لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .pptx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 25 اسلاید
قسمتی از متن .pptx :
موضوعات مورد بحث در این برنامه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
انقلاب ایران
«نصرت ادریس، استادیار دانشکده علوم سیاسى دانشگاه کراچى»
اصلاح و انقلاب هر دو براى رسیدن به یک هدف واحد صورت مىگیرند و این هدف عبارت است از تغییر دادن اوضاع وخیم و آشفته اصلاح با تفکر و اندیشه و خونسردى آغاز مىشود.
اصلاح کننده ابتدا به بررسى اوضاع و اندیشه درباره اسباب وخامت آن مىپردازد و سپس راههاى رفع نواقص موجود را کشف مىکند و تا حد لزوم به قوه تخریبى متوسل مىگردد در حالىکه انقلاب با خشم و غضب و حس انتقامطلبى آغاز مىشود.
بدین ترتیب در اکثر اوقات وظیفه یک فرد مصلح همان وظیفهاى است که یک انقلابگر بهعهده دارد با این تفاوت که اصلاح کننده ابتدا چگونگى مسائل و میزان آنها را بررسى مىکند و سپس به رفع آن مىپردازد در حالىکه شخص انقلابى بدون اینکه به عوامل خوب و بد و مفید و مضر توجه کند همه را از میان برمىدارد معمولا با افزایش مسائل و مفاسد در جامعه صبر و حوصله افراد، به پایان رسیده و این وضعیتبه آنها فرصت نمىدهد که بتوانند با شناخت مشکلات جامعه به رفع آن بپردازند و امور را اصلاح نمایند. بنابراین در چنین شرایطى روشهاى انقلابى بیشتر از تدابیر اصلاحى مؤثر واقع مىشوند. اما این واقعیت را نیز باید پذیرفت که انقلابات موفق وخامت و آشفتگى گذشته را بکلى از بین برده و همزمان با خاتمه تدریجى خشونتها نظام نوینى را پایهگذارى مىکنند.
در تاریخ معاصر جهان سه انقلاب عظیم ثبت گردیده است که به ترتیب در فرانسه روسیه و ایران به وقوع پیوستهاند. انقلاب فرانسه برخلاف سایر انقلابات که دوام چندانى ندارند تاکنون باقى است و امروز این انقلاب از دیدگاههاى زمان و فرهنگ غرب شناخته مىشود. اهدافى که انقلاب فرانسه بر پایه آنها شکل گرفته است عبارتند از آزادى فکرى، مساوات جسمانى، روشنفکرى و نظام جمهورى ولى در عین حال عنصر تندروى نیز در این انقلاب وجود داشت و در آن زمان نیز تحت تاثیر روحیه انقلابى تلاشهایى براى نابودى همه امور و عناصر گذشته صرف نظر از مثبتیا منفى بودن آنها انجام گرفت و اصول و قوانین جدید انقلابى اجرا گشت. در نتیجه این بحران شدید انقلابى کشور فرانسه تاکنون اعتدال مطلوب را در زمینههاى سیاسى اقتصادى و تمدن حاصل نکرده است. گفته مىشود که انقلاب فرانسه یک انقلاب موفق بوده است ولى امروز مشاهده مىشود که تمام شعبههاى ملى این کشور غیر مستحکمند.
انقلاب روسیه نیز چنین حادثه بزرگى بود که در تمدن غرب رخ داد ولى این انقلاب در مدت یک قرن اهداف خود را بکلى تحریف کرد و اثرى را برجاى نهاد که غربیان را به تفکر واداشت که این انقلاب چرا شکستخورد و حتى براى آنان این سؤال را مطرح کرد که چرا این انقلاب برپا گردید. اما انقلاب ایران با توجه به نوع خود منحصر به فرد است. این انقلاب خارج از محدوده فرهنگ غرب بوده و معیارهاى فرهنگى آن بسیار متفاوت با معیارهاى غربى است.
