لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
عناصر و اصطلاحات و مدارهای کوانتومی
مقدمه :
در این بخش میخواهیم درباره اصطلاحات و عناصری که در طراحی الگوریتمهای کوانتومی لازم هستند، صحبت کنیم اصطلاحاتی چون کیوبیت، ثبتکنندهها، اعمال کنترل شده حالتهای پایه محاسباتی و … برخی از این عناصر معادلهای کلاسیکی دارند ولی برخی دیگر مختص جهان کوانتومی بوده و معادل کلاسیکی ندارند.
2-1. بیتهای کوانتومی و ثبتکنندهها «Quantum Bit’s and Registers»
bit مفهومی اساسی در فنآوری و علم اطلاعات است فلذا بیتهای کوانتومی که از این به بعد آنها را کیوبیت خواهیم نامید یکی از پایههای اساسی Q.C. است. در واقع کیوبیت یک شیء ریاضی با خصوصیتی معین است به بیان دقیقتر یک کیوبیت عبارت از یک بردار واحد در فضای ضرب داخلی دو بعدی است که میتوانیم آنرا به صورت {10> 11>} نمایش دهیم. همواره علاقمند هستیم این مفهوم ریاضی را با یک خاصیت فیزیکی قابل لمس نماییم :
فرض کنیم S یک کمیت دوبعدی از یک سیستم کوانتومی با حالتهای متعامد 01> و 11> باشد که این حالتها میتوانند پایههای طبیعی بسط دهنده این سیستم باشند آنگاه یک کیوبیت عبارت است از حالت کوانتومی 1Ø> که :
راههای زیادی برای حقیقت بخشیدن به مفهوم فوق وجود دارد میتوان حالت 10> را حالت پایه الکترون در اتم هیدروژن و 11> را اولین حالت برانگیخته در نظر گرفت و یا یک سیستم اسپینی که دو حالت اسپین بالا را 10> و اسپین پایین را با 11> نمایش دهیم
تفاوت اساسی بین کلاسیکی و بیت کوانتومی در آن است که یک بیت کلاسیکی یا در حالت 10> است و یا در حالت 11> در حالی که یک کیوبیت میتواند هر بر هم نهی خطی از حالتهای 10> و 11> را بپذیرد بنابراین میتواند در تعداد غیر قابل شمارشی از حالتها قرار داشته باشد. مفهوم این جمله آن است که ظاهراً میتوان اطلاعات فوقالعاده زیادی حتی به صورت نامحدود در یک بیت کوانتومی با انتخاب مطالب α و β جای داد اما عملاً ثابت شده است که بیت کوانتومی میتواند فقط در برخی حالتهای محدود قرار داشته باشد مثلاً یک کیوبیت TRINE کیوبیتی است که فقط یکی از سه حالت و و یا را به خود بگیرد.
میتوانیم حالت 1Ø> را با استفاده از نمایش هندسی کره بلوخ (Bloch sphere) مناسبتر بنویسیم چون همانگونه که در شکل آمده میتوانیم 2-1 را به صورت زیر بنویسیم :
(2)
که در آن ، ، اعداد حقیقی هستند. عامل فازی مشاهدهپذیر فیزیکی نیست و لذا میتوان آنرا حذف کرد و لذا :
2-2 : اندازهگیری کیوبیت ها : qubit measuerment
یکی از مشکلات کیوبیتها این است که تمامی آنچه که وارد یک کیوبیت میشود، لزوماً همان خارج نمیشود. درکل ، برای یک حالت نامعین از یک کیوبیت تک قابل تشخیص نیست و آن توسط یک اندازهگیری تصویری کاملاً امکانپذیر نیست. فیزیک کوانتومی قواعد دقیقی مبنی بر چگونگی استخراج اطلاعات استخراج اطلاعات از یک حالت کوانتومی ناشناس دهد. خروجی هر اندازهگیری تصویری از یک کیلوبیت ، باید با عبارت کلاسیکی فرمولبندی شود. دقیقتر، میتوان از هر اندازهگیری تصویری یک کیلوبیت، فقط یک بیت کلاسیکی از اطلاعات را تهیه کرد. بنابراین با وجود اینکه یک ارتباطی بین حالتهای کوانتومی ممکن از یک کیوبیت منفرد وجود دارد، ولی این حالتها نمیتوانند از همدیگر تشخیص داده شوند. هیچ اندازهگیری نمی تواند بیشتر ازیک بیت از اطلاعات را از دوکیوبیت داده شده، استخراج بکند. ازدیدگاه اطلاعات، از یک کیوبیت میتوان توسط یک اندازهگیری تصویری دقیق، همان مقدار از اطلاعات کلاسیکی را به اندازه یک بیت کلاسیکی دریافت کرد، حقی دیگر به طور نامحدودی بسیاری از حالتهای بالقوه را داشته باشد.
