمدشاه و ناصرالدین شاه در برابر انگلیس به ایران زیان بسیار رسانید و از بزرگی سرزمین ایران بسیار کاست ولی با توجه به تمامی این رویدادهای مهم باز هم پادشاهان ایرانی و توده ایرانیان از خواب غفلت بیدار نگشتند.
پادشاهان قاجار از جمله فتحعلیشاه ـ محمد شاه و ناصرالدین شاه از پی یکدیگر آمدند بدون آنکه در خود و سیاستهای داخلی و خارجی خود با توجه به دگرگونیهای جهان تغییری ایجاد نمایند. تنها در سالهای بازپسین پادشاهی ناصرالدین شاه بود که اندک اندک تکان و بیداری در توده ایران پدیدار گردید.
میرزا رضاخان امیرکبیر در زمان ناصرالدین شاه به پیراستن و آراستن ایران میکوشید و در امر سیاست و کشورداری کاردانی از خود نشان میداد اما ناصرالدین شاه او را کشت و به جای وی میرزا آقاخان نوری را گذاشت.
عصر سنت و نوآوری
در قرن یازدهم هجری، فلسفهی ملاصدرا که خود از آن به «حمت متعالیه» یاد کرده است، بر پایهی ترتیب و استخراج مبنای حکمت مشائی، کلام، حکمت اشراقی و عرفان نظری نضج گرفت و به عنوان بیان نهایی فلسفه و حکمت اسلامی، در چند قرن اخیر نزد علاقمندان به حکمت و علوم عقلی، مطرح بحث بوده است.
فلسفهی او در حقیقت میعادگاه تلاقی و وحدت دو شعبهی مهم تفکر ایرانی، یعنی شعبهی عقلی و شهودی آن بوده است.
تلاقی و وحدتی که به نفع تشیع، بیان نهایی یافته بود و بیش و کم به حکمت مسلط در جامعهی اسلامی مبدل گردیده بود. چنان که شارحان حکمت در دورههای بعد که مدرسان فلسفهی او هم بودهاند، حتی حکمت مشائی را در زیر سیطرهی نفوذ و اندیشهی او به بحث و کند و کاو میگرفتند. در حقیقت «حکمت متعالیهی» او نقطه پایانی بر «اندیشیدن فلسفی» در ایران نهاد و بعد از او بیشتر کسانی که به عنوان حکیم و فیلسوف در حوزههای درس و بحث به حکمت میپرداختند شارحان و مدرسان بزرگ حکمت اسلامی بودند که در شعبهای از حکمت: حکمت مشاء، کلام یا عرفان نظری استادی و تسلط داشتند و واقعیت این بود که کار اینان نه اندیشیدن و نوآوری و تازه اندیشی بود و نه به مسائل اجتماعی و سیاسی توجه عمیقی داشتند، بلکه صرفاً کورسوی چراغ حکمت اسلامی را در دورهی قاجار روشن نگه میداشتند و از طرفی در همین زمان با مدنیت غربی کم کم آشنا میشدیم و سعی میکردیم از طریق ترجمه به آشنایی مدنیت غربی عمق بیشتری بدهیم یعنی زمانی که ملاعلی نوری که به عنوان «استاد جمیع حکما متأخر» و «خاتم الحکما و المحققین» نیز یاد میشود به بحث حکمت اسلامی اشتغال داشت اولین ترجمه رساله علمی اروپا در زبان فارسی منتشر شده که نام این رساله عبارت است از «رساله آبله کوبی» تألیف دکتر کارمک که به ضمیمهی «انوار الناصریه» یا «مرآه الحکمه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
مقدمه چاپ :
