حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

کارآموزی مدیریت احمد رضا رضوانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 87

 

فصل اول :

آشنایی با مکان کارآموزی

مقدمه:

کشور ایران به علت ا ینکه در مسیر سلسله جبال آلپ هیمالیا قرار دارد یکی از مناطق مهم زلزله خیز دنیا محسوب می شود و به همین جهت اکثر شهرهای مهم کشور و به خصوص تهران یعنی مرکز مهم سیاسی و اقتصادی میهن اسلامی در معرض خطر جدی زلزله مخرب و ویرانگر قرار دارند و نیز عدم رعایت مقررات ایمنی در ساخت و ساز ها این خطرات را به صورت تصاعدی افزایش داده است و استفاده بی رویه از منابع طبیعی و تخریب جنگلها و عدم التزام به مراعات مسائل زیست محیطی –بسیاری از مناطق کشور را در برابر خطر سیل آسیب پذیر ساخته است و به همین نحو خطر طوفان –صاعقه و سایر حوادث غیر مترقبه که افزون بر سی مورد می شود جدی و قابل تامل است . بنا بر همین مقولات کشور ایران جزء

ده کشور حادثه خیز مهم دنیا تلقی می شود . از بدیهیات مسلم آن است که پیشگیری قبل از وقوع حادثه امری ضروری و ارزان و مقدم بر امداد و نجات پس از حادثه می باشد .

جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران به عنوان موسسه ای امدادی و عام المنفعه که از تجربیات نزدیک به هشتاد سال فعالیت برخور دار است در امر قبل از حادثه –عمده فعالیت خود را به موضوع (آمادگی )و( آموزش کمک های اولیه ) متمرکز نموده است و معتقد است که مردم باید باور کنند که ( حادثه خبر نمی کند ) و شعار جمعیت هلال احمر آن است که (در هر خانواده ایرانی حد اقل یک نفر آموزش دیده وجود داشته باشد )بر همین اساس کلیه امکانات خود را برای آموزش همگانی بسیج نموده است .

نهضت بین الملی صلیب سرخ و هلال احمر تشکیلاتی بین المللی است که وظیفه اصلی آن کمک رسانی به افراد آسیب دیده از حوادث طبیعی و غیر طبیعی و همچنین ارائه خدمات بشر دوستانه به افراد د آسیب پذیر جامعه می باشد .

کار گروهی به مفهوم آن است که برای به انجام رساندن یک فعالیت ویژه بیش از یک نفر مشارکت داشته باشد . چراکه این فعالیت را یک نفر نمی تواند انجام دهد یا در مواقعی چنانچه یک نفر در آن زمینه فعال باشد کار مورد نظر بسیار دیر انجام می گیرد . طبعا در دنیای امروز که سرعت از شرایط اساسی اکثر فعالیت ها محسوب میشود بسیاری از کارها را باید به صورت گروهی انجام داد . کار گروهی زمینه های کاربردی قابل ملاحضه ای دارد و این مطالب گفته شده به منظور آشنایی داوطلبان سازمان جوانان با مفهوم گروه و انواع وویژگی های گروه –علل جذب افراد به گروه –شرایط تشکیل و راه اندازی و ......تهیه شده است .

بخش جوانان از بخش های اصلی جمعیت های صلیب سرخ و هلال احمر سراسر جهان است . اعضای جوان در انجام خدمات داوطلبانه که یکی از اصول بنیادین نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر است .نقش بسزایی دارند . جوانان نه تنها در اجرای فعالیت های داوطلبانه و بشر دوستانه صلیب سرخ و هلال احمر مشارکت دارند بلکه در برنامه ریزی و هدایت برنامه ها نیز نقش مهمی ایفا می نمایند .بنا بر این آموزش نحوه خدمات داوطلبانه و فعالیت های بشر دوستانه و فراگیری راه های رفع نیاز های آسیب دید گان ضروری است .این امر مستلزم کسب یکسری مهارتهای اولیه در سطح شناختی و عملکردی است . باشد که مطالب ارائه شده با کمک شما و مربیان به این مهم دست یابد .