آنچه انقلاب ایران را کاملا از انقلاب فرانسه متمایز ساخته است این است که انقلاب ایران برخلاف انقلاب فرانسه مدعى ایجاد نظام جدید نبود بلکه روح ابدیت را در نظام موجود دمیده و آن را با روش حیات ابدى هماهنگ ساخت.
براى تحلیل صحیح انقلاب ایران و اوضاع فعلى باید همه تعصباتى را که در مورد این انقلاب در اذهان ما وجود دارد کنار بگذاریم. زیرا بزرگترین مشکلى که مانع شناخت انقلاب اسلامى مىگردد این است که مسلمانان معمولا از دیدگاههاى نژادى و فرقهاى به آن مىنگرند. جهان اشتراکى و وابستگان آن سعى مىکنند این انقلاب را در پرتو افکار و عقاید کارل مارکس، لنین و انگلس در چارچوب جنگ تاریخى سرمایهدارى و غربت و انقلاب جدلیاتى نشان مىدهند، و تمام امور مربوط را فقط از دیدگاه قدرت مادى بررسى مىکنند. لذا ما نباید انقلاب ایران را با معیارهاى فکرى اعتقادى و با توجه به نظریات و منافع خود بسنجیم بلکه باید با توجه به اوضاع و افکار و عقاید موجود در این کشور پیرامون آن تحقیق نماییم هنگامى که انقلاب فرانسه یا روسیه را مطالعه مىکنیم هیچ کدام از عقاید و نظریات شخصى در ذهن ما وجود ندارند و تمام وقایع این انقلابها را فقط به وسیله آن افکار و نظریات مطالعه کرد که قوه محرکه انقلاب را فراهم کرده اند.
در مورد انقلاب ایران نیز اگر به همین روش عمل شود مشکلى باقى نخواهد ماند. مسلم است که عقاید و نظریات اسلامى شیعه قوه محرکه انقلاب بوده است پس باید براى مطالعه گسترده این انقلاب را برپایه همین اعتقادات بررسى نماییم.
امروز 19 سال از عمر انقلاب ایران مىگذرد اگر چه این کشور در تمام ادوار زمان مظاهرى از قدرت داخلى خود را عرضه داشته است ولى تازهترین این مظاهر قدرت که به صورت انقلاب اسلامى بروز کرده استیک رویداد عظیم در طول تاریخ این کشور و حتى تاریخ بشرى به شمار مىرود که تمام دنیا را به شگفتى واداشته است. انقلاب ایران انقلابى است پویا و ادامهدار. مبارزه با نظام فرسوده و قدرتهاى ارتجاعى همچنان ادامه داشته است چنانکه در دولتهاى جدیدالتاسیس آسیاى میانه براى احیاى ارزشهاى اسلامى ادامه دارد. این امر دورنمایى از آینده را نشان مىدهد و جزئیات آن هنوز بهطور واضح قابل فهم نیست زیرا تاریخ پس از گذشت قرنها حقایق را آشکار مىسازد.
آنچه بیش از سایر امور شگفتى و حیرت را بر مىانگیزد این است که ایران در طى این انقلاب بکلى دگرگون شد. شاه عقاید و نظریات غرب را با عقاید و نظریات مردم ایران هماهنگ دانست. در نتیجه، طوفانى از احساس حقارت و بیگانگى و خشم و غضب علیه دولت دامنگیر ملت ایران شد و بالاخره زمینه ایجاد انقلاب اسلامى توسط امام خمینى (ره) در ایران براى غلبه بر این مفاسد بهوجود آمد. پیروزى این انقلاب با رهبرى امام خمینى به مردم جهان آموخت که یک ملت فقط با ایمان، اراده محکم و اتحاد و آرزوى شهادت مىتواند قدرتهاى جهان را شکست دهد. این تجربه به روش کار نهضتهاى اسلامى جهت تازهاى بخشید. امروز نه تنها نهضت اسلامى در ایران بلکه در این عصر مادیگرایى فقط منافع اقتصادى انگیزه این انقلاب نیستند بلکه این انقلاب از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
انقلاب ایران
«نصرت ادریس، استادیار دانشکده علوم سیاسى دانشگاه کراچى»
اصلاح و انقلاب هر دو براى رسیدن به یک هدف واحد صورت مىگیرند و این هدف عبارت است از تغییر دادن اوضاع وخیم و آشفته اصلاح با تفکر و اندیشه و خونسردى آغاز مىشود.
