حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیقی درمورد: استاد مطهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

 

دوران کودکی و نوجوانی

او در فریمان واقع در ۷۵ کیلومتری شهر مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می‌گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می‌پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می‌ورزد. در سال ۱۳۱۶ علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می‌شود در حالی که به تازگی موسس آن آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته‌اند.

دوران جوانی

در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و امام خمینی (به مدت ۱۲ سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می‌گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد مطهری گاهی به بروجرد می‌رفته و از محضر ایشان استفاده می‌کرده‌است. وی مدتی نیز از آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره‌های معنوی فراوان برده‌است. از اساتید دیگر استاد مطهری می‌توان از آیت الله سید محمد حجت (در اصول) و آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده‌است. در سال ۱۳۳۱ در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می‌رود به تهران مهاجرت می‌کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانی‌های تحقیقی می‌پردازد. در سال ۱۳۳۴ اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می‌گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می‌کند. در سالهای ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می‌شود. استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصر به فرد این انجمن می‌باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده‌است.

فعالیت‌های سیاسی

او کنار امام بوده‌است به طوری که می‌توان سازماندهی قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگی آن با رهبری امام را مرهون تلاش‌های او و یارانش دانست. در ساعت ۱ بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می‌شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می‌گردد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می‌شود.

پس از تشکیل هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امام خمینی همراه چند تن دیگر از شخصیت‌های روحانی عهده دار رهبری این هیئت‌ها می‌گردد. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط محمد بخارایی کادر رهبری هیئت‌های موتلفه شناسایی و دستگیر می‌شود، ولی از آنجا که قاضی ای که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتی در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام می‌فرستد که حق استادی را به جا آوردم و بدین ترتیب استاد مطهری از مهلکه جان سالم بدر می‌برد.

فعالیت‌های علمی-فرهنگی

 

کارت شناسایی مرتضی مطهری به عنوان استاد دانشگاه تهران

در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاه‌ها، انجمن اسلامی، نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه می‌دهد. به طور کلی او که به یک نهضت اسلامی معتقد بود نه به هر نهضتی، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود، و با اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود و با کجروی‌ها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال ۱۳۴۶ به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طوری که می‌توان او را بنیانگذار آن مؤسسه دانست. ولی پس از مدتی به علت تک‌روی و کارهای خودسرانه و بدون مشورت یکی از اعضای هیئت مدیره و ممانعت



خرید و دانلود تحقیقی درمورد: استاد مطهری


تحقیقی درمورد: استاد محمود فرشچیان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

استاد محمود فرشچیان "

/

متولد 1308 – اصفهان پس از تعلیم گرفتن ازهنرورانی بزرگ ، چون حاج میرزا آقا امامی و استاد عیسی بهادری و گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا به اروپا رفت و چندین سال به مطالعه ، و کار در موزه ها مشغول شد. منتقدان و هنرشناسان بزرگ جهان هنر ، او را مورد بررسی و تحسین قرار داده اند و تابلوهای او در موزه های معتبر دنیا جای گرفته است. استاد فرشچیان در نقاشی ایران صاحب سبک و مکتب خاص است.

گفتگو با استاد محمود فرشچیان

- استاد ، لطف فرموده  به گوشه ای از فعالیتهای خود در ارتباط با هنر نگارگری، خصوصا  نقاشی ایرانی در خارج از کشور اشاره بفرمائید.

تا آنجا که به یاد دارم ، در گذشته و حال سعی ام بر این بوده که هنر نقاشی اصیل ایرانی را به دنیا بشناسانم. این هنر، از جمله هنرهایی است که تا کنون آنچنان که باید، حقش ادا نشده و بیشتر، منقدین و هنرشناسان خارجی هستند که هنر عظیم نقاشی ایرانی را نقد و بررسی کرده و در کتابها نگاشته اند. من به سهم خود با برگزاری نمایشگاههایی در نقاط مختلف دنیا ، سعی کرده ام حتی المقدور این هنر و اصالت فرهنگی را در حد توان خود به افردی که علاقمند به شناخت آن هستند بشناسانم . علاوه بر نمایشگاهها، اخیرا کتابی نیز از آثار من در آلمان چاپ شده است. این کتاب را یونسکو جزء آثار برگزیده خود ارائه داده و بزرگترین منتقد نقاشی دنیا "پروفسور استوارت کاریولش" که در نقاشی ایرانی و اسلامی دارای اعتبار ویژه ای می باشد،  بر این کتاب نقد نوشته است . این کتاب از سوی موزه  "ویکتوریا آلبرت " لندن و مدیر کل یونسکو به اکثر موزه ها، کلکسیونها، کتابخانه های بزرگ دنیا و کتابخانه های شخصی کسانی که به کتب هنری علاقه نشان می دهند ارسال شده و مورد استقبال آن علاقمندان قرار گرفته است.