اینجانب بر خود فرض می دانم که از تلاشهای جمعی و عالمانه و محققانه دوستان و برادران جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران که با تلاش شبانه روزی و ایثار گرانه خود در این مجموعه در افزایش سلامت جامعه تلاش می کنند سپاسگزاری نمایم.

تاریخچه ی نهضت بین المللی صلیب سرخ

در سال 1859 (م) سپاهیان فرانسه و اتریش در محلی در شمال ایتالیا به نام سولفورینو به نبرد سختی پرداختند که در مدت کوتاهی 6 هزار نفر کشته و 36 هزار نفر مجروح



خرید و دانلود  کارآموزی مدیریت   احمد رضا رضوانی


تحقیق. احمد شاملو 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

احمد شاملو

 

 

صفحهٔ اول شناسنامهٔ احمد شاملو

احمد شاملو (زاده ۲۱ آذر، ۱۳۰۴ رشت - درگذشته ۲ مرداد ۱۳۷۹ دهکده فردیس کرج) شاعر معاصر ایران.

‌می‌گویند در جوانی شعر کلاسیک فارسی می‌سروده (هرچند که از او شعر کلاسیک پارسی در دست نیست) و تحت تأثیر نیما یوشیج، به شعر نو روی آورد. در سال ۱۳۷۹ در شهرک دهکده فردیس کرج درگذشت. مزار او در امامزاده طاهر کرج واقع است.

مجموعه‌های شعر

آهنگ‌های فراموش‌شده

آهن‌ها و احساس

بیست و سه (۲۳)

قطعنامه

هوای تازه

باغ آینه

آیدا؛ درخت و خنجر و خاطره

لحظه‌ها و همیشه

ققنوس در باران

دشنه در دیس

ابراهیم در آتش

مرثیه‌های خاک

شکفتن در مه

ترانه‌های کوچک غربت

مدایح بی‌صله

در آستانه

حدیث بیقراری ماهان

ترجمه

زنگار(خزه) نوشتهٔ هربرت لوپوریه

پابرهنه‌ها نوشتهٔ زاهاریا استانکو

مرگ کسب و کار من است نوشتهٔ روبر مرل

دن آرام نوشتهٔ میخائیل شولوخف

شازده کوچولو نوشتهٔ آنتوان دو سنت‌اگزوپری

دست به دست نوشتهٔ ویکتور آلبا

پسران مردی که قلبش از سنگ بود نوشتهٔ موریوکایی

بگذار سخن بگویم نوشتهٔ دومیتیلا چونگارا و موئما ویئزر

برزخ نوشتهٔ ژان روورزی

قصه‌های بابام نوشتهٔ ارسکین کالدول

مجموعهٔ کتاب کوچه

مجموعه‌ٔ کتاب کوچه واژه‌نامه‌ای است از ضرب‌المثل‌ها، تکیه‌کلام‌ها، خرافه‌ها و اصطلاحات زبان عامیانه‌ٔ مردم ایران. چاپ مجلدات این مجموعه هنوز به پایان نرسیده است.

انتقادات

برخی از فرهیختگان معاصر - چون فریدون مشیری - در دوران حیات خود شاملو او را علناً و مستقیماً دربارهٔ نظراتی که در سخنرانی‌ای در آمریکا در مورد فردوسی و اشعار وی و موسیقی ایرانی بیان کرده بود، مورد انتقاد قرار دادند[1]*

گاهشمار زندگی احمد شاملو

.

احمد شاملو (ا. صبح / ا.بامداد) روز ۲۱ آذر در خانهٔ شمارهٔ ۱۳۴ .خیابان صفی‌علیشاه تهران متولد شد.

دورهٔ کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش بود و هرچند وقت را در جایی به ماءموریت می‌رفت، در شهرهایی چون رشت و سمیرم و اصفهان و آباده و شیراز گذراند.