رویدادها مهم تمدن بشری، با توجه به اسناد و شواهد موجود، از زمانی شکل گرفت که اختراع چاپ، در اروپا در نیمه قرن پانزدهم به وقوع پیوست . گرچه فن چاپ توسط چینی ها بین سال های 712 – 756 در بخش وسیعی از سرزمین های شرقی و به شکل ابتدائی آن با استفاده از چاپ قالبی Block Printing رایج بود، اما چاپ به صورت کنده کاری و استنساخ کتب، کاری بس دشوار و با صرف وقت و هزینه زیاد انجام می گرفت . پس از چاپ نیز استفاده از کتب برای افراد معدود و انگشت شمار مقدور و میسر می شد . نخستین گام بزرگ در فن چاپ اختراع حروف متحرک فلزی Movable types بود که توسط گوتنبرگ آلمانی در سال 1450 میلادی (حدود سال 854 هجری قمری) انجام گرفت که صنعت چاپ را از شکل چوبی به صورت سربی درآورد . اختراع چاپ با حروف متحرک این امکان را به وجود آورد که دروازه های تمدن بشری بر روی همه افراد طالب علم و دانش گشوده شود . اختراع چاپ که نقطه عطفی در تمدن بشری محسوب می شود، به تدریج از کشور مبدأ آلمان به فرانسه، هلند، انگلستان، سویس و ایتالیا راه یافت . کشور ما نیز در نیمه اول قرن سیزده با این دستاورد آشنا شد .
در اصل تاریخ چاپ در ایران به پنج قرن قبل از میلاد یعنی به زمان پادشاهان هخامنشی و به مهرهای سلطنتی می رسد که برای تأیید احکام و فرامین حکومتی از آن استفاده می کردند . ورود واژه چاپ به زبان فارسی را به اواخر قرن هفتم هجری و به زمان سلطنت گیخاتوخان پسر اباقاخان مغول(690 – 694 ق .) نسبت می دهند، و آن پول های کاغذی بوده که به آن چاو یا کااو Cao می گفتند . عده ای نیز معتقدند که واژه چاپ همان چهاب یا چهابه است که در زبان هندی به مفهوم مهری بوده که بر روی پارچه نقش می زدند . ورود چاپخانه به ایران در اواسط قرن 11 در عهد صفویان (1640 میلادی) توسط بازرگانان ایرانی که از ارامنه ساکن آمستردام بودند انجام گرفته است . آن ها چاپخانه ای را با حروف ارمنی خریداری و وارد جلفای اصفهان کردند . همزمان با چاپخانه ارامنه عده ای از رجال و سلاطین صفویه نیز به فکر ایجاد چاپخانه با حروف فارسی و عربی افتادند که بنا به گفته شاردن سیاح معروف فرانسوی در محاق فراموشی قرار گرفت . در سال 1784 میلادی (1199 ق .) نیز یک دستگاه چاپ از بندر بوشهر وارد ایران شد که متأسفانه از سرنوشت آن اطلاعی در دست نیست
آنچه لازم است در باره چاپ بدانیم:
اختراع فن چاپ درحقیقت به قرن ها پیش از گوتنبرگ، که نامش به عنوان مخترع چاپ در تاریخ به ثبت رسیده است، برمی گردد. آسوریان چند هزار سال قبل از میلاد بر خشت هایی از گلرس مهر میزدند. استعمال حروف قابل انتقال نیز میان سالها ی 1051 و 1058 در چین آغاز شد. مخترع این حروف فردی به نام پیشنگ بود و حروف هم از گل رس ساخته میشد. حروف دستی و حروف قلعی که پس از آنها به کارآمد، هیچ یک رواجی نیافت، بر عکس حروف چوبی متداول شد. تا اینکه در سال 1440، گوتنبرگ ظاهرا بدون اطلاع از کار چینیها، حروف قابل انتقال را اختراع کرد و برای هر یک از حروف الفبا یک حرف جداگانه به کار برد.
