لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انرژی گرمایی
گرما شکلی از انرژی است . این انرژی برای اهداف مختلفی از قبیل گرم نمودن خانه و پخت غذا استفاده می شود.
انرژی حرارتی به 3 طریق قابل انتقال است
1 – هدایت
2 – انتقال
3 – تابش
زمانیکه انرژی مستقیماً از یک شئ به شئ دیگر عبور می کند به آن هدایت می گویند . اگر یک ظرف سوپ برروی اجاق را با قاشق فلزی هم بزنید ، قاشق گرم خواهد شد. بدین ترتیب گرما از محیط گرم سوپ به قاشق سرد منتقل می شود.
فلزات هادی های بسیار خوبی برای انرژی گرمایی هستند، اما چوب و پلاستیک چنین خاصیتی ندارند. این گونه هادی های بد را عایق گویند. به همین دلیل است که معمولاً ظرف از جنس فلز بوده اما دستة آن از جنس پلاستیک قوی است.
انتقال، عبارت است از حرکت گازها و سیالات از یک محل سردتر به محل گرمتر . اگر ظرف سوپ از جنس شیشه باشد، می توان حرکت جریانات انتقالی در ظرف را مشاهده نمود. سوپ گرمتر از ناحیة پایین ظرف، که حرارت بیشتری دارد، به سمت بالا، که سردتر است، حرکت می کند. سپس سوپ سردتر به سمت پایین حرکت نموده و مکان سوپ گرمتر را اشغال می کند. این حرکت باعث ایجاد یک الگوی چرخشی درون ظرف می شود (به شکل توجه کنید).
بادی که ما حس می کنیم غالباً ناشی از جریانات انتقالی است. این امر توسط وزش بادهای نزدیک اقیانوس به سهولت قابل درک است. هوای گرم سبکتر از هوای سرد بوده و بنابراین اوج می گیرد. در خلال روز، هوای سرد روی آب حرکت نموده و در خشکی جایگزین هوایی می شود که در اثر دمای زمین اوج گرفته است. اما به هنگام شب جهت این جایگزینی تغییر می کند، به عبارت دیگر بعضی اوقات سطح آب گرمتر و خشکی سردتر است.
*تابش، شکل نهایی حرکت انرژی گرمایی است . نور و گرمای خورشید از طریق هدایت و انتقال نمی تواند به ما برسد زیرا فضا تقریباً به طور کامل خالی است . هیچ گونه عاملی برای انتقال انرژی خورشید به زمین
علم انتقال گرما به تحلیل آهنگ انتقال گرما در سیستم میپردازد. انتقال انرژی از طریق شارش گرما را نمیتوان مستقیما اندازهگیری کرد ولی این انتقال چون به یک کمیت قابل اندازهگیری به نام دما ارتباط دارد، دارای مفهوم فیزیکی است.
شرط انتقال حرارت
شرط انتقال حرارت خود به خودی، اختلاف دما است. اگر دو سیستم در حال ارتباط با یکدیگر همدما نباشند، گرما از ناحیهٔ پر دما (گرم) به ناحیهٔ کم دما (سرد) چریان مییابد. و این جریان تا زمانی ادامه مییابد که دو سیستم همدما شوند.
چون گرما به دلیل وجود گرادیان دمایی شارش مییابد، دانستن توزیع دما ضروری است.
دلیل ترمودینامیکی انتقال حرارت
انتقال حرارت از جسم گرم به جسم سرد به دلیل افزایش انتروپی سیستم، خود به خودی است.
مسئلهٔ توزیع دما و شارش گرما در بسیاری از شاخههای علوم و مهندسی مطرح است. مثلاً در طراحی دیگهای بخار، چگالندهها (کندانسورها) و رادیاتورها تحلیل انتقال گرما برای محاسبهٔ اندازهٔ آنها لازم است.
همرفت
همرفت یا کنوکسیون یکی از روشهای انتقال گرما است. همرفت نه تنها در داخل یک سیال، بلکه بین دو جسم که یکی از آنها سیال باشد نیز اتفاق میافتد. فرآیند رسانش بین یک سطح جامد و یک سیال در حال حرکت، همرفت نامیده میشود. حرکت سیال میتواند طبیعی یا با اعمال نیروی خارجی باشد.
همرفت طبیعی
هنگامی که مایعات گرم میشوند، چگالی اکثر آنها کاهش مییابد. بنابراین در اثر گرانش مایعاتی که در نزدیکی سطح جامد قرار دارند، گرمتر شده و بالا میروند و مایعات سردتر جای آنها را میگیرند. این نوع همرفت را همرفت طبیعی مینامند.