اصلاح کننده ابتدا به بررسى اوضاع و اندیشه درباره اسباب وخامت آن مىپردازد و سپس راههاى رفع نواقص موجود را کشف مىکند و تا حد لزوم به قوه تخریبى متوسل مىگردد در حالىکه انقلاب با خشم و غضب و حس انتقامطلبى آغاز مىشود.
بدین ترتیب در اکثر اوقات وظیفه یک فرد مصلح همان وظیفهاى است که یک انقلابگر بهعهده دارد با این تفاوت که اصلاح کننده ابتدا چگونگى مسائل و میزان آنها را بررسى مىکند و سپس به رفع آن مىپردازد در حالىکه شخص انقلابى بدون اینکه به عوامل خوب و بد و مفید و مضر توجه کند همه را از میان برمىدارد معمولا با افزایش مسائل و مفاسد در جامعه صبر و حوصله افراد، به پایان رسیده و این وضعیتبه آنها فرصت نمىدهد که بتوانند با شناخت مشکلات جامعه به رفع آن بپردازند و امور را اصلاح نمایند. بنابراین در چنین شرایطى روشهاى انقلابى بیشتر از تدابیر اصلاحى مؤثر واقع مىشوند. اما این واقعیت را نیز باید پذیرفت که انقلابات موفق وخامت و آشفتگى گذشته را بکلى از بین برده و همزمان با خاتمه تدریجى خشونتها نظام نوینى را پایهگذارى مىکنند.
در تاریخ معاصر جهان سه انقلاب عظیم ثبت گردیده است که به ترتیب در فرانسه روسیه و ایران به وقوع پیوستهاند. انقلاب فرانسه برخلاف سایر انقلابات که دوام چندانى ندارند تاکنون باقى است و امروز این انقلاب از دیدگاههاى زمان و فرهنگ غرب شناخته مىشود. اهدافى که انقلاب فرانسه بر پایه آنها شکل گرفته است عبارتند از آزادى فکرى، مساوات جسمانى، روشنفکرى و نظام جمهورى ولى در عین حال عنصر تندروى نیز در این انقلاب وجود داشت و در آن زمان نیز تحت تاثیر روحیه انقلابى تلاشهایى براى نابودى همه امور و عناصر گذشته صرف نظر از مثبتیا منفى بودن آنها انجام گرفت و اصول و قوانین جدید انقلابى اجرا گشت. در نتیجه این بحران شدید انقلابى کشور فرانسه تاکنون اعتدال مطلوب را در زمینههاى سیاسى اقتصادى و تمدن حاصل نکرده است. گفته مىشود که انقلاب فرانسه یک انقلاب موفق بوده است ولى امروز مشاهده مىشود که تمام شعبههاى ملى این کشور غیر مستحکمند.
انقلاب روسیه نیز چنین حادثه بزرگى بود که در تمدن غرب رخ داد ولى این انقلاب در مدت یک قرن اهداف خود را بکلى تحریف کرد و اثرى را برجاى نهاد که غربیان را به تفکر واداشت که این انقلاب چرا شکستخورد و حتى براى آنان این سؤال را مطرح کرد که چرا این انقلاب برپا گردید. اما انقلاب ایران با توجه به نوع خود منحصر به فرد است. این انقلاب خارج از محدوده فرهنگ غرب بوده و معیارهاى فرهنگى آن بسیار متفاوت با معیارهاى غربى است.
آنچه انقلاب ایران را کاملا از انقلاب فرانسه متمایز ساخته است این است که انقلاب ایران برخلاف انقلاب فرانسه مدعى ایجاد نظام جدید نبود بلکه روح ابدیت را در نظام موجود دمیده و آن را با روش حیات ابدى هماهنگ ساخت.
