لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اشتباهات مدیران منابع انسانی:
چکیده
این مقاله به مهمترین اشتباهات مدیران منابع انسانی و کارکنان در رابطه با مدیریت عملکرد میپردازد و د ر رابطه با پرهیز از این اشتباهات رایج الگویی ارائه میکند. این مقاله سعی دارد، تا بازگو نماید که چگونه فرآیند مدیریت عملکرد با رویکردی نوین و کاربردی، سازمان را در جهت تشخیص مشکلات عملکردی و در نتیجه از میان برداشتن موانع در قالب الگویی هفت عامله، حمایت میکند.
ده اشتباه رایج ارزشیابی، اشتباهات رایج دپارتمانهای منابع انسانی در خصوص فرایند و اجرای ارزشیابی، ماهیت، بهبود، مشکلات و الگوی ارزشیابی عملکرد مباحث این مقاله را تشکیل میدهند.
کلیدواژه(ها) : ارزشیابی؛ مدیریت عملکرد؛ ارزیابی عملکرد
1- مقدمه
نمیتوان سنجید اما نسنجیده عمل کرد. بسیاری از مدیران امروزه به دلایل متعدد دچار روزمرگی (مودا) شده و در نتیجه فعالیتهای فاقد ارزش افزوده انجام میدهند که تکرار انجام آنها منجر به باورهای غلط میشود. این مقاله سعی دارد مهمترین اشتباهات مدیران منابع انسانی و کارکنان را در رابطه با مدیریت عملکرد بیان نماید و د ر رابطه با پرهیز از این اشتباهات رایج الگویی ارائه کند.
همزمان با گرایش سازمانها به سوی رقابت، تکنولوژی و مدیریت و ترقی اقتصاد نوین، فشار در جهت ایجاد لبه برنده طرحهای استراتژیک برای سازمانها افزایش مییابد. این طرحها جهت اجرا نیاز به روش فوق العادهای دارند تا سازمانها را در صدر رقابت ابقا نموده و به طور پیوسته برای سازمان، صاحبان سهام و تمامی ذینفعان ذیربط، ایجاد ارزش نمایند.
خوشبختانه سازمانها در این دهه یا حتی در این چند سال اخیر دست از خیالبافی برداشته و امروزه به طرقی در حال ایجاد ارزش میباشند. ولیکن در جاده منتهی به ارزش افزوده، با موانعی برخورد مینمایند که تا همین اواخر کسی حتی فکرش را هم نمیکرد. سهم قابل توجهی از این موانع از پارادایمهای ذهنی مزمن، باورهای غلط و گاه اشتباهات مدیران نشأت میگیرد. ذکر این نکته ضروری است که حتی بهترین فرآیند مدیریت عملکرد طراحی شده، تنها زمانی اثربخش خواهد بود که متناسب با سبک رهبری، سبک مدیریت، باورهای مدیران و کارکنان و فرهنگ سازمان ذیربط باشد. این مقاله سعی دارد، تا بازگو نماید که چگونه فرآیند مدیریت عملکرد با رویکردی نوین و کاربردی، سازمان را در جهت تشخیص مشکلات عملکردی و در نتیجه از میان برداشتن موانع در قالب الگویی هفت عامله، حمایت میکند. این مقاله شامل چهار بخش است. در بخش اول ده اشتباه رایج مدیران که موجب اشتباه در ارزشیابی عملکرد میشود مطرح میگردد. در بخش دوم طی بررسیهای به عمل آمده در دپارتمانهای منابع انسانی، به رایجترین اشتباهات مدیران منابع انسانی اشاره خواهد شد. سپس در بخش سوم پیرامون بهبود عملکرد مواردی مطرح خواهند شد و نهایتاً در بخش چهارم جمعبندی و نتیجهگیری خواهیم کرد.