همرفت اجباری (همرفت واداشته)
هنگامی که سیالی تحت یک گرادیان فشاری قرار گیرد، طبق قانون مکانیک شارهها وادار به حرکت میشود. همرفت ناشی از این حرکت را همرفت اجباری مینامند.
برگرفته از :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انرژی گرمایی
گرما شکلی از انرژی است . این انرژی برای اهداف مختلفی از قبیل گرم نمودن خانه و پخت غذا استفاده می شود.
انرژی حرارتی به 3 طریق قابل انتقال است
1 – هدایت
2 – انتقال
3 – تابش
زمانیکه انرژی مستقیماً از یک شئ به شئ دیگر عبور می کند به آن هدایت می گویند . اگر یک ظرف سوپ برروی اجاق را با قاشق فلزی هم بزنید ، قاشق گرم خواهد شد. بدین ترتیب گرما از محیط گرم سوپ به قاشق سرد منتقل می شود.
فلزات هادی های بسیار خوبی برای انرژی گرمایی هستند، اما چوب و پلاستیک چنین خاصیتی ندارند. این گونه هادی های بد را عایق گویند. به همین دلیل است که معمولاً ظرف از جنس فلز بوده اما دستة آن از جنس پلاستیک قوی است.
انتقال، عبارت است از حرکت گازها و سیالات از یک محل سردتر به محل گرمتر . اگر ظرف سوپ از جنس شیشه باشد، می توان حرکت جریانات انتقالی در ظرف را مشاهده نمود. سوپ گرمتر از ناحیة پایین ظرف، که حرارت بیشتری دارد، به سمت بالا، که سردتر است، حرکت می کند. سپس سوپ سردتر به سمت پایین حرکت نموده و مکان سوپ گرمتر را اشغال می کند. این حرکت باعث ایجاد یک الگوی چرخشی درون ظرف می شود (به شکل توجه کنید).
بادی که ما حس می کنیم غالباً ناشی از جریانات انتقالی است. این امر توسط وزش بادهای نزدیک اقیانوس به سهولت قابل درک است. هوای گرم سبکتر از هوای سرد بوده و بنابراین اوج می گیرد. در خلال روز، هوای سرد روی آب حرکت نموده و در خشکی جایگزین هوایی می شود که در اثر دمای زمین اوج گرفته است. اما به هنگام شب جهت این جایگزینی تغییر می کند، به عبارت دیگر بعضی اوقات سطح آب گرمتر و خشکی سردتر است.
*تابش، شکل نهایی حرکت انرژی گرمایی است . نور و گرمای خورشید از طریق هدایت و انتقال نمی تواند به ما برسد زیرا فضا تقریباً به طور کامل خالی است . هیچ گونه عاملی برای انتقال انرژی خورشید به زمین
علم انتقال گرما به تحلیل آهنگ انتقال گرما در سیستم میپردازد. انتقال انرژی از طریق شارش گرما را نمیتوان مستقیما اندازهگیری کرد ولی این انتقال چون به یک کمیت قابل اندازهگیری به نام دما ارتباط دارد، دارای مفهوم فیزیکی است.
شرط انتقال حرارت
شرط انتقال حرارت خود به خودی، اختلاف دما است. اگر دو سیستم در حال ارتباط با یکدیگر همدما نباشند، گرما از ناحیهٔ پر دما (گرم) به ناحیهٔ کم دما (سرد) چریان مییابد. و این جریان تا زمانی ادامه مییابد که دو سیستم همدما شوند.
چون گرما به دلیل وجود گرادیان دمایی شارش مییابد، دانستن توزیع دما ضروری است.
دلیل ترمودینامیکی انتقال حرارت
انتقال حرارت از جسم گرم به جسم سرد به دلیل افزایش انتروپی سیستم، خود به خودی است.
مسئلهٔ توزیع دما و شارش گرما در بسیاری از شاخههای علوم و مهندسی مطرح است. مثلاً در طراحی دیگهای بخار، چگالندهها (کندانسورها) و رادیاتورها تحلیل انتقال گرما برای محاسبهٔ اندازهٔ آنها لازم است.
همرفت
همرفت یا کنوکسیون یکی از روشهای انتقال گرما است. همرفت نه تنها در داخل یک سیال، بلکه بین دو جسم که یکی از آنها سیال باشد نیز اتفاق میافتد. فرآیند رسانش بین یک سطح جامد و یک سیال در حال حرکت، همرفت نامیده میشود. حرکت سیال میتواند طبیعی یا با اعمال نیروی خارجی باشد.