براى تحلیل صحیح انقلاب ایران و اوضاع فعلى باید همه تعصباتى را که در مورد این انقلاب در اذهان ما وجود دارد کنار بگذاریم. زیرا بزرگترین مشکلى که مانع شناخت انقلاب اسلامى مىگردد این است که مسلمانان معمولا از دیدگاههاى نژادى و فرقهاى به آن مىنگرند. جهان اشتراکى و وابستگان آن سعى مىکنند این انقلاب را در پرتو افکار و عقاید کارل مارکس، لنین و انگلس در چارچوب جنگ تاریخى سرمایهدارى و غربت و انقلاب جدلیاتى نشان مىدهند، و تمام امور مربوط را فقط از دیدگاه قدرت مادى بررسى مىکنند. لذا ما نباید انقلاب ایران را با معیارهاى فکرى اعتقادى و با توجه به نظریات و منافع خود بسنجیم بلکه باید با توجه به اوضاع و افکار و عقاید موجود در این کشور پیرامون آن تحقیق نماییم هنگامى که انقلاب فرانسه یا روسیه را مطالعه مىکنیم هیچ کدام از عقاید و نظریات شخصى در ذهن ما وجود ندارند و تمام وقایع این انقلابها را فقط به وسیله آن افکار و نظریات مطالعه کرد که قوه محرکه انقلاب را فراهم کرده اند.
در مورد انقلاب ایران نیز اگر به همین روش عمل شود مشکلى باقى نخواهد ماند. مسلم است که عقاید و نظریات اسلامى شیعه قوه محرکه انقلاب بوده است پس باید براى مطالعه گسترده این انقلاب را برپایه همین اعتقادات بررسى نماییم.
امروز 19 سال از عمر انقلاب ایران مىگذرد اگر چه این کشور در تمام ادوار زمان مظاهرى از قدرت داخلى خود را عرضه داشته است ولى تازهترین این مظاهر قدرت که به صورت انقلاب اسلامى بروز کرده استیک رویداد عظیم در طول تاریخ این کشور و حتى تاریخ بشرى به شمار مىرود که تمام دنیا را به شگفتى واداشته است. انقلاب ایران انقلابى است پویا و ادامهدار. مبارزه با نظام فرسوده و قدرتهاى ارتجاعى همچنان ادامه داشته است چنانکه در دولتهاى جدیدالتاسیس آسیاى میانه براى احیاى ارزشهاى اسلامى ادامه دارد. این امر دورنمایى از آینده را نشان مىدهد و جزئیات آن هنوز بهطور واضح قابل فهم نیست زیرا تاریخ پس از گذشت قرنها حقایق را آشکار مىسازد.
آنچه بیش از سایر امور شگفتى و حیرت را بر مىانگیزد این است که ایران در طى این انقلاب بکلى دگرگون شد. شاه عقاید و نظریات غرب را با عقاید و نظریات مردم ایران هماهنگ دانست. در نتیجه، طوفانى از احساس حقارت و بیگانگى و خشم و غضب علیه دولت دامنگیر ملت ایران شد و بالاخره زمینه ایجاد انقلاب اسلامى توسط امام خمینى (ره) در ایران براى غلبه بر این مفاسد بهوجود آمد. پیروزى این انقلاب با رهبرى امام خمینى به مردم جهان آموخت که یک ملت فقط با ایمان، اراده محکم و اتحاد و آرزوى شهادت مىتواند قدرتهاى جهان را شکست دهد. این تجربه به روش کار نهضتهاى اسلامى جهت تازهاى بخشید. امروز نه تنها نهضت اسلامى در ایران بلکه در این عصر مادیگرایى فقط منافع اقتصادى انگیزه این انقلاب نیستند بلکه این انقلاب از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
انقلاب ایران
«نصرت ادریس، استادیار دانشکده علوم سیاسى دانشگاه کراچى»
اصلاح و انقلاب هر دو براى رسیدن به یک هدف واحد صورت مىگیرند و این هدف عبارت است از تغییر دادن اوضاع وخیم و آشفته اصلاح با تفکر و اندیشه و خونسردى آغاز مىشود.
