لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
ایران ، و بازارهای جهانی انرژی
چشم اندازهای نفت و گاز ایران :
ایران به درستی از امکانات ، تکنولوژی و منابع مادی مدیریتی گسترده ، شکرت های بین المللی نفت و گاز در گسترش و بهره برداری بهینه از ذخایر انرژی خودآگاهی دارد و بسترهای لازم را برای جلب همکاری آنها فراهم میآورد . قانون تشویق و حمایت سرمایه گذاری خارجی در روز 19 اسفندماه 1382 ، در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و بخشهایی از ان نیز در روند چهارم اردیبهشت 1381 به تصویب مجمع تشخی مصلحت نظام رسید .
به منظور جلب اطمینان بیشتر سرمایه گذاران خارجی از شرکت در فرایند های سرمایه گذاری در ایرانم ، جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر بعنوان عضو ناظر در پیمان منشور انرژی ( ECT ) ایی سی تی ) حضور دارد و سرگرم بررسی پیوستن کامل به این پیمان بین المللی است . اکنون جا دارد که به این مطلب بژردازیم که توسعه ی روز افزودن تقاضا فرصت هایی پیش روی کشورهای تولید کننده ، قرار داده است تا با بهر گیری از تجریبات اخیر بنگاههای بزرگ فراملی در ادغام عمودی و افقی ناش یاز الزامات جهانی شدن با تسهیل مقررات تجاری ، امکان شکل گیری شرکت های بزرگ و گاز و انرژی را در سطح منطقه فراهم آوردند .
بی گمان اگر چنین شود ، امکان بهره مندی از مقایست اقتصادی و در نتیجه تولید ارزانتر و رقابتی تر فراهم خواهد شد .
شاید مناسب باشد که در یک فضای کارشناس ی، فکر آغاز ین شکل گیری شرکت های بزرگ نفت ، گاز و برق منطقه ای در خلیج فارس مورد توجه و بحث قرار گیرد .
تأمین تقاضای جهانی انرژی کشورهای عضو اوپک در حوزه ی خلیج فارس را بر آن داشته است که برای افزایش ظرفیتهای مالی ، فنی و اجرای خود به اصطلاحات اقتصادی بویژه در زمینه صنایع نفت و گاز بپردازند . ایران نیز در این راستا در چارچوب برنامه ی چهارم توسعه ی اقتصادی بویژه در زمینه ی صنایع نفت و گاز بپردازند . گسترش روابط ایران و اتحادیه ی اروپا و کشورهای آسیای جنوب شرقی نیز میتواند زمینه ی جذب سرمایه های خارجی بیشتری را به صنعت نفت وگاز کشور فراهم آورد .
ایران با وجود کارشکنی های از سوی ایالات متحده آمریکا با پشت گرمی به توان و شایستگی کارشناسان ایرانی و با کمک کشورهای دیگر و درمنطقه و جهان می کوشد ، به جایگاه شایسته ی خود در بازارهای جهانی انرژی دست یابد و در اینزمینه به چشم اندازه های روشینی برای خود ایجاد کرده است .
بر پایه ی سند چشم انداز ایران در افق 1404 خورشیدی ( 2025 میلادی ) « ایران کشوری است توسعه یافته با جحایگاه اول اقتصادی ، علمی و فناوری در منطقه با هویت اسلامی و انقلابی الهام بخش در جهان اسلام و دارای تعامل سازنده و موثر در روابط بین الملل » .
سند چشم انداز ایران در افق1404 :
برای تحقیق چشم انداز ملی در افق مورد نظر تصویر مطلوب صنعت نفت و گاز کشور عبارت خواهد بود از :
نخستین تولید کننده مواد و کالاهای پتروشیمی در منطقه از لحاظ ارش
دومین تولید کننده نفت اوپک با ظرفیت تولید 8-7 درصد از تقاای بازار جهانی . ( چیزی حدود 5/8 میلیون بشکه تولید روزانه ی نفت ) .
سومین تولید کننده ی گاز جهان بار سهم 10 درصد از تجارت جهانی گاز ( سوم یعنی پس از روسیه و آمریکا ) .
بنابراین با تکیه بر منابع درآمدی حاصل از ارزش افزوده ی این ثروت ملی ، صنایع نفت و گاز کشور باید با سرعت ، توانایی های بالقوه و راهبری خود را از راه پیگیری اهداف و سیاست های زیر و در چارچوب سیاستهای کلی نظام ، در بخش نفت افزای شد دهند .
