لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
روند شاخصهای اجتماعی ایران
روند شاخصهای اجتماعی ایران اولین گزارش ملی توسعة انسانی ایران (سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، 1378) تصویری دلگرمکننده از وضعیت نیروی انسانی و برخی شاخصهای ضمنی اجتماعی ارائه میکند. اما به نظر میرسد که با گسترش دامنة تعاریف و کاربرد شاخصهای جدید، این تصویر چندان دلگرمکننده نباشد. بیتردید ارزیابی دقیق ویژگیهای انسانی و پتانسیلهای اجتماعی جامعه بر تعریف جامعه و زیرمجموعههای آن، غایت زندگی اجتماعی، تعریف عملکرد نظام اجتماعی و شاخصهای اندازهگیری آن مبتنی است. در این مقاله سعی شده است با استفاده از برخی شاخصهای اجتماعی و استناد به آمار و ارقام رسمی، ابعادی دیگر از کیفیت واقعی زندگی اجتماعی ایران ارزیابی شود. هدف این مقاله بههیچوجه تشکیک در صحت و سقم آمار و ارقام رسمی و قدرت توضیحدهندگی شاخصهای توسعة انسانی نیست تا دستاوردهای اساسی دولت یا بخش خصوصی را زیر سؤال ببرد. پیام اصلی این مقاله را باید دعوتی به فراختر کردن دامنة شاخصهای اجتماعی و تلاش در جهت ساخت شاخصهای ترکیبی دانست..
کلیدواژهها: توسعة انسانی، شاخصهای اجتماعی، نظام اجتماعی
مقدمه
جامعه مجموعهای است مرکب از سازمانها، نهادها و روابطی که رابطة بین افراد را تنظیم میکنند. هدف از زندگی اجتماعی هرچه باشد، به هر حال رضایتمندی افراد از زندگی در جامعهای معین ملاک و معیاری قابل قبول برای اندازهگیری عملکرد آن جامعه است. از آنجا که بخشی از این رضایتمندی محصول امکاناتی است که جامعه در اختیار افراد و اعضای خود قرار میدهد، منطقی به نظر میرسد اگر مجموعة امکانات سختافزاری و نرمافزاری در اختیار افراد را نیز یکی از ملاکهای سنجش رضایتمندی افراد جامعه بدانیم. آنگاه با فرض اینکه بین میزان رضایتمندی فردی اعضای جامعه و عملکرد اجتماعی رابطهای مثبت برقرار است، میتوانیم امکانات در اختیار افراد را ملاکی برای ارزیابی تقریبی عملکرد اجتماعی تلقی کنیم. چنین تلقی ضمنیای از رفاه اجتماعی، بنمایة دیدگاهی نظری است که گزارش توسعة انسانی ایران براساس آن تهیه و تنظیم شده است.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا با استفاده از دیدگاههای دیگری سوای این دیدگاه تقریباً فایدهگرایانه نمیتوانیم درصدد ارزیابی عملکرد اجتماعی برآییم؟ به این پرسش شاید بتوان اینگونه پاسخ داد که به هر حال جامعه یا اجتماع باید شرایطی را فراهم کند که افراد و اعضای آن بتوانند مجموعة تواناییهای خود را از قوه به فعل تبدیل کنند. از طرف دیگر، گذار از جامعهای با افراد بالقوه توانا به جامعهای که افراد آن بتوانند مجموعة تواناییهای خود را در عمل متجلی کنند نیازمند سرمایهگذاریهایی است عظیم، با این هدف که ضمن حفظ انسجام و قوام جامعه، تکتک افراد بتوانند تواناییهای خویش را جامة فعلیت بپوشانند و با برخورداری از حداکثر امکانات فردی و جمعی، به کار و تلاش مشغول شوند. چنین گذاری البته چندان آسان نیست، زیرا حداقل در حوزة اقتصاد هنوز اجماع قانعکنندهای وجود ندارد که چرا و چگونه توانمندسازی تکتک افراد جامعه به توانمند شدن کل آن جامعه خواهد انجامید. دیگر آنکه به صرف افزایش درآمد واقعی جامعه ـ و نه درآمد اسمی آن ـ نباید انتظار داشت که گذار اتفاق بیافتد. رشد امکانات طبیعی، اصلاح توزیع اجتماعی، طبقاتی و جنسیتیِ مجموعة امکانات مالی، فیزیکی،
آموزشی و بهداشتی، برنامهریزی برای جهت دادن به تغییر و تحولات اجتماعی و، مهمتر از همه، داشتن تعریف یا تعاریفی صحیح از جامعه، فرد، پیشرفت، وضع مطلوب یا نامطلوب و... شرطهای لازم برای این گذارند. اندازهگیری کیفیت این گذار و سنجش موقعیت آن در هر لحظه از زمان نیازمند ملاکها و معیارهایی است که میزان کارکرد و کیفیت عملکرد اجزای مختلف نظام اجتماعی را اندازهگیری کنند. این ملاکها و معیارها را شاخصهای اجتماعی مینامیم.