همرفت طبیعی
هنگامی که مایعات گرم میشوند، چگالی اکثر آنها کاهش مییابد. بنابراین در اثر گرانش مایعاتی که در نزدیکی سطح جامد قرار دارند، گرمتر شده و بالا میروند و مایعات سردتر جای آنها را میگیرند. این نوع همرفت را همرفت طبیعی مینامند.
همرفت اجباری (همرفت واداشته)
هنگامی که سیالی تحت یک گرادیان فشاری قرار گیرد، طبق قانون مکانیک شارهها وادار به حرکت میشود. همرفت ناشی از این حرکت را همرفت اجباری مینامند.
برگرفته از :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انرژی گرمایی
گرما شکلی از انرژی است . این انرژی برای اهداف مختلفی از قبیل گرم نمودن خانه و پخت غذا استفاده می شود.
انرژی حرارتی به 3 طریق قابل انتقال است
1 – هدایت
2 – انتقال
3 – تابش
زمانیکه انرژی مستقیماً از یک شئ به شئ دیگر عبور می کند به آن هدایت می گویند . اگر یک ظرف سوپ برروی اجاق را با قاشق فلزی هم بزنید ، قاشق گرم خواهد شد. بدین ترتیب گرما از محیط گرم سوپ به قاشق سرد منتقل می شود.
فلزات هادی های بسیار خوبی برای انرژی گرمایی هستند، اما چوب و پلاستیک چنین خاصیتی ندارند. این گونه هادی های بد را عایق گویند. به همین دلیل است که معمولاً ظرف از جنس فلز بوده اما دستة آن از جنس پلاستیک قوی است.
انتقال، عبارت است از حرکت گازها و سیالات از یک محل سردتر به محل گرمتر . اگر ظرف سوپ از جنس شیشه باشد، می توان حرکت جریانات انتقالی در ظرف را مشاهده نمود. سوپ گرمتر از ناحیة پایین ظرف، که حرارت بیشتری دارد، به سمت بالا، که سردتر است، حرکت می کند. سپس سوپ سردتر به سمت پایین حرکت نموده و مکان سوپ گرمتر را اشغال می کند. این حرکت باعث ایجاد یک الگوی چرخشی درون ظرف می شود (به شکل توجه کنید).
بادی که ما حس می کنیم غالباً ناشی از جریانات انتقالی است. این امر توسط وزش بادهای نزدیک اقیانوس به سهولت قابل درک است. هوای گرم سبکتر از هوای سرد بوده و بنابراین اوج می گیرد. در خلال روز، هوای سرد روی آب حرکت نموده و در خشکی جایگزین هوایی می شود که در اثر دمای زمین اوج گرفته است. اما به هنگام شب جهت این جایگزینی تغییر می کند، به عبارت دیگر بعضی اوقات سطح آب گرمتر و خشکی سردتر است.
*تابش، شکل نهایی حرکت انرژی گرمایی است . نور و گرمای خورشید از طریق هدایت و انتقال نمی تواند به ما برسد زیرا فضا تقریباً به طور کامل خالی است . هیچ گونه عاملی برای انتقال انرژی خورشید به زمین
علم انتقال گرما به تحلیل آهنگ انتقال گرما در سیستم میپردازد. انتقال انرژی از طریق شارش گرما را نمیتوان مستقیما اندازهگیری کرد ولی این انتقال چون به یک کمیت قابل اندازهگیری به نام دما ارتباط دارد، دارای مفهوم فیزیکی است.
شرط انتقال حرارت
شرط انتقال حرارت خود به خودی، اختلاف دما است. اگر دو سیستم در حال ارتباط با یکدیگر همدما نباشند، گرما از ناحیهٔ پر دما (گرم) به ناحیهٔ کم دما (سرد) چریان مییابد. و این جریان تا زمانی ادامه مییابد که دو سیستم همدما شوند.
چون گرما به دلیل وجود گرادیان دمایی شارش مییابد، دانستن توزیع دما ضروری است.
دلیل ترمودینامیکی انتقال حرارت
انتقال حرارت از جسم گرم به جسم سرد به دلیل افزایش انتروپی سیستم، خود به خودی است.
مسئلهٔ توزیع دما و شارش گرما در بسیاری از شاخههای علوم و مهندسی مطرح است. مثلاً در طراحی دیگهای بخار، چگالندهها (کندانسورها) و رادیاتورها تحلیل انتقال گرما برای محاسبهٔ اندازهٔ آنها لازم است.