- استاد با توجه به اینکه مدتی است در خارج از کشور اقامت دارید، برداشت مردم جهان را ، درباره هنر ملی و اسلامی ما چگونه می بینید؟

همانطور که صورت اشخاص در تمام دنیا با هم فرق می کند، سجایای اخلاقی و سلیقه های آنها نیز با یکدیگر متفاوت است. ممکن است یک ایرانی نسبت به هنر نقاشی خودمان بیگانه باشد، اما یک فرد خارجی این هنر را با آغوش باز بپذیرد. در کل باید به این نکته اشاره کنم که در تمام دنیا، برای هنر اصیل ایرانی احترام خاصی قائلند و تحت تاثیر آن قرار می گیرند. به خصوص که هنر نقاشی ایرانی از محتوای عظیم عرفانی نشأت گرفته و بیننده  را به اعماق احساس رهنمود می سازد. مردم ملل خارجی وقتی آثار خوب را ببینند و آنها را بشناسند،  سخت تحت تاثیر قرار می گیرند. به نظر من ، مهم ایجاد رابطه بین اثر و بیننده است. اگر یک اثر هنری بتواند با تمامی  بیننده ها ، در هر کجای دنیا رابطه تنگاتنگ و نزدیک برقرار کند، هر علاقمندی ، آن را پذیرا شده، به خوبی می پذیرد. ما  زمانی می توانیم نقاشی خود را در همه جای دنیا اشاعه دهیم که تمام مردم دنیا بتوانند، رابطه  نزدیک بین احساس و دید خودشان با اثر هنری ما برقرار سازند. به عبارت دیگر، نقاشی ما باید با  بینندگان مختلف دردنیا، غریبه نباشد. در آن صورت این هنر کشش و جذبه ای پیدا می کند که بینندگان بتوانند آن را به خوبی تماشا کنند و زمانی که مورد نقد و بررسی قرار گرفت، محتوای آن در دل و ذهن بیننده بر جای خواهد ماند. من  فکر می کنم، در سبکی که دنبال می کنم این رابطه بتواند در حد خوبی بین اثر و بیننده به وجود بیاید. فرق نمی کند چه در ایران و چه در هر گوشه  دیگری از دنیا.

من تاکنون نتایج سودمندی را در این خصوص به دست آورده ام. سبکی که من دنبال می کنم، در عین حال که اصالت نقاشی ایرانی را دارد، با مردم دیگر ملل نیز بیگانگی ندارد.

/

استاد موقعیت کنونی هنرهای ملی واسلامی ما را چگونه ارزیابی می کنید؟

در ایران که خوشبختانه مورد استقبال عموم قرار گرفته است و با وجود دانشکده های در حال تأسیس  یا تأسیس شده، جوانها به تدریج متوجه  این سبک و مکتب شده، به آن روی آورده اند. من امیدوارم این مکتب بتواند در همه جای ایران و در تمام  دانشکده های  آن تعمیم پیدا کند و همه افراد با علاقمندی و پشتکار تمام، این راه را ادامه دهند.

 وقتی در دوره های  مختلف دقت کنیم و هنر ایران را با هنرکشورهای مشرق زمین، مثل چین ، ژاپن و غیره مقایسه نماییم ،  درمی یابیم  که در هنر ایران ، سبکها، مکتبها، ایده ها و عقایدی وجود دارد که خود هنرمندان به آن پرداخته اند ، در حالیکه در چین ، ژاپن و دیگر ممالک، بیشتر تداوم برقرار است. یک نقاش چینی  هر راه و روشی را که دنبال کند – چه پیرو نقاشی نو باشد، چه پیرو نقاشی مکتب قدیم – اصالت هنر چینی در کارهای او به خوبی مشهود است، اما ما در برشهای مختلفی از تاریخ، حالتهای متفاوتی را در نقاشی خود شاهد بوده ایم. حتی بعضی از آثار، نشان نمی دهند که نقاشی ایران است یا اروپایی یا آمریکایی با ... . بالطبع آن آثار نمی تواند هویت اصیل نقاشی ما را در خود داشته باشد. تصور می کنم که این آثار نتوانند جای درخوری در دنیا برای خود باز نمایند ، چون افردای که در این راه ، در مکانهای مختلف دنیا کار می کنند، قدمهای سریعتری نسبت به ما برداشته اند. من فکر می کنم که اگر نقاشان ایرانی به اصالت خود بازگردند و بتوانند محتوای عمیقی که در فرهنگ خود ما وجود دارد را در آثار خود منعکس کنند، بدون شک به نتایج مفید و مهمی خواهیم رسید. در اینجا به خانواده هایی که دارای فرزندانی مستعد درهنر نقاشی هستند ، توصیه ای می کنم ؛  دیده  شده  که بعضی می گویند نمی توان از طریق نقاشی زندگی کرد یا اینکه از طریق هنر، نمی توان زندگی روزمره را گذراند! ، بر عکس من معتقدم که اگر خانواده ها متوجه شدند فرزندان آنها (چه پسر و چه دختر) دارای استعداد ویژه ای هستند ، کودکان خود را در راه هنر هدایت کنند. فرزندان را کمک و همراهی نمایند  تا آنها نیز بتوانند استعداد خود را به مرحله ظهور برسانند. همانطور که پدرم – رحمة الله علیه – نسبت به علاقه و استعداد من به نقاشی بی اعتنا نبود و من را به انجام کار هنری تشویق می کرد، من خدا را شکر می کنم. در وضع فعلی ، از زندگی هنری خود بسیار راضی هستم. ما اعتقادات بسیار عظیم و اساسی ای در دین و مذهب خود داریم ، می دانیم که خداوند رزاق است و مشیت و روزی اشخاص در ید تصرف اوست و جز خواست الهی ، هیچ زندگی  به وجود نمی آید و به کمال نمی رسد. پس وقتی که این نکته را قبول داریم، باید بدانیم که یک کار یا یک شغل به خودی خود نمی تواند برای خود ایجاد اعتبار کند. تنها خداست که می تواند روزی و رزقی را که بر هر بنده ای مقدر است به مشیت خود قرار دهد. باز هم می گویم که خانواده ها باید بچه ها را تشویق کنند به هر هنری که آنها علاقمند هستند. ان شاء ا... که