1) شاخصهای اجتماعی ایران در گزارش ملی توسعة انسانی
آیا شاخصهای اجتماعی ایران در سالهای اخیر روند صعودی نشان میدهند یا نزولی؟ آیا تغییر محسوسی در شاخصهای اجتماعی ایران به وجود آمده است؟ چه ارتباطی بین سیاست آزادسازی اقتصادی و کاهش دخالت دولت در حوزة رفاه از یک سو و شاخصهای اجتماعی ایران از سوی دیگر وجود دارد؟ واقعیت این است که، به دلایل متعددی، پاسخ دقیق به این پرسشها چندان آسان نیست. کمبود نظام آمار و اطلاعات، دشواری تعریف و اندازهگیری، فقدان اجماع نظری و متناقض بودن برخی شواهد با یکدیگر از جمله دلایل دشواری کار است. اما بهرغم این دشواری، تلاشهای زیادی برای تولید دادهها و کمّی کردن شاخصهای اجتماعی در سالهای اخیر صورت گرفته است. یکی از برجستهترین این تلاشها «اولین گزارش توسعة انسانی ایران» است که آمارهای زیادی از روند توسعة انسانی و اجتماعی ایران در دهة 13۶7ـ137۶ (1988ـ 1998) ارائه میکند (سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، 1378آمارهای این گزارش که با مراجعه به انبوهی از منابع داخلی و چند منبع خارجی جمعآوری و پردازش شدهاند، در مجموع، تصویری دلگرمکننده و چشماندازی روشن از روند توسعة انسانی در دهة مزبور پیش روی خواننده قرار میدهند.
جدول 1ـ شاخص توسعة انسانی ایران
137۶
137۵
137۴
1373
1372
1371
1370
13۶9
13۶8
13۶7
7۵8/0
7۶2/0
7۵9/0
7۶1/0
7۶0/0
7۶7/0
73۶/0
711/0
۶۵8/0
۶۴2/0
براساس روش توصیهشدة برنامة توسعة سازمان ملل متحد (UNDP)، اجزای شاخص توسعة انسانی عبارتاند از: امید به زندگی در بدو تولد، میزان باسوادی بزرگسالان، نسبت ترکیبی ثبتنام ابتدایی و متوسطه و دبیرستان، و تولید ناخالص داخلی سرانه به دلار براساس شاخص برابری قدرت خرید (PPP$پس از محاسبة شاخصهای مزبور، سه نماگر ترکیبی امید به زندگی، شاخص آموزش و شاخص تولید ناخالص داخلی محاسبه میشود. شاخص توسعة انسانی میانگین غیروزنی این سه شاخص است. با نگاهی به اجزای فوق میتوان دریافت که همسو با رشد مداوم شاخص توسعة
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن
چکیده
مقاله پژوهشی حاضر با هدف بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن، رابطه معنادار میان این دو متغیر را به کمک روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. حجم نمونه تحقیق400 نفر از زنان 18 تا 40 ساله ساکن در مناطق هشتگانه شهر شیراز بود که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و تصادفی ساده انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق براساس عقاید «اروینگ گــافــمن»، «بــوردیو»، «گیدنز» و «نظریه مبادله» شکل گرفته است. نتایج تحقیق با استفاده از آمارههای توصیفی و استنباطی نشان میدهد که میانگین مدیریت بدن برابر با 8/62 درصد است که حاکی از میزان بالای توجه زنان به بدن در همه وجوه آن اعم از آرایشی، مراقبت و... است. همچنین بین متغیرهای مصرف رسانهای، پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.
کلید واژه
مدیریت بدن، زنان شیراز، جامعه مصرفی، پذیرش اجتماعی بدن
1) مقدمه
در سالهای اخیر بدن انسان به عنوان یک موضوع مهم مورد مطالعه جامعهشناسان معاصر قرار گرفته است. اهمیت بدن نه تنها در تحقیقات تجربی، بلکه در تئوریپردازیهای جامعهشناختی آشکار شده است (Howson&Inglis,2001: p1297) در میان جامعهشناسان پیشین، تنها «زیمل» و «وبلن» و بعدها «مارسل موس»و «مید» به میزان زیادی علاقهمند به بررسی این موضوع بودند. این دغدغة خاطر, امروزه در حوزه «جامعهشناسی بدن» قابل پیگیری است (Synnot,1990: pp 66-67). زیبایی و صورت تا آنجا که تجربه و تحقیقات علمی نشان میدهد نماد و نشانه قدرتمندی «خود» هستند (Ibid: p 61). «برایان ترنر» بر این باور است که بدن در نظامهای اجتماعی مدرن زمینه اصلی فعالیت فرهنگی و سیاسی گردیده است. صنعت زیبایی، ضمن ارائه دانش و مهارتهای ویژه به کارفرمایان و اشخاص به اهـــمیت رو به رشد آن دسته از اشکال اجتماعی هویت بدنی که از نظر اجتماعی پذیرفته شده هستند، دامن میزند (Wellington,2001: p 933).