همرفت
همرفت یا کنوکسیون یکی از روشهای انتقال گرما است. همرفت نه تنها در داخل یک سیال، بلکه بین دو جسم که یکی از آنها سیال باشد نیز اتفاق میافتد. فرآیند رسانش بین یک سطح جامد و یک سیال در حال حرکت، همرفت نامیده میشود. حرکت سیال میتواند طبیعی یا با اعمال نیروی خارجی باشد.
همرفت طبیعی
هنگامی که مایعات گرم میشوند، چگالی اکثر آنها کاهش مییابد. بنابراین در اثر گرانش مایعاتی که در نزدیکی سطح جامد قرار دارند، گرمتر شده و بالا میروند و مایعات سردتر جای آنها را میگیرند. این نوع همرفت را همرفت طبیعی مینامند.
همرفت اجباری (همرفت واداشته)
هنگامی که سیالی تحت یک گرادیان فشاری قرار گیرد، طبق قانون مکانیک شارهها وادار به حرکت میشود. همرفت ناشی از این حرکت را همرفت اجباری مینامند.
برگرفته از :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انرژی گرمایی
گرما شکلی از انرژی است . این انرژی برای اهداف مختلفی از قبیل گرم نمودن خانه و پخت غذا استفاده می شود.
انرژی حرارتی به 3 طریق قابل انتقال است
1 – هدایت
2 – انتقال
3 – تابش
زمانیکه انرژی مستقیماً از یک شئ به شئ دیگر عبور می کند به آن هدایت می گویند . اگر یک ظرف سوپ برروی اجاق را با قاشق فلزی هم بزنید ، قاشق گرم خواهد شد. بدین ترتیب گرما از محیط گرم سوپ به قاشق سرد منتقل می شود.
فلزات هادی های بسیار خوبی برای انرژی گرمایی هستند، اما چوب و پلاستیک چنین خاصیتی ندارند. این گونه هادی های بد را عایق گویند. به همین دلیل است که معمولاً ظرف از جنس فلز بوده اما دستة آن از جنس پلاستیک قوی است.
انتقال، عبارت است از حرکت گازها و سیالات از یک محل سردتر به محل گرمتر . اگر ظرف سوپ از جنس شیشه باشد، می توان حرکت جریانات انتقالی در ظرف را مشاهده نمود. سوپ گرمتر از ناحیة پایین ظرف، که حرارت بیشتری دارد، به سمت بالا، که سردتر است، حرکت می کند. سپس سوپ سردتر به سمت پایین حرکت نموده و مکان سوپ گرمتر را اشغال می کند. این حرکت باعث ایجاد یک الگوی چرخشی درون ظرف می شود (به شکل توجه کنید).
بادی که ما حس می کنیم غالباً ناشی از جریانات انتقالی است. این امر توسط وزش بادهای نزدیک اقیانوس به سهولت قابل درک است. هوای گرم سبکتر از هوای سرد بوده و بنابراین اوج می گیرد. در خلال روز، هوای سرد روی آب حرکت نموده و در خشکی جایگزین هوایی می شود که در اثر دمای زمین اوج گرفته است. اما به هنگام شب جهت این جایگزینی تغییر می کند، به عبارت دیگر بعضی اوقات سطح آب گرمتر و خشکی سردتر است.
*تابش، شکل نهایی حرکت انرژی گرمایی است . نور و گرمای خورشید از طریق هدایت و انتقال نمی تواند به ما برسد زیرا فضا تقریباً به طور کامل خالی است . هیچ گونه عاملی برای انتقال انرژی خورشید به زمین
علم انتقال گرما به تحلیل آهنگ انتقال گرما در سیستم میپردازد. انتقال انرژی از طریق شارش گرما را نمیتوان مستقیما اندازهگیری کرد ولی این انتقال چون به یک کمیت قابل اندازهگیری به نام دما ارتباط دارد، دارای مفهوم فیزیکی است.
شرط انتقال حرارت
شرط انتقال حرارت خود به خودی، اختلاف دما است. اگر دو سیستم در حال ارتباط با یکدیگر همدما نباشند، گرما از ناحیهٔ پر دما (گرم) به ناحیهٔ کم دما (سرد) چریان مییابد. و این جریان تا زمانی ادامه مییابد که دو سیستم همدما شوند.
چون گرما به دلیل وجود گرادیان دمایی شارش مییابد، دانستن توزیع دما ضروری است.