اصلاح کننده ابتدا به بررسى اوضاع و اندیشه درباره اسباب وخامت آن مىپردازد و سپس راههاى رفع نواقص موجود را کشف مىکند و تا حد لزوم به قوه تخریبى متوسل مىگردد در حالىکه انقلاب با خشم و غضب و حس انتقامطلبى آغاز مىشود.
بدین ترتیب در اکثر اوقات وظیفه یک فرد مصلح همان وظیفهاى است که یک انقلابگر بهعهده دارد با این تفاوت که اصلاح کننده ابتدا چگونگى مسائل و میزان آنها را بررسى مىکند و سپس به رفع آن مىپردازد در حالىکه شخص انقلابى بدون اینکه به عوامل خوب و بد و مفید و مضر توجه کند همه را از میان برمىدارد معمولا با افزایش مسائل و مفاسد در جامعه صبر و حوصله افراد، به پایان رسیده و این وضعیتبه آنها فرصت نمىدهد که بتوانند با شناخت مشکلات جامعه به رفع آن بپردازند و امور را اصلاح نمایند. بنابراین در چنین شرایطى روشهاى انقلابى بیشتر از تدابیر اصلاحى مؤثر واقع مىشوند. اما این واقعیت را نیز باید پذیرفت که انقلابات موفق وخامت و آشفتگى گذشته را بکلى از بین برده و همزمان با خاتمه تدریجى خشونتها نظام نوینى را پایهگذارى مىکنند.
در تاریخ معاصر جهان سه انقلاب عظیم ثبت گردیده است که به ترتیب در فرانسه روسیه و ایران به وقوع پیوستهاند. انقلاب فرانسه برخلاف سایر انقلابات که دوام چندانى ندارند تاکنون باقى است و امروز این انقلاب از دیدگاههاى زمان و فرهنگ غرب شناخته مىشود. اهدافى که انقلاب فرانسه بر پایه آنها شکل گرفته است عبارتند از آزادى فکرى، مساوات جسمانى، روشنفکرى و نظام جمهورى ولى در عین حال عنصر تندروى نیز در این انقلاب وجود داشت و در آن زمان نیز تحت تاثیر روحیه انقلابى تلاشهایى براى نابودى همه امور و عناصر گذشته صرف نظر از مثبتیا منفى بودن آنها انجام گرفت و اصول و قوانین جدید انقلابى اجرا گشت. در نتیجه این بحران شدید انقلابى کشور فرانسه تاکنون اعتدال مطلوب را در زمینههاى سیاسى اقتصادى و تمدن حاصل نکرده است. گفته مىشود که انقلاب فرانسه یک انقلاب موفق بوده است ولى امروز مشاهده مىشود که تمام شعبههاى ملى این کشور غیر مستحکمند.
انقلاب روسیه نیز چنین حادثه بزرگى بود که در تمدن غرب رخ داد ولى این انقلاب در مدت یک قرن اهداف خود را بکلى تحریف کرد و اثرى را برجاى نهاد که غربیان را به تفکر واداشت که این انقلاب چرا شکستخورد و حتى براى آنان این سؤال را مطرح کرد که چرا این انقلاب برپا گردید. اما انقلاب ایران با توجه به نوع خود منحصر به فرد است. این انقلاب خارج از محدوده فرهنگ غرب بوده و معیارهاى فرهنگى آن بسیار متفاوت با معیارهاى غربى است.
آنچه انقلاب ایران را کاملا از انقلاب فرانسه متمایز ساخته است این است که انقلاب ایران برخلاف انقلاب فرانسه مدعى ایجاد نظام جدید نبود بلکه روح ابدیت را در نظام موجود دمیده و آن را با روش حیات ابدى هماهنگ ساخت.