2-3 : تحول کیوبیت (Qubit evolution) :
هر تحول کوانتومی یک کیوبیت یا هر عمل کوانتومی روی یک کیوبیت توسط یک ماتریس کیانی معین میشود :
(4)
که هر حالت کوانتومی را به حالت تبدیل میکند.
بعنوان مثال، تحول داده شده توسط ماتریس هادامارد (Hadamard)
(5)
که چرخش هادامارد نامیده میشود، حالتهای >10 ، >11 ، >10 و >1 را بصورت زیر تبدیل میکند :
که درآن تبدیل یافته هادامارد حالتهای پایه هستند.
همچنین تبدیل هادامارد را میتوان به صورت نگاشتی ازحالتهای پایه نوشت :
(7)
پایة >}17 ، > 10{ = پایة استاندارد یا پایه محاسباتی نامیده میشود، پایههای دوتایی یا پایههای هادامارد و یا پایههای فوریه نامیده میشود. میتوان دید که با بکاربردن H میتوانیم بین پایههای استاندارد و پایههای دوتایی ارتباط برقرار کنیم(معادلات 2-6). از تعریف H واضح است که H2=I . همچنین پایههایی را میتوان در نظر گرفت که پایههای قطبش نامیده میشوند وتوسط 8 تعریف میشوند :
(8)
که از اهمیت خاصی برخوردارند.
اگرحالتهای 0>1 ، 11> نسبت به حالتهای پایه استاندارد اندازهگیری شوند. هر دو خروجی – 0 و 1- را با احتمال یکسان 2/1 بدست میآیند. عمل H روی حالتهای پایه استاندارد را میتوان همانند پرتاب یک سکه در نظر گرفت. مثلاً اگر روی شیر سکه به طرف ناظر باشد احتمال اینکه پس از پرتاب شیر یا خط بیاید 2/1 است.
2-4 : ثبتکنندههای کوانتومی (Quantum Registers)
برای معرفی ثبتکنندههای کوانتومی مناسب است با ثبت کننده دوکیوبیتی شروع کنیم.
2-4-1 : ثبتکننده دو کیوبیتی
حاصلضرب تانسوری دوکیوبیت را یک ثبتکنندة دو کیوبیتی مینامیم. فضای هیلبرت متناظر با آن H4 میباشد.
معمولاً پایههای استاندارد در فضایH4 بصورت زیر نمایش داده میشوند :
(9)
بنابراین فرم عمومی یک ثبتکننده دو کیوبیتی برابر است با :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
عناصر و اصطلاحات و مدارهای کوانتومی
مقدمه :
در این بخش میخواهیم درباره اصطلاحات و عناصری که در طراحی الگوریتمهای کوانتومی لازم هستند، صحبت کنیم اصطلاحاتی چون کیوبیت، ثبتکنندهها، اعمال کنترل شده حالتهای پایه محاسباتی و … برخی از این عناصر معادلهای کلاسیکی دارند ولی برخی دیگر مختص جهان کوانتومی بوده و معادل کلاسیکی ندارند.