وضع بدن در جامعه مصرفی متضمن نوعی علاقه تجاری، نمایشی و آرایشی به آن است. در این جامعه، وضع بدن باید متناسب، لاغر وجوان نگاه داشته شود. در جامعه ما، فراگیرشدن پدیده آرایش دختران و زنان در عرصه زیست اجتماعی و استفاده از لباسهایی که در آنها سه خصوصیت چسبان، کوتاه و بدن نما بودن به وضوح قابل مشاهده است با آموزههای دینی و بافت اجتماعی، هنجاری، عرفی و قانونی جامعه که هر نوع کامجویی زن و مرد از یکدیگر را در چارچوب تشکیل خانواده تعریف میکند در تعارض آشکار است.
2) اهداف تحقیق
هدف کلی تحقیق، بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن در زنان میباشد. اهداف فرعی این پژوهش شامل بررسی رابطه هفت متغیرِ اصلیِ دینداری، سرمایه فرهنگی، پذیرش اجتماعی بدن، مصرف رسانهای، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، سن و تحصیلات با مدیریت بدن به عنوان متغیر وابسته است.
3) اهمیت و ضرورت
در ضرورت پرداختن به موضوع مقاله سه نکته قابل طرح است:
1- جمعیت قابل توجه دختران و زنان و نیز ضرورت مشارکت اجتماعی آنان در همه سطوح اجتماعی؛
2- توجه به برخی از پیامدهای منفی خودآرایی زنان در عرصه عمومی جامعه ایران مانند تشدید اختلالات هنجاری در فرهنگ رسمی جامعه؛
3- مصرفی شدن جامعه و پیامدهای منفی اقتصادی آن .
4) مروری برتحقیقات گذشته
1-4) تحقیقات داخلی
تاکنون تحقیقات مشابهای درباره موضوع مقاله به ثمر رسیده است که به نتایج برخی از آنها اشاره میشود. میزان پایبندی مردم به ارزشهای مذهبی و از جمله حجاب در سال 1371 نسبت به سال 1365 کاهش داشته است. همچنین مردم درسال 1365 به خانمهای چادری بیشتر از سال 1371 احترام میگذاشتند (رفیع پور، 1376: ص166). حدود 54 درصد از زنان تهرانی دارای پوشش کم یا غیراسلامی و غیرقانونی در معابر عمومی هستند (رضایی،1384: ص47). عناصر اولویتدار و تعیینکننده در نوع حجاب دانشجویان دختر به ترتیب شامل خانواده، مد، اعتقادات مذهبی، آییننامه، دوستان، الگوهای رسانهای و اساتید میباشد (علیمحمدزاده، 1384: ص89). بین زنان و مردان در مقوله مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود دارد. زنان بیشتر از مردان به آرایش صورت یا اصلاح سر و صورت اهمیت میدهند. افراد سنتی و دیندار نسبت به افراد غیرسنتی و دیگران، نظارت و مدیریت کمتری را در تظاهرات بدنی خود اعمال میکنند (چاوشیان،1381: ص74). گرایش زنان به جراحیهای زیبایی در تهران متأثر از عقیده شوهران آنان است. تمایل صاحبان کار در بکارگیری افراد زیبا و خوشاندام برای تصدی برخی مشاغل در اعمال مدیریت بدن زنان مؤثر است (آقایاری،1382: ص193). 5/15درصد از زنان تهرانی بر ملاک تمایزبخش بودن لباس اصرار دارند و آن را مهمترین ملاک در انتخاب لباس میدانند (فرجی و حمیدی، 1384: ص16). جوانان مصرفگرا، محروم بودن از استفاده از لباسهای مورد علاقه با سایز کوچک را نوعی محرومیّت جدی تلقی میکنند (ذکایی، 1386: ص19).