سیاست های کلی نظام در بخش صنعت نفت و گاز :
1- بالا بردن ارزش افزودنی ، صنعت نفت و گاز کشئر از راه هم افزایی مزیت های نسبی با گسترش سرمایه گذاری در منابع و صنایع نفت و گاز پالایش ، صنایع پتروشیمی ، صنایع انرژی بر و صنایع خدمات مهندسی پشتیبان آنها ؛
2- روز آمد کردن شرکت های نفت ، گاز پالایش و پتروشیمی و رساندن آنها به سطح شرکت های بین المللی فعال و قابل رقابت اقتصادی در این بخشها و تعیین دقیق رابطة مالی بین دولت و بخش نفت و گاز بر پایه اصول تجارت و روشهای بنگاه داری .
3- پشتیبانی از ایجاد و تقویت بخش خصوصی در صنعت نفت کشور با دف حضور شرکت های ایرانی در بازارهای منطقه ای و جهانی .
4- ایجاد مرکزیت جذب ، تولید و انتقال و ارتقاء فناوریهای تازه در صنایع نفت وگاز ، پالایش و پتروشیمی در منطقه خلیج فارس از راه تعامل سانده با کشورهای موثر در عرصه ی فناوری نفت و گاز و تقویت موسسات علمی با فنی و توسعه ی مراکز پژوهش داخلی فعال در عرصه ی امور صنعت نفت .
5- پشتیبانی از سرمایه گذاری های مشترک کشورهای منطقه یا ادغام شرکت های مرتبط در بخش پتروشیمی و صنایع پایین دستی نفت با ه9دف ایجاد شرکت های بزرگ و کارا در مقیاس جهانی .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
صرفه جویی در مصرف انرژی
ساختمان ها باید در عین اقتصادی بودن ساخت ، به صورتی طراحی شوند که مصرف انرژی در آنها کاهش یابد . تدابیری که برای کاهش مصرف انرژی در ساختمان ها به کار گرفته می شوند . اگر چه عموما در زمان اجرا موجب افزایش هزینه ساخت می شوند اما به میزان قابل ملاحظه ای هزینه مصرف انرژی را کاهش می دهند ، که ظرف چند سال اولیه بهره برداری از ساختمان ، هزینه اضافی مصرفی برای ساخت را جبران نموده و از آن پس مطلقا به نفع بهره بردار خواهد بود.انواع انرژی مصرفی در ساختمان به طور عمده برای مقاصد ذیل مورد استفاده قرار می گیرد :
1. گرمایش و سرمایش هوا2. گرم ویا سرد کردن مواد شامل خوراکی و غیر خوراکی3. روشنایی ، وسایل صوتی و تصویری و ماشینهای خانگی4. تهویه
صرفه جویی در انرژی مصرفی در ساختمان بر دو پایه استوار است :
• استفاده حداکثر از انرژی مصرف شده از طریق انتخاب سیستم های کم مصرف تر و پر بازده تر و طراحی تاسیسات مکانیکی و برقی ای که اتلاف انرژی و گرما و سرمای تولیدی در آنها به حداقل برسد.• رعایت قواعدی در طراحی و اجرای ساختمان و انتخاب مصالح مصرفی ای که اولا نیاز به سرمایش و گرمایش را کاهش دهد و ثانیا از هدر رفتن سرما و گرمای تولید شده جلو گیری به عمل آورد.