مادرش کوکب عراقی شاملو بود. پدرش حیدر.

۱۶ـ۱۳۱۰

دورهٔ دبستان در شهرهای خاش و زاهدان و مشهد. اقدام به گردآوری مواد فرهنگ عوام.

۲۰ـ۱۳۱۷



خرید و دانلود تحقیق. احمد شاملو 25 ص


تحقیق در مورد سید احمد خمینی 8ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه:

حاج احمدآقا در طول مبارزات ملت ایران دربرابر نظام ستم شاهی به سرحلقه اصلی پیوند امام و یاران آن بزرگ مرد و امت وفا دار تبدیل شد، نقشی که تا آخرین لحظات حیات پدر آن را ادامه داد.

مرحوم حجت‌الاسلام سید احمد خمینی در24 اسفند 1324 دومین فرزند ذکور امام خمینی (ره) درشهر مقدس قم پا به عرصه وجود نهاد،‌ دوره‌های تحصیل ابتدایی و متوسطه را در قم به پایان رساند، در دوره جوانی نیز به دلیل علاقه خاص به ورزش حتی در تیم های دسته دوم فوتبال آن زمان هم به بازی حرفه ای پرداخت.

پس از طی دوره مقدماتی و متوسطه حوزه، ‌سطوح عالی را نزد استاتید بزرگی همچون آیت‌الله سلطانی (‌پدر همسر مکرشان)،‌ آیت‌الله حاج مرتضی حائری و ایت‌الله شبیری زنجانی سپری کرد.

سالهای پایانی دوره دبیرستان سید احمد خمینی مصادف با قیام تاریخی 15 خرداد شد و همین قیام، مسیر زندگی وی را تغییر داد، پس از تبعید امام (ره) به ترکیه و عراق در سال 1343، حاج احمد آقا دوسال مخفیانه در ایران زندگی کرد و در سال 1345 مخفیانه برای دیدار پدر عازم نجف شد و در همان جا به دست امام راحل، به لباس روحانیت درآمد.

سید احمد خمینی گره گشای مشکلات انقلاب و حلقه وصل امام و امت

حاج احمد خمینی(ره) از بدو خروج از ایران به سرحلقه اصلی پیوند امام و یاران امام و امت تبدیل شد، نقشی که تا آخرین لحظات حیات پدر آن را ادامه داد، در سال 1356،‌ برخی از همرزمان ایشان توسط ساواک دستگیر شده و ارتباط آنان با وی آشکار شد، فاجعه رحلت برادر بزرگوار ایشان آیت‌الله سید مصطفی خمینی در همین سال به وقوع پیوست که باعث شد نقش حاج احمد آقا در تحولات سیاسی بعدی پررنگ تر شود.

پیام تاریخی رهبر معزز انقلاب

حفظ سلامت امام و مراقبت همه جانبه از جان بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی وظیفه ای بود که فقط از مرحوم حاج احمد آقا برمی آمد؛ سرانجام پس از تحمل چند سال غم جانکاه دوری پدر که مهلک‌ترین خبر به جسم و روح ایشان بود،‌ در شامگاه 25 اسفند 1373 ندای حق را لبیک گفت، رهبر معظم انقلاب پیامی را به مناسبت ارتحال یادگار امام (ره) صادر کردند که خود گویای نقش بارز مرحوم سیداحمد خمینی است، متن این پیام تاریخی بدین شرح است :

" سرانجام پس از هفته‏اى اندوهبار و سرشار از اضطراب و نگرانى، بار سنگین مصیبت فرود آمد و دل‏ امت وفادار دستخوش طوفان غم و محنت‏ شد، یادگار امام و فرزند دلبند و عزیزترین کس او دنیاى فانى راوداع گفت و چهره محبوب و آشناى مردم و غمخوار کشور و انقلاب و خدمتگزارى صدیق براى هدفهاى‏امام عظیم راحل و اندیشه‏اى روشن و چشمى تیزبین در خدمت نظام اسلامى، کشور و ملت و دوستان ودوستداران خود را ترک کرد و ایران اسلامى را به عزاى خویش نشانید.