2-4) تحقیقات خارجی
تحقیقات انجام شده پیرامون زیبایی و بدن در خارج از کشور در مقایسه با تحقیقات داخل کشور از حیث کیفیت و کمیت در مرتبه بالاتری قرار دارد. گروه تحقیقاتی داو در سال 2004 در پژوهشی با عنوان « زیبایی نقادانه» طی بررسی 3200 زن از 10 کشور جهان در گروه سنی 18 تا 64 سال که به صورت پیمایش تلفنی انتخاب شده بودند، دریافتند که 44 درصد از زنان بر این بـاور هـستند که زیـبـایی مـقولهای فراتر از ویژگـیهـای جسـمانی اسـت (Toni,2004:p19). یافتههای همین تحقیق نشان میدهد زنان، مفهوم زیبایی را به عنوان ویژگیهای جسمانی ذاتی، امری کهنه و منسوخ دانسته و در عوض، موقعیتها و تجربیات را به عنوان عامل توانمندساز در احساس زیبایی در نظر گرفتهاند. از دیگر نتایج تحقیق یاد شده این است که 21 درصد از زنان با خرید محصولات زیبایی و 17 درصد از زنان با نگاه کردن به مجلات مد، زیبایی را تجربه میکنند (Ibid: p 9). همچنین تحقیق یاد شده بیان میدارد «از آنجا که از یک سو دائماً در رسانههای جمعی مفهوم تقلیل یافته زیبایی مورد استعمال واقع میشود و به دیگر مؤلفههای آن نظیر خوشحالی، مهربانی، تعقل، عشق و درک خود، توجهی نمیگردد و از سوی دیگر آن کیفیت خاصی از زیبایی که در رسانهها مورد تأکید قرار میگیرد، پدیدهای غیرقابل دسترسی است، بیشتر زنان، خصوصاً زنان و دختران جوانتر که الگوهای خود را از فرهنگ عمومی اخذ میکنند، دچار نوعی افسردگی و خودکمبینی و اعتماد به نفس پایین میگردند» (Etcoff, 2004: p 47). از یافتههای دیگر این پژوهش، شناسایی میزان به کارگیری محصولات مختلف آرایشی از سوی زنان به منظور احساس جذابیت بیشتر جسمانی میباشد. بر این اساس، دئودورانت با بیش از 82 درصد بیشترین و محصولات روشنکننده پوست با 9 درصد کمترین میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند. محصولات مربوط به نگهداری مو، عطر و ادکلن، مرطوب کنندهها، محصولات مرتبط با نگهداشت صورت، محصولات رنگی و آرایشی، محـصولات مرتبط با نگـهداری ناخن، مـحصولات ضد آفتاب به ترتیب 75%، 74%، 70%، 68%، 57%، و 21% میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند (Ibid: p 31).
در پژوهش دیگری با عـنوان «زیبایی، نـماد منزلت»، نتـایج به دست آمده نشاندهندة این نکته است که جذابیت صورت، تفاوتهای قابل پیشبینی را در ارتباطات عام و خاص ایجاد میکند و نیز تأثیرات و جذابیت چهره میتواند در ترکیب با ویژگیهای منزلتی دیگر دچار تغییر و تعدیل گردد p 140) (Webster,1983:.
در مطالعهای دیگر با عنوان «مردان واقعی هستند، درحالی که زنان آرایش میشوند» زیبایی درمانی و ساخت زنانگی مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. به لـحاظ روششناسی، تحقیق یاد شده بر پایه مصاحبه و مشاهده در یک دانشکده است که در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 75 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مفهوم سرمایه اجتماعی
وی ضمن توضیح و تبیین سرمایه های مالی وانسانی که هر کدام نقش قابل توجهی در رسیدن به توسعه دارند ولیکن ضمن اشاره به نمونه های فراوانی ازکشورها که با وجود داشتن منابع طبیعی فراوان و یا خیل عظیمی از متخصصین متاسفانه عقب افتاده هستند . لذا به نظر ایشان باید به دنبال یک حلقه مفقوده ای گشت که یک جامعه برای رسیدن به پیشرفت وتوسعه علاوه بر عناصر انسانی ومالی بدان نیاز دارد .وی ضمن اشاره به تحقیقات دانشگاه نیویورک به منظور کشف دلایل عقب ماندگی برخی ازمناطق شهری نسبت به دیگر مناطق ومحله ها در آمریکا که آن نبود خمیر مایه جامعه مدنی اعلام شده است .
تشریک مساعی در کارها را جهت افزایش رفاه عمومی خمیر مایه جامعه مدنی می داند واین خمیرمایه جامعه مدنی یک نوع سرمایه اجتماعی است که باعث توسعه جامعه می گردد هر چند که به تنهایی عامل توسعه نمی باشد .به نظر ایشان سرمایه اجتماعی ماده ای است که سرمایه
های انسانی و مالی را شکل وقالب می دهد و باتشکیل ساختاری منسجم منجر به کنش سیاسی ، فرهنگی واقتصادی می شود .