حروف متحرک را چینیها اختراع کردند، ولی گوتنبرگ که حرفه اش زرگری بود، آلیاژ مناسب برای ریخته گری حروف را از سرب و آنتی موآن به دست آورد و سپس نسبت هر یک از این دو فلز را به گونه ای انتخاب کرد که حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند. وی برای مرکب چاپ هم فرمول مناسبی یافت و خلاصه با رفع موانع و حل مشکلات عمل چاپ را میسر و اجرایی کرد. تقریبا 20 سال پس از نخستین تلاش ها ی گوتنبرگ در امر چاپ ،این صنعت با استفاده از سطوح برجسته در ونیز، فلورانس، پاریس و لیون در حدی مختصر و محدود رواج یافت. اما دستگاه چاپ گوتنبرگ، به علت هزینه ها ی بسیار زیاد فقط برای ثروتمندان قابل دسترسی بود و به همین دلیل تا مدت ها ی طولانی استقبال چندانی از آن نشد. 300 سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، نمایشنامه نویسی آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتو گرافی را درسال 1796 میلادی اختراع کرد.
هر سنگی که متن یا تصویر با این روش روی آن نقش می بست ، برای چاپ حدود 750 نسخه عملکرد مطلوب داشت و پس از آن نقش روی سنگ قابل چاپ نبود. اگر چه درباره شروع چاپ سنگی در ای ران روایات متعددی وجود دارد، به نظر می رسد چاپ سنگی را برای نخستین بار میرزا صالح شیرازی در تبریز راه اندازی کرد.
میرزا صالح که از سوی دولت ایران برای فراگیری هنرهای جدید به اروپا رفته بود، در بازگشت یک دستگاه چاپ سنگی با خود به تبریز آورد که آن را در سال 1250 قمری راه انداخت. چاپخانه سنگی طی مدت کوتاهی در تهران و بعد اصفهان و سپس سایر شهرهای ایران تاسیس شد و بیش از 50 سال تنها روش چاپ در ایران بود و تا اواخر دوره قاجار ، هر چه در ایران چاپ می شد، به روش چاپ سنگی بود. البته هشت سال قبل از ورود چاپ سنگی به ایران چاپ سربی نیز راه اندازی شده بود، ولی به علت هزینه و زحمت زیاد آن ، پس از ورود چاپ سنگی ، کنار گذاشته شد و بعدها در اواخر دوره قاجار دوباره حروف سربی و استفاده از آن رایج گردید. طریقه چاپ سربی روش نسبتا ساده ای بود : کاغذ روی صفحه ای متشکل از حروف برجسته سربی و آغشته به مرکب فشرده می شد و بر اثر فشار، حروف بر صفحه کاغذ نقش می بست. حروفچینی روزنامه نیز نخست به صورت دستی انجام می گرفت، ولی بعدها این کار با دستگاه ها یی که معمول ترین آنها «لاینو تایپ» بود، صورت پذیرفت. دستگاه حروفچینی خودکاری لاینوتایپ در سال 1886 میلادی ساخته شد. و بدین ترتیب سرعت چاپ به تدریج فزونی یافت. پیشرفت فناوری کم کم باعث شد دستگاه حروفچینی سربی از دور خارج شود و جای خود را به دستگاه الکترونیکی بدهد.
برای ورود به آشنائی با ماشینهای چاپ، ابتدا انواع چاپ (های که امروزه فعال است) را لیست می کنم:
1-چاپ مسطح Letter Press- چاپ افست (ورقی – رول) - چاپ فلکسو- چاپ هلیو- چاپ صنعتی Pad Printer--چاپ سیلک - چاپ دیجیتال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
مقدمه
اهمیت تاثیر اقلیم بر معماری،انجام مطالعات و پژوهش های جامعی را در این زمینه ایجاب می کند.بویژه در کشور ما که تنوع شرایط اقلیمی در آن کاملا مشهود است.انجام تحقیقات گسترده در این زمینه امری اجتناب ناپذیر است.