خرید و دانلود تحقیقی درمورد: استاد محمود فرشچیان


تحقیقی درمورد: استاد محمود فرشچیان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

استاد محمود فرشچیان "

/

متولد 1308 – اصفهان پس از تعلیم گرفتن ازهنرورانی بزرگ ، چون حاج میرزا آقا امامی و استاد عیسی بهادری و گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا به اروپا رفت و چندین سال به مطالعه ، و کار در موزه ها مشغول شد. منتقدان و هنرشناسان بزرگ جهان هنر ، او را مورد بررسی و تحسین قرار داده اند و تابلوهای او در موزه های معتبر دنیا جای گرفته است. استاد فرشچیان در نقاشی ایران صاحب سبک و مکتب خاص است.

گفتگو با استاد محمود فرشچیان

- استاد ، لطف فرموده  به گوشه ای از فعالیتهای خود در ارتباط با هنر نگارگری، خصوصا  نقاشی ایرانی در خارج از کشور اشاره بفرمائید.

تا آنجا که به یاد دارم ، در گذشته و حال سعی ام بر این بوده که هنر نقاشی اصیل ایرانی را به دنیا بشناسانم. این هنر، از جمله هنرهایی است که تا کنون آنچنان که باید، حقش ادا نشده و بیشتر، منقدین و هنرشناسان خارجی هستند که هنر عظیم نقاشی ایرانی را نقد و بررسی کرده و در کتابها نگاشته اند. من به سهم خود با برگزاری نمایشگاههایی در نقاط مختلف دنیا ، سعی کرده ام حتی المقدور این هنر و اصالت فرهنگی را در حد توان خود به افردی که علاقمند به شناخت آن هستند بشناسانم . علاوه بر نمایشگاهها، اخیرا کتابی نیز از آثار من در آلمان چاپ شده است. این کتاب را یونسکو جزء آثار برگزیده خود ارائه داده و بزرگترین منتقد نقاشی دنیا "پروفسور استوارت کاریولش" که در نقاشی ایرانی و اسلامی دارای اعتبار ویژه ای می باشد،  بر این کتاب نقد نوشته است . این کتاب از سوی موزه  "ویکتوریا آلبرت " لندن و مدیر کل یونسکو به اکثر موزه ها، کلکسیونها، کتابخانه های بزرگ دنیا و کتابخانه های شخصی کسانی که به کتب هنری علاقه نشان می دهند ارسال شده و مورد استقبال آن علاقمندان قرار گرفته است.

- استاد با توجه به اینکه مدتی است در خارج از کشور اقامت دارید، برداشت مردم جهان را ، درباره هنر ملی و اسلامی ما چگونه می بینید؟

همانطور که صورت اشخاص در تمام دنیا با هم فرق می کند، سجایای اخلاقی و سلیقه های آنها نیز با یکدیگر متفاوت است. ممکن است یک ایرانی نسبت به هنر نقاشی خودمان بیگانه باشد، اما یک فرد خارجی این هنر را با آغوش باز بپذیرد. در کل باید به این نکته اشاره کنم که در تمام دنیا، برای هنر اصیل ایرانی احترام خاصی قائلند و تحت تاثیر آن قرار می گیرند. به خصوص که هنر نقاشی ایرانی از محتوای عظیم عرفانی نشأت گرفته و بیننده  را به اعماق احساس رهنمود می سازد. مردم ملل خارجی وقتی آثار خوب را ببینند و آنها را بشناسند،  سخت تحت تاثیر قرار می گیرند. به نظر من ، مهم ایجاد رابطه بین اثر و بیننده است. اگر یک اثر هنری بتواند با تمامی  بیننده ها ، در هر کجای دنیا رابطه تنگاتنگ و نزدیک برقرار کند، هر علاقمندی ، آن را پذیرا شده، به خوبی می پذیرد. ما  زمانی می توانیم نقاشی خود را در همه جای دنیا اشاعه دهیم که تمام مردم دنیا بتوانند، رابطه  نزدیک بین احساس و دید خودشان با اثر هنری ما برقرار سازند. به عبارت دیگر، نقاشی ما باید با  بینندگان مختلف دردنیا، غریبه نباشد. در آن صورت این هنر کشش و جذبه ای پیدا می کند که بینندگان بتوانند آن را به خوبی تماشا کنند و زمانی که مورد نقد و بررسی قرار گرفت، محتوای آن در دل و ذهن بیننده بر جای خواهد ماند. من  فکر می کنم، در سبکی که دنبال می کنم این رابطه بتواند در حد خوبی بین اثر و بیننده به وجود بیاید. فرق نمی کند چه در ایران و چه در هر گوشه  دیگری از دنیا.

من تاکنون نتایج سودمندی را در این خصوص به دست آورده ام. سبکی که من دنبال می کنم، در عین حال که اصالت نقاشی ایرانی را دارد، با مردم دیگر ملل نیز بیگانگی ندارد.

/

استاد موقعیت کنونی هنرهای ملی واسلامی ما را چگونه ارزیابی می کنید؟

در ایران که خوشبختانه مورد استقبال عموم قرار گرفته است و با وجود دانشکده های در حال تأسیس  یا تأسیس شده، جوانها به تدریج متوجه  این سبک و مکتب شده، به آن روی آورده اند. من امیدوارم این مکتب بتواند در همه جای ایران و در تمام  دانشکده های  آن تعمیم پیدا کند و همه افراد با علاقمندی و پشتکار تمام، این راه را ادامه دهند.