شاخص های سرمایه اجتماعی
دکتر جواد اطاعت از شاخص های سرمایه اجتماعی به چهار مورد ذیل اشاره می کند :
1. آگاهی عمومی مردم نسبت به سرنوشت شان و عدم استقبال از همایش حاضر را یک نمونه عینی از نزول سرمایه اجتماعی در ایران معرفی می کند و دانشمندان علوم اجتماعی عدم مشارکت سیاسی را یکی از دلایل مهم عقب ماندگی جوامع می دانند .
2. احساس وفاداری به یک کشور که به نظر ایشان متاسفانه در کشور ما این احساس وفاداری به عنوان یک باور علمی جهت اداره کشور وجود ندارد و جامعه ای که در ان یک باور علمی نسبت به اداره کشور وجود ندارد از سرمایه اجتماعی تهی است .در سال 1359 با
شعار هرآنکس که دندان دهد نان دهد رشد جمعیت سیرصعودی پیدا کرد و اکنون کشور ما با خیل عظیمی از جمعیت و مسائل مبتلا به آن مانند بهداشت، درمان ،آموزش، اشتغال، ازدواج و … مواجه است و این یک نمونه کوچک از نبود باور علمی نسبت به اداره کشور در ایران است
.باور علمی فی نفسه یک سرمایه اجتماعی است که نخبگان سیاسی ، اجرایی و فکری ما باید به این درجه از فهم وتعقل برسند که کشور داری هم یک تخصص است .
3. تفکر عقلانی ، ایشان اضافه می کند که کشور را با احساس و علاقه نمی شود اداره کرد .
4. نظم پذیری ، وی عملکرد ناصحیح ونبود پایبندی وتعهد شخصی نسبت به کار وشغل در جامعه و عدم روی آوری به نظم را باعث ناکارآمدی جامعه می داند .
وی با استناد به آمارمنتشره اعلام می دارد که با وجود 13% ماده خام در ایران و متخصصین فراوان در کشور ما به دلیل کمبود یا نبود سرمایه اجتماعی در ایران ، کشور با مشکلات بسیار جدی روبرو است .
ایشان در خاتمه اعلام می دارد که سرمایه مالی ، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی در هر جامعه سه ضلع توسعه را تشکیل می دهند .
ضمن اینکه هر کدام از اینها شرط لازم هستند ولی شرط کافی جهت توسعه نمی باشند واین سه متغیر با کمک همدیگر توسعه و پیشرفت را برای یک جامعه به ارمغان می آورد .
سرمایه اجتماعی؛ ارزیابی پیامدهای مثبت و منفی آقای دکتر ایمانی سخنران دیگر این نشست بود که به ارزیابی پیامدهای مثبت ومنفی سرمایه اجتماعی پرداخته است .
ایشان با اشاره به نظرات « کلمن»، «پاتنا» ، «فوکویاما » اعلام می دارد که سرمایه اجتماعی از دیدگاه آمریکایی ها: 1ـ سودمند است. 2ـ باعث کاهش هزینه عمل می شود . 3ـ منبعی برای همکاری و روابط دو جانبه است .
پیامدهای مثبت سرمایه اجتماعی
ایشان درمقام پیامدهام مثبت سرمایه اجتماعی به موارد ذیل اشاره می کند:
1. کنترل اجتماعی؛ در واقع سرمایه اجتماعی با ایجاد همبستگی و افزایش اعتماد، نظم اجتماعی را ایجاد می کند .
2. حمایت خانوادگی ؛ رشد شخصیتی و علمی بچه ها درخانواده های سالم بیشتر از خانواده های ناسالم است ؛ یعنی خانواده به نوعی می تواند به جای سرمایه اجتماعی محیطی عمل کند .
3. منابع یا منافع حاصل از شبکه های فرا خانوادگی ؛ این نوع سرمایه اجتماعی در بحث قشر بندی اجتماعی مطرح است مثلا باعث موفقیت بسیار زیاد گروههای مهاجر قومی و یا اتحادیه ها شده و بعضاً موجبات توسعه را هم فراهم نموده است .
4. کارآمدی نهادهای دموکراتیک؛ وی ضمن مقایسه شمال ایتالیا با جنوب آن ، شمال ایتالیا را به دلیل وجود نهادهای دموکراتیک موفق تر ثبات موفقیت بیشتر وهمچنین توزیع و نظارت بودجه ای بهتر ، سرمایه اجتماعی بالاتر است . ولی در جنوب ایتالیا به دلیل بی اعتمادی عمومی نهادهای ناموفق قانونی و عدم مشارکت سیاسی واجتماعی مردم سرمایه اجتماعی پایین تر است .