بطورکلی،این پژوهش ها به دو صورت نظری وعملی انجام می گیرد.دروجه اول،مباحث نظری مربوط به اقلیم و ساختمان،مورد بررسی قرارمی گیرد و در وجه دوم،با بهره جستن از آمار آب و هوایی مناطق مختلف و انجام تقسیم بندی های اقلیمی،همچنیمقدمه
اهمیت تاثیر اقلیم بر معماری،انجام مطالعات و پژوهش های جامعی را در این زمینه ایجاب می کند.بویژه در کشور ما که تنوع شرایط اقلیمی در آن کاملا مشهود است.انجام تحقیقات گسترده در این زمینه امری اجتناب ناپذیر است.
بطورکلی،این پژوهش ها به دو صورت نظری وعملی انجام می گیرد.دروجه اول،مباحث نظری مربوط به اقلیم و ساختمان،مورد بررسی قرارمی گیرد و در وجه دوم،با بهره جستن از آمار آب و هوایی مناطق مختلف و انجام تقسیم بندی های اقلیمی،همچنین با استفاده از نمونه های ساختمانی مناطق مختلف اقلیمی،آزمایش ها و محاسبات دقیق صورت می گیرد.از آنجا که ازمایش ها عملی در چار چوب وظایف موسسات تحقیاقات ساختمانی انجام می گیرد واین امر تنها با تخصیص بودجه وزمان کافی از سوی سازمانهای مربوطه اماکان پذیر است، همچنین به دلیل نبود امکانات عملی جهت انجام این برنامه ها ودر دست نبودن امار واطلاعات آب وهوایی مناطق مختلف، پژوهش حاضر بیشتردر وجه اول استوار است.
معماری واقلیم، پیوندشان بیشتر به رابطه نوزاد وآغوش می ماند، یا نسبت هر رستنی با خاک ، حریم امن وبستر بالیدن. با بستگی ای تکامل آفرین؛ الهام بخش والبته ، نه محیط زا. در این معنا، آغوش، خاک واقلیم ، رابط حیات وسرزندگی ونبودشان نمود میرایی است . تجربیات معماری بومی در پهنه جهان وآروین های آن در معماری ایران زمین نیز ، خود گواه تاکیدی بر اندیشه ی فرم زایی ملاحظات اقلیمی در معماری است تا عاملی بر محدودیت آن یا اسارت معمار.
میزان متفاوت وترکیب گوناگون عوامل اقلیمی که خود ناشی از تفاوت موقعیت جغرافیای مناطق مختلف است، حوزه های اقلیمی متفاوتی در جان پدید آورده که هریک ویژگی های خاصی دارد. محیط زیست ، شهرها وحتی بناهای مربوط به این حوزه های اقلیمی، ویژگیهای خاصی متناسب با شرایط اقلیمی خود به دست آوردند. هدف این گزارش ، تعیین حوزه های مختلف اقلیمی ایران در ارتباط با معماری وارائه اطلاعاتی است که برای دست یابی به طرحهای منطقی معماری وهماهنگ با اقلیم مورد نظر است .
در این گزارش تاثیر هریک از عناصر اقلیمی(تابش آفتاب، رطوبت وباد) برساختمان مورد بررسی قرار می گیرد. در بین این عناصر، تابش آفتاب- که نور وحرارت طبیعی را به وجودمی آورد- مهمترین عنصر محسوب می شود.
حوزه های اقلیمی ایران
تقسیمات اقلیمی در ایران
اصولا در بسیاری در مناطق جهان ،اقلیم بوسیله عرض جغرافیایی و اتفاع از سطح دریا مشخص می شود.ایران با قرار گرفتن بین 25 و 40 درجه عرض جغرافیایی شمالی،در منطقه گرم قرار دارد و از نظر ارتفاع نیز، فلات مرتفعی است که مجموع سطوحی از آن که ارتفاعشان از سطح دریا کمتر از 475متر است، درصد بسیار کمی از سطح کل کشور را تشکیل می دهند.