در دوران پر حادثه انقلاب مرحوم حجة‏الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینى یکى از مؤثرترین‏عناصر در جریانات کلى کشور و انقلاب بود، او براى رهبر کبیر انقلاب فرزندى مهربان و در عین حال ‏مشاورى امین و یارى دیرین و سربازى فداکار و مریدى گوش بفرمان و کارگزارى لایق و کارآمد بود.

امام بزرگ ما بارها محبت پرشور و اعتماد عمیق و تحسین قلبى خود نسبت‏به این فرزند خاضع و مطیع‏ خود را بر زبان آورده بود و نزدیکترین‏ها گواهى صادق آن چنان پدرى را در حق پسر یگانه‏اش ازآن زبان پرهیزگار شنیده بودند.

در طول سالهاى انقلاب چه بسیار گره‏ها که به دست او گشوده شد و چه بسیار کارهاى بزرگ که به تدبیراو انجام گشت از اینها برتر نقش این عنصر پرتلاش و پرتوان در حراست عاشقانه از سلامتى جسمى وآرامش خاطر امام بزرگوار بود، بى‏شک سلامت‏و توان جسمى و قدرت کارى آن قائد عظیم‏الشان دردوران پر مخاطره ده ساله با وجود کهولت‏سنى و بیمارى قلبى در میان عوامل و اسباب عادى از همه بیشتر به ابتکار و مراقبت و پى‏گیرى دلسوزانه این فرزند مهربان وابسته بود، ملت ایران از این بابت ‏بسى مدیون ‏این عزیز فقید است.

تاریخچه خدمات ارزنده آن مرحوم به دوران پس از پیروزى منحصر نمى‏شود، نقش ایشان در دوران‏مبارزات ملت ایران نیز برجسته و فراموش نشدنى است و هر چه زمان به مقطع پیروزى انقلاب اسلامى‏نزدیکتر مى‏شود این نقش و سهم، صاحب آن بزرگتر و روشن‏تر مى‏گردد و چون فاصله زمانى میان فقدان ‏فاجعه‏آمیز مرحوم آیت‏الله حاج سید مصطفى خمینى فرزند بزرگ و نام‏آور امام و روزهاى بازگشت رهبرکبیر انقلاب به کشور فرا مى‏رسد نقش مرحوم حاج سید احمد خمینى در قضایاى انقلاب وضعى استثنایى ومنحصر بفرد مى‏یابد.

بى‏شک در آخرین ماههاى دوران نهضت هیچکس در رابطه با امام بزرگوار نقشى تا بدین حد بزرگ ومؤثر از خود بروز نداده است. تلاش بى‏وقفه و پروانه‏وار ایشان در کنار مشعل فروزان وجود امام عزیز(رضوان‏الله علیه) بسى برکات را منشا گشته و بسى دشوارها را آسان نموده است.

اکنون این یادگار امام از میان ما رفته و ما را در فقدان خود مهموم و مغموم برجا گذاشته است. شکوه این غم جانکاه را به پیشگاه صاحب و مولاى خود حضرت بقیة‏الله الاعظم مى‏بریم و از او دعا براى صبر و تسلى مى‏طلبیم و در عین حال نخستین تسلیت را هم به او مى‏گوییم.