در طراحی برروی یک قطعه زمین مشخص ، عوامل ذیل ، بر کاهش میزان نیاز به گرمایش و سرمایش و جلو گیری از هدر رفتن گرما و سرمای تولید شده مؤثرند . این عوامل به شرح زیر می باشند :
1. مواد و مصالح تشکیل دهنده پوسته خارجی ساختمان (در این مورد بیشترین اثر مربوط به میزان مقاومت حرارتی لایه های تشکیل دهنده پوسته خارجی و ضریب انتقال حرارتی این پوسته است.)2. میزان نشت هوا از درز ها و باز شوهای پوسته خارجی (دفعات تعویض هوا در ساعت )3. نسبت سطح پوسته خارجی ساختمان به حجم فضای مفید ساختمان (فرم کالبدی ساختمان )4. نسبت سطح بام به سطح مفید ساختمان5. نسبت سطح بازشوها در پوسته خارجی (مانند درها و پنجره های بازشو به هوای آزاد یا فضای کنترل شده ) به سطح مفید ساختمان6. جهت استقرار ساختمان نسبت به چهار جهت اصلی جغرافیایی7. خصوصیات جذب تشعشع سطوح خارجی ساختمان8. استفاده از سیستم های غیر فعال خورشیدی شامل :پنجره آفتابی ، دیوار آفتابی ، گلخانه ، سقف های آفتابی ، سایبان های افقی و عمودی ، سایه درختان ، بادگیرها ، گرمای زمین ، حیاط ، زیر زمین و ...9. استفاده از سیستم های فعال خورشیدی (جمع آورنده های خورشیدی )تدابیری که طراحان با استفاده از عوامل فوق جهت صرفه جویی در مصرف انرژی به کار می برند بایستی متناسب با شرایط زیر باشد :• خصوصیات اقلیم منطقه ساختمان شامل : دما ، رطوبت ، میزان نزولات جوی ، شدت و جهت وزش باد ، شدت و مدت تابش خورشید ، عرض جغرافیایی ، ارتفاع از سطح دریا ، ساعات گرمایش و سرمایش در سال ، پوشش گیاهی منطقه ، میزان آلودگی هوا.• بافت شهری محیط بر ساختمان• وضعیت تو پوگرافیک
نورنور صورتی از انرژی تشعشعی است که غالب موجودات زنده در برابر آن ، آگاهانه یا ناخودآگاه ، واکنش نشان می دهند. در انسان این واکنش ها ترکیب پیچیده ای از تظاهرات جسمی و روحی می باشند . پاسخ انسان به نور ،فوری و شدید است زیرا ، نور قادر است شخص خواب را به سرعت بیدار کند . کیفیت نور به درستی شناخته نشده است ، اما کمیت آن را می توان بر حسب منبع نور تعیین نمود . شکل ، بافت و رنگ اجسام بنا به جهت ، مقدار و کیفیت نور ممکن است تغییر کند .نور قوی ، تحریک کننده و جذاب و نور ضعیف ، آرام و منفصل است . نوری که واجد رنگهای گرم باشد ، عموما شادی آفرین ونورهای سبز و آبی ، حسب مورد کسالت بار یا آرام کننده می باشد.طبیعت ، نمایش نوری مداومی اجرا می کند که غالبا بی توجه از آن می گذریم . از طلوع تا شام ، روشنایی ، رنگ و جهت نور خورشید در تغییر است . ظاهرا اشیا و سایه های حاصل از آنها با حرکت وضعی زمین دگرگون می گردد . در روز های صاف و آفتابی ، روشنایی طبیعی درخشان و تند است ، مه و غبار از شدت آن می کاهند و نور را ملایم می کنند . در شب های صاف ، نقوش پیچیده ستارگان بر سینه آسمان جلوه شگرفی دارند . و بالاخره رنگین کمان به عنوان پر جذبه ترین بخش این نمایش ، مجموعه زیبایی از رنگهای طیف پدید می آورد. معمار داخلی که وسیعترین امکانات نوری در حوزه کاری او قرار دارند ، برای تامین روشنایی فضاهای داخلی متکی به دو منبع اصلی ، یعنی نور طبیعی و نور مصنوعی است . تفاوت فاحشی که میان این دو منبع وجود دارد ، طراح را وادار می سازد تا از همان ابتدا ، رابطه مناسب میان نور پردازی شب و نور پردازی روز را برقرار سازد.نور طبیعیدر روز نور طبیعی مهم ترین منبع روشنایی به شمار می رود . زاویه تابش و تراکم نور خورشید بنا به حرکت وضعی و گردش انتقالی زمین در نوسان است . رنگ نور نیز هر لحظه بنا به ترکیبات جو و انعکاس رنگ اشیا و موجودات محیط تغییر می کند . روز با رنگ ارغوانی – قرمز به هنگام طلوع آغاز می شود ، آنگاه به نارنجی – زرد تبدیل می شود و در نیمروز آبی – سفید می شود ؛ همین مسیر را سپس در جهت عکس طی می کند تا به سیاهی شب برسد . همچون نقش و شکل ، کیفیت نور طبیعی در فضای داخلی جزء نسبتا ثابتی به حساب می آید که بنا به موقعیت و ابعاد پنجره ها میزان آن تعیین می شود . پنجره که واسطه انتقال این نور به فضای داخلی است ، دو عملکرد عمده دارد :1- از نظر معماری ، پنجره دیواری است شفاف که فضای داخل را از فضای بیرون جدا می کند ؛ شفافیت آن موجبی است برای رؤیت منظره و گسترش فضای داخلی . 