با وجود اینک ایران دارای دو حوزه بزرگ آب(دریای خزر و خلیج فارس) است، بدلیل وجود رشته کوه های البرز و زاگرس و نحوه قرارگیری آنها، اثرات این دو حوزه محدود به نواحی بسیار نزدیک به آنها است و این حوزه ها، به ندرت اثری در تعدیل درجه حرارت قسمت های داخلی دارند.
بی تردید در کشوری کوهستانی مانند ایران ،هیچ گاه دو نقطه از نظر اقلیمی مانند یکدیگر نیستند.با این حال، بهترین روش برای دستیابی به پایه ای به منظور تعیین مناطق اقلیمی کشور، همان اصول کوپن است که ناگزیر باید از آن پیروی کرد.
بنابراین، تقسیمات چهار گانه ایران را که توسط دکتر حسن کنجی پیشنهاد شده نمی توان مورد استفاده قرار داد. وی تقسیم بندی کوپن را با کمی تغییر و با توجه به عوارض جغرافیایی کشور به شرح زیر پذیرفته است.
اقلیم معتدل و مرطوب(سواحل جنوبی دریای خزر(
اقلیم سرد (کوهستان های غربی)
اقلیم گرم خشک(فلات مرکزی)
اقلیم گرم و مرطوب(سواحل جنوبی)
تقسیمات اقلیمی و تیپولوژی معماری :
با توجه به شکل گیری و ترکیب معماری بومی مناطق مختلف ایران در می یابیم که ویژگی های متفاوت هر یک از این اقلیم ها،تاثیر فراوانی در شکل گیری شهر ها و ترکیب معماری این مناطق داشته اند.بنابراین،تعیین دقیق حوزه های اقلیمی در سطح کشور و دستیابی به مشخصات اقلیمی مناطق مختلف،در ارائه طرح های مناسب و هماهنگ با اقلیم هر منطقه اهمیت فراوانی دارد.
ویژگی های معماری بومی مناطق معتدل و مرطوب :
معماری بومی این مناطق که بیشتر کرانه های دریا ی خزر و دامنه های شمالی کوه های البرزرا شامل می شود،به طور کلی دارای ویژگی های زیر است:
در نواحی بسیار مرطوب کرا نه های نزدیک دریا برای حفاظت ساختمان از رطوبت بیش از حد زمین،خانه ها بر روی پایه های چوبی ساخته شده اند. ولی در دامنه کوه ها که رطوبت کمتر است،معمولا خانه ها بر روی پایه هایی از سنگ و گل و در پاره ای موارد بر روی گربه رو ها بنا شده اند
برای حفاظت اتاق ها از باران،ایوانک های عریض و سرپوشیده ای در اطراف اتاق ها ساخته اند.این فضاها،در بسیاری از ماه های سال برای کار و استراحت و در پاره ای موارد برای نگهداری محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
مقدمه :
پهنه حوزه استحفاظی شهرداری منطقه 1 کرج شامل مناطق عظیمیه - جهانشهر - بیلقان - جوادآباد و حصار می باشد و از جمله مناطقی است که فاصله طبقاتی و جدائی قشر ثروتمند و فقیر را در آن می توان به وضوح مشاهده نمود . از سوئی مناطق برخوردار و مرفه نشین عظیمیه و جهانشهر را می توان مشاهده نمود و از سوی دیگر منطقه حاشیه ای و فقیر حصار بالا را می توان مشاهده نمود .
طبق مادتین 99 و 100 قانون شهرداریها ساخت و ساز غیرمجاز (بدون دریافت پروانه ساخت از شهرداری ) در حریم و محدوده قانونی شهر ممنوع بوده و باید به هر نحو ممکن جلو آن گرفته شود .