 وقتی در دوره های  مختلف دقت کنیم و هنر ایران را با هنرکشورهای مشرق زمین، مثل چین ، ژاپن و غیره مقایسه نماییم ،  درمی یابیم  که در هنر ایران ، سبکها، مکتبها، ایده ها و عقایدی وجود دارد که خود هنرمندان به آن پرداخته اند ، در حالیکه در چین ، ژاپن و دیگر ممالک، بیشتر تداوم برقرار است. یک نقاش چینی  هر راه و روشی را که دنبال کند – چه پیرو نقاشی نو باشد، چه پیرو نقاشی مکتب قدیم – اصالت هنر چینی در کارهای او به خوبی مشهود است، اما ما در برشهای مختلفی از تاریخ، حالتهای متفاوتی را در نقاشی خود شاهد بوده ایم. حتی بعضی از آثار، نشان نمی دهند که نقاشی ایران است یا اروپایی یا آمریکایی با ... . بالطبع آن آثار نمی تواند هویت اصیل نقاشی ما را در خود داشته باشد. تصور می کنم که این آثار نتوانند جای درخوری در دنیا برای خود باز نمایند ، چون افردای که در این راه ، در مکانهای مختلف دنیا کار می کنند، قدمهای سریعتری نسبت به ما برداشته اند. من فکر می کنم که اگر نقاشان ایرانی به اصالت خود بازگردند و بتوانند محتوای عمیقی که در فرهنگ خود ما وجود دارد را در آثار خود منعکس کنند، بدون شک به نتایج مفید و مهمی خواهیم رسید. در اینجا به خانواده هایی که دارای فرزندانی مستعد درهنر نقاشی هستند ، توصیه ای می کنم ؛  دیده  شده  که بعضی می گویند نمی توان از طریق نقاشی زندگی کرد یا اینکه از طریق هنر، نمی توان زندگی روزمره را گذراند! ، بر عکس من معتقدم که اگر خانواده ها متوجه شدند فرزندان آنها (چه پسر و چه دختر) دارای استعداد ویژه ای هستند ، کودکان خود را در راه هنر هدایت کنند. فرزندان را کمک و همراهی نمایند  تا آنها نیز بتوانند استعداد خود را به مرحله ظهور برسانند. همانطور که پدرم – رحمة الله علیه – نسبت به علاقه و استعداد من به نقاشی بی اعتنا نبود و من را به انجام کار هنری تشویق می کرد، من خدا را شکر می کنم. در وضع فعلی ، از زندگی هنری خود بسیار راضی هستم. ما اعتقادات بسیار عظیم و اساسی ای در دین و مذهب خود داریم ، می دانیم که خداوند رزاق است و مشیت و روزی اشخاص در ید تصرف اوست و جز خواست الهی ، هیچ زندگی  به وجود نمی آید و به کمال نمی رسد. پس وقتی که این نکته را قبول داریم، باید بدانیم که یک کار یا یک شغل به خودی خود نمی تواند برای خود ایجاد اعتبار کند. تنها خداست که می تواند روزی و رزقی را که بر هر بنده ای مقدر است به مشیت خود قرار دهد. باز هم می گویم که خانواده ها باید بچه ها را تشویق کنند به هر هنری که آنها علاقمند هستند. ان شاء ا... که



خرید و دانلود تحقیقی درمورد: استاد محمود فرشچیان


تحقیقی درمورد استاد عباس سحاب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