2- در مفهوم متداول پنجره ، پنجره یک سطح نورانی عمودی است برای روشنی بخشیدن به فضای داخلی در روز. از این جنبه ، پنجره در شب فاقد عملکرد است . نور طبیعی گرچه حاصل درخشش آفتاب است ، اما در حقیقت از سه منبع مختلف به فضای داخل رخنه می کند :خورشید ، آسمان و زمین . اشعه مستقیم خورشید بنا به ساعات روز ، زمان سال و موقعیت پنجره ها ممکن است برای مدتی کوتاه به درون ساختمان نفوذ کند . شواهد عینی مبنی بر حضور آفتاب ، یکی از ضروریت های زیستی است . تا آنجا که نور خورشید فعالیتهای معمول را مختل نکند ، حضور آن در ساختمان با استقبال مواجه می گردد . حتی لکه ی کوچکی از نور خورشید ، برای ارضاء این خواست طبیعی کفایت می کند .نورهای حاصل از آسمان و زمین تداوم بیشتری دارند و به خاطر پراکنده بودن تشعشعات ، از کیفیت مطلوب تری برخوردارند . مطلوبیت نور روز منحصر به روشنایی و کیفیت طیفی آن نیست ، بلکه منظره ای که تحت آن می توان مشاهده کرد نیز نیاز خاصی را برآورده می کند.علاوه بر تامین روشنایی ضروریت های زیستی پیچیدهای حضور نور را در داخل الزامی می کند (نور طبیعی ) . مغز به عنوان تنظیم کننده اعمال بدن ، تعادل کیفی خود را با دریافت و تحلیل اطلاعات محیطی حفظ می کند . آگاهی به موقعیت بدن در رابطه با هوا ، روز و شب ، فصل ، افق و سایر موجودات زنده همراه با آگاهی به زمان در ارتباط با ساعت های بیولوژیکی بدن ، ضرورت تماس با نور طبیعی را مسجل می کند . هر تغییر و ابهامی در ادراک این جنبه های مهم ، علائم خطر و هشدار دهنده ی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
فیزیک انرژی بالا
مقدمه
رشد صنعت و کیفیت زندگی جوامع در تمام ادوار تاریخ ، با چگونگی مصرف و تولید انرژی رابطه مستقیمی داشته است. از طرفی منابع انرژی همچون نفت ، زغال سنگ و منابع انرژیهای فسیلی تجدید ناپذیر هستند و سرانجام روزی به پایان خواهند رسید. از طرف دیگر ، زندگی بشر با تولید انرژی نسبت مستقیم دارد. بنابراین ادامه حیات در روی زمین ایجاب میکند که باید به فکر منابع جدید و قابل تجدید انرژی بود. نحوه تولید و استفاده از این منابع جدید انرژی علم و دانش خاص خود را میطلبد و چون اغلب فرایندهای مربوط به این منابع جدید انرژی ، در علم فیزیک مورد مطالعه قرار میگیرند، لذا در علم فیزیک شاخهای تحت عنوان فیزیک انرژیهای بالا ایجاد شده است که بطور مفصل ، مسائل مربوط به این منابع جدید را مورد بحث قرار میدهد.
منابع جدید انرژی و کشورهای در حال توسعه
منابع جدید انرژی که قابل تجدید میباشند، تقریبا بسیار متنوع و زیاد هستند. انرژی باد ، بیوانرژی ، انرژی امواج ، انرژی گرادیان حرارتی دریاها ، ژئوترمال ، انرژی فیوژن و انرژی آب چند نمونه از این منابع جدید انرژی هستند. البته لازم به ذکر است که تمام این منابع انرژی از زمانهای قبل نیز وجود داشتند، ولی رشد و توسعه علم و تکنولوژی بشر را قادر به مهار کردن این انرژیها نموده است. در میان منابع فوق انرژی فیوژن و انرژی خورشید جزو منابع غنی انرژی هستند که بشر در مهار کردن آنها با مشکلاتی مواجه است.
البته شکی نیست که به خاطر جوان بودن رشته فیزیک انرژیهای بالا ، مشکلات تکنولوژی زیادی وجود دارند که باید بر آنها غالب شد. در حال حاضر تقریبا چند کشور از ممالک در حال توسعه دارای تکنولوژی استفاده از این منابع هستند. جدا از تکنولوژی فیوژن ، بهرهگیری از منابع جدید و قابل تجدید انرژی احتیاج به یک دقت نظر و برنامهریزی دقیق دارد که باید از طرف متولیان امر انرژی در این کشورها اعمال شود.