2-1. بیتهای کوانتومی و ثبتکنندهها «Quantum Bit’s and Registers»
bit مفهومی اساسی در فنآوری و علم اطلاعات است فلذا بیتهای کوانتومی که از این به بعد آنها را کیوبیت خواهیم نامید یکی از پایههای اساسی Q.C. است. در واقع کیوبیت یک شیء ریاضی با خصوصیتی معین است به بیان دقیقتر یک کیوبیت عبارت از یک بردار واحد در فضای ضرب داخلی دو بعدی است که میتوانیم آنرا به صورت {10> 11>} نمایش دهیم. همواره علاقمند هستیم این مفهوم ریاضی را با یک خاصیت فیزیکی قابل لمس نماییم :
فرض کنیم S یک کمیت دوبعدی از یک سیستم کوانتومی با حالتهای متعامد 01> و 11> باشد که این حالتها میتوانند پایههای طبیعی بسط دهنده این سیستم باشند آنگاه یک کیوبیت عبارت است از حالت کوانتومی 1Ø> که :
راههای زیادی برای حقیقت بخشیدن به مفهوم فوق وجود دارد میتوان حالت 10> را حالت پایه الکترون در اتم هیدروژن و 11> را اولین حالت برانگیخته در نظر گرفت و یا یک سیستم اسپینی که دو حالت اسپین بالا را 10> و اسپین پایین را با 11> نمایش دهیم
تفاوت اساسی بین کلاسیکی و بیت کوانتومی در آن است که یک بیت کلاسیکی یا در حالت 10> است و یا در حالت 11> در حالی که یک کیوبیت میتواند هر بر هم نهی خطی از حالتهای 10> و 11> را بپذیرد بنابراین میتواند در تعداد غیر قابل شمارشی از حالتها قرار داشته باشد. مفهوم این جمله آن است که ظاهراً میتوان اطلاعات فوقالعاده زیادی حتی به صورت نامحدود در یک بیت کوانتومی با انتخاب مطالب α و β جای داد اما عملاً ثابت شده است که بیت کوانتومی میتواند فقط در برخی حالتهای محدود قرار داشته باشد مثلاً یک کیوبیت TRINE کیوبیتی است که فقط یکی از سه حالت و و یا را به خود بگیرد.
میتوانیم حالت 1Ø> را با استفاده از نمایش هندسی کره بلوخ (Bloch sphere) مناسبتر بنویسیم چون همانگونه که در شکل آمده میتوانیم 2-1 را به صورت زیر بنویسیم :
(2)
که در آن ، ، اعداد حقیقی هستند. عامل فازی مشاهدهپذیر فیزیکی نیست و لذا میتوان آنرا حذف کرد و لذا :
2-2 : اندازهگیری کیوبیت ها : qubit measuerment
یکی از مشکلات کیوبیتها این است که تمامی آنچه که وارد یک کیوبیت میشود، لزوماً همان خارج نمیشود. درکل ، برای یک حالت نامعین از یک کیوبیت تک قابل تشخیص نیست و آن توسط یک اندازهگیری تصویری کاملاً امکانپذیر نیست. فیزیک کوانتومی قواعد دقیقی مبنی بر چگونگی استخراج اطلاعات استخراج اطلاعات از یک حالت کوانتومی ناشناس دهد. خروجی هر اندازهگیری تصویری از یک کیلوبیت ، باید با عبارت کلاسیکی فرمولبندی شود. دقیقتر، میتوان از هر اندازهگیری تصویری یک کیلوبیت، فقط یک بیت کلاسیکی از اطلاعات را تهیه کرد. بنابراین با وجود اینکه یک ارتباطی بین حالتهای کوانتومی ممکن از یک کیوبیت منفرد وجود دارد، ولی این حالتها نمیتوانند از همدیگر تشخیص داده شوند. هیچ اندازهگیری نمی تواند بیشتر ازیک بیت از اطلاعات را از دوکیوبیت داده شده، استخراج بکند. ازدیدگاه اطلاعات، از یک کیوبیت میتوان توسط یک اندازهگیری تصویری دقیق، همان مقدار از اطلاعات کلاسیکی را به اندازه یک بیت کلاسیکی دریافت کرد، حقی دیگر به طور نامحدودی بسیاری از حالتهای بالقوه را داشته باشد.
