لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
انسان وفرایندارزشیابی
مراکز ارزیابی، رویکردی جدید است که مدتهاست در سازمانهای کشورهای توسعه یافته به عنوان شیوه یا فعالیتهایی در جهت سنجش قابلیتها و ارزشهای مورد انتظار افراد و سازمان مورد استفاده قرار می گیرد. این روش در سازمانهای ما آن طور که باید شناخته و جانیفتاده است و بسیار اتفاق افتاده است که آن با فرایند ارزشیابی منابع انسانی اشتباه گرفته می شود. آنچه که این میان مطرح است اینکه مراکز ارزیابی مکان یا محل نیست بلکه تنها یک شیوه یا متد است که افراد را در تمام زمان مورد بررسـی قرار می دهد و می سنجد. امروز در سازمانهای ما اندازه گیری عملکرد یا (PERFORMANCE MEASUREMENT ) در نظامهای مدیریتی موضوعی عمومی و بسیار مهم تلقی می شود تا آنجا که از آن به عنوان عاملی در جهت هدایت کلیه امور مدیریتی نام برده مـی شود. شاید یکی از مولفه های مهم پیشرفته بودن جـــوامع نیز فرایند اندازه گیری یا ارزشیابی عملکرد منابع انسانی سازمانها چه در بدو گزینش و چه طی دوران فعالیت آنها در سازمان می باشد&، به همین علت است که اندازه گیری عملکرد شرکتها و نیروی انسانی آنها جزو مسئولیتهای اصلی مدیریت هر سازمان شده است اما ویژگی ها یا خصوصیات یک نظام ارزشیابی موثر بااهمیت تر و نقش و جایگاه آن در بهبود مستمر بهره وری نیروی انسانی سازمانها و شرکتها بسیار کارساز است پیش از پرداختن به این موضوع باید براین نکته تاکید شود که سازمانهای بزرگ و کوچک قرن حاضر باتوجه به نقش و ارزش نیروهای انسانی کارآمد و متخصص در محیط کسب و کار جهان امروز، به خوبی دریافته اند که بدون داشتن طرحهای منسجم و رسمی برای ارزشیابی نیروهای انسانی خود اعم از کارکنان و مدیران، هرگز به اهداف مورد نظر مانند رشد و توسعه سازمانهای خود و در نهایت رشد اقتصادی در سطح خرد و کلان، دست نخواهند یافت. چرا که یکی از ویژگی های ارزشمند اجرای طرح ارزشیابی نیروی انسانی، شفاف تر شدن نقاط قوت و ضعف عملکرد و رفتارهای نیروهای انسانی و سازمان در تمام سطوح می باشد.آگاهی از میزان کارآیی کارکنان از یک سو باعث بهبود وضعیت آنها شده و از سوی دیگر باافزایش حجم تولیدات و خدمات سازمانها، تحولات بزرگی در روند حرکت آنها بوجود خواهد آمد و این به کمک اجرای درست مراکز ارزشیابی انسانی قبل و بعد از گزینش محقق می شود.چنانچه طراحی مراکز و ارزشیابی منابع انسانی مناسب و به نحو مطلوب اجرا شود، وسیلـه ای بسیار کارا در جهت تحقق اهداف فردی و سازمانی و نیز ابزاری برای استفاده موثر و کارآمد از منابع انسانی که دارائیهای سازمانی نیز تلقی می شوند، خواهد بود.چگونگی اجرای ارزشیابی منابع انسانی در سازمانهای ما، بررسی ساختار ارزیابی داراییهای انسانی، ارزشیابی منابع انسانی بدو استخدام، بررسی خصوصیات شخصیتی و تخصصی کارکنان و سازمان و مطالعه روشهای ارزیابی نیروی انسانی در سازمانهای ما در گذشته و حال، از موضوعات مهمی است که در این گزارش ویژه مطرح شده است.صاحبنظرانی که تدبیر را در این بررسی یاری کردند، عبارتند از:- آقای دکتر خدابخش داشگرزاده، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و مشاوره مدیریت.- آقای دکتر شهرام رحیمی،مشاور صنعت.- آقای مهندس رضا شیخی، مدیر خدمات مدیران شرکت ایران خودرو.- آقای مهندس مهدی مهدوی عرب، دبیر برنامه توسعه مدیران اجرایی شرکت صاایران.