تسلیت‏بعدى به مادر داغدار و محنت کشیده‏اى است که بار سنگین مصائب بزرگ بر دل او سنگینى‏مى‏کند و نیز همسر گرامى و فداکار ایشان و نیز به خانواده معظم و بیت معزز حضرت امام راحل بویژه‏ فرزندان گرامى این عزیز و بالاخص به یادگار برومندش جناب حجة‏الاسلام حاج سید حسن خمینى و نیز به‏عموى بزرگوارشان جناب حجة‏الاسلام والمسلمین آقاى پسندیده و دیگر خاندانهاى وابسته و به همه ملت‏بزرگ ایران و به همه مسلمانان جهان تسلیت مى‏گویم. "

وصیت نامه حاج سید احمد خمینی

مرحوم حاج سید احمد خمینی در سالهای پایانی عمر به ریاضت و سیر و سلوک عرفانی روی آورده بود و با چله نشینی های مدام سعی در تزکیه نفس داشت، وصیت نامه ای که ایشان دوسال قبل از ارتحال آن را نوشته اند حاکی از همین حالات معنوی است:

با امید به رحمت واسعه حضرت حق جل جلاله و ایمان به حقانیت آنچه حضرت خاتم الانبیاء محمدمصطفى(‏صلى الله علیه وآله) آورده است و با اقرار به تبعیت محض از معصومین بزرگوار بخصوص مولاى متقیان‏ امیرمؤمنان و خلیفه بلافصل رسول اکرم(‏صلى الله علیه وآله).

اینجانب احمد خمینى فرزند حضرت امام خمینى‏قدس سره در تاریخ 30 شهریور 71 هجرى شمسى مطابق‏با 23 ربیع‏الاول 1413 قمرى چند سطرى به عنوان وصیت مى‏نویسم تا به این اصل اسلامى عمل کرده‏باشم.

1- وصى خود فرزندم حسن خمینى را قرار دادم تا در صورت امکان به آنچه مورد نظرم است عمل ‏نماید انشاءالله خداوند به ایشان پاداش خیر دهد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد سید احمد خمینی 8ص


تحقیق درمورد زندگی نامه جلال آل احمد (2)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 79

 

فهرست مطالب

مقدمه

زندگی نامه جلال (مثلاً شرح احوالات)

اندیشه های جلال 8

پایگاه اجتماعی جلال 10

پدیدة غربزدگی از دیدگاه جلال 16

زنان از دیدگاه جلال 20

مذهب و روحانیت از دیدگاه جلال 21

جلال از دیدگاه سیمین دانشور (شوهر من جلال) 23

خاطره ای از جلال (ویلیام میلوارد) 35

آثار جلال 40

مرگ جلال 42

مرثیه ای در سوگ جلال (مهدی اخوان ثالث) 43

جمع بندی 45

زندگی نامة جلال (مثلاً شرح احوالات)

در خانواده ای روحانی (مسلمان- شیعه) برآمده ام. پدر و برادر بزرگ و یکی از شوهر خواهرهایم در مسند روحانیت مردند. و حالا برادرزاده ای و یک شوهر خواهر دیگر روحانی اند. و این تازه اول عشق است. که الباقی خانواده همه مذهبی اند. با تک و توک استثنایی. برگردان این محیط مذهبی را در «دید و بازدید» می‎شود دید و در «سه تار» و گله به گله در پرت و پلاهای دیگر.

نزول اجلالم به باغ وحش این عالم در سال 1302 بی اغراق سرهفت تا دختر آمده ام. که البته هیچکدامشان کور نبودند. اما جز چهار تاشان زنده نمانده اند. دو تاشان در همان کودکی سر هفت خان آبله مرغان و اسهال مردند و یکی دیگر در سی و پنج سالگی به سرطان رفت.