2-3 : تحول کیوبیت (Qubit evolution) :
هر تحول کوانتومی یک کیوبیت یا هر عمل کوانتومی روی یک کیوبیت توسط یک ماتریس کیانی معین میشود :
(4)
که هر حالت کوانتومی را به حالت تبدیل میکند.
بعنوان مثال، تحول داده شده توسط ماتریس هادامارد (Hadamard)
(5)
که چرخش هادامارد نامیده میشود، حالتهای >10 ، >11 ، >10 و >1 را بصورت زیر تبدیل میکند :
که درآن تبدیل یافته هادامارد حالتهای پایه هستند.
همچنین تبدیل هادامارد را میتوان به صورت نگاشتی ازحالتهای پایه نوشت :
(7)
پایة >}17 ، > 10{ = پایة استاندارد یا پایه محاسباتی نامیده میشود، پایههای دوتایی یا پایههای هادامارد و یا پایههای فوریه نامیده میشود. میتوان دید که با بکاربردن H میتوانیم بین پایههای استاندارد و پایههای دوتایی ارتباط برقرار کنیم(معادلات 2-6). از تعریف H واضح است که H2=I . همچنین پایههایی را میتوان در نظر گرفت که پایههای قطبش نامیده میشوند وتوسط 8 تعریف میشوند :
(8)
که از اهمیت خاصی برخوردارند.
اگرحالتهای 0>1 ، 11> نسبت به حالتهای پایه استاندارد اندازهگیری شوند. هر دو خروجی – 0 و 1- را با احتمال یکسان 2/1 بدست میآیند. عمل H روی حالتهای پایه استاندارد را میتوان همانند پرتاب یک سکه در نظر گرفت. مثلاً اگر روی شیر سکه به طرف ناظر باشد احتمال اینکه پس از پرتاب شیر یا خط بیاید 2/1 است.
2-4 : ثبتکنندههای کوانتومی (Quantum Registers)
برای معرفی ثبتکنندههای کوانتومی مناسب است با ثبت کننده دوکیوبیتی شروع کنیم.
2-4-1 : ثبتکننده دو کیوبیتی
حاصلضرب تانسوری دوکیوبیت را یک ثبتکنندة دو کیوبیتی مینامیم. فضای هیلبرت متناظر با آن H4 میباشد.
معمولاً پایههای استاندارد در فضایH4 بصورت زیر نمایش داده میشوند :
(9)
بنابراین فرم عمومی یک ثبتکننده دو کیوبیتی برابر است با :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
موضوع:
پیدایش علم شیمی و بعضی اصطلاحات آن
فهرست مطالب
مقدمه: علم شیمی
شیمی آلی
نظریه اتمی مواد
پیشرفتهای شیمی
بعضی اصطلاحات شیمی
ماده در آغاز قرن بیستم
اجزای اتم
تابش هسته ای
چند قانون پایستگی
نیروها و برهم کنش ها
نگاهی به باغ وحش ذرات
ماده در آغاز قرن بیستم
یکی از مهمترین اصطلاحات در شیمی اتم است که بعنوان جزء لاینفک ماده همیشه مورد بحث و تحقیق شیمیدانان بوده است.
حال در این مورد خاص دیدگاه های موجود درباره ماده را در آغاز قرن بیستم بررسی می کنیم.
دانشمندان این زمان، هر وقت که نمی توانستند نتایج آزمایشها را به کمک نظریه های موجود توضیح دهند، یا آزمایش های بیشتری انجام می دادند یا نظریه های جدیدی مطرح می کردند. نظریه های جدید به دیدگاه های مختلفی از ساختار جهان منجر شوند.
در این گفتار با مباحث زیر آشنا خواهیم شد.