غیر متمرکز بودن جمعیت در کشورهای در حال توسعه یکی از مزایای این کشورها در استفاده از منابع جدید و قابل تجدید انرژی است. چون قسمت اعظم جمعیت این کشورها در روستاها و مناطق دور افتاده زندگی میکنند، جایی که شبکه برق رسانی و حمل و نقل یا هنوز به آنها نرسیده و یا به صورت محدود و ابتدایی در این مناطق توسعه یافته است. همچنین این کشورها در مراحل مختلف توسعه هستند و لذا وقت کافی برای تشکیل نمونه مصرفی ، که با منابع جدید و قابل تجدید انرژی هماهنگ باشد، را دارا هستند.
مراحل استفاده از سیستمهای خورشیدی
مرحله اول در استفاده از سیستمهای خورشیدی ، مسائل تکنولوژیکی و علمی است که از مسائل اصلی و ضروری هستند که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند. در این مرحله ، بر حسب نوع آب و هوا و نوع ساختمان و شرایط محیطی راه حلهای مختلفی ارائه میگردد.
مرحله دوم تلفیق و هماهنگی این سیستمها با سیستمهای موجود است که این امر از جمله مسائلی است که باید در شهرها مورد توجه قرار گیرد. معمولا یک طرح خورشیدی بهینه باید حدود 60 تا 80 درصد از انرژی مصرفی خود را توسط خورشید تامین کند و بقیه را توسط یک سیستم کمکی بدست آورد.
طراحی یک سیستم خورشیدی برای تامین صد درصد انرژی تقریبا غیر اقتصادی و شاید غیر عملی باشد. بنابراین ، استفاده از یک سیستم کمکی که معمولا از شبکههای برق و گاز تامین خواهد شد، غیرقابل اجتناب است. این مسئله باعث بروز مشکلاتی در تنظیم و کنترل بار شبکه خواهد شد. بنابراین استفاده انبوه از این سیستمها در شهرها ، موضوعی است که باید به دقت بررسی شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
ارتباط الکترون خواهی با انرژی یونش
الکترون خواهی یا آفینیته مربوط به فرآیندی است که در آن ، از اتم خنثی یک یون منفی (از طریق بدست آوردن الکترون) بوجود میآید. در حالیکه انرژی یونش مربوط به فرآیند تولید یک یون مثبت از اتم خنثی بسبب از دست دادن الکترون است.
علامت قراردادی الکترون خواهی
در فرآیند الکترون خواهی معمولا (ولی نه همیشه) انرژی آزاد میشود. اولین الکترون خواهی بیشتر عناصر ، علامت منفی دارد. بعنوان مثال ، الکترون خواهی فلوئور برابر است با 328Kj/mol- = اولین الکترون خواهی و اما برای برخی عناصر مقدار آن مثبت است. مثلا برای نئون عبارت است از 29Kj/mol = اولین الکترون خواهی. علامت مثبت برای الکترون خواهی نشانه آن است که برای تحمیل یک الکترون به اتم مربوط باید کار انجام شود، (یعنی سیستم انرژی جذب کند) تا اتم مورد نظر قادر به جذب الکترون اضافی شود.
علت آزاد شدن انرژی یا جذب انرژی توسط اتم در الکترون خواهی
الکترونی که به اتم خنثی نزدیک میشود، از سوی هسته مثبت اتم جذب میشود. اما از سوی الکترونهای منفی آن دفع میگردد. اگر جاذبه بیش از دافعه باشد، وقتی یون منفی بوجود میآید، انرژی آزاد میشود. برعکس اگر دافعه بیش از جاذبه باشد، برای تشکیل یون منفی باید به سیستم انرژی داده شود.
تغییرات الکترون خواهی در یک تناوب از جدول تناوبی
قاعدتا یک اتم کوچک باید تمایل بیشتری برای بدست آوردن الکترون از خود نشان دهد تا یک اتم بزرگ، زیرا الکترون افزوده شده به یک اتم کوچک ، بطور متوسط به هسته مثبت نزدیکتر خواهد بود. با توجه به اینکه شعاع اتمی عناصر از یک تناوب از چپ به راست کوچکتر و بار مثبت هسته در همان جهت افزایش مییابد، باید انتظار داشت که الکترون خواهی عناصر مربوط ، از چپ به راست در یک تناوب ، مقادیر منفی بیشتری نشان دهد.