پیامدهای منفی سرمایه اجتماعی
اما به موارد ذیل به عنوان پیامدها و اثرات منفی سرمایه اجتماعی اشاره کرده اند :
1. طرد بیرونی ها ؛ یعنی گروهی با در اختیار گرفتن سرمایه ، فرصتها و منابع ، افراد غیر خودی را جهت استفاده از این منابع به درون خود راه نمی دهند . مثلا یک وزارتخانه که در اختیار مجموعه یا گروه خاصی است جز بی عدالتی و توزیع نا عادلانه قدرت نتیجه مثبتی نخواهد داد .
2. مطالبات زیاده اعضای گروه از افراد موفق گروه ؛ مثلاً افراد موفق با تحت فشار قرار گرفتن از طرف بقیه افراد مجبور و موظف هستند بخش عمده ای از درآمدها را در اختیار بقیه اعضا قرار دهند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سرمایه اجتماعی
مقدمه:
گزارش« جهان در حال شهری شدن، از« مرکز سکونتگاههای انسانی سازمان ملل متحد» موسوم به زیستگاه یا HABTTAT نشان می دهد که حکومتها در بهبود شرایط سکونت و زیست شهری مانند تأسیسات آبرسانی سالم، تأسیسات بهداشتی و فاضلاب، چندان موفق نبوده اند، در همین حال فقر شهری در دهه 80 و سالهای نخست دهة 90میلادی بیشتر شده است. World 1996 طرفداران توسعه پایدار شهری نیز این بحث را پیش می کشند که در گذشته توجه تنها به صنعتی شدن افزایش رشد ناخالص ملی بود و آنچه در این میان به فراموشی سپرده شده مردم و نقش آنها در توسعه شهری بوده است.] [Badshah 1996 تداوم مشکلاتی مانند فقر شهری، کاهش کیفیت محیط زیست، مصرف گرایی، خدمات شهری ناکارآمد و نابربری های جنسی، نژادی، اجتماعی و اقتصادی سبب شد تا موضوع تحول در آنها در کانون توجه پژوهشگران و مسئولان اجرایی قرار گیرد،( منوریان 1379) به زعم گزارش مذکور ایده حاکمیت خودب(1) و کاربرد آن اهمیت زیادی برای بهبود شرایط سکونت و زیست داشته است در جاهایی که حاکمیت خوب متشکل از دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی با شراکت یکدیگر به مدیریت امور عمومی پرداخته و نهادهای اداره کننده امور عمومی پرداخته و نهادهای اداره کننده امور دموکراتیک، سنجش پذیر و پاسخگو به نیازها و اولویت های شهروندان بوده اند، توانسته اند با بهبود شرایط زیست امید به زندگی را ده تا پانزده سال افزایش دهند. از سوی دیگر حاکمیت شهری خوب و سنجش پذیر می تواند مشارکت شهروندان و نهادهای مدنی را به توسعه اقتصادی و اجتماعیی شهری جلب کند. این گزارش نشان می دهد دیدگاه رایج نسبت به توسعه شهری که برای رفع فقر و بهبود شرایط زندگی شهرنشینان بر برنامه های دولتی تکیه دارد باید تغییر یابد و دولت ها علاوه بر توجه به الگوی حاکمیت خوب- که هدفش اصلاح سازوکار های سیاستگذاری و برنامه ریزی دولتی و تلاش در جهت شفافیت پذیر ساختان نهادهای حکومتی و پاسخگوکردن آنهاست – به پارادایم حاکمیت خوب وارد شوند پرسشی که در این میان بوجود می آید، این است که چه عواملی بر عملکرد کارآمد نهاد های حکومتی مؤثرند پاتنام 1380 آیا تلاش در جهت اصلاح سیاستگذاری، برنامه ریزی، آموزش کارکنان و تدارک بودجه ها و اعتبارات کافی، موفقیت نهادهای مدیریتی شهرها را در جهت توسعه شهری تضمین می کند؟ آیا آنچه که در این زمینه تعیین کننده و مؤثر است وجود سرمایه های اجتماعی و فرهنگی مانند روحیه مدنیت و سازوکارهای مشارکت و همکاران در میان شهروندان – اعم از شهروند عادی و نخبگان حکومتی- است؟ یا اینکه هر دو دسته از عوامل اشاره شده، یعنی عوامل ساختاری و عوامل فرهنگی – اجتماعی در این زمینه مؤثرند[Cusack.1997] .
تعدادی از پژوهشگران و صاحبنظران علوم اجتماعی و سیاسی کوشیده اند تا با بکارگیری مفهوم« سرمایه اجتماعی»(2) پاسخ های نظری و تجربی به پرسش های مذکور فراهم آورند. این مقاله در تلاش است تا ضمن معرفی مفهوم سرمایه ه اجتماعی از دیدگاه های صاحب نظرانی چون بوردیو، کلمن و پانتام، مروری بر برخی پژوهشهای تجربی انجام شده در این حوزه بعمل آورد. در پایان نیز در مورد مسائل مربوط به کاربرد این مفهوم و سودمندی و ناسودمندی آن در خصوص ایران با توجه به تأسیس شوراهای اسلامی شهرها و« پیدایش سطحی که از حکومت محلی از سال 1377» به این سو، بحث می شود.