استاد عباس سحاب

استاد عباس سحاب (پدر علم جغرافیای ایران) در سال هزار و سیصد و پانزده در خیابان شاه آن زمان تهران، نوجوانی دبیرستانی جمله ای از چند جهانگرد فرانسوی شنید که مسیر اصلی زندگی آینده وی را تعیین کرد. جهانگردان فرانسوی از بابت این مسئله که کشوری به بزرگی ایران هنوز یک نقشه راهنما برای پایتختش ندارد ایران و مردمانش را مورد سرزنش و تحقیر قرار داده بودند و او که حس میهن دوستی قوی داشت پاسخی به این تحقیر نداشته و این مساله سبب جریحه دار شدن غرور وی گردیده بود. پسرک تحت تاثیر این برخورد و با توجه به زمینه علاقه مندیش به جغرافیا تصمیم بزرگی را گرفت. او قصد داشت نخستین نقشه توریستی تهران را تهیه کند. این کار برای جوانی به سن و سال وی امری بسیار دشوار و غیر ممکن به نظر می آمد. اما عباس سحاب با تلاش بی وقفه و عزم راسخش می خواست خلاف این مساله را ثابت کند. کار را با بیست و هفت ریال که تمام دارایی او بود آغاز کرد. با این دارایی یک شیشه مرکب چین، و یکی دو متر کاغذ کالک و چند قلم هاشور خریده و به کمک وسایل مختصری که در خانه داشت کارش را شروع کرد. روزها و شبها از پی هم می آمدند و او سرسختانه می کوشید. دشواریهای راه نمی توانست به عزم آهنین و اراده قوی وی فایق آید و سرانجام بعد از شش ماه توانست به آرزویش جامه عمل بپوشاند. عباس سحاب با شش ماه تلاش بی وقفه و شبانه روزی خود نخستین نقشه توریستی شهر تهران را تهیه کرد و در این مدت شالوده و اساس موسسه جغرافیایی سحاب را در اتاق بیست متری واقع در زیرزمین خانه ای بنیان گذاشت که امروزه پس از گذشت پنجاه سال به معتبرترین موسسه خصوصی جغرافیایی کشور و یکی از معتبرترین موسسات جغرافیایی جهان تبدیل شده و نام وی نیز به عنوان پدر جغرافیا در ایران به ثبت رسیده است. استاد عباس سحاب در سوم دیماه سال هزار و سیصد در روستای فم شهر تفرش دیده به جهان گشود. وی تنها فرزند ذکور شادروان، استاد ابوالقاسم سحاب بود. استاد ابوالقاسم از دانشمندان و فضلای آن منطقه در زمان خود بود که عمری را در خدمت فرهنگ و آموزش کشور گذراند و آثار با ارزشی را در زمینه های تاریخ و فرهنگ اسلامی، جغرافیا و علوم دینی از خود بر جای گذارد. آثار معلوم و به جا مانده ایشان از هفتاد جلد تجاوز می کند که حدود سی و پنج جلد آن به چاپ رسیده است. علاوه بر این چندین رساله در علوم و ادبیات و تاریخ دین و تفسیر قرآن از او بر جای مانده است که اکنون به صورت مجموعه بسیار نفیسی در اتاق موزه مانند در موسسه سحاب نگهداری میشود. بنا به گفته اعضا خانوده استاد ابوالقاسم در هنگام تولد فرزندش عباس در زمستان سال هزار و سیصد، رییس معارف ولایت ثلاث(ملایر، نهاوند، تویسرکان) و مقیم نهاوند بود و در شرایط دشواری خود را از نهاوند به روستای فم رسانید تا فرزند پسری را که خداوند بعد از نه دختر به او عطا نموده بود و آرزو داشت از وی شخصیت بزرگی بسازد از نزدیک ببیند. 

استاد ابوالقاسم فرزندش را در چهار سالگی به معلم قدیمی خود ملاحسین شاهمیری که مکتب دار روستای فم بود، سپرد و عباس سه سال از ایام کودکی خود را در مکتبخانه گذراند. او در هفت سالگی به همراه پدرش به تهران رفت و تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه کمالیه که پدرش نیز جزو معلمان آن مدرسه بود به پایان رساند. دوران متوسطه را نیز در مدارس ابن سینا و علمیه گذراند. مهدی راهنما معلم دلسوز جغرافیا در دوره متوسطه به علاقه و استعداد کم نظیر عباس جوان در زمینه جغرافیا پی برده و او را مورد توجه خاص قرار داد.

عباس که در این راه از حمایت و تشویق پدر دانشمندش نیز برخوردار بود استعداد درخشانش را با تهیه نقشه های جغرافیایی در کلاس به اثبات می رساند. او که دانش آموز ممتاز و بی رقیب کلاس جغرافیا بود به حدی در تهیه نقشه های جغرافیایی متبحر گردید که نام وی در دبیرستانهای دیگر نیز، بر زبان معلمان و دانش آموزان جاری گذشت.

سحاب از نخستین تجربه تهیه نقشه در مدرس کمالیه خاطره جالبی را نقل می کند: ((در کلاس سوم دبستان معلمی به نام شیخ حسن داشتیم. روزی شیخ حسن به عنوان تکلیف شب از بچه ها خواست تا نقشه ای از ایران را ترسیم کنند و فردای آن روز به کلاس بیاورند. من چون هیچ طرحی از این کار در ذهن نداشتم بدون انجام تکلیف سر کلاس رفتم آن روز هر کدام از همکلاسیها با کاغذ پاره هایی به عنوان نقشه به کلاس آمده بودند. نوبت من که رسید به معلم گفتم که نقشه را نکشیده ام و سیلی محکمی از او خوردم.

بعد که نقشه بچه ها را دیدم، احساس کردم که استعدادم در این کار خیلی بیشتر از آنهاست و از معلم خواهش کردم که اجازه دهد نقشه ای تهیه کنم و فردای آن روز به کلاس بیاورم. آن شب با علاقه در منزل نقشه ای بسیار شکیل، منظم و دقیق کشیدم و از آنجایی که تحت تعلیمات پدرم زبان فرانسه را آموخته بودم مشخصات روی نقشه را با زبان فرانسه علامتگذاری کردم. اما هنگامی که صبح روز بعد آن را به معلمم نشان دادم سیلی دیگر خوردم.

معلم گفت:‌ نقشه نمیکشی و بدتر از آن دروغ همی می گویی؟ خودت این نقشه را نکشیده ای من هم برای اینکه ثابت کنم خودم آن را کشیده ام از معلم خواستم تا کاغذی به من بدهد. سپس نقشه ای به زبان فرانسه از اروپا کشیدم و بسیار زیبا رنگ آمیزی کردم. معلم با مشاهده این نقشه شرمنده شد و از من دلجویی کرده و مرا مورد محبت قرار داد. از آن پس بچه ها نیز از کار من استقبال کردند و نقشه های خود را به من دادند تا برایشان ترسیم کنم. بعضیها هم که نمره نقشه اشان بیست می شد یک ریال به من می دادند)).