تعریف و تبیین ارزشیابیارزشیابی به معنی علمی و دقیق آن دانش جوانی است که قدمتی بیش از یک قرن در جهان ندارد، به ویژه در کشور ما که سابقه آن از ثلث قرن تجاوز نمی کند. لذا این دانش هنوز از تحقیقات و بررسیهای جامعی برخوردار نگردیده تا همه جنبه های آن روشن و آشکار و صاحب تعریف جامع، حیطه عمل و قواعد و قوانین عملی و مطابق با حوائج و مقتضیات جامعه و بالاخص در زمینه کار و اشتغال شود.گرچه هر فرد در کار روزانه خود و در هر فعالیت و حرکتی که در جامعه و یا در تماس با افراد و اشیاء دارد مدام به ارزشیابی از رفتار و اخلاق و دانش و تبحر افراد یا کارآیی، قدرت و دوام اشیاء ابزار و ماشین آلات، کالاها و اجناس می پردازد اما این ارزشیابی ها یا برداشتها ذهنی و فردی و خصوصی به اصطلاح کیفی اند(QUALITATIVE) و واجد معیارها، مقیاسها، درجات، مقادیر و میزانهای کمی (QUANTITATIVE) نیستند تا بر مبانی آنها به تعریف و تبیین قواعد و قوانین پرداخت و به ارزشیابی علمی مبادرت کرد.تعاریف مختلف و متنوع می تواند به گستره دانش آدمی از مفهوم و حیطه عمل یک موضوع یا مبحث بیفزایند لذا ما به برخی از تعاریفی که از ارزشیابی شده اشاره می کنیم:در فرهنگ تعلیم و تربیت تالیـــف «کارتر، دی،گود»لغت ارزشیابی یا ارزیابی (APPRAISAL OR EVALUATION) چنین تعریف شده است: الف - فرایند تحقیق و تبیین یا قضاوت و داوری درباره ارزش و مقدار چیزی با سنجش و اندازه گیری.ب - در روانشناسی فرایند تعیین و تبیین معنای نسبی پدیده ها به صورت برخی از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
انسان و سرنوشت
فهرست مطالب
عنوان
مقدمه : عظمت و انحطاط مسلمین
ردیف اصلی مسأله سرنوشت
مسأله سرنوشت در این کتاب جزء بحثهایی از علل انحطاط مسلمین قرارگرفته است
نویسنده از چه زمانی متوجه این سلسله بحثها شد ؟
تمدن عظیم اسلامی
مایه گرفتن تمدن جدید اروپایی از تمدن اسلامی
سخنان گوستاولوبون و سخنان ویل دورانت
چرا مسلمانان به قهقرا برگشتند ؟
آنچه لازم است مقدمه این سلسله مباحث قرار گیرد
طبیعت زمان از نظر فلسفه تاریخ
علل انحطاط مسلمین در سه بخش
پارهای از عقاید و افکار اسلامی که متهم و مسؤول شناخته شدهاند
عناصری از اخلاق اسلامی که انحطاط آور خوانده شدهاند
برخی مقررات اسلامی از این نظر
آیا خصائص و ممیزات روحی ملل اسلامی عامل انحطاط مسلمین بوده است ؟
دو طبقه متنفذ و مسؤولیتهای آنها از این نظر
عوامل بیگانه
مجموع موضوعات و مباحثی که لازم است بررسی شود
درخواست نویسنده از فضلا و نویسندگان
سخنان واشنگتن ارونگ آمریکایی درباره تأثیر اعتقاد به قضا و قدر در انحطاط مسلمین
انتقاد سخنان واشنگتن ارونگ
چرا در این رساله از تعرض بعضی شاخهها و فروع خودداری شده است ؟
انسان و سرنوشت
رعب و هراسی که از شنیدن نام قضا و قدر و سرنوشت پیدا میشود
سه فرض در باب سرنوشت
مسأله سرنوشت از زمان پیغمبر در میان مسلمانان مطرح شده است
جنبه عملی و عمومی این مسأله
آیات قرآن در زمینه سرنوشت
آیات قرآن در زمینه اختیار و اراده
آیا میان این دو دسته از آیات تعارض است ؟
معتزله طرفدار اختیار و اشاعره طرفدار جبر میشوند
اصطلاح " قدری "
دو نوع تعارض
در قرآن تعارض وجود ندارد
آثار سوء عقیده جبر
استفاده سیاسی از عقیده جبر در زمان بنیامیه
معبد جهنی و غیلان دمشقی با عقیده جبر مبارزه میکنند