2- ده اشتباه رایج ارزشیابی
1- صرف وقت بیشتر برای ارزشیابی عملکرد نسبت به طرحریزی عملکرد و یا نسبت به ارتباط کاری موجود ارزشیابی عملکرد، نقطه پایان یک فرآیند پیوسته است . فرآیندی که مبنای آن ارتباط مطلوب میان مدیر و کارمند است. بنابراین به جای ارزشیابی در پایان سال، وقت بیشتری را باید صرف پیشگیری از مشکلات عملکردی نمود. هنگامی که مدیران در طول سال رویه مثبتی را اتخاذ میکنند، ارزشیابی ساده و آسان خواهد بود.
2- مقایسه کارکنان با یکدیگر: چنانچه میخواهید موجب پدید آوردن احساسات منفی شوید، به روحیه کارکنان خود آسیب بزنید و در آنها به گونهای نامطلوب چنان حس رقابتی بوجود آورید که توان کار گروهی را از دست دهند، آنان را درجه بندی نموده یا با هم مقایسه نمایید. این شگردی تضمین شده است. بدین ترتیب مدیر نه تنها موجبات اصطکاک میان کارکنان را پدید میآورد، بلکه خود، هدف اصلی این کینه توزی قرار میگیرد.
3- فراموش کردن این مطلب که هدف از ارزشیابی، پیشرفت است، نه سرزنش کردن: ما بدین منظور دست به ارزشیابی میزنیم که به بهبود عملکرد کمک کنیم، نه آن که مقصر بیابیم و سرزنش کنیم. مدیرانی که این امر را فراموش میکنند اعتماد کارکنانشان و حتی سازگاری آنها را از دست میدهند.
4- باور به این که فرم نرخ ارزیابی وسیلهای است عینی و بازتاب دهنده واقعیت به طور منصفانه: بسیاری از مدیران برای ارزشیابی کارکنان از فرمهای نرخ ارزشیابی استفاده میکنند، چرا که نسبت به گونههای دیگر ارزشیابی سریعتر انجام میگیرد. واقعیت این است که اگر از دو شخص بخواهید یک کارمند را ارزشیابی کند، احتمال تطابق نتایج بسیار اندک است و این نشان میدهد این شیوه ارزشیابی تا چه حد ذهنی است. این مطلب را بارها و بارها به خود گوشزد کنید. نرخها ذهنی هستند. فرمهای نرخ ذهنی است، عینی نیست.
5- استفاده صرف از ارزشیابی برای تعیین حقوق کارکنان: بسیاری از مدیران چنین میکنند. آنان تنها هنگامیکه بخواهند افزایش حقوق کارکنان را تأیید یا رد کنند، دست به ارزشیابی میزنند. اما باید به خاطر داشت که ارزشیابی عملکرد برای «بهبود عملکرد» است نه فقط برای حقوق (گو این که برخی میپندارند، تنها برای حقوق است) هر شخصی؛ صرف نظر از این که مسأله پول (حقوق) در میان باشد یا خیر، نیاز به بازخورد در زمینه شغلی خود دارد.
6- باور بدان که آنها در موقعیتی قرار دارند که میتوانند ارزشیابی صحیحی به عمل آورند: چنین امری غیرممکن است. بیشتر مدیران در موقعیتی نیستند که به حد کافی بر کارکنانشان نظارت مستمر داشته باشند. وانگهی،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
اشتباهات مدیران منابع انسانی
این مقاله به مهمترین اشتباهات مدیران منابع انسانی و کارکنان در رابطه با مدیریت عملکرد میپردازد و د ر رابطه با پرهیز از این اشتباهات رایج الگویی ارائه میکند. این مقاله سعی دارد، تا بازگو نماید که چگونه فرآیند مدیریت عملکرد با رویکردی نوین و کاربردی، سازمان را در جهت تشخیص مشکلات عملکردی و در نتیجه از میان برداشتن موانع در قالب الگویی هفت عامله، حمایت میکند.
ده اشتباه رایج ارزشیابی، اشتباهات رایج دپارتمانهای منابع انسانی در خصوص فرایند و اجرای ارزشیابی، ماهیت، بهبود، مشکلات و الگوی ارزشیابی عملکرد مباحث این مقاله را تشکیل میدهند.