دلیل ترمودینامیکی انتقال حرارت
انتقال حرارت از جسم گرم به جسم سرد به دلیل افزایش انتروپی سیستم، خود به خودی است.
مسئلهٔ توزیع دما و شارش گرما در بسیاری از شاخههای علوم و مهندسی مطرح است. مثلاً در طراحی دیگهای بخار، چگالندهها (کندانسورها) و رادیاتورها تحلیل انتقال گرما برای محاسبهٔ اندازهٔ آنها لازم است.
همرفت
همرفت یا کنوکسیون یکی از روشهای انتقال گرما است. همرفت نه تنها در داخل یک سیال، بلکه بین دو جسم که یکی از آنها سیال باشد نیز اتفاق میافتد. فرآیند رسانش بین یک سطح جامد و یک سیال در حال حرکت، همرفت نامیده میشود. حرکت سیال میتواند طبیعی یا با اعمال نیروی خارجی باشد.
همرفت طبیعی
هنگامی که مایعات گرم میشوند، چگالی اکثر آنها کاهش مییابد. بنابراین در اثر گرانش مایعاتی که در نزدیکی سطح جامد قرار دارند، گرمتر شده و بالا میروند و مایعات سردتر جای آنها را میگیرند. این نوع همرفت را همرفت طبیعی مینامند.
همرفت اجباری (همرفت واداشته)
هنگامی که سیالی تحت یک گرادیان فشاری قرار گیرد، طبق قانون مکانیک شارهها وادار به حرکت میشود. همرفت ناشی از این حرکت را همرفت اجباری مینامند.
برگرفته از :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
انرژی
انرژی (از واژه یونانی ἐνεργός به معنی فعالیت) یا کارمایه، در فیزیک و دیگر علوم، یک کمیت بنیادین فیزیکی است. در کتابهای درسی فیزیک انرژی را به صورت توانایی انجام کار تعریف میکنند. تا به امروز گونههای متفاوتی از انرژی شناخته شده که با توجه به نحوهٔ آزادسازی و تاثیر گذاری به دستههای متفاوتی طبقهبندی میشوند از آن جمله میتوان انرژی جنبشی، انرژی پتانسیل، انرژی گرمایی، انرژی الکترومغناطیسی، انرژی شیمیایی و انرژی هستهای را نام برد.
طبق نظریهٔ نسبیت مجموع"جرم و انرژی" پایدار و تغییر ناپذیر است (و آن را قانون بقای جرم و انرژی نامند)؛ بدین معنا که انرژی از شکلی به شکل دیگر و یا به جرم تبدیل شود ولی هرگز تولید یا نابود نمیشود. بر طبق تئوری نور بقای جرم و انرژی پیامدی از این اصل است که قوانین فیزیکی در طول زمان بدون تغییر باقی مینامند. انرژی هر جسم (طبق نسبیت خاص) جنبش ذرات بنیادی آن جسم است و مقدار آن از معادله معروف اینشتاین بدست میآید: (باید توجه کرد که این معادله تنها انرژی موجود ذرات را بدست میدهد و نه دیگر گونههای انرژی (مانند جنبشی یا پتانسیل).
تاریخچه
اصل بقای انرژی در حدود ۱۸۵۰ پایه گذاری شد. منشاء این اصل همانگونه که در مکانیک بکار میرود توسط کار گالیله و اسحاق نیوتن فهمانیده شد. در واقع هنگامیکه کار بعنوان حاصلضرب نیرو و تغییر مکان تعریف میشود، این تعریف تقریبا بطور خود کار از قانون دوم حرکت نیوتن تبعیت میکند. چنین مفهومی تا سال ۱۸۲۶ یعنی زمانیکه ریاضی دان معروف فرانسوی معرفی شد، وجود نداشت. لغت نیرو (از نظر لاتین) نه تنها از نقطه نظر مفهوم آن توسط نیوتن در قوانین حرکتش توصیف شد، بلکه در کمیتهایی که اکنون بعنوان کار و انرژی کنیتک (جنبشی)و پتانسیل (نهفته) تعریف میشوند بکار میروند. این ابهام برای مدت زمانی توسعه هر اصل کلی را در مکانیک در ورای قوانین حرکت نیوتنی مسدود نموده بود.