سخنان شبلی نعمان
مأمون و معتصم به حمایت معتزله ، و متوکل به حمایت اشاعره برمیخیزند
مسیحیان اروپایی به استناد عقاید اشاعره ، اسلام را مذهب جبری و عامل انحطاط مسلمین میخوانند
دفاع سید جمال الدین اسدآبادی از عقیده قضا و قدر اسلام و تفکیک آن از عقیده جبر
مسأله سرنوشت همواره به صورت یک عقده فکری مورد توجه بشر بوده است
فلسفه مادی و سرنوشت
جبر و توحید ، اختیار و تنزیه
مباحثه غیلان دمشقی و ربیعهالرای
مباحثه ابواسحاق اسفراینی و قاضی عبدالجبار معتزلی
مقدمه
عظمت و انحطاط مسلمین
مسأله سرنوشت و قضا و قدر که در این رساله فحص و تحقیقی درباره آن صورت گرفته است ، جزء مسائل فلسفی است و اگر بنا باشد در ردیف واقعی خود قرار گیرد ، باید آن را در فلسفه در میان مسائل فلسفی جستجو کرد ، ولی در این رساله از ردیف اصلی خود خارج شده و در ردیف یک سلسله مسائل دیگر قرار گرفته است .
مسائل علمی و فلسفی هر کدام در ردیف خاصی دارند که از طریق موضوعات آنها و یا از طریق هدف و نتیجهای که از یاد گرفتن آنها حاصل میشود تعیین میگردد .
علت اینکه مسائل فلسفی در ردیفی و مسائل ریاضی در ردیف دیگر و مسائل طبیعی در ردیف جداگانه قرار میگیرند ، وابستگی و ارتباط خاصی است که میان موضوعات هر دسته همردیف وجود دارد و یا لااقل به واسطه هدف نظری یا عملی مشترکی است که یاد گرفتن هر دسته از آنها برای یادگیرنده تأمینمیکند .
مسأله سرنوشت و قضا و قدر ، چه از نظر موضوعی و چه از نظر هدف تعلیماتی ، در ردیف مسائل فلسفی است ، ولی در این رساله در ردیف مسائلی قرار گرفته که نه از لحاظ موضوع با آنها مرتبط است و نه از لحاظ نتیجه و هدف تعلیماتی .
این مسأله در این رساله جزء یک سلسله بحثها تحت عنوان " بحثهایی از علل انحطاط مسلمین " واقع شده است که شامل موضوعات و جریانات و مسائل گوناگون است .
موضوعاتی که تحت این عنوان قابل بحث است ، بعضی تاریخی و بعضی روانی یا اخلاقی یا اجتماعی و یا صرفا دینی و احیانا فلسفی است . بنابراین مباحثی گوناگون که در ردیفهای متعدد قرار دارند ، جزء این سلسله مباحث واقع میشوند .
آنچه این مباحث گوناگون را به یکدیگر پیوند میدهد ، تحقیق در اثرات مثبت و منفی این امور در ترقی و انحطاط اجتماع اسلامی است . علیهذا منظور از طرح این مسأله در این رساله اولا تحقیق در این جهت است که آیا اعتقاد به سرنوشت ، آن طور که قواعد برهانی فلسفی ایجاب میکند ، از نوع عقاید و افکاری است که معتقدین خود را به سستی و تنبلی میکشاند و مردمی که به این عقیده میگرایند خواه ناخواه به انحطاط کشیده خواهند شد ، یا این عقیده اگر درست تعلیم داده شود ، چنین تأثیر سوئی ندارد ؟ ثانیا اینکه اسلام این مسأله را چگونه و به چه طرزی تعلیم داده است و تعلیم اسلامی در این زمینه چه تأثیری در روحیه پیروان اسلام داشته است و میتواند داشته باشد ؟ و چون منظور این جهت بوده ، از تعرض فروع و شاخههایی که با منظور نامبرده ارتباط ندارد خودداری شده است .
اینجانب درست به یاد ندارد که از چه وقت با مسأله علل انحطاط مسلمین آشنا شده است و از چه زمانی شخصا به بحث و تحقیق در این مسأله علاقمند گردیده و درباره آن فکر میکرده است ، ولی میتواند به طور یقین ادعا کند که متجاوز از بیست سال است که این مسأله نظر او را جلب کرده و کم و بیش در اطراف آن فکر میکرده و یا نوشتههای دیگران را در این زمینه میخوانده است .