منبع: روزنامه همشهری، شنبه 8 مرداد 1384، سال سیزدهم، شماره 3760، صفحه 10.
این مقاله در منبع مذکور با عنوان 10 اشتباه رایج مدیران ارائه شده است که در اینجا با هدف دسترسی دقیقتر کاربران به این مقاله، عنوان مشخصتری برای آن در نظر گرفته شده است
ارزشیابی؛ مدیریت عملکرد؛ ارزیابی عملکرد
اشتباهات مدیران منابع انسانی
منبع: روزنامه همشهری، شنبه 8 مرداد 1384، سال سیزدهم، شماره 3760، صفحه 10. این مقاله در منبع مذکور با عنوان 10 اشتباه رایج مدیران ارائه شده است که در اینجا با هدف دسترسی دقیقتر کاربران به این مقاله، عنوان مشخصتری برای آن در نظر گرفته شده است.
چکیده
این مقاله به مهمترین اشتباهات مدیران منابع انسانی و کارکنان در رابطه با مدیریت عملکرد میپردازد و د ر رابطه با پرهیز از این اشتباهات رایج الگویی ارائه میکند. این مقاله سعی دارد، تا بازگو نماید که چگونه فرآیند مدیریت عملکرد با رویکردی نوین و کاربردی، سازمان را در جهت تشخیص مشکلات عملکردی و در نتیجه از میان برداشتن موانع در قالب الگویی هفت عامله، حمایت میکند.
ده اشتباه رایج ارزشیابی، اشتباهات رایج دپارتمانهای منابع انسانی در خصوص فرایند و اجرای ارزشیابی، ماهیت، بهبود، مشکلات و الگوی ارزشیابی عملکرد مباحث این مقاله را تشکیل میدهند
کلیدواژه(ها) : ارزشیابی؛ مدیریت عملکرد؛ ارزیابی عملکرد
- مقدمه
نمیتوان سنجید اما نسنجیده عمل کرد. بسیاری از مدیران امروزه به دلایل متعدد دچار روزمرگی (مودا) شده و در نتیجه فعالیتهای فاقد ارزش افزوده انجام میدهند که تکرار انجام آنها منجر به باورهای غلط میشود. این مقاله سعی دارد مهمترین اشتباهات مدیران منابع انسانی و کارکنان را در رابطه با مدیریت عملکرد بیان نماید و د ر رابطه با پرهیز از این اشتباهات رایج الگویی ارائه کند.
همزمان با گرایش سازمانها به سوی رقابت، تکنولوژی و مدیریت و ترقی اقتصاد نوین، فشار در جهت ایجاد لبه برنده طرحهای استراتژیک برای سازمانها افزایش مییابد. این طرحها جهت اجرا نیاز به روش فوق العادهای دارند تا سازمانها را در صدر رقابت ابقا نموده و به طور پیوسته برای سازمان، صاحبان سهام و تمامی ذینفعان ذیربط، ایجاد ارزش نمایند.
خوشبختانه سازمانها در این دهه یا حتی در این چند سال اخیر دست از خیالبافی برداشته و امروزه به طرقی در حال ایجاد ارزش میباشند. ولیکن در جاده منتهی به ارزش افزوده، با موانعی برخورد مینمایند که تا همین اواخر کسی حتی فکرش را هم نمیکرد. سهم قابل توجهی از این موانع از پارادایمهای ذهنی مزمن، باورهای غلط و گاه اشتباهات مدیران نشأت میگیرد. ذکر این نکته ضروری است که حتی بهترین فرآیند مدیریت عملکرد طراحی شده، تنها زمانی اثربخش خواهد بود که متناسب با سبک رهبری، سبک مدیریت، باورهای مدیران و کارکنان و فرهنگ سازمان ذیربط باشد. این مقاله سعی دارد، تا بازگو نماید که چگونه فرآیند مدیریت عملکرد با رویکردی نوین و کاربردی، سازمان را در جهت تشخیص مشکلات عملکردی و در نتیجه از میان برداشتن موانع در قالب الگویی هفت عامله، حمایت میکند. این مقاله شامل چهار بخش است. در بخش اول ده اشتباه رایج مدیران که موجب اشتباه در ارزشیابی عملکرد میشود مطرح میگردد. در بخش دوم طی بررسیهای به عمل آمده در دپارتمانهای منابع انسانی، به رایجترین اشتباهات مدیران منابع انسانی اشاره خواهد شد. سپس در بخش سوم پیرامون بهبود عملکرد مواردی مطرح خواهند شد و نهایتاً در بخش چهارم جمعبندی و نتیجهگیری خواهیم کرد.