هم اکنون از کارهای دوران تحصیلی عباس سحاب نقشه بسیار جالبی از تقسیمات سیاسی کشور فرانسه در مجموعه نقشه های سحاب به جا مانده است که با نفیسی کم نظیری تهیه، و با دقتی تحسین آمیز رنگ آمیزی شده است. این نقشه که یکی از ده ها نقشه ای است که سحاب به عنوان یک دانش آموز ترسیم کرده است به خوبی استعداد او را در فن نقشه کشی مشخص می سازد. سحاب درگیری خود در نقشه سازی و انتخاب کارتوگرافی به صورت یک اشتغال مادام العمری را نتیجه دو انگیزه می داند:‌یکی اینکه پدرش استاد ابوالقاسم با زحمت زیادی کتاب جغرافیایی معروف کارپنتر را به فارسی برگردانده اما به علت فراهم نبودن نقشه موفق به چاپ آن نشده و ناگزیر آن را به صورت پاورقی روزنامه شفق سرخ منتشر ساخته بود. و این امر عباس سحاب را بر آن داشته بود که به فکر رفع این نقیصه، و انتشار فارسی آن باشد و محرک دیگر برخورد او با جهانگردان فرانسوی در سالهای نوجوانی بود که سحاب در این مورد می گوید:

((آن زمان که من فکر تهیه این نقشه را در ذهن می پروراندم هیچ نقشه ای در سطح جامعه وجود نداشت، و اصولا آن زمان نگهداری و تهیه نقشه هرچند ناقص، جرم بود و مجازات داشت. تنها ارتش یک سری نقشه های ناقص و پرغلط را به صورت محرمانه نگهداری میکرد. مشکل اصلی من در تهیه این نقشه این بود که اصل سند را در دسترس نداشتم، برای رسیدن به هدفم تصمیم جسورانه ای گرفتم. به اداره جغرافیای ارتش مراجعه کردم و با وجود اینکه تهیه نقشه از نظر آنها جرم به حساب می آمد، هدف و انگیزه ام را برای رییس آن سازمان تشریح کردم. او که از حرفهای من به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بود از من به خاطر هدفم قدردانی کرد و تمام امکانات لازم را در اختیارم قرار داد و من نیز توانستم نقشه را در مدت شش ماه آماده کنم)).

سحاب این نقشه را ابتدا به خط لاتین تهیه و به دلیل نداشتن امکانات چاپ با اوزالید تکثیر و عرضه کرد. اما بعدها توانست آن را در هزار نسخه سیاه و سفید چاپ و توزیع کند و با حاصل فروش آن متن فارسی آن را نیز در بازار عرضه نماید. به این ترتیب فعالیت های وی در زمینه تهیه نقشه آغاز گشت و پس از آن او به تهیه نقشه های مختلف از ایران و شهرهای عمده آن پرداخت و موفق شد در فواصل زمانی مختلف نقشه هایی سیاه و سفید که گاهی در چند قطعه تهیه و به هم چسبانیده می شد به بازار عرضه نماید.

درآن سالها عباس سحاب به تنهایی کار می کرد و تنها حامی و مشوق او پدرش بود که در فن ترسیم نقشه ها کمکی نمی توانست به او بنماید، اما خود وی با حوصله ای باورنکردنی و با نفاست اعجاب انگیز تمام کار نقشه را خود انجام می داد.

در آن روزها کارهای سحاب بیشتر جنبه هنری داشت و گاهی اتفاق می افتاد که او ماهها وقت خود را صرف ترسیم کالک یک نقشه می کرد. نقشه ها به طور عموم سیاه و سفید بودو از دو قسمت تشکیل می شد. یکی اطلاعات جغرافیایی داخل کادر نقشه که سعی اش بر این بود که هرچه بیشتر اطلاعات را گویا سازد تا هر بیننده بتواند از آن استفاده کند، و دوم کارهای زینتی حاشیه نقشه که در تمام نقشه ها وجود داشت و آن هم از دو قسمت تشکیل می شد یک قسمت گل و بوته با طرحهای هندسی که بعدها می شد با قالب گیری تکرار شود، اما سحاب تمام را با دشواری و حوصله تعجب برانگیزی با هاشور تهیه و همچنین دیگر علایم و آثار تاریخی مانند ابنیه و تولیدات که با اطلاعات متن نقشه مناسبت داشت را نیز فراهم می کرد.

در مجموعه کالکهای این قبیل نقشه ها که امروز از ذخایر تاریخی موسسه سحاب محسوب می شود حدود سیصد و بیست قطعه کالک نقشه وجود دارد که برای نقشه شناسان و جغرافی دانان بسیار دیدنی و قابل توجه است.

استاد سحاب از آن دوران نقل می کند: ((بعد از تهیه نقشه تهران به ترتیب نقشه های اصفهان، تبریز، شیراز، همدان و شهرهای دیگر را کشیدم. نقشه اصفهان را با چهار ماه تلاش بی وقفه آماده کردم. در این نقشه تمام اطلاعات جغرافیایی، طبیعی، مردم شناسی نوع فعالیت اقتصادی، نوع مسکن، نوع محصولات، شهرت اجتماعی و تاریخی و خلاصه تمام اطلاعات منطقه را ارایه کردم)) این نقشه که یکی از شاهکارهای تهیه نقشه در ایران می باشد هم اکنون در موسسه سحاب نگهداری می شود. درخلال این سالها سحاب پدر دانشمندش را از دست داد، او که از دوره کودکی با پدر همراه و همفکر و همواره از حمایت های روحی و عملی او برخوردار بوده از این فقدان ضربه روحی شدیدی خورده و مدتی دچار یاس و افسردگی گردید، سپس به این نتیجه رسید که روح آن مرحوم همانند دوره حیاتش اکنون نیز از غمگینی و ناراحتی وی رنج می برد و تصمیم گرفت برای شادی روح پدر و همچنین برای التیام روح غمدیده خود هر چه مصممتر به کار خود، به تهیه نقشه بپردازد و به این ترتیب یک دوره فعالیت شدید،‌به گونه ای که مایه تعجب اقوام داغدار وی می شد برای او آغاز گشت.