از آن زمان تاکنون هر وقت به گفته یا نوشتهای در این موضوع برمیخوردم ، با علاقه میخواندم و یا گوش میکردم ، و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
فهرست
مقدمه
موقعیت انسان در جهان قبل از رنسانس
ظهور اومانسیم جدید
انسان از دیدگاه اسلام
انسان از دیدگاه اگزیستانسیالیزم
اما در اسلام
1ـ ماهیت انسان
2ـ آزادی انسان و تقدیر الهی
3ـ حوزه انتخاب و نقش هدایت
4ـ هدفداری انسانی
5ـ انسان مسئول
6ـ مراقبت و اضطراب
7ـ انسان بیپناه نیست
8ـ اتکا به نفس و بیم و امید
انسان از دیدگاه متریالسیم دیالکتیک
دید اسلام در این مسایل
نتیجهگیری
منابع و مأخذ
مقدمه
در عصر ما انسان از نظر دستیابی به ساز و برگ زندگی به مرحلة پرشکوهی رسیده است. اکتشافات و اعترافات بیشمار برایش امکاناتی فراهم کرده تا پیش از این در نظرش افسانهای بیش نبود.
دستگاههای برقی خودکار و ابراز الکترونیک، بسیاری از ناشدنیهای جهان را برای انسان عصر ناشدنی کرده است.
با فشار بر یک دکمه، آب و هوا، گرما و سرما، خوراک و پوشاک و هر چه بخواهد برایش آماده است.
اما همین انسانی که دارای دانستههای زیادی است، در مورد خویشتن خیلی چیزها را نمیداند، در مورد آن نظرهای متفاوتی است، هر کسی تعریفی از آن دارد، بر این اساس فرقهها و گروههای مختلفی تشکیل شدهاند، در واقع، انسان خود را به صورت کاملاً جزئی میشناسدو نتوانسته است به طور کامل ماهیت خویش را بشناسد!!
در این تحقیق دربارة وجود انسان، اینکه انسان از کجا آمده و چه مسیری را طی خواهد کرد و به کجا خواهید رسید بحث خواهم کرد.
موقعیت انسان در جهان غرب قبل از رنسانس
در آن زمان فلسفة اسکولاستیک اینگونه بیان میشد که، خدای پرداخته کلیسای قرون وسطی را با آمیزهای از اساطیر مذهبی به جای «انسان» نشاند. همان خدایانی که با انسان رابطة خصمانه داشتند و از دست یافتن انسان به آتش مقدس و معرفت و قدرت هراس داشتند. انسان راند زمان رقیب خود میدانستند که باید به هر ترتیب او را مهارش کنند.
ربالنوعها که سوئمداران قوای طبیعت تصور میشدند. از اینکه انسان بتواند بر این نیروها فائق آید و طبیعت را تسخیر کند بیم داشتند. داستان بهشت آدم هم تلاشی از طرف خدا معرفی شد برای نادان نگه داشتن انسان و شجرة مصنوعه که آدم نبایستی از آن بخورد، درخت معرفت وانمود شد که انسان از دست یافتن به آن مصنوع شد که مبادا با خدا به رقابت برخیزد!
و بالاخره، عصیان آدم را موجب طرد و گناه ابدی انسان دانستند، که سرانجام خدا برای نجات انسان توسط روحالقدس در کالبد عیسی میرود و این روحانیت، مخصوص
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
"انسان موجودی نا شناخته"
مقدمه
انسان تقریبا موجود مرکبی است که تجزیه و تحلیل آن به آسانی
صورت نمی گیرد و با ترکیب و جسم ظاهری نمی توان نسبت به
خصوصیات درونی او قضاوت نمود و تا کنون هم اسلوب و روش
خاصی بدست نیامده که ما بتوانیم مانند یک مسئله ریاضی تمام
اعضا و اجزا و روابط او را با یکدیگر و مخصوصا روابطی که با
دنیای خارج پیدا می کند تحت مطالعه قرار دهیم .
در مورد انسان بسیاری از چیزها است که قهرا بدون جواب می ماند
مثلا میخواهیم بپرسیم چگونه می شود که نطفه محتوی یک تخم
مرغ اخلاق و خصوصیات باطنی و ظاهری صاحب آن نطفه را در
تمام مرغها به یک میزان حفظ می کند .