براى تحلیل صحیح انقلاب ایران و اوضاع فعلى باید همه تعصباتى را که در مورد این انقلاب در اذهان ما وجود دارد کنار بگذاریم. زیرا بزرگترین مشکلى که مانع شناخت انقلاب اسلامى مىگردد این است که مسلمانان معمولا از دیدگاههاى نژادى و فرقهاى به آن مىنگرند. جهان اشتراکى و وابستگان آن سعى مىکنند این انقلاب را در پرتو افکار و عقاید کارل مارکس، لنین و انگلس در چارچوب جنگ تاریخى سرمایهدارى و غربت و انقلاب جدلیاتى نشان مىدهند، و تمام امور مربوط را فقط از دیدگاه قدرت مادى بررسى مىکنند. لذا ما نباید انقلاب ایران را با معیارهاى فکرى اعتقادى و با توجه به نظریات و منافع خود بسنجیم بلکه باید با توجه به اوضاع و افکار و عقاید موجود در این کشور پیرامون آن تحقیق نماییم هنگامى که انقلاب فرانسه یا روسیه را مطالعه مىکنیم هیچ کدام از عقاید و نظریات شخصى در ذهن ما وجود ندارند و تمام وقایع این انقلابها را فقط به وسیله آن افکار و نظریات مطالعه کرد که قوه محرکه انقلاب را فراهم کرده اند.
در مورد انقلاب ایران نیز اگر به همین روش عمل شود مشکلى باقى نخواهد ماند. مسلم است که عقاید و نظریات اسلامى شیعه قوه محرکه انقلاب بوده است پس باید براى مطالعه گسترده این انقلاب را برپایه همین اعتقادات بررسى نماییم.
امروز 19 سال از عمر انقلاب ایران مىگذرد اگر چه این کشور در تمام ادوار زمان مظاهرى از قدرت داخلى خود را عرضه داشته است ولى تازهترین این مظاهر قدرت که به صورت انقلاب اسلامى بروز کرده استیک رویداد عظیم در طول تاریخ این کشور و حتى تاریخ بشرى به شمار مىرود که تمام دنیا را به شگفتى واداشته است. انقلاب ایران انقلابى است پویا و ادامهدار. مبارزه با نظام فرسوده و قدرتهاى ارتجاعى همچنان ادامه داشته است چنانکه در دولتهاى جدیدالتاسیس آسیاى میانه براى احیاى ارزشهاى اسلامى ادامه دارد. این امر دورنمایى از آینده را نشان مىدهد و جزئیات آن هنوز بهطور واضح قابل فهم نیست زیرا تاریخ پس از گذشت قرنها حقایق را آشکار مىسازد.
آنچه بیش از سایر امور شگفتى و حیرت را بر مىانگیزد این است که ایران در طى این انقلاب بکلى دگرگون شد. شاه عقاید و نظریات غرب را با عقاید و نظریات مردم ایران هماهنگ دانست. در نتیجه، طوفانى از احساس حقارت و بیگانگى و خشم و غضب علیه دولت دامنگیر ملت ایران شد و بالاخره زمینه ایجاد انقلاب اسلامى توسط امام خمینى (ره) در ایران براى غلبه بر این مفاسد بهوجود آمد. پیروزى این انقلاب با رهبرى امام خمینى به مردم جهان آموخت که یک ملت فقط با ایمان، اراده محکم و اتحاد و آرزوى شهادت مىتواند قدرتهاى جهان را شکست دهد. این تجربه به روش کار نهضتهاى اسلامى جهت تازهاى بخشید. امروز نه تنها نهضت اسلامى در ایران بلکه در این عصر مادیگرایى فقط منافع اقتصادى انگیزه این انقلاب نیستند بلکه این انقلاب از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
انقلاب مشروطه
انقلاب چگونه آغاز شد؟
کشور خواب آلود ایران از خواب دیرین سر بر آورده بود. اخگری لازم بود تا آتش روشن شود. قند در تهران گران شد و تندی صدراعظم عین الدوله آتش را دامن زد. علاءالدوله حاکم تهران، که مرد بیپروایی بود، به دستور صدراعظم در روز دوشنبه 14 شوال 1323 ه. ق. هفده نفر از بازرگانان و دو نفر از سادات را به جرم گران کردن بهای قند و شکر به چوب بست. این کار بهانه به دست مدعیان داد و کشمکش میان دولت و مردم در گرفت. علاوه بر بازاریان جمعی از روشنفکران و علمای روحانی و اهل منبر، هر یک به جهتی خاص، به گروه مخالفان پیوسته در رأس جنبش قرار گرفتند و در مساجد و منابر و مکتبخانه ها و زیارتگاهها و بازار به تبلیغ و اشاعه اصول اداره جدید برخاستند. این حادثه مقدمه و پیش درآمد انقلاب بود.