2- ده اشتباه رایج ارزشیابی
1- صرف وقت بیشتر برای ارزشیابی عملکرد نسبت به طرحریزی عملکرد و یا نسبت به ارتباط کاری موجود ارزشیابی عملکرد، نقطه پایان یک فرآیند پیوسته است . فرآیندی که مبنای آن ارتباط مطلوب میان مدیر و کارمند است. بنابراین به جای ارزشیابی در پایان سال، وقت بیشتری را باید صرف پیشگیری از مشکلات عملکردی نمود. هنگامی که مدیران در طول سال رویه مثبتی را اتخاذ میکنند، ارزشیابی ساده و آسان خواهد بود.
2- مقایسه کارکنان با یکدیگر: چنانچه میخواهید موجب پدید آوردن احساسات منفی شوید، به روحیه کارکنان خود آسیب بزنید و در آنها به گونهای نامطلوب چنان حس رقابتی بوجود آورید که توان کار گروهی را از دست دهند، آنان را درجه بندی نموده یا با هم مقایسه نمایید. این شگردی تضمین شده است. بدین ترتیب مدیر نه تنها موجبات اصطکاک میان کارکنان را پدید میآورد، بلکه خود، هدف اصلی این کینه توزی قرار میگیرد.
3- فراموش کردن این مطلب که هدف از ارزشیابی، پیشرفت است، نه سرزنش کردن: ما بدین منظور دست به ارزشیابی میزنیم که به بهبود عملکرد کمک کنیم، نه آن که مقصر بیابیم و سرزنش کنیم. مدیرانی که این امر را فراموش میکنند اعتماد کارکنانشان و حتی سازگاری آنها را از دست میدهند.
4- باور به این که فرم نرخ ارزیابی وسیلهای است عینی و بازتاب دهنده واقعیت به طور منصفانه: بسیاری از مدیران برای ارزشیابی کارکنان از فرمهای نرخ ارزشیابی استفاده میکنند، چرا که نسبت به گونههای دیگر ارزشیابی سریعتر انجام میگیرد. واقعیت این است که اگر از دو شخص بخواهید یک کارمند را ارزشیابی کند، احتمال تطابق نتایج بسیار اندک است و این نشان میدهد این شیوه ارزشیابی تا چه حد ذهنی است. این مطلب را بارها و بارها به خود گوشزد کنید. نرخها ذهنی هستند. فرمهای نرخ ذهنی است، عینی نیست.