ما می دانیم که همگی از ترکیب انساج و بافته های اعصاب و
عضلات و یک رشته تمایلات غرایز مخصوص بوجود آمده ایم اما
روابط این تما یلات با سلولهای مغز جزء اسراری است که تا کنون
هیچ عالم روانشناسی نتوانسته است کشف کند.
ما اساس این تمایلات را نمی دانیم و نمی فهمیم تحت چه فرمول و
روشی رفتار و کردار هرکدام از ما در هر دوره ای عوض
می شود.
ما قادر نیستیم موجبات بدبختی یا خوشبختی و آسایش خود را
خودمان خلق کنیم آیا می توانیم رنجوری ها و کسالتهای جسمی و
روحی را از خودمان دور کنیم.
تقریبا چنین به نظر می رسد که قسمتی از نادانی های ما ارتباط
خاصی با نوع زندگی پیشینیان ما و ماهیت و نوع روحی و طبیعت
شخصی ما دارد.
سعی و کوشش افراد انسان همین بوده است که تاسر حد امکان
مشکلات زندگی را آسان نماید و چندان توجهی به مسایل مشکل بدن
انسان و نیرو های مرموز روحی نداشته اند.
علم طب وقتی شنا خته شد در بادی امر فقط به مسایل تسکین دردها
و نا خوشیها پرداختند و به ندریج متوجه شدند که بایستی برای
معالجه دردها و نا خوشیها وضع ساختمان داخلی بدن انسان را
مورد مطالعه قرار دهند یعنی فهمیدند که باید علمی را اختراع کنند
که به قسمت های داخلی بدن را پیدا کند .
این بود که علم تشریح با وضع خاصی روی کار آمد . اما پیدا شدن
این راه به طرزی که امروز مشاهده می کنیم صورت عمل به خود
نگرفته بلکه دانشمندان دنیا در بدو امر به امراض روحی بیشتر از
بیماری های جسمی اهمیت می دادند و به همین سبب بود که در
قرنهای اخیر پیشرفتهای شایان و قابل ملاحظه ای در این خصوص
بدست آنها آمده .
مردمان امروز به واسطه داشتن سواد و خواندن کتابها روزنامه ها
و گوش دادن به رادیو ها و...که دنیای ما به وسیله ترقی علوم و
صنایع مادی عظمت خارق العاده ای پیدا کرده و هرکس اگر مایل
باشد می تواند در مقابل هزاران عقیده و فلسفه اظهار عقیده کند .
انسان امروز در اسرار خیره کننده اشعه های مجهول فرو رفته و
دیگر مانند سابق آنچه را با چشمان خود می بینند توجه نمی کند او
میداند که فضای گیتی لایتناهی است و دنیا از نیرو های مزبور و
نا شناس ساخته شده ما که انسان هستیم مانند یک تکه کوچک و
ذره ای مقدار در این اقیانوس بی انتها گم می شویم و همچنین
می داند این دنیای پر عظمت که ما را مانند ذره بی مقدار به این
سمت و سمت دیگر می کشاند خودش موجودی بی شعور و بی فکر
است.
دنیای ما مکانیسم شده و مدار گردش جهان روی تکنیک و عمل
مکانیسم می گردد با معتقدات موهوم که روی افسانه های" الف لیل "
ساخته شده درست نیست.
از تمام این مطالب فقط می خواستیم این نتیجه را بگیریم که با آنکه
وضع تمدن جدید و پیشرفت علوم و صنایع در تمام شئون زندگی به
طور محسوس تاثیر نموده و حتی نیرومندی بدن و ترکیب عضلات
و استحکام استخوان بندی بدن تاثیرات به سزایی داشته معهذا با
نهایت تاسف مشاهده می شود نسل انسانی با اخذ این علوم عجیب و
بی سابقه به عوض اینکه در مراتب اخلاقی و طرز زندگی و
خصوصیات روحی پیشرفت نماید بر عکس خوی بربریت و وحشی
گری اجداد خود را پیش گرفته و تمام اختراعات و اکتشافات را
برای نابودی و اضمحلال عالم بشریت مورد استفاده قرار می دهد.
تمدن امروز که با این نتیجه نا مطلوب مواجه گردیده به ما ثابت
میکند که تشکیلات اساسی آن بدون در نظر گرفتن خصوصیات و
حوائج ما به وجود آمده است.