انقلاب بر سر مظالم شاه و درباریان و وابستگی شاه قاجار به دربار روسیه پدید آمد و عنوان برکناری عین الدوله و عزل مسیو نوز بلژیکی و حاکم تهران و تأسیس "عدالتخانه" داشت و به صورت تعطیل عمومی آغاز شد.
صدور فرمان مشروطیت
مردم و علما در 16 شوال سال 1323 ه. ق. به زاویه حضرت عبدالعظیم روی آوردند (هجرت صغری) و جنبش به مشهد، کرمان، فارس و جاهای دیگر سرایت کرد. شاه وعده عزل عین الدوله و تشکیل عدالتخانه را داد و سروصداها خوابید. اما نه تنها به قول خود عمل نکرد، بلکه تظاهر کنندگان را در فشار گذاشت و در نتیجه این عهد شکنی بر دامنه جنبش مردم افزوده شد و کار به زد و خورد کشید. سال بعد - در 23 جمادی الاول 1324 ه.ق. - بازارها بسته شد و علما به قم مهاجرت کردند (هجرت کبری) و عاقبت سه روز بعد، گروهی از مردم تهران در سفارت انگیس متحصن شدند.
نهضت به تبریز و اصفهان و شیراز هم بسط یافت. عین الدوله استعفا کرد و میرزا نصرالله خان مشیرالدوله "با رویی نرم و دم گرم" به جای او آمد. علما به شهر برگشتند و شاه، که از هیجان مردم به وحشت افتاده و احساس خطر کرده بود، خواهی نخواهی در 14 جمادی الاخر سال 1324 ه.ق. به صدور فرمان مشروطیت و تأسیس مجلس شورای ملی، مرکب از برگزیدگان ملت، تن داد.
حقیقت آنکه مظفرالدین شاه با همه بیکارگی و درماندگی مرد پاکدل و کم آزاری بود و خود از ته دل مشروطه را میخواست و آرزومند استقرار آن بود، اگر چه نه به کنه آن واقف بود و نه تهور اجرای آن را داشت. هر چه بود مشروطه را داد و از این نام خود را در تاریخ به نیکی مخلد ساخت.
مظفرالدین شاه هنگام افتتاح مجلس شورای ملی
با اعطای مشروطیت، بست نشینی موقوف گردید و روحانیان، که ایران را ترک کرده و عازم خاک عثمانی شده بودند، با استقبال باشکوهی مراجعت کردند.
مجلس یکم در 18 شعبان 1324 هـ. ق. با حضور شاه در کاخ گلستان گشایش یافت و در آخرین روزهای زندگی مظفرالدین شاه (14 ذیقعده 1324 ه. ق.) پنجاه و یک اصل قانون اساسی به امضای شاه رسید.
مظفرالدین شاه روز 24 ذیقعده 1324 ه.ق. درگذشت و محمدعلی میرزا در ماه ذیحجهً همان سال به جای پدر نشست.
محمد علی شاه
نسبت به پادشاه جدید سوءظن مردم زیاد بود و هر روز آثار نگرانی و جوشش نمایان می گشت. وکلای آذربایجان، محمد علی شاه را از تبریز می شناختند و به او اطمینان نداشتند. انقلاب و هیجان و کشمکش ملت و مجلس با دربار و عناصر استبداد در تهران و ولایات ادامه داشت. علما و روحانیون تکیه گاه مردم بودند. انجمنهای ایالتی