نقشه کشورهای عراق، کویت، عربستان، مکه و مراسم حج، افغانستان، کشورهای مشترک المنافع، پاکستان، هندوستان و چند کشور دیگر حاصل این دوره فعالیت وی می باشند. سحاب ابتدا این نقشه ها را به دو زبان تهیه می کرد اما بعدها کارش را به زبانهای فارسی، انگلیسی، عربی و حتی ژاپنی توسعه داد. سحاب در مورد تهیه نقشه های آموزشی بیان می کند: ((بعد از تهیه نقشه مناطق مختلف کشور و همچنین کشورهای دیگر تصمیم گرفتم برای نخستین بار در ایران نقشه های آموزشی تهیه کنم که از جمله این نقشه های آموزشی نقشه ایران،‌آسیا، اروپا و قاره های دیگر بود که برای چاپ آنها در مقیاس مناسب هفتاد درصد، مجبور شدیم با آلمان مکاتبه کنیم. همچنین در سفر به اروپا نقشه های آنها را می گرفتیم و به فارسی ترجمه می کردیم و دوباره برای چاپ و توزیع و استفاده های لازم در همان کشورها نزد خودشان می فرستادیم،‌در واقع ما نقشه هایمان را در سطح جهانی توزیع می کردیم و به طور متقابل نقشه های آنها را نیز گرفته و به فارسی بر می گرداندیم)). در این سالها نام و آوازه موسسه سحاب در دنیا می پیچد و اعتبار بسیاری جلب می کند و به گونه ای که مؤسسات معتبر بین المللی با ان همکاری می کنند که از جمله این همکاریها می توان به سازمان یونیسف اشاره کرد که ده هزار نسخه از اطلس جغرافیایی تهیه شده مؤسسه سحاب را به منظور توزیع در افغانستان سفارش داد.

یکی دیگر از نوآوریها و در حقیقت ماجراجوییهای سحاب، ساخت کره جغرافیایی در ایران است. که خود ماجرایی جالب دارد: سحاب که در سفر به اروپا کره جغرافیایی را به چشم می بیند عزم خود را جزم می کند که این کار را برای نخستین بار در ایران انجام دهد. استاد دراین باره می گوید: ((در سال هزار و سیصد و چهل و چهار خورشیدی با یک مؤسسه خارجی مکاتبه کردم و قصدم را در مورد تهیه کره به آنها بیان کردم آنها گفتند که اگر شما کره را تهیه کنید ما آن را برای شما آماده می کنیم اینکار را کردم و آنها نیز در نهایت هزار نسخه از آن را درست کردند. اما من به مشکل بزرگی برخوردم، زیرا پول پیش پرداخت کره ها را نداشتم. برای رفع مشکل مسئله را با یکی از دوستانم که رییس بانک ملی ایران در میدان ژاله سابق بود مطرح کردم و اوگفت: خانه ات را گرو بگذار تا بانک پول لازم را برایت مهیا کند و من موفق شدم با گرو گذاشتن سند خانه، پول لازم را تهیه کنم و برای نخستین بار در ایران کره جغرافیایی را به علاقه مندان علم جغرافیا عرضه کنم)). این ماجرا به گوش مطبوعات آن دوره رسید، عمل سحاب در سطح جامعه مورد تحسین و تقدیر قرار گرفت. یکی از روزنامه های آن دوران چنین نوشت(( خانه ای گرو رفت و نخستین کره جغرافیایی تهیه شد)). با گذشت زمان و توسعه فعالیتهای سحاب روز به روز تعداد سفارشهای تهیه نقشه و سایر خدمات مؤسسه سحاب از سوی داخل و خارج کشور اضافه می شد و این امر موجب توسعه هر چه بیشتر مؤسسه سحاب می گردید.

مؤسسه پس از چند بار تغییر مکان سرانجام در سال هزار و سیصد و چهل و شش در مکان فعلی مؤسسه، ساختمانی سه طبقه واقع در خیابان جابری تهران استقرار یافت. ولی حجم کار آن قدر بود که حتی فضاهای جدید هم ناکافی به نظر می رسید. سحاب حیاط خانه را سقف گذارده و فضای آن را به صورت انبار بزرگی از محصولات تولیدی خود درآورد. اما این اقدام هم فضای لازم را تامین نکرد و در نهایت مؤسسه، خانه مجاور را هم خریداری و به مرکز اولی متصل و طبقات آنها را به هم مربوط ساخت و فضای مناسبی برای ادامه کارهیا طراحی، نقشه کشی،‌عکاسی، لیتوگرافی و فروشگاه محصولاتش فراهم ساخت. در طبقه اول این ساختمان، مؤسسه سحاب یکی از غنی ترین کتابخانه های جغرافیایی کشور را به وجود آورده که در آن صدها اطلس کوچک و بزرگ به زبانهای مختلف و هزاران کتاب و مجله و نقشه های جغرافیایی نایاب، انباشته شده و محلی برای تحقیقات جغرافیایی برای دانش پژوهان و محققان کشور به شمار می رود. از سال هزار و سیصد و سی و هشت برای نخستین بار نقشه های مختلف ایران و جهان نما در ایران رواج یافت و در مدارس ایران متداول گردید. مؤسسه سحاب که سهم عمده ای در این امر داشت هر سال بر تعداد دقت و مرغوبیت محصولات خود افزود و به موازات تهیه و توزیع نقشه های جغرافیایی آموزشی در صدد تهیه اطلسها و دیگر تصاویر آموزشی از قبیل نقشه های گیاه شناسی و آناتومی پزشکی و امثال آن برآمد.