پروتونها، نورتونها، الکترونها و نوترینوها
اجزای اتم و هسته
سه نوع مختلف تابش
با قواعد پایستگی انرژی، بار الکتریکی و تکانه ( اندازه حرکت ) نیز آشنا خواهیم شد.
اجزای اتم
آزمایش های را در فورد: کشف هسته
با آزمایش های ارنست را در فورد و همکارانش که در حدود 1911 در بریتانیا اجرا شدند این بحث را آغاز می کنیم. این دانشمندان برای کشف اجزای درونی اتمها آنها را با نوعی تابش، به آنها، بمباران کردند. آنها ذرات آلفا را به طور کامل نمی شناختند، ولی می توانستند آنها را مورد بهره برداری قرار دهند.
نکات اصلی آزمایش عبارت بودند از :
پولونیم را، که ماده ای پرتوزاست، به عنوان چشمی ذرات آنها به کار می بردند. چشمه پولونیم ذرات آن را در همه ی جهات گسیل می کرد، اما رادفورد فقط ذراتی را که با هدف برخورد می کردند مورد توجه قرار دارد.
برای آشکارسازی ذرات آلفایی که از هدف خارج می شدند از پرده ای جابه جا شونده که با ماده ای به نام سوسوزن رنگ خورده بود استفاده می شد.
ماده ی سوسوزن بر اثر برخورد دره ی آلفا از خود نور فلاش مانندی گسیل می کند. بدین سان، رادفورد می توانست جا پاهای ذرات آلفا را پس از عبور از هدف مورد بررسی قرار دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
موضوع:
پیدایش علم شیمی و بعضی اصطلاحات آن
فهرست مطالب
مقدمه: علم شیمی
شیمی آلی
نظریه اتمی مواد
پیشرفتهای شیمی
بعضی اصطلاحات شیمی
ماده در آغاز قرن بیستم
اجزای اتم
تابش هسته ای
چند قانون پایستگی
نیروها و برهم کنش ها
نگاهی به باغ وحش ذرات
ماده در آغاز قرن بیستم
یکی از مهمترین اصطلاحات در شیمی اتم است که بعنوان جزء لاینفک ماده همیشه مورد بحث و تحقیق شیمیدانان بوده است.
حال در این مورد خاص دیدگاه های موجود درباره ماده را در آغاز قرن بیستم بررسی می کنیم.
دانشمندان این زمان، هر وقت که نمی توانستند نتایج آزمایشها را به کمک نظریه های موجود توضیح دهند، یا آزمایش های بیشتری انجام می دادند یا نظریه های جدیدی مطرح می کردند. نظریه های جدید به دیدگاه های مختلفی از ساختار جهان منجر شوند.
در این گفتار با مباحث زیر آشنا خواهیم شد.
پروتونها، نورتونها، الکترونها و نوترینوها
اجزای اتم و هسته
سه نوع مختلف تابش
با قواعد پایستگی انرژی، بار الکتریکی و تکانه ( اندازه حرکت ) نیز آشنا خواهیم شد.
اجزای اتم
آزمایش های را در فورد: کشف هسته
با آزمایش های ارنست را در فورد و همکارانش که در حدود 1911 در بریتانیا اجرا شدند این بحث را آغاز می کنیم. این دانشمندان برای کشف اجزای درونی اتمها آنها را با نوعی تابش، به آنها، بمباران کردند. آنها ذرات آلفا را به طور کامل نمی شناختند، ولی می توانستند آنها را مورد بهره برداری قرار دهند.
نکات اصلی آزمایش عبارت بودند از :
پولونیم را، که ماده ای پرتوزاست، به عنوان چشمی ذرات آنها به کار می بردند. چشمه پولونیم ذرات آن را در همه ی جهات گسیل می کرد، اما رادفورد فقط ذراتی را که با هدف برخورد می کردند مورد توجه قرار دارد.
برای آشکارسازی ذرات آلفایی که از هدف خارج می شدند از پرده ای جابه جا شونده که با ماده ای به نام سوسوزن رنگ خورده بود استفاده می شد.