5- استفاده صرف از ارزشیابی برای تعیین حقوق کارکنان: بسیاری از مدیران چنین میکنند. آنان تنها هنگامیکه بخواهند افزایش حقوق کارکنان را تأیید یا رد کنند، دست به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
« بسمه تعالی »
موضوع :
مقدمه
متن
نتیجه گیری
پیشنهادات
چکیده فارسی
چکیده انگلیسی
منابع و مأخذ
مقدمه:
همان طور که می دانیم در هر جبهه و میدانی سخن نخست را نیروی انسانی و تفکر انسانی عهده دار است و آگاهی ، شناخت و احساس مسئولیت او سرمایه ی اصلی هر حرکت و فعالیت سالم و سازنده و مستمر خواهد بود . بنابراین قبل از هر چیز باید به مفهوم و ابعاد انسانی و فکری این بحث توجه و بر آن تأکید شود . هنگامیکه مفهوم بهره وری گسترش نیابد و در انسانها انگیزه و علاقه و وجدان کاری پدید نیاید ، سخن از رشد و بهینه سازی سایر منابع غیر واقعی خواهد بود زیرا باید بر محور انسانی تاکید کرد . بنابراین بهره وری در درجه ی اول دیدگاه فکری است که همواره سعی دارد آنچه را که در حال حاضر موجود است بهبود ببخشد از طرف دیگر به این نکته نیز باید توجه کرد که خود بهره وری نیز معیار ارزیابی عملکرد فعالیت های انسان در بخش های مختلف اجتماعی-اقتصادی است .
متن :
معلم اساسی ترین عنصر در نظام آموزش و پرورش می باشد که نقش الگو ، مربی و راهنمای دانش آموزان و هدایت کننده فرآیند تربیت معلم را بر عهده دارد . میزان صلاحیت ، کار آمدی ، علاقه مندی ، تسلط حرفه ای و مطلع بودن وی تعیین کننده ی فرایند یاددهی – یادگیری است ، لذا در نظام آموزشی توجه به معلمان و مجریان برنامه ها و طرح های آموزشی به عنوان مهم ترین عامل موفقیت و یا شکست دهنده ی نوآوری های آموزشی مطرح می باشد . معلم ، حرفه ای تخصصی و حساس را بر عهده دارد و انتخاب معلم می باید با دقت صورت گیرد و در جذب و نگهداری او سرمایه گذاری مناسب صورت گیرد و به تناسب مسئولیت و تخصص حرفه ای ، او باید از اختیارات لازم برای اجرای برنامه های آموزشی و تربیت دانش آموزان برخوردار باشد و امکان اظهار نظر و مشارکت فعال در تدوین سیاست ها و برنامه های آموزش و پرورش و طراحی برنامه و محتوای درسی و مواد و وسایل آموزشی برای او فراهم شود. با توجه به صلاحیت ها و توانمندی های مورد انتظار ، وجود امکانات ، فرصت ها و تسهیلات معیشتی جزو ضروریات است و ایجاد تسهیلات بیشتر می تواند به سطح کارآمدی معلمان بیفزاید ، زمانی که مسائل و مشکلات معیشتی و رفاهی معلمان رو به گسترش باشد ، ظهور پدیده شغل دوم ، کاهش سطح پایبندی و انگیزه برای کار و تدریس بهتر غیر قابل اجتناب هستند که می توانند سیاست ها ، برنامه ها و … را به شدت متأثر سازند و کمیت و کیفیت آموزشی را کاهش دهندو آموزش و پرورش بدین طریق راه به جایی نخواهد برد و هرگز نمی تواند تحولات اساسی در روش ها و توسعه ی یادگیری ها را محقق سازد . مسئولان آموزش و پرورش نه تنها در گزینش ، نگهداری ، ارزشیابی ، ارتقای شغلی – رفاهی زندگی معلمان باید تدابیر اثر بخشی را اتخاذ نمایند ، بلکه فرصت ها و امکاناتی را فراهم آورند که معلمان در زمینه های اجتماعی از جمله از طریق مشارکت های مردمی بتواند خلأ های موجود در نظام آموزشی را برطرف سازند و نقش های جدیدی که برای معلمان در جهان مطرح می باشد را درک نموده و بستر سازی لازم جهت اجرای این نقش ها و ورود نو آوری های آموزشی به داخل مدرسه و کلاس درس را بتوانند عملی سازند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
« بسمه تعالی »
موضوع :
مقدمه
متن
نتیجه گیری
پیشنهادات
چکیده فارسی
چکیده انگلیسی
منابع و مأخذ
مقدمه:
همان طور که می دانیم در هر جبهه و میدانی سخن نخست را نیروی انسانی و تفکر انسانی عهده دار است و آگاهی ، شناخت و احساس مسئولیت او سرمایه ی اصلی هر حرکت و فعالیت سالم و سازنده و مستمر خواهد بود . بنابراین قبل از هر چیز باید به مفهوم و ابعاد انسانی و فکری این بحث توجه و بر آن تأکید شود . هنگامیکه مفهوم بهره وری گسترش نیابد و در انسانها انگیزه و علاقه و وجدان کاری پدید نیاید ، سخن از رشد و بهینه سازی سایر منابع غیر واقعی خواهد بود زیرا باید بر محور انسانی تاکید کرد . بنابراین بهره وری در درجه ی اول دیدگاه فکری است که همواره سعی دارد آنچه را که در حال حاضر موجود است بهبود ببخشد از طرف دیگر به این نکته نیز باید توجه کرد که خود بهره وری نیز معیار ارزیابی عملکرد فعالیت های انسان در بخش های مختلف اجتماعی-اقتصادی است .