کودکیم در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. تا وقتیکه وزارت عدلیة «داور» دست گذاشت روی محضرها و پدرم زیر بار انگ و تمبر و نظارت دولت نرفت و در دکانش را بست و قناعت کرد به اینکه فقط آقای محل باشد. دبستان را که تمام کرد دیگر نگذاشت درس بخوانم که: «برو بازار کار کن» تا بعد ازم جانشینی بسازد. و من بازار را رفتم. اما دارالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار؛ ساعت سازی؛ بعد سیم کشی برق، بعد چرم فروشی و ازین قبیل … و شبها درس. و با درآمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم. بعد هم گاهگذاری سیم کشی های متفرق. بر دست «جواد» ؛ یکی دیگر از شوهر خواهرهایم که اینکاره بود. همین جوریها دبیرستان تمام شد. و توشیح «دیپلمه» آمد زیر برگه وجودم- در سال 1322- یعنی که زمان جنگ. به این ترتیب است که جوانکی با انگشتری عقیق به دست و سر تراشیده و نزدیک به یک متر و هشتاد، از آن محیط مذهبی تحویل داده می‎شود به بلبشوی زمان جنگ دوم بین الملل. که برای ما کشتار را نداشتو خرابی و بمباران را. اما قحطی را داشت و تیفوس را و هرج و مرج را و حضور آزار دهندة قوای اشغال کننده را.

جنگ که تمام شد دانشکدة ادبیات (دانشسرای عالی) را تمام کرده بودم. 1325 و معلم شدم. 1326 در حالیکه از خانواده بریده بودم و با یک کراوات و یکدست لباس نیمدار امریکایی که خدا عالم است از تن کدام سرباز به جبهه رونده ای کنده بودند تا من بتوانم پای شمس العماره به 80 تومان بخرمش. سه سالی بود که عضو حزب توده بودم. سالهای آخر دبیرستان با حرف و سخنهای احمد کسروی آشنا شدم و مجله «پیمان» و بعد «مرد امروز» و «تفریحات شب» و بعد مجلة «دنیا» و مطبوعات حزب توده … و با این مایه دست فکری چیزی درست کرده بودیم به اسم «انجمن اصلاح». کوچه انتظام، امیریه. و شبها در کلاسهای مجانی فنارسه درس می دادیم و عربی و آداب سخنرانی. و روزنامة دیواری داشتیم و به قصد وارسی کار احزابی که همچو قارچ روییده بودند هر کدام مامور یکیشان بودیم و سرکشی می کردیم به حوزه ها و میتینگهاشان … و من مامور حزب توده بودم و جمعه ها بالای پسقلعه و کلک چال مناظره و مجادله داشتیم که کدامشان خادمند و کدام خائن و چه باید کرد و ازین قبیل … تا عاقبت تصمیم گرفتیم که دسته جمعی به حزب توده بپیوندیم. جز یکی دو تا که نیامدند. و این اوایل سال 1323. دیگر اعضای آن انجمن «امیرحسین جهانبگلو» بود و رضای زنجانی و هوشیدر و عباسی و دارابزند و علینقی منزوی و یکی دو تای دیگر که یادم نیست. پیش از پیوستن به حزب، جزوه ای ترجمه کرده بودم از عربی به اسم «عزاداریهای نامشروع» که سال 22



خرید و دانلود تحقیق درمورد زندگی نامه جلال آل احمد (2)


تحقیق درمورد زندگی نامه جلال آل احمد (2)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 79

 

فهرست مطالب

مقدمه

زندگی نامه جلال (مثلاً شرح احوالات)

اندیشه های جلال 8

پایگاه اجتماعی جلال 10

پدیدة غربزدگی از دیدگاه جلال 16

زنان از دیدگاه جلال 20

مذهب و روحانیت از دیدگاه جلال 21

جلال از دیدگاه سیمین دانشور (شوهر من جلال) 23

خاطره ای از جلال (ویلیام میلوارد) 35

آثار جلال 40

مرگ جلال 42

مرثیه ای در سوگ جلال (مهدی اخوان ثالث) 43

جمع بندی 45

زندگی نامة جلال (مثلاً شرح احوالات)

در خانواده ای روحانی (مسلمان- شیعه) برآمده ام. پدر و برادر بزرگ و یکی از شوهر خواهرهایم در مسند روحانیت مردند. و حالا برادرزاده ای و یک شوهر خواهر دیگر روحانی اند. و این تازه اول عشق است. که الباقی خانواده همه مذهبی اند. با تک و توک استثنایی. برگردان این محیط مذهبی را در «دید و بازدید» می‎شود دید و در «سه تار» و گله به گله در پرت و پلاهای دیگر.