ماده ی سوسوزن بر اثر برخورد دره ی آلفا از خود نور فلاش مانندی گسیل می کند. بدین سان، رادفورد می توانست جا پاهای ذرات آلفا را پس از عبور از هدف مورد بررسی قرار دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
اصطلاحات تخصصی اتومبیل
A 4WD : Four wheel drive سیستم انتقال قدرت به 4 چرخ 16V : موتور 16 سوپاپ (مثلا در موتور 4 سیلندر برای هر سیلندر 4 سوپاپ در سر سیلندر باشد که موتورهای DOHC , SOHC نیز از این دسته هستند) 1 DIN : 1,12 sae 1 KW : 1,34 ece 1 KW : 1,35 PSdin ستون A : ستون در جلوی قسمت وسط بدنه اتومبیل که سقف روی این ستون است و داخل آن عناصر ایمنی غیر فعال تعبیه شده. ABAT-VENT : شیشه جلوی کم ارتفاع و یا بر آمدگی باد شکن در اتومبیلهای Speedster ABAXIAL : ساختمان خارج محور ABC : Active Body Control. سیستم هیدرو الکترونیکی مرسدس بنز که جلوی خوابیدن بدنه اتومبیل به چپ و راست و جلو و عقب را میگیرد. (در پیچها و هنگام ترمز این سیستم کمک بسیاری به پایداری اتومبیل دارد) ABS : Anti Blocker System. سیستم الکترونیکی که قفل کردن چرخها را در هنگام ترمزهای شدید و ترمز روی سطوح لغزنده از قبل توسط سنسورها پیش بینی کرده و با شل و سفت کردن دیسکها در میلیونومهای ثانیه باعث میشود چرخها حداکثر چسبندگی را داشته باشند و بدین ترتیب در سختترین شرایط نیز حاکمیت فرمان دست راننده باشد.این سیستم در ترمزهای آنی نیز اجازه فرار از برخورد را نیز به راننده میدهد و امروزه بسیاری از تولید کنندگان اتومبیل انرا به صورت استاندارد روی محصولات خود ارائه میدهند و بعضی میز با درخواست مشتری آنرا روی اتومبیل خریدار نصب میکنند. AC : air condition ایرکاندیش , کولر. شبیه به یخچال کار میکند ,توسط یک کمپرسور ماده گازی تحت فشار قرار گرفته گرم و تبدیل به مایع شده و سپس سرد میشود. بعد از بخار شدن سریع خنک میشود.برای کارکرد کمپرسور مصرف سوخت اتومبیل کمی افزایش میابد. ACC : Adaptive Cruise Control سیستم که در ترافیک فاصله و سرعت اتومبیل را با اتومبیلهای دیگر تنظیم میکند.بخصوص این سیستم مانع تاثیر گذاری منفی وسایل نقلیه بار بر بر ایمنی جاده و ترافیک میشود. DaimlerChrysler سیستم دیگری را پیشرفت داده که علاوه بر این فاصله را با خطوط جاده نیز تنظیم میکند. ACEA : اتحادیه تولید کنندگان اتومبیل اروپا. بزرگترین کار این اتحادیه تعیین یک نرم برای روغنهای موتور و راحتی کار رانندگان در پمپ بنزینها بود. ADB : Automatische Differantial Bremse. نوع الکترونیکی دیفرانسیلهای قفل دار ADEZYON : نیروئی که باعث به هم چسبیدن مایعات و یا مواد به هم دیگر میشود. AERODINAMIK : علم جریان هوا یا همان علم باد که برای اتومبیلها خیلی مهم است چون با مقاومت کم در برابر هوا مصرف بنزین هم کاهش میابد.بهترین مقدار مقومت در برابر هوا برای اتومبیلها cw=0,26 میباشد و آیرودینامیک بد اتومبیلهای SUV هم تا 0.45 میتواند باشد. AFS : Active Fahrwerks Stabilierung. در اصل همان کار ABC را انجام میدهد.