متن :
معلم اساسی ترین عنصر در نظام آموزش و پرورش می باشد که نقش الگو ، مربی و راهنمای دانش آموزان و هدایت کننده فرآیند تربیت معلم را بر عهده دارد . میزان صلاحیت ، کار آمدی ، علاقه مندی ، تسلط حرفه ای و مطلع بودن وی تعیین کننده ی فرایند یاددهی – یادگیری است ، لذا در نظام آموزشی توجه به معلمان و مجریان برنامه ها و طرح های آموزشی به عنوان مهم ترین عامل موفقیت و یا شکست دهنده ی نوآوری های آموزشی مطرح می باشد . معلم ، حرفه ای تخصصی و حساس را بر عهده دارد و انتخاب معلم می باید با دقت صورت گیرد و در جذب و نگهداری او سرمایه گذاری مناسب صورت گیرد و به تناسب مسئولیت و تخصص حرفه ای ، او باید از اختیارات لازم برای اجرای برنامه های آموزشی و تربیت دانش آموزان برخوردار باشد و امکان اظهار نظر و مشارکت فعال در تدوین سیاست ها و برنامه های آموزش و پرورش و طراحی برنامه و محتوای درسی و مواد و وسایل آموزشی برای او فراهم شود. با توجه به صلاحیت ها و توانمندی های مورد انتظار ، وجود امکانات ، فرصت ها و تسهیلات معیشتی جزو ضروریات است و ایجاد تسهیلات بیشتر می تواند به سطح کارآمدی معلمان بیفزاید ، زمانی که مسائل و مشکلات معیشتی و رفاهی معلمان رو به گسترش باشد ، ظهور پدیده شغل دوم ، کاهش سطح پایبندی و انگیزه برای کار و تدریس بهتر غیر قابل اجتناب هستند که می توانند سیاست ها ، برنامه ها و … را به شدت متأثر سازند و کمیت و کیفیت آموزشی را کاهش دهندو آموزش و پرورش بدین طریق راه به جایی نخواهد برد و هرگز نمی تواند تحولات اساسی در روش ها و توسعه ی یادگیری ها را محقق سازد . مسئولان آموزش و پرورش نه تنها در گزینش ، نگهداری ، ارزشیابی ، ارتقای شغلی – رفاهی زندگی معلمان باید تدابیر اثر بخشی را اتخاذ نمایند ، بلکه فرصت ها و امکاناتی را فراهم آورند که معلمان در زمینه های اجتماعی از جمله از طریق مشارکت های مردمی بتواند خلأ های موجود در نظام آموزشی را برطرف سازند و نقش های جدیدی که برای معلمان در جهان مطرح می باشد را درک نموده و بستر سازی لازم جهت اجرای این نقش ها و ورود نو آوری های آموزشی به داخل مدرسه و کلاس درس را بتوانند عملی سازند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
« بسمه تعالی »
موضوع :
مقدمه
متن
نتیجه گیری
پیشنهادات
چکیده فارسی
چکیده انگلیسی
منابع و مأخذ
مقدمه:
همان طور که می دانیم در هر جبهه و میدانی سخن نخست را نیروی انسانی و تفکر انسانی عهده دار است و آگاهی ، شناخت و احساس مسئولیت او سرمایه ی اصلی هر حرکت و فعالیت سالم و سازنده و مستمر خواهد بود . بنابراین قبل از هر چیز باید به مفهوم و ابعاد انسانی و فکری این بحث توجه و بر آن تأکید شود . هنگامیکه مفهوم بهره وری گسترش نیابد و در انسانها انگیزه و علاقه و وجدان کاری پدید نیاید ، سخن از رشد و بهینه سازی سایر منابع غیر واقعی خواهد بود زیرا باید بر محور انسانی تاکید کرد . بنابراین بهره وری در درجه ی اول دیدگاه فکری است که همواره سعی دارد آنچه را که در حال حاضر موجود است بهبود ببخشد از طرف دیگر به این نکته نیز باید توجه کرد که خود بهره وری نیز معیار ارزیابی عملکرد فعالیت های انسان در بخش های مختلف اجتماعی-اقتصادی است .