موارد استثنایی
مواردی که عناصر از تعمیم بالا تبعیت نمیکنند، باید مورد توجه قرار گیرند. مثلا در دوره دوم مقدار الکترون خواهی بریلیوم (دارای پوسته فرعی 2s پر شده) ، نیتروژن (دارای پوسته فرعی 2p نیمه پر شده ) و نئون (با تمام پوستههای فرعی پر شده) از قاعده بالا پیروی نمیکنند. این عناصر ، آرایش الکترونی نسبتا پایدار دارند و به آسانی الکترون اضافی نمیپذیرند.موارد استثنایی همانند را میتوان در مورد عناصر مشابه به دورههای دیگر نیز مشاهده کرد. در هر دوره ، بیشترین تمایل پذیرش الکترون (الکترون خواهی بزرگتر با علامت منفی) در عنصر عضو گروه VIIIA دیده میشود. آرایش الکترونی همه اینها از آرایش گاز نجیب یک الکترون کم دارد.
تغییرات الکترون خواهی در یک گروه از جدول تناوبی
در این مورد ، برای تمام گروهها ، نمیتوان الگوی واحد پیدا کرد. در مورد عناصر گروه VIIIA الکترون خواهی فلوئور ظاهراً غیر عادی است.حجم اتم فلوئور از بقیه عناصر گروه کوچکتر است و میتوان انتظار داشت که بر اثر جذب الکترون ، بیشترین انرژی را آزاد کند. اما در حالیکه الکترون افزوده شده به اتم کوچک بشدت توسط هسته ، جذب میشود. به همان ترتیب نیز از سوی بقیه الکترونهای موجود در اتم بشدت دفع میشود.زیرا هرچه حجم کوچکتر باشد، چگالی بار الکترونهای والانس نیز بیشتر خواهد بود. اعتقاد بر این است که در اتم فلوئور این اثر دافعه اثر جاذبه قوی ناشی از کوچکی اتم را تا حدی خنثی میکند.
دومین الکترون خواهی
این فرآیند ، فرآیندی است که در آن یک الکترون به یک یون منفی افزوده میشود. برای نمونه در مورد اکسیژن برابر است با 845Kj/mol+ =دومین الکترون خواهی. از آنجا که یک یون منفی و یک الکترون یکدیگر را دفع میکنند، در فرآیند افزودن یک الکترون به یک یون منفی نهتنها انرژی آزاد نمیشود بلکه انجام فرآیند انرژی گیر است و دومین الکترون خواهی تمامی عناصر ، مقدار مثبت دارد.
انرژی تبادل شده در فرآیند تولید یون
انرژی تبادل شده در فرآیند تولید یونی که دو یا چند بار منفی دارد، حاصل جمع جبری تمام الکترون خواهی مربوط است. این حاصل جمع برای تمام یونهای دارای چند بار منفی همیشه مثبت و فرآیند انرژی گیر است.
مقدار انرژی که در فرایند افزایش یک الکترون به یک اتم منفرد گازی شکل در حالت اصلی مبادله می شود، الکترون گیری آن اتم نامیده می شود. در این فرایند، معمولا، انرژی آزاد می شود و بنابراین، الکترون گیری بیشتر عناصر دارای علامت منفی است. ولی الکترون گیری را اغلب به صورت انرژی آزاد شده تعریف می کنند ؛ در منابع علمی که از چنین تعریفی استفاده شده است، مقادیر الکترون گیری که مربوط به آزاد شدن انرژی است، با علامت ثبت نشان داده می شود. تعیین مستقیم الکترون گیری دشوار است و تنها برای معدودی از عناصر انجام شده است. الکترون گیری برخی از عناصر دیگر به طور غیر مستقیم از داده های ترمودینامیکی محاسبه شده اند. بنابراین ، مقادیر الکترون گیری فقط برای معدودی از عناصر در دست است و اغلب این مقادیر دقت زیادی ندارند. تمایل یک اتم کوچک برای پذیرش الکترون بایستی بیشتر از یک اتم بزرگ باشد زیرا در یک اتم کوچک، الکترون افزوده شده، به طور متوسط، به هسته مثبت نزدیک تر است. این گرایش در هر دوره از چپ به راست ، تقریبا پیروی می شود. ولی در دوره دوم ، موارد استثنائی درباره بریلیم (با لایه فرعی2s پر شده)، نیتروژن( با پوسته فرعی 