منطقه حصار بالا (خط چهارم حصار) خارج ازمحدوده قانونی شهر و در حریم آن قرار دارد و ازحدود دهه 50 ساخت و ساز در آن شروع شده است . این منطقه که تا چند دهه پیش دره ها و کوهپایه های آن از چراگاههای کرج بوده و توسط کشاورزان مناطق روستایی اطراف جاده چالوس بویژه بیلقان مورد استفاده قرار می گرفته است .
در حال حاضر به علت رشد بی رویه و غیرمجاز یکی از معضلات کرج تبدیل گردیده و وضعیت فاجعه باری از لحاظ امکانات بهداشتی - درمانی - فرهنگی - هنری - ورزشی و دیگر امکانات رفاهی دارد ووجود این مسائل مدیریت شهری را به فکر ساماندهی وضعیت موجود آن انداخته است . هر چند با وجود گسترش ساخت و ساز غیرمجاز و جری تر شدن مردم و ایستادگی آنها در برابر انجام وظیفه پرسنل شهرداری تلاش فراوان و انرژی مضاعفی را می طلبد .
بیان مسئله
اجرای برنامه های نو استعماری در کشورهای جهان سوم تحت عنوان برنامه های توسعه پیشرفت در راستای شکست ساختار اجتماعی و اقتصادی سنتی اینگونه کشورها عمل کرده و به همراه خود پدیده شوم حاشیه نشینی را به ارمغان آورده است .
بررسی های انجام گرفته در سطح جهانی حاکی از آن است که در صد زاغه نشینی و حاشین نشینی به جمعیت شهرهای مهم دنیا متغیر می باشد ؛ بطور متوسط حدود 33 درصد جمعیت شهرهای بزرگ به صورت حاشیه نشینی زندگی می کنند . در ایران نیز پس از ورود و استقرار سرمایه داری وابسته ابتدا قطبهای متمرکز در تهران و چند شهر دیگر شکل گرفت . پس از آن روابط و مناسبات بهم خورد و قطبهای جاذبه و دافعه در شهرها نمودار شد . فعالیت های تجاری - اقتصادی و خدماتی در شهرهای بزرگ رونق گرفت و بدنبال آن مهاجرت بسوی قطبهای جاذب آغاز شد . پس از اشباع بخش اشتغال شهرها از یک سو و از سوی دیگر لبریز شدن شهرها از مهاجرین پدیده حاشیه نشینی به خصوص از دهه بیست بوجود آمد .
پس از بروز تغییرات عمده بخصوص از دهه 40 به بعد (بالاخص بعد از اصلاات ارضی) رشد حاشیه نشینی شدیدتر شد . پس از انقلاب اسلامی نیز بر اثر تحولات صورت گرفته در این دوران از جمله تبعات ناشی انقلاب ، پدیده جنگ تحمیلی ، و مسائل و مشکلات ناشی از تبعات آن و خشکسالی و ... در کنار عوامل قبلی باعث تشدید معضل حاشیه نشین شد آنهم در کشورهایی نظیر ایران که در یک مرحله خاص انتقالی قرار گرفته اند .
مراد از منطقه حاشین نشین شهرها مناطقی خواهد بود که دارای ویژگیهای زیر باشد :
1-واحدهای مسکونی رو به ویرانی ؛ فرسوده با استفاده از مصالح نامرغوب و بناهای سست بنیاد .
2-تسلط فرهنگ فقر و انعکاس آن در رفتارهای اجتماعی مردم به صورت معضل اعتیاد ؛ بیکاری و مشکلات روانی و جسمی .
3-فقر اقتصادی مردم و عدم توانایی برآوردن نیازهای جسمی و روحی و مشکلات ناشی از آن به صورت های مختلف بزهکاری اجتماعی و رفتارهای نابهنجار .
4-ایجاد مرزهای پردوام در اطراف محله و جدائی گزینی مردم از سایر طبقات شهری و زندگی در محلات به صورت عشیره ای و قومی .
5-عدم توجه و بی اعتنایی سازمانهای مسئول به احتیاجات محله .