اگر دانشمندان از روز اول تمام کوشش و نیروی خود را صرف
شناختن بدن ما و فعالیتهای آن می نمودند به طور قطع بدبختی ها و
مرگ ها و بیماریها و عدم تعادلهای زندگی لا اقل شصت درصد
کمتر می شد .
با ذکر این مقدمه دانستیم که سر تا سر اصول تمدن امروزی فقط
روی تمایلات مختصر عین و بر حسب اتفاق و تصادف روی کار
آمده و آنچه مقتضیات فکری آنها ایجاب نموده بدون در نظر گرفتن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 102
انسان و مادیگری
فهرست
یادداشتی بر چاپ جدید
مقدمه چاپ اول
فصل اول ـ مقدمة مؤلف
یادداشتی بر: چاپ سوم
آشنایی با فروید!
فصل دوم ـ نظریة مسیحیت
نظریه مسیحیت
فصل سوم ـ فروید و فرویدیسم
فروید
داروین
وجدان اخلاقی
دین و جامعه
جامعه و اخلاق
اگزیستانسیالیسم!
فصل چهارم ـ پراگماتیسم و تجربیها
تجربیها
تجربیها چه میگویند؟
فصل پنجم ـ ماتریالیسم و کمونیستها
کمونیستها!
انسان مادی
دترمینیسم اقتصادی
نهضت جهانی اسلام
فصل ششم ـ نظریة اسلام
نظریه اسلام
تفاوت اسلام و مسیحیت
اسلام و واقعیت وجود بشر
امتیازات اسلام بر قوانین بشری
اراده یا تنها امتیاز بشر
راههای مبارزه با نفس
نمونههای ممتاز
فصل هفتم ـ فرد و جامعه
فرد و جامعه
مقررات اجتماعی
تعادل میان فرد و جامعه
فصل هشتم ـ جرم و کیفر
جرم و کیفر
جرایم در نظام اسلامی
مقررات کیفری اسلام
فصل نهم ـ مسائل جنسی
مسایل جنسی
زن و مرد و سرنوشت انسانی
تمایل جنسی و اسلام
مساوات در خانواده
فصل دهم ـ ارزشهای برتر
ارزشهای برتر
تهذیب اخلاق!
... «الانسان بین المادیة و الاسلام» یکی از عمیقترین کتابهای استاد «محمّد قطب» در تحلیل و بررسی دیدگاههای«فروید» درباره روانکاوی است... «محمّد قطب» در کتابهای دیگری، از جمله «دراسات فیالنفس الانسانیة» و:«فیالنفس و المجتمع» بحثهای جالب دیگری در زمینههای روانشناسی و روانکاوی از دیدگاه اسلام دارد، ولی اینکتاب، ویژه نقد و بررسی تئوریهای «فروید» و همباوران او، و ارائه بینش اسلامی در این زمینه است.
قسمت عمده کتاب را، نگارنده در سال 1348 ـ بیست سال پیش ـ ترجمه کرد، که چندین بار بعنوان جلد اول کتاب،توسط موسسه انتشاراتی «دارلعلم» قم چاپ و منتشر گردید و با پیروزی انقلاباسلامی، و اشتغال به اموری چون:نمایندگی حضرت امام قدس سره در وزارت ارشاد اسلامی و سپس مأموریت پنج ساله در خارج از کشور ــ واتیکان ــاز تکمیل این کتاب و آثار ناقص و ناتمام دیگر بازماندم تا آتکه همکاری با «هیئت علمی دفتر نشر فرهنگ اسلامی» ازنو ما را به «دنیای کتاب»! بازگردانید و دریغم آمد که کتابهایی از این قبیل، همچنان زندانی چاپهای بیست سال قبلباشند و فراموش شده در گوشهای بمانند! و در اختیار نسل جوان مسلمان ایران قرار نگیرند...
***
... تصویب اقدام به چاپ: «مجموعه آثار شهید سیّدقطب» و «استاد محمّد قطب» ــ که به زبان فارسی درآمدهاند ــمشوق اقدام به تجدید نظر و تکمیل این کتابها گردید و اکنون بیاری خدا، این چاپ از کتاب: «انسان بین مادیگری واسلام» با تجدید نظر کلی و اضافات، در اختیار علاقمندان قرار میگیرد.