نزول اجلالم به باغ وحش این عالم در سال 1302 بی اغراق سرهفت تا دختر آمده ام. که البته هیچکدامشان کور نبودند. اما جز چهار تاشان زنده نمانده اند. دو تاشان در همان کودکی سر هفت خان آبله مرغان و اسهال مردند و یکی دیگر در سی و پنج سالگی به سرطان رفت.

کودکیم در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. تا وقتیکه وزارت عدلیة «داور» دست گذاشت روی محضرها و پدرم زیر بار انگ و تمبر و نظارت دولت نرفت و در دکانش را بست و قناعت کرد به اینکه فقط آقای محل باشد. دبستان را که تمام کرد دیگر نگذاشت درس بخوانم که: «برو بازار کار کن» تا بعد ازم جانشینی بسازد. و من بازار را رفتم. اما دارالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار؛ ساعت سازی؛ بعد سیم کشی برق، بعد چرم فروشی و ازین قبیل … و شبها درس. و با درآمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم. بعد هم گاهگذاری سیم کشی های متفرق. بر دست «جواد» ؛ یکی دیگر از شوهر خواهرهایم که اینکاره بود. همین جوریها دبیرستان تمام شد. و توشیح «دیپلمه» آمد زیر برگه وجودم- در سال 1322- یعنی که زمان جنگ. به این ترتیب است که جوانکی با انگشتری عقیق به دست و سر تراشیده و نزدیک به یک متر و هشتاد، از آن محیط مذهبی تحویل داده می‎شود به بلبشوی زمان جنگ دوم بین الملل. که برای ما کشتار را نداشتو خرابی و بمباران را. اما قحطی را داشت و تیفوس را و هرج و مرج را و حضور آزار دهندة قوای اشغال کننده را.

جنگ که تمام شد دانشکدة ادبیات (دانشسرای عالی) را تمام کرده بودم. 1325 و معلم شدم. 1326 در حالیکه از خانواده بریده بودم و با یک کراوات و یکدست لباس نیمدار امریکایی که خدا عالم است از تن کدام سرباز به جبهه رونده ای کنده بودند تا من بتوانم پای شمس العماره به 80 تومان بخرمش. سه سالی بود که عضو حزب توده بودم. سالهای آخر دبیرستان با حرف و سخنهای احمد کسروی آشنا شدم و مجله «پیمان» و بعد «مرد امروز» و «تفریحات شب» و بعد مجلة «دنیا» و مطبوعات حزب توده … و با این مایه دست فکری چیزی درست کرده بودیم به اسم «انجمن اصلاح». کوچه انتظام، امیریه. و شبها در کلاسهای مجانی فنارسه درس می دادیم و عربی و آداب سخنرانی. و روزنامة دیواری داشتیم و به قصد وارسی کار احزابی که همچو قارچ روییده بودند هر کدام مامور یکیشان بودیم و سرکشی می کردیم به حوزه ها و میتینگهاشان … و من مامور حزب توده بودم و جمعه ها بالای پسقلعه و کلک چال مناظره و مجادله داشتیم که کدامشان خادمند و کدام خائن و چه باید کرد و ازین قبیل … تا عاقبت تصمیم گرفتیم که دسته جمعی به حزب توده بپیوندیم. جز یکی دو تا که نیامدند. و این اوایل سال 1323. دیگر اعضای آن انجمن «امیرحسین جهانبگلو» بود و رضای زنجانی و هوشیدر و عباسی و دارابزند و علینقی منزوی و یکی دو تای دیگر که یادم نیست. پیش از پیوستن به حزب، جزوه ای ترجمه کرده بودم از عربی به اسم «عزاداریهای نامشروع» که سال 22



خرید و دانلود تحقیق درمورد زندگی نامه جلال آل احمد (2)