این سیستم در Citroen Xantia Activa مورد استفاده قرار گرفته است. AIRBAG : کیسه هوا. در برخوردها و تصادفات حداکثر محافظت و ایمنی را برای سرنشینان تامین میکند. وقتی تصادف روی میدهد با اعلام سنسورها کیسه های هوا باز شده و جلوی وارد آمدن ضربات ناشی از تصادف را به سرنشینان میگیرند.(اگه زیاد بخوام توضیح بدم خودش یه مقاله میشه) Air Filter : فیلتر هوا. با عبور هوای ورودی به موتور از داخل این فیلتر که از معمولا از جنس کاغذ مخصوصی ساخته شده جلوی ورود ذرات و گرد و خاک به موتور گرفته میشود تا تحت اثر این ذرات در موتور ساییدگی ایجاد نشود و همچنین حرارت هوای ورودی تنظیم میشود و صدای مکش هوا نیز تا حد زیادی کاهش میابد. Air Flow Meter : در داخل هواکش دریچه ای وجود دارد که به نسبت شدت جریان هوا باز و بسته میشود و ECU نیز متناسب با این میزان پاشش سوخت را مشخص میکند. AQUA PLANNING : عبور اتومبیل از آب بطوری که لاستیکها با زمین تماس نداشته باشند و آب از زیر پروفیل لاستیک خارج نشده بلکه به اطراف پخش شود. Acceleration : شتاب. Active Safety : تمام اجزایی که ایمنی اتومبیل را بالا میبرند. مانند ABS , ESP , لاستیکها , ترمزها , شکل آیرودینامیک اتومبیل و ... ALB : Anti Lock Brakes. نوع ساده و اولیه سیستم ABS. سیستم ترمزی که در هنگام کشیده شدن لاستیکها بر روی زمین با ریتم مشخصی ترمزها را گرفته و ول میکند. AMPERMETR : ابزار اندازه گیری و نشان دهنده میزان جریان ورودی و خروجی باطری. Anti Freez : ضد یخ. مایعی که از 50% گلیکول و 50% آب تشکیل شده.در هوای سرد آب داخل رادیاتور یخ زده و به سیستم خنک کننده آسیب برساند.با اضافه کردن ضد یخ به آب رادیاتور میتوان از یخ زدگی جلوگیری کرد.درضمن مانع مانع ایجاد زنگ و رسوب در داخل رادیاتور و سیستم خنک کننده موتور میشود. ASC+T : Automatische Stabilitats Control+Traktion. سیستم که از سوی BMW مورد استفاده قرار گرفته و وضعیت چرخهای عقب را به طور دائم تحت نظر دارد.وقتی چرخهای عقب بلغزند یا چسبندگب خود را از دست بدهند ASC+T عمل کرده و ترمزها و موتور را به نحوی کنترل میکند که اتومبیل از مسیر خارج نشود. ASR : Anti-Schlupf-Regelung سیستم کنترل آنتی پاتیناژ.سیستم که جلوی هرز گردی چرخهای محرک را میگیرد و بدین ترتیب باعث حفظ پایداری میشود.این سیستم به دو نحو میتواند کار کند : یا به صورت الکترونیکی قدرت موتور را کاهش میدهد و یا بر روی چرخی که هرز گردی میکند ترمز اعمال میکند.ASR نام مخفف این سیستم است که از سوی مرسدس بنز مورد استفاده قرار میگیرد و و برایTraction Control از سوی تولید کنندگان مختلف نامهای مختلفی استفاده میشود.مانند ETC , TC و TSC. ATF : روغن گیرباکس اتوماتیک.برای فرمان هیدرولیک نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. AWD : All Wheel Drive نام مخفف اتومبیلهای چهار چرخ محرک AWS : All Wheel Steering. سیستمی که فرمان میتواند هر 4 چرخ را یک جا کنترل کند. AUTODIMMING : شکست نور توسط آینه داخل اتومبیل. که با سیاهتر شدن آینه و پخش نور , نور بالای ماشین عقب باعث ناراحتی و کاهش دید و مزاحمت راننده اتومبیل جلویی نمیشود.