تعریف کار
روابط مفید و متعددی از تعریف کار بعنوان یک کمیت و موجودیت فیزیکی روشن ، تبعیت می نماید. در صورتیکه بر جسمی با جرم معین نیرویی در خلال یک فاصله زمانی دیفرانسیلی اعمال شود و در آن تغییر مکان ایجاد نماید ، کار انجام شده بتوسط نیرو بوسیله معادله dW = Fdl داده میشود که زمانیکه با قانون دوم نیوتن ترکیب شود خواهد شد : dW = madl با تریف شتاب a = du / dt که u سرعت جسم است ، خواهیم داشت
که ممکن است چنین نوشته شود :
از آنجائیکه بر حسب تعریف سرعت ، معادله برای کار : dw = mudu حال از این معادله ممکن است برای یک تغییر معین از سرعت اولیه (u1) تا سرعت نهائی (u2)انتگرالگیری نمود
انرژی جنبشی
هریک از کمیت های در معادلات بالا یک انرژی جنبشی Ek است، ترمی که بوسیله لورد کلوین در 1859 معرفی شد
معادله مبین این نکته است که کار انجام شده برروی جسم در شتاب دادن آن از یک سرعت اولیه به سرعت نهائی معادل تغییر در انرژی جنبشی جسم میباشد. بر عکس چنانچه یک جسم متحرک توسط عمل یک نیروی مقاوم کند شود ، کار انجام شده بوسیله جسم معادل تغییرش در انرژی جنبشی خواهد بود . در دستگاه بین المللی آحاد که جرم به کیلوگرم و سرعت به متر بر ثانیه است ، انرژی جنبشی دارای واحد گیلوگرم در مجذور ثانیه بر مجذور ثانیه میباشد از آنجائیکه کیلوگرم متر بر مجذور ثانیه به واحد نیوتن بیان میشود ، انرژی جنبشی به نیوتن متر یا ژول بیان میگردد که همان واحد کار خواهد بود .
در دستگاه بین المللی آحاد که جرم به کیلوگرم و سرعت به متر بر ثانیه است ، انرژی جنبشی دارای واحد گیلوگرم در مجذور ثانیه بر مجذور ثانیه میباشد از آنجائکه کیلوگرم متر بر مجذور ثانیه به واحد نیوتن بیان میشود ، انرژی جنبشی به نیوتن متر یا ژول بیان میگردد که همان واحد کار خواهد بود . در دستگاه مهندسی انگلیسی ، انرژی جنبشی به بیان میشود .
انرژِی پتانسیل
چنانچه جسمی با جرم معینی از یک ارتفاع اولیه z1 به ارتفاع نهائی z2 بالا رود ، نیروئی حداقل معادل وزنش در جهت بالا باید بر آن اعمال شود
در این معادله شتاب ثقل از محلی به محل دیگر متفاوت است .حداقل کار لازم برای بالا بردن جسم، حاصلضرب این نیرو و تغییر ارتفاع خواهد بود
کار انجام شده بر روی جسم برای بالا بردن آن معادل تغییر در انرژی پتانیسل (Ep) است. بر عکس ، چنانچه جسمی در برابر یک نیروی مقاوم معادل وزنش پایین آورده شود ، کار آنجام شده بوسیله جسم برار تغییر در انرژی پتانسیل میباشد . معادله (۱) شکل مشابهی با معادله (۲) دارد و هر دو مبین این واقعیت هستند که کار انجام شده معادل تغییر در کمیتی است که شرایط جسم را در ارتباط با محیطش توسیف می نمایید . در هر دو حالت کار انجام شده را میتوان به وسیله معکوس نمودن فرایند و بازگرداندن جسم به شرایط اولیه اش بازیابی نمود .این مشاهده طبیعتا به این تصور منتهی میشود که چنانچه کار اعمال شده بر روی جمس در شتاب دادن آن و یا در بالا بردن آن را بتوان بازیابی نمود ، پس این جسم به وسیله خاصیتی چون سرعتش و یا ارتفاعش باید دارای استعداد و یا ظرفیت انجام این کار باشد این فرضیه در مکانیک جسم جامد آنچنان به خوبی ثایت شده است که ظرفیت یک جسم برای انجام کار نام انرژی به دادن اختصاص یافته است ،نامی که از لغت یونانی اقتباس شده و به معنی انجام کار است و بنابراین کار شتاب دهده یک جسم باعث تغییر در انرژی جنبشی آن میشود و کار انجام یافته بر روی یک جسم برای بالا آن باعث تغییر در انرژی پتانسیل آن میشود . در دستگاه بین المللی آحاد ، که جرم به کیلوگرم ،ارتفاع به متر و شناب ثقل به متر بر مجذور ثانیه است، انرژی پتانسیل دارای واحد