مفهوم سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی مفهومی است که پیشینه طولانی ندارد. کاربرد این مفهوم به تدریج از دهه 1990 به این سو در تزها و مقالات دانشگاهی – بویژه در رشته های جامعه شناسی، اقتصاد، سیاست و آموزش- با کارهای افرادی چون جیمزکلمن، پیربوردیو، رابرت پاتنام و فرانسیس فوکویاما افزایش یافته است[Wall et al. 1998] .
همچنین استفاده از مفهوم سرمایه اجتماعی با توجه به روند جهانی شدن و تضعیف نقش دولت های ملی، بعنوان راه حل اجراشدنی، در سطح اجتماعات محلی برای مشکلات توسعه، مورد توجه سیاستگذاران و مسئولان سیاست اجتماعی قرار گرفته است.[Warner.1999]
در نخستین کاربرد های سرمایه اجتماعی از سوی اقتصاددانان، این مفهوم بعنوان دارایی های مالی یا زیرساخت های مادی تعریف شد. در یکی از فرهنگ های اقتصادی در تعریف سرمایه اجتماعی چنین آمده است:
« کل سرمایه های موجود در یک اقتصاد که نه فقط شامل ساختمان ها و ماشین های تولیدی است بلکه تجهیزاتی مانند بیمارستان، آموزشگاه و صنایع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
روند شاخصهای اجتماعی ایران
روند شاخصهای اجتماعی ایران اولین گزارش ملی توسعة انسانی ایران (سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، 1378) تصویری دلگرمکننده از وضعیت نیروی انسانی و برخی شاخصهای ضمنی اجتماعی ارائه میکند. اما به نظر میرسد که با گسترش دامنة تعاریف و کاربرد شاخصهای جدید، این تصویر چندان دلگرمکننده نباشد. بیتردید ارزیابی دقیق ویژگیهای انسانی و پتانسیلهای اجتماعی جامعه بر تعریف جامعه و زیرمجموعههای آن، غایت زندگی اجتماعی، تعریف عملکرد نظام اجتماعی و شاخصهای اندازهگیری آن مبتنی است. در این مقاله سعی شده است با استفاده از برخی شاخصهای اجتماعی و استناد به آمار و ارقام رسمی، ابعادی دیگر از کیفیت واقعی زندگی اجتماعی ایران ارزیابی شود. هدف این مقاله بههیچوجه تشکیک در صحت و سقم آمار و ارقام رسمی و قدرت توضیحدهندگی شاخصهای توسعة انسانی نیست تا دستاوردهای اساسی دولت یا بخش خصوصی را زیر سؤال ببرد. پیام اصلی این مقاله را باید دعوتی به فراختر کردن دامنة شاخصهای اجتماعی و تلاش در جهت ساخت شاخصهای ترکیبی دانست..
کلیدواژهها: توسعة انسانی، شاخصهای اجتماعی، نظام اجتماعی
مقدمه
جامعه مجموعهای است مرکب از سازمانها، نهادها و روابطی که رابطة بین افراد را تنظیم میکنند. هدف از زندگی اجتماعی هرچه باشد، به هر حال رضایتمندی افراد از زندگی در جامعهای معین ملاک و معیاری قابل قبول برای اندازهگیری عملکرد آن جامعه است. از آنجا که بخشی از این رضایتمندی محصول امکاناتی است که جامعه در اختیار افراد و اعضای خود قرار میدهد، منطقی به نظر میرسد اگر مجموعة امکانات سختافزاری و نرمافزاری در اختیار افراد را نیز یکی از ملاکهای سنجش رضایتمندی افراد جامعه بدانیم. آنگاه با فرض اینکه بین میزان رضایتمندی فردی اعضای جامعه و عملکرد اجتماعی رابطهای مثبت برقرار است، میتوانیم امکانات در اختیار افراد را ملاکی برای ارزیابی تقریبی عملکرد اجتماعی تلقی کنیم. چنین تلقی ضمنیای از رفاه اجتماعی، بنمایة دیدگاهی نظری است که گزارش توسعة انسانی ایران براساس آن تهیه و تنظیم شده است.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا با استفاده از دیدگاههای دیگری سوای این دیدگاه تقریباً فایدهگرایانه نمیتوانیم درصدد ارزیابی عملکرد اجتماعی برآییم؟ به این پرسش شاید بتوان اینگونه پاسخ داد که به هر حال جامعه یا اجتماع باید شرایطی را فراهم کند که افراد و اعضای آن بتوانند مجموعة تواناییهای خود را از قوه به فعل تبدیل کنند. از طرف دیگر، گذار از جامعهای با افراد بالقوه توانا به جامعهای که افراد آن بتوانند مجموعة تواناییهای خود را در عمل متجلی کنند نیازمند سرمایهگذاریهایی است عظیم، با این هدف که ضمن حفظ انسجام و قوام جامعه، تکتک افراد بتوانند تواناییهای خویش را جامة فعلیت بپوشانند و با برخورداری از حداکثر امکانات فردی و جمعی، به کار و تلاش مشغول شوند. چنین گذاری البته چندان آسان نیست، زیرا حداقل در حوزة اقتصاد هنوز اجماع قانعکنندهای وجود ندارد که چرا و چگونه توانمندسازی تکتک افراد جامعه به توانمند شدن کل آن جامعه خواهد انجامید. دیگر آنکه به صرف افزایش درآمد واقعی جامعه ـ و نه درآمد اسمی آن ـ نباید انتظار داشت که گذار اتفاق بیافتد. رشد امکانات طبیعی، اصلاح توزیع اجتماعی، طبقاتی و جنسیتیِ مجموعة امکانات مالی، فیزیکی،
آموزشی و بهداشتی، برنامهریزی برای جهت دادن به تغییر و تحولات اجتماعی و، مهمتر از همه، داشتن تعریف یا تعاریفی صحیح از جامعه، فرد، پیشرفت، وضع مطلوب یا نامطلوب و... شرطهای لازم برای این گذارند. اندازهگیری کیفیت این گذار و سنجش موقعیت آن در هر لحظه از زمان نیازمند ملاکها و معیارهایی است که میزان کارکرد و کیفیت عملکرد اجزای مختلف نظام اجتماعی را اندازهگیری کنند. این ملاکها و معیارها را شاخصهای اجتماعی مینامیم.
1) شاخصهای اجتماعی ایران در گزارش ملی توسعة انسانی
آیا شاخصهای اجتماعی ایران در سالهای اخیر روند صعودی نشان میدهند یا نزولی؟ آیا تغییر محسوسی در شاخصهای اجتماعی ایران به وجود آمده است؟ چه ارتباطی بین سیاست آزادسازی اقتصادی و کاهش دخالت دولت در حوزة رفاه از یک سو و شاخصهای اجتماعی ایران از سوی دیگر وجود دارد؟ واقعیت این است که، به دلایل متعددی، پاسخ دقیق به این پرسشها چندان آسان نیست. کمبود نظام آمار و اطلاعات، دشواری تعریف و اندازهگیری، فقدان اجماع نظری و متناقض بودن برخی شواهد با یکدیگر از جمله دلایل دشواری کار است. اما بهرغم این دشواری، تلاشهای زیادی برای تولید دادهها و کمّی کردن شاخصهای اجتماعی در سالهای اخیر صورت گرفته است. یکی از برجستهترین این تلاشها «اولین گزارش توسعة انسانی ایران» است که آمارهای زیادی از روند توسعة انسانی و اجتماعی ایران در دهة 13۶7ـ137۶ (1988ـ 1998) ارائه میکند (سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، 1378آمارهای این گزارش که با مراجعه به انبوهی از منابع داخلی و چند منبع خارجی جمعآوری و پردازش شدهاند، در مجموع، تصویری دلگرمکننده و چشماندازی روشن از روند توسعة انسانی در دهة مزبور پیش روی خواننده قرار میدهند.
جدول 1ـ شاخص توسعة انسانی ایران
137۶
137۵
137۴
1373
1372
1371
1370
13۶9
13۶8
13۶7
7۵8/0
7۶2/0
7۵9/0
7۶1/0
7۶0/0
7۶7/0
73۶/0
711/0
۶۵8/0
۶۴2/0
براساس روش توصیهشدة برنامة توسعة سازمان ملل متحد (UNDP)، اجزای شاخص توسعة انسانی عبارتاند از: امید به زندگی در بدو تولد، میزان باسوادی بزرگسالان، نسبت ترکیبی ثبتنام ابتدایی و متوسطه و دبیرستان، و تولید ناخالص داخلی سرانه به دلار براساس شاخص برابری قدرت خرید (PPP$پس از محاسبة شاخصهای مزبور، سه نماگر ترکیبی امید به زندگی، شاخص آموزش و شاخص تولید ناخالص داخلی محاسبه میشود. شاخص توسعة انسانی میانگین غیروزنی این سه شاخص است. با نگاهی به اجزای فوق میتوان دریافت که همسو با رشد مداوم شاخص توسعة