متن :
معلم اساسی ترین عنصر در نظام آموزش و پرورش می باشد که نقش الگو ، مربی و راهنمای دانش آموزان و هدایت کننده فرآیند تربیت معلم را بر عهده دارد . میزان صلاحیت ، کار آمدی ، علاقه مندی ، تسلط حرفه ای و مطلع بودن وی تعیین کننده ی فرایند یاددهی – یادگیری است ، لذا در نظام آموزشی توجه به معلمان و مجریان برنامه ها و طرح های آموزشی به عنوان مهم ترین عامل موفقیت و یا شکست دهنده ی نوآوری های آموزشی مطرح می باشد . معلم ، حرفه ای تخصصی و حساس را بر عهده دارد و انتخاب معلم می باید با دقت صورت گیرد و در جذب و نگهداری او سرمایه گذاری مناسب صورت گیرد و به تناسب مسئولیت و تخصص حرفه ای ، او باید از اختیارات لازم برای اجرای برنامه های آموزشی و تربیت دانش آموزان برخوردار باشد و امکان اظهار نظر و مشارکت فعال در تدوین سیاست ها و برنامه های آموزش و پرورش و طراحی برنامه و محتوای درسی و مواد و وسایل آموزشی برای او فراهم شود. با توجه به صلاحیت ها و توانمندی های مورد انتظار ، وجود امکانات ، فرصت ها و تسهیلات معیشتی جزو ضروریات است و ایجاد تسهیلات بیشتر می تواند به سطح کارآمدی معلمان بیفزاید ، زمانی که مسائل و مشکلات معیشتی و رفاهی معلمان رو به گسترش باشد ، ظهور پدیده شغل دوم ، کاهش سطح پایبندی و انگیزه برای کار و تدریس بهتر غیر قابل اجتناب هستند که می توانند سیاست ها ، برنامه ها و … را به شدت متأثر سازند و کمیت و کیفیت آموزشی را کاهش دهندو آموزش و پرورش بدین طریق راه به جایی نخواهد برد و هرگز نمی تواند تحولات اساسی در روش ها و توسعه ی یادگیری ها را محقق سازد . مسئولان آموزش و پرورش نه تنها در گزینش ، نگهداری ، ارزشیابی ، ارتقای شغلی – رفاهی زندگی معلمان باید تدابیر اثر بخشی را اتخاذ نمایند ، بلکه فرصت ها و امکاناتی را فراهم آورند که معلمان در زمینه های اجتماعی از جمله از طریق مشارکت های مردمی بتواند خلأ های موجود در نظام آموزشی را برطرف سازند و نقش های جدیدی که برای معلمان در جهان مطرح می باشد را درک نموده و بستر سازی لازم جهت اجرای این نقش ها و ورود نو آوری های آموزشی به داخل مدرسه و کلاس درس را بتوانند عملی سازند .