لازم به ذکر است که سحاب خدماتش را به جامعه علمی و فرهنگی کشور فقط به تهیه نقشه، اطلس یا تولید کره محدود نکرده است،‌مؤسسه در طول سالهای فعالیت به کار نشر و چاپ و توزیع کتابهای ارزشمند و همچنین ترجمه و تکثیر نسخ آثار منحصر به فردی در زمینه های ادبی و علمی نیز پرداخته است. عباس سحاب از یک امتیاز استثنایی در زندگیش برخوردار است و ان دارا بودن فرزندان برومندی است که همواره یاور او بوده اند و عاشقانه راهی را که پدر به تنهایی آغاز کرده و در طول هفتاد و پنج سال عمر پربارش پیموده است، ادامه می دهند. بخصوص دو فرزند ذکور او در بیست سال اخیر کمک فراوانی به توسعه مؤسسه سحاب کرده و اکنون که عابس سحاب مراحل کهولت و بازنشستگی را می گذارند آن دو فرزند با علاقه مندی زاید الوصفی برنامه های پدر را دنبال کرده و آن چنان با کفایت مؤسسه را اداره می کنند که روز به روز بر اهیمت و اعتبار علمی و فنی آن با استفاده از روشهای نوین تهیه و چاپ نقشه افزوده می شود. با مشارکتی که فرزندان عباس سحاب در پیشبرد علم جغرافیا دارند و با توجه به این که پدر عباس، استاد ابوالقاسم سحاب نیز به جغرافیا علاقمند بود و به ان پرداخته است، میتوان گفت که سه نسل از این خانواده عمر خود را در تولید و توزیع و اشاعه نقشه جغرافیا گذرانده و از لحاظ قدمت و اعتبار در تاریخ تحول کارتوگرافی ایران نام مؤسسه سحاب را در ردیف مؤسساتی مانند بارتولومو در انگلستان و ونسو در آلمان به ثبت رسانیده اند.

استاد نخستین نمایشگاه جغرافیایی آثار خود را در سال هزار و سیصد و سی و نه در دانشسرای تهران برپا کرد و از آن تاریخ به بعد وی نه تنها در تمام نمایشگاههای مهم کشور مشارکت جدی داشته،‌بلکه بارها به صورت مستقل در دانشگاهها و مراکز فرهنگی کشور در شهرهای مختلف به شناسایی علم جغرافیا پرداخته و در جذب جوانان بسیاری به این رشته موفق بوده است.



خرید و دانلود تحقیقی درمورد استاد عباس سحاب


تحقیقی درمورد استاد مطهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

 

دوران کودکی و نوجوانی

او در فریمان واقع در ۷۵ کیلومتری شهر مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می‌گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می‌پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می‌ورزد. در سال ۱۳۱۶ علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می‌شود در حالی که به تازگی موسس آن آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته‌اند.

دوران جوانی

در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و امام خمینی (به مدت ۱۲ سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می‌گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد مطهری گاهی به بروجرد می‌رفته و از محضر ایشان استفاده می‌کرده‌است. وی مدتی نیز از آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره‌های معنوی فراوان برده‌است. از اساتید دیگر استاد مطهری می‌توان از آیت الله سید محمد حجت (در اصول) و آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده‌است. در سال ۱۳۳۱ در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می‌رود به تهران مهاجرت می‌کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانی‌های تحقیقی می‌پردازد. در سال ۱۳۳۴ اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می‌گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می‌کند. در سالهای ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می‌شود. استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصر به فرد این انجمن می‌باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده‌است.

فعالیت‌های سیاسی

او کنار امام بوده‌است به طوری که می‌توان سازماندهی قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگی آن با رهبری امام را مرهون تلاش‌های او و یارانش دانست. در ساعت ۱ بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می‌شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می‌گردد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می‌شود.

پس از تشکیل هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امام خمینی همراه چند تن دیگر از شخصیت‌های روحانی عهده دار رهبری این هیئت‌ها می‌گردد. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط محمد بخارایی کادر رهبری هیئت‌های موتلفه شناسایی و دستگیر می‌شود، ولی از آنجا که قاضی ای که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتی در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام می‌فرستد که حق استادی را به جا آوردم و بدین ترتیب استاد مطهری از مهلکه جان سالم بدر می‌برد.

فعالیت‌های علمی-فرهنگی

 

کارت شناسایی مرتضی مطهری به عنوان استاد دانشگاه تهران

در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاه‌ها، انجمن اسلامی، نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه می‌دهد. به طور کلی او که به یک نهضت اسلامی معتقد بود نه به هر نهضتی، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود، و با اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود و با کجروی‌ها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال ۱۳۴۶ به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طوری که می‌توان او را بنیانگذار آن مؤسسه دانست. ولی پس از مدتی به علت تک‌روی و کارهای خودسرانه و بدون مشورت یکی از اعضای هیئت مدیره و ممانعت



خرید و دانلود تحقیقی درمورد استاد مطهری