2p نیمه پر) و نئون (با مام لایه های فرعی پر شده) مشاهده می شوند. چنین مواردی برای عناصر نظیر آنها در دوره سوم نیز وجود دارد. عناصری که آرایش الکترونی آنها نسبتا پایدار است، الکترونهای اضافی را به سهولت نمی پذیرند. چون آرایش الکترونی هر یک از عناصر گروه هالوژنها یک الکترون کمتر از آرایش الکترونی گاز نجیب بعدی دارد، هر یک از عناصر این گروه در دوره خود، بیشترین تمایل را برای به دست آوردن یک الکترون را داراست. مقادیر الکترون خواهی هالوژنها، روند کلی الکترون خواهی را در یک گروه نشان می دهد. توانایی جذب الکترون در عناصر گروه هالوژنها، به استثنای فلوئور، از پایین به بالا با کوچک شدن اندازه اتمی افزایش می یابد. ولی تأثیر کوچک شدن اندازه اتم، ممکن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
ارتباط الکترون خواهی با انرژی یونش
الکترون خواهی یا آفینیته مربوط به فرآیندی است که در آن ، از اتم خنثی یک یون منفی (از طریق بدست آوردن الکترون) بوجود میآید. در حالیکه انرژی یونش مربوط به فرآیند تولید یک یون مثبت از اتم خنثی بسبب از دست دادن الکترون است.
علامت قراردادی الکترون خواهی
در فرآیند الکترون خواهی معمولا (ولی نه همیشه) انرژی آزاد میشود. اولین الکترون خواهی بیشتر عناصر ، علامت منفی دارد. بعنوان مثال ، الکترون خواهی فلوئور برابر است با 328Kj/mol- = اولین الکترون خواهی و اما برای برخی عناصر مقدار آن مثبت است. مثلا برای نئون عبارت است از 29Kj/mol = اولین الکترون خواهی. علامت مثبت برای الکترون خواهی نشانه آن است که برای تحمیل یک الکترون به اتم مربوط باید کار انجام شود، (یعنی سیستم انرژی جذب کند) تا اتم مورد نظر قادر به جذب الکترون اضافی شود.
علت آزاد شدن انرژی یا جذب انرژی توسط اتم در الکترون خواهی
الکترونی که به اتم خنثی نزدیک میشود، از سوی هسته مثبت اتم جذب میشود. اما از سوی الکترونهای منفی آن دفع میگردد. اگر جاذبه بیش از دافعه باشد، وقتی یون منفی بوجود میآید، انرژی آزاد میشود. برعکس اگر دافعه بیش از جاذبه باشد، برای تشکیل یون منفی باید به سیستم انرژی داده شود.
تغییرات الکترون خواهی در یک تناوب از جدول تناوبی
قاعدتا یک اتم کوچک باید تمایل بیشتری برای بدست آوردن الکترون از خود نشان دهد تا یک اتم بزرگ، زیرا الکترون افزوده شده به یک اتم کوچک ، بطور متوسط به هسته مثبت نزدیکتر خواهد بود. با توجه به اینکه شعاع اتمی عناصر از یک تناوب از چپ به راست کوچکتر و بار مثبت هسته در همان جهت افزایش مییابد، باید انتظار داشت که الکترون خواهی عناصر مربوط ، از چپ به راست در یک تناوب ، مقادیر منفی بیشتری نشان دهد.
موارد استثنایی
مواردی که عناصر از تعمیم بالا تبعیت نمیکنند، باید مورد توجه قرار گیرند. مثلا در دوره دوم مقدار الکترون خواهی بریلیوم (دارای پوسته فرعی 2s پر شده) ، نیتروژن (دارای پوسته فرعی 2p نیمه پر شده ) و نئون (با تمام پوستههای فرعی پر شده) از قاعده بالا پیروی نمیکنند. این عناصر ، آرایش الکترونی نسبتا پایدار دارند و به آسانی الکترون اضافی نمیپذیرند.موارد استثنایی همانند را میتوان در مورد عناصر مشابه به دورههای دیگر نیز مشاهده کرد. در هر دوره ، بیشترین تمایل پذیرش الکترون (الکترون خواهی بزرگتر با علامت منفی) در عنصر عضو گروه VIIIA دیده میشود. آرایش الکترونی همه اینها از آرایش گاز نجیب یک الکترون کم دارد.
تغییرات الکترون خواهی در یک گروه از جدول تناوبی
در این مورد ، برای تمام گروهها ، نمیتوان الگوی واحد پیدا کرد. در مورد عناصر گروه VIIIA الکترون خواهی فلوئور ظاهراً غیر عادی است.حجم اتم فلوئور از بقیه عناصر گروه کوچکتر است و میتوان انتظار داشت که بر اثر جذب الکترون ، بیشترین انرژی را آزاد کند. اما در حالیکه الکترون افزوده شده به اتم کوچک بشدت توسط هسته ، جذب میشود. به همان ترتیب نیز از سوی بقیه الکترونهای موجود در اتم بشدت دفع میشود.زیرا هرچه حجم کوچکتر باشد، چگالی بار الکترونهای والانس نیز بیشتر خواهد بود. اعتقاد بر این است که در اتم فلوئور این اثر دافعه اثر جاذبه قوی ناشی از کوچکی اتم را تا حدی خنثی میکند.
دومین الکترون خواهی
این فرآیند ، فرآیندی است که در آن یک الکترون به یک یون منفی افزوده میشود. برای نمونه در مورد اکسیژن برابر است با 845Kj/mol+ =دومین الکترون خواهی. از آنجا که یک یون منفی و یک الکترون یکدیگر را دفع میکنند، در فرآیند افزودن یک الکترون به یک یون منفی نهتنها انرژی آزاد نمیشود بلکه انجام فرآیند انرژی گیر است و دومین الکترون خواهی تمامی عناصر ، مقدار مثبت دارد.
انرژی تبادل شده در فرآیند تولید یون
انرژی تبادل شده در فرآیند تولید یونی که دو یا چند بار منفی دارد، حاصل جمع جبری تمام الکترون خواهی مربوط است. این حاصل جمع برای تمام یونهای دارای چند بار منفی همیشه مثبت و فرآیند انرژی گیر است.
مقدار انرژی که در فرایند افزایش یک الکترون به یک اتم منفرد گازی شکل در حالت اصلی مبادله می شود، الکترون گیری آن اتم نامیده می شود. در این فرایند، معمولا، انرژی آزاد می شود و بنابراین، الکترون گیری بیشتر عناصر دارای علامت منفی است. ولی الکترون گیری را اغلب به صورت انرژی آزاد شده تعریف می کنند ؛ در منابع علمی که از چنین تعریفی استفاده شده است، مقادیر الکترون گیری که مربوط به آزاد شدن انرژی است، با علامت ثبت نشان داده می شود. تعیین مستقیم الکترون گیری دشوار است و تنها برای معدودی از عناصر انجام شده است. الکترون گیری برخی از عناصر دیگر به طور غیر مستقیم از داده های ترمودینامیکی محاسبه شده اند. بنابراین ، مقادیر الکترون گیری فقط برای معدودی از عناصر در دست است و اغلب این مقادیر دقت زیادی ندارند. تمایل یک اتم کوچک برای پذیرش الکترون بایستی بیشتر از یک اتم بزرگ باشد زیرا در یک اتم کوچک، الکترون افزوده شده، به طور متوسط، به هسته مثبت نزدیک تر است. این گرایش در هر دوره از چپ به راست ، تقریبا پیروی می شود. ولی در دوره دوم ، موارد استثنائی درباره بریلیم (با لایه فرعی2s پر شده)، نیتروژن( با پوسته فرعی 2p نیمه پر) و نئون (با مام لایه های فرعی پر شده) مشاهده می شوند. چنین مواردی برای عناصر نظیر آنها در دوره سوم نیز وجود دارد. عناصری که آرایش الکترونی آنها نسبتا پایدار است، الکترونهای اضافی را به سهولت نمی پذیرند. چون آرایش الکترونی هر یک از عناصر گروه هالوژنها یک الکترون کمتر از آرایش الکترونی گاز نجیب بعدی دارد، هر یک از عناصر این گروه در دوره خود، بیشترین تمایل را برای به دست آوردن یک الکترون را داراست. مقادیر الکترون خواهی هالوژنها، روند کلی الکترون خواهی را در یک گروه نشان می دهد. توانایی جذب الکترون در عناصر گروه هالوژنها، به استثنای فلوئور، از پایین به بالا با کوچک شدن اندازه اتمی افزایش می یابد. ولی تأثیر کوچک شدن اندازه اتم، ممکن